#نکات_سلامتی 🍎 🖊 چاقی شکم و پهلوها اگر شما هم چاقی شکمی دارید: ❌ یک خبر بد، شما مدت زیادی است که با طرز غلط تغذیه این مشکل را در بدن خود ایجاد کرده اید، ممکن است سال ها عادات غلط غذایی داشته اید، پس انتظار اینکه یک شبه مشکلات برطرف شود را نداشته باشید. ✅‌ اما یک خبر خوب، با شناسایی و برطرف کردن عوامل تولید کننده این مشکل و جایگزینی آن با عادات صحیح، انتظار میرود طی مدت ۳ ماه تا ۹ ماه، به طور کلی مشکلتان از بین برود. 📌 اگر تجمع چربی در شکم و پهلوها بیش از حد باشد ممکن است نشانه از سو مزاج فرد باشد. این مساله ارتباطی با وزن افراد ندارد، ممکن است شخصی لاغر باشد اما چاقی شکمی داشته باشد ( که به آن TOFI یا thin outside fat inside گفته می شود) علت این نوع چاقی، غلبه مزاج بلغم می باشد. اکثر کسانی که این نوع از چاقی را تجربه می کنند، علائمی همچون سردی دست و پا، خلط پشت گلو، ریزش و سفیدی زود رس مو، بی حوصله و بی حال بودن و مشکلات خواب را تجربه می کنند. تا زمانی که مزاج به تعادل نرسد، هیچ یک از این مشکلات برطرف نخواهد شد. پس تا اینجا دانستیم که اگر علائم فوق را داریم دچار غلبه مزاج بلغم هستیم. حال سوال این است، چرا من دچار غلبه بلغم شدم و نکته مهم تر اینکه چگونه آن را برطرف کنم؟ 📍 اگر شما نیز دو یا چند مورد از علائم فوق را دارید، مدت زیادی است که عادات غلطی را در زندگی روزمره انجام می دهید. مهم ترین عوامل ایجاد غلبه بلغم در بدن عبارت اند از: 🔺 عامل اول: مصرف سردیجات به مقدار زیاد و بدون مصلح، مصرف لبنیات (مخصوصا دوغ)، خیار، گوجه، سیب زمینی، برنج، مرغ و ماکارانی از مهم ترین عوامل زیاد کننده بلغم در بدن می باشند. میبینیم که همه موارد فوق در سبد غذایی اکثر افراد وجود دارد، مثلا غذایی مانند ماکارانی که شامل ماکارانی، سیب زمینی و گوجه می باشد به شدت برای افراد بلغمی مضر می باشد. 🔺 عامل دوم: مصرف بیش از اندازه آب، مخصوصا با رسیدن فصل گرما که افراد بیشتر دچار تشنگی می شوند، فرد برای رفع تشنگی و جلوگیری از غلبه صفرا، مقدار زیادی آب می نوشد، حال بجای آن که غلبه صفرا از بین برود، فرد دچار غلبه صفرا و بلغم بصورت هم زمان می شود. درست است که مزاج بلغم سرد و تر، و مزاج صفرا گرم و خشک می باشد اما ما نمیتوانیم غلبه صفرا را با موارد بلغم زا از بین ببریم و بالعکس. مثلا فلفل دارای طبعی به شدت گرم و خشک می باشد، اما نمیتوان از آن برای دفع بلغم، که مزاج سرد و تر است استفاده کرد. غلبه مزاج صفرا با دستورات صفرابر، و غلبه مزاج بلغم با دستورات بلغم زدا تعدیل می شود. 🔴 و اما گام آخر، درمان غلبه بلغم (و چاقی شکم) ✅ محدود کردن استفاده از سردیجات، در صورت استفاده حتما از مصلح مناسب استفاده شود. ⛔️ موادی مانند ماهی و گوجه و سیب زمینی و برنج، بهتر است در طول درمان استفاده نشوند. ✅ مصرف آب یخ قطع شود، برای رفع تشنگی شدید از شربت های طبیعی و دمنوش ها استفاده کنید، سعی کنید آب فاتر استفاده کنید( آب جوشیده شده و سرد شده). از بهترین شربت ها برای رفع تشنگی و عطش، شربت سرکنگبین و شربت عسل و آبلیمو می باشد. ✅ برخی عاداتی که موجب از بین رفتن غلبه بلغم می شوند: مسواک زدن شانه زدن مو به صورت نشسته و با شانه چوبی حمام کردن هر روز صبح ناشتا، این دستور یکی از مهم ترین دستورات برای برطرف شدن چاقی های شکمی می باشد پشت به آفتاب نشستن ✅ برخی خوراکی هایی که بلغم را دفع می کنند: عسل شکر نیشکر خرما سویق تربچه پیاز سیب مویز کندر روغن زیتون آویشن و نمک قبل از غذا ✅ استفاده از داروهای تخصصی رفع غلبه بلغم ✅ در نهایت توجه داشته باشید اگر علائم بلغم به صورت شدید در شما وجود دارد، بهتر است به صورت دقیق و تخصصی تعیین مزاج انجام دهید، همچنین ممکن است غیر از بلغم، غلبه مزاج های دیگری نیز داشته باشید که در این حالت درمان پیچیده تر خواهد شد.

#حرف_اعضا 💜🍃 سلام...حال دل همتون ایشالا خوب خوب باشه مخصوصا مدیر عزیز🙏 خانمی که گفتن دندون درد دارن...بانو شما قرص چرک خشک کن میخورین طبعش گرمه باعث شده جوش بزنین...بعد بعضی افراد دندون درد میشن طبعشون گرمه باید خنکی بخورن مثلا ی کم نشاسته خشک بزار رو دندونت خیلی درد آروم میشه...و اینم تجربه خودمه وقتی دندون درد میشدم که احتیاج به عصب کشی داشت میرفتم دکتر و میگفتم دندونمو پانسمان ساده کنه... چون اگر دندون پوسیدگی داشته باشه باعث میشه هوا برسه به عصب و درد بگیره...با پانسمان ساده دیگه به عصب دندون هوا نمیرسه و تا چند مدت راحتی .. و بعدشم باید سریع به فکر عصب کشی و پر کردن اساسی باشی.... 🌸🌸🌸🌸 در جواب خانمی گفتن دیسک دارم و امیدم از دست دادم بانوی عزیز خدا مریضی لاعلاج نده بلاخره دیسک که آدم کش نیست درسته اذیت میشی ولی با استراحت و خوردن گرامیجات حال تون خیلی بهتر میشه و من ی وقتایی به خاطر کار زیادی که دارم روزانه چندین ساعت رو پا هستم و خیلی کمر درد شدید میگیرم که مهره های کمر میسوزن همینطور لگن و پام ولی با چنتا دارو گیاهی کمرم و می‌چسبونم خیلی نتیجه میگیرم شما دوست داشتین این و امتحان کنید ضرر نداره نخود آبگوشتی آسیاب کنید که خیلی خیلی پودر بشه که اصلا زبری نداشته باشه....دوتا تخم مرغ محلی...عسل کوهی عالیه...نبود کندو خیلی خوب حالا...زده تخم مرغ و میریزی داخل ظرف ی قاشق غذا خوری عسل و دو قاشق کمتر یا بیشتر آرد نخود اضاف میکنی هم میزنی تا مایع مثل ماست چکیده بشه...شما که مشکل دارین به سینه بخوابید و ی نفر از مایع برداره و به کمر تون مخصوصا قسمت درد بماله و ی کم ماساژ بده... زیادی نه چون تخم مرغ روغن میاد و کمرتون نمیگیره در حد معمول...بعد دستمال کاغذی و ی لا میکنی و روی قسمت‌های چسبونده میزارین که خودشون بگیرن...با ی شال یا روسری نخی کلا رو کمرتون میبندین تا دو یا سه روز... کلا کمر و میگیره خیلی عالیه و تاثیر خیلی خوبی داره نتیجه گرفتم که به شما پیشنهاد میدم و کلا میگم بعضی دردا از سردی طبع بدن مخصوصا درد استخون...هل سیاه یا همون هل باد با هل سبز از عطاری بگیرین دونه هاشو در بیارین خوب آسیاب کنید و هر روز یا ی روز در میون ی قاشق چای خوری داخل لیوان آب جوش بریزین با نبات یا عسل شیرین کنید و بخورین مخصوصا شب قبل از خواب که بدن در حال استراحته و قدرت جذب بالاست...خیلی عالیه برا سردی و درد استخونی و کلا سرو کله و گوش عالیه اینم تجربیاتی که امتحان کردم ایشالا مفید باشه و ایشالا شفای تمامی مریضا اللهم عجل لولیک الفرج🙏

#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام، میشه لطفاً عکس پای دخترم روبذارید گروه، اگه کسی میدونه چه پماد یادارویی ازش استفاده کنم تاخوب بشه، اولش کم بود اما الان بیشتر شده وپراکنده شده اطراف پاش، میسوزه وخارش ومیگه دردهم داره ممنون میشم راهنماییم کنید واسه پای دخترم چیکار کنم، دخترم ۱٠سالشونه، ممنون بزرگوارید #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400

سلام این فیلم را در جواب خانمی که میخوان لیزر کنن ممنوعیت لیزر موهای زائد از نگاه طب سنتی ‌ ✅در این ویدیو با حضور استاد تاجبخش در مورد اینکه لیزر و حذف موهای زائد به دلیل اینکه موهای زیر بغل و اطراف ناف فضولات مغز، قلب و کبد هستند در طب سنتی توصیه نمی شود صحبت می کنیم. این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️

#داستان_زندگی 🌸🍃 گوهر بابای من یه مرد فوق العاده بود از همون اول خیلی مهربون وزحمتکش  ولی هم بی کس وکار بود هم کارگر وهم مامانم مریض. هر کی بابامو میدید میگفت طلاقش بده خودتو راحت کن ولی بابام عاشق مادرم بود شایدم دلش میسوخت همیشه میگفت اگه من ولش کنم برادراش حتما میکشنش یا آواره میشه مادرمو تو بیمارستان بستری میکرد سالی چند بار تا میوردش خونه  یه مدت آروم بود دوباره شروع میکرد اون سال که کلاس پنجم بودم پاییز داشت خواهرم دنیا میومد بابام مادرمو برد بیمارستان منو دوتا خواهرام موندیم خونه غروب که شد هم چیزی نداشتیم تو خونه بخوریم هم چون برق واینا نداشتیم. من خیلی میترسیدم  در  اتاق رو قفل کردم وخواهراموبرداشتم رفتیم خونه یکی از آشناها ولی زنش راه نداد مارو گفت برید اگه شوهرم بیاد ببینه منو میزنه شما رو هم بیرون میکنه  ناچار برگشتیم خونه فانوس رو روشن کردمو وسفره رو آوردم پایین توش چند تکه نون خشک بود  دادم  بچه ها خوردن وآب دادم بهشون وبا  هزار ترس ولرز بردمشون دستشویی آخه خونمون دور وبرش بیابون بود یعنی چند تا همسایه بودن ولی چند تکه بینمون زمین خالی بودودر هم نداشت اون شب داشت بارون میومد ومیکوبید به در وپنجره بچه ها رو خوابوندم  وخودم یه پتو کشیدم رومو نشستم وفقط چشمم به پنجره بود خدا شاهده از ترس داشتم سکته میکردم صدای بارون ورعد وبرق وتاریکی وتنهایی آخه من همش یازده سالم بود همون جوری نشسته خوابم  برده بود که یدفعه یکی زد به شیشه خوابالو پریدم گریه کردم که صدای بابام اومد گفت نترس بابا جان باز کن درو که باز کردم از شدت ذوق داشتم سکته میکردم بابام بود سرتا پا خیس یه عالمه تو دستش وسیله بود کلی بغلم کرد وبوسم کرد گفت بابا جان شام خوردی گفتم نه  از صدامون بچه ها هم بیدارشدن دیدم بابام یه قابله کوکو در آورد گذاشت رو گاز گرم شد. بمیرم براش مادرمو که گذاشته بود بیمارستان رفته بود کارگری غذاشونخورده بود آورده بود واسه ما. گرم کرد با نونی که آورده بود داد ما خوردیم گفتم باباتو نمیخوری گفت  نه من غذا خوردم  ولی دردش به جونم نخورده بود  کفت یه چی آوردم که خیلی قشنگه یه رادیو قرمز کهنه باطری خور درآورد رفته بود خونه یکی واسه کار صاحبخونه میخواسته بندازه دور داده بود به بابام باطری هاشو جا انداخت وروشن کرد ای خدا که ما چقدر خوشحال شدیم واون شب گذشت مامانم پنج روز بیمارستان بود چون بابام پول نداشت مرخصش کنه تا تونست پول رو جور کنه اون پنج روز من که کلاس پنجم بودم وخواهرم کلاس اول میرفتیم مدرسه اون یکی هم پنج سالش بود با خودم میبردمش سر کلاس بعضی وقتا هم میرفت پیش مستخدم مدرسمون که یه خانم میانسال بود وتو آبدارخونه مینشست معلم ومدیر شرایط منو میدونستن وهیچی نمیگفتن ای خدا چه روزایی رو گذروندم مادرم اومد خونه یه دختر ناز تپل با یه عالمه موی مشکی که من هنوزم عاشقشم. مادرم  چند وقت خوب بودد ولی دوباره حالش بدو بدتر شد تا جایی که مجبور شدیم اون خونه نصفه رو فروختیم رفتیم روستای مادری تو یه خونه مستاجر شدیم اون خونه دوتا اتاق سالم داشت و دوتا اتاق ته حیاط که  سقفش ریخته بود وتوش پر وسیله های قدیمی وکتاب بود من کل روزارو تو اون اتاق خرابه میگذروندم کلی کتاب  ودفترچه خاطرات عاشق اون اتاق خرابه ها بودم چندتا صندوق قدیمی که وسیله های توش کلی واسه من  جذابیت داشت دیگه شده بودم یه  خونه دار صبحا قبل اینکه مدرسه برم حیاط وابپاشی وجارو میکردم ومیرفتم مدرسه مامانم یهتر بود میومدم هم به بچه ها میرسیدم لباس میشستم کهنه بچه میشستم غذا میپختم جارو وتمیز کاری تا شب که درس میخوندم مامانم هم خوب بود وقالی میبافت اول راهنمایی بودم که مادر بزرگم به رحمت خدا رفت مامان مریضم تنها که بود تنها ترم شد باز حالش بد شد باز دکتر ودارو تا آروم بشه  تا دوباره بابام یه زمین خرید وکم کم یه خونه کوچولو درست کرد..... #ادامه_دارد...

#مسافر_بهشت ❤️🍃 [سید شهیدان اهل قلم سید] مرتضي [آوینی] اُنسي ديرينه با شهدا داشت، آن شب در معراج شهداي اهواز، قرآن خواند و تا صبح گريست. براي رفتن عجله داشت،‌ روز بعد به ميدان مين در منطقه ی فكه رفتيم. پيكر شهيدي بر روي زمين بود. گوشي بي‌سيم به گوشت‌هاي آب‌شده‌اش چسبيده بود. آن روز مدام مي‌گفت:«بچه‌ها! مي‌خواهيم برويم قتلگاه، نه؟». مقتل شهداي والفجر 1 انتظارش را مي‌‌كشيد. خودش مي‌دانست كه او را پذيرفته‌اند، بايد بار سفر را ببندد. دوست داشت حتي در عالم رؤيا شمشير امام علي علیه السلام را ببيند، به قتلگاه نزديك شد آن جا كه 50 نفر دست در دست يك ديگر به شهادت رسيده‌اند. دوستي با خنده گفت: «قتلگاه هم شبيه همين تپه‌ها و گودال‌هاست! همين‌جا مصاحبه را بگير». سيد خسته ی عشق بود،‌ با صبوري پاسخ داد: «نه اصغر جان! مي‌گرديم تا قتلگاه را پيدا كنيم.» سرانجام قتلگاه را يافت،‌ و از همان جا پركشيد. ساخت فيلم بهانه‌اي بود براي او،‌ دلش هواي رفتن داشت. « معبری به آسمان (http://www.aryarman.blogfa.com) به نقل از دوست شهيد». گزیده ای از کلام شیوای شهید: راه كاروان عشق از میان تاریخ می‌گذرد و هر كسی در هر زمان بدین صلا لبیك گوید، از ملازمان كاروان كربلاست. پندار ما اینست که ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما حقیقت آنست که زمان ما را با خود برده است و شهداء مانده اند . آن آزادی که غرب می گوید «رهایی از هر تقید و تعهد» است و این آزادی که ما می گوییم نیز «رهایی از هر تعلقی» است. جه کسی می تواند ثابت کند که ضرر ویدئو از کامپیوتر بیشتر است؟ هیچکس. مشکل اینجاست که ما فقط با معیار اخلاق ظاهری به محصولات تکنولوژیک غرب می نگریم نه با معیار حکمت و حقیقت دین. ساحل را دیده ای که چگونه در آینه آب وارونه انعکاس یافته است؟ سر آن که دهر بر مراد سفلگان می چرخد این است که دنیا وارونه ی آخرت است .هیچ پرسیده ای که عالم شهادت بر چه شهادت می دهد که نامی این چنین بر او نهاده اند؟ هنر آنست که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند که چنین مرده اند. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ایام فتنه ی سال 88 بود که ما به همراه خانواده به مناسبت دهه اول محرم به مسجد جامع شهرمان رفته بودیم. در شهر ما آشوبی به پا شد و مردم وحشت زده به خانه هایشان رفتند. آن شب خیلی گریه کردم و حالم اصلا خوب نبود. دنبال راه چاره می گشتم. از یکی از دوستانم کمک خواستم. او هم راه حلی گفت: "برای شهیدی که ارادت خاصی داری نامه ای بنویس." بدون معطلی نوشتن نامه را آغاز کردم خلاصه متن نامه از این قرار است: سلام شهید زین الدین ... حتما از وضع موجود مملکت خبر داری .. میدونی به آقا توهین کردن.. شعار ضد نظام و ضد دین دادن.. بسیجی ها رو زدند؟ می خوام فریاد بزنم .. جوری که همه بشنون، فریاد بزنم بگم من آقا رو دوست دارم من حامی آقام .. شما حق ندارید به آقا توهین کنید.. می خوام فریاد بزنم تا همه ی عالم بشنون و اون شیعه ها به پا خیزند و به حمایت از آقاشون بیان.. نمی خوام مردم دست رو دست بذارن تا ریشه ی ظلم و فساد قوی تر بشه و جرئت اونا بیشتر بشه تو جسارت کردن. می خوام خدمتگزار اسلام و مسلمین بشم یه جان ناقابل بیشتر ندارم اونم می خوام در راه خدا فدا کنم می خوام سرباز آقا باشم ... خالصانه ی خالصانه کمکم کن کمکم کن کمکم کن... می خوام اون دنیا پیش خدا و اجدادم و شهدا رو سفید باشم. قسمت میدم کمکم کن... حالا نامه ام را به کدوم آدرس پست کنم؟ چه جوری جوابمو میدی؟ اصلا جوابمو میدی یا نه؟ منتظر جوابت هستم... فقط جان دختر عزیزت جوابمو بده. ۳/۱۰/۱۳۸۸ مصادف با شب هشتم محرم 1430قمری. جواب نامه ام را در تاریخ ۵/۱۰/۱۳۸۸گرفتم. نزدیکی های نماز صبح بود که خواب شهید زین الدین رو دیدم. توی عالم خواب همسر شهید زین الدین هم حضور داشتند و شهید عزیز به بنده و همسرشان خطاب کردند که "دفاع را بگذارید به عهده ی ما " و این جمله را چندین مرتبه تکرار کردند. منبع: نویسنده وبلاگ در رکاب یار

#دعا_درمانی 🌱 در #شداید و #سختیها و در #مهمات_عظیمه      ✨ قراِئت #آیةالکرسی ✨ 12 مرتبه نافع است و تخلف ندارد 💐نماز  #کن_فیکون به جهت هر حاجت مجرب است چهار رکعت نماز بخواند به یک سلام رکعت اول بعد از حمد 💯مرتبه (و افوض امری الی اللَّه) در رکعت دوم 💯مرتبه (نصر من اللَّه و فتح قریب) و در رکعت سوم بعد از حمد 💯 مرتبه (الا الی اللَّه تصیر الامور) و در رکعت چهارم بعد از حمد 💯مرتبه (انا فتحنا لک فتحا مبینا) و بعد از سلام قبل از حرف زدن با کسی 💯مرتبه (استغفر اللَّه ربی و اتوب الیه) و بعد سر به سجده بگذارد و حاجتش را بخواهد            🤲 دعای مهم هنگام خروج از منزل برای حفظ از شیاطین ✍ از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) روایت شده که فرمودند : ☘ هنگام خروج از منزل (چه در مسافرت باشی یا در وطن) بگو : 💎 بِسْمِ اللَّهِ 💎 آمَنْتُ بِاللَّهِ 💎 تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ 💎 ماشاءالله 💎 لاحولَ ولاقوةَ الا بالله 🔹 پس شیاطین که به او میرسند بازگردند و فرشته ها به صورت آن شیاطین میزنند و میگویند : 🍂 چه راهی برای گمراه کردن این بنده دارید در حالی که نام خدا را آورد و به او ایمان دارد و بر او توکل کرد و گفت هرچه خدا بخواهد و هیچ مانع و نیروئی جز خدا نیست. 📚 کافی ، ج۲ ، ص۵۴۳ اگر کسی 7روز صبح این 99 اسم شریف را ذکر کند به اذن الله همه نوع گشایش در کارهایش حاصل شود ♥•٠· هوالله الذی لا اله الا هو -الرحمن- الرحیم- الملک -القدوس-السلام-المومن- المهیمن- العزیز، الجبار، المتکبر، الخالق - الباری - المصور - الغفار القهار - الوهاب - الرزاق - الفتاح - العلیم - القابض - الباسط - الخافض الرافع - المعز - المزل - السمیع - البصیر - الحکم - العدل - اللطیف - الخبیر - العلیم - العظیم - الغفور - اشکور - العلی - المتعز - الحفیظ المقیت - الحسیب- الجلیل - الکبیر - الرقیب- المجیب - الواسع - الحکیم الودود - المجید - الباعث - الشهید - الحق - الوکیل - القوی - المتین الولی - الحمید - المحصی - المبدی - المعید - المحیی - الممیت - الحی - القیوم - الواجد - الماجد - الواحد - الصمد - القادر - المقتدر المقدم - الموخر- الاول - الاخر - الظاهر - الباطین - الوالی - المتعالی البّر - التواب - المنتقم - العفو - الروف - مالک الملک - ذوالجلال و الاکرام المقسط - الجامع - الغنی - المغنی - المانع - الضار - النافع - النور - الهادی البدیع - الباقی - الوارث - الرشید - الصبور    

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 با سلام در پاسخ به آن عزیزی که گفته بودن روماتیسم دارن و بدنشون درد میکنه؛ اول شما باید به پزشک روماتولوژی مراجعه کنی با انجام آزمایش به طور دقیق می‌گوید روماتیسم داری یا نه، من ۱۰ساله روماتیسم دارم داروهایی که نام بردید به غیر از کلسیم هیچ کدام از آنها را نداده، داروی کورتن و چند نوع دیگر داده که خیلی خیلی بهتر شدم. بیمارستان بهارلو، دکتر ساسان فلاحی حتما حتما به ایشان یا دکتر فوق تخصص روماتولوژی دیگری مراجعه کنید مطمئن باشید که خیلی بهتر می‌شوید و از دردها رهایی پیدا می‌کنید 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام به ادمین عزیز وخواهران گلم خانمی که دیسک کمر داری وخانمهایی که شکم بزرگ دارید باید هفته ای دو یا سه بار برید استخر نرمشهای ابی کنید هم روحیه تون بهترمیشه هم وزنتون کم میشه که باعث تناسب اندام میشه وکمر درد هم با وزن کمترخیلی بهترمیشه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام به همه دوستان خانمی که شوهرت زیاد حرف میزنه آیه ۱۷۱بقره(ومثل الذین کفروا کمثل الذی بمالا ینعِق ولا یسمع اِلا دعاءونداء صم بکم عمی فهم لایعقلون )رو توی صورتش بخونید ساکت میشه برا مردای بددهن هم خوبه ساکت میشن 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام برای اون خانمی که بچشون سه سالشه و ۳تا موی سفید روی سر بچشون هست پسر منم دقیقا همینطور بود از یک سالگی ما متوجه شدیم که ۳تا موی سفید روی سرش داره دقیقا ماهم یکی پشت سرش یکی جلو و یکی وسط بود که هروقتم موهاشو کوتاه میکردیم چک میکردیم بیشتر نشده باشه ولی همیشه همون سه تا بود چند ساله یادم رفته بود از این ۳تا موی سفید تا الان که گفتین رفتم رو سرش نگاه کردم دیدم دیگه نیستن😂😂😂و افتادن و حتما موی جدید دراومده انقدر حساس نشید من الان پسرم ۷سالشه و دیگه اون مو سفیدا رو نداره اگرم داره دیگه مشخص نیستن من پیداشون نمیکنم ولی چک کنید که زیاد نشن یه وقت خدایی نکرده 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام برای اون خانمی که پسر ۱۴سالشون موقع بلند شدن چشماشون سیاهی میره باید بگم‌منم تو دوران نوجوانی اکثر اوقات همینجوری میشدم یکبار که تو صف شیر(قبلا شیر خریدن صفی بود یادتونه؟)نشسته بودم بعد یهو بلندشدم چشمام سیاهی رفت و جلوی همه خوردم زمین و دیگه هیچی نفهمیدم تا چند دقیقه بعدش و بعد خیلی خجالت کشیدم جلوی مردم بردنم دکتر نوار مغز و اینا گرفت گفت چیزی نیست باید تقویتش کنی ما تو خونه ی مادرم وضعمون زیاد خوب نبود ولی وقتی ازدواج کردم و یکم گوشت خوردم و میوه و اینا دیگه اونجوری نشدم میگم یه مدت شما هم پسرتونو تقویت کنید شاید ضعیف شده باشه یا کم خون شده باشه ببینید بهتر میشن انشاالله بلا ازشون دورباشه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام برای اون خانمی که گفتن نوزادشون تیروئیدداره بچه منم داشت بردمش متخصص اطفال گفت هفته ای دوباربهش ماهی بده وغذاهاش هم نمک داشته باشه خداروشکربعدچندماه حالش خوب شد 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام عزیزان وقتتون بخیر من یه دختر ۱۶ ساله هستم و برام سخته گفتن این چیزا ولی دیگه میخوام بگم ما ۲۲ سال مستاجریم و الان بعد از سال ها تونستیم مسکن ملی ثبت نام کنیم ولی الان چند روز میشه که بهمون اطلاع دادن باید ۶۰۰ میلیون یه جا واریز کنیم به مسکن ملی ماهم که در توانمون نیست چون هم اجاره میدیم و هم اقساط بانک ازتون میخوام اگه میتونین یه خیّر بهمون معرفی کنین که بتونه بهمون کمک کنه و بعد هم ما اون پول رو کم کم بهشون برگردونیم؟؟ 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام خدمت دوستان و حبیبه خانم عزیز اون خانمی که گفتن برادرزادشون جن داخل بدنش بود و جایی بردن که جن رو از بدن برادر زاده در آوردن لطفا آدرس اون کسی که جن از بدن درآورده بدین خدا خیرتون بده بچه من هم همین مشگلات داره ان شاءالله با ارزوی شفای همه بیماران بخصوص شفای دخترم یک صلوات ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به حبیبه جان و دوستان عزیز ممنون از گروه خوبتون لطفا سوال من اورژانسی بزارید دخترم یازده سالش هست کلاس پنجم ابتدایی درسش هم خوبه ولی متاسفانه امسال همش استرس وسواس داره انگار فوبیای امتحان داره همش میگه امتحان دارم دائم میخونه ازش میپرسم همه را درست جواب میده اگه یکی را اشتباه جواب بده شروع میکنه گریه با معلمش صحبت کردم میگه من اصلا امتحان نمیگیرم معلمش خیلی خوبه با اینکه خیلی بهش توجه میکنم همش میگه شما من دوست نداری خسته شدم آه میکشه با مشاوره مدرسه شون مشورت کردم گفته ببرم پیش مشاوره ولی همکاری نمیکنه البته هم تو سن بلوغ هست هم اینکه دوسال ونیم پیش صمیمی ترین دوستش از دست داده مشاور گفته علت اصلیش همونه خیلی نگرانشم اگه مشاوره خوب کودکان تو تهران سراغ دارید ممنون میشم اسمش تو گروه بزارید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت ادمین عزیز وهم گروهی های خوبم ممنون از دوستان گلی که وقت میزارند و به سوالات جواب میدند خدا خیرتون بده منم یه سوال داشتم شبا توی خواب متوجه میشم غضروف گوشم که روی بالشت هست درد گرفته بعضی وقتا درد چنان شدید که کل لاله گوشم به‌شدت درد میگیره و باید آروم آروم سرموبلند کنم و اون طرف سرم روی بالشت بزارم هر چند وقت یه بار این جوری میشم البته از بالشت پر ویا پشم وحتی الیاف هم استفاده کردم اما فرقی نکرد.کسی از دوستان می‌دونه دلیلش چیه یا درمانی چیه؟؟؟مامان نازی ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام میشه اینو توکانال تون بزارید من نه ساله ازدواج کردم و دوتادختر دارم همسرم در کل مرد بدی نیس متاسفانه تو دعوا صداش رو می‌بره بالا و زود هم عصبی میشه منم نمیتونم جواب ندهم و بخاطر همین دعوا بالامیگیره خودش همش میگه اگه تو چیزی نگی من آروم میشم اما نمیدونم چرا نمیتونم سکوت کنم خیلی تمرین کردم ولی فایده نداشته میخواستم ببینم کسی راه حلی برای این موضوع داره ممنون از همگی ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ببخشید پیام منم داخل کانال بذارید من ی پسر 11 ساله دارم که چند سال پیش جراحی روده شد ب خاطر اینکه از نوزادی شکمش 10 روز یکبار کار می‌کرد تشخیص دکتر هم این بود که قسمتی از روده عصب نداره بعد از عمل مشکل بی اختیاری مدفوع گرفت خیلیم دکتر بردمش بی نتیجه بوده میخواستم بدونم کسی این مشکل داشته منو راهنمایی کنه ممنون میشم جواب بدید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خواهرهای عزیز واسه گوشت اضافی که دراثر زخم باقی مونده چه راهکاری میدونین ممنون میشم راهنماییم کنید🙏🙏🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خانمهای عزیز فداتون بشم هرکی راهکاری داره کمکم کنه من پسرم ۱۶ سالشه خداروشکرپسرباادبیه ولی بعضی وقتها بدون هیچ دلیلی عصبانی میشه بعد پشیمون میشه خواهرا الان نزدیک دوماهه شب که میخوابه یهو ازخواب بیدار میشه میگه اصلا نمیتونستم شما رو صدا بزنم داشتم میمردم انگار داشتن گوشهامو میکشیدن میگه طوری میشه که انگارگوشهام داره پاره میشه نمیدونم این چه مشکلی میتونه داشته باشه خواهش میکنم کمکم کنیدامیدم اول به خدا بعد به شما🙏🙏🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون از کانال خوبتون میخواستم از دوستان بپرسم آیا کسی بوده که از تسهیلات فرزند آوری استفاده کرده باشه واینکه به کجا باید مراجعه کنیم وشرایطش چطوریه؟ ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانم گرامی وشماادمین عزیزوزحمت کش واعضای محترم کانال❤️ ببخشیددختری ۱۷ساله دارم که چندین ساله کف پاش صافه وچندین دکتربردیم که گفتن کفی توکفشش بزاره یاکفش طبی بپوشه،الان یکی دوساله که کفش معمولی میپوشه وچندروزپیش می‌گفت قوزکای پام اصلانیست ومحوشده😔😔کسی بوده که این موردبراش پیش اومده باشه؟ویه دکتر ارتوپدخوب سمت پیروزی ویاشرق تهران که خانم اگه باشه بهترسراغ نداره؟؟ممنون وببخشیدوقتتون روگرفتم💐💐 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام پسرم ۶ سالشه وقتی بازی میکنه اسباب بازی هاشو جمع نمیکنه، هرچقد بش یاد دادم بی فایده بود، اتاق جدا هم نداره تو پذیرایی بازی میکنه و اسباب بازی اش زیادن ، همیشه پذیرایمون شلوغه، در مورد وسایل مدرسه و کتاباش هم همینطور اگه مجبورش کنم به گریه می افته تا جمع کنه. خانمهایی که راهکار خوب و تجربه های خوب دارن لطفا کمکم کنید و راهکارهایی که جواب گرفتین رو بگین. ممنون از همتون. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باسلام خواهش میکنم اگه کسی همچین مشکلی داشته وحل شده به منم راه حلی بده درمونده شدم خیلی استرس دا رم کنار زبانم دوماهه زخم شده چند تادکتر متخصص هم رفتم خیلی درمان خانگی انجام دادم ولی خوب نشدم حتی سه تادندونمم کشیدم که علت زخم بودن زخمها دسته ای هستن یعنی حدودده تا زخم خیلی ریز کنار هم همون سمت زخم زیر زبونمم میسوزه انگارخشک میشه درد میکنه برای فرج امام زمان یه صلوات بفرستید #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400

#داستان_مریم_عباس 🌸🍃 برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود .. با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام .. به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم .. برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد .. چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری .. بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم گفتم آخه.. خجالت میکشم .. با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم .. برگشتم و همون جای قبلی نشستم .. کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇 ادامه شو اینجا بخونید👇❌ https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5 داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆 تموم شده ها برو بخون کاملشو😍👆

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ سلمان فارسى روايت كرده كه : روزى خدمت پيغمبر(ص ) بودم يك اعرابى آمد و گفت : اى محمد مرا از آنچه در شكم اين شتر است خبر ده تا بدانم ، آنچه آورده اى حق است ، و به خداى تو ايمان آوردم و از تو پيروى كنم ، پس ‍ پيغمبر (ص ) به على (ع ) رو كرد و فرمود: جوابش را بده ، على (ع ) مهار شتر را گرفت و دست بر سينه اش كشيد، سپس دستش را به آسمان بلند كرد و گفت : خدايا! تو را به حق محمد و اهلبيتش ، و به اسم هاى نيكو و موجودات كاملت اين شتر را به زبان آور تا ما را از آنچه در شكم دارد خبر دهد، ناگاه شتر رو به على (ع ) كرد و گفت : يا اميرالمؤ منين ! روزى اين مرد بر پشت من سوار بود و به زيارت پسر عمويش مى رفت و با من مواقعه كرد و من از او آبستنم . اعرابى گفت : واى بر شما اين پيغمبر (ص ) است يا او؟ گفتند: او پيغمبر است و اين وصى و پسر عموى او است . اعرابى گفت : گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست ، و تو پيغمبر خدايى ، و از پيغمبر خواست كه از خدا بخواهد، شر چيزى را كه در شكم شتر است برطرف كند، و خدا شر را از او گرداند، و اسلام آن مرد نيكو شد. راوندى فرموده : عادت اين شتر اين است كه از مرد آبستن نمى شود، ولى خداوند اين عادت را در اين جا براى معرفى پيغمبرش ايجاد كرد، با اين كه ممكن است نطفه مرد تا آن وقت به همان هيئت در شكم شتر مانده و هنوز علقه (:خون بسته ) نشده بود، و خدا شتر را به سخن آورد تا صدق سخن پيغمبرش معلوم شود. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ امام صادق (ع ) فرمودند: اميرالمؤ منين (ع ) در روز جمعه بر بالاى منبر در مسجد كوفه خطبه مى خواند كه صداى دويدن مردم را شنيد كه بعضى ، بعضى را پايمال مى كردند. حضرت به ايشان فرمود: شما را چه شده ؟ گفتند: يا اميرالمؤ منين ، مارى بسيار بزرگ داخل مسجد شده كه ما از آن هراسانيم و مى خواهيم آن را به قتل برسانيم . حضرت فرمود: احدى از شما به آن نزديك نشود و راه را براى او باز كنيد كه او فرستاده اى است و براى حاجتى آمده . راه را برايش گشودند او نيز از ميان صف ها گذشت و از منبر بالا رفت ، دهانش را بر گوش اميرالمؤ منين (ع ) نهاد و در گوش آن حضرت صدايى كرد و اميرالمؤ منين (ع ) گردن خود را كشيده و سرش را تكان مى داد. سپس ‍ اميرالمؤ منين (ع ) مانند صداى او صدايى برآورد و مار از منبر به پايين آمد و در ميان جمعيت فرو رفت . مردم هر چه توجه كردند، ديگر او را نديدند. عرض كردند: يا اميرالمؤ منين ، اين مار بزرگ كه بود؟ حضرت فرمود: اين ، درجان بن مالك ، جانشين من در ميان جن هاى مسلمان است ، آنها در موضوعاتى اختلاف كرده بودند؛ لذا او را به نزد من فرستادند و او نزد من آمد و از مسايلى پرسش نمود و من جواب مسايلش را دادم ، سپس بازگشت .

❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 #ارادتمند🙏🌸 #حبیبه