#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام خدمت حبیبه خانم عزیز🌸و تشکر از کانال فوق العاده تون🌸
در جواب خانمی که فرمودی پسرم 27 سالشه و دوست داره سر و سامان بگیره دو جا رفتین خواستگاری اما نشده راهکار دعا خواستی..
عزیزم شما باید ببینی شرایط پسرت چیه؟؟چطور دختری رو می پسنده؟؟دوست داره خانمش تحصیل کرده باشه؟یا نباشه؟کارمند باشه؟ خوشگل باشه؟خانواده ش چطور باشه؟؟همه این سوالها رو از پسرت بپرس وقتی که متوجه شدی چه معیاری برای ازدواج داره ...مرحله بعد اینه که از دوست/ آشنا /فامیل و ...بپرسی بگی اینطور دختری با این شرایط می شناسید به من معرفی کنید...بعد که دختری با شرایط پسرتون پیدا کردید...حالا باید نوبت دختره که با شرایط پسرت کنار بیاد...ممکنه یه دختری دوست نداشته باشه با شرایطی که پسر شما در نظر داره کنار بیاد و جواب رد بده...عزیزم خدا به انسان عقل داده که درست تصمیم بگیره دیگه اینکه جایی میرید خواستگاری و جواب رد میشنوید .باید قبول کنید که دختر و پسر شرایط هم رو نپذیرفتن و این دیگه چه دعایی میتونه داشته باشه؟؟درسته باید برای عاقبت بخیری فرزندت و اینکه یه دختر نجیب گیرش بیاد دعا کنی و به خدا توکل کنی و جایی رفتی نشد نگران نباش قسمت نبوده...
.🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
خانمی که از بوی دود و بنزین .ماشین آشغالی خیلی حالت به هم میخوره...ممکنه مشکل ریوی داشته باشی یه اسکن از ریه بگیر...گاهی مشکل جسمی باعث این حالت میشه
.🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خدمت همی دوستان وحبیبه خانم گل حلال مشکلات،در جواب دوست عزیزی که در مورد کرم معجزه پرسیدن من خودم استفاده کردم تا وقتی که از کرم میزنی معجزه میکنه ولی متاسفانه بخاطر لایه برداری که توش هست پوست رو نازک میکنه وبعدش اگه مراقبت نکنی به شدت پوستت لک میشه بنظرم نزنی بهتره،یکی تو همین کانال گفت محصولات عقیق خوبن منم سرچ کردم کانالشون رو پیدا کردم محصولاتش همه گیاهین منکه راضی بودم،آرایشی بهداشتی عقیق سرچ کنید میاد
.🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام،دوست عزیزی که عکس چشمش رو گذاشته اونا چربی هستن که زیر پوست جمع شدن به دکتر پوست مراجعه کنن،فک کنم چربی خونشون بالاست
.🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام برای باطل کردن سحر و جادو
میخوام راهکار بدم که چجوری خودمون و خونه هامون رو پر از نور کنیم.
فقط لطفا با رفتن پیش رمال و دعا نویس و ... راه ورود 👻 به خونه هاتون باز نکنید.❌
بهترین راه ابطال هر سحر و جادویی، توی مفاتیح با روایات معتبره از اهل بیت صلوات الله علیه و آله نقل شده.
چند نمونه :
🔶 اذان با صدای بلند در منزل گفتن
🔷اسپند دود کردن
🔶آیت الکرسی روزی پنج بار
🔷معوذتین(سوره ناس و فلق) خواندن
🔶همراه داشتن حرز امام جواد علیه السلام
.🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام توروخدا خواهشااااا این پیغام منوبزارید
مادری که گفتن دخترم عقد کرده بوده حالا دخترنیست جدا شدن
دوستی هم گفتن به خواستگارش بگو
خانم عزیز این گفتن داره مردها روز خوش طعنه وکنایه میزنن به زنهاشون وای به حال این قضیه
فردا خواستگارمیگه ازکجامعلوم نامزدت بوده
اصلا این کاراشتباهی مطرح کنید
خدا خودش بهترمیدونه وگناه ندارن پنهان کنه
دختربا هزار آرزو میره خونه بخت اولی جداشده حالا سالها طعنه وکنایه بشنوه
بنظرم ببرش پیش متخصص زنان ترمیمش میکنه
فردا اون خواستگار باهزار فکر وارد زندگی میشه
احتمالا پیش مادر وخواهر و .... مطرح کنن
آبرو این بنده خدا میره
هیچ وقت هیچ وقت مطرح نکنید یک عمر باید بشنوید و بسوزید وبسازید 🌷🌹
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
علائم و درمان غلبه طبایع چهارگانه
🔹بلغم
- بی حوصلگی و بی خیالی از عوارض غلبه بلغم است.
- بلغم زیاد سبب ضعف مغز و مشکل در هضم غذا میشود.
🔸علائم غلبه بلغم (سرد و تر)
1- خلط پشت گلو
2- سردی بدن مخصوصا دست و پا
3- فراموشی
4- ریزش مو (در سن بالا)
5- کاهش رویش مو و ناخن
6- سفیدی مو
7- پژمردگی بدن
8- فرسوده شدن
9- کمردرد وپادرد
(که بعلت نرسیدن خون به کمر وپا باشد)
10- سرمایی بودن
11- تضعیف نیروی بدن
12- بدبویی دهان
13- کم کار شدن ذهن،فراموشی
14- خواب نامنظم (بیداری در ساعات خواب)
15- شل شدن گوشت و پوست.
▫️شاخص ترین علامت: خلط پشت گلو
نکته 1: بلغم اغلب در سنین 60 به بالامشهود است.
نکته 2: نمود بیشتر در فصل زمستان
🔸درمان غلبه بلغم (سرد و تر)
1- استفاده از حمام اسلامی (با شرایط مخصوص به خود) و یا اتاق گرم بصورت ناشتا (اصلی ترین و بهترین درمان)
2- نشستن روزانه پشت به آفتاب بمدت بیست دقیقه مخصوصا در بهار (رو به آفتاب نشستن مضر است)
3- نوشیدن آب ولرم بصورت ناشتا
(افطار کردن)
4- مخلوط آسیاب شده آویشن و نمک (لزومی به برابر بودن نمک و آویشن نیست)
5- مصرف سنای مکی (مراجعه به انواع دارو در طب شیعی - سنای مکی)
6- ازدواج با خانم زیبا (دیدن خانم زیبا)
7- ازدواج با خانم خوش اخلاق
8- خوردن سه قاشق سویق خشک به صورت ناشتا
9- خوردن سویق عدس
10- خوردن یک قاشق مرباخوری عسل طبیعی به صورت ناشتا و همچنین غیر ناشتا (بهمراه کندر نر)
11- جویدن کندر
12- مداومت بر خوردن سیب (نه ترش، نه کال و نه کال چیده شده)
13- خوردن ترب مخصوصا ساقه آن
14- خوردن پیاز
15- زیاد شانه کردن مو و محاسن بصورت نشسته (البته با شانه چوبی، پلاستیکی ضرر دارد)
16- مداومت بر مسواک زدن مخصوصا با داروی ترکیبی برای غلبه بلغم که از ترکیب آسیاب شده هلیله زرد که هسته اش گرفته شده، عاقرقرحا هر کدام یک واحد و خردل دو واحد تشکیل شده است (البته مسواک اسلامی که بیشتر چوب و لیف اراک مد نظر است - داروی ترکیبی علاوه بر رفع بلغم برای تقویت لثه و رفع بوی بد دهان مفید است)
17- خوردن روغن زیتون
18- خوردن مویز قرمز هسته دار 21 عدد بصورت ناشتا و کشمش
19- روزه گرفتن
21- شروع غذا با داروی هاضوم (ترکیبی از آویشن، زنیان و سیاهدانه بمیزان مساوی؛ آویشن و زنیان آسیاب ولی سیاهدانه آسیاب نشود)
22- شکر طبرزد (شکر نی شکر که دو بار تصفیه شده و مانند نبات سفت باشد)
23- قرآن خواندن
24- مصرف خرما (بعد از آن آب خورده نشود)
25- نوشیدن آب باران
26- سرمه کشیدن
27- داروی ترکیبی ابن مسعود
28- اضافه کردن اندکی جوارش (ادویه جات تند مانند فلفل، زیره، زنیان و امثال اینها) به غذا.
29- افزایش مقاربت با همسر.
30- حذف غذاهای سرد از برنامه غذایی از جمله ماهی.
31- مصرف طریفل صبح یک مثقال
32- شروع غذا با نمک نسابیده
نکته: حذف عوامل عمده ایجاد بلغم، در درمان آن نیز موثر است.
عوامل ایجاد بلغم:
1- خواب بین الطلوعین
2- خوردن آبی که در معرض آفتاب باشد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مرجان سال شصت ونه بود و یک سال میشد که مینا رفته بود یادمه اولین روز پایبز بود
#داستان_زندگی 🌸🍃
مرجان
آقاجون،بابای بابام،که دید مادر سعید داره شلوغ کاری میکنه اومد کنار مامان و گفت باباجون یه دقه برو تو راهرو الان میام.بعد به مامان سفعید گفت سوتفاهم شده حتما، شما اروم یاشید الان درست میشه، و خودش رفت تو راهرو، منم بلند شدم و رفتم تو راهرو دلم طاقت نداشت اونجا بشبنم. آقاجون داشت به مامان میگفت اخه الان تو محضر وقت این حرفاست؟شما باید قبلا شناسنامه شو نگاه میکردین. حالا دیگه جمع کنین این بساطو، نامزد بودن دیگه حالا چه در حد عقد چه در حد صیغه نامزدی. این دو تا محرم همن رفت وامد کردن باهم مردم تو محل، مردم دیدنشون زشته بخواین کاری کنین عقد بهم بخوره. بابا گفت مگه من ابرومو از سر راه اوردم چی بهم بخوره؟ دیگه کاریه که شده جمع کنین برین تمومش کنین بعد رو کرد به من و گفت تو چرا اومدی اینجا برو بشین سرجات.
سر شده بودم انگار برام ازدواج قبلی سعید مهم نبود. انگار کلا چیزی برام مهم نبود.
عاقد شروع کرد به خوندن خطبه، مامان داشت گریه میکرد و مریم یه گوشه بغض کرده بود وایساده بود، مامان سعید با اخمای تو هم رفته نشسته بود و سعید زل زده بود به پنجره ر
قبل از عقد وقتی به مامانم میگفتم علاقه ای به سعید ندارم همیشه میگفت همین که خطبه عقد خونده بشه مهرش به دلت میافته، اصلا خود عقد یعنی گره، خدا خودش دل زن و شوهرا رو بعد عقد بهم گره میزنه.
خطبه عقدو که خوندن قبل گفتن بله تو دلم گفتم خدایا دلامونو یه گره محکم و کور بزن لطفا. و به نیت گره ای که قرار بود خدا بزنه بله رو گفتم و زن سعید شدم.
بعد عقد اومدیم خونه ما و چون خونه ما کوچیک بود امکان زنونه مردونره کردن نبود و همه باهم تو هال نشستن. سر شام برای من و سعید تو اتاق سفره انداختن ، اولین بار بود تنها بودیم، همیشه فکر میکردم اولین باری که با نامزدم تنها بشم اون میگه که چقدر ازینکه من زنش شدم خوشحاله و با شوق تو چشمام نگاه میکنه و نوازشم میکنه و میبوستم.
ولی سعیدم مثل من نمیدونست باید چی بگه، ما دوتا غریبه بودیم که هر کدوم به دلایلی زیر بار این ازدواج رفته بودیم و هنوز نتونسته بودیم خودمونو پیدا کنیم.
بعد از تنها شدنمون اولین جمله ای که سعید گفت این بود که برات نوشابه باز کنم؟ خندم گرفت. این تنها اولین جمله ای بود که توقعشو نداشتم. گفتم نه . جمله بعدیش از قبلی مسخره تر بود، گفت من تو غذاها عاشق کبابم و یه قاشق پر برنج و کباب گذاشت دهنش، حتی نپرسید منم دوست دارم یا نه، یا مثلا چه غذایی دوست دارم. چه اولین بارای مسخره ای بود، هیچی مثل اونایی که همیشه بهش فکر میکردم نبود.
حرفای معمولی زدیم و اولین شام زن و شوهریمونو خوردیم و حتی ازم نخواست روسریمو در بیارم.
اون شب بعد از رفتن اونا رفتم تو اتاق دراز کشیدم و سعی کردم به گره ای که خدا قرار بود بزنه فکر کنم. اون شب زن شوهر داری بودم که با همون احساس دختر بیست ساله تو همون اتاق خوابیده بودم ، چیزی درون دخترونه و بکر من تغییر نکرده بود،جز اینکه حالا دیگه رویاهای قشنگمم نداشتم.تو دنیای من به غیر از یه برگ از شناسنامم هیچی عوض نشده بود
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
مکان هایی که تخلی حرام است
پرسش :در چه مکان هایی تخلی حرام است؟
پاسخ :در چند محل تخلّى کردن حرام است (خواه بول یا غائط): اوّل در کوچه ها و جادّه هایى که مسیر مردم است. دوم در جایى که براى عدّه خاصى وقف شده، مانند مدرسه هایى که مخصوص طلّاب است یا مساجدى که آبریز آن فقط براى نمازگزاران مى باشد. سوم روى قبر مؤمن یا هر محلّ دیگرى که موجب بى احترامى نسبت به مؤمن یا یکى از مقدّسات شود.
عدم تعارض در مساله تخلی در بین راه
پرسش :آیا مساله ۷۰ و ۸۵ رساله با هم تعارض دارند؟ مسأله ۷۰- در چند محل تخلّى کردن حرام است (خواه بول یا غائط): اوّل در کوچهها و جادّههایى که مسیر مردم است. مسأله ۸۵- این کارها در موقع تخلّى مکروه است:۱- نشستن زیر درختان میوه، ۲- نشستن در جایى که محلّ عبور و مرور مردم است، هرچند کسى او را نبیند.
پاسخ :منظور از دومی جاهایی است که خارج از جاده های عبور و مرور مردم باشد مثلا در گوشه ای در بیابان یا خرابه و مانند آن.
افتادن اسماء متبرکه در توالتی که با توالتهای دیگر چاه مشترک دارد
پرسش :در خانه ای سه مستراح وجود دارد که هر سه به یک چاه می ریزد، اگر انگشتر پنج تن درون یک مستراح بیفتد، آیا استفاده از هر سه مستراح ممنوع است؟
پاسخ :استفاده از هر سه ممنوع است مگر این که احتمال می دهد در گونه ای از چاه اول که انگشتر افتاده گیر کرده باشد در این صورت استفاده از دو توالت دیگر اشکالی ندارد.
افتادن کاغذ حاوی اسامی مقدسه و قرآن در جای آلوده یا توالت
پرسش :اگر قرآن یا کاغذی که حاوی اسامی مقدسه است در جای آلوده و نجس بیفتد چه تکلیفی داریم؟
پاسخ :هرگاه ورق قرآن و دعا یا ورقى که نام خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه و آله) و یا ائمّه(علیهم السلام) روى آن نوشته باشد در جاى آلوده و نجسى بیفتد باید فوراً آن را بیرون آورد و آب کشید، هرچند مخارجى داشته باشد و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد احتیاط واجب آن است که اگر مستراح باشد به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده، یا خطّ آن محو شده است.
استفاده از توالتی که سکه منقوش در آن افتاده
پرسش :یک سکه ۲۰۰ تومانی در توالت افتاده است با توجه به اینکه اسم مبارک امام رضا علیه السلام روی آن حک شده است تکلیفم چیست؟
پاسخ :تا زمانی که مطمئن شوید سکه زنگ خورده و نقش آن خوانده نمی شود باید از آن دستشویی در صورت امکان و نبودن مشقت استفاده نکنید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام وقت شما بخیر ممنون میشم پیام منو اورژانسی بزارین من 8ماهه دخترمو از شیر گرفت
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
باعرض سلام خدمت همگی به خصوص ادمین کانال که خیلی زحمت میکشن درجواب اون خانم عزیزی که درمان جن عاشق رومیخواستن فکرکنم اسمش مرضیه بود عزیزم من الان میفرستم براتون خداکنه ادمین عزیز بزاره تو کانال ماهم درگیر این موضوع بودیم😔😔میدونم چی میکشی فقط کسی که اینجورمسایل براش پیش اومده درک میکنه من همیشه دعا میکنم برای کسانی که درگیر مسائل ماورایی وسحرو جادو هستن انشاالله خدا و امام زمان کمک کنه شما این دستوری که میفرستم روحتما انجام بده انشاالله حاجت روا بشی التماس دعا خییییلی دارم برای مشکلات وخوشبختی دخترم خیییلی دعاکنید محتاج دعای شما عزیزان هستم🙏🌹
#نکته_آموزشی
✅‼️برای درمان جن عاشق 21 روز قبل از خواب یا بین نماز مغرب و عشاء این آیات یکمرتبه قرأئت شود:
✅الاية ١٦٥ من سورة البقرة .
✅الاية ٢٧ و٢٨ من سورة النساء .
✅الاية ١٠ من سورة القصص .
✅الاية ٢٣ والاية ٢٤ من سورة يوسف .
✅الاية ٣٠ من سورة يوسف .
✅الاية ٣٣ والاية ٣٤ من سورة يوسف .
✅الاية ٥٤ والاية ٥٥ من سورة النمل .
✅الاية ١ والاية ٣ من سورة النور .
✅الاية ١٩ من سورة النور.
✅الاية ٦٨ من سورة الفرقان .
✅الاية ٧٢ والاية ٧٤ من سورة الرحمن .
✅الاية ٥٤ من سورة سبأ .
باتشکر
شمس الثقلین
توروخدا ادمین عزیز این👆 پیام منو حتما بذار توکانال به خدا مردم گرفتارن شاید گره ازمشکلات کسی باز کنه اجرتون با امام حسین🌹
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام خدمت همگی وادمین زحمتکش درجواب خانم عزیزی که موهاشون خیلی زبر وخشک هست میخوان کراتین کنن وقیمت مناسب میخواستن که تو قم باشه عزیزم من شماره میفرستم خدمتتون خداکنه ادمین بزاره خیلی قیمتش عالیه زنگ بزنید آدرس بگیرید
خانم شهریاری من خودم ازتهران قصد دارم برم پیشش برای پروتئین تراپی انشاالله موفق باشید التماس دعا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام دوستی می خواهند شاه جراغ بروند
اولا التماس دعا
دوما شاه چراغ امام نیستند که نشود در حالت پریودی به زیارتشون رفت
خاهشی که دارم حتی برای مکه رفتن هم کاری نکنید که پریودها عقب بیندازید نمی دونید که چقدر عوارض براتون داره حتی موقع پریود در حج هم احکام مخصوص به خودش را داره که با رعایت اون احکام حجتون را انجام بدهید
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام راجع به خانمی که گفتن بجه ۴ سال ونیم دارن ومهدقرآن میبرن،دختر من هم همینطور بودن وفقط یک ماه به زور کادو تحمل کردن ،شاید اگه رشته ورزشی ویا نقاشی به میل وخواست بچشون بزارن بهتر باشه،ویاخودشون توخونه بهشون یاد بدن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
مرحوم آقا ميرزا محمود شيرازى كه چند داستان از ايشان نقل گرديد فرمود شنيدم از مرحوم حاج ميراز حسن ضياءالتجار شيرازى كه سالها در شيراز و اخيرا در تهران داروخانه ((عمده فروشى )) داشت ، سالى به قصد زيارت كربلا از طريق كرمانشاه همراه قافله حركت كردم و الاغى كرايه نمودم و اسباب و لوازم خود را بر آن گذاشته و سوار شدم تا نزديك قزوين يك نفر پياده همراه قافله بود. چون مرا تنها ديد نزديكم آمد و در كارهايم با من همراهى كرد و با هم غذا صرف نموديم و با من قرار گذاشت تا كاظمين با من همكارى كند و زودتر به منزل رسيده وجاى مناسبى آماده كند تا من برسم و در خوراك شريك شوم به همين حال بود تا به كاظمين رسيديم اسم و حالاتش را پرسيدم گفت نامم كربلائى محمد از اهالى قمشه اصفهان هستم ، هفت سال قبل به قصد زيارت حضرت رضا عليه السّلام با قافله مى رفتم تا حدود استراباد، تركمن ها قافله را غارت كردند و مرا هم همراه خود بردند و غلام خود قرار دادند روزها مرابه كار وامى داشتند وسخت ناراحت ودر فشار بودم تا اينكه روزى تصميم گرفتم هر طورى هست از دستشان فرار كنم و خود را نجات دهم .
نذر كردم كه اگر خداوند مرا يارى فرمود و نجاتم داد كه به وطن خود بروم از همان راه كربلا مشرف شوم پس به بهانه اى قدرى از آنها دور شدم و چون شب بود و خواب بودند مرا نديدند پس سرعت كردم تا به محلى رسيدم كه يقين كردم از شرّ آنها در امانم ، شكر خداى را به جاى آورده واز همانجا به قصد كربلا آمده ام .
مرحوم ضياءالتجار گفت من عازم سامرا بودم ، گفتم بيا با هم برويم و بعد با هم كربلا مشرف مى شويم هرچه اصرار كردم نپذيرفت و گفت هرچه زودتر بايد به نذرم وفا كنم . مقدارى پول جلوش گرفتم و گفتم هرچه مى خواهى بردار، هيچ برنداشت و چون زياد اصرار كردم سه ريال ايرانى برداشت و رفت وديگر او را نديدم .
هنگامى كه در نجف اشرف مشرف شدم ، روزى در صحن مقدس از سمت بالاى سر عبور كردم ، جمعى را ديدم كه دور يك نفر جمعند چون جمعيت را عقب زده نزديك رفتم ، ديدم همان كربلائى محمد قمشه اى همسفر من است و با پارچه اى گردن خود را به شباك رواق مطهر بسته و گريه مى كند و يك نفر تهرانى به او مى گفت هرچه مى خواهى به تو مى دهم و نقدا صد تومان حاضر شد به او بدهد قبول نكرد نزديكش شدم گفتم رفيق از حضرت امير عليه السّلام چه مى خواهى ، برخيز همراه من به منزل برويم و هرچه لازم داشته باشى به تو مى دهم ، قبول نكرد و گفت به اين بزرگوار حاجتى دارم كه جز او ديگرى بر آن توانا نيست و تا نگيرم از اينجا بيرون نمى روم . چون در اصرار خود فايده نديدم او را رها كرده رفتم .
روز ديگر او را در صحن مقدس ديدم خندان و شادان ، گفت ديدى حاجتم را گرفتم . پس دست در بغل نمود و حواله اى بيرون آورد و گفت از حضرت گرفتم . پس نقش آن را ديدم طورى است كه پشت و رو، پايين و بالاى آن مساوى است و ازهر طرف خوانده مى شود.
از او پرسيدم كه حواله چيست و بر عهده كيست ؟ گفت پس از وصول آن به تو خبر مى دهم ، آدرس مرا در تهران گرفت و رفت .
پس از چند سال ، روزى در تهران وارد مغازه ام شد پس از شناسائى او گله كردم وگفتم مگر نه قول دادى مرا به آن حواله اى كه حضرت امير عليه السّلام به تو عنايت فرمودند خبر دهى .
گفت من چند مرتبه به تهران آمدم و تو به شيراز رفته بودى والحال آمده ام تو را خبر دهم كه حاجت من از آن حضرت رزق حلالى بود كه تا آخر عمرم راحت باشم و آن حضرت حواله اى به يكى از سادات محترم فرمود كه قطعه زمين معينى با بذر زراعت آن را به من دهد.
آن سيد هم اطاعت كرد از آن سال تا كنون از زراعت آن زمين در كمال خوشى معيشت من مى گذرد و راحت هستم .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام خسته نباشید
راهکاری برای درمان دنبالچه دارید
یک سالی هست هر کاری کردم خوب نشده خیلی اذیت هستم
خدا خیرتون بده ❤️✋✋
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر
من خانم ۲۴ ساله هستم و شوهرم۲۹ ساله دو سال خورده عقد بودیم والان ۴ماه عروسی کردم و الان باردارم
شوهرم خیلی با پدر و مادرم بد شده و خیلی توقع داره که چرا بهش پول نمیده چرا کمکش نمیکنه شوهرم سرکار میره و شغلش آزاده یعنی بیکار نیست
اصلا دیکه به حرف های منم گوش نمیده بهش میگم پشتسر خانواده ام حرف نزن بدتر لج میکنه و من به هیچ عنوان پشت سر خانواده شوهر حرف نمیزنم و بهش میگمسردیمیاره
اصلا انگار حرف تو گوشش نمیره به شوهرم گفتم چند ماه دیگه من بچه میخوام بعد عید ولی اصلا به حرفم گوش نمیده و میگه من بچه میخوام من تک فرزندم و برادرم فوت شده دلم برا مامان و بابام میسوزه تازه جهزیه دادن و الان باید سیسمونی بدند
به نظرتون چیکار کنم به حرفمباشه هر کاری هم میخوام بکنم مخالفه بهش میگم فلان چیز میخوام میگه بعدا ولی برای خواهر شوهرملب تاب خرید دیگه خسته شدم
مامانم همه کارام میکنه انگار فقط نوه مامانم هست و مادر شوهر هیچ مسئولیتی قبول نمیکند و اصلا شوهرم هیچ کاری نمیکنه تو خونه
لطفا راهنمایی کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر....
سرتون رو در نمیارم...
میخاستم بدونم کسی میدونه چیکار کنم ک منافذ باز پوستم بسته بشه.. خیلی بد شده صورتم. خصوصا ی کرم ک میزنم...
ممنون. دعای خیر امام زمان پشت و پناه تون 🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید میشه پیام من بزارید تا کمکم کنند من بچه ندارم نزدیک ۱۵ ساله رفتم دکتر تنبلی تخمدان دارم دست و بالم خیلی خالی میشه کمکم کنید ک برا تنبلی تخمک چی خوبه ک زود جواب بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید ممنون از کانال خوبتون لطفا منو راهنمایی کنید دختری دارم ۳ ساله ازدواج کرده قصد بار داری داره رفته دکتر ،سنو گرافی کرده پوایپ ۹ میلی دیده شده و۵ میلی حالا سوال من اینه که میتونه بچه دار بشه باعمل وبرداشتن پولیپ خوب میشه خیلی نگران هستم لطفا سوال منو اورزانسی بزارید ممنون وسپاسگزارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام. میخواستم بپرسم کسی اینجا روفرشی سادشو کشدار کرده? تو اهواز جایی رو نمیشناسید که انجام بده اینکارو?
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به ادمین عزیز و بزرگوار و خانم های گروه پسرم 10سالش تازه گی متوجه شدم سرش شوره داره از دارو خانه سوال کردم شامپو ضد شوره برای این سن نداره خیلی نگرانم براش لطفا اگر کسی تجربه ای داره راهنماییم کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام و عرض ادب ،دوست عزیزی که بازار طلا را توصیع داده بودن یک بار دیگه لطف کنن توضیح بدن🙏🙏🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان میخواستم بدونم کسی از دوستان هست که قالب شمع گل الاله ویا قالبهای دیگه شمع سازی رو داشته باشه ومورد نیازش نباشه به قیمت مناسب بده اگه کسی هست من لازم دارم ممنون میشم این لطف رو بکنیین ومنو باخبر کنیین من مامان بارانم 🧚♀️
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#ادامه . در حال گذر از پشت بام خانه اي بوديم که شير زن عرب، کمر بسته از خانه بيرون آمد؛ جلوي ما را
#مسافر_بهشت ❤️🍃
حدود چهل كيلومترى عمق خاك عراق- 'كردستان' آن كشور، بنه اى بود به نام 'بنه ي خرمشكوه'. نيروهاى نسبتا زيادى در آنجا مستقر بودند. در قسمت جنوبى بنه، سنگر اجتماعى بزرگى وجود داشت كه 150 نفر براى اقامه نماز در آن اجتماع مى كردند و تا حدودى از شر بمبارانهاى دشمن مصون مى ماندند. يك روز در حين برگزارى نماز ظهر، هواپيماهاى دشمن اين سنگر را راكت زدند. بعد از تكان و رعشه اى كه بر ساختمان سنگر وارد آمد، گرد و غبار زيادى بر سر و رويمان ريخت. بى هيچ عكس العمل شتابزده اى نماز به پايان رسيد و بچه ها يكى يكى بيرون آمدند. راكت درست خورده بود روى سقف اما عمل نكرده بود. آخرين نفر سنگر را ترك كرد و ما با احتياط از محل دور شديم. چيزى نگذشت كه در مقابل چشمان حيرت زده مان راكت منفجر شد و سنگر ويران. گويى حق تعالى، حرمت نمازگزاران را نگه داشته بود.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
عمليات مسلم بن عقيل بود. نيروهاي رزمنده بايد مسافتي را طي ميكردند . در منطقه سومار بايد از دهانه دره اي عبور ميكردند. آنجا پل يازده دهنه اي بود كه بر ارتفاعات ((كهزيك)) و (( ديسكت)) مشرف بود.
از مرز سومار تا اين تنگه در اشغال عراقيها بود . كاملا نسبت به ما ديد داشتند . تو شبهاي عمليات كه معمولا بايد مهتاب باشد ، ميتوانستند با دستگاههاي الكترونيك و محاسبات خاص كاملا ما را زير نظر بگيرند و عمليات را تحت الشعاع برنامه هاي اطلاعاتيشان قرار بدهند . به همين دليل ما بايد قبل از غروب حركت ميكرديم؛ يعني قبل از تاريكي بايد بخشي از واحدها و ستونهايمان حركت ميكردند.
مثل همه عملياتهاي ديگر ، حال و هواي خاصي حكمفرما بود. نماز ظهر و عصر را شروع كرديم ؛ آن هم با حال و هوايي كه فقط بايد در ان بود تا ان را احساس كرد . بعد از نماز ، توسل به ائمه اطهار (ع) شروع شد. هركس خودش را به وجود مقدسي متوسل ميكرد . تمام آن ناله ها ، درد دلها، دعاها و نماز هاي قبل از عملياتهاي ديگر برقرار بود.
از نظر اب و هوا ، در آن فصلي كه ما بوديم هميشه معمول بود كه گرم و خشك باشد. ظهر و كمي بعد از ان هم هوا كاملا همان طور بود . گرم و افتابي.
اما لطف خدا چيز ديگري ميگفت . مه غليظي امد و تمام منطقه را پوشاند. شهيد والامقام (( حاج همت)) مسئول عمليات در ان منطقه بود . نيروهاي ارتش و سپاه همكاري داشتند . ايشان تا اين مسئله را فهميد، گفت: نيروها همه به ستون يك و پشت سر هم حركت كنند و از ان دهانه رد شوند . اين در حالي بود كه قرار ، چيز ديگري بود.
به خاطر ديد مستقيمي كه دشمن داشت قرار بود در يك فاصله زماني ، ماشينها تك تك عبور كنند ، كه به لحاظ زماني اين تردد خيلي سخت بود.
و اين يكي از نتايج دعا و توسل رزمندگان بعد از نماز بود.
راوي:سردار حاج علي فضلي
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_مریم_عباس 🌸🍃
برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود ..
با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام ..
به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم ..
برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد ..
چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری ..
بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم
گفتم آخه.. خجالت میکشم ..
با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم
از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم ..
برگشتم و همون جای قبلی نشستم ..
کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست
با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇
ادامه شو اینجا بخونید👇❌
https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2
داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆
سنجاق شده ها👆😍
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
✔️ حمایت استاد شجاعی از لیست جبهه «صبح ایران»
👉 sobheiran.org (سایت صبح ایران)
👉 @sobh_iran
#انتخابات
@ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
علت حمایت.mp3
9.94M
#پادکست_روز | #استاد_شجاعی
√ علّت حمایت استاد شجاعی از «جبهه مردمی صبح ایران»
(دریافت لیست نهایی در سایت و شبکههای اجتماعی صبح ایران):
sobheiran.org
@sobh_iran
#انتخابات
@ostad_shojae