#ایده_ای_عالی_برای_ماه_رمضان 🌷خانمای عزیز برای درست کردن #افطار هر روز رو به نیت یکی از معصومین و بزرگان خدا که در لیست زیر هست قرار بدن و سفره شون رو پر برکت کنن 🌷برنامه سفره ماه مبارک #رمضان: 🌸1 حضرت محمد (ص) 🌸2 فاطمه زهرا س 🌸3 امام علی علیه السلام 🌸4 امام حسن علیه السلام 🌸5 امام حسین، علیه السلام 🌸6 امام سجاد علیه السلام 🌸7 امام باقر علیه السلام 🌸8 امام صادق علیه السلام 🌸9 امام کاظم، علیه السلام 🌸10 امام رضا علیه السلام 🌸11 امام جواد، علیه السلام 🌸12 امام هادی علیه السلام 🌸13  امام علی نقی علیه السلام 🌸14 امام مهدی عج 🌸15خانم نرجس مادر امام زمان 🌸16 خانم حکیم 🌸17 بی بی زینب س 🌸18 بی بی رقیه 🌸19 باب الحوائج علی اصغر 🌸20 مسلم بن عقیل 🌸21 هانی بن عروه 🌸22 خوله دختر امام حسین 🌸23 ابوالفضل عباس 🌸24 علی اکبر 🌸25  قاسم بن الحسن 🌸26 حبیب بن مظاهر 🌸27  فاطمه کبری دختر امام حسین 🌸28. خانم فاطمه معصومه 🌸29 خانم خدیجه 🌸30 خانم فاطمه بنت اسد ✅به عنوان مثال روز اول به نیت سفره ی حضرت محمد (ص) نیت میکنید و فاتحه و سه صلوات هدیه میکنید 👌ایده ی بسیار خوبی است تا این ماه پربرکت تر شود    ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

🤲 دعای روز دوم ماه رمضان ❇️ خدایا مرا در این روز به رضا و خشنودیت نزدیک ساز و از خشم و غضبت دور کن و بر قرائت آیات قرآنت موفق گردان، به حق رحمتت ای مهربانترین مهربانان عالم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

جزء 2 تند خوانی استاد آقایی « هرکس که در ماه رمضان يک آيه از قرآن تلاوت کند، ثواب کسى را دارد که در ماههاى ديگر کل قرآن را ختم کرده باشد.» «قرائت قرآن به نیت تعجیل در فرج امام زمان» 🙏♥ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 میخواستم اگه امکانش هست سوال منو بزارید شاید دوستان عزیزم راهنماییم کنن راهکار یا دارو گیاهی بم معرفی کنن سینه چپم کیست ۱۵میلی داره دکتر فقط قرص ویتامین ای برام نوشته اما سینم درد میکنه سینمو لمس میکنم چیز گردی میاد زیر دستم توروخدا راهنماییم کنید براسلامتی آقامون صلوات مامان دوقلوها هستم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ بزای،پسرم،که،قبلا،پیام،گذاشتم سه،ساله،ش،بودکه،سوخته،بود الان،۳۸سالش،هست، چندبارهم،عمل،کرده،درهمان،سن کودکی صورتش،جای،سوخته،گیش،مانده ممنون،ازراهنمایتان ببخشیداون،دعا،که،مردراقفل، مکنیم،راهم،بذارید ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خواهشا پیام منم ارژانسی بزارید🙏پسری دارم که از بچگی دهنش بو میده الان هجده سالشه خودشم ناراحت پیش دوستاش حرف نمیزنه یا مهمانی باشه نمیاد خیلی اذیت میشه خودمم ناراحت میشم وقتی تواین حال میبینمش .کسی راهکار مناسبی داره .ممنون از لطف شما دوستان🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام درباره کرم های دست ساز عقیق مشهد،مثه کرم گلد وهشت بهشت وجواهرکسی اطلاع داره یا استفاده کرده.پوست رو بدتر نمیکنه؟یا برگشت کنه؟یا.... خواهشا هر کی هر چی میدونه بگه؟؟ ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام بیشتر اوقات روی گونه هام قرمز خیلی حالت بدی انگار چند ساعت جلوی افتاب بودم کسی راهکاری داره برام ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان تازگی‌ها انگشت کوچک دستم با انگشت کنارش درد میگیرن یعنی یه بار انگشت کوچکم کامل درد گرفته بود الانم دوتا انگشت دست چپم و بعد از حدودا 5 دقیقه یا بیشتر دوتا انگشت دست راستم حالت سیخ سیخ میشن و درد میگیرن بیشتر بند بند انگشت ها سیخ میزنه، به نظرتون دلیلش چیه، البته‌ آمپول برا بارداری زدم تازگیا و قرص پروژسترون هم خوردم والان دوتا انگشت وسطی اینطور شد، چرا؟ سابقه نداشتم، خیلی وقت پیشا کف دست یا ساق دستم یهو سیخ میزد ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ لطفا یک گروهی که بدلیجات بفروشه وخوذتون ازش خرید کرده باشین واعتماد داشته باشین معرفی کنید اجرتون با صاحب الزمان ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به خواهر های عزیزم تو رو به خدا سوال منو اورژانسی بزارید به خدا شب و روزمون شده گریه😭 یه خواهرزاده دارم دختره خیلی خوشگل و زیبا یعنی از زیبایی زبانزاد همه ی فامیله باور کنید خواهرای عزیز اگه بگم چشمش زدن شاید باور نکنید نزدیک یک ساله که یه لکه ی سفید افتاد گردنش رفت دکتر گفته بود برص (پیسی) است بعد از دو سه ماه دوباره افتاد گوشه ی چشمش دو باره مژه هاش چند دونه شو سفید کرد حالا خواهرم میگه داشتم موهاشو سهشوار کشیدم دیدم موهای قسمت چپ سرش همه سفید شدن خودم امروز دیدم اونقدر گریه کردم قلبم درد گرفته شب و روز خواهرم سیاه شده دوتا دختر داره این بزرگه پیسی گرفته اون یکی هم خدا بعد از ده سال بعد از چهار سقط خدا بهش داده شب و روز گریه میکنه میگه اون از بچه دار شدنم این از دختر بزرگم ببخشید طولانی شد خواستم با شما در میان بگذارم تو رو حق اهل بیت پیامبر هر کی این بیماری رو داشته یا با دکتر یا طب سنتی جواب گرفته به ما هم بگه چون بیماریش داره پیشرفت میکنه تو رو خدا زودتر جوابمو بدید به خاطر خدا 😭😭 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وخسته نباشید امیدوارم حالتون خوب باشه خواستم از خانم های گروه بپرسم کسی مهره ها ی دنبالچه اش در می کنه دکتر رفته درمان داره نمی توانم بنشینم راهنماییم کنید باتشکر از گروه خوبتون. انشاالله همیشه سالم وسر حال باشید اجرتون با امام حسين عليه السلام #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇🌸 @adminam1400

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ مخلص متقى و صفى زكى ، مرحوم حاج غلامحسين (معروف به تنباكو فروش به مناسبت شغلش ) - رحمة اللّه عليه - تقريبا چهل سال قبل نقل فرمود كه من به مرحوم آيت اللّه سيد ابوطالب ارادتمند بودم و شبها در مسجد معركه خانه (مسجد نور فعلى ) به جماعت ايشان حاضر مى شدم ، مدتى طرف عصر تا موقع نماز مغرب در مسجد مزبور با حضور جمعى از مؤ منين چند مسئله مى گفتم و قدرى ازمعجزات ائمه عليهم السّلام را از روى كتاب مى خواندم . به تدريج جمعيت زيادى حاضر مى شدند تا اينكه حالت وسوسه در نيت من پديد آمد و از رياكارى و نمايش به خلق و طلب منزلت نزد مردم سخت ترسناك بودم و چون در اخلاص عمل خود در شك بودم آن مجلس را ترك كردم . شبى در عالم واقعه ديدم مركبى از نور برايم حاضر شد و من بر آن سوار شدم پس به سمت آسمانها به سرعت نور حركت مى كرد و بهجت و سرور و لذتى كه در آن طيران و مشاهده عجايب خلقت پيدا كردم قابل وصف نبود تا به آسمان هفتم رسيدم ناگاه مركب از من جدا شد و از همانجا سقوط كردم تا وسط مسجد معركه خانه افتادم در نهايت سختى و زحمت و غصه و در همان حال صدايى شنيدم كه صعود تو از اينجا بود و سقوط تو هم از اينجاست و اگر باز صعود مى خواهى بايد از همين جا باشد. چون از خواب بيدار شدم پى به اشتباه خود بردم و خودم را بر ترك آن مجلس ملامت كردم پس تصميم گرفتم دوباره آن مجلس را برپا نمايم و همه روز در همان موقع عصر مى رفتم لكن جمعيت نمى شد و مردم حاضر نمى شدند، خلاصه ديگر موفق به تجديد آن خير بزرگ نشدم و از آن فيض عظيم بى بهره گشتم . توفيق را غنيمت شماريد غرض از نقل اين داستان آن است كه مؤ من عاقل هرگاه توفيق كار خيرى نصيبش شد، بايد نعمت مزبور را بزرگ داند و از آن قدردانى كند و در ادامه آن كوشا باشد و از زوال توفيق ترسناك و به خداوند پناهنده باشد مثلاً اگر توفيق سحرخيزى پيدا كرد آن را از دست ندهد و اگر شبى خوابش برد تا اذان صبح ، پس از اداى نماز واجب ،آن را قضا نمايد يا مثلاً توفيق قرائت قرآن مجيد يا دعايى روزانه دارد آن را از دست ندهد يا توفيق انفاق روزانه يا هفتگى يا ماهانه دارد مواظب باشد ترك نگردد. همچنين است توفيق اقامه و حضور در مجالس دينى از اينجاست كه در روايات امر شده كار خير را ادامه دهند تا جايى كه حضرت صادق عليه السّلام مى فرمايد:((كمى كه با دوام است بهتر از زيادى است كه دوام ندارد))(81). شواهد اين مطلب زياد و تنها به نقل يك روايت اكتفا مى شود: در كتاب كافى به سند صحيح از يعقوب الاحمر روايت كرده كه به امام صادق عليه السّلام گفت فدايت شوم ! به من هجوم و گرفتاريهايى رسيده (و در نسخه ديگر از روايت : بدهكارى بسيار پريشانم كرده ) كه هر خير و نيكى را از دستم ربوده تا برسد به قرآن كه قسمتى ازآن يادم رفته است . گويد آنحضرت در هنگام اين گزارش چون به نام قرآن رسيد در هراس شد سپس فرمود:((راستى شخص سوره اى از قرآن را فراموش ‍ مى كند و آن سوره روز قيامت نزد او مى آيد تا اينكه يكى از درجات بهشت بر او مشرف شود، پس بر او سلام كند و او جواب گويد و مى پرسد تو كيستى ؟ گويد من فلان سوره ام كه مرا ضايع گذاشتى و ترك كردى و اگر مرا ترك نمى كردى تو را به اين درجه مى رسانيدم . سپس فرمود: بچسبيد به قرآن و آن را بياموزيد، به راستى برخى از مردم قرآن را ياد مى گيرند براى شهرت تا بگويند فلانى قرآن دانست و برخى آن را براى آوازه خوانى ياد گيرند تا گويند فلانى خوش آواز است ودر اين آموزش خيرى نيست و برخى آن را ياد گيرند و در شب و روز آن را به كار بندند و توجه ندارند كسى اين مطلب را بداند يا نداند)). ترس از بى اخلاصى نشانه اخلاص است ناگفته نماند هر عمل خيرى كه شخص مى خواهد انجام دهد بايد پيش ‍ از آن در اخلاص و تصحيح نيت خود بكوشد، آنگاه آن عمل را انجام دهد نه اينكه به مجرد وسوسه در اخلاص ، عمل را ترك نمايد و شيطان را از خود خوشنود سازد. بلكه همين ترس از نبودن اخلاص دليل بر مرتبه اى از اخلاص است و اگر با همين حالت ترسناكى از خداوند استمداد در اخلاص نمايد و شروع به عمل نمايد البته صحيح است . در حالات بعضى از اكابر علما نوشته اند كه هميشه پيش از وقت نماز مقدار زيادى تنها مى نشست و فكر مرگ خود و عقبه ها و گردنه هاى برزخى و مواقف قيامت مى نمود و مقدارى به حال خود مى گريست آنگاه به مسجد مى آمد و نماز جماعت مى خواند و غرضش از اين كار اين بود كه نماز جماعت خواندنش براى خدا و به ياد او باشد و نظرى به مؤ منين و جمعيت آنها ابدا نداشته باشد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_یک_اشتباه ❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c کانال مخصوص #متاهلین میباشد❌❌❌

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام برای میکروب معده صبح ناشتا یک حبه سیر خام با دو لیوان آب ولرم بخورید و یک قاشق بارهنگ با دو لیوان آب و یک لیوان عرق نعنا بجوشانید و با یک قاشق عسل یا نبات یک لیوان شب و یک لیوان صبح بخورید 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام به همه ی اعضای گروه خانومی که گفتن کابینت روی ظرفشوییم باز بوده الان رنگش تیره شده. عزیزم اون گردخاک که جمع شده. رو‌هم با وایتکس و‌یکم تاید ماشینی با یه دستمال توری بکش تمیز که شد زود با دستمال خشک و تمیز پاکش کن که پاک میشه دیگه نزار اونقدر گرد خاک بگیره بلاخره اشپزخونه رو زود ب زود دستمال بکش 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام.خانم عزیزی که گفتن خواهرشون کولونوسکوپی کرده و الان داره پرتو درمانی می‌کنه و بدنش زخم شده،بهتره جای زخم ها روغن زیتون و تتراسایکلین و یا روغن گلیسیرین بزنه.البته یکیش رو فقط.هرکدوم خوب تر کرد اونو ادامه بده.برای یه بنده خدایی پماد تتراسایکلین بهتر جواب داد(همون پمادکه محتویاتش زرد رنگه) بزنه و روش گازاستریل بزاره.هرروز تعویض کنه و باسرم شستشو بشوره و دوباره پمادبزنه و...تاخوب بشه.نگران نباشین 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام.اون بنده خدایی که دکتر خوب گوارش سمت غرب تهران میخواد پیشنهاد من دکتر فرهاد زمانی هست که هم بیمارستان فیروزگر هستن و هم سمت میدون ولیعصر(تقریبا) مطب دارن.دکتر خیلی خوب و پیگیر و کار راه اندازه.البته من ساکن تهران نیستم اما کارم به ایشون افتاده و طبق تجربه م و شناختی که در طی چندبار ویزیت از ایشون پیداکردن پیشنهاد دادم خدمتتون. 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام به همه دوستان ،دوستی که خواسته بودن که من اسم سه تا عرق که برای درد پریودی قاطی کردم وخوردم را بگم ،عرق اویشن ،زنیان،شیرین بیان (مخلوط هرسه عرق نصف لیوان بشود وقبل وبعد غذا استفاده شود) درضمن این روش درمان را یکی از دوستان توی کانال گذاشته بودند بخاطر همین من دوباره اسم عرقها را تکرار نکردم اما ظاهرا دوستمون پیامهای قبلی را نخونده بودن وگفته بودن ما از کجا بدونیم کدوم سه تا عرق را قاطی کنیم ومصرف کنیم البته ناگفته نماند که درد شکم من هنگام پریودی بخاطر دستگاه گوارش من بود که هیچ دکتری متوجه نمیشد واین سه تا عرق باعث برطرف شدن مشکل من شد 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام‌برای‌خانمی‌که‌دکتر‌خوب‌میخواد‌برای‌رحم‌خانم‌سیده‌اعظم‌پور‌حسین‌در‌ملا‌صدار‌هست‌ایشون‌پلارسکوپی‌هم‌دارن‌خیلی‌دکتر‌خوب‌وخوش‌اخلاق‌هست‌من‌خودم‌هیفده‌روز‌پیش‌عمل‌کردم‌زوز‌های‌زوج‌تو‌مطب‌هستن‌اینترنتی‌‌هم‌نوبت‌میده 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام برای اون خانومی که میگن شوهرش خارش کتف زیاد داره ،درمانش حجامت عام هست یعنی بره جای خوب بین دوتا کتفش‌رو حجامت کنه .و دارو صاف کننده خون از مراکز طب اسلامی سنتی تهیه کنند ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 مرجان انگار همیشه باید یه جای کار میلنگید،حالا که مردی رو پیدا کرده بودم که دوستم داشت خانوادش منو نمیخواستن و میخواستن اونم منو نخواد. اون شب هرجوری بود تموم شد و برگشتیم خونه ما. چند ماهی همین جوری گذشت و من تو این مدت اکثر وسایل خونه مامان اینا رو یا بخشیدم یا فروختم میخواستم کم کم خونه رو تخلیه کنم. تو اون مدت بالاخره سارا از خر شیطون پیاده شده بود و چون اوا دلتنگ باباش شده بود، گذاشته بود علی بره آوا رو ببینه.هفته بعدش قرار شد باهم بریم دنبال آوا‌. رفتیم و علی دم خونه سارا نگه داشت و اوا اومد پایین وسوار ماشین شد. کم حرف بود و تو خودش بود. برخلاف الاله نمیخواست سر باباش با من بجنگه. دختر مظلومی بود. سوالامو جواب نمیداد یا جوابای کوتاه کوتاه میداد. انگار نمیخواست با من حرف بزنه. اولش با باباشم همینجوری بود انگار ولی کم کم با باباش یخش باز شد و بلبل زبونیاش شروع شد. اون روز من همه تلاشمو کردم که باهاش ارتیاط برقرار کنم. حتی خواستم باهاش بازی کنم که نخواست. عصر اون روز بردیمش فروشگاه و من گفتم که میخوام براش یه هدیه بخرم ولی هرچی اصرار کردم اوا چیزی انتخاب نکرد و نهایتا به سلیقه خودم براش یه عروسک خریدم و بعد منو رسوندن خونمون و علی و دخترش رفتن خونه مامان علی. بعد از اون چند باری با هاشون بیرون رفتم و همیشه آوا از من فاصله میگرفت. تو اون مدت یه بار دیگه که برادر علی از کانادا اومده بود ایران مادر علی به مناسبت اومدن اونا مارو دعوت کرد،اون شب مادر علی و دو تا خواهرش مخصوصا جاری مریم با من مثل غریبه ها و خیلی رسمی و خشک برخورد کرد جوری که جلوی جاریم خیلی خجالت کشیدم. موقع برگشت توی ماشین علی بابت رفتار سرد مادرش معذرت خواهی کرد و من که حالا بعد از دو تا تجربه زندگی خیلی فرق کرده بودم گفتم که اصلا مهم نیست و مادرتم حق داره ، بالاخره ما بدون حضور و اجازه اون عقد کردیم و باید اجازه بدیم زمان کم کم همه چیزو حل کنه. علی از اینکه من این حرفو زدم خیلی خوشحال شد و ازم تشکر کرد. دو سه ماه بعدش یه روز عصر علی اومد دنبالم و باهم رفتیم خونه مامانش تا در مورد مهمونیمون صحبت کنیم و قرارشو بزاریم مادرش معتقد بود هنوز زوده و ما باید بازم عقد بمونیم ولی علی گفت که ما تصمیممونو گرفتیم. نهایتا قرار شد بعد از سال مامانم تو خونه مادرش که هم ویلایی بود و هم بزرگ بود یه مهمونی بگیریم و علی از بیرون غذا بگیره.و فامیلای نزدیکشونو و بزرگترا رو دعوت کنیم... اون شب ندا جاری مریم حرفی زد که خیلی دلم شکست، گفت ما سر همون اولی حوصله مراسم گرفتن نداشتیم شما چه دلخوشین که سر سومی میخواین مراسم بگیرین.ولی فقط خندیدم و چیزی نگفتم.مادر علی چندباری تاکید کرد که ما به فامیلامون نگفتیم تو قبلا دو بار ازدواج کردی فقط گفتیم یه بار ازدواج کردی رفتی آلمان و طلاق گرفتی و برگشتی توام همینو بگو. منم قبول کردم. قبل مراسممون رفتم یه سری وسیله خریدم و یه سری وسایل آشپزخونه رو عوض کردم و یه دست مبل و میز ناهار خوری و سرویس خواب خریدم. خونه رو رنگ کردیم و تمیز کردیم و وسایلو چیدیم، خونه خیلی بهتر شده بود، اپارتمان علی بزرگ و دلباز بود و سه تا خواب داشت. به پیشنهاد من یه اتاق خونه رو برای الا چیدیم. براش تخت و کمد دخترونه خریدیم و وسایلا و اسباب بازیایی ام که اونجا داشت در اوردم از کارتون و تمیز کردم و تو اتاق چیدم و چن تا چیزم خودم براش خریدم، تجربه های قبلیم باعث شده بود بفهمم که رابطه من و اوا تاثیر زیادی تو زندگی من و علی داره. نمیخواستم تجربه تلخ ناکامیم با بچه های حسام تو این زندگی ام تکرار بشه. میخواستم از همون اول همه چی درست پیش بره. این زندگی رو دیگه نمیخواستم از دست بدم. چند روز قبل مراسم وسایلامو بردم خونه علی چیدم و خونه رو تخلیه کردم و گذاشتم برای اجاره. روز مراسم احساس غربت میکردم. دلم میخواست مادرم بود، پدرم بود، مینا بود. ولی حیف که دیگه هیچکدومشونو نداشتم. تو مراسم فامیلای مادری علی باهام خیلی خوب برخورد نمیکردن مخصوصا خاله هاش. البته خانواده سارا نیومده بودن. مادر علی گفت دعوتشون کردم ولی برنامه سفر خانوادگی دارن و مثل هر بار که حرف اون خواهرش میشد گفت ما که نمیتونیم واسه حماقت این جوونا خواهریمونو زیر پا بزاریم. ولی فامیبای پدریش بهتر بودن . فامیلای ما ام بیشتشدن نیومده بودن، دایی ام نیومده بود. میدونستم زندایی دوست نداشته بیاد و حقم داشت. مراسم خوب تموم شد و فامیلای نزدیک تر با ماشیناشون بوق زنون مارو رسوندن خونمون و رفتن. و زندگی من و علی شروع شد. #ادامه_دارد.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#حرف_اعضا 💜🍃 سلام وقتتون بخیر اون خانمی که گفتند دوست دارند معلم بشن ولی حوصله ی و از یک طرف هم حوصله دانش آموزان و ندارم واینا.....گلم برای معلمی خیلی باید انرژی داشته باشید چون ی مبحث و چندبار باید تکرار کنی براشون حالا ابتدایی یا راهنمایی فرقی نداره وقتی با عشق و محبت و ذوق و شوق و علاقه درس بدی این چیزا و یادت میره من الان ۵ ساله معلمم خیلی خوبه من معلم راهنمایی ها هستم من خودم از بچگی آرزوی معلم شدن و داشتم به دکتریو اینا علاقه نداشتم و حتی حاضر بودم بدون هیچ حقوقی تدریس کنم من ۲ سال معلم روستا بودم همیشه هم صبحی بودند و ۷ میرفتم ۱۲ میومدم خداشاهده ۱۲ نیم میرسیدم تو شهر بعد ی چیزی می‌خوردم دوباره میرفتم اون یکی تایم تا ۵ بعدازظهر ولی من چون علاقه داشتم اصلا خسته نمی‌شدم و اصلش اینه پرانرژی سرکلاس برم وامسال معلم کلاس هفتم هستم واقعا دانش آموزام و مثل دختر خودم دوست دارم انگار بهشون وابسته ام پنجشنبه جمعه که نمیبینمشون کلی دلم براشون تنگ میشه و دختر هم ک هستن باهم بعضی از زنگ ها که بیکارر هستیم صحبت میکنیم کلی می‌خندیم حتی باهاشون بازی میکنم من معلم ریاضی هستم و پارسال معلم علوم هم بودم بعدمن خیلی خوب درس و توضیح میدم با صبر و حوصله آروم آروم حرف میزنم که متوجه بشن من پارسال و امسال به عنوان بهترین معلم برگزیده شدم توی شهر خودمون الان کلاس هشتمی ها میگن خانم توروخدا بیاید معلم ما بشید ولی دیگه طبق انتخاب آموزش پرورش هست معلمی خیلی شغل خوبیه من وقتی قبول شدم معلمی از خوشحالی همش دور خودم می‌چرخیدم حال و هوام عوض شده بود الان ریاضی که توضیح بیشتری باید داد و خیلی مسئله داره زیاد صبر و حوصله میخواد و هی باید توضیح بدی نمونه سوال حل کنی انشاالله موفق باشی عزیز دل🌹 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به همه عزیران خصوصا حبیبه خانم دوستان‌این عکس روی رون های دخترم ۱۷ ساله ام هستش دخترم یه مقدار چاق شدن نمدونم‌چرا این ترک های قرمز روی رون هاش ایجاد شده یه مقدار کم هم روی سینه هاش به وجود آمده خواهش میکنم‌ اگر کسی راه کاری داره راهنمایی کنه واقعا دخترم حرس جوش میزنه 😞😔خواهش میکنم این سوال منو بزارید گروه 🙏 اسمم هست زهرا منم حدود ۱۷ سال یه مشکلی دارم حل نمیشه تورا خدا برامن بچه‌ام دعا کنید منم‌برا همه تون دعا میکنم #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400

#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به همه عزیران خصوصا حبیبه خانم دوستان‌این عکس روی رون های دخترم ۱۷ ساله ام هستش دخترم یه مقدار چاق شدن نمدونم‌چرا این ترک های قرمز روی رون هاش ایجاد شده یه مقدار کم هم روی سینه هاش به وجود آمده خواهش میکنم‌ اگر کسی راه کاری داره راهنمایی کنه واقعا دخترم حرس جوش میزنه 😞😔خواهش میکنم این سوال منو بزارید گروه 🙏 اسمم هست زهرا منم حدود ۱۷ سال یه مشکلی دارم حل نمیشه تورا خدا برامن بچه‌ام دعا کنید منم‌برا همه تون دعا میکنم #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400

#احکام_دین ☀️🍃 وظیفه زن در صورت یقین به پاکی بعد از اذان صبح پرسش :اگر خانمی به هر علت (مثلاً خواب) متوجه نشده است که از حیض پاک‌شده و بعد از اذان صبح بفهمد که پاک‌شده است، وظیفه‌ی او چیست؟ پاسخ :هرگاه حائض یا نفساء بعد از بیدار شدن، متوجه شود که قبل از اذان صبح پاک‌شده، روزه او صحیح است و باید برای نماز غسل نماید. حکم بقاء بر حیض و نفاس پرسش :چنانچه در ماه رمضان زن قبل از اذان از حیض یا نفاس پاک شود، وظیفه‌ی او چیست؟ پاسخ :اگر زنی که از حیض یا نفاس پاک‌شده عمداً تا اذان صبح غسل نکند بنابر احتیاط واجب روزه‌اش باطل است و کفاره عمد دارد ولی اگر توانایی بر غسل ندارد یا وقت تنگ است تیمم نماید، اما اگر از روی عمد نباشد روزه‌اش صحیح است. حکم بقاء بر حیض در قضای روزه پرسش :آیا بقاء بر حیض نیز مانند بقاء بر جنابت در قضای روزه ماه رمضان است؟ پاسخ :بقای بر حیض نیز مانند بقای بر جنابت است و شامل قضای روزه‌ی ماه رمضان نیز می‌شود. حکم قضای روزه‌های دوران ایام عادت پرسش : آیا واجب است زن روزه‌هایی را که در ایام عادت ترک نموده، قضا نماید؟ پاسخ :واجب است آن قضا کند و اگر تا قبل از ماه رمضان سال بعد به‌جا نیاورد باید کفاره‌ی تأخیر بدهد. حکم روزه زن در صورت شک در پاکی قبل از اذان صبح پرسش :اگر زن بعد از اذان صبح ببیند پاک‌شده، اما نمی‌داند قبل از اذان پاک بوده یا بعدازآن پاک‌شده؛ آیا باید روزه بگیرد؟ پاسخ :هرگاه در طول روز متوجه پاکی از حیض و نفاس شود و شک کند که قبل از اذان صبح پاک بوده یا بعد از اذان پاک‌شده، باید بگوید که پاک نبوده و روزه‌اش باطل است. حکم روزه زن در صورت فهمیدن استحاضه بعد از اذان صبح پرسش : اگر خانمی بعد از اذان صبح متوجه استحاضه شود ولی غسل نکرده، حکم روزه‌ی آن روز او چیست؟ پاسخ :روزه او صحیح است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽