شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 سمانه یه روز تو راه برگشت ماشین آرش رو دیدم !! فکر کردم دارم اشتباه میبینم اما
#داستان_زندگی 🌸🍃
سمانه
اومدم پیاده بشم مجید گفت صبر کن ...
گفت باشه بابا!!! قهر نکن برگرد سر کارت ... میدونستم این برگشتن با رفتن اونموقع هام خیلی فرق داره میدونستم الان دیگه روی مجید به روم باز شده ُ .... اما چاره ای نداشتم٬ به این کار نیاز داشتم ! با اخم گفتم پس لطفاْ حریم خودتون رو بدونید ُبعدش تشکر کردم ُپیاده شدم
وقتی به اون پیرمرد پیرزن گفتم دوباره استخدام شدم بیچاره ها چشمشون اشکی شدُ کلی ذوق کردن
دلم سوخت ... دلم سوخت از اینهمه بی عدالتی اینکه امثال ماها همیشه و همیشه باید التماس کنیم تا نمیریم ! اونوقتا همیشه دعاهام این بود خدا یه روز فقط یه روز طعم پولدار بودن رو بهم بچشونه بعد بمیرم.. عقده ای شده بودم ... عقده داشتم عقده ی پول !! عقده ی احترام گذاشتن بهم فقط واسه اینکه پولدارم !!!
صبح درو زدم بهم اومدم بیرون باز ماشین آرش رو دیدم .. باز خودش بود !! یه حالی شدم ... اونقدررر دلتنگش بودم که با یه نگاه کردن بهش اشکم دربیاد منتظر بودم مثه همیشه گازشو بگیره بره اما اینبار پیاده شد اومد طرفم .. آخ که تو این مدت عشقم چقدر شکسته شده بود ! الهی بگردم کاش میمردم ُتو رو اینجوری نمیدیدم ...
گفت : داری میری سرکار ؟ کجا مشغول شدی؟ احساساتم ُقورت دادم ُ خیلی جدی گفتم : میخوای بگم باز به نونم بزنید ؟!! بعد راهمو ادامه دادم درحالیکه تو دلم غوغایی بود دوست داشتم آرش بیاد دنبالم بیاد دستمو بگیره بیاد بغلم کنه اما ..... ماشینش از کنارم رد شد ُمنو با اون خیالام درگیر کرد !!! انتظار هر رفتاری ازش داشتم الا اینکه از کنارم گازکش رد شه !!!! تو راه با هر نسیمی که به صورتم میخورد اشکام رو صورتم یخ میکرد .. اگه این اشکا رو نداشتم چه جوری میتونستم خودمو خالی کنم .. بازم به این اشکا که تنهام نذاشتن !!! با چه روحیه ای رفتم هتل .. خوشبختانه مجید نبودش اما باباش با یه حالت چندش گونه ای نگام میکرد .. واسم مهم نبود ، فقط واسم مهم بود که هلاک نشیم فقط همین !!!
مشغول به کارم شدم که پچ پچ کردنای این خاله زنکا بدجور رو مخم بود .. نگاهاشون .. رفتاراشون .. متلک گفتناشون و از همه مهتر تهمت زدناشون !!!
ــ خانوم صادقی کیفتون ُبذارید تو کمد از امروز دیگه هیچ اعتباری به اینجا نیست !
ــ معلوم نیست چه جوری این مدیررو راضی کرده تا راهش داده اینجا !
ــ خاک برسرش که از نعمت خدادادیش داره هر *زه استفاده میکنه !
ــ شنیدم هم باباهه رو راضی میکنه هم پسره رو !
ــ .......
اونروزا تک تک این کلمه ها واسه من بغض بود ُاشک !!! نمیدونم این آدما چه جوری میخوان جون بدن ... به مامانم که میگفتم میگفت واگذارشون کن به خدا ... برو ببینم فعلاْ که خدا منو واگذار کرده به اینا تا اجازه بدن هر چی از دهن کثیفشون درمیاد بهم بگن ... نمیدونید با چه خونُ دلی میرفتم میومدم .. حتی نگاهای چندش گونه ی مجید تأییدی بود واسه تهمتاشون
نمیدونید با چه خونُ دلی میرفتم میومدم .. حتی نگاهای چندش گونه ی مجید تأییدی بود واسه تهمتاشون ...
مجید دیگه روش باز شده بود ُاجازه داشت هرجور که دوس داره باهام رفتار کنه ... یه روز که مجید هتل بود بهم گفت باید بمونم تا حساب کتابا رو تکمیل کنم بعد برم !! منه ساده پیش خودم گفتم هرچی اضافه کار کنم به نفعمه ... تو اتاق مشغول تایپ بود که مجید اومد توُ درم پشت سرش بست !! گفتم امرتون ؟!! گفت : نترس کارت دارم ... نمیدونید چه دلشوره ای یهو افتاد تو دلم .. گفتم : فرمایش
پاشدم درو باز کنم اومد جلوم ... بدنم یخ کرد .. دستمو گرفت .. نمیدونید چه حالی داشتم
ــ کثاففففففت دستمو ول کن
ــ عشق من کاریت ندارم که ... فقط بذار گرمیت آرومم کنه ..
دستش رو کشیدم رفتم طرف در
پاهام میلرزید اشکامم دیگه راهشونو خودشون بلد بودن میومدن پایین !! درو باز کردم رفتم بیرون یه خانومه ته ِسالن داشت تی میکشید ُچپ چپ بهم نگا میکرد .. نفسم بند اومده بود رفتم طرف دستشویی اونقدر دستمو شستم تا جای دست کثیفش از دستم پاک بشه ... همونجا شیر باز بود نشستم ُ گریه کردم ... کار همیشگیم که بهش عادت داشتم ...
خانومه اومد تو دستشویی تی ُبشوره ُ زیر لبی آرو گفت " خاک تو سرت " .. آره خاک تو سر بودم .. خاک تو سر بودم که اینجوری باهام رفتار میشد !
هیچی نگفتم صورتمو شستم رفتم بیرون .. دیگه از مجید میترسیدم
رفتم تو اتاق ٬ مجید پشت سیستم نشسته بود ! پاهام میلرزیدن اما به بابام فکر کردم به مامانم که شبا چشم انتظار ِیه دوزاری که من میبرم تو اون خونه ...
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید مهدی باکری 🌸🍃
یا الله،یا محمد،یا علی،یا فاطمة زهرا،یا حسن،یا حسین،یا مهدی (عج) و تو ای روح الله و شما ای پیروان صادق شهیدان
خدایا چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی كه سراپا گناه و معصیت و نافرمانی ام. گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است كه نیامرزیده از دنیا بروم. می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته
درگاهت نشوم. یا رب العفو، خدایا نمیرم در حالی كه از ما راضی نباشی. ای وای كه سیه روز خواهم بود.خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات كه نفهمیدم. یا ابا عبدالله شفاعت! آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربّش ، و چه كنم كه تهیدستم،خدایا تو قبولم كن.
سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از عصر حاضر، عصر ظلم وستم، عصر كفر و الحاد،عصر مظلومیت اسلام وپیروان واقعی اش. عزیزانم شبانه روز باید شكرگزار خدا باشیم كه سرباز راستین صادق این نعمت شویم و باید خطر وسوسه های درونی ودنیا فریبی را شناخته و بر حذر باشیم كه صدق نیت وخلوص در عمل ،تنها چاره ساز است.
ای عاشقان اباعبدالله بایستی شهادت را در آغوش گرفت،گونه ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درك و عمل نمائیم تا بلكه قدری از تكلیف خود را در شكر گزاری بجا آورده باشیم.
وصیت به مادرم وخواهران و برادرانم و اهل فامیل بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست،همیشه بیاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل كنید،پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید،اهمیّت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید كه راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید وفرزندان خود را نیز همانگونه تربیت كنید تا سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح وارث حضرت ابولفضل برای اسلام ببار آیند. از همه كسانی كه از من رنجیده اند و حقی بر گردن من دارند طلب بخشش دارم و امید دارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد.
خدایا مرا پاكیزه بپذیر
مهدی باكری
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
وصیت نامه شهید حسن شفیع زاده❤️
گوشه ای از وصیت نامه خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمده ام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جهان من تو باشی، نه كس دگر. ... دلم می خواهد كه در آخرین لحظه های زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر. ... سلام بر امت شهیدپرور و نمونه كه با حضور همیشگی خود در همه صحنه های حق علیه باطل، اسلام و امام را یاری كرده و قدرت نفس كشیدن و خواب راحت را از دشمن سلب كرده است.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام خدمت شما خواهش میکنم اگر امکان داره به سوال منم پاسخ بدهید خانم هستم 39 سالم 7سال پیش کم کاری تیروئید گرفتم گردنم خیلی متورم شده مادر سه تا بچه ام خیلی بی حال خسته کوفته وعصبی هستم ممنونم از گروه خوبتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام تو خدا سوال منو بزارین لطفا🙏🙏🙏من خواهرم سی و پنچ ساله اشه بچه کوچک داره چند وقته معده درد داره هر چی میخوره معده اش ترش میکنه یک ماه پیش رفته بود دکتر گوارش گفته بود باید بری اندوسگوپی انجام بدی رفته اندوسگوپی دکتر گفته فتق هاپتال معده داره دارو نوشته ...جون عزیزاتون کسی میدونه فتق معده چیه چیکار بکنه کسی تو گروه هست که فتق معده متوسط داشته باشه خواهش میکنم راهنماییم کنیین خواهرم استرس داره خودش هم بچه کوچک داره خیلی نگرانییم اگه کسی چیزی میدونه لطفا بگین اینکه فتق هپتال معده متوسط چیه ایا نگران کننده هست راه درمانش چیه ...ممنون از همتون خدا اجرتون بده...ظهور اقا صاحب الزمان صلوات
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام نیلوفر جان به پسرت که ۲۷ سالشه که پودر چاقی میدی اسمش چی هست که دخترم خیلی لاغره بهش بدم بخوره واشتهاش خوب بشه ممنون میشم جواب بدید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان،من دیسک کمر داشتم و دوهفته پیش پادرد شدید داشتم که از فشار درد، پام بی حس شد، سیاتک در گیر بود ومجبور شدم دیسک کمرم را عمل کنم الان یک هفته هست عمل کردم هنوز پام بی حس هست،میخواستم ببینم کسی بوده مثل من پاش بی حس شده باشه و بعد عمل حس پاش برگرده، خیلی نگرانم،پیشاپیش از پاسخگویی شما ممنونم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه عزیزان دوستان مجازی گلم امیدوارم که همگی مشکلاتتون حل بشه
منم چند وقت یکبار کف پام شروع میکنه به خارش شدید آنقدر میخاره که به حالت تاول در میاد بعد خارشش تموم میشه بعد چندوقت دوباره اینجوری میشه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشی.میگم من چندتاخواهرخونه دارم.ویکشون ۴۰سالشه یه خواستگاری اومددیدش باخانواده باحرف زدن بعدراضی هم بودن بعدرفتن خونشون دیگ خدامیدونه مادرش راضی نبودیاچیزی.دیگ خبرندادن.مامانم به خواهرش زنگ گفت خبرمیکنیم ونکردن.اجیمم دخترپاک ونجیب وسرسنگین روستایی هم هست نه گوشی نه چیزی همش اهل قران ونماز وروزه
این به دلش نشسته تازه مرد مطلقه اس ویه دختر۶ساله داره ولی خانواده اش خوب بودن
توروخدا کاری کنید که اون خواستگارزنگ بزنه بگه حله
چه دعایی بخونیم که بیان
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید ببخشید من اضافه وزن دارم وتا حالا هر کاری کردم نتونستم وزنمو بیارم پایین الان متاسفانه دیسک کمر گرفتم ودکتر گفته باید وزنتو کم کنی از دوستای عزیزم میخوام اگر راهکاری که امتحان کرده باشن ونتیجه گرفته باشن به منم بگن چون خیلی اذیت میشم اجرتون با اقا جانم حضرت ابوالفضل
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇💜
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خدمت شما خواهش میکنم اگر امکان داره به سوال منم پاسخ بدهید خانم هستم 39 سالم 7س
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام به همه دوستان والله من چند بار جواب این سوال رو گذاشتم اما خانمی دوباره پرسیده میشه دلم هم نمیاد جواب ندم ولی این بار آخره😂خانمهایی که هنگام پریود خونریزی شدید دارن یه زرده تخم مرغ محلی رو داخل یه استکان چای غلیظ ایرانی بریزند و صبح ناشتا بخورند یا بعد صبحانه خونریزی کم میشه برای کم خونی هم حلوای کاچی درست کنند بخورند طرز تهیه از اینترنت بگیرند تو رو خدا دیگه این سوال رو تکرار نکنید یه جایی ذخیره کنید انگشتام درد گرفت بس که تایپ کردم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
باز هم سلام خدا قوت به همگی خانمی گفتن هر بار باید برا آشتی با شوهرم منت کشی کنم حتی اگر او مقصر باشه خانم عزیز من هم چند سال همین مشکل رو داشتم و به خاطر آرامش دخترم گذشت میکردم و خودم پیش قدم میشدم دیگه خسته شدم و تصمیم گرفتم کار رو یکسره کنم باهاش اتمام حجت کردم و بهش گفتم دیگه به هیچ عنوان برا صلح پیشقدم نمیشم خودت قهر کردی خودت صلح کن نخواستی هم بمون تا قیامت خلاصه این خط و نشون جواب داد و با مقاومت من از این رفتار دست برداشت شما هم اتمام حجت کن و با اقتدار رو حرفت وایسا و مقاومت کن تا هوا دستش بیاد مقاومت تا پیروزی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام حبیبه خانم نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم بخاطر کانال خوبت الهی هم شما هم تمام دوستان حاجت روا بشین خواستم خدمت دوست عزیزی که میخوان پرتو درمانی بشن و نگران هزینه هستند بگم عزیز دل خدا و شکر هزینه پرتو درمانی رایگان شده وشما هیچ هزینه ای نمی کنید و اینکه اگه بیمه تامین اجتماعی هستید حتما برید وتاییده دارو بگیرید واگه هیچ بیمه ای ندارین برین مرکز بیماریهای خاص اونجا بهتون نامه میدن وشما هیچ هزینه ای برای دارو هم نمیدین یا اینکه خیلی کن پرداخت میکنید نگران نباشید خدا بزرگه فقط عزیز دلم حتما موقع پرتو درمانی دست و پاها وصورت خودتونو با یه پارچه سفید یا دستکش ضخیم نخی استفاده کنید چون خواهرم درگیر همین برنامه بود اشعه پرتو دستاشو سوزوند خدا همه مریضها رو شفا بده الهی امین
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام اون خانمی که درد زانو داره من براشوهرم ومامانم انجام دادم عالیه .شما ازعطاری فلوس بخر بازرده تخم مرغ محلی فقط زرده ش .مثل حنا خمیرکن وچندشب روزانو.وزیرزانون بمال باپارچه اب ندیده میتونی ازداروخونه باند بخری وببندی .چندشب پست سرهم درد زانوت کلن میفته .خوب شدین ان شاالله درحق منه حقیر دعا کنین
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خدمت دوستان مجازی ام
در جواب خانمی که همراه پسرش مدرسه و مهدکودک میره میخواستم بگم منم همین مشکل رو داشتم یکماه هر روز زنگ تفریح میبایست تو حیاط مدرسه با دخترم باشم خوشبختانه با محیط کلاس مشکل نداشت فقط با کسی دوست نمیشد تا اینکه یک روز ناظم بهش گفته بود اگر تنها بیایی مدرسه روز بعد بهت جايزه میدیم و این نقشه جواب داد دخترم به عشق جایزه یک روز رو بمن گفت زنگ تفریح نیا مدرسه منم نرفتم و روز بعد براش جایزه خریدم و یواشکی دادم ناظم ظهر خوشحال اومد خونه که من جایزه گرفتم و ماجرای منو دخترم خداروشکر به پایان رسید . الان هم شاگرد اول کلاسشه کلاس دوم رو جهشی خونده و کلاس سومه و با همه همکلاسی هاش دوست شده حتی دعوتشون میکنه خونه و خونه اونا هم تنها میره مهمونی و تولد ....
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام ب همه؛ برای دوستی که نگران زانو درد مادرشون بودن مینویسنم؛برادرم ۷۴سالشه اینقدر زانوش درد میکرد نمیتوانست راه بره پاهاش ازدرد زیاد حالت پرانتزی میگرفت موقع راه رفتن؛ الان ی سری ورزش زانو انجام داده خداروشکر خوب شده حتی بیل هم میزنه ؛گوگل سرچ کنید یا از فیزیوتراپ دستورورزش بگیرید ب امید خدا خوب میشه؛
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام در مورد سوال مامان آریا که چشم شوری بود منم قبلا این مورد رو زیاد شنیده بودم زنگ زدم از یکی از اساتید حوزه پرسیدم گفتن همچین چیزی نیست چشم شوری از بعضی اخلاق های بدی که فرد داره به وجود میاد مثل حسادت و...
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام.خانمی که دختر ۵ساله و۹ماهه داری.وخدا خواسته دوباره باردارشدی.عزیزم تورو خدا سقط نکنی؟اصلا به این موضوع سقط فکر نکن.سقط با قتل هیچ فرقی نداره،
خوشبحالتون دختر دارید رحمت خدابرشما نازل شده.اگه سومی پسر شد که هیچ اگه نه دختر باشه که خدا بهشت رو برات مهیا کرده.به حرف هیچکی گوش نکن. من سه تا پسر دارم هیچکس نگفته خوش بحالت یا ماشالله.
هرچی مصلحت خدا باشه همونه.پسر سومی من هم ناخواسته شد از همه خوشگل تر وشیرینه.
انشالله براظهور آقا امام زمان عج
و برا برادرم دعا کنید سروسامان بگیره
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#استخدام_بانوان_جویای_کار_درمنزل
🔴آموزش زبانشناسی مقدماتی😍🤩
✅زیر نظر وزارت صنعت معدن و تجارت و بازرگانی کشور در زمینه گیاهان داروئی
https://formafzar.com/form/sdsfw
📌توی منزل در کنار همسر و بچه هات راحت کار میکنی با درآمد ماهیانه ۱۰ تا۱۵ میلیون 🤩🤩🤩
🟣جهت ثبت نام👇👇👇👇
https://formafzar.com/form/sdsfw
https://formafzar.com/form/sdsfw
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
آب کردن شکم مشکل خیلی هاست ونمیدونن چطور میشه این کار رو انجام داد؟🧐
میدونی چطور میشه بدنت رو به ماشین چربی سوزی تبدیل کنی وبه سلامتی کامل برسی؟
تا پاک نشده بیا اینجا وبهم پیام بده تا راهنمایت کنم👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3338731967C2f13b87b8b
#حرف_اعضا ❤️🍃
سلام به دوستان عزیزم مخصوصا مدیر عزیزمون که واقعا زحمت میکشن دوست عزیزم که دوتا پسر داری و میخواستی چند بار ناامید بشی به درگاه خدا و دست به عمل بد خود کشی بزنی خواهر گلم قشنگ درکت کردم چی کشیدی چون منم خانواده ی شوهرم خیلی اذیتم کردن و عقده هام سر دخترم خالی میکردم خدا منو ببخششه ولی خیلی هواسم به بچم بود کسی بهش حرف نزنه یا اتفاقی براش نیوفته شما الان مادری ستون زندگی هستی شما خودت وقتی حالت روحیت بهم ریختس چطور توقع داری پسرات خوب بشن ....همین الان یا علی بگو کمر همتتو ببند خونه و زندگیت مرتب کن برو چندتا گل بخر بزار تو خونت و پسرات مسئول کن به گلها اب بدن پردهای خونه رو بزن کنار بزار نور امید نور خدا بیاد تو خونت صبحا دعای عهد بزار ببین چه ارامشی میگیری با صدای بلند گوش کن از پسرات حلالیت بگیر به پسرات از طریق حس ششم انرژی بفرست دم به دقیقه برو بغلشون کن بگو مامان جان خیلی دوستتون دارم بزار از طریق اغوش گرفتنت به پسرات انرژی بدی سعی کن تنفر کینه ی که از خانوادی شوهرت به دل گرفتی بنویس عقده هات خالی کن و اتیشش بزن و خودت پاک کن از گذشته میدونم سخته ولی بخاطر پسرات خواهر گلم همه رو واگذار کن به خدا و فکر نکن دیگه فقط نفس عمیق بکش بگو خدایا حال دل پسرم خوب خوب کن با خنده بگو با شوق بگو با لبخند بگو خدایا لب پسرامو خندون کن همون حسیو داشته باش که وقتی همه در کنار هم شادیت داشته باشی به شوهر ت بگو با پسرا رفیق بشه برید پکنیک پیاده روی خدا با تو که تا الان نزاشته تو کار بدی انجام بدی تو عشقی تو روح خدایی تو مادری تو میتونی تو می تونی تو می تونی از گلاب استفاده کن برای هوای خونه پودر دارچین بزیز کف دستت و بچرخون تو کل خونه و بگو تمام انرژی های منفی زندگیم دور بشه و فوتش کن بیرون خونه ...اسفند زیاد دود کن تا مغز پسرات از افسردگی در بیاد تو عشقی عشق خواهر گلم 🥰🥰🥰🥰❤️❤️❤️مامان ثنا بانو 🥰🥰
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام حبیبه خانم خسته نباشید پسرم این جوشا روزده بردمش دکتر قرص داده گفته حساسیته ولی اصلا خوب نمیشه
لطفا داخل گروه بزارید 🙏🙏
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇💜
@adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خدمت شما خواهش میکنم اگر امکان داره به سوال منم پاسخ بدهید خانم هستم 39 سالم 7س
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام.خانمی که مادرش آرتروز زانو داره.واز عمل زانو میترسه.روغن بادام تلخ وروغن سیاه دانه هرشب زانوهاش را مالش بده. ورزش زانو هم از گوگل سرچ کنید انجام بده
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام در جواب اون خانمی که گفتن دستهاش خیلی خشک و چروک شده از داروخانه کرم ثمین بگیر خیلی خوبه واقعا تاثیر زیادی داره دستهای خودم هم زبر و خشک شده بود من استفاده کردم خوب شدن🌸
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام.به اون خانم که سندشو گم کرده بگید اصلا نگران نباش بعد از روزنامه بهتون میگن بیاید سند تک برگ بگیرید.منم همین مشکل داشتم .روزنامه کردن یعنی دیگه اون سند قبلی اعتبار نداره.
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام.بر همگی.تو رو به قران پیام منو امشب بزارید تو گروه برای دوتا دخترم روز جمعه سورا اسرا بخونند موفق بشن .آخه روز جمعه کنکور هست از همگی ممنونم .خدا ان شاالله عاقبت بچه هاو خودتون رو به خیر کنه.
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام عزیزم خانمی که گفتن شوهرشون عصبیه چند تاعرق هست بگیر باهم مخلطشون کنن بخورن عرق بادرنجویه هل .بهارنارنج گلاب اسطوخودوس
واون خانمی گفتن خواهرشون مقعد زخم میشه فقط فقط بشینه تو آب گرم روزی ۲بار درحدی که آب داغ باشه بسوزه دستشویی هم میره همینطور بااب داغ بشوره خوب میشه شوهرمن اینجور بود خوب شد باهمین روش قراربود عمل کنه ولی باهمین کار عمل هم نکرد
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام برا خواهر های که می پرسن چطور زرده تخم مرغ مصرف کنن
صبح ناشتا یه زرده تخم مرغ خام حل کنن داخل آب جوش یا گل گاوزبان با نبات شيرين کنن بخورن البته گل گاو زبان خیلی بهتره باید گل گاوزبان داغ باشه که دارن تخم مرغ رو داخلش هم می زنن بوی زحم نده🌸🌸
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام
بعضی از دوستان چون خودشون میدونن فک میکنن بقیه هم میدونن درست توضیح نمیدن
خدمت اونایی که گفتن تخم مرغ رو چجوری تو چای بخوریم باید تخم مرغ خام زرده و سفیده رو از هم جدا کنیم بعد زرده رو قشنگ بزنیم یه کم عسل یا شکر بهشون اضافه کنیم اگه هل داشته باشیم بهشون اضافه کنیم بعد یه استکان چای ولرم یا گاوزبون اضافه کنبم هم بزنیم و بخوریم
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام حبیبه جون من میخواستم ازتون تشکر کنم برای کانال فروشگاهیتون
من نوار بهداشتی دائمی گرفتم
قبلش که نوار بهداشتی ازمغازه میخریدم همیشه خارش و سوزش و حالت عرق سوزداشتم مخصوصا تابستون که میشد
ولی این دو سه دفه که استفاده کردم همش دعاتون کردم راحت شدم واقعا
فکر نمیکردم انقدر که میگید خوب باشه راستش ولی به خواهرامم معرفیتون کردم
میخواستم به خانمای عزیز بگم حتما نوار بهداشتی دائمی رو جایکزین کنن ،خدایی عالیه
من رو نداشتم هردفه میرفتم از مغازه میخریدم خجالت میکشیدم
خلاصه که دعاگوتونم🌸🌸🌸😘😘😘
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
نصایحی به افراد بالای ۵۰ سال
◼️ نصیحت اول:
حجامت سالانه را بر خود لازم بگیر اگرچه که احساس بیماری نمی کنی
◼️ نصیحت دوم:
همواره آب بنوش اگرچه که احساس تشنگی نمی کنی ... زیرا بیشتر بیماری ها به علت کمبود آب بدن می باشند.
◼️ نصیحت سوم:
همواره ورزش بکن اگرچه در اوج مشغولیت بودی ... بدن همواره باید تحرک داشته باشد. با پیاده روی، شنا و یا هر ورزشی دیگر.
◼️ نصیحت چهارم:
خوراک خود را کم کن
«غذا برای انسان به اندازه ای کمرش راست شود، کفایت میکند»(حدیث)
پرخوری را رها کن زیرا هیچ فایده ای برایت ندارد ... خودت را در سختی نینداز بلکه خوردن را کم بکن.
◼️ نصیحت پنجم:
تا حد امکان از ماشین فقط در مواقع ضروری استفاده بکن. سعی کن برای رفتن به مسجد، مغازه، نانوایی ،دید و بازدید و بقیه کارهایت پیاده بروی.
◼️ نصیحت ششم:
عصبانی نشو
عصبانی نشو
عصبانی نشو
ناراحت نباش ... سعی کن چشم پوشی کنی ... خودت را در پریشانی نینداز ... همه ی این ها سلامتی ات را به خطر می اندازند و شادابی ات را از بین می برند. با کسانی مجالست کن که با آنها احساس آرامش میکنی
◼️ نصیحت هفتم:
همانطور که میگویند «مال خودت را در زیر آفتاب بزار و خودت زیر سایه بنشین» ... بر خود و بر اطرافیانت زندگی را تنگ نکن ... مال برای آن هست که با آن زندگی کنیم نه برای آن که غصه مال دنیا را بخوریم.
◼️ نصیحت هشتم:
بر هیچ کس و هیچ چیزی که نمیتوانی آن را بدست بیاری حسرت نخور.
خود را به فراموشی بزن بلکه اصلا فراموشش کن. اگر قرار باشد به تو برسد حتما میرسد اگرچه در تخت خود باشی و هرچه را که تقدیر تو نیست خداوند او را از تو منع میکند. هیچ چیزی را از تو منع نمیکند مگر بخاطر ضرری که برایت دارد ... همه ی ما این ها را میدانیم اما انسان فراموش کار است لذا نیاز به همچین یادآوری هایی داریم تا از آن نفع ببریم.
◼️ نصیحت نهم:
تواضع اختیار کن... تواضع اختیار کن... مال و جاه و قوت و قدرت همه با تکبر و غرور از بین می روند.
تواضع تو را در نزد انسان ها محبوب می کند و درجه ات را نزد خداوند بالا می برد.
◼️ نصیحت دهم:
سفیدی موی سر نشانه ی پایان عمر نیست بلکه نشانه ی این هست که زندگی بهتری شروع شده. خوش بین باش، سفر کن و از مال حلال خود بخور و لذت ببر.
◼️ و یک نصیحت دیگر:
زود بخواب و شب نشینی نکن
◼️ آخرین و مهمترین نصیحت:
نمازت را به هیچ عنوان ترک نکن زیرا که نماز برگه ی سود تو در دنیا و آخرت است. آن روزی که نه فرزند فایده میدهد و نه مال
◼️ اگر از این نوشته خوشت آمد پس سبب خیر باش و آن را نشر بده، و اگر خوشت نیامد پس دیگران را محروم نکن شاید که وسیله ی نفع آن ها شدی.
✨و مارا از دعاهای نیک خود فراموش نکن.
✨وفقنا الله وإیاکم إلی ما فیه خیر الدنیا والآخرة
✨روزگارتان با یاد خدا خوش و همیشه در پناه خداوند سلامت و سربلند و سعادتمند باشید
اللَّهُــمَّعَــجِّللِــوَلـِـیِّکَالـــفَــرَج
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 سمانه اومدم پیاده بشم مجید گفت صبر کن ... گفت باشه بابا!!! قهر نکن برگرد سر ک
#داستان_زندگی 🌸🍃
خندید گفت : آشغال نه عاشق .. عاشقتم اینو بفهم ! میخوام باهات باشم اینکه اشکالی نداره ! تو بخواه اونقدر احترام میریزم به پات تا خسته بشی !
گفتم من عاشق یکی دیگم ..
ــ تو باید از رفتار اون بدت بیاد نه من !! اونو خونوادش خیلی احترامتو نگه داشتن که عاشقشی!! پس بگو خودتم خاری طلبی !!
ــ خونوادش بخاطر درد ِ نداری بهم بی احترامی کردن اما خودش نه !! خودش اونقدر احتراممو نگه داشت که نخواد با زور بهم دست بزنه ..
ــ منظوری نداشتم به منظور برندار .. دستش رو اُورد جلو گفت حالا بیا آشتی ...
انگار زبون نفهمتر از اونی بود که بخوام بهش حالی کنم ..
کیفمو برداشتمو خدافظی کردم اومدم ! تو راه فکر میکردم چقدر راحت میشه کثیف بود ! چقدر راحت میشه کثیف شد !
روزی نبود سرکارم که متلک ُتهمت نشنوم .. روزی نبود که مجید با اون نگاهای ولع گونش حالمو بهم نزنه ...
یه روز یه آقایی از دبی اومده بود واسه رزو هتل کارش تجارت بود... موقع تسویه حساب باهاش آشنا شدم. انصافاْ آقای متشخصی بود ! تسویه حساب کرد رفت .. یه روز یه خانوم اومده بود هتل ُگفته بود با من کار داره .. اومد تو اتاق خودشو معرفی کرد ! خواهر اون آقاهه بود ..
میگفت گویا داداشش چند روز پیش تو این هتل اقامت داشته ُمنو دیده و ... خلاصه اومده بود خواستگاریم !!!
خندید گفت داداشم خیلی سخت سلیقه َس ... میگفت وقتی گفته یکی رو پسند کرده کلی خوشحال شده ! پدرو مادر نداشتن ُ دو تا داداش بودن ُهمین یه دونه خواهر ... میگفت دوس دارن اینم ازدواج کنه اما کلی اذیتشون کرده از بس خوب و بد کرده ! اما حالا از خواهرش خواسته بیاد منو خواستگاری کنه !
پیش خودم خندیدم به سادگیشون اینکه ظاهر قضیه رو دیدن... گفتم بذار همین الان دمشو بذار رو کولش در بره ....
ــ ممنونم از لطفتون .. اما شما یه بیوگرافی مختصر از خونوادتون گفتید لازم میدونم درباره منم بدونید ! من لیسانسه هستم با هزار جون کندن تونستم این مدرک رو بگیرم .. مامان بابای پیری دارم که چشم انتظار لقمه ای هستم که من میبرم تو خونه ! درواقع تقریباْ نون آور خونمونم !!
"خواهر ِ هاج ُواج نگام میکرد"
ــ میدونید لپ کلام اینکه ما زیر نقطه فقریم ... سلام منو به برادرتون برسونید بگید ممنونم از لطفشون ..
خانومه خداییش خوش برخود بود خدافطی کرد ُرفت .. دروغ چرا ؟ باز دلم گرفت .. اینکه همیشه باید جور این فقیر بودنم رو همیشه بکشم..
مجیدم که هر روز میومد میرفت .. ازش حسابی ترسیده بودم ُسعی میکردم تو اتاق تنها نباشم
یه روز همون خواهر با آقاهه اومد تو هتل ! با خوشرویی باهام برخورد کردن ُمن کلی تعجب کردم با اینکه میدونن کیم چی هستم دارم بهم احترام میذارن !!! بعد از سلام و تعارف پسره گفت اجازه بدید رسماْ مزاحمتون بشیم ! خواهرم همه چیز رو بهم گفت اما واسه من خودتون مهمین و نجابتتون !! همینکه از همین اول از گفتن حقیقت ترسی نداشتید واسه من یه دنیا ارزش داشت !!!
خوشم اومد که تو این دنیا آدم هم پیدا میشه !! کسایی که به پولشون ننازن !! راسیتش کلی ذوق کردم تابه حال کسی اینجوری باهام رفتار نکرده بود اینکه بدونن فقیرم ُباهام این برخورد رو داشته باشن .. با خونواده آرش قیاسشون کردم .. اونا کجا و اینا ...
به مامان بابام گفتم .. اولش تا گفتم تاجر ُکی هست ترسیدن مثه قضیه آرش بشه اما وقتی گفتم خودم همه چیز رو بهشون گفتم ُبا آگاهی کامل میخوان بیان جلو بازم دلشون شاد شد بیچاره ها ... بمیرم اوناهم نگرانم بودن .. نگران از اینکه زحمتاشون ُ به باد بدم .. اینکه نشم کسی که همسایه ها فکر میکنن یا پرسنل هتل .. اینکه بهم فشار نیاد یه وقتی ُ بزنم به سیم آخرو پشت ِپا بزنم به نون حلالی که به خوردم دادن ....
استقبال کردن ُ قرار شد فرداش آقاهه و داداشش و خواهر بیان خونمون ..
وقتی از سرکارم میومدم یه چند کیلو میوه گرفتم ُ بیخیال شیرینی شدم .. ترسیدم بازم با شیرینیای پودر شده ُمیوه های له شده روبه رو شم !! چشم ترس شده بودم حسابی !
رفتم خونه ٬تا بابا نایلون میوه ها رو تو دستم دید گفت شرمندم بابا گیر یه بابای بی عرضه افتادی که حتی نمیتونه واسه روز خواستگاریت میوه شیرینی بگیره بعد بغض کرد ُ گفت کاش مرده بودم تا حداقل دلت خوش بود یتیمی ُ مجبوری خودت واسه خودت خرج کنی !!
دلم شکست... چقد ما سه تا باید عذاب میکشیدیم .. چقدر بابا باید جلوی من خرد میشد روزی نبود که ازم حلالیت نطلبه ! گفتم فدات بشم من .. همینکه من ُدانشگاه فرستادی خرج جزوه و کتابامو دادی خودش بزرگترین کمک رو تو زندگیم بهم کردی . همینجوری که نشسته بود رفتم سرش رو بوسیدم ُرفتم تو اتاق ! بغض کرده یه بغض سنگین دوست نداشتم بابام اینقدر شرمندم باشه دوست نداشتم همش جلوی من سرش پایین باشه .. دوست نداشتم بگه کاش میمردم ُ چشمم به لقمه هایی نباشه که دختر مجردم میاره تو این خونه !
#ادامه_دارد....