eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 لطفا اورژانسی🌺🌺🌺 سلام دوستان گل❤️❤️❤️ دوست عزیزی که گفتن دخترشون یبوست دارن چندین بار تو گروه دوستان گفتن برا یبوست یکی از درمان های عالی آب فاتر هست یعنی آب جوشیده ای که خنک شده البته برا درمان یبوست این آب ولرم یا کمی رو به داغ باشه،روزی چندین بار استفاده کنید... 🌺🌺🌺 برا دوست عزیزی که در مورد نوره گفتن اول اینکه نوره رو از طب سنتی یا اسلامی بگیرید،پودرهای موبر داروخونه رو لطفا استفاده نکنید درسته موهای زائد رو از بین میبره ولی خاصیت درمانی ندارن.. نکاتی پیرامون استفاده از نوره 🔴 روز چهارشنبه استفاده نشود (از غروب سه شنبه تا مغرب چهارشنبه)، 🔴در حال نِشَسته نوره نگذارید. 🔴 ۱۲ ساعت قبل نزدیکی نداشته باشید، ✅نوره را در ظرف خشک ریخته، کمی آب داغ روی آن بریزید تا حالت خمیری، مثل خامه شود. بوی نوره مفید است.🤗 ابتدا کمی به نوک بینی بمالید و بگویید صَلَّى اللّهُ عَلَى سُلَيْمانِ بْنِ داوُدَ كَما اَمَرَ بِالنُّورَةِ ✅بدن خشک باشد. ✅از قوزک پا شروع کنید و با دستکش نوره را تا زیر گردن روی پوست بمالید. مواظب نوک سینه باشید. ✅برای اولین بار بعد از سه چهار دقیقه بشورید در غیر اینصورت نهایتا تا ۷ دقیقه بعد بشورید. برای این منظور می توانید لیف نرمی را که با آب ولرم خیس کردید روی پوست آرام بکشید و نوره را بزدایید و بعد با آب بشورید. سپس حنا را که از قبل با آب خمیر کرده اید به کل بدن و حتی به سر بمالید و تا زمانی که اذیت نشوید صبر کنید مثلا نیم ساعت و اگر این زمان ممکن نبود ربع ساعت... می توانید در حنا کمی روغن زیتون بریزید تا احساس سردی را کمتر کند،چنانچه گر گرفتگی زیاد دارید بجای آب در حنا سرکه بریزید. اگر گرگرفتگی کم است یا عطش زیاد دارید حنا و سدر را با آب مخلوط کرده و آن را بر بدن بمالید یا حنا را با آب و سرکه مخلوط کنید. کسانی که از گرگرفتگی زیاد رنج می برند و حنا بر بدن نمی گذراند حتما از ضماد حنا و سرکه به پا بهره ببرند و اثر معجزه آسای آن را ببینند ✅بعد از حمام اگر بدن خشکی دارید حتما بدن را روغن مالی کنید.👌 ✅چنانچه نمی توانید کل بدن را حنا بگذارید، حداقل روزی که نوره گذاشتید، شب حنا از زانو به پایین بگذارید و صبح بشورید. باز هم اگر نمی توانید حداقل از مچ به پایین حنا بگذارید ۴ الی ۵ ساعت بماند. چنانچه کف پا سیاه شد، حنا به پا را هر هفته تکرار کنید تا دیگر سیاه نشود و فقط رنگ حنا روی پا بماند. 🌺🌺🌺 ✅یکی ازدرمان های فوق العاده روماتیسم دستور استفاده : 👈دو کف انجیر و یک کف شنبلیله، در ظرفی قرار می دهیم و روی آن آب می ریزیم تا روی آن را بگیرد. و ربع ساعت تا ۲۰ دقیقه میپزید. سپس صاف می کنید و یک شب در میان تا یک هفته (بیشتر هم مشکلی نیست) شبی یک لیوان آبش را مصرف می کنید. برای رفع درد مفاصل و رماتیسم بسیار عالی است. درمان های تخصصی تر هم وجود داره مثل استفاده از بلغم زدا ، عسل و سیاهدونه و در صورت ورم آبکی مفاصل ، داروی طریفل که باید حتما تحت نظر طبیب تجویز بشه روغن سیاهدانه و کنجد به مفاصل هم عالیه و بادکش نواحی مفاصل از خوردن لبنیات و تمام مواد غذایی سرد و تر هم پرهیز کنید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 تعیین قیم برای فرزندان صغیر 🌸🍃 پرسش :کسی که آثار مرگ را در خود مى‏بیند آیا می تواند قیّم و سرپرست برای فرزندان صغیر خود معیّن نکند ؟ پاسخ :در صورتى که فرزندان صغیر دارد و اگر قیّم و سرپرست معیّن نکند حقّ آنها از بین مى‏رود یا خودشان ضایع مى‏شوند، باید براى آنان قیّم امینى معیّن نماید. شرایط وصی 🌸🍃 پرسش :شرایط وصی چه می باشد؟ پاسخ :کسى را که به او وصیّت مى‏کنند بنابر احتیاط واجب باید مسلمان و بالغ و عاقل و مورد اعتماد باشد. تعیین بیش از یک وصی و اختیارات هر یک از آنها در عمل به وصیت 🌸🍃 پرسش :کسى چند وصى براى خود معیّن کند به طوری که اجازه داده است هر کدام به تنهایى به وصیّت او عمل کنند وظیفه چیست؟ پاسخ :هرگاه کسى چند وصى براى خود معیّن کند چنانچه اجازه داده است هر کدام به تنهایى به وصیّت او عمل کنند لازم نیست از یکدیگر اجازه بگیرند. و اگر اجازه نداده است (خواه گفته باشد همه باهم عمل کنند یا نگفته باشد) باید با نظر یکدیگر به وصیّت او عمل نمایند و اگر حاضر به همکارى نباشند، یا در تشخیص مصلحت اختلاف کنند، در صورتى که تأخیر، سبب تعطیل عمل به وصیّت یا تأخیر آن گردد باید حاکم شرع ترتیبى دهد که عمل به وصیّت، زمین نماند. امتناع وصی از قبول وصیت 🌸🍃 پرسش :هرگاه انسان با خبر شود کسى او را وصىّ خود کرده، و او حاضر به وصی شدن نباشد حکم چیست؟ پاسخ :هرگاه انسان با خبر شود کسى او را وصىّ خود کرده، چنانچه به اطّلاع وصیّت کننده برساند که حاضر به قبول وصیّت نیست و او بتواند دیگرى را وصىّ خود کند وصیّت اوّل باطل مى‏شود ، ولى اگر پیش از مردن او باخبر نشود، یا باخبر شود امّا به او اطّلاع ندهد که حاضر به قبول وصیّت نیست، یا اطّلاع دهد و او دسترسى به شخص دیگرى نداشته باشد، احتیاط واجب آن است که به وصیّت عمل کند، مگر این‏که مشقّت شدیدى داشته باشد. مباشرت و عدم مباشرت وصی در عمل به وصیت 🌸🍃 پرسش :آیا وصى مى‏تواند دیگرى را براى انجام کارهاى میّت معیّن کند؟ پاسخ :وصى نمى‏تواند دیگرى را براى انجام کارهاى میّت معیّن کند و خود کنار برود ولى اگر بداند مقصود میّت فقط انجام کار بوده خواه به وسیله او، یا دیگرى، مى‏تواند دیگرى را از طرف خود وکیل کند. مردن یا از دست رفتن شرایط وصایت یکی از دو وصی 🌸🍃 پرسش :کسى دو نفر را وصى قرار دهد چنانچه یکى از آن دو بمیرد یا دیوانه یا کافر شود وظیفه چیست؟ پاسخ :هرگاه کسى دو نفر را وصى قرار دهد که مشترکاً کارها را انجام دهند، چنانچه یکى از آن دو بمیرد یا دیوانه یا کافر شود حاکم شرع یک فرد دیگر را به جاى او معیّن مى‏کند و اگر هر دو چنین شوند حاکم شرع دو نفر دیگر را معیّن مى‏کند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 سمانه نزدیکای ظهر آرش بهم زنگ زد ُ بعد از کلی حرف بهم یادآوری کرد که عاشقمه ...
🌸🍃 سمانه  مامان گفت : من مقصرم ٬ گفت زندگی شادی داشتیم که من غم ُ اُوردم تو خونه .. میگفت صبح سر کارش با بابای آرش برخورد کرده که پیش رییس دانشگاه بوده ! گفتم اونجا چیکار میکرد ؟ مامان بی خبر بود . میگفت یه نگاه بدی به مامان کرده ُ گفته شما اینجا چیکار میکنید ؟! تا مامان اومده جواب بده رییس گفته تو قسمت آشپزخونه کار میکنن .. مامان میگفت چرا الکی به آرش دل دادم ُ دوباره رفت سر نصایحی که هیچ وقت دوست نداشتم بشنوم ... اومدم تو اطاقم به آرش زنگ زدم ... گفت باباش اومده بوده دانشگاه علت انتقالیمُ بفهمه. آرشم دلخور بود میگفت عینه پسر بچه ها باهاش رفتار میکنن .. چون با انتقالیش مخالف بودن باباش اومده از رئیس که هم دوره ش بوده درخواست کنه که به من انتقالی ندن گویا با مامانت برخورد کردن ... آرش گفت به مامانت بی احترامی کرده ؟؟ گفتم نه بابا چیزی بهش نگفته ولی مامان میگفت بد بد نگا میکرده !!! آرش مکثی کرد گفت نکنه مامانت ُ تعقیب کرده باشه؟ خندیدم گفتم که چی بشه ؟ تازه صبح با مامان برخورد کرده مامان عصر میاد خونه ...  آرش با ناراحتی گفت از این بابای ما هر چی بگی بر میاد .. مشغول صحبت بودیم که زنگ خونه رو زدن. به آرش گفتم حتماْ بابامه ... گوشی رو قطع کردم اومدم تو سالن با قیافه ی مامان بابای آرش روبه رو شدم !!!! گوشی رو قطع کردم اومدم تو سالن با قیافه ی مامان بابای آرش روبه رو شدم !!!! ــ دختره ی پوست کلفت هر چی به سرت اُوردیم بست نبود ؟! از جون این پسره ی احمق من چی میخوای ؟ به زندگیش زدی داری به کارش َم میزنی ؟ به خاطر توی ِ عوضی میخواد انتقالی بگیره ... تا کجا پیش رفتی که کارت به حراست دانشگاه رسیده؟؟؟ چقدر بهت پول بدیم دست از سر ما و زندگیمون برداری ؟ چقدر میخوای بچاپیش دیگه ؟؟ چقدر میخوای آبروشو ببری ؟؟ فکر کردی همه مثه خودتون بی آبروئن ؟؟؟ مامانم به من نگا میکرد ُمنم به مامان ... لعنت به این اشکا ُ بغض که اجازه نمیداد از خودم دفاع کنم .. خفه شده بودم هیچی نمیگفتم .. باباش اومد جلو شروع کرد به حرف زدن  " میخواستیم با مأمور بیام درخونه تون بیان جمعت کنن٬ مامان بابات که عرضه جمع کردنت ُنداشتن اما گفتم دوباره یه جا دیگه پهن میشی ! اونقدر گشنه هستید که آبرو واستون مهم نباشه . واسه آخرین بار با زبون خوش میگم دست از سر این پسره بردار وگرنه بلایی سرتون میارم بلایی میارم که کاسه ی چه کنم چه کنم دستون باشه . یه بار نشونتون دادم خوب میدونید چه جور آدمی هستم . اگه با دکتر مهندسا میپرم با لات ُلوتیام سر ِکار دارم واسه این روزام .. بپا خودت ُ .. بپا اگه یه بار دیگه کج رفتی نه خودم میام نه مأمور .. یکی رو میفرستم برات که از زنده بودنت پشیمون بشی "" رفتن ... اشکام نمیذاشتن ببینمشون ! مامان آرش ُ ببینم ! اون واقعاْ یه مادر ِ؟؟؟ شک داشتم .. به مادر بودنش به مقدس بودنش ! به بوی بهشت داشتنش .... مامانم ولو شد رو زمین به خودم اومدم  رفتم طرفش واسش آب قند اُوردم حالش جا اومد زد زیر گریه ... چه شبی بود اونشب ..  منو مامان تک وتنها ! تو بغل مامان گریه کردم .. بوی ِ مامان آرومم میکرد ... مامان اونقدر زبونش قفل شده بود که نخواد نفرینم کنه نخواد بگه خاک تو سرت. بکش .. جور این عشق ِ لعنیت ُ بکش ! تو اون حالم هزار تا فکرای جورواجور خورد تو کله م ... برم بمیرم یا برم بشم خراب ؟؟ بزار یه تغییری تو زندگیم بدم . خسته شدم از خوب بودن ُ بدی دیدن . از غم دیدن غصه خوردن ُ همش گریه کردن .... از نبودن ُ حرف شنیدن واسه بودن !! مامان خوابید . رفتم یه چیزی انداختم روش رفتم تو اطاقم ... پرده رو زدم کنار ُ به آسمون خیره شدم .. از زمین ُ زمینا خیری ندیدم .. میخواسم فقط آسمون ُ ببینم با وجود تاریکیش !! هق هق گریه م ... کوبوندن سرم به شیشه تا تموم فکرای بد ازش بره بیرون ... کاش میشد ! کاش میشد این قلب لعنتی رو از جا بکنم .. بندازمش ... حالا که نمیتونستم آرش رو از توش بندازم بیرون کاش قلبمو مینداختم ! انداختن آرش از قلبم مساوی بود با کار نکردنش .. قلبم به خاطر آرش میزد ... اما اینو نمیفهمیدن ... بابای بی انصافمم نمیدونست اونشب به من ُ مامان چی گذشت همون بهتر که نبود تا نمکی باشه واسه زخمام .... تا صبح کلی فکر کردم .. سردرد شدید داشتم ! صبحش با طلوع کردن خورشید آینده ی من غروب شد ! ــ بفرما؟؟؟ ــ سلام ٬ خوبید ؟ ــ چیه باز باباتو میخوای ؟؟ ــ آقا مجید دوروز پیش واستون اس ام اس دادم به دستون رسید ؟ ــ آره !!! منتظر بودم چیزی بگه اما مغرورتر از این حرفا بود ! بغضمو غرورمو باهم قورت دادم گفتم: ــ نظرتون چیه ؟؟؟ ــ بابات پیدا شد؟؟ .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 این پیام مامان آرتینه،لازمه چند وقت یه بار برا خانما بزارینش. ((تجربه بهداشتی ))سلام به هم گروه‌های خودم وقتی این حجم از مشکلات جسمی خانمها رو میبینم واقعا ناراحت میشم مخصوصا در مورد مشکلات‌ زنانگی و عفونت و تنبلی تخمدان و کیست و اندومتریوزو......که همه ی اینا مصوب اصلیش خودمون هستیم بر ماست که برماست بخاطر همین خواستم تجربه خودم و از این مشکلات بگم هرچند حوصله تایپ نداشتم ولی گفتم شاید به درد یک نفر هم بخوره من حدودا ۱۵ سال بود خونریزی‌های شدید ماهیانه و عفونت های مکرر داشتم هر دکتری هم میرفتم فقط پماد و قرص دیواره رحمم هم ضخیم شده بود آخرین دکتری که رفتم گفت خانم باید سه چهار سال دیگه رحمتو در بیاری من واقعا دلم شکست آخه جوان بودم خلاصه یک هفته همینطوری ناراحت و افسرده که از خدا ی نفرو جلو پام قرار داد ی آقای دکتر که از کردستان به مدت یک هفته اومده بود شهر ما برای مداوا دوسه روز آخر من متوجه شدم سریع با هر زحمت وقت گرفتم و رفتم و سونو ازمایش هامم بردم و گفتم که خانم دکتر گفته رحم باید در بیایید به من ی نگاه کرد و حرص گفت خیلی غلط کرده این هام یاد گرفتند فقط دل وروده و صفرا و رحم مردم و درمیارن بعد رو کرد به شوهرم گفت میدونید همه بدبختی این زنهای ما چیه فقط فقط نوار بهداشتی خلاصه ی دستور داد بهم گفت به مدت ده شب زمان پاکی اندازه ی نخود زاج زاج سفید و بزار روی گاز پف کرد لهش کن با ی قاشق مرباخوری عسل و ی قاشق مرباخوری روغن زیتون مخلوط کن و با قاشق کوچیک کم کم داخل اپیکاتور کن بخواب و مانند پماد زنان وارد رحم کن یک ساعت پاهاتو به دیوار بچسبون که بالا بمون بعد تا صبح بخواب صبح هم انگشت و ببر دخل رحمت ببین چیا میاد بیرون خالیش کن اگرم نمیتونی تو لگن آب ولرم بشین در بیاد خلاصه ما این کارو کردیم چشمتو ن روز بعد نبینه دستمال کاغذی خیس خورده بود که در میومد ترسیدم زنگ زدم گفت اونا تمام عفونت‌های‌ که از پرز نوار بهداشتی جمع شده بلخره من ماهی ده شب تا سه ماه این کارو کروم تا بلخره رحمم پاک شد حتی دکتر میگفت خیلیا کیست و فیبرم هم با این روش انداختن الان ۷ سال از اون زمان میگذره نوار بهداشتی برای همیشه گذاشتم کنار الان ۷ سال ن عفونت میگیرم ن خونریزیم زیاد ن کیست و ... دارم خدارو هزاران بار شکربه چند از دوستامم گفتم نتیجه گرفتند گفتم این تجربه و برای زنان سرزنینم به اشتراک بزارم توروخدا نوار بهداشتی و دستمال کاغذی و حذف کنید کهنه بچه داروخانه ها دارن یا پارجه نخی بزارید بعد با صابون کهنه شور بشورید بندازید آفتاب تو روخدا مراقب سلامتی خودتون و دختر بچه هاتون باشید من دختر ندارم ولی اگه داشتم از اول پریودیش نمیذاشتم با نوار بهداشتی آشنا بشه در صمن بعد از دستشویی خودتون با حوله یا پارچه خشک کنید براتون آرزوی سلامتی دارم ((مامان ارتین)) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 سلام وخسته نباشید من متولد۱۳۵۶هستم الان چند وقته خیلی دوتا دستام می خواهدبیفته خیلی درددارم شبها نمی تونم بخوابم خیلی درددارم به خدا اصلا نمی تونم بایک دست یک بالشت کوچک بردارم تا زیردستانم هم بالشت نذارم نمی شه بخوابم پول هم ندارم برم دکترشوهرم پول نداره نمی بره لطفاً یک راه حلی بزارید من دردم کم بشه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه عزیزان بنده سه تا پسر دارم و خیلی دوست دارم دختر دار بشم و همسرم هم همینطور ولی میگه بسه و به هیچ عنوان بری دکتر که صد در صد دختر بشه نمیاد ولی از ته دل دوست داره خواهش میکنم از عزیزانی که بدون رفتن به دکتر نتیجه گرفتن و صاحب دختر شدندلطف کنن تجربیات خودشون رو در اختیار بقیه بزارن البته اگه خدا خودش صلاح بدونه امسال به نتیجه برسم دعاتون میکنم چون سنم بالای ۴۰ هست 😢ندیده همه تون رو دوست دارم😘 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام‌وقت‌بخیرممنون‌بابت کانال‌خوبتون ازدوستان‌عزیزگروه‌خواهش‌دارم‌درمورد رسم‌ورسومات اصفهانی‌ها‌برای‌خواستگاری‌وجشن عروسی ومهریه‌دخترچندسکه‌میزنن ممنون‌میشم هرچه‌زودتر‌توگروه‌کسی‌ازاصفهان‌است‌برام‌توضیح‌بدین‌‌هرچه‌سریعتر‌ممنون‌میشم🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم. ممنون از گروهی که تشکیل دادین .ممنون میشم برام یه دعایا ذکری برای خونه دار شدن بهم بدین ۲۶ساله مستاجرم خدا میدونه .برای سلامتی آقا امام زمان صلوات ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ یه سوال داشتم خدمتتون برای باطل شدن دعا یا طلسم چیزی کسی میدونه .ما هر کار میکنیم پیشرفت نمیکنیم بهم گفتن دعا نوشتن براتون .ممنون میشم بهم کمک کنین ویه راهی نشونم بدین . برای سلامتی آقا امام زمان صلوات بفرستیم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام برای کودکی که بر اثر ترس لکنت زبان گرفته چیکار باید کرد؟ ممنون میشم جواب بدید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من یک مادر ۴۴ ساله هستم با دلی پر از عم وغصه پسرم ۲۳ ساله است حدود دوساله خیلی بد شد به حرف کسی گوش نمیده فقط دنبال رفیق است سیگار ومشردب زیاد استفاده میکنه صبح که میره کارخونه نمیاد میره دنبال رفیق تا ساعت۲ نصف شب تلفن جواب نمیده با باباش حرف نمیزنه بامنم با دادو غال حرف میزنه خیلی خسته شدم گاهی وقتا میگم یه جور خودمو از این زندگی خلاص کنم خیلی خسته شدم 😭 از شما دوست عزیز میخاستم کمک بگیرم یه دعا برا سر به راه شدنش بگید یه دنیا ممنونتو ن میشم 🙏 که از رفیق دور بشه ممنون میشم دل من مادر به زودی شاد بشه عجرتو ن با امام رضا 😭 🌿👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 از مرحوم حاج شيخ حسنعلى مقدادى اصفهانى - رحمة الله عليه - نقل شده است : مرحوم پدرم - رحمة الله عليه - نقل مى فرمودند كه : در شهر حِلّه (در عراق ) شخصى بود از الواط كه صاحب مكنتى فراوان و در شرارت نيز معروف بود.<يكى از علماى نجف (كه مرجع وقت خود بود و پدرم نام او را ذكر نكردند، ولى از علماى اهل الله بوده ) شبى در خواب مى بيند كه لوطى مذكور در بهشت همسايه حضرت اميرالمؤ منين (ع ) است . آن عالم چون به صحت خواب خود اعتقاد داشت ، از نجف به قصد حله حركت كرده و به منزل آن شخص شرور مى رود و او را مى طلبد. چون ورود عالم را به صاحب خانه خبر مى دهند، بسيار ناراحت مى شود و فكر مى كند كه مشاراليه حتما براى نهى از منكر آمده است ، ولى به هر حال به در منزل مى رود و ايشان را به داخل دعوت مى كند و براى ايشان چاى و قهوه مى آورد. وقتى مى بيند كه عالم مزبور چاى و قهوه صرف نمى كند، يقين مى كند كه وى نه از روى دوستى ، بلكه از راه مخامصه و دشمنى وارد شده است ، زيرا در عرب رسم است كه اگر كسى به منزل شخصى برود، ولى چيزى نخورد، اين خود دليل دشمنى است . لذا عرض مى كند: آقا تا اين زمان از جانب من به شما اسائه ادب نشده است . پس دليل دشمنى شما چيست ؟<عالم مزبور جواب مى دهد: من با شما خصومتى ندارم ، بلكه سؤ الى دارم كه اگر جواب بدهيد، چاى و قهوه شما را مى خورم .<ايشان خواب خود را نقل و تاءكيد مى كند كه من يقين دارم خواب من صحيح است و تو با اين سابقه و شهرت بدى كه دارى ، چه كرده اى كه با اميرالمؤ منين (ع ) در بهشت همسايه شده اى ؟<عرض مى كند: اين سرى بود بين من و حضرتش ، معلوم بود حضرت اراده فرموده اند اين سر فاش شود. سپس دختر بچه نه ساله اش را نشان مى دهد و مى گويد: مادر اين كودك دختر شيخ حله بود و من عاشق او شدم ، ولى چون بدنام بودم مى دانستم كه شيخ دختر خود را به من نخواهد داد. در عين حال از من واهمه داشتند. به خواستگارى رفتم . پدرش گفت : اين دختر نامزد پسرعمويش مى باشد، اگر تو بتوانى پسر عمويش را راضى كنى ، من مخالفتى ندارم . نزد پسر عمويش رفتم و علاقه خود را به دختر ابراز كردم . گفت : اگر تو ماديان خود را به من ببخشى ، من به اين ازدواج رضايت مى دهم (بايد دانست كه در عرب ماديان حكم زن را دارد و معمولا كسى آن را به ديگرى نمى بخشد). ولى چون من عاشق بودم ، ماديان را به او بخشيدم و از او رضايت گرفتم و نزد پدر دختر رفتم و جريان را گفتم . گفت : برادر دختر را نيز بايد راضى كنى . نزد برادر دختر رفتم و مطلب را گفتم . در آن زمان باغى زيبا و مصفا در خارج شهر داشتم . برادرش گفت : اگر آن باغ خارج شهر را به من ببخشى ، من رضايت مى دهم . باغ را هم به او بخشيدم و پيش پدر دختر رفتم . اين بار گفت : بايد مادر دختر را هم راضى كنى و علت اين همه اشكال تراشى آن بود كه نمى خواستند دخترشان را به من تزويج كنند و در ضمن از من هم مى ترسيدند. لذا نزد مادر دختر رفتم و او براى موافقت خود خانه خوبى را كه در حله داشتم ، از من مطالبه كرد. دادم و موافقت او را نيز گرفتم و باز پيش پدر دختر رفتم . اين بار نوبت راضى كردن پدر بود كه رضايت او با بخشيدن يك پارچه ملك آباد تحصيل شد. ديگر بهانه اى نداشتند. با اين وجود، با اكراه دختر را عقد كردند و به زنى به من دادند. شب عروسى ، هنگامى كه به حجله رفتيم ، عروس به من گفت : اين بار منم كه از تو چيزى مى خواهم .<گفتم : من هرچه داشتم در راه تو دادم و اكنون هم هر چه از ثروت من باقى مانده است از آن تو باشد.<گفت : من حاجت ديگرى دارم .<گفتم : هر حاجتى دارى بخواه .<گفت : حاجت من بسيار مهم است و قبل از آن كه حاجت خود را بگويم ، شفيعى دارم كه بايد او را به تو معرفى كنم : شفيع من فرق شكافته حضرت اميرالمؤ منين (ع ) است . اما حاجت من اين است كه من با پسر عمويم قبل از عقد به موجب صيغه ، محرم و هم بستر شده ام و از او باردارم و هيچ كس از اين موضوع آگاه نيست . اگر اين راز فاش شود، براى قبيله ما ننگى بزرگ است و تو به خاطر حضرت مرا امشب خفه كن و بگو مرده است و اين ننگ را از خانواده ما بردار، زيرا تا وضع حمل نكنم بر تو حرام و بعدا نيز صدمه زيادى به ما مى خورد.<گفتم : آن شفيعى را كه تو آورده اى ، بزرگتر از آن است كه من مرتكب چنين جنايتى شوم . از اكنون تو به منزله خواهر من هستى و از حجله بيرون آمدم . تا امروز كسى از اين راز ما اطلاع نداشت و معلوم مى شود حضرت مى خواستند شما مطلع شويد. اين دختر بچه نه ساله همان طفل است كه در رحم او بود. همه بستگان اين بچه را از آن من مى دانند و اين زن هم تا امروز حكم خواهر مرا داشته است . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
همیشه از رنــگ مو استفاده میکردم و از عـواقب این کار خبـر نداشـتم 🙆🏻‍♀ ریشه موهـام ضعیف شده ،برای یک خانم که همه زیبایی اش به موهاشه ریزش مو آخر افسردگیه🥺 ✧با معرفی دوستم، درمان رو با ورود به این کانال شروع کردم ،👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/829096704Cb962f5550a ✧با مشاوره دکـــتر؛واستفاده از محصول الان دیگه روز به روز هام پر پشت تر میشن👩🏻👩🏻👩🏻👩🏻🌱 🙄باورم نمیشه رشد موهام تو یک ماه بیـــشتر شد🤗🌱
سلام عزیزای دلم روزتون بخیر❤️ این کانال مانتو عبایی رو چند روزه میخام معرفی کنم فرصت نشده کانال مال زینب جانمه ❤️ مانتو عبایی میفروشن بی نظیییییرررر خوشگل خوش دوخت باکیفیت خودم کاراشونو دیدم و ضمانت میکنم اگه دوس دارید خرید کنید. خیلی هم تنوع داره کاراشون من که خودم کیف میکنم ازدیدنشون❤️ خودمم برای عید دوتا مانتو خریدم ازشون🌻 تمام کاراشونم ارسال رایگان داره✅😍 https://eitaa.com/joinchat/3939894045Ca8f7eba85c عضو بشید حتما 👆👆اون عکسم یکی از مدلای کاراشونه که خودم خریدم😍👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅هشدار جدی برای تمام آقایان ایران 🚧مشکلات آقایان زمینه ساز 85% طلاق ها در ایران🚧 ✅آقایون برای درمان و بهبودی کامل مشکلات خود حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1208615667C5ac2fb6bf3 📌با پر کردن فرم ویزیت زیر میتوانید درعرض ۴۸ ساعت مشکل خود را مطرح نماید👇🏻👇🏻 📱https://formafzar.com/form/6tufl ✅️معتبر ترین کانال ایتا در زمینه طب سنتی
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی سه🌼 @azsargozashteha