#درد_دل_اعضا 💜🍃
سلام دوستان عزیزم امیدوارم که خوب باشید
منم میخواستم یکمی درد دل کنم براتون
من ۳۵ ساله م الان فرزند سومم بارداارم
دختر اولم ۱۲ سالشه شب ادراری داره هیچ جوری خوب نشده دستش میخوره شبها باهاش خیلی اذیتم پسرم که دوسال کوچکتر از دخترمه خیلی پرخاشگری شدید داره دست بزن فحش میده انگار این ساخته شده که همه بدی ها را تو دنیا اموزش ببینه و الان که ماه ۸ بارداری هستم و فرزندم دختره
دوستان من شوهرم خیلی بده بد به معنایی واقعی نماز نمیخونه سیگار میکشه
اهل فیلم های ۰۰ از منم توقع همون کار داره و خود ارضایی هم میکنه که از قبل مجردی این جور بوده و ترک همنمیتونه بکنه خیلی کمک کردم ترک کنه ولی دیدم بیماره و دست خودش نیست
نکته ی که دلم خیلی شکسته اینه که خیلیییی دست بزن داره سر هر چیزی ی کتک رو من میزنه به ناحق سر خوابیدن سر غذا خوردن سر هر چیزی من بچه هام از دستش خسته شدیم خسته به تمام واقعی ومعنا هر چی خدا را صدا میکنم جوابی نمیشنوم شوهرم به زور واجبار پدرم بود ایشون فامیل نزدیک پدرم بودند
من هیچ وقت تو زندگی م محبت مرد را ندیدم بابام هم خیلی انسان ظالمی بود وهست بد دل و بدبین سر بد بین بودنش من به فامیل خودش داد که داماد غریبه وارد خونه زندگی نشه خلاصه که خیلی دلممم گرفته اینقدر تو این حاملگی از شوهرم کتک خوردم میترسم که نکنه بچه مشکلی براش پیش بیاد از بس گریه کردم چشمام دیگه نور نداره
دوستان خواستم بگم من تو دلم همیشه به مادرشوهرم لعنت میکنم که این پسرش میخاست از سر خودش باز کنه و دچار من کرد خیلی زجر کشیدم این های که گفتم خیلی خلاصه کمی بود الان شما برام دعا کنید من به خوبی زایمان کنم من از زایمان هام خاطره های بدی دارم سر هر زایمان ی کتک از شوهرم خوردم به ناحق با شیکم پاره ولی نمیدونم چرا خدا صدای من نمیشنوه من گناهی نکردم که این تاوان من شده دوستان اگه شوهراتون خوب هستند و مرد هستند به مال کاری نداشته باشید که من حسرت ی محبت از شوهر به دلم موند دلم مرگمیخاد اما چه کنم که خدا باید مرگ هر کسی را برسونه
از لحاظ کار کردن همکه اهل کار نیست قبلان خودممیرفتم خونه کاری ولی الان باردارم نمیتونم عضو ی خیریه هستیم
خلاصه که رفقا برام دعا کنید از ته قلبتون که منم خدا راه نجات بهم بده ایمانم از دست نره از این مرد خسته شدم خستهههه 😭😭😭😭😭رفتارا هاش رو بچه ها خیلی تاثیر. داره خدا لعنت کنه پدر مادرهای که این جور بچه ها را زنمیدند و بدون حمایت خودشون راحت میکنند برا منم دعا کنید و منا با راهنمایی ها تون دلگرم کنید کوچک شما دلشکسته
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
🔴🔴سلام عزیز دلم.ممنون بابت کانال عالیتتون...عزیزم میشه درخواست منم بزارین توو کانال خوبتون....من با شوهرم ۱۳ سال ازدواج کردیم....زندگیمون معمولی هست...یه دختر دارم ک مشکل عروق داره...شوهرم بی نهایت گداست....زورش میاد پول خرج کنه..یه هزاری به ما نمیده...به گریه های من دخترمم میبره دکتر..تا میگی هم باید بچه تحت نظر باشه ؛؛ بمن میگه اینا برا خودشون دکان باز کردن..بیشتر دکترهاش رو با بابام بردم...تصمیم گرفتم خودم یر کار برم.شروع کردم ب خوندن ک توو اموزش پرورش برم..شهر ما خیلی نیرو کم میگیره و حدنصابها بالا..دوسال دارم شرکت میکنم..حتی پول ثبت نام رو بمن نداد ومن از بابام گرفتم.اما قبول نشدم..از اعضای خوبت ک توو آموزش و پرورش شرکت کردن و با نمره خیلی خوب قبول شدن میخوام بمنم کمک کنن ک چی بخونم..من پول خرید کتاب و پک ندارم😭..چی بخونم..چطوربخونم ک قبول بشم...ازشون میخوام کمکم کنن تا حداقل بتونم هزینه ها دخترمم رو در بیارم...از طرفی هم مامانم سرطان داره و بابامم بازنشست..خودشون توو درد خودشون موندن..نمیخوام غصه ی منم بخورن..دارم دیووونه میشم...دخترمم رو ک نگاه میکنم دلم مبخواد بمیرم..خیلی دختر قانعی هست..نسبت ب سنش هم بیشتر میفهمه..کلاس دومه..حتی بچم رو پول نمیداد ک بره اردو مدرسه.خیلی بچه گریه میکرد😭جیگرم آتیش میگرفت..
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🪶🕊
وصیت نامه شهید ابوطالب محمدی
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون هرگز گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند. اشهدان لااله الاالله الها واحدا اخرا صمدا لم یتخذ صاحبه ولاولدا و اشهدان محمد رسول الله وعلیا ولی الله. بار خدایا، اگر قابلیت دارم، مرا قربانی راهت کن و با خون ناقابلم درخت اسلام را آبیاری فرما. سپاس خدایی که ما را در چنین برهه ی زمان قرار داده که مرگ و زندگی همراه است. مرگ در راه خدا بسیار پر افتخار ایت. حضرت علی (علی السلام) می فرمایند: بهترین مرگ ها کشته شدن در راه خداست. هزار ضربه شمشیر بر من آسان تر است تا مرگ در بستر غیر اطاعت پروردگار. ان الموت طالب حین لا یفرقه المقیم و لا تعجره الحارس، مرگ به سرعت در طلب شماست، نه آن ها که ایستاده اند و نه آن ها که فرار می کنند؛ هیچ کدام از چنگالش رهایی پیدا نمی یابند. حال که مرگ به سراغ همه می آید، چه بهتر آدمی مرگ افتخار آمیز، یعنی شهادت در راه خدا را انتخاب کند. پس مدخل شهادت همیشه باز نیست که بتوان با بهترین مرگ به سوی خدا شتافت؛ چه بسا دفتر شهادت بسته شود و متنظران کوی دوست در حصرت چنین مرگی شریفی به نظاره بایستند. سختی به تو دارم ای هم رزم، ای هم سنگر، ای پاسدار که تو را رسالتی است به اندازه ی تاریخ ۱۴۰۰ساله ی اسلام و این پیام خون هزاران شهید شناور بوده تا به دست ما رسیده و این شمائید که باید این پیام را از خون هزاران شهید گرفته، به دست آیندگان بسپارید. برادرم هشیار باش که این رسالت به دور از هر گونه سیاست بازی و قدرت طلبی به دست آیندگان برسد. نمی خواهم که در بستر بمیدم می روم هم چو مردان در دل سنگر بمیرم زندگی خواب است اما جرعه ی جام شهادت می کشم سر،تا به بزم عشق شیرین تر بمیرم ازشراب جان مادر باده ی تسلیم خوردم می روم تا با رضای کامل مادر بمیرم پدر جان؛ از شهادت من ناراحت نباش وراضی باش به خداوند و صبر پیشه کن که در قرآن زیاد آمده ان الله مع الصابرین و خود فرمود صابرین را دوست می دارد. اگر شهادت نصیبم شد، سرپرستی دخترم را به عهده تو می گذارم و امیدوارم در تربیتش کوشا باشی. اما خطاب به تو ای مادر مهربانم، ای کسی که از شیره جانت استفاده کردی و شب ها به خاطر من بیدار ماندی و با رنج ها و مشقت ها بزرگم نمودی، وصیتم به تو این است که از شهادتم ناراحت نباشی و حتی لباس سیاه هم نپوشی؛ چون من در راه خدا قربانی می شوم و بسیار سعادت بزرگی است کسی در راه خدا قربانی شود. علی اصغر و علی اکبر ها در راه خدا قربانی شدند. مادر جان، اینک که جسمم در زیر شن های سوزان قرار گرفته،اما روحم شاد است از آزادی از زندان. مرگ چیزی نیست جز تحول از زندگی فانی؛ خوش به سعادت کسی که در راه الله و برای خدا و به خاطر او شهید شود، این بالاترین آرزوی من بوده و امیدوارم که به این مقام برسم. واما ای همسرم، از شهادت من ناراحت نباش و زینب وار صبر و پایداری پیشه کن و همچون زینب کبری (سلام الله علیها) مقاومت کن و در حفظ حجابت کوشا باش. همسرم، در تربیت و نگهداری بچه ی کوچکمان کوشا باش و نگذار او رنج بی پدری بکشد. زینب وار از او مراقبت کن و در حفظ و تربیت او کوشا باش. خداوند تو را با حضرت فاطمه زهرا (سلام اله علیها) محشور گرداند. و اما ای برادران و ای خواهران، از مرگ من ناراحت نباشید و حتی لباس سیاََه هم نپوشید که دشمنان اسلام را شاد کنید و به بچه هایم کمک کنید و آن ها را ناراحت نکنید. مرا در مزار روستای کناروئیه در جمع شهدا دفن کنید
. والسلام، خداحافظ
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
امام علی علیه السلام به سمت كوفه حركت می كرد كه با یك كافر ذمی همراه شد. آن مرد به امام علی علیه السلام عرض كرد به كجا می روی ؟ حضرت علیه السلام فرمود: به كوفه می روم . وقتی بر سر دو راهی رسیدند و خواستند از یكدیگر جدا شوند امام علیه السلام از مسیر خود خارج شد و در مسیر او حركت كرد. مرد ذمی گفت : مگر به كوفه نمی روی ؟
امام علیه السلام : بله به كوفه می روم . مرد ذمی : چرا راه كوفه را رها كردی ؟ امام علیه السلام : این كمال حسن همراهی است كه مرد رفیق راهش را در هنگام جدائی چند قدمی بدرقه كند و این دستوری است كه پیامبر صلی اللّه علیه و آله به ما داده است . مرد ذمی : پیامبر شما چنین دستوری داده است ؟
امام علیه السلام : آری . مرد ذمی : پس هر كس از او پیروی كرده است بخاطر همین رفتارهای بزرگوارانه بوده است و من تو را گواه می گیرم كه پیرو دین تو باشم . آنگاه همراه امام علیه السلام به كوفه رفت و چون او را شناخت اسلام آورد.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
آورده اند كه در آن وقت كه شاه مردان را ضربت زده بودند، صعصعه بن صوحان پیش وی آمد و گفت : یا امیر المومنین ! مدتی است كه مسائلی چند در خاطر من می گردد. من خواستم كه از حضرتت سئوال كنم ، هیبت تو مرا مانع شد. اگر اجازت فرمایی بپرسم ؟ گفت : بپرس . گفت : یا امیر! تو فاضلتری ، یا آدم ؟ گفت : یا صعصعه ! تزكیه امرء نفسه قبیح . یعنی : قبیح است كه مرد خود را بستاند اما چون می پرسی ، (می گویم ) آدم را از یك چیز نهی كردند، وی بدان نزدیك شد (و بخورد) و بسیار چیزها بر من مباح كردند و من آن نكردم و گرد آن نگشتم و بدان نزدیك نشدم . گفت : تو فاضلتری ، یا نوح ؟ گفت : نوح بر قوم خود دعای بد كرد و من نكردم ؛ و پسر نوح كافر بود و پسران من سیدان جوانان اهل بهشتند. گفت : تو فاضلتری ، یا ابراهیم ؟ گفت : ابراهیم گفت : رب ارنی كیف تحیی الموتی و من گفتم : لو كشف بی الغطاء ما ازددت یقینا . گفت : تو فاضلتری ، یا موسی ؟ گفت : حق تعالی وی را به رسالت فرستاد پیش فرعون ، گفت : من می ترسم كه مرا بكشند - كه من یكی را از ایشان كشته ام . برادرم هارون را با من بفرست . و چون رسول صلی الله علیه و آله و سلم مرا فرمود كه سوره برائت بر اهل مكه خوانم - و من صنادید قریش را كشته بودم - نترسیدم و برفتم و بر ایشان خواندم و تهدید و عیدشان كردم . گفت : تو فاضلتری ، یا عیسی ؟ گفت : مریم در بیت المقدس بود، چون وضع حملش شد، آواز آمد كه برون رو كه این خانه عبادت است نه خانه ولادت ، و مادر مرا چون وضع حمل شد برون كعبه ، آواز آمد كه به اندرون كعبه آی و من در اندرون كعبه در وجودم آمدم . گفت : راست گفتی یا امیر المومنین .
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
متوكل (دهمین خلیفه و طاغوت عباسی) از ستمگران بسیار خونریز و متكبر و ستمگر تاریخ است ، وی به خصوص با علی (ع) و آل علی (ع) دشمنی و كینه سختی داشت ، و به ساحت مقدس آنحضرت ناسزا می گفت ، و از ناصبی های بسیار كثیف بود. وی شبی در عالم خواب دید: علی (ع) در میان آتش شعله ور، است ، وقتی بیدار شد، اظهار خوشحالی كرد، چرا كه دشمن علی (ع) بود. تا اینكه از یكی از علمائی كه به تعبیر خواب آگاهی داشت ، خواست ، این خوابش را تعبیر كند، بی آنكه اسم علی (ع) را ببرد. او گفت : سزاوار است آنكس كه در عالم خواب در درون آتش دیدی ، پیامبر یا وصی پیامبر (ص) باشد. متوكل گفت : این تعبیر خواب را از كجا می گوئی ؟!. معبّر خواب ، در پاسخ گفت : (در آیه 8 سوره نمل) قرآن می خوانیم : فلما جائها نودی ان بورك من فی النار ومن حولها: هنگامی كه (موسی) نزد آتش (در آغاز وحی بر او) آمد، ندائی برخاست كه مبارك باد آن كسی كه در آتش است (گوئی آتش او را احاطه كرده) و آنكس (فرشتگان) كه بر اطراف آتش هست نیز مبارك باد.
داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي
❌درمان ریزش مو دردوهفته 😳⁉️
🔺🔻من واقعا خیلی ریزش مو داشتم خیلی رنج میبردم از این موضوع 😔
برای کاشت مو ب چند تا کیلینیک مراجعه کردم ولی متاسفانه جواب نداد😞
🟢تا اینکه رفیقم یه کانالی بهم معرفی کرد😍
🔥💥باورتون نمیشه وقتی عضوش شدم طی دوهفته من جوابشو دیدم👌🤩
✅اگر توام داری از نداشتن مورنج میبری حتماً عضو این کانال شوو معجزه میکنه براتون 💫❤️:
https://eitaa.com/joinchat/2433090155Cc6c16e5897
09024085679 ☎️
#داستان_یک_اشتباه ❌
شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم
همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم
همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی
بهترین مادر دنیا هم میشی
بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی
اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم
بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
کانال مخصوص #متاهلین میباشد❌❌❌
❌❌❌❌❌❌❌❌❌
سلام عزیزای دلم لطفا همگی عضو کانال فروشگاهیمون بشین ❤️
مختص اعضای خودمونه و در زمینه ی👇
#پوست و #مو
#مواد_غذایی
#داروی_گیاهی
فعالیت میکنه و محصولات ارگانیک خدمتتون ارسال میکنه مشاوره هم میدن بهتون👇
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
با خیال راحت خرید کنید زیر نظر خودم اداره میشه 👆🌸
#ارادتمند
#حبیبه
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به دوستان عزیز خودم ی مشکلی دارم خواهش مکنم اگه کسی چیزی مدونه به من بگه ممنون
پاسخ اعضا 🌱❤️
خانمی که گفتی بعد۸سال آرشیو گوشی شوهرت نگاه کردی دیدی آنچه نبایدازرابطه عاشقانه وخیانت شوهرت بادخترخالش به نظرم اگه می دونی تو زندگی باهاش موندن بهترازخونه پدرت بهتربه جای اینکه عرصه رابرای اون دخترخاله زندگی خراب کن خالی کنی وبهانه دست شوهرت بدی که بدون اجازه رفته وعدم تمکین داره که بتونه اجازه ازدادگاه برای عقداو بگیره برگردی ولی به اون دخترخاله هشداربدی که اگه پاش اززندگیتون نکشه بیرون چیزهایی که دیده رونشون خانواده اش وفامیل ودوست وآشناش می دی تارسوابشه وهمه بدونن چه لجنی بوده ودیگه کسی نگاهش هم نکنه چه برسه هم صحبتی باهاش و...
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
ثریاهرچندخودم کوله باری ازدردوغصه گذشته وحال ونگران آینده ام ونمی دونم سرگذشت خودم ودختری که توشکمم هست درآینده باوجودشوهری که فقط گوش به حرف خانواده بی انصاف وازخدابی خبرش چی می شه ولی باخوندن داستان زندگیت دلم به درداومدوبرات دعامی کنم این روزهای سختت زودبگذره ودخترت همون طورکه پیش بینی شده دکتربشه وبادیدنش وافتخارش ودرآمدش سختی هاوغصه هات یادت بره
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
آقایی که گفته ازدست وسواس زنش خسته شده بایدباش صحبت کنه بگه تمیزی خوب زن تمیزخوب ولی نه اینکه درقبالش هم آرامش خودش بگیره هم ماومهم این من مردسخت گیری نیستم وهمه چیزرادرحدتعادل دوست دارم پس ازحساسیتت کم کن واین بدون اگرخودم کثیفی ببینم رسیدگی می کنم وازبین می برم ونمی خوام همه چیزرودوش توباشه خلاصه یه مدت کمکش کنیدشده باشوخی وخنده ومسخره بازی تاببینه وبدونه تمیزکاری وتمیزشدن کارسختی نیست که بخوادسخت گیرانه بهش نگاه کنه وبهش فکرکنه وبدونه حالایه جایه کم کثیف بودباعث نمی شه دنیابه آخربرسه وبعداهم می تونه تمیزکنه ونیازنیست فوری تمیزبشه هم خودش خسته کنه هم شمارا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خانمی که گفتن براخونه شون مستأجر نیست بسپارن به بنگاه هاتابراخونه شون مشتری پیداکنن،توبرنامه دیوارشهرشون آگهی اجاره بامشخصات خونه وقیمت موردنظرشون وشماره تلفن جهت پیامک یاتماس بزارن تابراش مشتری پیدابشه، آگهی باشماره تلفن چاپ کنن بزنن دردانشگاه ها،اداره آموزش پرورش شایددانشجویامعلمی باشه دنبال خونه بگرده آگهی تون ببینه اقدام کنه،پیش دوست،آشنا،مغازه دارهایی که می بینن بگن خونه برااجاره دارن واگه کسی دنبال خونه برااجاره گشت آدرس یاشمارتون بهشون بدن،آگهی چاپ کنن درادارات بزنن شایدکارمندی باشه که نیازبه خونه اجاره داشته باشه
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام خدمت حبیبه خانم و همه دوستان
برا اون عزیزی که گفتن چانه ام جوشهای چرکین میزنه،منم همین طور بودم جوش میزدم به چه بزرگی این یکی خوب نمیشد یکی دیگه دراومد،تا توی یه کانال خوندم که سرکه انگبین بخورین تا بدنتون پاکسازی بشه ،منم گرفتم قبل شام یه لیوان اب جوش میزاشتم ولرم میشد بعد دو قاشق غذا خوری سرکه انگبین میریختم توش میخوردم تا سه ماه دیگه جوش نزدم،البته غذای جوانی هم که ترکیبی از ۴ واحد روغن زیتون ۲ واحد عسل ۱ واحد سرکه خمری هست هم استفاده میکنم ،به این صورت که بعد ناهار وشام یه قاشق مربا خوری باید بخوری و تا یه ساعت بعدش نباید نوشیدنی بخوری خیلی خوبه،من از کانال عقیق گرفتم که دوستان تو همین کانال گفتن
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام اون خواهر گلم که گفتند ۴۵ ساله ازدواجتون جور نمیشه منم شرایط شما رو دارم با قرآن استخاره کردم طلسم و جادو اومد فامیلمان رفته پیش یه نفر اونم قرآن باز کرده طلسم اومده گفتن باید یه دعای باطل سحر بگیرم
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام وقتتون بخیر.دختری که چانه اش جوش میزنه قرص راکوتان بخور( با تجویزپزشک ).یکی ازفامیل هامون به چانه اش جوش میزدحالاکه آزمایش داده روماتیسم داشته
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چالش_پنجم 😍❤️
سلام در مورد چالش چهارم
بهترین کادو
من ۴۸ سالمه
سال ۸۰ در تولد ۲۵ سالگیم شوهرم یه پاکت بهم داد
حس کردم خالیه یا نهایتش یه اسکناس توشه فکر کردم میخواد شوخی کنه
گفت بازش کن وقتی باز کردم فیش حج تمتع بود خدا میدونه چقدر خوشحال شدم هنوزم یادم میفته کیف میکنم اصلا فکرشم نمیکردم
سال ۸۳ باهم مشرف شدیم
خیییلی سورپرایز شدم خییییییلی
🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
سلام
در مورد چالش☺️
من عاشق گل هستم🌹🌹
و خداییش شوهرم برام در این مورد سنگ تموم میذاره
امسال روز آخر ماه رمضان با یه گلدان بزرگ که درخت گل رز بود و۳۲ گل داشت برای عیدی عید فطر منو سورپرایز کرد
هر چند گل فصلی بود و دیگه الان گلی نداره اما حسابی لذت بردم.🎉🎉🎉
خدا به هممون کمک کنه وظایفمون رو درست و کامل انجام بدیم در هر زمینه ای به برکت صلوات.🌺🌺🌺
🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
سلام وخسته نباشید به تمام اعضای خوب گروه گفتین از سورپرایز هامون بگیم که از طرف شوهر جان شدیم بله من روز زن بود که هر چی به گوشیم نگاه میکردم که ببینم شوهرم برام پیامک تبریک روز زن فرستاده یا نه دیدم که اصلا هیچی نفرستاده خیلی ناراحت شدم منتطر بودم بیاد خونه تا اینکه ظهر برای ناهار اومد خونه در رو که باز کردم براش قیافه گرفتم بهم نگاه کرد وگفت چی شده چرا ناراحتی بهش گفتم امروز چه روزیه مگه روز زن نیست اگه دستت تنگ بود لااقل یه پیامک تبریک میفرستادی میفهمیدم که به یادم هستی ودوستم داری دیدم دستش رو برد به طرف جیب کتش وبعد یه قوطی طلا در آورد وبهم گفت عزیزم روزت مبارک ومنم که اصلا انتظارش رو نداشتم با تعجب قوطی رو باز کردم دیدم یه انگشتر طلا هست خیلی خوشحال شدم واز رفتار خودم شرمنده شدم
🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
سلام در مورد چالشتون خاستم بگم چن بار شوهرم کادو خریدن ولی دوبارش خیلی بهم چسبید
که یه بارشو بگم
یه بار رفتیم خونه پسر عمو شوهرم دیدم خانمش یه انگشتر بزرگ خوشگل خریده خیلی خوشم اومد ازش یکم انداختم دستم دیدم چه خوشگله 😍
خلاصه آقایی فهمیده بود من خیلی اونو دوست دارم هفته بعدش که تولدم بود
نشسته بودم خونه دیدم شوهرم هم خونه نبود دیدم یه پیام اومد رو گوشیش منم باز کردم دیدم هر چه تو حسابش بود کشید و 50هزارتومن دیگه فقط ته کارت موند😱
دل تو دلم نبود چکار کرد که حسابو خالی کرد فکر کادو هم نبودم چون زیاد عادت به کادو دادن نداشت😀وقتی برگشت سریع لباس پوشید و رفت مسجد منم شروع کردم به گشتن جیباش 🙈دیدم وای عین همون انگشتره برام خریده
سریع گذاشتم سر جاش 😃
وقتی اومد بهم داد انقد خوشحالی کردم تا فکر نکنه من دیدم😁میگفت رفته انگشتر از زن پسر عمویش گرفته برده طلافروشی که اندازه و مدل همونو بگیره
خانمهای تو طلا فروشی بودن چقدر حسادت کردن که خانمت که یکی داره چرا باز از همین میگیری براش
بهشون گفته چون اینو دوس داره میخوام دوتا داشته باشه😆😆😆😆😆ببخشید زیاد شد
🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
سلام درمورد چالش هدیه همسر خواستم بگم سال ۸۲ روز زن همسرم یه کلید بهم داد گفت اینم هدیه من برای روز زن گفتم کلید چیه گفت مال خونس که خریدم فکرکردم شوخی میکنه اینقدر قسم خوردتاباورکردم از خوشحالی شوک بهم دست داد😀واین اولین وآخرین کادو روز زنش بود 🤣🤣البته ناگفته نمونه از ۳تا بانک وام گرفته بود تا خریدش الانم به اسمم کردش
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 💜🍃
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و خدا قوت برای خانمی که ازپدر مادرشون ناراضی اند وبین اون و پسرا فرق گذاری کردند والآن پدرش مرده خواهر گلم بخشش مال ادمهای بخشنده است😍فقط برای رضای خدا پدر و مادرت رو ببخش مطمئن باش خدا برات هزار برابر جبران میکنه 🙂سرخاک پدرت برو براش فاتحه و قرآن بخون وبهش بگو بخشیدمت اولا چنان آرامشی وجود تورا فرا میگیره که همیشه لذت این ببخشش رو تا آخر عمر می چشی مطمئن باش 😘اگه نبخشی پدرت به عذاب قبر گرفتار میشه (چه بسا که الآن هم در عذابه عذاب های دردناک اخرت )پدر ومادرت رو ببخش تا آروم بشی تو آدم معمولی نیستی تو رنج کشیده ای تو پهلوانی یه قهرمانی مگه تو دنیا چند نفر آدم مثل شما هست که این جوری در د کشیده باشه 😙حتی شنیدنش هم درد آوره 🤗یه راهنمایی می کنم باجون ودل بهش عمل کن من خودم بیماری صعب العلاجی داشتم با یه خوندن نتیجه گرفتم برای هر مشکل زندگیت ۱۰۰ تاسوره حمد بخون هدیه کن به حضرت ام البنین سریع اجابت می کنه مادر ابوالفَضل حتی میتونی برای یا یه مشکلت چند بار ۱۰۰ تایی بخونی وهدیه کنی به مادر ابوالفضل خدا شاهده مثل نور تو تاریکیه 🙂فو ق العاده است یاعلی عزیز دلم یاعلی بگو بلند شو تو ناامیدی وناراحتی چیزی بهت نمی دن توتلاش وتوکل کن همه چی بهت میدن پاشو غم نخور منم این مسیرهای شکست و نامیدی وغصه و خودکشی روزیاد رفتم آخرش هیچ بود هیچ برگرد به سمت خدا😍کاری راکه گفتم بکن و یقین کن به اندازه امام زمان نمی تونی گرفتار باشی ما غصه خودمونو می خوریم وضع ما اینا 😐امام زمان زمان غصه ۶ ملیارد ادم رو می خوره پس بیچاره امام زمان چکار کنه 😢اگه پیام منو خوندید برای فرج هرچه سریعتر امام زمان وبرای سلامتی اقا وبرای شادی دل خون امام زمان ۵بار اللهم عجل لولیک الفرج ۵بار هم صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد (وعجل فرجهم)بفرستید الهی آمین 🤗درپناه رفیق یگانه الله 😘😘😘
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام خدمت حبیبه خانم مهربون و دوستان محترم
تورو خدا مشکمو میگم ولی سرکوفت نزنین خودم میدونم اشتباه کردم ولی اتفاقی بوده که افتاده ...
من ۴۵ سالمه سه تا بجه دارم تو زندگیم سختی زیادی کشیدم ولی الان که براتون مینویسم ۹۰ درصد مشکلاتم حل شده با توکل بخدا و دعای مردم چون هرکاری از دستم برمیاد انجام میدم و کوتاهی نمیکنم تو هر زمینه ای که باشه ... هزینه درمان خرید جهیزیه خرید ارزاق پوشاک برای خانوادهای نیازمند الیته به کمک دوستانمون به جاییم وصل نیستیم فقط با تلفن پیامک اطلاع رسانی میکنیم و هرکاری بتونیم در حد توان انجام میدیم
اینارو گفتم که درمورد منفی فکر نکنید😔وتا اونجا که میتونید بهم راهکار بدید چون الان که دارم مینویسم گریه میکنم بریدم خودم به خاطر اینکه همسرم اعتیاد داره ولی نه از اون آدمایی که باعث ضربه زدن باشه درآمد خیلی خوبی داره البته سالهای گذشته سر ترک کردن مشکلاتی داشتیم ولی نشد😢کنار اومدم دیدم با دعوا نمیتونم کاری کنم الان تصمیم گرفته ترک کنه دنبال راه و چاره هستیم که اذیت نشیم ...
از اونجایی که گفتم مشکلاتم در گذشته خیلی زیاد بوده ونمیخوام بگم چون ی کتاب میشه ... فقط من نمیدونم چی شد که سیگار کشیدم و دیگه نتونستم کنار بزارن البته اینو بگم وقتی میرم خونه مادرشوهرم که جنوب هستن یا جاهای که مشکل برای مصرف دارم ممکنه چن روز هم بشه که نکشم...
ولی از بخت بد من دخترم چن بار دیده که من... ودختر بوده که مشکل اعصاب و بیش فعالی در کودکی داشته وتا الانم این مشکلات و داره چندین سال تحت نظر بوده ودارو مصرف کرده ولی الان چندین ساله که دیگه دکتر نبردمش فک کردم دیگه نیازی نیست ولی الان میبینم که مشکلات زیادی داره ..مثل پرخاشگری و عدم تمرکز درگیری تنش تو خونه و متاسفانه چندین بارم از کیفش سیگار پیدا کردم ولی هر بار ی بهونه ای آورد وگفت مال من نیست ولی وقتی من باهاش بحث میکردم میگفت از خودت یاد گرفتم و من سکوت میکردم چون حرفی نداشتم واسه گفتن ولی خدا خودش میدونه من مشکلاتم زیاد بود میدونم الان میگین چه ربطی داره ولی گفتم راه کار بدید قضاوتم نکنید که واقعا داغون میشم...
الان موندم چیکار کنم به پدرش که نمیتونم بگم اصلا نگم بهتره چون بخاطر کارش راه دوره و ممکنه اصلا چن روز خونه نباشه که بخواد کمک کنه...
و دوم اینکه میدونم غصه میخوره ونمیخوام رابطشون خراب بشه
از دوستان و خواهری گلم میخوام کمکم کنید چیکار کنم دکتر ببرمش طب سنتی ببرم چه راهی پیشنهاد میکنید البته اگه جایی معرفی میکنید لطفا تلفن یا آدرس بزارید ممنونتون میشم. ... الهی که همیشه سالم وسلامت باشید
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇💜
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به دوستان عزیز خودم ی مشکلی دارم خواهش مکنم اگه کسی چیزی مدونه به من بگه ممنون
پاسخ اعضا 🌱❤️
سلام خانمی ک گفتید میخاید سینک سنگی بخرید مردد هستید
یکی بهم میگف سینک سنگی بدرد نمیخوره چون ظرف اگه از دستت بیوفته تو سینک ک زیاد پیش میاد فوری میشکنه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
خواهری ک پسر۲۵سالتو از دست دادی و همسرت معتاده و تالنگ ظهر میخابه و مستاجری
خدا میدونه ک از خوندن پیامت چقد برات غصه خوردم دائم برات دعا میکنم
خواهر تو رو خدا ناراحتیتو پیش دختر۱۳سالت ابراز نکن اون گناه داره
شما ببین زندگی بعد ازدواج چقد پیچو خم داره دخترت ان شاالله بعد ازدواجو خوشبختیش خودش کلی مسولیت ب گردنش میوفته و زیر بار سختی زندگی میره بذار حداقل کنار شما ارامش داشته باشه
از خدای مهربان میخام ک خودش گره از زندگیت و مشکلاتت باز کنه
عزیزم تو همسایگی ما یه خانومی بود ک همسرش تاکسی داشت ولی چون اعتیاد داشت اصلا کار نمیکرد اینقدری کار میکرد ک ب موادش برسه این خانوم بچه هاش همیشه گرسنه بودن ولی احدالناسی خبر نداشت😢
الان دخترش پرستار شده و با یه پزشک جراح ازدواج کرده این اقا زیر بالو پرشونو گرفته و خانومه هم از همسرش جدا شده
خواهر خدا وعده داده ان مع العسر یسرا
مطمئن باش گشایش نزدیکه
خدا خیلی مهربانه
ب ذات پاکش توکل کن
ارتباطتو با خدا قویتر کن نمازشب بخون
ان شاالله بزودی معجزه خدارو تو زندگیت میبینی
خدا جوونتو رحمت کنه جاش بهشت برین باشه
و دخترت خوشبخت و موفق باشه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام برادر من چن سال پیش عاشق دختری شد ک پاش مشکل داره البته برادر خودم هم سر چشم زخم تشنج میکنه اینجوری شد ک هر دو همو پذیرفتن ک ازدواج کنن الان هم دوتا دختر دارن خاستم ببینم خیری تو گروه هستش ک بهشون کمک کنه چون خانومشو گفتن پاش باعمل خوب میشه تورو قران هرکس خیری میشناسه معرفی کنه آدرس میدم بیان تحقیق🥲اجرتون با فاطمه زهرا...اخه خانومش با عصا راه میره نمیتونه از پس کارای خونه و بچه هاش بربیاد
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خانمی که میگن صبح ها پا درد دارن مخصوصا پاشنه پا شما روزی یک قرص منیزیم بخورید شبها قبل خواب یه دونه موز
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
خانمی که گفتن بچشون انگار باکسی حرف میزنه اگر امکانش هست خونتون عوض کنید وتا اون زمان مرتب سوره بقره بخونید یا با گوشی بزارید داخل خونه پخش بشه موقع اذان هم همینجور بزارید تا داخل خونه پخش بشه گلاب داخل خونه اسپری کنید
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خانمی که گفتن دخترشون بعداز سرماخوردگی گوشش کم شنوا شده دختر منم یه سرماخوردگی گرفت که بعدش حرف که میزدم گوشش می اورد در دهنم میگفت نمیشنوم بردمش دکتر گوش وحلق وبینی گفتن بخاطر سرماخوردگی التهاب زده یه ویروس جدیده که روی گوش یا حنجره اثر میزاره شربت فکسوفنادین بهش داد گفت التهابش ازبین بره شنواییش خوب میشه بهش دادم خداروشکر بعدازیک هفته خوب شد شربتش تا اخر بهش دادم
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خانمی که پاهاشون دردمیکنه گفتن بخصوص زانو گردو وزنیان ازهرکدام مساوی اسیاب کنین صبح وشب یک قاشق غذاخوری بخورین
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خانمایی که گفتن پا یا کمرشون یخ میکنه زنجفیل نصف قاشق چایخوری داخل یک استکان آب جوش بریزین یه بشقاب بزارید روسرش تا ولرم بشه بعد بخورید دوبار درروز بخورید یه بار صبح بعد ازصبحانه یک بارم شب یک ساعت قبل خواب
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خدمت دوست عزیزم که گفتن شوهرشون از خودشون ۲۰ سال بزرگترن خواهرم من یک داستانی رو بگم خدمتتون یکی از اقوامم شوهرش راننده ماشین سنگین بود ومردی با تعصبات الکی ودعوایی انقد بی حرمتی واذیت کردخانواده این خانوم رو زد تو گوش خواهرزنش ،برادرزنش وکتک زد چقد دادگاهی شدن آبروی خانواده زنش رو تو کوچشون برد نزدیک ۸ سال بیشتر نذاشت خانوادش رو ببینه گفته بود یا من یا خانوادت اون زن بدبخت هم سه تا بچه داشت یه مدت رفت که طلاق بگیره منتها نتونست از بچه هاش دل بکنه باز برگشت علاوه بر اون مادرشوهروجاریش هم خیلی آتیش سوزوندن چندسال از کل فامیل رونده شده بود یکبار از ترس شوهرش خودکشی کرد ما تو اقوام میگفتیم دیگه خداهم نمیتونه نجاتش بده تا اینکه سه سال پیش مرد باکامیونش باربرد یه شهر دیگه وتو ماشین سکته زد ومرد درکمال ناباوری آخرش چیشد اونهمه اذیت آزار حالا این خانوم باز به آغوش پدرومادرش برگشت کلی هم ثروت براش موند ۱۲ سال بیشتر تو یه زیرزمینی زندگی کرد با مادرشوهر حالا رفته یه سه طبقه شیک خریده وبهترین زندگی
منظورم اینه بسپار بخدا خودش جواب دل شکستت رو میده بعضی مردها انقد بی منطق وبیشعورهستند که کاری از دست هیچ مشاوریا حتی دعاوذکری برنمیاد فقط باید صبرکنی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه من سرزنشش کردم بهش گفتم اشتباه کرده گفتم اون برام یه برادر عزیز عصبی گفت
#داستان_زندگی 🌸🍃
عاطفه
مریم گفت
من مطمئنم مامانمم با اینموضوع مخالف نیست
شاکی گفتم
تو میتونی مادر یه بچه نهساله باشی؟
مریم گفت
چرا نتونم الانم بیشتر ساعات امیرعلی با منه مامانم که درگیر کارای مسجد
گفتم
این فرق داره تو برای اون بچه نامادری محسوب میشی
مریم گفت
هر کاری میکنم برای خوب بودن باهاش
متعجب نگاش میکردم که مریم خجالتزده گفت
البته اگه خودش قبول کنه شنیدم خیلی به خانمش وفادار
با حرص گفتم
لابد تو میخوای ازش خواستگاری کنی؟
مریم لب به دندون گرفت و گفت
نه بابا استغفرالله
گفتم
پس چه فکری داری؟
مریم لبخند زیر لبی زد و گفت
مامانم اگه بتونه به گوش خالهاش برسونه اون بیشک میتونه محمد و راضی کنه
متعجب گفتم
محمد؟
مریم اینبار بیپروا لبخند پررنگی زد سر تکون داد و گفت
اسمش محمد دیگه
انگشت اشاره به دندون گرفتم و گفتم
حیات کجا رفته دختر
مریم ریز ریز خندید و گفت
ببخشید
شوکه از احساس تازه شعله کشیده در وجود مریم برگشتم خونه
یکی از شاگردای عزیز درحال پرو لباس عروسش بود و عزیز هم مشغول برطرف کردن ایراداتش که رفتم داخل و گفتم
بهبه مبارکه
روحالله چهاردستوپا تندی اومد سمتم و گفت
دد آقا
فوری بغلش کردم بوسیدمش و گفتم
بگو آبجی آبجی عاطفه
روحالله با انگشتای کوچیکش روی صورتم ضربه زد و گفت
آته
خندیدم و گفتم
عزیز میبینین سعی داره اسم منو بگه
عزیز گوشهی دامن سفید پریدخت شاگردش رو سنجاق زد و گفت
تو که نبودی یه نامه برات اومده
عزیز بروی میز اشاره کرد و گفت
بازش نکردم
همونطور که روحالله بغلم بود رفتم سمت میز و گفتم
از کجا اومده ؟
عزیز جوابی نداد که نامه رو برداشتم و بازش کردم
اما با خواندن خط به خط او نامه هاجوواج موندم
تا روحالله نامه رو از دستم کشید عزیز پرسید
از طرف کی عاطفه ؟
بهتزده به عزیز نگاه کردم که پریدخت جای عزیز پرسید
چی شد عاطفه چیز بدی تو نامه نوشته بود؟
عزیز که تازه متوجه حالوروزم شده بود بلند شد اومد سمتم نامه رو قبل اینکه روحالله پاره کنه از دستش گرفت و گفت
چرا ماتت برده دختر ؟
چشامو با ناباوری رویهم فشردم و گفتم
وای عزیز بدبخت شدم
عزیز دوباره دستمالی سمتم گرفت و گفت
راهی که خودت انتخابش کردی پس حالا آبغوره گرفتنت برای چیه؟
اشکام و پاک کردم و گفتم
فکر نمیکردم به این زودی باشه فکر نمیکردم چنین جایی باشه
عزیز گفت
خدمت به خلق خدا عبادت اینجا و اونجا هم نداره
به عزیز نگاه کردم و گفتم
عزیز اصلا شما میدونید چقدر راهش از اینجا دور چند فرسخ
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
پیامبر(ص) فخر عالمین چون به حرب خیبر رفت ، چشم(علی علیه السلام) - آن چشمه شجاعت - درد می كرد و در میان صحابه نبود. رسول گفت : مبارز دارالاسلام كجاست كه كار حرب او سازد و دل عدو به قهر او گذارد؟ گفتند: او به درد چشم مبتلاست و رنج و بلا. خواجه صلی الله علیه و آله و سلم رایت به یكی از بزرگان صحابه داد و به حرب فرستاد. آن بزرگ برفت و بی فتح باز آمد. رایت به دیگری داد. او نیز بی ظفر بازگشت ، خیبر، حیدر می جست . حصار، مردكار می طلبید! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: لا عطین الرایه غدا رجلا یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله یعنی : فردایت رایت را به دست كسی دهم كه خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول او را دوست دارند و نگریزند و باز نگردد تا خیبر را نگشاید. منافقان گفتند: باری از علی فارغیم . دیگر روز مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم ، مرتضی علیه السلام را بخواند و گفت : تو را چه رسیده است ؟ گفت : درد چشم دارم . مرا كحل شفقت تو می باید. دیده ام دردمند است . سرمه راحت تو می طلبد. گفت : بیا كه آب دهن من شفای جمله دردهاست . خواجه صلی الله علیه و آله و سلم سر مبارك شاه مردان را در كنار گرفت و یك میل از لعاب دهن مبارك خود در چشم وی كشید. چون خواجه جهان ، نوش داروی امان از مكحله دهان در چشم امیر مؤمنان علیه السلام كشید، در حال صحت یافت ، رنج به راحت بدل شد.... پس خواجه صلی الله علیه و آله و سلم رایت به دست حیدر داد و به خیبر فرستاد (و فردا كه روز محشر است هم رایت دار او خواهد بود و امروز خلقان را به ولای او فرموده اند و فردا لوا به دست او خواهد بود. هر كه امروز به ولای او بود فردا زیر لوای او بود) القصه شاه مردان چون به نزدیك خیبر رسید، مرحب از حصن بیرون آمد و بر شاه مردان حمله كرد. شاه مردان ضربت وی را رد كرد و بر او ضربتی زد كه چون خیارش به دو نیم كرد. عامر بیرون آمد. بالای وی پنج گز بود. امیرالمؤمنین علیه السلام ضربت بر ساق پای وی زد - چنانكه آن ملعون از پای در آمد و بیفتاد و به لعنت خدای رسید. دیگران به هزیمت شدند. آورده اند كه بر بام حصار منجمی بود. هر كس بدانجا می رسید نام و نسبش معلوم می كرد و می گفت كه تو نه آنی . چون شاه مردان بدانجا رسید، نام و نسبش معلوم كرد و گفت : این است گیرنده خیبر و خود را از بالای حصار در افكند. شاه مردان وی را در هوا بگرفت و آهسته بر زمین نهاد، چنانكه آزرده نشد و اسلام بر وی عرضه كرد. منجم مسلمان شد. چون شاه مردان از كار منجم بپرداخت و آهنگ در خیبر كرد، علی در حق بود، آهنگ در باطل كرد، زلزله در وی افتاد. حلقه در بگرفت و چنان بجنبانید كه جمله حصار بلرزید، به قوت ربانی در حصار را از جای كند و چهل گام بینداخت . آورده اند كه چهل مرد خواستند كه آن در را باز گردانند، نتوانستند. حیدر آن در را به مردی بر كند و به آزاد مردی بینداخت و به جوانمردی بر دوش گرفت تا جمله صحابه بر وی بگذشتند یعنی : گذر همه بر من است كه : من اراد العلم فلیات الباب و اتوا البیوت من ابوابها یكی گفت : یا رسول ! تعجب می كنم از دست و دوش علی كه آن در را نگاه می دارد كه خلقان به وی می گذرند. خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : از دستش تعجب مكن . از پایش تعجب كن . نگاه كرد امیرالمؤمنین علیه السلام را دید در میان خندق در هوا ایستاده . خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : ای علی ! اگر نه آنست كه می ترسم كه طایفه ای در حق تو آن گویند كه در حق عیسای مریم گفتند، من امروز در حق تو آن گفتمی كه هر جا كه خاك قدم تو بودی ، گرفتندی و تبرك جستندی و لیكن ترا این بس است كه تو از من و من از توام . انت منی و انا منك ، نفسك نفسی و لحمك لحمی و دمك دمی .
داستان عارفان / کاظم مقدم
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽