eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا 🧡 نظر یک اقای محترم🌱👇🏻 سلام دست شما درد نکنه داداش شما قراره به مردم راه کار بدی و مشکل
✅ سلام راجب اون آقایی ک در جواب به اون خانومی که جواب سوال اون آقایی ک دخترشون مرده رو دادن و گفته بودن چرا سرزنش میکنی و فلان... اقای محترم شما هیچوقت نمیتونین یه دختر رو درک کنین!فقط قضیه رو از دید خودتون میبینین و نمیتونین احساس ظریفه یه دختر رو درک کنین منم خیانت پدرمو به مادرم دیدم اما بخاطر مادرم چیزی نگفتم چون دقیقا عین حرف اون خانم مامانم بابامو از فرش رسوند به عرش و وضع مالیشو از ۰ به ۱۰۰ رسوند و قطعااا براش سخته افتادنِ همچین اتفاقی!خورد میشه داغون میشه! من تا مدتها افسرده بودم و داداشمم ک کاملا موضوع رو میدونست با بابام صحبت نمیکرد ب خاطر من و مامانمم هربار میپرسید به طریقی دست به سرش کردم! فقط خدا میدونه که من چی کشیدم و چقدر روحم مرد تو اون روزا!و وقتی به خودم اومدم به خاطر مامانم همه چیو فراموش کردم و به حالت طبیعی برگشتم به سختیِ زیاد و با کمک پزشک و دوستام!تو هیچوقت درک نمیکنی این اتفاق چقدر میتونه سخت باشه واسه ی دختر اقای محترم😏 بخصوص اگه رابطه یه دختر با پدرش خوب باشه و به هم دیگه وابسته باشن و علاقه شدیدی داشته باشن مثل منو پدرم. و این دخترِ بیچاره هم عشقشو از دست داده که این اتفاق به تنهایی خودش خیلیییییی سخته و هم اینکه خیانتِ پدرشو دیده و اینجور مواقع دخترا احساس بی ارزشی میکنن. کاشکی شما اقایون دست از این کارا بردارید یا وقتی که نمیتونید به ی نفر وفادار بمونید ازدواج نکنید!و خانما هم تن به این کارا ندن لطفا😕 به قول یه بنده خدایی اگه زن ها به یکدیگر وفا دار بودند راه خیانت مردا بسته میشد... و خدا و پیغمبر نگفتن برو ۴ تا زن بگیر و کیفشو کن😐گفتن وقتی زنت کاملا راضی بود برو یه زن دیگه بگیر شماها قطعا مجازات میشید سرِ این کاراتون مثل این اقا که خدا در جواب کارش دخترشو ازش گرفت!نمیدونم چرا وقتی زندگیتون خوبه خودتونو به دردسر و بیچارگی میندازین! درکل این حرفایی که شما زدین روشن فکری نیست و بهتره شما آقایون یکم خودتونو اصلاح کنین و از همه دید قضیه رو نگاه کنین و یکم درکتونو ببرین بالا که وقتی یه خانم از همه نظر خوبه و مشکلی نداره نباید باهاش اینکارو بکنید! 💚💚💚💚💚 سلام راجع ب اون آقایی میخوام صحبت کنم ک گفتن کار اون آقا اشتباه نبوده فکر میکنم ایشون اصلا از عواطف و احساسات لطیف خانمها خبر ندارند چرا همیشه فکر میکنید حق با شماست این آقا کارش اشتباه بوده ب طور پنهانی ازدواج مجدد کردن اگر حرف از خدا و پیغمبر میزنید ایشون فرمودند ک با رضایت همسر اول اینکار رو انجام بدین و عدالت رو بین آنها رعایت کنید بعد هم چرا وقتی دلتون برای خانمی میسوزه ،نمیتونید بدون چشمداشت و برای رضای خدا کمکشون کنید حتما باید ب صورت شرعی یا غیر شرعی با ایشون در ارتباط باشید🤔 لطفا یکم دیدگاهتون رو نسبت ب خانمها و کارهایی ک ب خیال خودتون دلسوزانه انجام میدید عوض کنید . اول رضای خدا رو در نظر داشته باشید ب احساسات همسر و بچه هاتون توجه کنید و دلتون اول برای زندگی خودتون بسوزه و همسری ک در همه ی مراحل زندگی پا ب پای شما اومده و ب شما اعتماد کرده. حق یارتون. 💚💚💚💚💚 سلام در جواب اون آقایی که میگن طرف کار غیر عرف و شرع نکرده که زن دوم گرفته.... آقای محترم گاهی وقتا انصافم خوب چیزیه...ما آدما عادت کردیم هر چیزی از دستورات خدا و پیغمبر به نفعمون باشه قبول میکنیم....شما یه لحظه خودتو جای اون خانمی که متوجه شده همسرش بهش خیانت کرده بزار ....اصن درک نمیکنی چه برسه بخوای خودتو جای اون بزاری ....اگه ما فرض رو بر این بزاریم که خدا واسه زن هم ازدواج دوم و سوم میزاشت...آیا شما میتونستی قبول کنی همسرت با کس دیگه ای باشه؟!مسلمااا نهههه... خیانت به این نیس که صیغه یا عقد نکرده باشه بعد باهم باشن و... بلکه وقتی نفر دومی در کار هست ینی خیانت حتی اگه شما به کس دیگه ای به غیراز همسرت فکر کنی هم خیانت محسوب میشه....شما با اون دختر بیچاره ای که به امید خوشبخت شدن با شما باهاش ازدواج میکنید مگه یسری تعهد نمیدید .....پس وقتی خیانت میکنی ینی زدی زیر همه چی ینی به قولت عمل نکردی....آیا توی دین ما این عمل مورد ستایش قرار گرفته....وقتی خیانت میکنی و دل زنتو میشکنی....این کار گناه نیست....واقعااااا جای تاسف داره واسه چنین آدم هایی که این طرز فکر رو دارن اولشم گفتم ما آدما هر چی به نفعمون باشه از دین و پیامبرا قبول میکنیم..... ایهاالناس دین ندارید به جهنم ولی انسانیت که دارید....تو نمیخواد دلت واس کس دیگه ای بسوزه ...همین که آرامش واس زن و بچت فراهم کنی از کمک رسوندن به یه زن دیگه خیلییییی ثوابش بیشتر هست...(من طرف حسابم اون آقایی بود که گفتن کار خلاف شرع و عرف نبوده...) موفق باشید🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هفتم یه سال دیگه هم گذشت، میدونستم سربازیش تموم شده اما بازم خبری ازش نشد جنگ هم تموم نشده بو
قرص برنج برداشتم تا خودکشی کنم، میخواستم بخورمشون که سودابه اومد تا دید میخوام خودمو بکشم افتاد روم تا خوردم کتکم زد، بعد رفت جریانو به مامان بابام گفت اونا خیلی ترسیدن، بابام بهم گفت خواستگار راه نمیده ولی منم باید رفتار طبیعی داشته باشم قبول کردم، انقدر عاشق رضا بودم که حاضر بودم تا آخر عمر با همون خاطرات کم و کوچیک زندگی کنم دیگه از اون موقع فقط و فقط با یاد رضا سر میکردم و زندگی برام مفهومی نداشت سال ۶۳ برای سودابه خواستگار اومد و ازدواج کرد، دیگه تو خونه تنها شده بودم بابام گفت یه هنر یاد بگیرم تا سرم گرم باشه، منم رفتم از همسایه سودابه که خیاطی داشت، دوخت و دوز یاد گرفتم. سودابه همون سال اول حامله شد و یه پسر زایید، انقدر التماسش کردم تا قبول کرد اسم پسرشو رضا بزاره دیگه دین و دنیام شد پسر سودابه، صبح تا شب میاوردمش پیش خودم، انگار تو صورتش رضا رو میدیدم.. خلاصه جنگ تموم شد اما ما برنگشتیم تهران، چون تو اون همه سال از رضا خبری نشده بود منم باور کرده بودم شهید شد، فقط تو خیالم باهاش زندگی میکردم، انقدر دوستش داشتم که با وجود گذشت چندین سال فراموشش نکرده بودم چند بار دیگه هم خواستگار برام پیدا شد ولی ردشون کردم دیگه زندگی عادی داشتم تا سال ۷۷ که سودابه و شوهرش تصمیم گرفتن زندگیشونو ببرن تهران، ما هم که عجیب وابسته رضا بودیم دوباره تصمیم به برگشتن گرفتیم اسباب کشی کردیم تهران، بابام خونه قبلیمونو فروخت و توی طرشت یه خونه گرفت سودابه و شوهرشم نزدیک ما خونه اجاره کردن با برگشتنمون به تهران دوباره حال و هوای عشق قدیمم اومد تو سرم هنوز مجرد بودم، با خدای خودم عهد کرده بودم مجرد بمونم و در عوض تو آخرت به رضا برسم اما خیلی دلم میخواست یبار دیگه کوچمونو ببینم، دلم میخواست اون جایی که با رضا حرف میزدم ببینم بخاطر همین یه روز بدون اینکه به بقیه بگم حرکت کردم سمت محله قدیممون وقتی رسیدم دیدم اسم کوچه عوض شده اسمشو فامیلی رضا اینا گذاشته بودن رفتم جلو دست کشیدم به تابلوی سر کوچه و شروع کردم به گریه کردن گفتم پس فامیلی رضای من شده اسم کوچه! پس راست میگفتن عشقم شهید شده.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ بسم الله الرحمن الرحیم سلام به ادمین و همه اعضا کانال خانمی ۴۲ساله هستم ۱۰سال میشه جدا شدم البته خداروشکر بچه ای ندارم خواستم به همه بگم موقع ازدواج هرکی هر تیپی دوست دارین ازدواج کنین به خودتون نگین درستش میکنم با برادرهمسایمون ازدواج کردم دختر تقریبا مذهبی چادری اهل واجبات اینو نه تنها بهش دوران نامزدی تکرار کردم حتی اگه نمی گفتم چون باخواهرزاده هاش دوستهای صمیمی بودم احتیاج نبود بهش بگم چون خواهرزادهاش میدونستن چه تیپ ادم هستم ومیگفتن بارها بهش گفتیم بااینکه مجرد بود و ظاهر متوسطی داشتم اما بااینکه این آقا ی بچه داشت ازدواج کردم چون فکر میکردم همینکه بازن مومن میخواد ازدواج کنه و خوب خانوادشومیشناسم کافیه البته خودش تو کرج زندگی میکرد چون پدرنداشتم ی برادر گفتم درسته بچه داره خیالم راحت خانواده خوبین طلاقی تو کارم نیست رفتم سرزندگیم عقدوعروسی یکی شد چون از گناه خوشم نمیومد مجلسی کوچکی گرفتم تموم رفتیم کرج اما اون آدمی که دوران نامزدی دیدم کلا عوض شد ازروزاول زندگی حرف شنیدم توهم میزد گفتم اشکال نداره شاید خستست اما توهماتش کم نبود روزبه روز بیشتر طوری که دست بزن پیداشد من چیزی نمی دیدم بخانوادم نگفتم می گفتم خوب میشه فهمیدم تریاک میشه اما هرچی می پرسیدم توهم مربوط به تریاک نیست اما صبر کردم ازطرفی هم بچه اش کلاس دوم بود مدام اذیت میکرد مونده بودم چکارکنم تنها راه محبت بلد بودم بچه خوب شد بعدچندماه طوری که مامان صدام میزد حتی وقتی پدرش منومیزد با پدرش دعوا میکرد اما این مرد خوب نمی شد التماسش کردم گفتم کاری به تریاکت ندارم بگو مشکلت بامن چیه گفت از حجابت خوشم نمیاد گفتم جلونامحرمه از اول گفتم گفت تو خونه تو جمع زنانه عالی اما دوستم برادرم یاتوخیابون حجاب داری قیافت فرق میکنه دوست ندارم گفتم چکارکنم میگفت باید همه جا مثل هم باشی میگفت فکرکردم میارمت کرج میتونم درستت کنم نمیدونستم چکارکنم روزبه روز بدتر ی بار رفتیم پارک تو پارک به همه گفت شما رفتین جهنم این زن فقط میره بهشت بهم گفت تا حجاب داری توخیابون دیگه بیرون نمیریم باهم انقدر کتک میزد که خسته شدم حتی دیگه خرجی خونه هم نمیدادبااینکه حقوق خوبی داشت بقیه روزشم بادوستاش بود خسته شدم بهش گفتم چادردرمیارم اما بامانتوبلندوپوشیده گفت نه میخوام قیافه خونه رو بیرون داشته باشی هرکاری کردم نمیتونستم من از روز اول بهش گفته بود حجاب جلونامحرم برام مهمه تااینکه به حدی منوزد کمرم دچار مشکل شد رفتم شهر خودم کرمانشاه به مادرم گفتم مریضم میدونستن خسیسه اما دست بزن نمی دونست دکتر رفتم فهمید چه مشکلی دارم موندم خونه مادرم قهر مادرم بهش گفت طلاقش بده منم دیگه خیلی ازش می ترسیدم مهریمو بخشیدم بشرط طلاق اما چندبار اومد دنبالم التماس کرد از طلاق خوشم نمیومد توفکربرگشت بودم تااینکه یکی از دوستام بهم خبرداد بای خانم متاهل دوست شده البته قبلا ازش خیانت دیده بودم اما می گفتم اشتباه میکنم بهش زنگ زدم قسمش دادم ی بار تو زندگی بهم دروغ نگه گفت آره قرار اون طلاق بگیره منم توروطلاق بدم باهم ازدواج کنیم گفتم پس چرا میخوای برگردم گفت اگه ظاهرت مثل این بشه تورو میخوام فهمیدم ظاهریه که من اصلا قبول ندارم جلو ی مرد داشته باشم فهمیدم برگشتنم اشتباهه طلاق گرفتم اینم بگم تو زندگی و کتکهایی که خوردم اذیتهاش ی بار بهش بی احترامی نکردم ی بار حرف بدنزدم حتی دوره طلاق هیچ عذاب وجدان نداشتم خودش روز طلاق بهم گفت چوب خدا صدا نداره ای کاش بهم بی احترامی میکردی بهش گفتم باشه ی کم ازپول مهریمو بده گفت طلاقت نمیدم منم بیخیال شدم طلاق گرفتم الان بعد این همه سال هنوز نتونستم به هیج مردی اعتماد کنم البته مادرم هم ی زن غیرتی هستش وتعصبی نمی ذاره تنها تاسرکوچه برم بازم خداروشکر خانواده خوبی دارم الان حافظ قرآنم خواهش میکنم ازدواج کردید طرف مقابل باحرف خودش بخواین نگین درستش میکنم چون ی عمر مدیون میشین التماس دعا یاعلی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🧡 سلام ،ممنون میشم پیام منم بزارید من دختری ۲۱ ساله ام که یه ساله ازدواج کردم ،خیلی دلم
❤️ دخترم تلاوت و حفظ قرآن در ذات خودش بسیار ارزشمند و مورد سفارش پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام هست شما اگر شروع به حفظ قرآن کنی چیزهائی بدست میاری خیلی بهتر از شاغل شدن در واقع وارد عالم دیگه ای میشی که همه این دنیا برات حقیر و بی ارزش میشه دخترم قرآن رو ابزاری برای کسب شغل قرار نده قرآن رو برای رضایت پروردگار بخوان نه برای پیدا کردن شغل ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون شخصی که تمرکز نداشتن واسه خوندن آزمون نمونه... من الان دوازدهم هستم و وقتی نهم بودم به خاطر دوستام که شرکت کردن منم شرکت کردم.....من درسم خوب بود و هست واسه آزمون هم کتاب گرفتیم با دوستام بخونیم ولی من همش نا امید بودم وقت میزاشتم بخونم ولی درست درسا رو نمی خوندم و فقط،به فکر تموم کردن بودن و خیلی استرس داشتم برا همین باعث میشد نتونم تمرکز کنم چون برا منم قبولی خیلی مهم بود و فک میکردم برا قبولی دانشگاه حتمن باید مدارس برتر باشم ولی بعدا فهمیدم اصن مدرسه مهم نیس و خود دانش آموز مهم هس و مدارس خاص خیلی با مدارس عادی فرقی ندارن... برا تمرکز سعی کن بری جاهای خلوت درس بخونی و توی شلوغی نباشی....اصلا استرس نداشته باش که تمرکزت رو از بین نبره ...وقتی یسری افکار اومد توی ذهنت و نتونستی کنار بذاریشون اونارو روی برگه بنویس و بگو بعد درسم بهشون فک میکنم....تا دیدی حواست پرت شد خودتو دعوا کن یا تنبیه کن و.... اگه سوالی داشتی میتونی از ادمین آیدیم رو بگیری موفق باشی ❤️❤️❤️❤️ دختر خانمی که پدرشون واجبات دینی رو انجام نمیدن و کفر هم میکنن اولا خداوند رو بسیار شاکر باشید که از چنین پدری چنین فرزند مومنی بوجود آمده ثانیا به هیچ وجه امر به معروف و نهی از منکر نکنید که فایده ندارد تنها کار و بهترین کاری که شما میتوانید انجام دهید همان دعا بدرگاه خداوند یکتاست که بعد از نماز با دل پاک و نیت خالص از خداوند بخواهید پدرتان را براه راست هدایت و عاقبت بخیر کند انشاءالله که مستجاب باشد 💚💚💚💚💚 سلام به اون خانمی که میگن باباشون واجبات رو انجام نمیده و کفر میگه بگید: تنها نیستی‌. بابای منم همینه گاهی اوقات اعصابم خورد میشه بهش میگم تو که سواد نداری حرف نزن اما سریع پشیمون میشم که چرا بهش اینجوری گفتم. نمیخواد نگرانش باشی هرکسی رو تو قبر خودش میخوابونن. تو بهش بی احترامی نکن و سعی کن خودت هر روز با ایمان تر بشی. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام به همه وممنون از کانال خوبتون همش پراز تجربه س ولی منم غیر از اینکه کار اون آقا را رد میکنم خوب اون خانم هم نباید قبول میکرده همسر ایشون بشه که این اتفاقای تلخ بیفته به قول اون عزیز ما خانما وقتی پشت هم نیستیم وبرای ی شوهر اینطوری میکنیم اوضاع بهتر از این نمیشه 💚💚💚💚💚 سلام🌱 در جواب خانمی ک پدرشون کفر میگن... تقریبا درکت میکنم عزیز دایی منم همینجورین... سعی کن دعوا و جدل نکنی... میتونی گاهی در قالب بحث های مذهبی باهاشون صحبت کنی با دلایل و استدلال های منطقی... اگر هم دیدی تاثیری نداره که بیخی لکم دینکم ولی الدین احترامشون رو نگه دار و بحث هم نکن💚 اماااا یکی از دوستان در جواب همین خانم یه جمله گفتن که واقعااا حال منو بد کردن خانم محترم ینی چی ک بمیره راحت شی؟؟؟؟؟؟؟ پدرشونه بدترین انسان عالم هم ک باشن ایشون بــاید احترامشونو نگه دارن اگه واقعا ادعای مذهبی بودنتونه خدا چن جای قرآن گفته احترام ب پدر و مادر واجبه؟؟؟؟ اون پدر شاید کفر بگه شاید مڋهبی نباشه ولی برای اون خانم زحمت کشیدن تلاش کردن کار کردن زحمت کشیدن ک این خانم ب ثمر رسیده ک الان بفرمایند بمیره راحت شی؟؟!!! متاسفم... امیدوارم ب خودتون بیاید... در پناه حق💚 💚💚💚💚💚 در جواب اقایی ک گفته اون دخترخانوم مرحومه چرا واسه ازدواج مجدد پدرش خودکشی کرده و... و از نظرش ازدواج مجدد موردی نداره مودب خیلی نمیتونم حرف بزنم ولی امثال شما... از خدا پیغمبرش فقط همینو از حفظ شدین ک تا ۴تا زن حلاله همین خدا گفته از گل نازکتر ب زنت نگو گفته مثل گل ازش مراقبت کن زنت دست تو امانته گفته اگر خواستی زن دیگه بگیری باید عدالت ۱۰۰ درصدی رعایت شه ، ک در اصل هیچوقت این عدالت رعایت نمیشه و ب خودی خود مسئله ازدواج مجدد کنسل میشه اگه عرضه دارین با یکی ازدواج کنین و همونو خوشبخت کنین همون یکیو خوشبخت کنین خدا بهشتو بهتون میده نمیخواد پی بقیه ثوابا بگردین واقعا بعضیاتون لیاقت زن پاک و نجیب ندارین ، خوشی میزنه زیر دلتون عقلتون از کار میفته لیاقتتون همون زنا و دخترای خیابونه ک روزی با یکین نه زنای پاک و نجیبتون 💚💚💚💚💚 در تائید مطالب خانمی که ده سال قبل جدا شده در تعالیم اسلامی همه جا تاکید بر تعقل و استفاده از عقل بوده و عقل همه جا راهگشا و مانع از بروز ضرر و زیان و آسیب های گوناگون بوده و هست تنها جائی که عقل در درجه دوم و احساسات و عواطف اولویت اول هست مسئله ازدواج و بویژه ازدواج خانمهاست خانمها ابتدا باید به قلب و دل و احساس خود رجوع کنند و ببینند نسبت به خواستگار خود چه احساسی دارند آیا ایشان را بطور کامل پسندیده و قبول کرده اند ؟ آیا نسبت به او احساس خوبی دارند ؟ آیا می‌توانند او را دوست بدارند ؟ بقول معروف آیا از او خوششان می‌آید یا نه ؟ اگر جواب همه این سئوال ها و سئوالات مشابه مثبت بود آنگاه با مراجعه به عقل و سایر آگاهی های لازم جوانب امر را بررسی کنند همانطور که این خانم محترم اشاره کردند عدم مقبولیت اولیه مشکل ساز خواهد بود و امید به بهتر شدن شرایط یا عوض شدن خواستگار و یا دلسوزی برای او چیزی را عوض نمیکند حتی اگر خواستگار شما عاشق دلباخته شما بوده و در ادعای خود صادق هم باشد فرقی نمیکند و بلکه عشق یکطرفه بسیار بدتر از آنست که فکرش را بکنید 💚💚💚💚💚 سلام خسته نباشید خدمت خانمی که قصد حفظ قرآن داشتن. ببین عزیزم شما قبل از هرچیز به معنویات این کار بسیار پسندیده فکر کن. من خودم وقتی شروع به حفظ کردم انقدر برکات زیاد و فراوان تو زندگیم دیدم که تمامی نداره. ینی من خودم قشنگ این الطاف از طرف خداوند حس میکردم و هرچی جلوتر میرفتم چیز های بهتری میدیدم. بعداز آون هم بله شما میتونید با حفظ قرآن و دادن چندتا آزمون لیسانس علوم قرآنی بگیرید و تا دکتری هم برید. من اطراف دیدم مسانی که اینکارو کردن و بله با گرفتن مدرک دکتری میتونید استاد هم بشید ان شالله. برای منم دعا کنید🙏🌹 💚💚💚💚💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هشتم قرص برنج برداشتم تا خودکشی کنم، میخواستم بخورمشون که سودابه اومد تا دید میخوام خودمو بکشم
چسبیدم به تابلو و تا تونستم اشک ریختم، شونه هام میلرزید و گلوم خشک شده بود یهو یکی سلام داد، سرمو بلند کردم و دیدم رخشنده خانم همسایه قدیممونه زود بغلش کردم خیلی از دیدن هم خوشحال شدیم، از حال و احوال مامان بابام پرسید گفتم خوبن تعارف کرد برم خونش اما قبول نکردم گفتم باید برم خونه واقعا هم میخواستم برگردم خونه، طاقت نداشتم برم کوچه قرارامونو ببینم قلبم درد گرفته بود گفت دختر شما کجا رفتید؟ انگار آب شدید و رفتید تو زمین؟ مادر تو دلیو اسیر خودت کردی و رفتی؟ نگفتی چه بلایی سر اون پسر عاشق میاد؟ دیگه طاقت نیاوردم شروع کردم بلند بلند گریه کردن گفتم اون که رفت به راه حق، منم که سوختم و جزغاله شدم منم که شب و روزم شد یه اسم و یه صدا گفت کجا رفت مادر؟ اون که کل زندگیش خلاصه شد تو یه اتاق و یه کاغذ و خودکار.. تعجب کردم گفتم کیو میگی رخشنده خانم؟ من درباره رضا دارم حرف میزنم اونم گفت منم رضا رو میگم دیگه مگه چندتا جوونه عاشق توی محل بود که این همه سال رو عشقش وایسه دستشو گرفتم و گفتم یعنی چی؟ مگه رضا شهید نشده؟ گفت نه خدا نکنه جبهه رفت جانباز شد اما شهید نشد تابلو رو نشون دادم و گفتم پس چرا اسم کوچه فامیلی اوناست؟ گفت نه دخترم سه تا داداشاش شهید شدن خودش جانباز شده قلبم تنم مغزم همه قفل کردن... وای که چه حالی داشتم اشک امونم نمیداد فکم میلرزید دستمو گرفت گفت خوبی صفیه جون؟ گفتم الان کجاست؟ گفت خونشونه گفتم مطمئنی؟ گفت آره اصلا از اونجا بیرون نمیاد خیلی خواستن خونشونو بفروشن گفت نه که نه، اونجا موند تا تو پیدات بشه محکم بوسیدمش و دوییدم سمت خونشون، میدویدم و اشک میریختم، تا رسیدم و زنگ زدم داد زدم رضا درو باز کن صفیه ام درو باز کن.. چند دقیقه بعد در باز شد و رضای من عشق همیشگی من با یه دست از بازو قطع شده جلوم وایساد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
وقتی بهشت عزوجل اختراع شد حوا که لب گشود عسل اختراع شد   آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت تا هاله ای به دور زحل اختراع شد   آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت نزدیک ظهر بود … غزل اختراع شد   آدم که سعی کرد کمی منضبط شود مفعول و فاعلات و فعل اختراع شد   «یک دست جام باده و یک دست زلف یار» اینگونه بود ها…! که بغل اختراع شد  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🧡 سلام وقتتون بخیر میشه لطفا پیاممو بزارید 🙏🌷من روی ران پام یه لکه تیره (حالت قهوه ای) هست مادرم میگه از بچگی مثل حساسیت گرما زدم بعد حالت دون دون هم روش بود ولی کم شد ولی الان حس میکنم بزرگ که شدم با کشیدگی پوستم خودش هم کشیده بیشتر شده دکتر هم رفتم گفت چیزی نیست مشکلی نداره، ولی دکتر خوب نمیشناختم، روشی نیست که کمرنگ بشه یا بره. خیلی ممنون از کانال خوب و پاسخ ها ❤️❤️❤️❤️❤️. سلام پسر من خیلی تپله وهمش دوست داره بخوره کسی می دونه چهچیزهایی اشتها رو کاهش می ده وچه چیزهایی واقعا چربی سوز هست ممنون می شم جواب بدین ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام وقت بخیر 🌹🌹 تورخدا حتما پی ام بزارید کانال جواب،راهنمایی دوستان خیلی خیلی نیاز دارم من واسه یه کاری تو فاصله ده روز دوتا استخاره گرفتم (یه خانم بدون هزینه ای تو گوشی برام استخاره گرفتن)اولی خیلی خوب اومد دومی بد دوباره بعد یه مدت استخاره گرفتم بد اومد با یه حاج اقایی صحبت کردم گفتن واسه هرکاری لازم نیست استخاره بگیرید حالا شما تورخدا راهنمایی کنید من چیکار کنم کارمو انجام بدم؟؟؟؟ خانم هایی ک شوهرشون طلبه هستن لطفا برام بپرسید راهنمایی کنید🌺🌺🌺این کار کل زندگیم تغییر میده نگرانم اشفته شدم . مرسی از همگی🌹🌹🌹 ❤️❤️❤️❤️ سلام به همگی. من یه سوال برام پیش اومده اگه میشه راهنمایی کنید. من شغلم آزاده یعنی تزئینات ساختمون هست بعضی ها هستن میرن معمار و پیمانکار وکسایی که تو کار ساختمون هستن میبینن بهشون میگن صاحبخونه ها رو بفرستین پیش ما. یه جورایی کار براشون جور میکنن بعضی ها هم یه مبلغ پولی هم بهشون میدن. حالا سوال من اینه که آیا خدا ناراحت نمیشه که ما بجای اینکه از خودش درخواست کنیم بریم پیش بنده‌اش یا به قول دیگه خدا رو ول کنیم بریم پیش بنده خدا. بعد تکلیف این پولی که بعضیا میدن که کار براشون بیاد چیه این کار حرامه؟ رشوه حساب میشه؟ چجوریه؟ ممنون از همگی ایدی ادمین 👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
@azsargozashteha @ranjkeshideha @hezarrahenarafte مجموعه کانالهای ما👆🏻❤️ لطفا همگی در هر سه کانال عضو باشید سوالات شما به صورت تصادفی در یکی از کانالها قرار میگیرد ❌❌❌❌❌❌❌❌ ادمین کانال اول 🌹: خانم حبیبه 💚 ادمین کانال دوم و سوم 🌹:خانم ستاره از همراهیتون سپاسگذاریم 🙏🏻
🌱 سلام من هفته پیش با همسرم رفته بودیم خرید، خانمم رفت داخل مغازه که مرغ و... بخره منم منتظر بودم بیاد بیرون یه خانم میانسال که مثل مادرم بودن خیلی شیک و مرتب چادر هم پوشیده بودن رفتن داخل مغازه بعد خانمم اومد بیرون خریدها رو داد به من که نگه دارم یهو دیدم اون آقا سر اون خانم داد و بیداد میکنه که برو بیرون، اون خانم هم با چشمای اشکی به سرعت اونجا رو ترک کرد از اون آقا پرسیدم چی شده گفتن که میگفت یه مرغ قرض بده فردا پولشو برات میارم کل بازار با خانومم گشتیم دنبالش دوییدم همه ی خریدای خودمون رو دادیم بهش اولش قبول نکرد میگفت نیازی ندارم اما بعد از اصرار ما قبول کرد گفت الهی خیر ببینی مادرجان و با گوشه چادرش اشک چشمش رو پاک کرد ماهم دوباره خرید کردیم اون خانم با همون وسایل برامون ناهار درست کرد مهمون داشتن نهارو باهم بودیم خانومم هنوزم بهشون کمک میکنه. کاش بدون هیچ توقعی به هم نوع خودمون کمک کنیم❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۱۸🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052689.mp3
1.56M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۱۸🌹 @azsargozashteha💚