eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
169.5هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره و ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۳۵۹🌼 @azsargozashteha💜
2648846.mp3
3.56M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره و ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۳۵۹🌼 @azsargozashteha💜
🌱 بسته شدن زبان و رفتار با محبت دعای زیر را نوشته و بر روی آن یک سنگ سنگین قراردهید زبان آن شخص بسته می شود و با شما با محبت رفتار می کند « یا معشَرَ الجِنِّ وَ اَلاِنسِ اِنَ استَطعتِمُ اَن تَنفَذوا مِن اَقطارِ السَمواتِ وَ الاَرضُ فَانفَذوا لا تَنفَذون اِلّا بِسُلطان لسان فلان بن فلان علی حب فلان بن فلان» توجه : اول اسم طرف و مادرش و بعد اسم خودت و مادرت را بنویسید منابع: هزارویک ختم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 یه مورد حاد اورژانسی داریم، یکی‌از آشناها جوانی است بیمار شده تازه بردن دکتر آزمایش
🌻🍃 یه سوال دیگه داشتم اونم اینکه دختر من رشته علوم انسانی است تو گروه کسی میتونه کتاب تست اگه دارن اطلاع بدن وضع مالی خوبی نداریم برای کنکور سال دهم یازدهم و دوازدهم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام وخداقوت برا از بین بردن میخچه تجربه خودم میگم من هر چه محلول گرفتم وزدم اصلا جواب نداد به من پیشنهاد شیره درخت استبرق(خرگ ) دادن به محض اینکه استفاده کردم آب روی آتش بود سریع خوب شد خرگ هم نوعی درخت خود رو مناطق گرمسیری هست که شیره اش می تونی از عطاری ها خرید کنی. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام حبیبه جان اینو برای خانومی که تو مشهد چادر جنس خوب با قیمت مناسب میخواد لطف کنید بزارید ممنون میشم با سلام همراهان گرامی برای خرید حضوری میتوانید به شعبه vip ما به ادرس: 👇👇👇 🌏 مشهدمقدس- بازار رضا - از طرف فلکه آب بازار دوم-بالای بانک تجارت -حجاب بنی فاطمی مراجعه نمایید. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای خانمی ک دنبال ک مرکزخریدتومشهدبودن👇👇👇 17شهریور،بعدبازاررضامشهد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی که همسرشون میخوادتویکی ازشهرک های اهوازمغازه میوه وتره باربزنه عزیزم من اهوازی هستم هوای اهوازخیلی گرم شده باچشم خودم دیدم افرادی که مغازه میوه وتره باردارندبعدیه مدت مغازه روجمع کردندوضررکردند ولی سوپرمارکتی میتونیدبازکنیدالان دوس خودم مغازه لوازم آرایشی داشت دیدمحصولاتش داره فاسدمیشه جمع کرد زدتوکارلباس دیدزیادسودنمی کنه ولی الحمدلله سوپرمارکت که بازکردتونست ی پرایدکارکرده بخر، راضی هس 🧿🧿🧿 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 با سلام خدمت ادمین عزیز ودوستان خوبم عزیزان انشاالله ما این هفته عازم مشهد هستیم ولی متاسفانه هر جا زنگ می زنیم پرشده خواستم ببینم شما جایی سراغ دارید برای اقامت که هزینه اقامتش مناسب باشه؟ و اینکه برای خرید پوشاک زنانه وبچه گانه با قیمت مناسب کجای مشهد سراغ دارین؟ پیشاپیش ممنون از پاسخگوییتون 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خسته نباشید به ادمین خوب و زحمت کش بیزحمت اورژانسی بذارید راجب اون خانم که گفتند آندومتریوز داره درگیرش زیاد بود منم علائم شما داشتم درگیرم به مقعدم ورگهای سیاتیک و عصبم و روده هام حتی لوله سمت راستم هم برداشتند بعداز عمل هم خداروشکر بهترم یه دکتر تو تهران هست خیلی دکتر خوب و عالی هستش اگر شرایطش رو دارید بیاید تهران بیاید پی وی من تا آدرس و شماره دکتر رو بهتون بدم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#مسافر_بهشت ❤️ . آیت‎الله آقا مجتبی تهرانی: شهید صیاد، یک شخصیت والا و خالص و نورانی بود.درحالی‎ک
❤️ . هر روز صبح نیم ساعت تا سه ربع وقت می گذاشت برا ی بچه ها نماز شبش را که می خوند ، تا صبح بیدار می ماند، ما را هم برای نماز بیدار می کرد بعد از نماز با بچه ها ورزش می کردیم و نهایتاً می رفت سر کارهر روز صبح نیم ساعت تا سه ربع وقت می گذاشت برا ی بچه ها بهشان می گفت درباره هر چه که دوست دارید حرف بزنید. به اطاعت از پدر و مادر، بسیار مقید بود و نسبت به مادر احترام فوق العاده ای قائل بود مادر شهید: :علی به اطاعت از پدر و مادر، بسیار مقید بود و نسبت به مادر احترام فوق العاده ای قائل بود. می گفت: «خجالت می کشم، خیلی در حق خانواده ام کوتاهی کردم کمتر پدری کرده ام، فرصتش کم بود وگرنه خیلی دلم می خواست...» یک روز در زدند پیک نامه آورده بود قلبم ریخت که نکند شهید شده باشد پاکت را باز کردم، دیدم یک انگشتر عقیق برایم فرستاده و روی یه برگه هم نوشته بود: به پاس صبرها و تحمل های تو. سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد علمی ایشان شکارچی بود یکی از دوستان طلبه: ایشان شکارچی بود و سخنان تک تک عالمان ربانی و بزرگان و شخصیت ها را، هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ معنوی، شکار می کرد. نه تنها در حوزه مسائل اسلامی که در حوزه های مختلف، مطالعه داشتند. به کتاب های شهید مطهری، تفاسیر مختلف قرآن و زندگی و سیره ائمه معصومین (علیه السلام) خیلی علاقه داشتند. هرگز وقتشان را هدر نمی دادند. به دو موضوع خیلی تمایل نشان می دادند. یکی ریاضی بود و یکی هم زبان انگلیسی که چون در آمریکا دوره عالی نظامی را گذرانده بودند، به آن خیلی مسلط بودند. علاقه عجیبی به علوم داشتند. ایشان شاگرد اول دوره تخصصی "هواسنجی لجستیک"دانشگاه امریکا بودند. برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشت یادداشتها و دستنوشته های باقیمانده از وی از برنامه ریزی های روزانه وی برای زندگی فردی و سازمانی حکایت می کند. مدل برنامه ریزی ای که بسیار دقیق بوده و دقیقه های زندگی روزانه را در کنترل خود دارد؛ کاملاً منطبق با آموزشهای نظامی فراگرفته شده در دانشکده افسری (برنامه سین) که تا پایان عمر شهید استمرار داشته است. و مهمتر اینکه یادداشتهای فوق نشان می دهد که وی برای ورود به هر برنامه ای، قبلاً فکر کرده و سناریوهایی را در ذهن خود مرور کرده است. ایشان برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشتند. در زمان جنگ این مساله نمود پیدا می کرد به صورتی که ایشان ساعات روز را تقسیم بندی کرده بود مثلا برای نماز، تعقیبات نماز، دعا، ورزش، صبحانه، تماس با افراد، تجلیل از افراد، تذکر به افراد و سایر امور برنامه داشتند و ساعات مشخصی را تعیین کرده بودند.ایشان برای صحبت کردن هم برنامه داشت یعنی اینکه چه بگوید؟ چگونه بگوید؟ چرا بگوید؟ سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد ولایتمداری اطاعت از امر امام خمینی(ره) موقعی حضرت امام(ره) او را به حضور طلبیدند و دستور اکید دادند که شمال غرب کشور ناامن است و فقط شما می توانید امنیت آنجا را برقرار کنید. صیاد هم بلافاصله در خانه خود ستادی تشکیل دادند و افراد مورد اعتماد را برای اجرای امر امام(ره) انتخاب کرد. ضمن اینکه او بعد از کناره گیری از فرماندهی نیروی زمینی قسم یاد می کرد؛ اگر امام بفرمایند لباسهایت را بکن یا درجه گروهبان سومی بزن، به خدا این کار را بدون کمترین ناراحتی انجام خواهم داد. ارادت شهید به ولایت فرزند شهید در این باره می گوید : من غالباً درد دلها و سئوالاتم را با ایشان مطرح می‌کردم و از ایشان راهنمایی می‌خواستم عمده همه پاسخهایی ایشان هم این بود که باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم . می‌گفت معیار ما در تمامی گزینشها و انتخابها اشاره و اراده ولایت است و تبعیت از ولایت فقیه باید در همه جا و در همه حال در وجود ما جاری و ساری باشد . محور دیگر از تأکیدات ایشان ایستادگی بر سر هدف و دفاع از کلمه حق در هر شرایطی بود و می‌گفت این دو هدف در سایه قرار گرفتن در خط اصیل ولایت حاصل می‌شود . می‌گفت : حرف رهبر را باید گوش کرد و به آن عمل نمود حالا دیگران و دشمنان هرچه می‌خواهند بگویند و هر دشمنی که دارند بروز دهند ، برای دستوراتی غیر از امر رهبر جایگاهی قایل نبود. در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست ما که در نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می شنیدم که می گفت (اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای) بلند هم می گفت از ته دل . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 روزه گرفتن مادر باوجود ضرر برای فرزند پرسش :من به علت زایمان و عذری که داشتم که نمی‌توانستم روزه‌ام را بگیرم یکی از شب قدر را روزه گرفتم که پرستار درمانگاه گفت ضرر اسیدی معده برای بچه وجود دارد با این اوصاف روزه‌اش را گرفتم آیا باید الآن قضا و کفاره هم بجا بیاورم؟ پاسخ : احتیاط آن است که قضا کند و یک مد کفاره عذر نیز بپردازد. حکم روزه وصال پرسش :روزه وصال چه حکمی دارد؟ اگر فرد جاهل به‌حکم بوده است و روزه گرفته است، روزه‌ی او چه حکمی دارد؟ پاسخ : روزه وصال این است که انسان افطار نکند و روزه اول را به نیت روزه به روز دوم متصل کند که حرام است و در فرض سؤال تنها روزه‌ی روز اول او صحیح است. حکم روزه سکوت پرسش :گرفتن روزه سکوت چه حکمی دارد؟ پاسخ :روزه سکوت در اسلام مشروع نیست. حکم روزه مستحبّی فرزند بدون رضایت پدر در مواقع ضرورت پرسش : این‌جانب مقلد امام خمینى (رحمه‌الله) بوده‌ام و به فتواى حضرت‌عالی بر تقلید از ایشان باقى هستم، ایشان در باب روزه مستحبى می‌فرماید اگر سبب اذیّت پدر و مادر و جدّ شود جایز نیست با توجّه به این مطلب که این‌جانب قادر به ازدواج نمی‌باشم و گرفتن روزه مستحبى را تنها راه جلوگیرى از فعل حرام یافته‌ام و از طرفى هم پدر و مادرم راضى به گرفتن روزه مستحبى توسط من نمی‌گردند و نمی‌توانم آنان را به این امر راضى کنم آیا باوجود چنین شرایطى می‌توان بدون در نظر گرفتن رضایت پدر و مادر روزه گرفت؟ پاسخ :در فرض مسئله گرفتن روزه مستحبى براى شما جایز است ولى سعى کنید رضایت آن‌ها را تا آنجا که می‌توانید جلب کنید. منظور از ضرر در فقه پرسش :در فقه ضرری که در عرف ضرر قابل‌توجه شناخته‌شده حرام است یا ضرری که طبق عقل و واقعیت یا هر دو؟ پاسخ :آنچه عرفا ضرر محسوب شود حرام است. نحوه‌ی اطلاع از روزه‌های حرام دیگر پرسش :آیا روزه‌های حرام دیگر غیر ازآنچه در رساله‌ها ذکرشده است، وجود دارد؟ پاسخ :غیر از روزه‌هایى که گفته شد روزه‌هاى حرام دیگرى نیز هست که در کتاب‌های مفصّل گفته‌شده است‏. حکم گرفتن روزه در یوم الشّک به‌قصد اوّل رمضان پرسش :آیا می‌توان در روزی که شک بین اوّل ماه رمضان و آخر شعبان داریم، روزه را به نیت اوّل ماه رمضان گرفت؟ پاسخ :روزى که انسان شک دارد که آخر ماه شعبان است یا اوّل ماه رمضان، اگر می‌خواهد روزه بگیرد باید به‌قصد آخر شعبان باشد و اگر به نیّت اوّل ماه رمضان روزه بگیرد حرام و باطل است. وظیفه شخص در صورت فهمیدن ضرر روزه بعد از مغرب پرسش :چنانچه شخصی یقین داشت که روزه برایش ضرر ندارد، اما بعد از اذان متوجه شد روزه برای او ضرر دارد، وظیفه‌ی او چیست؟ پاسخ :هرگاه عقیده‌اش این بود که روزه براى او ضرر ندارد و روزه گرفت و بعد از مغرب فهمید روزه براى او ضرر داشته، احتیاط مستحب آن است که قضاى آن را به‌جا آورد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام حبیبه جون خوبی؟ داستانی که میخوام بگم برای خواهرمه، خواهر بزرگترم اونقدر تو فکرشم که خواستم داستانشو برای دخترای کانالت بگم... ما یه خانواده پنج نفره هستیم خواهربزرگم، برادرم و آخری منم. ده سالم بود و خواهرم هجده سالش بود. از همون روزی که یادم میاد عمه مامانم که یه پسر نازدونه داشت به خواهرم یاسمین میگفت عروسم. یاسمین هم ذوق میکرد از شنیدنش، نیما (پسرعمه مامانم) دوسال از یاسمین بزرگتر بود و اون درس میخوند و عمه مامانم میگفت عروس من نیاز به مدرک نداره ماشالله از هر انگشتش یه هنر میباره خواهر منم ذوق مرگاز اینکه شوهری مثل نیما داره بود. توی مهمونی ها مادر نیما از صبح زنگ میزد که بگین یاسمین بیاد کمک کنه. یاسمین میرفت سالاد رنگارنگ میپخت، غذا میپخت، حتی دسر که زیاد باب نبود درست میکرد و میومد. اینجوری بهتون بگم یک سال حتی توی خونه تکونی هم رفت و کمک کرد. این رویه چندسال ادامه داشت و حالا نیما لیسانس علوم ازمایشگاهی داشت و بهش میگفتن آقای دکتر. هرجا می رفت همه پا میشدن ، یادمه شده بودم پونزده ساله و همه جا حرف از ازدواج نیما و یاسمین بود. دکتر آقای دکتر از دهن فامیل نمیفتاد مخصوصا الان که ارشد هم قبول شده بود . کم کم مادر نیما کمتر به یاسمین می گفت عروسم ، ولی همچنان به رسم قدیم که تو جای دخترمی و عروسمی ازش کار میکشید توی فامیل همین که نیما میومد یاسمین رنگش سرخ میشد و دخترای فامیل با یاسمین در گوش هم پچ پچ می کردن . بابا زیاد از این عروسم گفتن ها خوشش نمیومد اما مامان دستش میزد به کمرش و میگفت بگو دکترای فامیل خودت بیان خواستگاری اگر انقد ناراحتی..... گذشت و گذشت تا اینکه یاسمین شد نزدیک سی سالش و خبری از آقای دکتر نبود . هیچوقت یادم نمیره ، خالم نزدیک ظهر در خونه رو زد و با توپ پر اومد خونمون، نگاه به مامان انداخت و گفت خوشا به غیرتت دارن پسره رو دوماد میکنن و توهم برو بر نگاه می کنی ؟ بله برای نیما خان رفته بودن خواستگاری... مامان عین اسپند رو آتیش بود.. خاله تلفن برداشت و شماره رو گرفت می گفت دمار از روزگار اینا درمیارم ، خاله شروع کرد به حرف زدن و وسط بحث گوشی رو محکم گذاشت . رو کرد به مامان و گفت زنیکه میگه کبوتر با کبوتر باز با باز کجا پسر دکتر من به دختر شما میخوره ؟؟ توی اون بَلبَشو فقط دلم برای یاسمین کباب بود . بابا سر مامان داد میزد و می گفت اگر این دختره رو دستمون بمونه مقصر تویی مامان هم میگفت همین ماه عروسش میکنم تا بفهمن دختر من کم خواستگار نداره. یک هفته بعد تب تند بابا خوابیده بود و حرفای خاله زنکی و در گوشی تو همه پچ پچ میشد. عمه مامان کارت عقد کنون فرستاده بود دم در خونه و مامان برای این که بگه ما به یه ورمونم نیس با ذوق و شوق گفته بود حتما تشریف فرما میشیم مامان حتی میخواست شد هر جور شده یاسمین هم ببره عروسی ولی موفق نشد ، من توی عروسی بودم هر کس میپرسید چرا دختر خانم نیومده و مامان میگفت کسالت داشته آخی از ته دلی می گفت. عروس قشنگ بود خوش برورو و خیلی از نیما سر بود. بعد ازدواج نیما خواهرم گوشه گیرتر شد ، شیش ماهی حتی از خونه بیرون نمیومد مبادا یه وقت کسی حرف از نیما بزنه ، بعد اون رفت سراغ کلاس نقاشی ، بدون هیچ هنری و دیپلم داشت، توی نقاشی خیلی هنر داشت طوری که بعد دو سال تابلو میکشید ، از نیما هم خبری نداشتیم . کم کم یه چیزایی یاد گرفت به اسم رزین ، تو ایران من ندیده بودم می رفت فیلم خارجی نگاه میکرد و یاد می گرفت . کارش حسابی گرفته بود. تو همین روزا بود که برای من خیلی خواستگار میومد، دانشجو پرستاری بودم و بالاخره با یکی از پرستارای بیمارستان ازدواج کردم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 یه مورد حاد اورژانسی داریم، یکی‌از آشناها جوانی است بیمار شده تازه بردن دکتر آزمایش
🌸🍃 سلام خسته نباشید اون خانم که گفته بودند دست پاهاش خشکی می‌ره پسوریازیس داره منم از بچگی این بیماری داشتم این یه بیماری ارثی روماتیسم هستحتما باید برید پیش دکتر روماتولوژی دارو میده خوب میشد من رفتم همیشه رو زانوها همینطور میشه آنقدر خارش داشت تا خونی میشد ولی خدارو شکر الان دارو استفاده میکنم کاملا رفع شده پیش دکتر پوست نریید پیش روماتولوژی بریید درمان میشه خیلی زودمنم دعا کنید مامان حجت 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به همگی برای اون خانمی که نوشتن انگشتش زگیل در آورده روش گوجه فرنگی بذارین و ببندید خوب میشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب خواهری که ناراحت بودن بچشون انگشتش رو میمکه خواهرم بچه ذاتا میل به مکیدن داره حالا چه سینه مادر چه پستونک چه انگشتش و از این طریق خودشو آروم می‌کنه من پسرم یکسره باید سینه تو دهنش بود حتی شب تو خواب اگه می‌کشیدم بیدار می‌شد و خیلی اذیت کننده و درعین حال شیرین بود اما دخترم که الان یک سالشه از پنج ماهگی انگشتش رو میمکه و براش مثل پستونکه و آرامش میگیره با این کار خودم هم کلی ذوق میکنم اینجوری میبینمش خیلی با نمکه😍😘 فکر نکنم مکیدن بخواد انگشتشو کوچیک کنه،بزرگترم بشه خدا بزرگه خودش از سرش میفته از این بابت نگران نباشید و از تمام کارهای فرزندتون لذت ببرید و کیف کنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام این دوستمون که پسوریازیس دارن با شماره ی زیر تماس بگیرن وقت بگیرن کامل درمان میشن ۰۹۰۱۵۱۴۵۸۸۱ فقط کمی دیر نوبت میدن خیلیا با پسوریازیس ۷۰ درصد به بالا توسط ایشون کامل درمان شدن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت دوستی که گفت برای میخچه من اهل شیرازم دخترم نزدیک ۸۰تا میخچه ریزودشت داشت که دکترم بهم گفت ممکنه اینها الوده هستن باز خونش هرجابریزباز برمیگرده هزینه زیادی هم داره خلاصه یکی ازدوستام توی داروخونه دامپزشکی کار میکرد جریانوبراش تعریف کردم گفت اینکه ناراحتی نداره یه دونه پماد به من داد ۱۰هزارتومون ۵سال پیش اسمش پمادشاخ سوزبود میزن به بچه گاو تا شاخش بیرون نیاد من هروز به پای دخترم میزدم ولی تا میزنی بیاد به یه ثانیه هم نرسیده پاکش کنی تا یک ماه ادامه دادم خداروشکر یک ماه که شد تمام میخچه ها ریخت دیگم بازگشت نداشت همیشه ام به دوستم میگم خدا خیرت بده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم اون خانومی ک گفتن انگشتشون میخچه دارن درمانش فقط گوجه است اندازه انگشتش گوجه رو ببره و شب بزاره رو انگشتت با پلاستیک سفت ببنده تا صبح بمونه صبح بلندشه بشوره بااین عمل میخچه صدرصد میره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خواستم به اون دوست عزیزی که 4 ساله میخچه زدن تجربه خودمو بگم . من انگشت پام‌میخچه داشت .به بار شنیدم گوجه‌فرنگی برا میخچه خوبه .اومدم یه تیکه از گوجه فرنگی رو گذاشتم رو انگشت پام و با پارچه تمیز دور انگشت پام پیچیدم .. این کارو زمانی می خواستم کنم که می خواستم بخوابم .مخصوصا شب ها . به یه هفته نرسید که میخچه دام درست شد .و ریشه میخچه هم کلا از بین رفت اگر میخچه پات خوب شد ،برای سلامتی عمو و دختر داییم دعا کن🌹 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍁🌸🍁 🚪 در زدن هم اصولی داشت ، کوبه زنانه داشتیم و مردانه... و وقتی در زده میشد صاحب خانه میدانست آنکه پشت در است زن است یا مرد و بر آن مبنا به استقبال او میرفت، زندگی ها در عین سادگی در و پیکر و اصول داشت... 👞مردها کفشهای پاشنه تخم مرغی میپوشیدند تا از صدای آن از فاصله دور در کوچه پس کوچه های تو در تو خانمها بفهمند نامحرمی در حال عبور است... منزلها بیرونی و اندرونی داشت و از ورود مهمان تا خروجش طوری منزل ساخته شده بود که متعلقات به تکلف نیفتند... آن امنیت ناموسی چندین برابر این زمان بود، نه سیستم امنیتی در منازل بود و نه شبکه های مجازی برای پاییدن همدیگر... اطمینان و شرافت و وفاداری و نگه داشتن زندگی با چنگ و دندان و آبروداری زوجین اصل زندگی بود... من هرگز بخاطر ندارم کسی مهریه ای اجرا بگذارد و دادسراها این همه پرونده طلاق و درخواست طلاق و فرزندان طلاق... 📺نه ال سی دی بود نه اسپیلت و لباسشویی، صابون مراغه ای بود و دستان یخ زده مادر در زمستان که با گریسیلین ترکهایش را مداوا میکرد... و پدری که سر شب دم غروب خونه بود و خیز برمیداشت زیر کرسی و مادر کاسه اناردون کرده روی کرسی میگذاشت و نصف بدنمان زیر کرسی و سر و کله کز کرده در بیرون آن،با لباسهای ضخیم... پاییزی وزمستانی پراز باران داشتیم 👢 بخیر همه چکمه داشتیم و تا لبه چکمه برف می آمد،هم زمین برکت داشت هم آسمان... سفره مان برنج بخود کم میدید،اما صفا و سادگی داشت... و ریالی پدر در صبحگاه مدرسه میشد نصف نان بربری با پنیر... آن روزها پشت این دربهای کوبه دار با هم حرف میزدند خیلی گرم و صمیمی... تابستان ها چقدر روی تخت های چوبی ستاره شمردیم و لذت آسمان بی غبار را بردیم... چه حرمتی داشت و مادر... 💰و پولها و مالها چه برکتی... چقدر دور هم حرف برای گفتن داشتیم، و چقدر از خدا میترسیدیم... کله صبح قمری ها(یاکریم ها) میخواندند ، 🚴با دوچرخه درخونه ها نون تازه و عدسی و شیر می آوردند محال بود کسی یازده صبح بیدار شود... زود میخوابیدند و سحر بیدار میشدند و بهترین رزقها را دریافت میکردند، زمستون برف وشیره میخوردیم و خیلی چیزی برای خوردن پیدا نمیشد و بهترین غذا را ها میخوردیم، آنروزها مردم چقدر به یکدیگر رحم میکردند و مهربان بودند و گره گشا و اعصابها حرام ترافیک و ... نمیشد... نفهمیدم چی شد ولی برف و کرسی و ستاره ها و کاسه بی تکلف انار و# درب کوبه دار و دورهمی ها همه یکباره جمع شد... حالا ما مانده ایم و دنیای بی خیر و برکت و دربهای ضدسرقت و آدمهایی که سخت فخر میفروشند و متکبرند گویی هرگز نمیمیرند و چنان دنیا دارند که گویی برای آن آفریده شده اند... چقدر نعمتها از کف رفت و ما خواب خوابیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام به حبیبه خانم عزیز وهمه دوستان ❤️دوستان سوالی داشتم من لثه هام همیشه بو میده نمیدونم از چیه اگر پیش دندان پزشک برم ایا مشکلم حل میشه ، شما راهکاری دارید بهم بدید ممنون میشم ‌ اگر میشه سوال منو زودتر بذارید حبیبه جان ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خواهرم ۱۷ سالشه دختر خوبیه خوشکله یه ساله عاشق یه پسری شده ولی خود طرف خبر نداره پسر خوبیه خانواده خوبین ولی غریبه ان به حدی که ما اسم خونوادش هم نمیدونیم فقط اسم خودش میدونیم آبجیم خیلی دوسش داره ولی اون به آبجیم محل نمیده آبجیم هر بار میبینتش و میبینه اون بهش محل نمیده میمیره و زنده میشه ولی بازم خیلی عاشقشه به حدی که تو این یه سال دو تا خواستگار همه چی تموم براش اومده ولی ردش کرده خواهش میکنم یه راهکار بدید تا اون آقا پسر عاشق آبجیم بشه تو رو خدا بهمون راهکار بدید؟؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت به خیر امیدوارم حال همتون خوب باشه ادمی هستم که خیلی عجول هستم ولی برعکس شوهرم که می خواد یک چیزی را درست کند اینقدر معطل می کند که کفر هممون را در میاره یک ماشین را الان سه ساله باز کرده که تعمیر کنه ولی هنوز کارش را تموم نکرده وهر قطعه ی ماشین یک جای خونه پراکنده است حرف زدن باهاش هم هیییچ فایده ای ندارد خیلی افسرده شدم بع خاطر کاراش همش دلم می خواد بمیرم همش انگار که غم عالم روی دلمه ونای بلند شدن ندارم خونم مثل تعمیر گاه شده فکر می کنم رفتن به دکتر اعصاب وروان الکی باشه نمی دونم چه کار کنم که کارای نیمه تمامش را زودتر جمع کند ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزان خسته نباشید دخترم کلاس هشتم هست دوست دارم که کم کم ازالان جهاز براش بخرم کنار بزارم ولی نمی دونم که اول چه چیزای براش بخرم کنار بزارم مادرای باتجربه منو راهنمایی کنید ممنونم از همتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ب همه ی دوستان. کسی راه کاری برای درمان سنگ کلیه داره که سنگ رو پودر کنه .اخه پدرم سنگ کلیه داره ۴ سانتیمتره ودکتر گفته باید حتماً عمل کنی..اگه کسی راهکاری داره ممنون میشم راهنمایی کنین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام. ببخشید یک سوال در خصوص احيا مو داشتم،. موهای من بصورت ژنتیک نازک هست و کم پشت، آیا کراتینه کردنش یا بوتاکس مو کمکی به پرپشت یا ضخیم شدن موها میکنه؟ممنون میشم اگر کسی تجربه کراتینه کردن مو داره در این خصوص‌ توضیح بدن. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید کانال خوبی دارید اگه میشه سوال من هم جواب بدید خیلی این روزها مستأصل شدم پسری دارم ۲۰ساله اصلا به حرفم گوش نمیده مثلاً میگم این کار رو انتخاب بکن برای آینده‌ات خوبه میگه نه بعداً رفیق‌های بد دورو برش هست یه مدت ولش کردم دیدم این راهش نیست ولی بازم گوش نمیکنه یکسری اون کاری که گفتم رفت انجام داد خودشم بی‌میل نبود ولی باز سرد شد حالا از شما میخام یه ذکری یه دعایی یا یه راهی بهم بگید تا این جوان حرف گوش کن بشه وراه درست رو انتخاب کنه ممنون منتظر جواب هستم🌸 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه خانم عزیز وهمه خواهران دلسوز تو رو قران سوالم اورژانسی بزارین من زود جواب میخام شوهرم راه دوره کم کم میاد خونه اون اصلا ما رو بیرون وخیابون نمیبره با اینکه ۳ ماه از خونه دور بوده وخیلی زباد میره خونه پسر عموش خیلی دوست دارم ازونجا سرد بشه وبه هر طریقی اونجا نره چون زود به اونجا وابسته میشه ویه دعای مهر گرمی شدید ویه زبون بند قوی میخاستم که رو حرفم حرف نزنه وزندگی منم بشه عین زندگی برادرشوهرم وخیلی های دیگه که وقتی میبینم اه وافسوس میکشم تورو خدا هر کی تجربه داره راهنماییم کنه به هر زبونی میگم میگه دلم میخاد میتوتی وایسی نمیتونی برو منم دوتا پسر بزرگ دارم دلم نمیاد ولشون کنم برم😭😭تو هفته جدید میاد چیکار کنم که حرفم رو گوش بده اخه خیلی گوشی هس 👇🌸 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 آورده اند كه رسول صلی الله علیه و آله و سلم را گفتند: یا رسول الله ! فلان كس را دیدی كه به سفر دریا شد به اندك سرمایه ای و زود باز آمد و چندان سود آورد كه همسایگان و خویشان وی بر وی حسد می بردند؟ خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : من شما را خبر دهم از كسی كه باز آمدنش زودتر بود و غنیمتش عظیم تر؟ گفتند: بلی یا رسول الله ! گفت : بنگرید بدین مرد كه روی به شما دارد، نگاه كردیم مردی را دیدیم كه می آمد از انصار جامه ای كهنه پوشیده پیش وی باز شدیم و وی را بشارت دادیم . چون به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم آمد، خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : یاران را خبر ده كه امروز چه كار كرده ای . گفت : هر روز دیناری كسب می كردم . امروز آن كسب از من فوت شد. گفتم : بروم و عوض آن در روی علی علیه السلام نگاه كنم كه رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است كه : النظر الی وجه علی عباده یعنی : نظر در روی علی علیه السلام عبادت است . برفتم و ساعتی در روی علی نگریستم . خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : تو هر روز دیناری زر كسب می كردی ، امروز آن از تو فوت شد و تو به عوض ، در روی علی علیه السلام نگاه كردی . تو را چندان ثواب حاصل شده است كه اگر بر اهل زمین قسمت كنند، كمترین نصیبی كه یكی را رسد آن بود كه گناهش را بیامرزند و بر وی رحمت كنند. داستان عارفان / کاظم مقدم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽