eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.5هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۳۶۲🌼 @azsargozashteha💜
2651021.mp3
4.02M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۳۶۲🌼 @azsargozashteha💜
🌱 توسل مجرب به قمربنی هاشم کتاب منتخب التواریخ صفحه 211 در بخش چهارم از ختم های مجرب آمده است: هر کس در چهار شب جمعه 10 مرتبه سوره« یاسین» را قرائت کند ان شالله به مراد و مقصود خود خواهد رسید طریقه خواندن اینگونه است: در شب جمعه اول سه بار قرائت شود در شب جمعه دوم سه بار قرائت شود در شب جمعه سوم سه بار قرائت شود و در شب جمعه چهارم یکبار و همه را به نیابت از حضرت ابالفضل العباس بخواند و ثواب آن را به روح مادر بزرگوار ایشان حضرت ام البنین سلام الله علیها بفرستد شیخ مرتضی طالقانی رحمة الله علیه میگوید: این ختم را به نیت زیارت نجف اشرف انجام دادم و در شب جمعه چهارم در حالی سوره یاسین را میخواندم که در راه نجف بودم منابع: منتخب التواریخ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام هم گروهای عزیز من یع سوال داشتم اگه میشه زود جواب بدین تا وقتش نگذشته دختر ازمو
💜🍃 لطفا از اون خانمی که شمالی بودن و گفتن یه دکتر در دو مرحله ناحیه قارچی گوش دخترشون رو سوزوندن خواهش کنید دکتر رو معرفی کنند و اسم دکتر رو بگن. خیلی ممنون می شم. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام. خواهری که روی انگشتشون میخچه دارند. اخرین راه چاره اینه که اگه دلشو دارند، خودشون باید با سوزن این میخچه رو از دستشون بکشند بیرون. میخچه سه یا چهارتا ریشه‌ی کج داره. کافیه سوزن رو زیر میخچه بندازند و کمی بالا و پایین کنند و تلاش کنند اون رو با ریشه‌هایش بکشند بیرون. کمی درد داره اما نه اونقدر که اذیت بشید. برای خود من هم پیش اومده بود چند سال پیش و مال من زیر انگشت کوچیکه‌ی پام بود. فقط با این کار شجاعانه از شرش خلاص شدم . میخچه مثل یه ۸ پا میمونه البته با چهار پا و پاهاش میره تو گوشت خودشو قفل میکنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 خواهری هم که دخترشون روی دستش دونه زده نگران نباشند. چیزی نیست. یک نوع قارچه. کافیه برن داروخانه و دست دخترشون رو به دکتر دتروخانه نشون بدن. دارو داره و دکتر بدون نسخه دارو رو بهشون میده و طرز مصرفشو میگه. پماد هم داره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب خواهرگلم که صورتشان کهیرزده......حساسیت دارویی یا غذایی هستش باید برن دکتر آمپول تزریق کنن ...من خودم بعدازهربارمصرف پروین اینجوری میشم ...تشکر از شماعزیزان 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 باسلام برای خانمی که دنبال سرایداری میگردی تودیوار بگرد داره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دوست عزیزی پیش دعا گر رفتن والان مشکلاتی براشون بوجود اومده .عزیزم شما وضوبگیر توبه کن.استغفار کن و برای شرکی که بخدا اوردی گریه وانابه کن.خدا میبخشه.واون دعاها‌رو هم هرچه زودتر به آب روان بنداز ودیگه هم ازاینکارا نکن. اگرم میترسی کسی برات دعا بگیره بدون همه چیز دست خداس .اگر توکلت بخدا باشه وهمه چیزرو در ید قدرت الهی ببینی دعا وطلسم هیچکس روت اثرنداره. خدا نگذره از کسایی که با دعا وجادو جمبل زندگی مردم رو قفل میکنن..دوستان فقط وفقط بخدا توکل کنید تا هیچ انرژی منفی درزندگیتون اثرگذار نباشه. یَد الله فَوق ایدیهِم😊 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام.مامان یاسین عزیز خواهر مهربون ودلسوووز چرا اینقدر آشفته و مضطربی عزیزم؟!!! اینجور که برداشت کردم خیلی تحت فشار ونگران آینده خواهرتی..شما مثلا خواهرو هم رازش هستی.باید بهش روحیه بدی. اولا که اگر توکلت بخدا بینهایت باشه هیچ دعاگری نمیتونه دعاش روی شما اثر داشته باشه. مکر خدا بالاترین مکر هاست.پس بخدا واگذارکن وآروم باش عزیزم. میدونم شرایط سختی میگذرونی.۴ تا خواهرای من حدودا به سن ۳۰ میرسیدن ازدواج میکردن.خیلی سخت بود ولی هر اتفاقی به وقت خودش می افته.شما بیا یک مدت دعا نکن.اروم بگیر.وبسپار بخدا. وقتی رها کردی وکنار کشیدی جا باز میکنی برای خدا واونموقع اس که خدا خودش دست بکار میشه. با خواهرت خوش باش.بجای فکر کردن به خاستگار قبلی و درگیر شدن با افکار پوسیده دل و ذهن خودتون رو خالی کنیدو با داشته هاتون خوش باشید.باخواهرت خرید برید.استخر .باشگاه.پیاده روی و.. راجع به گذشته کمتر حرف بزنید.مطمعن باش همین روزاس که گره از کارش باز میشه.دعای معراج را بانیت خالص بنویس وهمراهش کن. ماهم دعا میکنیم بهترینها نصیب خودت وخواهرت بشه. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 درجواب خانمی که دعاگر گفته برا برادر شوهرش دعا گرفته !!واقعا این دعاگرا چجور میخوان جواب خداروبدن.. هرکس که بهشون مراجعه میکنه میگن برات دعا گرفتن اخه مگه مردم بیکارن یا واقعا کافرن.درسته شاید یه عده خیییلی کمی اینکارو بکنن که واقعا خیلی تعدادشون کمه. شما بشین با برادر شوهرت صحبت کن بگو واگذارم بخدا اگر برات دعا گرفته باشم ولی اگر شما تهمت به من ببندید حلالتون نمیکنم.ویه روز میفهمی که این حرفا دروغ بوده.بگو تو مثل داداشمی من چطور دلم میاد اینکارو درحقت بکنم.من اصلا اعتقادی ندارم. دعای معراج رو بخون واز خدا بخواه هرچه زودتر بیگناهیت ثابت شه یا لااقل اونا قانع شن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 دوستی عزیزم که درمورد زایمان راحت پرسیدی از مادرم شنیدم که هرچه زن حامله خوبی کنه و ب دیگران محبت کنه زایمانش راحتتره. بخشنده باش.ذاتت رواز هربدی وکینه پاک کن.دلتو مثل آینه صاف کن.از خدا برا همه خیربخواه.به افراد سالخورده ونیازمند در حد وسعت کمک کن.حتی برای پرنده ها آب ودون بپاش .پیاده روی کن. یجا نشین.نماز بخون دعابخون.یکی دو روز آخر یه کم زعفران دم کرده بخور.خودم قبل از اینکه برم بیمارستان دوسه نوبت روغن زیتون خوردم.روزای آخرشکمتو باروغن زیتون خیلی اروم چرب کن.دائم ذکربگو که استرس ازت دور بشه.ان شاالله بسلامتی نی نی خوشگلت دنیا بیاد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃🔞🔞🔞 سلام خدمت حبیبه جان واعضای محترم گروه لطفاً این سوال وعکس رو اورژانسی تو گروه بذارید دستم شوهرم تو کارگاه گونی دوزی هنگام بریدن نخ اشتباهی دستش رو بریده وانگشتش اینطوری شده چند تا دکتر بریم گفت کاریش نمیشه کرد باید بذارین خودش خوب بشه الان خیلی اذیته مخصوصا موقع عوض کردن باند دکتر گفت یکماه طول می‌کشه تا خوب بشه و اینطوری شاید نتونه چند وقتی سر کار بره کسی راهکاری بلد تا انجام بدیم تا هر چه زودتر زخم دستش جمع بشه و خوب بشه یا کسی چنین اتفاقی واسش افتاده که دکتر واسش بخیه زده باشه چون فقط یه دکتر بهش گفت بیا واست بخیه بزنم ولی شوهرم می‌ترسه که انگشتش جمع بشه اینم عکس انگشتش لطفاً منو ببخشید شاید حالتون بد بشه ولی چاره ای بجز راهنمایی شما دوستان نیافتم تا هرچه زودتر دست شوهرم خوب بشه ویه سوال دیگه برای رفع چربی داخل سفیدی چشم چه روش خانگی خوبه ممنون میشم اگه جواب بدید 👇🌻 @adminam1400
🌻🍃 🌱 شهید حسین غلام کبیری❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌿 ان شالله تا شب همگی انجام بدن 🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا 🌻🍃 #شهید_دوم🌱 شهید حسین غلام کبیری❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم صل علی
🌸🍃 زندگینامه اولین شهید فتنه 88 حسین غلام کبیری «بسم الله الرحمن الرحیم»  شهید حسین غلام کبیری کسی که لقب اولین شهید فتنه را با خود دارد متولد سال 1370 در شهر ری تهران  و از بسیجیان فعال با  کد بسیجی 35501159 میباشد ، حسین غلام کبیری مانند دیگر شهدا و کشته شدگان فتنه88 گمنام نیست و در محیط های  سایبری و فضای وبلاگ نویسی جمهوری اسلامی  نام او بیشتر از دیگر  شهدا و کشته شدگان فتنه88 به  چشم میخورد اما همین بازتاب ها نیز در شان و منزلت این شهید بزرگوار نیست. طبق اخبار واصله،  رسانه ملی نیز در این قضیه کارنامه بسیار ضعیفی دارد  و وبلاگ انسانم آرزوست درباره این مطلب این گونه مینویسد که: به راستی از ماست که بر ماست .وقتی در زمانی که ما باید از حسین غلام کبیری سخن بگوییم ، مرتبا درباره ی ندا مستند می سازیم، نا خود آگاه ندای کوه  بزرگی کرده و بر یاد حسین گرد غفلت می افشانیم.اگر ما در رسانه ی ملی حسین را نشان داده بودیم،و اگر مظلومیت امثال او ،هیچ کس دل برای اشک و خون تمساح ها نمی سوزاند.اگر صدا و سیما پرده از دود جگر تفتیده ی مادران شهدای فتنه برمی داشت،ما از ترسمان ندا را شما و عزیزم خطاب نمی کردیم. و همان اوایل طوفان فتنه جرات می کردیم بگوییم او نیز یکی از فتنه گران بود که خود را به ثمن بخس فروخت.   از حسین غلام کبیری با عنوان فردی بااخلاق و باایمان مطرح می شود و این را همسایگان و دوستان حسین نیز تایید می کنند که این در مستند "خیابان شهادت" به کارگردانی سید محسن اسلامزاده و محصول گروه مستند سازی دیده بان  که به بررسی زندگی شهید حسین غلام کبیری می پردازد به وضوح دیده می شود، پدر حسین غلام کبیری درباره ویژگی های او اینگونه میگوید : حسین خیلی مهربان بود ، خیلی بچه‌ی ساده، با ایمان و خوبی بود. صبح‌ها می‌رفت مدرسه تا ساعت چهار و ساعت چهار هم می‌رفت پایگاه تا ساعت ده ‌و یازده شب؛ وقتی می‌آمد می‌گفتیم مگر تو درس و مشق نداری؟ می‌گفت خب مدرسه می‌روم پایگاه هم می‌روم، فرقی ندارد با هم. خلاصه حسین در این کارها خیلی فعال بود. شوق برای شهادت در حسین غلام کبیری موج می زد  و پدر شهید غلام کبیری این گونه از شوق حسین برای شهادت میگفت که : او علاقه زیادی به فیلم های دفاع مقدس داشت و هرگاه این فیلم ها پخش می شد او می نشت و آنها را تماشا می کرد  حسین می گفت که من در اولین جنگ شهید می شوم.... حسین همیشه یک روز قبل از شهادت هر یک از امامان پیراهن مشکی می پوشید و گاهی از اوقات در خیابان راه می رفت و "حسین حسین" می گفت و بر سینه می زد و وقتی ما به او هشدار می دادیم که زشت است و مردم فکر می کنند دیوانه ای او در پاسخ می گفت:من حسینم و عشقم نیز حسین است. والدین شهید غلام کبیری از مادر شهید غلام کبیری اینگونه نقل شده است که: حسین مال ائمه بود، بیمه‌ی ائمه بود‌. حسین در کودکی یک مریضی‌ای گرفت، چهل روزش بود که دکترها جوابش کردند، یعنی تمام بیمارستان گفتند «این نمی‌مونه»، ما برداشتیم در ملحفه پیچیدیم‌اش، آوردیم بیمه‌ی امام زمانش کردیم‌، مریضی‌اش خوب شد، اصلا روز به روز بهتر و خوشگل‌تر شد. دکترها گفته بودند ناراحتی دارد، اصلا نمی‌ماند. شهید حسین غلام کبیری در بیست و پنج خرداد ماه سال هشتاد و هشت و در حین ماموریت بسیج در اغتشاشات تهران  در منطقه سعادت آباد به شهادت رسید . نحوه شهادت غلام کبیری توسط یک خودرو بی پلاک پراید صورت گرفت که او را مورد سو قصد قرار داد و شهید غلام کبیری به شدت مجروح شد و بعد از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نایل گشت. حسن غلام کبیری پدر بزرگوار حسین غلام کبیری لحظه شهادت او را اینگونه نقل می کند که: بیمارستان رفتیم وقتی به او  رسیدیم، یک ساعت بعدش تمام کرد  ...  پهلویش شکسته بود ... دست من را گرفت فشار داد، بلند شد آن‌قدر گریه کرد،  اکسیژن دهانش بود،  سرم دستش بود،  بلند شد نشست دست من را فشار داد، گریه کرد اشک می‌ریخت مثل ابر بهار،  نمی‌دانستم دیدم فقط پاهایش بسته است،  نمی‌دانستم که پهلویش هم شکسته است. گفتند پاهایش شکسته،  گفتم عیبی ندارد،  یکی دو دقیقه کنارش ایستادم گریه کردم،  آمدم بیرون بعد از یک ساعت گفتند که تمام کرد.  حرفی به آن صورت برای من نزد،  چون اکسیژن در دهانش بود حرفی نزد که بگوید چه اتفاقی افتاده است،  کجا رفته،  برای چه رفته؟  بسیجی بود دیگر،  به او ماموریت داده بودند برود سعادت‌آباد،  از این‌جا رفت سعادت‌آباد، آن‌جا شهید شد.   ماهنامه امتداد اینگونه از شهادت حسین غلام کبیری می گوید که : دکتر گفت: «دیگر دیر شده است. وقتی که بچه زردی می‌گیرد؛ آن هم به این شدت، زود باید جراحی شود ... » دلم شکست. ملحفه پیچیدم و بردمش خانه. گفتم: «یا صاحب‌ الزمان(عج)! این پسر هم‌نام جد بزرگوار شماست، او را بیمة موسی بن جعفر(ع) کرده‌ام ... » خیلی گریه می‌کرد. آرام زدم به پهلویش.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا 🌻🍃 #شهید_دوم🌱 شهید حسین غلام کبیری❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم صل علی
برای معاینه که بردیم، گفتند: «همان ضربة کوچک، کار خودش را کرد، دیگر به عمل نیازی نیست » رئیس بیمارستان می‌گفت: « عکسش را بدهید، می‌خواهم این معجزه را به همه نشان بدهم » به هر حال حسین غلام کبیری از شهدای مظلوم  بعد از انقلاب اسلامی می باشد که در راه جمهوریت و اسلامیت نظام به شهادت رسید و از یاد نبریم قطعه55/ ردیف24/ شماره2  را برای این روزها که هنوز که هنوز است خون امثال شهدایی مثل غلام کبیری است که سران فتنه را رسوا می کند.  ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌿 زبان مشترک،درمان همه ی دردها آیا تا به حال شده است که با همسر ، دوست و یا رییس تان در مورد موضوع مهمی صحبت کنید و او اصلا متوجه گفته های شما نشود و کاملا نسبت به آن بی تفاوت باشد؟ معمولا این حالت موقعی رخ می دهد که زبان شما با زبان طرف مقابل کاملا مغایرت دارد!   خانم ها اغلب با زبان احساس صحبت می کنند و بیشتر تمایل دارند در مورد اهداف و آرزوهای شان با همسرشان گفت و گو کنند. ولی متاسفانه بیشتر آقایان با این زبان آشنایی ندارند و ترجیح می دهند تنها با زبان عقل و منطق حرف بزنند .   اغلب مشکلات زناشویی دقیقا از همین نقطه آغاز می شود. زیرا خانم ها متوجه نیستند که آقایان به طور طبیعی و غریزی بدین صورت رفتار می کنند . بنابراین مشکل از این جا نشات می گیرد که زن و شوهرها با یک زبان مشترک با یکدیگر گفت و گو نمی کنند! خیلی به ندرت اتفاق می افتد که بتوانید به اجبار آقایان را وارد مسایل احساسی کنید و از آن ها بخواهید مانند شما فکر کرده و ابراز احساسات کنند. ناراحت شدن و عصبانیت نیز در این گونه موارد هیچ فایده ای ندارد. در این حالت بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که از یک ابزار ارتباطی قدرتمند استفاده کنید تا آن ها به راحتی متوجه نیازها، عواطف و احساسات شما بشوند.   این ابزار به کارگیری زبان مشترک است. یعنی شما باید یاد بگیرید در شرایط گوناگون از جملات عاطفی و دوستانه ی به جا و مناسبی استفاده کنید تا خیلی سریع به یک زبان مشترک دست یابید. بعد از مدتی شاهد خواهید بود همسرتان برای گفته های شما ارزش بیشتری قایل می شود و ارتباط گرم تر و صمیمی تری پیدا می کنید. بگذارید در این جا مثالی برای شما بزنم: اگر من بخواهم به کسی بگویم چه قدر برایم ارزش دارد ، می توانم این طور بگویم: "به نظر من، تو واقعا عالی هستی!" این جمله بد نیست ولی به درستی نمی تواند ارزش و اعتبار شخص مورد نظر را به تصویر بکشد. بهتر است گفته شود: " تو برای من از هر چیز دیگری در دنیا با ارزش تری" یعنی برای من مانند یک جواهر هستی. آیا فکر نمی کنید جمله دوم تأثیر بیشتری بر روی طرف مقابل تان می گذارد و او بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد؟ شما با این گفته تصویری در ذهن او ترسیم می کنید که او به ندرت می تواند آن را فراموش کند. به همین دلیل است که می گوییم در ارتباطات سعی کنید تصویری در ذهن طرف مقابل به وجود آورید که غیرقابل پاک شدن باشد و همواره در ذهن او باقی بماند.  ارزش  تصویر ذهنی مثبت از هزاران کلمه و جمله بالاتر بوده و تاثیر آن به مراتب بیشتر خواهد بود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام خسته نباشید .راهه درمانی برای درمان عفونت قارچی که ب این شکل هست . دارید؟ 👇🌻 @adminam1400
❤️🍃 سلام پسری دارم بیست و سه ساله باور کنید برای تربیتش هیچ کم نذاشتم وقتی کودک و نوجوان بود چند جزو قران را حفظ بود و با صوت زیبایی قران می خوند درسش خوب بود و مدرسه تیز هوشان درس می خوند اخلاقش خوب بود یه دانشگاه خوب توی تهران قبول شد کم کم متوجه تغییرش شدم دیگه نماز نمی خوند یه روز از دانشگاه زنگ زدن که حالش بد شده نمی دونید با چه حالی از اهواز رفتم تهران تازه فهمیدم سیگاری شده و گل و حشیش هم مصرف می کنه دانشگاهش را انتقال دادم به اهواز که بالا سرش باشم به هزار زحمت دانشگاهش را تمام کرد چند بار گذاشتمش کمپ ولی فایده نداشت دوباره از اول خدا را شکر رفت سر کار ولی هیچی عوض نشد اول ماه تموم حقوقش را مصرف می کنه و از وسط ماه کم میاره و شروع به بداخلاقی و فحاشی می کنه حتی به من که مادرش هستم فحش میده میونه اش با پدرش خیلی بد است اصلا با هم حرف نمی زنن قبلا از پدرش پول قرض کرد و نتونست بهش بده واین باعث دلخوری شد البته شوهرم ازش به خاطر مصرف مواد هم عصبانی است خلاصه خیلی وقته با هم حرف نمی زنن همسرم هم گوش نمیده که با محبت اون را به راه بیاره میگه من ازش ناامید شدم میگه من ارزوی مرگ پسرم را می کنم میگه من مدتها است که باور دارم پسری به اسم مهدی ندارم به من بگید چکار کنم ایا دعایی هست بخونم و اوضاع خوب بشه من تنها میتونم محبت کنم البته از محبتم سو استفاده می کنه ازم پول می گیره و اذیتم می کنه تو رو خدا بهم بگید جکار کتم ایا نماز یا دعا یا قرانی هست که این بچه دوباره به راه راست برگرده به خدا خسته شدم از صبح تا عصر سر کار هستم وقتی بر می گردم خونه یا خمار میبینمش یا خواب یا در حال خوردن ، خیلی چاق شده از بس می خوره وقتی چیزی استفاده می کنه مرتب می خوره یا اب یه می خوره همسرم غر میزنه اصلا توی خونه ارامش نیست محبت نیست فقط داد و دعوا من و همسرم اهل نماز هستیم مت مرتب قران می خونم ولی نمی دونم چرا اینجور شده وضع خونه مون جوری شده که دخترم اصلا دوست نداره خونه بمونه مرتب می خواد از خونه بره بیرون تورو خدا به من راه حل بدید بگید چکار کنم که ارامش به خونه برگرده مه این پسر اهل بشه 👇🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽