شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 نسترن چند روز گذشت ..امید رو تو دانشگاه دیدم با لبخند بهم نزدیک میشد رفتم ج
#داستان_زندگی 🌸🍃
نسترن
مامان اصرار میکرد و اخر کاری بابا رو هم جلوم قرار داده بود ..
کوتاه اومدم گفتم پسره رو میبینم و میگم نه..میگم اصلا خوشم نیومد و تو همون روز هم به پسره میگم که از من بکشه بیرون و من یکی دیگه رو میخوام
بهتر بود به امید هیچی نگم چون هم اذیت میشد و هم الکی جنگ اعصاب بود
من که قرار نبود قبول کنم و باهاش اردواج کنم پس ندونستن امید بهتر از دونستنش بود ..
به مامان گفتم قرار رو بزاره برای بعد امتحانام چون نمیخوام حواسم پرت شه اونم قبول کرد..
سخت مشغول امتحان دادن بودم و سعی میکردم همه رو قبول شم تا دوباره دردسر نکشم ..
امتحان ها که تموم شد دقیقا یک هفته بعد قرار شد دخترعموی مامان وپسرش بیان خونمون
چون هیچ چیز رسمی ای نبود پدر ها رو قاطی ماجرا نکردیم ..
مامان برام کلی لباس خرید و گیر داده بود به خودم برسم تا به چشم بیام ..
همیشه از این نوع ازدواج ها بدم میومد اما مامان مجبورم کرد ..
نیلوفر(خواهرم)که ۱۳ساله بود و مخبر من بود و همه صحبت های مامان و بابا رو بهم میگفت و من از طریق اون فهمیدم که قضیه چقدر برای مامان و بابام جدیه ..
یکم به خودم رسیدم تا فقط مامان رو ساکت کنم ..
لباسی که برام خریده بود رو پوشیدم ..یه شومیز سرخ ابی بود و شلوار سفید ..
شال سفید رو هم برام اورد و گفت:اینم سرت کن نمیخوام فک کنن حجب و حیا نداری..
شال رو سرم کردم و منتظر اومدنشون شدم
مامان خیلی استرس داشت اما من استرسی نداشتم چون میدونستم قراره چیکار کنم ..
زنگ رو زدن ..بلند شدم و جلو در وایسادم ..
اومدن تو ..گل نخریده بودن چون قضیه فقط اشنایی بود شیرینی خریده بودن ..
دختر عموی مامانم جلوجلو اومد تو و با دیدن من لبخندش گشادتر شد و گفت:ماشالا ماشالا چه خانومی شدی..
پسرش هم پشت سرش اومد داخل..یه پسر قد بلند و خوش قیافه ..خوب بودن و با ادب بودن از سرو روش میریخت
باهام سلام علیک کرد نمیدونم چرا انگار دلم ریخت ..
من از کجای این ایراد میگرفتم ؟!
رفتیم نشستیم
خوشحالی رو از طرز حرف زدن مامان کاملا میفهمیدم ..
سرم پایین بود اما ناخوداگاه نگاهش میکردم ..
مامان رفت براشون چایی اورد ..و قرار شد من و اون پسری که هنوز ایمش رو نمیدونستم بریم داخل اتاق و باهم حرف بزنیم
ادامه دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍏
💐 غذاهای لازم در خانه💐
1⃣ خرما
پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند خانه ای که خرما ندارد اهل آن خانه گرسنه اند.
2⃣ نمک دریا
مفید برای مصرف خوراکی، تسکین دردها، استریل کردن و غیره.
3⃣ سرکه
باعث فقر زدایی و غذای پیامبران بوده است.
4⃣ روغن زیتون
برای مصرف خوراکی همراه با سرکه، غذای پیامبران بوده، غذایی مقدس و مبارک.
برای روغن مالی بدن نیز مناسب است که شیطان را دور می کند.
5⃣ شکر نی شکر
خوردن قبل از خواب و صبحانه و افطار، درمان بیماریهاست.
6⃣ روغن شحم گاو
هم غذای سالم هم درمان است.
7⃣ گندم
قوت بشر در نان وحلیم و شله است.
8⃣ جو
بسیار مفید و پرخاصیت برای استفاده در غذاها و نان.
9⃣ کشمش
قوت بشر و برای تقویت حافظه و پیشگیری از بیماریها مفید است.
🔟 کشک
قوت دیگر بشر و سرشار از مواد استخوان ساز و پروتین و ویتامین.
⏸ حد اقل سه نوع حبوبات برای درست کردن آش و غیره .
1️⃣2️⃣ انواع سبزی خشک، مانند برگ چغندر، خرفه، تره و ریحان کوهی.
1️⃣3️⃣ بعض میوهای خشک مانند آلو، سیب، سنجد.
1️⃣4️⃣ بعضی رب ها مانند رب به، رب انار، رب توت، رب آلو، رب هل، رب سیب و غیر .
💐 وسایل بهداشتی مورد نیاز هر خانه در طب اسلامی:
1⃣ مسواک چوبی.
2⃣ سعد دهان.
3⃣ دارویی به نام بوی دهان (بوی بد دهان را به هر دلیلی که باشد بر طرف می کند).
4⃣ خلال دندان طبیعی.
5⃣ نوره.
6⃣ حنا.
7⃣ صابون های ارگانیک.
8⃣ شانه چوبی.
9⃣ گل ختمی.
📜مصرف #محصولات_سالم، برخی جایگزین های موارد پرهیز :
🔍روغن 🥃
🖊استفاده از روغن های زیتون، زرد گاوی، شحم گاوی، دنبه گوسفند.
🔍 نمک 🍚
🖊استفاده از نمک دریا ونمک سنگ پودر شده
به جای نمک های کارخانه ای.
🔍 شکر🍭🍬🍰🎂
🖊استفاده از شکرسرخ وقند وشکر قهوه ای نیشکر (غیرکارخانه ای) به جای شکر سفید و قند و شیرینی صنعتی.
✅توجه داشته باشید که شکر زرد از همه بهتر است.
🔍 تخم مرغ 🥚🍳🥚
🖊تا حد امکان از تخم مرغ محلی (نه رنگ شده) استفاده کنید.
🔍 پنیر 🧀
🖊در صورت استفاده از پنیر از پنیرهای محلی مطمئن استفاده کنید.
🔍 گوشت 🍖🍗
🖊استفاده از گوشتهای گوسفند، شتر، مرغ اهلی، بوقلمون، بلدرچین، غاز و اردک به جای گوشت گاو و گوشتهای کهنه و یخ زده.
🔍 ظروف 🍽 🍴
🖊استفاده از ظروف سنگی، سفالی، شیشه ایی، مسی، برنجی به جای ظروف آلومینیومی، تفلونی و آهنی.
🔍 سرکه و آبلیمو 🍋
استفاده از سرکه ها و آبلیمو های خانگی به جای سرکه و آبلیمو های بازاری
🔍 لباس 👕👖👔👗👚
استفاده از البسه نخی و کتان به جای البسه پلاستیکی و نانو
📎پرهیز از محصولات بازاری کارخانه ایی و دستکاری شده.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#همسرداری 🌿
🍃زندگیتان را پاكسازی كنید🍃
⭐سعی كنید از هر چیز و هر كسی كه شما را افسرده میكند و افكار افسرده كننده دارد، دوری كنید.
🌟مثلاً اگر لباسی دارید كه با پوشیدن آن یاد خاطره تلخی در گذشته خود میافتید، آن را دور بیندازید و یا به كسی ببخشید؛ حتی اگر آن لباس بسیار شیك و گرانقیمت باشد.
یا مثلاً آلبوم عکسی كه تصاویر و عكسهای افرادی كه در آن است روزی در یك جا به شما ضربهای زدهاند و بسیار ناراحتتان كردهاند را نیز دور بیندازید؛ چرا كه نگه داشتن آنها شما را دچار ناراحتی میكند و خاطرههای تلخ گذشته را مدام به یادتان میاندازد.
وقتی حالتان خوب نیست؛ حرفهای تند به همسرتان نزنید! چون خیلی فرصت دارین که حالتون رو عوض کنین، اما هیچ وقت، فرصت این رو ندارین که بتونین حرفهایی که گفتین رو عوض کنین!
❣روش هايي براي ايجاد يك رابطه قوي و احساسي؛❣
١- قبل از خواب حتما هم ديگر راببوسيد.
٢- عشق خود را به روش ها و كلمات مختلف بيان كنيد.
٣- يكي از مسئوليت هاي او را شما انجام دهيد.
٤- به مسائل مربوط به سلامتي او توجه كنيد.
٥- زماني كه اشتباه كرده ايد، به اشتباه خود اعتراف كنيد.
٦- در جمع از او تعريف كنيد.
٧- اجازه بدهيد،او خودش باشد.
٨- دليل اين كه عاشقش هستيد را بيان كنيد.
٩- شنونده ي خوبي باشيد.
١٠- كلمات زيبا و معنا داري ايجاد كنيد كه فقط براي شما دو نفر مفهوم دارد.
١١- بيشترين زمان ممكن را با هم باشيد.
١٢- در دوره هايي براي شناخت و بهبود رابطه شركت كنيد.
١٣- او را سوپرايز كنيد.
١٤- عاشق خودتان باشيد.
١٥- همواره با هم غذا بخوريد.
١٦- غير از رابطه جنسي، تماس فيزيكي و بدني داشته باشد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
پادشاهی در بالای قصر خود نشسته بود و رهگذران را تماشا می كرد.
در میان عابران زنی زیبا با قامتی موزون و دلربا دید. در دم به وی دل بست و فریفته جمال او گردید. دستور داد تحقیق كنند ببینند زن كیست . پس از رسیدگی گفتند: زن فیروز غلام مخصوص شاه است ! پادشاه به منظور رسیدن به وصال زن ، غلام مخصوص خود را خواست و نامه ای به او داد كه به مقصدی برساند. فیروز نامه را گرفت و بامداد فردا راهی مقصد شد. وقتی پادشاه اطلاع یافت فیروز در خانه نیست و به سفر رفته ، وارد خانه شد و به زن زیبای وی گفت با این كه من پادشاه مملكت هستم به ملاقات تو آمده ام ! زن گفت : من از این ملاقات پادشاه به خدا پناه می برم ! سپس چند شعر عربی به این مضمون خواند: - من آب شما را بدون اینكه بنوشم ترك می كنم زیرا افرادی كه آنرا بنوشند زیاد است ! - هنگامی كه مگس در ظرف غذائی افتاد، من از خوردن آن دست می كشم با این كه به آن میل دارم ! - شیرها از نوشیدن آبی كه سگان ، در آن پوزه زده اند پرهیز می كنند - شخص بلند نظر با شكم گرسنه بر می گردد، و حاضر نمی شود كه از غذای مرد سفیه استفاده كند. سپس زن گفت : ای پادشاه می خواهی از ظرف غذائی بخوری كه سگ در آن پوزه زده و از آن خورده است ؟! شاه از این سخن شرمگین شد و از خانه بیرون رفت . چنان شرمنده و ناراحت شده بود كه یك لنگ كفش خود را جا گذاشت و فراموش كرد بپوشد! اتفاقا لحظه بعد فیروز وارد خانه شد. چون وقتی از شهر بیرون آمد و مسافتی را طی كرد به یاد آورد كه نامه شاه را در خانه جا گذاشته است ، از این رو برگشت تا نامه را بردارد. همین كه فیروز به خانه آمد و كفش پادشاه را در آنجا دید، مات و مبهوت شد. پس از مدتی متوجه شد كه نیرنگی در كار بوده ، و سفر او نیز ساختگی است . در عین حال چاره نبود، فرمان پادشاه است و باید اجرا شود!
فیروز نامه را گرفت و روانه مقصد شد. بعد از بازگشت از سفر، پادشاه او را نواخت و یكصد سكه زر به وی داد. همین معنی نیز سوءظن او را تشدید كرد. فیروز كه در وضع روحی بسیار بدی قرار داشت تصمیم گرفت زن را به خانه پدر و برادرش بفرستد. به همین جهت جهیزیه زن به اضافه لباس های تازه ای به او بخشید و او را روانه خانه پدرش نمود. پس از مدتی برادرزن به فیروز گفت : علت فرستادن خواهرم به خانه پدر و رنجش تو از وی چیست ؟ چون فیروز جوابی نداد او را نصیحت كرد كه همسرش را به خانه برگرداند. ولی هر بار كه برادرزن در این خصوص با وی گفتگو می كرد، فیروز سكوت می نمود و در بردن همسرش سهل انگاری می ورزید. سرانجام برادرزن از وی به قاضی شهر شكایت نمود و او را به محاكمه كشید. شاه كه مترصد وضع این زن و شوهر بود و می دانست غلام مخصوصش متوجه شده و از همسرش كینه ای به دل گرفته است ، وقتی كار به محكمه قاضی كشید، بدون اینكه فیروز متوجه شود دستور داد قاضی رسیدگی به دعوای آنها را در حضور او انجام دهد. در محكمه قاضی ، برادرزن كه شاكی بود گفت : باغی به این مرد اجاره داده ام كه چشمه آب در آن جاری و در و دیوار آن آباد و درختانش ثمردار بود. ولی این مرد میوه آنرا خورد و درختان را از میان برد و چشمه را كور كرد و پس از خرابی ، آنرا به من پس داده است ! فیروز در دفاع از خود گفت : من باغ را صحیح و سالم بهتر از روزی كه به من داد به او مسترد داشته ام . برادرزن گفت : از او سؤال كنید چرا آنرا برگردانیده است ؟ فیروز گفت : من از باغ ناراحتی نداشتم ، ولی روزی كه وارد آن شدم جای پای شیری را در آن دیدم ، می ترسم اگر آنرا نگاه دارم آسیبی از شیر به من برسد! از اینرو آنرا بر خود حرام كردم . پادشاه كه تا آن لحظه ساكت بود و به مرافعه ایشان گوش می داد، در این جا گفت : ای فیروز! با خاطر آسوده و خیال راحت برگرد به باغ خود كه هر چند شیر وارد باغ تو شد، ولی به خدا هرگز متعرض آن نگردید و به برگ و میوه آن آسیبی نرسانید! او فقط یك لحظه در آنجا توقف كرد و برگشت !! به خدا هیچ شیری ، باغی مانند باغ تو ندیده است كه خود را از بیگانه حفظ كند! چون سخن شاه به اینجا رسید و تواءم با سوگند بود، فیروز باور كرد و با سابقه پاكی كه از زن خود داشت متوجه شد كه وی واقعا زنی پاكدامن و با وفاست ، و در آن لحظه حساس دامن خود را از آلودگی حفظ كرده ، و خطر را برطرف نموده است . بدین لحاظ با آرامش خاطر و طیب نفس زن را به خانه برگردانید و زندگی را از سر گرفتند. قاضی و برادرزن و حضار مجلس نیز موضوع را دریافتند و همگی بر وفا و پاكدامنی و خود نگاهداری زن آفرین گفتند.
داستانهاي ما, ج1/ علي دواني
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌻🍃
سلام وقت بخیر
خوااااهش میکنم این سوال من رو بذارید تو گروه ان شالله راه حلی پیدا کنم
من دخترم از همون ۳/۴ سالگی دندوناش سیاه و پوسیده میشه دندونهای شیریش تو ۵ سالگی افتاد .. با اینکه هر روز مسواک میزد و میزنه باز هم پوسیدن و زرد شدن و خراب شدن بردم دندانپزشک دو ماه پیش پر و ترمیمشون کرد الان همون دندونها بازم دارن پوسیده میشن 😔😔😔
پس چیکار کنم هرچی هزینه هم میکنم بی فایده اس
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت هم گروهیای عزیزوحبیبه خانم گل که اینقدزحمت میکشن
یه سوال داشتم بیزحمت هرکس مثل من شده راهی پیداکرده بگه ممنون
من ازمردادکه پریودشدم دیگه قطع شده تاالان دکترهم رفتم سونووآزمایش دادم سالم بودن دوتاشم
دیروزهم برای باردوم آمپول پروژسترون زدم اما فایده ایی نداشت دکترمم میگه شایدترسیدی یاشوک واردشده بهت
آیاراه دیگه ای قرص خاصی عزیزان میشناسن معرفی کنن پریودم بازشه ازداروی گیاهی هرچی بگین مصرف کردم شنبلیله زنجبیل زردچوبه رازیانه....ووولطفاکسایی که توموقعیت من بودن وبعدچیزی مصرف کردن که پریودشدن معرفی کنن ممنون 🌴🌴🌴
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید ممنون بابت کانال خوبتون
من ۴۶سالم وخانم هستم رفتم دکتر گفت پیری چشم گرفتی نزدیکم ضعیف تار می بینم کسی راه درمان میدونه
سوال دوم هردوکلیه ام سنگ داره دوسال پیش ۲/۵میلی بود الان فکر کنم بزرگتر شد کسی میدونه چی بخورم سنگ بیفته خواهش میکنم راهنمایی کنین .
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر شوهرم حق من نمیده
بچمو ازم گرفت وبراگرفتن مهریه دعایی چیزی دوستان راهنمایی کنید خیلی بهم ظلم کرد زن تنها بودم مریضم هزینه دکتری ندارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم ممنونم از کانال بسیار خوبتون .من۵ماه باردارم وشب موقع خواب بسیار باید گلوم رو صاف کنم انگار چیزی تو گلومه. خوب نمیتونم نفس بکشم داروی کم کاری تیرویید رو هم مصرف می کنم چیزی انگار دوطرف گلوم فشار میاد لطفا راهنمایی بفرمایید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید
ممنون از کانال خوبتون
خواستم از خانومها کمک بگیرم الان دوساله میخوام باردار بشم چن تا دکتر رفتم ولی هنوز نتیجه نگرفتم البته بارداری دوم هست یه دختر دارم
دوسال پیش عمل کردم تخمدان و لوله فالوپ سمت چپم رو کلا برداشتن دکتر هم میگه مشکل نداری باردار میشی ولی دوساله نشدم
میشه اگه کسی تجربه ای داره یا راهکاری داره کمکم کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من یه جاری دارم خیلی فضوله وخبرچین وخیلی یک کلاغ چهل کلاغ میکنه واهل دعا وجادوهم هست.من چندساله با خاطرزندگیم باهاش قهرم واصلادوست ندارم باهاش حرف بزنم .ولی میدونم گناه داره قهرکنم .نمیدونم چکارکنم اگه باهاش آشتی کنم همش اعصابم خوردمیکنه.نمیتونم زندگی کنم به نظرشما چکارکنم.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام برای برده شدن توصندوق خانگی دعایی بلدین بگین .یکسال بیشتره گذشته برنده نشدم .خداخیرتون بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
🌷🌷🌷سلام وقت بخیرخداقوت یه سوال داشتم اگه لطف کنیدداخل گروه بزارید خیلی ممنون میشم خانم بارداری هستم ۴۲ساله بابیماریهای دیابت وفشارخون خون بالا توی شهری که زندگی میکنم میگن که ماامکانات نداریم که عملت کنیم منم فقط بیمه تامین اجتمایی عادی دارم وازپس هزینه ی بیمارستان خصوصی برنمیام میخاستم ببینم میشه الان که داخل ماه پنجم بارداری هستم بیمه ای هست که برم خودموبیمه تکمیلی کنم دوستان اگه اطلاعی دارن راهنمایی کنن ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم میشه این سوالم بزاری تورو خدا دوستان هرکس میدونه راهنمایی کنید خدا خیرتون بده خواهری دارم تو مدرسه همیشه شاگرد اول بود وتفکر ما این بود که شاید پیراپزشکیا قبول میشه ولی از شانس ما بابام کارگره پولی نداشت که کلاس بفرستیمش .الانم همچی مال پولداراس اونا دارن خرج میکنن بچهاشون هزارتا کلاس میفرستن ولی خواهرم فقط یه دانشکاه دولتی قبول شد رشته مدیریت صنعتی بازم خداروشکر .حالا صحبتم اینه امسال فارغ التحصیل میشه میخواد تو آزمون استخدامی معلمی ثبت نام کنه تورو قرآن هرکس میدونه بگید چی بخونه که قبول بشه بخدا تمام عمر دعاتون میکنم که بتونه کمک خرجی بشه 😘
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دکتر پوست و مو خوب در مشهد میخواستم و آدرسش و تلفن
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر یک بار پیام دادم جواب ندادین میشه این بار سوال منو اورژانسی بزارین تو کانال عزیزان راه کاری برای درمان خانگی بی خوابی دارین خیلی اذیت میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
لطفا سوال من و بزارید تو گروه
گردن و زیر بغلم به شدت تیره و سیاه است خواهش میکنم کسی اگه میتونه کمکم کنه خیلی خجالت میکشم
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#عباس و #مریم ❤️
هیچ وقت به گوشی عباس دست نمیزدم ولی اون روز بلافاصله بعد از رفتنش موبایلش رو که هنوز توی بازی بود رو برداشتم و رفتم توی پیامهاش ..
اسم نرگس رو مامان پسرم سیو کرده بود .. دستهام میلرزید .. پیامهای اخیرشون رو خوندم .. نرگس تو همه ی پیامهاش عباس رو عباس جونم خطاب کرده بود و دلم میخواست الان نزدیکم بود و تکه تکه اش میکردم ..
آخرین گفتگوشون همین یک ساعت پیش بوده که نرگس گفته بود نگرانم بچه به دنیا بیاد و یک دونه لباس نداره تنش کنیم ..
عباس جواب داده بود نگران نباش نرگس گلی فردا میریم هر چی لازمه میخریم ..
دیگه چیزی نمیدیدم .. عباس .. عباس من .. به کسی غیر از من هم گفته بود گلی ... مگه من فقط گل عباس نبودم ..
دیگه حتی یک ثانیه نمیتونستم و نمیخواستم عباس رو ببینم .. سریع ساک کوچکی برداشتم و وسایل شخصیم رو جمع کردم ..
در تمام این مدت اشکهام بی اختیار میریخت و باعث کند شدن کارم شده بود .. وسط سالن مانتو میپوشیدم که عباس برگشت ..
با تعجب نگاهم کرد و پرسید مریم .. چی شده .. چرا گریه میکنی ..
قدمی به سمتم برداشت که بلند داد زدم سمت من نیا ..
عباس هم با صدای بلند پرسید چی شده؟ کی بهت حرفی زده؟
با دست اشاره ای به موبایلش کردم و گفتم اون ... حرفهای خصوصیت با نرگسسس گلییی جونت رو بهم گفت ..
ساکم رو برداشتم و دیگه منتظر یک کلمه حرف از جانب عباس نشدم و از خونه زدم بیرون .. 👇👇👇
ادامه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
داستان #زندگی عباس و مریمه ها😍🙈👆🏻
ترکونده کل #ایتا رو💪🏻
از دستش نده این داستان #جذذذذذابو😍🔞👆🏻👆🏻
🔴 #داستان_زیبای_توبه 🔴
من به زور و اصرار بابام تو سن کم ازدواج کردم ،همسرم ده سال ازم بزرگتر بود،موهاش جا به جا ریخته بود و با اینکه سنی نداشت ولی قیافش مثل مردای چهل ساله شده بود...منم کم کم از سر بی عقلی عاشق و شیفته ی یه پسری توی کوچمون شدم،شب و روزم شده بود اون پسر... ولی یه مدت که گذشت خواسته های عجیب غریبش شروع شد ،من از خدا و شوهرم میترسیدم هر روزم شده بود گریه و التماس ولی اون ول کن نبود..اخرش یه روز بهم گفت یا فردا هر چی میگم گوش میکنی یا میام به شوهرت همه چیو میگم...نمیدونم تو قلبم چی احساس کردم فقط گفتم خدایا خودت نجاتم بده 😭،بالاخره هم یه شب اومد یه پاکت نامه رو انداخت توی حیاط و فرار کرد.شوهرم رفت بیرون و پاکت به دست اومد و نامه رو خوند بعدشم بدون اینکه چیزی بگه با عجله از خونه زد بیرون.پاهام انگار چسبیده بود به زمین ،هنوز نیم ساعت از رفتنش نگذشته بود که دیدم چند نفر با لگد دارن میکوبن به در....👇❌
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
داستان زندگی این خانم دلتونو میلرزونه😭
📢📢توجه توجه📢📢
❤بانوان عزیز
برای رفاه حالتان و جهت ایجاد شغل مناسب برای شما عزیزان،
ما کارآفرینان تصمیمگرفتیم تا بخش ویژه ای از ظرفیت استخدام خود را به شما اختصاص بدیم💫.
🔸️کار ما به صورت مجازی و فقط با یک گوشی ، میتونید کار کنید و کسب درآمد داشته باشید!
🔸️نیاز به حضور نیست❌ و هر چقدر مدت زمانی که مایل باشید رو میتونید به کار اختصاص بدید
✅آموزش رایگان طب سنتی
✅بدون نیاز به هزینه ثبت نام
✅بدون مدرک وسابقه
✅بدون محدودیت سنی
✅حقوق و پورسانت
اگر شماهم به دنبال یه کارآسون وداخل منزل هستی بهترین شغل برای شماست
پیوی مشاور👇👇
0918 213 5366
اگرهم در زمینه ی بیماریهایی مثل کبد چرب .دیابت.چاقی.اگزما .یبوست.کیست تخمدان.تیروئید .نازایی و..... نیاز به درمان از طریق طب سنتی دارید پیوی در خدمتم
@Healing_in_nature
#دعا_درمانی 🌱
حضرت امام جعفر صادق ع فرمودند:
هرصبح و شب
هفتاد مرتبه «سبحان الله»
و سپس ده مرتبه « استغفرالله ربّی
و أتوب إلیه»
سپس نه مرتبه «سبحان الله»
و بعد یک مرتبه « استغفرالله ربّی
و أتوب الیه» بگوید .
جمع کثیری به این عمل مداومت
نموده و صاحب فرزندان شدند.
هرکس زیاد بگوید «یا مبدِیُٔ»
(یکی از اسما خداوند جلت عظمته
می باشد)خدا او را اولاد روزی فرماید
انشاالله.
در کتاب تسهیل الدوا است که اگر
زنی را فرزند نشود این آیات را بر
دو قطعه کاغذ بنویسد یک قطعه
کاغذ را زن بر بازوی خود ببندد و یکی
را بشوید و زن و شوهر(هردو ازان
بخورند و جمع شوند فرزند بهم رسد
اگر چه زن عقیم باشد).ایات این است:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم-
یا یحییٰ خُذِالْکِتابَ
بِقُوَّةٍ و اَتَیناهُ الْحُکْمَ صَبیّاً»(مریم۱۲).
همچنین روایت می نماید که هرگاه
زن هفت روز روزه بگیرد و بیست و
یک مرتبه «المُصَوِّرُ» را برظرف آبی
بخواند و ان اب را در هنگام افطار بخورد
خدا اولاد به او عنایت فرماید و ظاهرا
هر هفت روز باید این عمل را تکرار نماید.
منابع:
تسهیل الدواء
(عبدالمطلب بن غیاث الدین محمد)
مفاتیح الحاجات
( محمدرضاحسینی غیاثی)
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽