#چالش_یازدهم❤️😍 سلام ایام به کام❤️ چه خبرا؟ چند روز تعطیلی قراره چه کار کنید؟ 🤪 امیدوارم هرجا هستید و هر برنامه ای دارید بهتون خوش بگذره حسابی😍 دیروز یه بحث داغ بین من و دوستام پیش اومد که گفتم بیام برای شما هم تعریف کنم( منو که میشناسید دیگه نمیتونم نگم بهتون🤪🙈) جونم براتون بگه موضوع بحث درباره ی قضاوت کردن درباره ی دیگران بود 🤦🏻‍♀ و بدتر از اون اینکه همون قضاوتی که کردیم سر خودمونم اومده 😢 من که خودم فقط کافیه از دلم رد بشه فورا سرم میاد😔😩 نمیدونم شمام اینجوری هستین یا نه؟؟ تجربه ای داشتین درباره ی قضاوت کردن؟؟؟ که بعدش سر خودتونم بیاد؟؟ 😢 البته این کار بسیار بدیه دوستان 🙁 کاش هیچ کسی بی دلیل کسی رو قضاوت نکنه برامون تعریف کنید ببینم چه اتفاقی افتاده ❤️ زیاد طولانی نباشه لطفا🙏🏻🌱 ادمین 👇🌹 @habibam1399 منتظریم ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_یازدهم 😍❤️ بله یه بنده خدایی با دختر کوچولوش امده بودن پله های خونه مادرشوهرمو تمیز میکردن 😔 دلم به حال اون زن سوخت تو دلم گفتم چه شوهر بی غیرتی که گذاشته زن بچه اش اینکارو کنن حالا با گذشت ۵ سال سر خودم امده😔 با اینکه من مسخره نکردم فقط دلم سوخت 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تو زندگیم هررررکیو تو ذهنمم قضاوت کردم و حتی به روشم نیاوردمو تو ذهنم خطور کرده سرم اومده...و خییییلی سخت و دردآوره وقتی تو زندگیت به بن بست بخوری و بدونی از کجا داری میخوری اونوقته که یاد این ضرب المثل میفتی که:خود کرده را تدبیر نیست💔 دوستان این چالش رو به شوخی و خنده جواب ندید...قضاوت سخت ترین دادگاهیه که قطعا توش محکومیم و بدووون شک مجازات🌿 دیر یا زود گردنمونو میگیره..من ادم میشناسم بعد بیست سال قضاوتاش سرش اومدن ولی دیگه از اوج با سر خورده زمین و پودر شده💔 به رفتارتون دقت کنید و کل زندگیتونو مرور کنید اگه باغرور و کنایه و طعنه و قضاوت حرفی زدید سریع در درگاه خدا به غلط کردن بیفتید...زود دیر میشه💔 اگه خودتون یادتون نیارید یه روز روزگار یادتون میاره.... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من ی روز رفته بودم مسجد دیدم خیلی صندلی نماز هست توی ذهنمون با خودم گفتم: یعنی چی که خانمها روی صندلی نماز می خونن هر چقدر هم که کمر درد داشته باشین بالاخره میشه نمازوبدون صندلی خوند واقعا بعضی ها چقدر الکی ناز می کنن وروی صندلی نماز می خونن،،وای چشمتون روز بعد نبینه شب همون روز بی دلیل ونصف شب چنان کمر دردی گرفتم ،که اصلا تکونم نمی تونستم بخورم وحدودا ده روز نمازم ودراز کش می خوندم یعنی نشسته هم نمی تونستم بخونم ،،واز به درگاه خدا توبه کردم😢😢 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 منم هر وقت هر چی گفتم سر خودمم دراومده و خیلی مواظبم چیزی نگم دیگه هر چند دیر شده و تنبیه خیلی بزرگی شدم نمیدونم خودم فکر میکنم چون در جایگاه خواهر و شوهر خواهرم نبودم نباید قضاوت میکردم جریان از این قرار بود که شوهر خواهر خوابیده بود تو خونه و سر کار نمی رفت و روزها خواب و شبها پای تلوزیون منم دلم برای خواهر و بچه های خواهرم سوخت و غر میزدم چرا نمیره سر کار خواهرم با این که به خاطر خودش بود ولی ته دلش شاید ناراحت میشد این شد که چند سال بعدش گردونه عوض شد و الان چند ساله شوهر من خونه نشین و سر کار نمیره وبدبختیش اونجاع که هر چی میگم بزار من سر کار برم نمیزاره و خیلی داره سخت میگزره برام دعا کنید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_یازدهم 😍❤️ چندسال پیش زن داداشم سربچه ی سومش باردارشد .بهش گفتم بچه میخواستی چکارتوکه شوهرت کارگره وسرزنشش کردم. اونم میگفت اشتباهی باردارشدم وخداداده دیگه .سال بعدش خودم همونجوراشتباهی باردارشدم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من تا جاییکه بتونم کسی رو قضاوت نمیکنم ولی دلم یجا بحال ی خانم سوخت همون بلا به سر خودم و بچه هام اومد 😔😔 یبار تو گوشی ی عکسی رو دیدم ی خانم نمیدونم سپاهی بود یا ارتشی که شوهرش با ی هلکوپتر سقوط کرده بود و شهید شده بود خانمه چادر به سر ی پسر تقریبا ۵یا۶ ساله پیشش بود بحدی دلم سوخت که شاید ی روز کامل من برا اون خانم و بچش گریه کردم و مرثیه خوندم 😔😔پسر خودم اون موقع ۵ سالش بود شاید هم برا همین گریه کردم به ماه نکشید همسرم تو تصادف فوت شد و همین بلا سرمن اومد هم خودم بی پشتو پناه شدم هم بچه هام یتیم شدن 😔😔😭😭 برای شادی روح همسر عزیزم صلوات بفرستید 🙏🙏🙏🌹🌹🌹 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سه سال پیش آبجیم سرطان لنف داشت خدا برا هیچکس بیماری نخواد سر ی موضوع شاید خیلی بی اهمیت داداشم با آبجیم دعواشون شد یبار داداشم پیش ما نه آبجیم گفت چون مریضه داره سو استفاده میکنه و دقیقا ی هفته بعد زن داداشم گفت حس میکنم رو سینم ی چیزی در اومده همون خواهرم چون خودش سرطان داشت گفت ببینم دست گذاشت گفت زن داداش اینو نزار سریع برو دکتر روز بعدش که رفت دکتر سونو داد جواب اون هم سرطان بود 😔همه 😳😳😳😳اینجور شدیم بخدا انقد هم ناراحت شدیم آبجیم که خودش سرطان داشت زن داداشمو به دکتر خودش معرفی کرد خدا رو شکر هر دو درمان شدن ولی هنوز که هنوزه ما تو شک حرف داداشمونیم وتاوانیکه خدا نوشت خانما لطفا لطفا قاضی نباشیم و دلمون به حال هیچ کس نسوزه اگه کاری از دستتون برمیاد حتی دعا کردن برای طرف مقابلتون انجام بدید و هیچ وقت حتی به حق کسی رو قضاوت نکنید قاضی اون بالایی هستش 😉😘🌹🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_یازدهم 😍❤️ دوستم گفتم پسرعمم نامزد کرده با دختری که قبلا تو عقد جدا شده، گفتم مگه دختر قحط بود، خودم تو عقد جدا شدم و همین حرفو شنیدم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دبستان بودم یه دختره شپش داشت همش مسخرش کردم بهش گفتم شپشو تا دبیرستان همش موهام شپش میزد کاشکی ميتونستم ازش معذرت بخوام خيلی تحقیرش کردم😔 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نامزد سابقم نمی خواستمش گفت ۲۰٪ امکان داره بچه دار نشم منم همینو کردم بهونه و طلاق گرفتم الان یازده ساله بچه دار نمیشم و دختر اون ۸سالشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 مادرشوهرم گفت نفرین شدی تو یه سال سه تا عزیز از دست دادی😭🖤 یه سال نشده هنوز ولی دوتا عزیز از دست داد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ب یکی خیانت شد؛ گفتم من اگ همچی اتفاقی واسم بیفته میمیرم؛ الآن بعد ۳بار خیانت دیدن همچنان زنده ام و بخاطر بچه م موندم😔 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خیلیارو قضاوت کردم شوهر کردن ولی نمیدونم چرا شوهر سرم نمیاد چرا یکی نفرین نمیکنه بگه انشالله تو هم شوهر کنی🤣 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 میگفتم اینایی ک همو دوست ندارن و میخوان جداشن چرا بچه دار میشن الان سر خودم اومده با یه بچه 3 ماهه دنبال طلاقم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دوستم ک دانشگاه آزاد قبول شده بود گفتم همه آزادو میارن نمیارزه رفتنش خودم همونم قبول نشدم:) درس عبرت شد برام قشنگ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اونایی که باردار میشدن میگفتن ناخواسته شده میگفتم مگه خنگن، بچه سومم ناخواسته اومد الان یک سالشه🤦🏻‍♀🤣 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کسایی ک بار چندم افسر قبول میشدن و مسخره کردم😂🤦🏻‍♀ الان خودم هی میرم پیش افسر 6 باره هنوز نتونستم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_یازدهم 😍❤️ هرکی رو که میدیدم سه تا یا بیشتر بچه داره میگفتم عقل نداره الان سه تا پسر دارم و بهم میگن عقل نداری 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دختر خالم همش پریود بود گفتم چه رحم داغونی داری خودم یائسگی زودرس گرفتم خیلی مریضم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ابراز علاقه یه دختر به پسر رو بد دونستم🤦🏻‍♀ خودم از یه پسر خواستگاری کردم جواب منفی داد اونم با تحقیر و مسخره کردنم😢 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شوهر دوستم مرد رفت ازدواج کرد گفتم نتونست خودشو نگه داره حالا شوهرم مرده دنبال شوهرم😐 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 عروسمون ویار داشت گفتم چه لوس میکنه ببند دهنتو کوفتت کن دیگه حالا خودم اینقدر بد ویار شدم😭 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دوستم گفت عروسشون زگیل تناسلی گرفته، پیش خودم گفتم حتما با کسی دیگه هم بوده، سر خودم اومد، با اینکه اهل هیچی نیستم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 مامانمو قضاوت کردم گفتم به بابام بی محلی کرده باعث شده بابام بهش خیانت کنه . سر خودم اومد دیدم ربطی به بی محلی نداشت 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 میگفتم زنی که شوهرش کتکش میزنه احمقه میمونه تو زندگی، خودم کتک خوردم و همچنان اینجام :) 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بچه جاریم گریه میکرد همش رو مخم بود هی گفتم تربیتش کن هی نق میزنه. حالا بچه خودم همینجوری شده بدتر 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 گفتم چجوری بعضیا میرن دختر بی حجاب میگیرن ولی خودم عاشق شدم گرفتم متاسفانه خیلی دوسش دارم #اقا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_یازدهم 😍❤️ یه پسری اومد خواستگاری دخترم گفتم دختر بهش نمی‌دم چو ن کارش دور گاو و گوسفند و اسبه گذشت و ی خواستگار اومد واسه دخترم شغلش رانندگی تو ی شهر دیگه هست اما پدر مادرش دور گاو و گوسفند اونم مجبوره کمک حالشون بشه. الان دامادمه واقعا نباید دلمون باحال کسی بسوزه نه کسی رو قضاوت کنیم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ۱۳-۱۴ سالم بود بدون منظور به دوستم گفتم تو که هنوز کوچیک موندی الان شوهرم ۱۰سانت قدش از خودم کوتاهتره و بچه سومم که به دنیا اومد یه بنده خدایی گفت خجالت نمیکشه سه تا بچه آورده بعد خودش سومیشو باردارشد همه کار کرد تا بچش سقط شد ۱۰ روز بعد از سقط بچش باباشو از دست داد آخه به زور باردار میشد ولی سومیشو به راحتی باردار شد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بگم براتون من۲تاپسرداشتم زن داداشم۲تادختر بعد زن داداشم باردارشد دختر ☺️شوهرم بهشون گفت دیگه بچه میخواستین چیکار حالادخترش سه ماهه بود که گفت😁 دقیقا سر یک سالگی دختر اوناپسرسوم ما به دنیا اومد 😁😁بهش گفتم دفعه آخرت باشه کاربه کار کسی داری والا😊هرچند من عاشق بچه‌ها هستم الانم ۲تا دختر دیگه دارم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 منم تو همین کانال دیدم دوستان دنبال درمان شپش سر هستن باخودم گفتم الان مگه کسی شپش میگیره حتما نظافت رو رعایت نمیکنن😏 متاسفانه هم خودم هم دخترم تا چند ماه درگیر شپش بودیم و از راهنمایی هایی که توهمین کانال بود استفاده کردیم😔 یکی هم گفتم از ادم هایی که بی برنامه بچه میارن و ناخواسته باردار میشن بدم میاد ، همین سرخودم اومد😔😔😔 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بله واقعا قضاوت کردن بده و هرکی زود پشیمون میشه باید زود توبه کنه در درگاه خدا ک ان شا الله خدا ببخشه من دخترم و کلاس یازدهمم ما یه معلمی داشتیم که خیلی عصبی بود و همش اخلاق تندشو مسخره میکردیم یا اینکه یه روز خوب بود و یه روز عصبی و انگار که مشکل داشت باهمه خلاصه که کل مدرسه از این خانم بدشون میومد یه روز ک اومد کلاسمون حالش بیشتر از قبل گرفته بود و شرو کرد به دردو دل کردن واقعااا وقتی حرفاشو شنیدیم اینکه چه سختیایی توی زندگیش کشیده ناراحت شدیمو همراه معلم گریه کردیم ینی هرکی زندگی نامشو میخوند گریش میومد و ته حرفاش این بود کع به جایی برسیم و موفق شیم حتی توی بدترین شرایط اون لحظه خیلی از خودم بدم اومد اینکه چه حرفایی پشتش گفتم چه شکایتایی پیش مدیر ازش کردم اینکه زود قضاوتش کردم واقعا هرکی جای معلممون بود الان شاید دیوونه شده بود با سختیاش یه نگاه به خودم کردم دیدم واقعا منم دانش اموز خوبی نبودم با شیطنتام بازیگوشیم سر و صداهام و درس نخوندم سرکلاسش فقط بخاطر اینکه سرمون داد اذیتش کردم از اون روز به بعد با تغییر دادن خودمون معلممونم ۱۸٠درجع تغییر کرد و اونجا ب خدم گفتم فقط مشکل از اون نبوده توام تقصیر داشتی امید وارم هم خدا و هم اون خانم ببخشتم کع زود قضاوت کردم دربارش 💔💔💔💔😢 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من عینکی هستم و از شش سالگی عینک میزدم توی کلاس اول دختر عموی مامانم که همسن من هست منو مسخره میکرد و پیش بقیه بچه ها منو کوچیک میکرد الان کلاس ششمیم دوساله عینکی شده نمره چشمش هم انقدر بالاس که نگو😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_یازدهم 😍❤️ جاریم از در اومد تو عینک زده بود ته دلم گفتم شکل پیرزنا شده یکسال نشد خودم عینکی شدم 😰 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بله جاریم و خواهرشوهرم کاشت ناخن کردن و منی که همه جا گفتم غلطه و غسل نداره...الان خودم ناخن دارم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 همکارم التهاب استخوان دست داشت، دستشو گج گرفت، گفتم دروغ میگه، فیلم بازی میکنه، سر خودم اومد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 عروسم پاشو کج میداشت بهش میگفتم چلاغ الان چند وقته خودم پا دردم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خواهرم تو عقد باکرگیشو از دست داد بهش تیکه انداختم، خودم تو عقدم حامله شدم😔 حقم بود🙄 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 به خاستگار خواهرم خندیدم سرم اومد...شوهر خودم شد 😢 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 قبل از خدمتم هرکس سیگار میکشید تیکه مینداختم بهش از وقتی رفتم سربازی دارم میکشم 😔 #اقا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 میگفتم خاک بر سر اینایی که با متاهلا ارتباط میگیرن الان خودم با مرد متاهل ازدواج کردم و زن دوم شدم کسی نیست بگه خاک برسرم😔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

سلام ایام به کام❤️ #چالش_یازدهم 😍 با همسرتون کی و کجا و چطوری آشنا شدین؟؟؟ اگه اتفاق عجیب یا خنده داری هم در مورد آشناییتون دارین برامون تعریف کنین😍😅 ادمین 👇🌹 @adminam1400 منتظریم ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چالش_یازدهم ❤️🍃 با همسرت کی کجا و چطوری آشنا شدی؟ ❤️❤️❤️❤️ دزد اومد خونمون و زنگ زدم ۱۱۰ و با آقا پلیسه که الان همسرمه آشنا شدم 😄❤️ ❤️❤️❤️❤️ توی مغازه... کم مونده بود کتکش بزنم بس که هار بودم دعواش هم کردم ولی الهی فداش شم انقد ذوق زده شده بود فقط دلبری میکرد منم که سگگگ... ❤️❤️❤️❤️ چند وقت پیش استاد دانشگاهم گفت بیا دفترم کارت دارم وقتی رفتم درخواست آشنایی و ازدواج داد 🙃 ❤️❤️❤️❤️ خواهرم با خانواده همسرم تصادف کردن به ازدواج ما منجر شد 🤭 ❤️❤️❤️❤️ تو بیمارستان همکار بودیم پدای الکلی رو ریخته بود تو چاییم. بعدشم دعوای مفصل الان شوهرمه 🙄 ❤️❤️❤️❤️ من و همسرم توی مغازه آلوچه ترش و لواشک فروشی آشنا شدیم، اونجا کار میکردم یکی اومد مزاحمم شد اونم برا طرفداری از من باهاش دعوا کرد ❤️❤️❤️❤️ رقص حناشونو خودم رقصیدم بعد یک سال جدا شدن اومد خودمو گرفت 😐 ❤️❤️❤️❤️ تو عروسی دوستم دهنمو یه متر وا کرده بودم میخواستم شیرینی بخورم یهو دیدم داره نگاه میکنه چشاشم اندازه گردو باز کرده😂😂 ❤️❤️❤️❤️ کارهای پایان ناممو رو انجام داد بعد از اینکه پولشو کامل گرفت بعدش گفت عاشقم شده🤣🤣 ❤️❤️❤️❤️ تو پمپ بنزین با دعوا و چشم غره رفتن و در نهایت بیرون پمپ بنزین منتظرش بودم و الان ۹ ساله مرد خونمه ❤️❤️❤️❤️ من مداحم یبار زیارت عاشورا میخوندم نگو خانم چشمش منو گرفته منم مثل خانمم اصلا ندونستم چطور دعا خوندم ❤️❤️❤️❤️ رفتم درمانگاه سرم بزنم عکس میگرفتم از خودم بزارم نت اونم جزء پرسنل بود غش کرده بود از خنده، تهش شد همسری😂 ❤️❤️❤️❤️ همسرم به باباش کمک میکرد میوه میفروخت منم رفتم پیش بابام که روبروی اونا آجیل میفروخت یه سیب قرمز به طرف من گرفت یه دل نه صد دل عاشق شدیم و بعد سه سال بابام راضی شد به هم رسیدیم ❤️❤️❤️❤️ ماشین به اسمم دراومد، استوری کردم واسه فروش، پیام داد شماره بابامو گرفت که ماشینو بگیره ماشینو نگرفت خودمو گرفت 😐 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چالش_یازدهم ❤️🍃 آشنایی و ازدواج 😍 منو شوهرم فامیل بودیم آشنایی خاصی نداشتیم اما شب بله برون شام درست کرده بودیم بعد شام که میخواستن مهریه بنویسنو اینا بابا بزرگ و بابای شوهرم گفتن پاشین بریم دیگه خسته اییم بعد مادر شوهرم گفت کجا اومذین خواستگاری ها نه اینکه شام بخورین برین گقتن عادتمون شده چون همیشه اومدیم شام خوردیم رفتیم😑😑😂😂😂 حالا شده خاطره برامون😅😅😅 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ماتوشهرستان زندگی میکردیم وهمسرم بچه شهرستان بوداما تهران زندگی می کرد مادربزرگ من فوت کرد وروزسوم فوت مادربزرگم خاله همسرم فوت کردخانواده همسرم اومده بودن شهرستان برای خاک سپاری ومراسم خاله ش منم کتاب دعا دستم بودوبرای مادربزرگم گریه می کردم وقرآن میخوندم قبراین دوبزرگوارکنارهم بود مادرهمسرم ازم خوشش اومد وهمونجامنو به همسرم نشون داداما من اصلا اطلاعی نداشتم ومارسم داریم تامراسم اولین سالگرد متوفی هرهفته بریم سرمزار همسرمن هم به شوق دیدن من هرپنج شنبه سرمزارخاله گرامیش حاضرمی شدتاشاید منوببینه حالاچرامن اصلااونوندیدم؟؟؟آها چونکه مثل جوونهای الان چشم وگوشم بازنبود وحواسم به اطراف نبود واگر نه منم اونو میدیدم☺️☺️😃 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام سوم راهنمایی که بودم به خاطر زیبا نبودنم حس خوبی نداشتم بعد تو محله یه پسر خیلی خوشگل بود که از قضا مذهبی بود که دوستش با دوستم دوست بود بعد از اون من اهل این کارا نبودم.سر یه قرار دوستم تو راه مدرسه اونم اومد بعدش خبر رسید عاشق من شده ۴ سال فقط تلفنی تاکیید میکنم فقط تلفنی اونم ماهی یکی دوبار .بعد دید اینطوری نمیشه رفت به داداشم گفت من خواهرتو میخوام چون دوست مشترک با داداشم داشتن.وبلاخره سال ۹۱ عقد کردیم هنوزم خیلیا میگن از تو سر تره منتها همسری معتقده زیبایی تکراری میشه ودل صاف وصداقت واینا مهمه براش الان پسرمون ۶ سالشه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سال 85اعتکاف رفتیم و همسر بنده با چنتا از برادران آشپز بودن. یه شب مسئول اعتکاف گفت برو به برادران بگو بیان آشغالها رو ببرن بو گند گرفتن. منم با چادر رنگی و از اونجا که در اعتکافم بودیم فعلا جو معنوی داشتیم رفتم دم در مسجد. دیدم همسرم که اونزمان بهش میگفتیم برادر بیرونه. خیلییییی با ادب گفتم برادر سهرابی خانم فلانی گفتن لطف کنید بیاید آشغالها رو جم کنید😄 گویا از همون لحظه همسر جان ذوب لفظ کلام و ادب بنده میشن و در ذهن خودشون گفتن بابا فلانی چقد متشخصه😂 البته من چندسالی میشد که ایشون دوست داشتم اما از اونجا که خیلی جدی و مذهبی بود میگفتم نه بابا کجا میاد منو میگیره... در صورتی که ایشونم همون سالها بمن علاقمند بودن اما همین فکرای که من کردم ایشونم داشتن و دیر قدم جلو گذاشتن😅 و اینچنین شد که بعد یک هفته همسرم در دام من اسیر شد😉😉 الان بعد سالها بعضی وقتا ادامو درمیاره و میگه همسر آشغالی من😁😁😍😍 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ف هستم نوزده ساله شش ماهه ازدواج کردم با شوهرم تو کارگاه تولید ماسک و وستکش اوایل ایام کرونا اشنا شدم😂 و این شد ک کرونا برای من شد به دست اوردن یه حس خوب😉 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ من اولین بار که همسرم رو دیدم یه دل نه صد دل عاشقش شدم اون زمان خواستگار زیاد داشتم ولی وقتی همسرم رو دیدم تو دلم گفتم خدایا چی میشه به جای این همه خواستگار این آقا بیاد خواستگاری که ۵ سال بعد از این آرزو بالاخره اومد خواستگاری البته بعدا فهمیدم اونم همون موقع دلش میخواسته بیاد خواستگاری ولی میترسیده جواب منفی بدیم 😊 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ من نامزدم تو کافه ای که داشت اشنا شدم رفته بودیم دزفول خونه خواهرم و حوصلمون سر رفته بود تصمیم گرفتیم بریم کافه و برامون شیر موز اوردن ک خوب نبود و من اونروز که بامدیر کافه بحثم شد و برای فرداش دعوتمون کرد کافه 😂😂کلن اشناییم با دعوا بود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چالش_یازدهم ❤️🍃 من خیلی اذیت شدم از دست شوهر که همش اعصبانی بوده .. بد بین هست شکاک هست .. به خدا دخترم میگه میخاستی همون روزها طلاقت را میگرفتی.. خب من کوچیک بودم میگفتم شاید بهتر بشه ولی نشد تازه بدتر هم شده ... من حتی نمیتونم یک روز با خواهرام بروم بیرون میاد دعوا میکند فقط دلشوره انداخته تودلم ..واعظطراب نمیدونم باید چیکار کرد خیلی جوشی هس😭😭😭 جوانیم را ازدست دادم صاحب چند درد شدم هنوزم ول نمی‌کند ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد چالش آشنایی من چهارده سالم بود که خونه جدید اسباب کشی کردیم بعد دوماه همسرم که دوست داداشم بود موقعی که داداشم می‌رفت سربازی جلوی در خونه من یه لحظه سرمو از در حیاط آوردم بیرون همسرم که همسایه چند قدم بالاتر ما بودن و همراه داداشم بودن یه لحظه منو دیده و به قول خودش میگه انگار منو برق گرفت قلبم افتاد😍😍 از اون موقع عاشقم شد حالا فکر نکنین خیلی زیبا بودم نه معمولی بودم با یه وجب سبیل 😂😂😂. هنوزم خواهرم میگه من موندم شوهرت چجوری با این همه سیبیل عاشقت شد. البته اینم بگم بعد ازدواج به شدت زیبا شدم و الآنم که ۴۳سالمه انگار سی و دوسه‌سالمه 😍 خلاصه تا بعد دوسال که همراه داداشم سربازیش تموم شد بیچاره تا بیاد خواستگاری من با یه شخص دیگه نامزد کردم شوهرم میگه آنقدر رفتم پشت مدرست گریه کردم واز خدا تورو خواستم و ولی گفتم خدایا در هر حال خوشبخت بشه. و بعد سه روز صیغه محرمیت که داشتیم به طور معجزه آسایی قضیه ازدواج به هم خورد منم از اون قیافه پسره خوشم نمیومد😝😝و همسرم خوشحال بدو بدو اومد خواستگاریم😍😍. الان بیست و شش سال میگذره و دو تا پسر داریم و خدارو شکر خوشبختیم انشالله خوشبختی سهم تمام زنان و مردان سرزمینم باشه 🙏 اینم اضافه کنم که باید در زندگی مشترک مخفی کاری و دورویی نباشه. همیشه همسرم از سرکار بیادو بره میرم استقبال و بدرقه همیشه تو خونه آراسته هستم وسعی میکنم مرد خسته از سر کار میاد خونه خونه رو بهشت کنم براش و بهش خوش بگذره. بعد ناهار یا شام هم کلی حرف از وقایع روزانه باهم صحبت میکنیم و به قول همسرم از هم صحبتی با هم سیر نمیشم همسرم میگه آنقدر در زندگی ارامش دارم که نگوووو😍😍. اینارو گفتم که بعضی زوجای جوان بدونن ساختن زندگی خوب تا حد زیادی دست خودم آدمه ... داشتن صداقت و عشق و احترام ...تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام . من 46 سالمه حدودا 26 ساله که ازدواج کردم ازدواجی که اصلا علاقه ای توش نبود وفامیلی بود.شوهرم پسر داییمه .من عاشق کس دیگه بودم ولی به اجبار با پسر داییم ازدواج کردم.با وجود سه تا بچه که الان پسر بزرگم ماشالله 25 سالشه .دخترم 18 وپسر کوچیکم 11 سال .ولی همچنان عاشق اون شخص هستم با اینکه 26 ساله ندیدمش عشقم بهش همون قدر جوان وبا شکوه هست... نمیتونم فراموشش کنم وهیچ وقت علاقه ای به شوهرم پیدا نکردم . میخوام از دختران سرزمینم بخوام به هیچ عنوان به زور ازدواج نکنن مثل من حسرت به دل نشن خدای نکرده. هیچ جور نمیتونم به عشقم فکر نکنم چیکار کنم اسمش اگه گناهه باشه تو وجودمه تو قلبمه بی نهایت دوستش دارم..از مردن میترسم نه به خاطر خودم به خاطر عشقی که تو دلمه نمیخوام این عشق بمیره ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خسته نباشید میگم به حبیبه جون وتیمشون.اشنایی مندبا همسرم اینگونه بود که همسرمن با شوهر خواهرم دوست بودن و من حتی یکبار ایشون رو ندیده بودم همسرمن از شوهر خواهرم خواسته بودن که کیس مناسبی اگه سراغ دارن واسه ازدواجشون بهشون معرفی کنن .شوهرخواهرم هم دوست من رو که در همسایگی خونه خواهرم بودن رو بهشون معرفی کرده بود وباهماهنگی من قرار بود یه جوری من دوستم رو بیارم تو کوچه تا شوهرخواهرم وهمسرم رد میشن ایشون رو ببینه ببینم چه شکلیه و... درصورتیکه من هیچی به دوستم نگفته بودم قبلش.موقعی که اقایون خواستن رد بشن من کلی استرس گرفتم که دوستم بو نبره از دستم ناراحت بشه.خلاصه جناب همسر حین رد شدن چشمشون منو میگیره وبه شوهر خواهرم میگه من اونیکه فلان مانتو تنشه به دلم نشسته در صورتیکه دوستمم خداییش خییلی خوشگل بود وشوهرخواهرم هنگ میکنه که این اون نیست 🙈والان چجوری من به خواهر خانمم بگم 😢.....خلاصه وصلت صورت گرفت وبعداز چندین سال یادمون میفته کلی میخندیم که قسمت هرچی باشه همون میشه☺️☺️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ چالش چگونگی اشنایی با همسر خواهر بنده جاری خواهرشوهرم بود خواهرشوهرم از اخلاقو ادبه خواهر۲قلوم خوشش اومدو منو گرف برا برادرش ولی الان خواهرشوهرم متاسفانه از همسرش جدا شده ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️