شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خدمت همگی .من همیشه داستان خیانت رو میخوندن ولی فکرشو نمیکردم گریبانگیر خودم بش
آتی:
پاسخ اعضا 🌸
سلام وقت بخیر
خانم عزیزی که دخترخانمون14سالشه وقلبش
تپش داره ودرد میگیره گاهی اوقات
دخترمنم توسن دخترتون بود همین مشکل داشت چندتا دکترعوض کردم آخر بردم فوق تخصص قلب گفتن چون دارن رشد جسمی میکنم شش ها وقفسه سینه هم درحال رشد هستند و هیچ مشکلی ندارن
نگران نباشید
مامان دلارامم
واسه عاقبت بخیر دخترنوجوانمم دعاکنید
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خدمت حبیبه خانم، وبقیه دوستان، در جواب اقای حمزه که گفتن مهریه همسرشون میدن اما سر زندگی نمیاد اقای محترم وقتی نمیخواد با شما زندگی کنه چرا عمر خودتا الکی هدر میدی یا طلاقش بده، یا ازش بخواد تو دادگاه نون نفقه، وارث را ببخشه واجازه ازدواج مجدد بهتون بده برو ازدواج کن وتو دادگاه ازش تعهد بگیر که به زندگی اینده شما کاری نداشته باشه ، من نمیدونم چه اصراری به زندگی با این زن را داری.
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خدمت حبیبه خانم وخواهران گلم، دررابطه با اون خواهری که گفتن خواهرشون توان جسمی و ذهنی کمی دارن ونگران اینده هستن، خواهر گلم خواهر شما باید تحت پوشش بهزیستی باشن تا از لحاظ مالی تامین بشه، وبرا بهتر حرف زدن باید گفتار درمانی بشه که خود بهزیستی معرفی میکنه برا توان جسمی سردی جات نخوره دستشون را با روغنهای گرم مثل سیاه دانه روغن مالی کنید به اعضای خانوادتون بگید این زمینه ازمایش شما هست اگر بهش بی احترامی بشه یا از ایشون کار زیاد بخواهید فردا ی قیامت باید جواب بدهید این بچها معصومن خیلی پیش خدا عزیزن خدا به مادرتون سلامتی بده وسایه اش بالای سر این طفل معصوم
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
بابت اون دختر خانمی که دایشون رودوست داشتن والان دایی وزن دایی باهم مشکلات پیداکردن،اولاکسی که ازدواج میکنه مثل دایتون باید بدونه دیگه ازدواج کرد ه ومواظب رفتارش باشه ونبایدمثل قبل ازدواج باعزیزانش تا این حد صمیمی باشه چه بسا این مدل صمیمیت ها وبغل هاهرکسی رواز لحاظ جنسی تاحدی برانگیخته میکنه،وشمادخترخانم عزیزدایتون که ازدواج کردبایدمواظب رفتاراتون می بودیدومعمولی برخوردمیکریدیه کادوی ساده یه بوسیدن معمولی انجام میدادید،چون خانم ها حسادت میکنندوزندایی تونم هم خیلی حساس تر بودن ،اینجاهرسه تون مقصربودین ،بخصوص دایی وشما دخترخانم ،الانم همه تون سعی کنید رفتاراتون رواصلاح کنیدوزن دایی ودایی تون مشاوره برن ،شماهم توسن ازدواجین بزودی میرین پی زندگیتون،وحتما رفتارزن داییتونو درک خواهید کرد خواهی فهمید اینجا کی چقدمقصربوده ،همه ما چه زن وچه شوهر وچه اطرافیان بایدمواظب رفتارهامون باشیم رعایت کنیم ،که حسادت ها برانگیخته نشود تاحدی که زندگی ها را خراب نکند،این بودنگاه من به این مسئله،به امید ظهور امام زمان که ظهورش گشایش درهمه کارهاست،
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام به دختری از دیار کرمان.عزیزم غصه نخور که خدا خیلی بزرگه من هم تقریبا مشکل شما رو داشتم ۳۷ سالمه وسه بار سقط جنین داشتم دوبار اول قلب جنین تشکیل نمیشد وبار آخر در۶ ماهگی دچار خونریزی شدید شدم وجنین ۶ ماهه رو ازدست دادم باوجود اینکه ای یو ای کرده بودم وبه سختی اون ۶ ماهو پشت سر گداشته بودم وبعد اون اتفاق حسابی نامید وداغون شدم ولی برای بار چهارم اول یه سفر کربلا رفتم واز تمام مقدسات اونجا طلب فرزند سالم کردم که دقیقا چند روز بعد برگشت از کربلا مجدد ای یو ای انجام دادم به دلیل کمی ضعیفی همسرم وتحت نظر پزشک استراحت مطلق ودر ۴ ماهگی دهانه رحم ودوخت وخدارو شکر الان یه دختر شیرین وسالم و۶ساله دارم ودرصدد رفتن به کربلا وتمنای فرزند دوم هستم ناگفته نماند علت سقط وتشکیل نشدن قلب بچه یکی غلظت خون بالای خودم بود که تا ماه آخر هرشب یه آمپول اگه اشتباه نکنم انوکساپارین داد دکتر میزدم وتشکیل نشدن قلبش هم مربوط به ضعیفی همسرم بود البته من مشهد پیش دکتر قندی میرفتم وخودم هم بدنم خیلی از لحاظ جسمی ضعیفه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
خانمهایی که دنبال کار میگردن برید مهد کودکها بچه خصوصی بگیریدپولش واقعن خوبه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام پیام منو بذارید ممنون میشم، در جواب اون خانمی که گفت تنهام و داداشم 35 سالشه با پدرم در فاصله 8 ماه فوت کردن و زن داداشم سیده موسویه و باما رفت و آمد نداره و من خیلی تنهام، میخوام بگم عزیزم من تو اتوبوس (واحد) بودم، ما مشهدیها به اتوبوس میگیم واحد 😁داشتم میرفتم حرم امام رضا علیه السلام، و داشتم پیامها رو میخوندم که اولین پیام، پیام شما اومد و خوندم گفتید هرکس میره حرم دعا کنه، من خودمم سید موسوی هستم مثل زن داداش شما که گفتی سیده موسویه، منم ساداتم رفتم حرم خیلی برات دعا کردم و به نیابتت و به نیابت همه اعضای این کانال زیارت عاشورا خوندم و از خدا خاستم مشکلات همه برطرف بشه، امام رضا رو سه بار به فاطمه قسم دادم که مشکلتو برطرف کنه رفتم روبهروی گنبد تو صحن انقلاب دقیقا متن شما رو برای امام رضا خوندم و از امام رضا خاستم دل زن داداشت نرم
بشه
و باشما رفت و آمد کنه و محبتش به شما زیاد بشه و دعا کردم خداوند پدر و برادر شما را بیامرزه، منه روسیاه حقیر سراپا گنهکار تو حرم امام رضا خیلی خیلی برات دعا کردم عزیزم، ان شاء الله به حق امام رضا مشکلت برطرف بشه، نمیدونم چه حکمتی بود که تو راه حرم مشکل شما رو خوندم که اولین پیام شما اومد جلو چشام (به فال نیک میگیرم ان شاء الله مشکلت برطرف بشه 🤲🙏🌺) و اینکه منم سادات هستم و موسوی هستم دقیقا مثل زن داداشت سیدم، همش نشانه هست، میخواد امام رضا بگه من صداتو شنیدم و مشکلت رو برطرف میکنم ان شاء الله، منم یتیم هستم پدر و مادرم فوت کردن 😭، خاستم بگم عزیزم من خیلی برات دعا کردم و زیارت عاشورا خوندم ان شاء الله مشکلت برطرف بشه، ان شاء الله مشکلات همه اعضای این کانال برطرف بشه الهی آمین، منو بی خبر نذار اگه زن داداشت دلش نرم شد رفت و آمد کرد باهاتون که ان شاء الله دلش نرم بشه، مؤفق باشید عزیزم، حق یارت، سمیه سادات مامان سید ابوالفضل و سید امیر علی از مشهد مقدس هستم 😍❤️🌺
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه عزیز تو آشپزخونه مشغول درست کردن شام بود که دکمههای مانتوی دخترا رو دوختم
#داستان_زندگی 🌸🍃
عاطفه
تا عزیز صدام زد خوشحال از اینکه بازم میخواد ادامه داستاننصف و نیمه دیشب رو که حالا جزئیاتش جذابتر کرده بود برام تعریف کنه رفتم سمتش و گفتم
جانم عزیز
عزیز به ساعت نگاهی کرد و گفت
عاطفه اگر میخوای بری دیدن مریم برو یه خبر ازش بگیر
متعجب از پیشنهاد یهویی عزیز گفتم
برم خونه مریم ؟
عزیز گفت
مگه اون روز نگفتی از وقتی ازدواجکرده فرصت نکردی بری پیشش خب الان وقت داری برو دیگه
چند ثانیه متعجببه عزیز نگاه کردم تا حالا اینقدر بههمریخته ندیده بودمش
پرسیدم
عزیز شما حالتون خوبه ؟
عزیز پوفی کشید و گفت
عاطفه تو چرا امروز راه و بیراه حال منو میپرسی؟
گفتم
خب آخه...
عزیز فوری گفت
تا زمانیکه مقابل من بایستی و هی آخه و اما اگر بگی حاجی برگشته خونه اگه میخوای برو اگرم نمیخوای نرو
عزیز بلند شد که گفتم
نه میرم ولی شما مطمئنین خوبین ؟
عزیز به خودش نگاهی انداخت و گفت
تو ناتوانی در من میبینی که خودم نمیبینم؟
گفتم
نه خدا نکنه
عزیز گفت
پس بجنب تا حاجی برنگشته
با فکر و خیال عزیز راهی شدم سمت خونه مریم
زنگ رو فشردم و با لبخند منتظر شدم تا مریم در رو باز کنه اما چند دقیقه گذشت و کسی در باز نکرد
وقتی دیگه مطمئن شدم مریم خونه نیست تا راه افتادم برم سمت مسجد مریم با شوخی از پشت سر گفت
کاری داشتین خانوم؟
برگشتم سمتش دیدم اون رفته خرید و حسابی خرید کرده فوری رفتم سمتش تعدادی از خریدها رو از دستش گرفتم و گفتم
بههمین زودی خانوم شدی دیگه میری خرید اونم غروب؟
مریم همونطور که دستش بند بود گونهام رو بوسید و گفت
چی بگم والا حاجی مون این روزا سرش شلوغه فرصت خرید نداره
خندیدم و گفتم
تو هم که بدت نمیاد خودتو همهجوره به حاجی ثابت کنی
مریم در رو باز کرد و گفت
بیا بریم تو که دلم حسابی برات تنگ شده
گفتم
حالا مزاحمت نباشم بااینهمه کاری که سرت ریخته
باهم وارد خونه جنوبی مریم حاجی شدیم که مریم گفت
تا باشه از این مزاحمتها
تمیزی و بوی تایدی که توی خونه پیچیده بود حاکی از این بود که مریم واقعاً دختر خونهداریه
خونهشون با همون وسایل اندکی که درش چیدهشده بود صفای خاصی داشت
وقتی به سینی چایی با اون قندونی که نصف قند و نصفش آبنبات بود نگاه کردم گفتم
چقدر همهچی منظم آدم کیف میکنه توی این خونه چایی بخوره
مریم مقابلم نشست و گفت
حالا تو از من تعریف نکنی کی بکنه !
گفتم
نه واقعی میگم حالم با دیدن خونهتون و عشقی که درش موج میزنه حسابی خوب شد
مریم اخم کرد و گفت
مگه دورازجون حالت بد بوده؟
سر تکون دادم و گفتم
نه اما بیاغراق هیجانزده شدم از اینهمه حس خوب
مریم لیوان چای رو گذاشت مقابلم و گفت
ای بابا حالا اینقدر بگو تا از خجالت آب شم همینجا
خندیدم و گفتم
زندگی مشترک چطوره خوب پیش میره ؟
مریم لبخند پهنی زد و گفت
هر روز خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم که محمد رو دارم عاطفه اون درست عین رفتاری که بیرون از خونهداره خوب و مهربونه
گفتم
زهرا چی با هم کنار اومدین؟
مریم سر تکون داد و گفت
زهرا تربیت کرده حاجی با همین سن کم عاقل طوری که فکر میکنم من وقتی سن زهرا بودم چقدر مامانمو اذیت میکردم
گفتم
خیلی خوشحالم از این بابت انشالا سالیان سال کنار هم خوب و خوشبخت زندگی کنید و صاحب اولاد بشین
مریم گونههاش گل انداخت ولی نگام کرد و گفت
تازه محمد موافقت کرده من بیام وردست عزیز دوخت لباس عروس یاد بگیرم
خوشحال گفتم
واقعاً؟
مریم گفت
نمیدونی چه ذوقی دارم که میخام برای اولینبار دوختودوز کنم
گفتم
من برگشتنی با عزیز صحبت میکنم تو هم از فردا بیا
مریم گفت
نه راستش قراره از اول مهر بیام وقتی زهرا بره مدرسه
به اطراف خونه نگاه کردم و گفتم
راستی حالا زهرا کجاست ؟.
مریم گفت
صبح با محمد رفت خونه مادربزرگش خاله مامانم دلتنگش بود خواهش کرد زهرا تا آخر هفته پیشش بمونه
گفتم
خب خدا رو شکر که همهچی خوبه
مریم بی مقدمه گفت
راستی مگه خونه آقای شاکری خالی نیست؟
گفتم
خالی فقط نفروختنش حالا چطور یهویی این سؤالو پرسیدی
مریم گفت
آخه چند روزیه میبینم یه سری رفت و آمدهای مشکوک به خونشون دارن
متعجب گفتم
کی آقای شاکری؟
مریم گفت
دقیق نمیدونم اما فکر میکنم پسرش باشه
پرسیدم
فریبرز ؟
مریم گفت
آره دقیقاً یکی از دوستاش صداش میزد فریبرز
گفتم
تنها بود یا با خانواده ؟
مریم گفت
نمیدونم والا فقط دیشب آخر وقت بود که ما از خونه مامانم برمیگشتیم دیدم یهسری کارتن و وسایل میبرن داخل خونه
به فکر فرو رفتم که مریم گفت
اگر اونا برگشته باشن تو خوشحال میشی ؟
گفتم
مطمئنم اونا دیگه به این خونه برنمیگردن
#ادامه_دارد
#نکات_سلامتی 🍎
💊💊💊💊✍ #نسخهدرخواستی
✴️ #کبد_چرب
💠 استاد #خیراندیش
هوالشافی
🌹گفتنِ «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای هر کاری اعم؛ از خوردنِ غذا و مصرف دارو...
💊درمان کبد چرب غیر الکلی👇
🔺سرکنگبین طبی[*] هر شب یک لیوان قبل از خواب میل شود.
🔺سه مرحله حجامت عام(در دوره درمان) انجام شود.(اولین حجامت، چهل روز بعد از شروع درمان)
📌حداقل تا شش ماه این دو مورد 👆بالا انجام شود.
💥 در صورت بالا بودنِ گرَید(گرید3) بهتر است سرکنگبین روزی 2 تا 3 لیوان میل شود.(صبح، ظهر، شب)
〰 دوره درمان 👈 6ماه الی یک سال، که بستگی به گرَید و درجه بیماری دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[*] طرز تهیه سرکنگبین👇
2واحد عسل،
1واحد عرق کاسنی،
1واحد عرق شاه تره،
1واحد سرکه طبیعی.
عرقیجات و سرکه را در ظرفی ریخته و روی شعله می گذاریم، وقتی به نقطه جوش رسید، از روی گاز برداشته با عسل مخلوط می کنیم.
🔺 هرشب یک سومِ لیوان از این شربت را با دوسوم لیوان آب مخلوط کرده، میل شود.
📌 در صورت نگهداری سرکنگبین در یخچال، تا یک سال هم ماندگاری خواهد داشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💊💊💊💊#کبدچرب/نسخهدرخواستی
طول درمان کبد چرب بین ۶ ماه تا یک سال است.طبق نظر استاد خیراندیش یکی از شایعترین علل ایجاد کبد چرب در ایران خوردن آب بین غذا و همین طور خوردن آب یخ در سایر اوقات است.برای درمان موارد زیر باید رعایت شود:
۱- ترک آب بین غذا
۲- نخوردن آب یخ
۳- سرکه انگبین(یک واحد سرکه انگور طبیعی+۲ واحد عرق نعنا + دو واحد عسل) از این ترکیب ۳/۱ لیوان ریخته الباقی آب بریزید یک ساعت بعد ازشام میل شود.
۴ـ بعد از سه ماه مصرف سرکه انگبین ماهی یکبار حجامت عام انجام شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💊💊💊💊💊#ڪـــــبد
🔶 کبد بزرگ ترین غده بدن (غده یعنی عضوی که از آن هورمون ترشح میشود) بیش
از ۵۰۰ عمل شیمیایی بخصوص تصفیه مواد سمی از خون را به عهده دارد
🔸اختلال آندر تمام غدد لدن مؤثر است و بسیار پر اهمیت است
#اعمالمهمڪبد
🍃تولید صفرا(روزی ۱۳۰۰ گرم)
🍃تهیه و ذخیره پروتئین
🍃تولید قند و ذخیره آن بصورت گلیکوژن
🍃تهیه و ذخیره چربی ها و متابولیسم (سوخت و ساز) چربیها
🍃تولید اوره از مواد سمّی و دفع از راه کلیه ها و ذخیره گلبول های قرمز
🍃دفع سموم بدن
🍃ذخیره آهن برای مغز استخوان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💊💊💊💊
#کم خونی_چیست؟
🔸کم خونی یعنی محروم کردن سلول های بدن از غذا.
🔸کم خونی، مادر همه بیماری ها است.
🔸دشمن با علوم جدید در سطح گسترده کم خونی را توسعه می دهد و ازسوی دیگر با روش های درمانی خود ده ها بیماری دیگر هم تولید میکند.
✅عوامل کم خونی⇩
❶ نوشیدن چای و نوشابه
❷ خوردن سرخ کردنی ها
❸ نواختن و شنیدن موسیقی
❹ استفاده از ظروف تفلون و آلومینیوم برای طبخ غذا
❺ تنفس کردن در فضاهای نامناسب مثل زندگی در آپارتمان ها و منازلی که سرویس توالت و حمام داخل فضای زندگی قرار گرفته است
❻ زندگی کردن در مکانی که نور آفتاب نمی تابد و یا خیلی کم است
❼ مصرف کمپوت ها و کنسروجات
🔶 خون در بدن فوق العاده نقش مهمی دارد.
خون نعمتی است که خدا خیلی راحت آن را به ما ارزانی داشته است.
یکی از عوامل تولید خون، آفتاب است. آفتاب، آهن را به همراه خود به بدن منتقل می کند. و زمین را نیز از آهن سیراب می کند، تا درخت ها خوب رشد کنند، شاخه برویانند و میوه بدهند. کمبود خون در بدن همه استعدادها را به هم می ریزد. و کل سیستم دفاعی بدن آسیب می رساند.
✅💊 درمـان کم خونی:⇩
⓵ عوامل کم خونی که گفته شد از زندگی خود کنار بگذارید.
⓶ موارد زیر را در تغذیه خود وارد کرده و از آن ها تناول کنید:بهار نارنج، فرنجمشک، باقلا، بیدمشک، گزنه ، جعفری ، زردآلو، شیره انگور طبیعی، سرکه طبیعی، عسل طبیعی، بومادران، مرزه، بادرنجبویه، سیب سرخ و گلاب.
👌از مواد فوق آن ها که دم کردنی است دم کرده و میل کنید. میوه ها را نیز کاملاً شسته و با نمک، ضدعفونی کرده آن گاه مصرف کنید.این که کدام را بخوریم بستگی به مزاج دارد اگر مزاجمان گرم است از آن هایی که سرد هستند و اگر مزاجمان سرد است از آن هایی که گرم هستند استفاده کنیم.
🔴نکته مهم:⇩
👌استفاده از قرص های آهن که متأسفانه امروزه توسط طب مدرن شیمیایی تجویز می شود هم معده را از کار می اندازد و هم یبوست ایجاد کرده و هم دندان ها را از بین می برد. ما دو مرکز مهم برای تولید بیماری و یا انتقال آن داریم یکی دهان و دیگری معده، دشمن با تجویز قرص آهن از هردو راه به ما آسیب می رساند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام وقت بخیر یه سوال داشتم تو رو خدا اگه کسی تجربه داره سریع راهنمایی کنه پنج روز شده سزارین شدم با بی حسی الان گردن و سرم خیلی درد میکنه مخصوصا وقتی تحرک دارم دکتر هم رفتم هنوز خوب نشده اگه کسی براش پیش اومده راهنمایی کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام برای رفع افتادگی پلک بالا از عمل بلفاروپلاستی میترسم این لوسیون و اینجور چیزا تأثیر داره یانه برطرف میکنه یانه، برای برطرف شدن افتادگی پلک غیر از عمل چه کاری انجام بدم که تأثیر صد در صد داشته باشه و چسب لاتکس چجوریه خوبه برای رفع افتادگی پلک یانه ممنون میشم جواب بدین تشکر، مامان ساداتم 💐
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به ادمین عزیز و هم گروهی های خوبم میخواستم بپرسم ایا کسی کتاب جامع مسیر معلمی رو گرفته برا استخدامی آموزش و پرورش ؟آیا از این کتاب راضی بودید ؟چون میخوام بگیرم قیمتش بالا هست گفتم از دوستان بپرسم ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همگی من یه پسر شانزده ساله دارم که همیشه از دعوا وقداره حرف میزنه وهرروز با یکی دعوا میکنه دیگه خسته شدم دکتر بردم روانپزشک ولی هیچ مشکلی نداشت دعا گرفتم فرقی نکرد اگه کسی راه حلی بلده لطفا کمکم کنید البته یه پسر ۲۶ ساله هم دارم ولی اون خیلی خوب از بس که حرص خوردم مریضی اعصاب گرفتم تو رو خدا کمکم کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به دوستان گلم
خواهش میکنم پیام منا بذارید تو گروه
حالم خیلی خیلی بده
چند روزی میشه که ی مانتو داشتم گم شده
هر چی میگردم پیدا نمیشه
و میدونم و مطعن هستم که تو خونه بوده
فکرما درگیر کرده و فکرای بد میکنم
تو را خدا بگید چه ذکری بخونم تا پیدا بشه
التماس میکنم پیامما را هر چه زودتر بذارید تو گروه
ممنون میشم
حالم خیلی بده😢😢😢😢😢😔
❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام و خسته نباشید .من یه زن و مادرم که ۴۰ ساله ام چند سالی میشه که به علت استفاده نادرست وکس صورتم منافذهاش باز شده خیلی رو اعصابمه نمیدونم چیکار کنم ممنون میشم اگه کسی راه کاری داره راهنمایی کنه.پوست صورتم چربه .
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر خدمت حبیبه خانم گل وتمام دوستان ...دختر ۱۵ ساله ای دارم که پریودی سر موقع ولی یک هفته بعد از پاکی دوباره لک بینی داره برای لک بینی چه کاری انجام بدهم دسترسی به دکتر ندارم همیشه سر گیچه داره با تشکر از همه ی دوستان
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام شب بخیر خسته نباشین انشاالله که موفق باشین با این کانال خیلی خوبی تون من همیشه پیام هارا میخوانم خیلی تجربه خوب است همه به هم کمک میکنن تا مشکل حل بشود من هم یک مشکل دارم یک خانم 60ساله ام دست راستم 3سال است درد میکنه گفتن از قلب است قلبم رافنر گذاشتم باز هم درد میکنه به دکترم گفتم میگه ربطی به قلب نداره خواحش میکنم من را هم راهنمایی کنید ممنون خدا نگهدار تان
ببخشید دست چپ است
بازوی چپ است همیشه درد نمیکنه فقط وقتی که بیرون میروم تا نانوایی یا یک جا میایستم درد میکنه یا وقتی که جوش میزنم ناراحت میشوم خیلی
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇💜
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام وقت بخیر یه سوال داشتم تو رو خدا اگه کسی تجربه داره سریع راهنمایی کنه پنج روز
پاسخ اعضا 🌸
خانمی که میگی قندناشتات ۱۰۷بوده عزیزم قندت بالانیست که تا۱۱۰نرمال هستش بعدم توچراحرف دیگران برات مهمه بروپیش دکتروازدکتربپرس من شوهرم دیابت داره برای اونه که میدونم که قندشمانرماله دیگه نترس
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
خانمی که پات سیاه شده عکسشوفرستادی این مال اینه که روی پات میشینی کرم جی شنبدم خوبه ولی حداقل بایدیکسال بزنی
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
با سلام خدمت مدیر و اعضای گروه، در رابطه با خانمی که گفتن خواهرشون نیاز شدید به کار در منزل برای مراقبت از مادرشون نیاز داشتن و از تو دیوار شرکت بسته بندی حبوبات پیدا کردن و پولشونو ندادن ، منم دنبال پول بودم باردار بودم و برای دکترو هزینه های سونو و آزمایش نیاز شدید به پول داشتم از تو دیوار این آکهی را دیدم با اینکه ۹۹درصد میدونستم دروغه اما برای یکدرصد ریسک کردم بهش زنگ زدم و وضع بد مالی و وضعیت بارداری که سونوم عقب افتاده و تورا خدا اگه مطمئنید این کار کلاه برداری نیست تا واریز بزنم خیر ندیده خانم بود بهم اطمینان داد و منم واریز زدم خیر نبینه انشالله ،متاسفانه تو کانالش تو روبیکا پراز اعضایی بود که هرروز اضافه میشدن و واریز میزدن و روزی کع قرار بود برام حبوبات بیارن نیاوردن خودش تو گروه گفت نگران نباشید تا فردا صبح بارها میرسه فقط خونه باشید جایی نرید فردا عصرش پیام دادم خوند جواب نداد و درست همون شب کانالشو بست هرچه زنگ زدم به دو شمارش خاموش بود.امیدوارم هیچوقت این پولها را استفاده خوش نکنه،شما که شرکت به اصطلاح تو شهرتون بوده برید قانون و پیگیری کنید تا امثال اینها یا خودشون بعد چند سال مجدد با همین روش برنگردن، یا کسی از اعضای گروه که همسرشون یا اقوامشونم تو آگاهی هستن میتونن پیگیری کنن عکس فیش واریزی هم دارم میتونم بفرستم.اجرتون با خدا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام به همه اعضای گرو مهسا خانم سیاهی روی پاتون بخاطر چهار زانو نشستنه اول که سعی کن کمتر چهارزانو بشینی بعد هم لکه روهم مرطوب نگهدار باروغن چرب کن وروشو ببند تااز خشکی وتیرگی در بیاد الهم عجل لولیک الفرج
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام درباره دختری که نو عروسه وحوصله هیچ کاریو نداره دخترم سعی کن کمتر تو گوشی بچرخی یساعت معینی بزار برا گوشی اول صبح که بیدار میشی بعد از صبحانه شروع کن به تمیز کردن خونه من که ۵۰ سالمه مثل شما جوون نیستم چهار نفر هم هستیم وقتی شروع میکنم یساعت یا خیلی کار داشته باشم دو ساعت میشه دیگه تموم اگه روزی یساعت برا کار خونه نذاری چند وقت بگذره باید مثل خونه تکونی کارکنی بعد از اونور حرف دیگرون روه داشته باشی توزندگی اگه نظم داشته باشی هرچیز جای خودش باشه به وقت هم تمیز کاری کنی همیشه تمیز هستی هم اعصابت سر جاشه هم پیش شوهرت عزیز هستی
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام برای خواهری که پایین قوزک پاشون تیره شده وگفته که خجالت میکشه وهمیشه جوراب میپوشه عزیزم پای منم مثل شما شده بود هر کاری میکردم تاثیر نداشت تااینکه چند روز با کرم ترک پاساویزحسابی چربش کردم شبا چرب میکردم روزاهم چرب میکردم بعد دیدم تغییر نکرده زدبه سرم ویک تیغ برداشتم واز وسط نصف کردم وبایک طرفش شروع کروم آروم آروم روی تیرگی رو تراشیدم واون تیرگی کمرنگ کمرنگ شدوالان دوماه از اون روز میگذره ودیگه از تیرگی خبری نیست شماهم لطف کنید چند روز چربش کنید تاپوستهای مرده نرم بشن وبعد با یه تیغ یاژیلت روش رو بتراشید تا پوستهای مرده جدابش فقط اگر از تیغ استفاده کردین مواظب باشین که پاتون نبُره ...🌺برای سلامتی اقامون مهدی صاحب زمان صلوات بفرستید🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام برای دوتا خانمی که گفتن یکی ابروهاش داره سفید میشه ودیگری لکه سفید روی صورت دخترش لطفا عسل با هفت تادونه سیاهدونه بخورید یک ق عسل با هفت تا دونه سیاهدونه بخورید لکه ها میرن وگوهای سفید شده سیاه میشن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
امام حسین (ع) در هشتم دی الحجه در همان جوش و خروشی كه حجاج وارد مكّه می شدند و در همان روزی كه باید به جانب منا و عرفات حركت كنند، پشت به مكّه كرد و حركت نمود و آن سخنان غرای معروف را كه نقل از سید بن طاووس است ، انشاء كرد. منزل به منزل آمد تا به نزدیكیهای سر حد عراق رسید. در كوفه حالا جه خبر است و چه می گذرد خدا عالم است . داستان عجیب و اسف انگیز جناب مسلم در آنجا رخ داده است . امام حسین (ع) در بین راه شخصی را دیدند كه از طرف كوفه می آید به این طرف (در سرزمین عربستان جاده و راه شوسه نبوده كه از كنار یكدیگر رد بشوند. بیابان بوده است و افرادی كه در جهت خلاف هم حركت می كردند با فواصلی از یكدیگر رد می شدند) لحظه ای توقف كردند به علمت اینكه من با تو كار دارم و میگویند این شخص امام حسین (ع) را می شناخت و از طرف دیگر حامل خبر اسف آوری بو فهمید كه اگر برود نزدیك امام حسین از او خواهد پرسید كه از كوفه چه خبر؟ باید خبر بدی را به ایشان بدهد. نخواست آن خبر را بدهد لذا راهش را كج كرد و رفت طرف دیگر. دو نفر دیگر از قبیله بنی اسد كه در مكّه بودند و در اعمال حجّ شركت كرده بودند بعد از آنكه كار حجشان به پایان رسید، چون قصد نصرت امام حسین را داشتند به سرعت از پشت سر ایشان حركت كردند تا خودشان را برسانند به قافله اباعبداللّه . اینها تقریبا یك منزل عقب بودند برخورد كردند با همان شخصی كه از كوفه می آمد، به یكدیگر كه رسیدند به رسم عرب انتساب كردند یعنی بعد از سلام و علیك این دو نفر از او پرسیدند: نسبت را بگو، از كدام قبیله هستی ؟ كفت من از قبیله بنی اسد هستم . اینها گفتند: عجب نحن اسدیان ما هم كه از بنی اسد هستیم پس بگو پدرت كیست ، پدر بزرگت كیست ؟ او پاسخ گفت ، اینها هم گفتند تا همدیگر را شناختند. بعد این دو نفر كه از مدینه می آمدند گفتند: از كوفه چه خبر؟ گفت : حقیقت این است كه از كوفه خبر بسیار ناگواری است و ابا عبداللّه كه از مكّه به كوفه می رفتند وقتی مرا دیدند توقفی كردند و من چون فهمیدم برای استخبار از كوفه است نخواستم خبر شوم را به حضرت بدهم . تمام قضایای كوفه را برای اینها تعریف كرد. این دو نفر آمدند تا رسیدند به حضرت . به منزل اولی كه رسیدند حرفی نزدند صبر كردند تا آنگاه كه ابا عبداللّه در منزلی فرود آمدند كه تقریبا یك شبانه روز از آن وقت كه با آن شخص ملاقات كرده بودند فاصله زمانی داشت . حضرت در خیمه نشسته و عده ای از اصحاب همراه ایشان بودند كه آن دو نفر آمدند و عرض كردند: یا ابا عبداللّه ، ما خبری داریم ، اجازه می دهید آن را در همین مجلس به عرض شما برسانیم یا می خواهید در خلوت به شما عرض كنیم ؟ فرمود: من از اصحاب خودم چیزی را مخفی نمی كنم هر چه هست در حضور اصحاب من بگویید. یكی از آن دو نفر عرض كرد: یابن رسول اللّه ، ما با آن مردی كه دیروز با شما برخورد كرد ولی توقف نكرد ملاقات كردیم ، او مرد قابل اعتمادی بود ما او را می شناسیم ، هم قبیله ماست از بنی اسد است . ما از او پرسیدیم در كوفه چه خبر است ؟ خبر بدی داشت گفت : من از كوفه خارج نشدم مگر اینكه به چشم خود دیدم كه مسلم و هانی را شهید كرده بودن و بدن مقدّس آنها را در خالی كه ریسمان به پاهایشان بسته بودند در میان كوچه ها و بازارهای كوفه می كشیدند. اباعبداللّه خبر مرگ مسلم را كه شنید چشمهایش پر از اشك شد ولی فورا این آیه را تلاوت كرد: مِن المؤ منین رجالٌ صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه فمنهم من قضی نحبَه و منهم من ینتظر و ما بدَّلوا تبدیلا. در چنین موقعیتی ابا عبداللّه نمی گوید كوفه را كه گرفتند مسلم كه كشته شد هانی كه كشته شد پس كارمان تمام شد ما شكست خوردیم ، از همین جا برگردیم . جمله ای گفت كه رساند مطلب چیز دیگری است . این آیه قرآن را كه ظاهرا درباره جنگ احزاب است . یعنی بعضی مومنین به پیمان خودشان با خدا وفا كردند و در راه حق شهید شدند و بعضی دیگر انتظار مس كشند كه كی نوبت جانبازی آنها برسد را تلاوت كرد و سپس فرمود: مسلم وظیفه خودش را انجام داد نوبت ماست .
#ادامه_دارد
#ادامه ✅🌸
كاروان شهید رفت از پیش
وان راه رفته گیر و می اندیش
او به وظیفه خودش عمل كرد دیگر نوبت ماست . البته در اینجا هر یك سخنانی گفتند. عده ای هم بودند كه در بین راه به ابا عبداللّه ملحق شده بودن افراد غیر اصیل كه ابا عبداللّه در فواصل مختلف آنها را از خودش دور كرد. اینها همین كه فهمیدند در كوفه خبری نیست ،
، یعنی آش و پلوئی نیست بلند شدند و رفتند(مثل همه نهضتها) ام یبق معه الا اهل بیته و صفوته ، فقط خاندان و نیكان اصحابش با او باقی ماندند كه البته عده آنها در آن وقت خیلی كم بود (در خود كربلا عده ای از كسانی كه قبلا اغفال شده و رفته بودند در لشكر عمر سعد یك یك بیدار شدند و به ابا عبداللّه ملحق گردیدند)، شاید بیست نفر بیشتر همراه ابا عبداللّه نبودند، در چنین وضعی خبر تكاند هنده مسلم و هانی به اباعبداللّه و یاران او رسید. صاحب لسان الغیب می گوید: بعضی از مورخین نقل كرده اند: امام حسین (ع) جه چیزی را از اصحاب خودش پنهان نمی كرد بعد از شنیدن این خبر می بایست به خیمه زنها و بچّه ها برود و خبر شهادت مسلم را به آنها بدهد در حالی كه در میان آنها خانواده مسلم هست ، بچه های كوچك مسلم هستند برادران كوچك مسلم هستند خواهر مسلم و بعضی از دختر عموها و كسان مسلم هستند. حالا الا عبد اللّه به چه شكل به آنها اطلاع بدهد. مسلم دختر كوچكی داشت امام حسین وقتی كه نشست او را صدا كرد، فرمود: بگویید بیاید. دختر مسلم را آوردند او را نشاند روی زانوی خودش و شروع كرد به نوازش كردن . دخترك زیرك و با هوش بود دید كه این نوازش یك نوازش فوق العاده است ، پدرانه است لذا عرض كرد یا اباعبداللّه یا ابن رسول اللّه ، اگر پدرم بمیرد چطور...؟ ابا عبداللّه متاثر شد فرمود: دختركم من به جای پدرت هستیم بعد از او من جای پدرت را می گیرم . صدای گریه از خاندان اباعبداللّه بلند شد. ابا عبد اللّه رو كرد به فرزندان عقیل و فرمود: اولاد عقیل شما یك مسلم دادید كافی است ، از بنی عقیل یك مسلم كافی است شما اگر می خواهید برگردید، برگردید. عرض كردند: یا ابا عبداللّه ، یا ابن رسول اللّه ، ما تا حال كه مسلمی را شهید نداده بودیم ، در ركاب تو بودیم ، حالا كه طلبكار خون مسلم هستیم ، رها كنیم ؟ ابدا ما هم در خدمت شما خواهیم بود تا همان سرنوشتی كه نصیب مسلم شد نصیب ما هم بشود. راستی در قرآن آیه ای مناسبتر از آیه بیست سوّم سوره احزاب برای چنین موقعی پیدا می كنید؟ امام (ع) با خواندن این آیه ، می خواهد بفهماند كه ما فقط برای كوفه نیامدیم . كوفه سقوط كرد كه كرد. حركت ما فقط معلول دعوت مردم كوفه كه نبوده است . این یكی از عوامل بود كه برای ما این وظیفه را ایجاد می كرد كه عجالتا از مكّه بیاییم به طرف كوفه . ما وظیفه بزرگتر و سنگین تری داریم . مسلم به پیمان خود وفا كرد و كارش گذشت ، شهید شد. آن سرنوشت مسلم را باید ما هم پیدا كنیم .
حکايت ها و هدايت ها / محمد جواد صاحبي
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از جوان فاسد
اون وقتا يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم،که شده بود خونه گناه و معصيت.. شب عاشورا ...ماشينو برداشتم برم يه گشتي بزنم.توی راه یه دخترخانم چادري داشت ميرفت حسينيه.اومدم جلو و سوار ماشينش کردم،به بهونه ی ميرسونمت و این حرفا...ولی بردمش توي اون خونه ي مجردي....اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن.گفتم برو بابا ،من به امام حسين شما کار ندارم .....توي گريه یهو گفت که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم...گفتم من فاطمه ی زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم:...بعد هم پاشدم که چادرشو از سرش بکشم ولی یهو دیدم دختره ...👇😭
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
#یا_زهرا😔👆
#تجربه_اعضا 💜🍃
سلامادمین عزیز اومدم تجربه بدم در مورد اینکه چه کار خیری انجام دادیم و خدا چطوری جبران کرده داستان از اونجایی شروع شد که من بعد از ازدواجم متوجه شدم شوهرم اعتیاد داره از اونجایی که سیاست زندگی کردن بلد نبودم و از روی بی ایمانی و ترسم مدام خودمو به درو دیوار زدم و زخمی کردم دعوا بحث قهر دادگاه پاسگاه یعنی ۱۵ سال دیگه کاری نبود که نکرده باشم برا اینکه شوهرم پاک بشه دیگه جلو چشم همه کوچیک شدیم پسر کوچکمون واقعا داشت ضربه میخورد اون مشاهده گره دعواها و کتک هامون بود 😓😭 ما ندونسته و از روی نا آگاهی چه خسارتهایی به بچمون نزدیم همیشه دعوا داشتیم و همه از جریانات زندگیمون با خبر بودن الان که بر میگردم به گذشته خیلی شرمنده میشم و متاسف میشم تا اینکه من با کانال مثبت اندیشی و شکر گذاری آشنا شدم و کمی امید به زندگی پیدا کردم به لطف خدا و از معجزات شکر گذاری با یه عزیزی آشنا شدم که زندگیم زمین تا آسمون عوض شد ورق زندگیم برگشت شرایط آروم شد دیگه کسی از مشکلاتمون چیزی نفهمید معجزه پشت معجزه تو زندگیم اتفاق افتاد دیگه مثل تموم آدمهای عادی و حتی بهتر از اونا زندگیمون قشنگ شد که الان همه انگشت به دهن موندم که چه اتفاقی افتاده که زندگی ما اینقد قشنگ شده همه دارن زندگی مارو الگو قرار میدن همچنان شوهر من معتاده ولی من عوض شدم زندگیم عوض شد رابطمون ترمیم شد عزت نفس اعتماد به نفس پیدا کردم و کلا من شدم یه خانوم با شخصیت که همه عاشق شخصیتش میشن بعد من از خدا یه خواسته ای داشتم همیشه تو دلم با خدا حرف میزدم و ازش درخواست میکردم ولی فعلا اون خواسته به صلاح زندگی ما نبود و زمانش نرسیده بود و به جای اون خدا معجزه کرد و ماشین به اسممون در اومد خیلی معجزه وار و معجزاتی در کنارش دیدیم که خودمون هم باورمون نمیشد خواستم بگم وقتی شما دست بنده خدارو بگیرین و نیتتون این باشه که یکی که برای شما هیچ سود و منفعتی ندارهکنارتون زندگی کنه و توی آرامش باشه خدا هم هزار برابرشو جبران میکنه شاید ما بنده های خدا فراموش کنیم ولی خدا فراموش نمیکنه من تصمیم گرفتم کنار شوهرم باشم چون یه معتاد بیماره نه جنایت کار و کمکش کنم تا سلامتیشو به دست بیاره نخواستم چندتا زندگی رو از هم بپاشم زندگی خودم و پسرمو و خیلیارو خدا هم این مدلی برامون جبران کرد جوری که ما اصلا باورمون نمیشه ما هیچ پولی نداشتيم و اطرافیانمون هم انگشت به دهن موندن و واقعا زندگی من براشون درسه قشنگه به عینه به من گفتن این مزد صبرته امیدوارم که تجربه من به دردتون خورده باشم منم یه حاجتی دارم دعا کنید با قلب های پاکتون برامون
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊🪶
وصیت نامه شهید امیر لطفی
سلام ، لطفاً این وصیتنامه را با لبخند بخوانید
سلامی بزرگ محضر صاحبالزمان (عج) و روح پاک امام راحل (ره) و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیتالله سید علی خامنهای (مدظلهالعالی) و روح پاک شهدای اسلام بهخصوص سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) که جان ها هفته فدای آن بزرگوار ، این دنیا با تمام زیبایی ها و انسانهای خوب مثل گذر است نه ماندن و تمامی ما دیر یا زود باید برویم ، اما چهبهتر که زیبا برویم . در هیاهوی زندگی متوجه شدم که چه دویدنهایی که فقط پاهایم را از من گرفت درحالیکه گویی ایستاده بودم ، چه غصههایی که فقط باعث سپیدی مویم شد اما دریافتم که کسی هست که اگر بخواهد میشود وگرنه ، نمیشود . کاش نمیدویدم ، نه غصه میخوردم ، فقط او را میخواندم .
مادر جان سلام ، روح پدرم شاد
مادر گرامی ممنون ، بابت همهچیز ممنون ، ممنون که مرا بامحبت اهلبیت (ع) آشنا کردی
ممنون بابت تشویقهای شما که هیچوقت نگذاشت از راه اسلام و اهلبیت (ع) دور شوم ، مرا ببخش و حلال کن که نتوانستم فرزندی خوب و لایق برای شما باشم ؛ تمنا دارم از خداوند بزرگ بخواهید که این قربانی را نیز قبول کند زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من آموختید .
با خواهش و التماس از شما میخواهم که این شادمانی را با پوشیدن لباس سیاه ، غمگین و خراب نکنید زیرا لباس سیاه مختص ارباب بی کفن هست و بس و غم مخصوص حضرت زینب (س) و خواهش آخر اینکه مثل کوه باافتخار و سری بالاگرفته از این اتفاق خوب یاد کنید تا چشمان دشمنان کور شود .
و در آخر
من خودم را در حدی که بخواهم پندی یا نصیحتی داشته باشم نمیبینم ، ولی چند درخواست از جوانان هموطنم دارم .
اول اینکه درهرصورت ممکن پشتیبان ولیفقیه باشند و بمانند چون مملکت اسلامی بدون ولیفقیه ارزشی ندارد.
به دختران مسلمان عرض کنم که حجاب حضرت زهرایی شما موجب حفظ نگاه برادران میشود ، به پسران مسلمان عرض کنم بیاعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حفظ حجاب خواهران خواهد شد .
لطفاً سوره آلعمران آیه ۱۶۴ تا ۱۷۰ را قرائت کنید (بامعنی)
امیر لطفی فرزند پیر غلام اهلبیت (ع) محمدتقی لطفی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽