#چالش_مهربانی 😍❤️
سلام وقتتون بخیر با تشکر از شما و گروه خوبتون در مورد چالش مهربانی که گذاشته بودین من مهربونی زیاد دیدم ولی یه لطف و مهربونی هیچ وقت یادم نمیره و هیچ وقت لطف خدا رو فراموش نمیکنم چند سال پیش منو خواهرم رفتیم خونه خواهربزرگم خواهر کوچیکه ام پسر ۴ساله اش رو گذاشت پیش ما و رفت دکتر ساعت ۳بعد از ظهر فصل پاییز و هوا ابری بود دختر من و دختر خواهرم رفتن تو اتاقشون و اجازه ندادن پسر خواهرم بره پیششون و گفتن ما پسرا رو راه نمیدیم منم رختخواب آوردم گفتم ولشون کن عزیزم بیا بخواب خودش هم عادت داشت هر روز میخوابید این رفت رو رختخواب دراز کشید ماهم دم آشپزخونه نشستیم با خواهرم و شوهرش یه چای آورد چای بخوریم شاید ۱۰دقیقه بازم کمتر نگاه کردم بچه خواهرم ندیدم خودم و خواهرم و شوهرش دست پاچه شدیم با عجله تو اتاق بچه ها نبود رفتیم دم دستشویی تو پارکینگ بود بازم نبود خواهرم عروس خاله ام میشه و طبقه بالا هم خاله ام مینشست و طبقه سوم هم خونه دختر خاله ام بودبا عجله رفتیم دو طبقه بالا ولی نه خاله ام نه دختر خاله ام گفتن بالا نیومد فوری اومدیم پایین من و آجیم و شوهرش همه هراسون و آشفته از ترس داشتیم میمردیم که دیدیم در حیاط بازه همگی دویدیم تو کوچه همه کوچه های اطراف رو هم گشتیم فقط خدا خدا میکردیم که آبروم نره آخه بچه مردم امانت بازم انگار باورم نشد رفتم بالا که خاله ام بیچاره ترسید گفت به خدا اصلا من ندیدم خودش هم شوکه اومد پایین دیگه من و خواهرم و شوهرش هر کدوم یه طرف کوچه میرفتیم و گریه میکردیم تو سر خودمون میزدیم واقعا تو شهر به اون بزرگی یه بچه ۴ساله کمتر هم بود کجا میتونه بره همین جوری که تو کوچه میگشتم و پرس و جو میکردیم یه کابینت ساز سر کوچه بود گفت که من از صبح اینجاییم یه ساعت هم بیرون بچه ای ندیدیم از این طرف بره شوهر خواهرم برگشت خونه و سوار ماشین شد با ماشین رفت تا سر خیابان و من و خواهرم هم کوچه های اطراف رو میگشتیم و تو سر خودمون می زدیم کابینت ساز که دید ما اینقدر نگرانیم خودش سوار موتور شد و رفت سمت کوچه های پشتی که میرفت سمت باغ و زمین های کشاورزی وپسرش هم سوار ماشین شد رفت سمت خیابون اصلی که یکم بعد اون آقا برگشت با بچه خواهرم گفت که من اصلا بچه شما رو تا حالا ندیدم ولی وقتی رفتم سمت باغ چند پسر ۱۰ و ۱۷ ساله ویه پسر حدود ۲۰ ساله افغانی دیدم با این پسر بچه ۳یا ۴ساله یه دفعه داد زدم که چرا بچه من رو اوردین همه فرار کردن فقط این موند ازش پرسیدم گفت من در و باز کردم اینا تو کوچه بودن گفتن بیا با ما بریم بازی دست منو گرفتن و منم اومدم و یه دفعه زد زیر گریه فهمیدم این بچه شماست البته شوهر خواهرم و هم میشناخت پسر خواهرم و آورد در خونه فقط خدا میدونه ما کلی از اون آقا تشکر کردیم و چقدر دعاش کردیم و خدا رو شکر کردیم که بچه خواهرم سالمه و خودش زنگ زد به پسرش و شوهر خواهرم که پیدا شد اون روز چی به ما گذشت شاید ۲۰ دقیقه هم طول نکشید ولی همه ما تا مرز سکته پیش رفتیم بعدش هم یه آش نذر کرديم فقط خدا میدونه اگه اون آقا از کوچه باغ نمی رفت معلوم نبود چه بلایی سر بچه خواهرم می اومد من هیچ وقت اول لطف خدا بعد لطف اون آقا رو یادم نمیره خدایا شکرت🙏🙏که ما رو شرمنده خواهرم و شوهرش نکرد هنوز که یادم میاد بدنم میلرزه😢😢
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین 🌸🍃
پاک کردن دست خاکی قبل از تیمم
پرسش :اگر قبل از تیمم دستمان خاکی بود باید برای تیمم آن را پاک کنیم؟
پاسخ :
بله باید دست را پاک کند.
بالغ بودن نائب در تیمم
پرسش :آیا نائب در تیمم باید بالغ باشد؟
پاسخ :
بنابر احتیاط واجب بلوغ شرط است.
تیمم با انگشتر
پرسش :اگر کسی ندانسته با انگشتر تیمم بدل از غسل کند تیمم او صحیح است؟
پاسخ :تیمم او اشکال دارد.
خشک بودن اعضاء در تیمم
پرسش :آیا برای تیمم دست و صورت باید خشک باشد؟
پاسخ :خشک بودن لازم نیست.
تیمم بدل از غسل میت
پرسش :در صورتی که نتوان میت را غسل میت داد چه باید کرد؟
پاسخ :گاهى اوقات نمىتوان میت را شست و باید غسل جبیرهاى براى او کرد؛ به همین صورت مىتوان میت را تیمم جبیره ای کرد. یعنى اگر جنازه به صورتى بود که امکان شستن نه براى خود میت و نه از روى پارچه یا مانع دیگرى نبود و همچنین نمىشد براى تیمم دست بر بدن میت کشید، مىتوان بدل از غسل میت، تیمم جبیرهاى کرد.
حکم تیمم های اشتباه سابق
پرسش :اگر شخصی در هنگام انجام تیمم بر صورت، دست راست و دست چپ، برای هر کدام به طور مجزا کف دست را بر زمین می زد، تیمم های گذشته او چه حکمی دارد؟
پاسخ :تیمم های قبلی صحیح بوده است ولی این کار را تکرار نکند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا ! مهسا اگه بگم کل دنیا رو سرم خراب شد دروغ نگفتم ! من با اینکه حتی یه کلمه
#داستان_زندگی 🌸🍃
مهسا
منم ک فکر میکردم منصور میخواد منواز سرخودش باز کنه با قاطعیت گفتم هیچ جا نمیرم تا نگی!
منصورگفت خب من میرم . ک گفتم آره برو ...فراااارکن!
منصور رفت رو کاناپه نشست و درحالی ک سرش پایین بود گفت مهسا میخوان تورواز من بگیرن!...ولی من نمیزارم...باهم فراار میکنیم ...میریم ب جای دور!
من و تو و بچه ی توی شکمت ب خانواده رو تشکیل میدیم خانوم خودم!
وقتی اینو شنیدم...وقتی اینو فهمیدم ک ی ماجرایی پیش امده ک حتی منصور نمیتونه درستش کنه انگار آب سرد ریختن روم!
رفتم تو اتاق!
نمیخواستم بشنوم چی شده!...یعنی آمادگیشو نداشتم
حدودا نیم ساعت گذشت و من نمیتونستم خودم رو ب بی خیالی بزنم مانتو و شالم رو پوشیدم و رفتم بیرون!
منصور به کاناپه لم داد و گفت میدونییی به من چی میگن مهسا!
منم ک واقعا وضعیت منصور رو ناخوشایند میدیدم یه بالشت گذاشتم و گفتم بگیر بخواب !....فردا صحبت میکنیم!
منصور گفت نه......صبر کن....تو بچه ی توی شکمتو میخای یا منو؟
چشمام رو ریز کردم و گفتم چی میگی منصور؟....زده ب سرت ؟....بگیر بخواب بابا....
منصور ول کن نبود و میگفت جوابمو بده....بگو کدوم رو میخوای....بچه رو یا منو؟
واقعا حسی ب بچه ام نداشتم و دوست داشتم اصلا ب دنیا نیاد ب خاطر همین گفتم تورو منصور!
منصور گفت میدونستم...میدونستم ولم نمیکنی مهسا... محسن گفته بچه رو ک از مهسا بگیرم....مهسام نمیتونه از بچه اش دور بمونه میاد !...میگه منو تنها میزاری مهسا!
محسن بی راه نمیگفت.... اگه بچه ب دنیا نمیتونستم ولش کنم ...مادرش بودم
زدم زیر گریه و گفتم منصور تو چکار کردی ؟...باید ب دنیا نیومده! ولی هنوزم دور نشده !...بیا یه کاری کنیم لطفا
منصور دستاش رو توی موهاش فرو برد و گفت چکار کنیم ...باید به دنیا بیاد !...گناااهه بلااایی سرش بیاری !
حرصی شدم و گفتم منصور خوبی؟...بچه گناااهی؟...چون گناهه خودم رو یه عمر بدبخت کنم ؟... به خودت بیا لطفا!
منصورم گفت خب مهسا جونم ...خانومم...زندگی منصور...پرونده داری !...اتفاقی واسه بچه بیفته پات گیره !
با صدایی که بلندیش خونه رو میلر.زوند دادزدم :اصلا من میخوام بیفتم زندا.ن...نمیخوام باز برم تو خونهی محسن چرا نمیفهمی ؟...اصلا همین الان از اینجا میرم خودمو راحت میکنم ...هم از دست تو هم محسن هم بابام!
!
با حالت قهر خودمو جمع و جور کردم و رفتم توی اتاقم
..از استرس اینکه که با بچه و محسن چکار کنم داشتم خ...فه میشدم
یکی دوساعت روی تخت از این طرف به اون طرف میفتادم تا دیدم واقعا دیگه نمیتونم تحمل کنم
رفتم بالای سر منصور که توی خواب ۷ پادشاه بود
یه لیوان آب ریختم و منصور رو بیدار کردم !
منصور که یکم سر حال تر شده بود پرسید چیه ...چی شده مهسا؟...
کنارش نشستم و گفتم از استرس دارم میمیرم ...بیا یه کاری کنیم !...
منصور سرش رو گرفت و گفت داره منفجرر میشه!...نگران نباش تا وقتی من زنده ام نمیزارم اتفاقی برات بیفته ...قبلا هم بهت گفتم...فقط مرر.گ منو از تو جدا میکنه !...شده محسنو از راهمون برمیدارم نمیزارم اتفاقی بیفته که برات ناخوشایند باشه!...مطمئن باش خانومم
منصور یکم دلم رو آروم کرد و رفتم خوابیدم
حدودا سه چهار ساعت خوابیدم تا صبح شد و دیدم منصور داره صدام میکنه !
گفت مهسا عزیزم بلند شو باید بریم !.
دلم ریخت و سریع خودم رو جمع و جور کردم و رفتم پیش منصور و گفتم کجا ؟...کجا بریم ؟
گفت یکیو پیدا کردم میفرستت خارج؟...
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا 💜🍃 سلام تو رو خدا امشب پیام منو بگذار تا با نفس های گرم اعضا برای پسرم دعا کنن از نوج
#پاسخ_اعضا 💜🍃
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلامخدمتمدیروهمگروهیها
خدمتاونمادرگرامیکهزیربغل
عکسدخترخانمکهلکهافتاده
عرضکنمنگراننباشیداحتمالا
اونلکهقارچهستببریددکتر
عمومییاپوستبعدمعاینهیک
پمادمخصوصعرضیههفتهای
درمانمیشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
برا اون خانمی ک میگن عفونت زنونه دارن بهترین کار نشستن داخل اب سرکه ونمک دریای وبتادین هستش که توهفته دوسه بار پنج دیقه ای بشینن توش واقعا عالیه انشاالله که جواب بگیری برا منم دعا کنید
🔹🔹🔹🔹🌸🌸🔹🔹🔹🔹
سلام وخسته نباشید خدمت همه اعضای گروه مخصوصا خانم حبیبه جان برا اون خانم ک گفته باقرص انا درم صورت چاق میشه عوارض نداره؟؟ و اینکه روی بدن تاثیرنداره ؟؟چون نمیخام بدنم چاق بشه فقط صورتم پربشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در جواب خانمی که گفتن عفونت زنانه دارن خواستم بگم عزیزم عنبر نسا دود کن معجزه میکنه من خودم انجام دادم خیلی خوبه عنبر نسا رو. بسوزون که دود کنه بدون شلوار یه دامن بپوش خودتو روی دود بگیر در روز دو یا سه بار انجام بده خیلی خوبه یا اینکه دود کن بزار توی کاسه دستشویی و خودت بشین که دود وارد بدنت بشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام روزتون بخیر
در مورد اون خانمی که گفتن پسر افغانی عکسای دخترمو منتشر کرده بگم باید برن پیش پلیس فتا و اعاده حیثیت کنن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
زیر بغلش را با تیغ نزند بلکه باکشیدن داروی حمام موهایش بردارد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دوستان
پسر من بعد از درسش گفت دوست ندارم دانشگاه برم می خوام اول برم سربازی بعد دنبال کار باشم حتی بسیج هم رفت و سابقه بسیجی فعالیش رو هم گرفت تا برای معرفی به خدمت ببره ولی نمی دونم چی شد یک دفعه پشیمون شد الان دو سال گذشته به کل می گه به هيچ وجه سربازی نمی رم انگار ترسوندنش میگه چرا باید سربازی برم دو سال عمرم رو تلف کنم تا هر جور دلشون می خواد با بی احترامی با آدم رفتار کنند الان اضافه خدمت هم خورده این رو هم بگم که خیلی غرور داره از بچگی خودمون و اطرافیان باهاش با احترام رفتار کردیم و خیلی مسئولیت پذیر هست حتی دوران تحصیل هم تابستان کار می کردو چیزهایی که لازم داشت سعی می کرد با دسترنج خودش تهیه کنه تا خودمون بهش پول ندیم از ما پول نمی خواد هیچ وقت نمی خواد بیکار باشه ولی این سربازی نرفتش خیلی داره اذیتم می کنه می خواستم ببینم کسی ذکری یا ختمی بلده بخونم تا ان شاء الله قبول کنه سربازیش رو بره
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام روز بخیر
برای اون خانمی که گفتن عفونت رحم دارن هرچی دکتر رفتن خوب نشدن پنیرک از عطاری بگیرن بریزن داخل آب بچوشونن بعدش صافش کنن بذارن ولرم که شد بریزن داخل لگن ۲۰الی ۲۵دقیقه داخلش بنشینند شب قبل از خواب خیلی عالیه بعدش هم دستشویی نره تاصبح هر چند بار میتونن خوبه هرچی بیشتر بهتر
🔹🔹🔹🔹🔹🌸🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که گفتین پسربچتون شیطونه معلمشم اذیته تا میتونید
چهارقل بخونیدبهش فوت کنیدشبا کمی گلاب باکم آب مخلوط کنیدبخور
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقت بخیر
اون خانمی که پیام دادن دختر۱۸سالش مدام حالت تهوع داره،عزیزم ویروس وارد معده ی دخترت شده،برو دکتر متخصص گوارش،آزمایش برای معده بده مشخص میشه،دختر خواهرم همینجور بود،رفت آزمایش داد دکترگفت ویروس وارد معده شده،دارو داد خوب شد.
🔹🔹🌸🌸🌸🔹🌸🔹🔹🔹
سلام خانمی که زیر بغل دخترشون رو گذاشتن این ضایعه قارچ هست که دکتر برن دوتا پماد میدن که با دوبار استفاده از بین میره شوهر منم همین مشکل را داشت اسم پماد ها کلوتریمازول و کورتام هست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در پاسخ به اون دوستمون که در مورد عفونت زنان راهکار خواستن .
عزیزم لباس زیر نپوش. این رو دکترم بهم گفتن. و برای من سخت بود گفتم نمیتونم.
و ایشون گفتن تایمی که خونه هستید نپوشید. بیرون که میری بپوش.
و منم خانه دار بودم و اکثر تایم روز رو خونه بودم .
این راهکاری که بهتون گفتم شاید برا ده سال پیش باشه و قبل از اینکه من بچه اولم رو باردار بشم.
الان الحمدلله سه تا بچه دارم و آنتی بیوتیک برا عفونت زنانه مصرف نکردم در صورتی که زمان مجردی و قبل بارداریم همیشه این مشکل رو داشتم .
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به دوستان عزیزم 🌺
در جواب خانمی که گفتن طریقه نماز خانم ام البنین و خواستن بگم نماز خانم ام البنین از شب جمعه تا شب پنجشنبه آینده بین نماز مغرب و عشا
دو رکعت نماز هدیه به حضرت ام البنین بخواند و بعد از نماز 100صلوات هدیه به 14 معصوم کند سپس 100صلوات هدیه به امام زمان عج الله کند
و 135بار بگوید
یا الله نجنا و خلصنا من الغم
بحق علی علیه سلام
التماس دعا مارو هم دعا کنید 🙏
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
شخصى بنام عدوى از بيت المال مبلغ هزار دينار دزديد.
پس سلمان نزد آن شخص آمد و از زبان على (ع ) پيغام آورد كه آن حضرت مى فرمايد: مالى را كه از بيت المال برداشته اى برگردان . آن مرد بسيار تعجب كرد و گفت : احدى اطلاع پيدا نكرده است بر عمل من و آن خبيث سخن امير(ع ) را سحر دانست و گفت : چقدر زياد است سحر اولاد عبدالمطلب و عجب تر از اين آنكه روزى او را ديدم در حالتى كه در دست او قوس حضرت محمد(ص ) بود و او را استهزاء نمودم پس قوسى را كه در دست داشت پرتاب كرد و فرمود: بگير دشمن خداى را ناگاه اژدهاى عظيم شد و به سوى من حمله كرد پس قسم دادم او را تا اينكه گرفت آن را و در دست آن حضرت بازگشت به صورت اول مؤ لف گويد: حكايت قوس پيغمبر اسلام (ص ) در دست على (ع ) حكايت عصاى شعيب است در دست موسى كه هرگاه براى اظهار معجزه مى انداخت اژدهاى عظيم مى شد و چون او را مى گرفت به صورت اول باز مى گشت .
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
على (ع ) پس از پيروزى بر خوارج به كوفه آمد و به مسجد رفت ، پس از خواندن دو ركعت نماز بر فراز منبر رفت ، به جانب فرزندش امام حسن (ع ) نظرى افكند و فرمود:
يا ابا محمد كم مضى من شهرنا هذا فقال ثلث عشرة يا اميرالمؤ منين : اى ابا محمد چه قدر از اين ماه گذشته است ؟
جواب داد: 13 روز يا اميرالمؤ منين (ع ).
على (ع ) رو به جانب امام حسين (ع ) كرد و فرمود: يا ابا عبدالله كم بقى من شهرنا هذا؟ فقال الحسين : سبع عشرة يا اميرالمؤ منين : اى ابا عبدالله چقدر از اين ماه مانده است ؟
امام حسين گفت : 17 روز باقى مانده است يا اميرالمؤ منين .
سپس حضرت مضرب بيده على لحيته و هى يومئذ بيضاء فقال و الله ليخضبها بدمها اذا انبعث اشقها سپس دست خود را به ريش خود كه در آن روز سفيد شده بود زد و فرمود: اين ريش با خون سرم رنگين خواهد شد هنگامى كه آن شقى بيايد. و اين شعر را قرائت فرمود:
اريد حياته و يريد قتلى
عذيرك من خليلك من مراد
در اين مجلس ابن ملجم حاضر بود و اين كلمات را مى شنيد و تا اميرالمؤ منين على (ع ) از منبر فرود آمد ابن ملجم برخاست و با عجله خود را نزد على (ع ) رسانيد و عرض كرد: يا اميرالمؤ منين (ع ) من حاضرم و دست چپ و راست من با من است دستور بده تا دست هاى مرا از تن جدا كنند و اگر مى خواهى دستور فرماييد سر از بدن من جدا كنند.
فقال على و كيف اقتلك و لاذنب لك و لو اعلم انك قاتلى لم اقتلك و لكن هل كانت لك حاضنة يهودية فقالت لك يوما من الايام يا شقيق عاقر ناقة ثمود.
على (ع ) فرمود: چگونه ترا بكشم در حالى كه جرمى ندارى و اگر چنان چه هم مى دانستم كه قاتل من هستى تو را نمى كشتم لكن بگو ببينم آيا از يهودان ، زنى خاضنه نزد تو بود و روزى از روزها تو را (اى برادر كشنده شتر) خطاب نمود؟
در اين جا ابن ملجم عرض كرد: آرى چنين بود.
على (ع ) بعد از اين ، سخنى نگفت و بر مركب خويش سوار شده و به طرف منزل خود رفت .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام به همه عزیزان گروه من شوهرم دیروزه ازسرکاراومدیدفعه کفت پهلوی دردگرفته بلافاصله بردیمش بیمارستان ازش آزمایش گرفتن گفتن سنگ،داره کسی هست توگروه بهم بگه درمانش چیه خداخیرتون بده عزیزان
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت حبیه خانم گل ودوستان عزیز اگه میشه شماره یه دکتر طب سنتی خوب بفرستید برای صدای گوشم وکسی شماره دکتر حصاری داره بفرسته ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
یه دعا یا ذکری برای گشایش کار وباطل سحر میخاستم ممنونم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
با سلام به دوستای گلم من این چند ساله لک بارداری روی پیشانی دارم با هیچ کرم و لایه برداری نمیره یه ذره کمرنگ میشه برمیگرده کسی بوده که لک بارداریش از بین رفته باشه بمنم بگه دعاگوش هستم همیشه. این دعا که روی روغن بابونه میخونن کسی جواب گرفته ؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشیدمن خیلی مشکل دارم شوهرم مجردی سرکارمیرفت اول زندگی هم. همینجورالان شش سال میخوره میخوابه توخرج بچم موندم خودم چاق هستم دستام عصبشون مشکل داره یکی عمل کردم خوب نشدم توهردومورد چاقی بیکاری شوهرم کمکم کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم ممنون ازتون اگه میشه سوال منوبزاریدخیلی ناراحتم گفتم شاید کسی ازخواهران تجربه ای داشته باشه من ۳۲سالمه دوتازایمان طبیعی داشتم یکی از بچه هام ۹سالشه یکی ۶ازوقتی اولین بارداری روداشتم یبوست شدیدگرفتم یعنی احساس دارم ببخشیدوقتی میرم برادفع حداقل ۴۰دقیقه بایدبشینم که هم زانودردگرفتم هم پاهام خواب میره وهم کمردردگفتم شایدبعداززایمانم خوب بشم نشدم دوباره روبارداری دومم هم همین جوربودم الان ۶ساله ازبارداری دومم میگذره ولی فایده ای نداشته دکترمتخصص رفتم آزمایشات گرفتم گفتن مشکلی ندارن ازنظرتیروییدوغیره یکی گفت بروطب فیزیکی داروهای سنتی زیادمصرف کردم داروهای یبوست هرچی که فکرکنین ازگیاهی مث برگ زردآلو وگل محمدی بهترنشدم نمیدونم تنبلی روده هست یانه هردکتری یه چیزی میگه زندگیم مختل شده ازبس روسنگ میشینم رحمم در میگیره زانوهام دیگه میخوان کنده شن ولی دفع درستی هم ندارم یه دکترگفت این یبوست نیس چون یبوست کم کم بادردوخونریزی همراه هست ولی من اصلادفع نمیشه اگه بشه سخت نیس ودردهم نداره مهم اینه احساسش رودارم ولی نمیشه بعضی وقتا نزدیک یه ساعت حیرونم خواهران کسی تجربه ای داره ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باسلام
خانمی که گفته بودن بیماری ام اس بوده که کاملا خوب شدن وگفتیدشماره منوازادمین بگیریدممکنه شمارتون یاآیدیتون روبفرستید.
خیلی ممنون.
ویه سوال دیگه کسی بوده توی دوران بارداری وشیردهی سینومرمصرف کرده باشن میخوام ببینم عوارضی برای بارداری وحتی بعدبارداری داشته یانه؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وعرض ادب خدمت شما دوستان عزیز انشالله همیشه سالم ودل خوش داشته باشید خواستم بگم من یه مشکلی دارم خیلی رانندگی دوست دارم پارسال هم گواهینامه گرفتم امسال هم برای روز زن شوهرم برام پراید گرفت ولی می ترسم رانندگی کنم پشت فرمان که میشینم همه چی یادم می ره از استرس نمی دونم چکار کنم شما نمی دونید من چطور آرامش داشته باشم موقع رانندگی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید حبیبه خانم و دوستان عزیز چهل و هشت ساله هستم. قصد دارم تزریق بوتاکس انجام بدم انشاالله
پزشک خوب کرمان معرفی کنید در ضمن صورتم خیلی لاغر شده و خط اخم و خطوط خنده و پنجه کلاغی اگر تجربه ای دارید ممنون میشم در اختیار بنده بگذارید.
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
عزیز شدن نزد مادر شوهر ⛔️
هر کسی بخواهد نزد همه از شوهر
گرفته تا مادر شوهر و خواهر شوهر
و حتی خواستگار و.. عزیزو محبوب شود
تا سه روز،صبح ها قبل از این با کسی حرف بزند
این ذکر را بخواند و به خودش فوت کند..👇
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
خیلیا با همین ذکر ساده عزیز خانواده ی شوهر شدن😍👆
#دعا_درمانی 🌱
« اسئلکَ بِحقّ الواوعلیکَ یا ودود
انت الذی جعلتَ المَوَدّةَ بین المرءِ
و زوجه یا ودود»
هر که را میان خود و زوجه موافقت
چندان نباشد، شش روز و هر روز ۴۰
نوبت بخواند که خوشحال شود و
دوستی وی در دل خلائق پدید آید.
واگر حروف «و» را به عدد اسم به نام
هرکس که خواهد بیاویزد و در وقت
قمر قرار نگیرد و از جهت درد سر و
شقیقه هم خوب است.
منابع: عرفان ابجدی
« اسئلکَ بِحقّ الطاء علیکَ یا
لا اله الا انت سبحانک ما اعظمَ
شانکَ یا لا اله الا انت»
این بهترین جمله اسما است،
اجابت دعوت این اسم کردن، کار
هر کسی نیست
منابع:عرفان ابجدی
« اسئلکَ بِحقّ الزّاء علیکَ یا زارعَ
کلّ شیٍٔ مُتبسَّهُ یا زارع»
هر که را زرعی و دخلی و باغی باشد
و از افت او ترسد هر روز ۴۱ نوبت
بخواند وباد بر خود دمد، از آفت ایمن
گردد و هر که چندان بگوید که بیخود
گردد، روزی او فراخ شود چنانچه حیرت
کند.
و هر که به عدد اسم این حروف را
بنویسد و به هر یک ،یک نوبت این
اسم را بخواند هر چه خواهد میسر گردد.
منابع:عرفان ابجدی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽