#احکام_دین ☀️🍃
وجوب غسلهای سهگانه برای میّت✅
پرسش :برای میّت چند غسل باید انجام شود؟
پاسخ :واجب است میت مسلمان را سه غسل بدهند: اوّل با آبى که با سدر مخلوط باشد، دوم با آبى که با کافور مخلوط است، سوم با آب تنها، ولى شهید و بعضى دیگر غسل ندارند.
مقدار سدر و کافور مخلوط در آب✅
پرسش :آیا میزان و مقدار خاصی برای مخلوط کردن سدر و کافور در آب وجود دارد؟
پاسخ :مانعى ندارد سدر و کافور بهاندازهای باشد که آب را مضاف کند، ولى باید بهاندازهاى کم نباشد که بگویند سدر و کافور با آب مخلوط نشده است و درصورتیکه مضاف شود بهتر این است میّت را اوّل با آن بشویند و بعد آب روى بدن او بریزند تا بهصورت مطلق درآید.
حکم مضاف شدن آب با سدر و کافور✅
پرسش :اگر مقدار سدر و کافوری که در آب مخلوط میکنند جهت غسل میت زیاد باشد و آب را مضاف کند، ازاینجهت که این آب، آب مضاف شده اشکالی دارد؟
پاسخ :مانعى ندارد سدر و کافور بهاندازهای باشد که آب را مضاف کند و البته در این صورت بهتر این است میّت را اوّل با آن بشویند و بعد آب روى بدن او بریزند تا بهصورت مطلق درآید.
هرگاه سدر و کافور بهاندازه کافى موجود نباشد✅
پرسش :چنانچه برای غسل میّت، سدر و کافور بهاندازه لازم پیدا نشود تکلیف چه میباشد؟
پاسخ :هرگاه سدر و کافور بهاندازه لازم پیدا نشود، بنا بر احتیاط واجب باید همان مقدار که به آن دسترسى دارند در آب بریزند و اگر آنهم پیدا نشود بهجاى آن با آب معمولى غسل دهند.
چگونگی غسل دادن میّت مُحرِم✅
پرسش :با توجه به اینکه استعمال بوی خوش بر فرد مُحرِم حرام است، اگر کسی در حال احرام بمیرد استعمالِ کافور برای غسل او چه حکمی دارد؟
پاسخ :کسى که براى حج یا عمره احرام بسته است هرگاه پیش از تمام کردن طواف و قبل از حلال شدن بوى خوش بر او، از دنیا برود باید بهجاى آب کافور او را با آب معمولى غسل دهند.
شرایط کسی که میّت را غسل میدهد✅
پرسش :کسی که میت را غسل میدهد باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
پاسخ :کسى که میت را غسل مىدهد باید مسلمان و بالغ و عاقل باشد و مسائل لازم غسل را بداند و احتیاط مستحب آن است که شیعه دوازدهامامی باشد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 زهرا اشاره رو به علي گفت اينجا چه خبره چرا همه كپي همن...تفاوت من و علي و فاطم
#داستان_زندگی 🌸🍃
زهرا
.با بي حوصلگي دراز كشيدم رو تخت به اين فك ميكردم كه سالار چرا نيومد استقبالمون حتما ميدونه ما اومديم كه يهو صداي سلام و احوال پرسي از بيرون شنيدم خوب كه توجه كردم ديدم سالار و نادر هستن.زود بلند شدم جلو آينه يه نگاهي به خودم انداختم موهامو شونه كردم لباس خوب پوشيدم رفتم بيرون.همين كه چشمم به سالار افتاد از هيجان زياد گريم گرفته بود دلم ميخواست برم بغلش كنم بوش كنم بگم خيلي دلم برات تنگ شده اما خيلي آروم سلام كردم سالار به احترامم بلند شد با خنده رو به نادر گفت ايشون كدوم قل از اون سه قل هستن؟نادر گفت زهراس،اينبار سالار نگاه عميق تري بهم انداخت منم با لبخند جوابشو دادم.رفتم تو آشپزخونه يكم آب خوردم سالار برگشت سمت من گفت ممكنه يه ليوان آبم به من بديد با خوشحالي گفتم چشم... ليوانو گرفت حس كردم الانه كه بخورم زمين.خودمو رسوندم به اتاق جلو آينه نگاهي به خودم انداختم صورتم داغ شده بود.دستمو گذاشتم رو قلبمو به صداي سالار كه از بيرون ميومد گوش دادم.فاطمه و سيما هم اومدن دوتا لباس خوشكل بلند براي منو فاطمه گرفته بود كه بشيم ساقدوش.لباسو پوشيديم اومديم بيرون سالار خيره نگامون ميكرد كه من با سر بهش اشاره كردم،سيما گفت عاليه فقط ميمونه مو و آرايش كه بايد سالار جان زحمت بكشه شمارو برسونه سالن.نادر مسخرش ميكرد ميگفت گرفتار دختر جماعت شدي كارت ساختس همه ميخنديديم.روز عروسي از صبح سالار اومد دنبالمون منو فاطمه رو ببره آرايشگاه.دم در ماشين سالار گفت خب كدوم فاطمه كدوم زهرا،تا من اومدم حرف بزنم فاطمه گفت من فاطمه...سالار هم خنديد رفت سوار بشه يكي زدم به فاطمه گفتم چته ذوقك ميكني؟مگه تو هموني نيستي ميگفتي اين پسره ديلاقه فلانه،گفت نميدونستم اينقد باحاله تازشم مگه چي گفتم.عصباني بودم سوار شديم همش حواسم به سالار بود با اخم ادا در مياورد كه من بخندم.براي اولين بار اصلاح كرديم و آرايش مليح موهامونو شنيون كرديم و كلا اولين عروسي بود ما لباس مجلسي ميپوشيديم.شب تو عروسي همه باهامون عكس ميگرفتن...وسط مهمونا چشمم افتاد به سالار...
ديدم داره تو جمعيتو نگاه ميكنه دور و برمو نگاه كردم ديدم كسي حواسش به من نيست رفتم طرفش،چشمش كه به من افتاد سرمو تكون دادم رفت منم پشت سرش رفتم.راهرو انتهاي در ورودي ميشد پاركينگ با اون لباس و كفش پاشنه بلند واقعا برام سخت بود راه رفتن چندين بار ميخواستم بخورم زمين.از طرفي هيجان عشق بهم قدرتي داده بود كه رو پا بند نبودم.سالار ايستادو در ماشينو باز كرد منم سوار شدم.همه جا تاريك بود فقط صداي نفسهاي من به گوش هر دومون ميرسيد.سالار گفت كاش يه خالي،يه جاي تركشي چيزي وسط پيشونيت بود و خودش شروع كرد به خنديدن گفتم من تازه دارم ميرم تو پونزده سال تركش از كجا بيارم گفت اوه اوه يادم نبود خانوما اسم سن بياد وسط كسي جلودارشون نميشه.گفتم من بايد زود برم اگر مامانم بفهمه حسابمو ميرسه گفت نه مامانت فاطمه رو ببينه سرشو بچرخونه فاطمه رفته باشه اونور باز ببينتش فك ميكنه دوتاتون ور دلشين غش غش ميخنديد.عصبي شده بودم اون خطرو به جون خريده بودم كه بخواد شباهت منو فاطمه رو مسخره كنه بخنده.خنده هاش تمومي نداشت يهو گفتم نجسی خوردي؟ نيم رخ نگام كرد گفت اوهوم.هميشه شنيده بودم كسي كه نجسی ميخوره خطرناك ميشه چندين بارم مامان تو ملاقات هاش با بابا از آدمايي كه براي خوردن نجسی حتي آدم كشته بودن تعريف كرده بود.گفتم خب من ميرم پايين دستمو گرفت گفت نه كجا بري داريم حرف ميزنيم.گفتم ببين سالار تو حالت خوب نيست گفت بهتر از اين ن م ي ش ه ترس همه وجودمو گرفته دستم يخ كرده بود كز كرده بودم.كه اومد طرفم بوي دهنش براي من كه تا اونروز بوي نجسی نشنيده بودم تهوع آور بود
آب دهنمو نميتونستم قورت بدم گفتم سالار بذار من برم حالت زار گرفته بودم اي خدا چه بدبختي گير كردم.
.با هر بدبختي بود از ماشین پیاده شدم اونم پياده شد اومد سمتم میخاست منو برگردونه تا خواست دستمو بگیره كه زدم تو سينش پرتش كردم اونطرف و فرار كردم.با سالاري كه دوسش داشتم خيلي فرق كرده بود مستقيم رفتم تو دسشويي صورتم مث ميت شده بود يكم صبر كردم آروم بشم بعدم رفتم تو سالن.يه گوشه نشستم،ساكت،بغض داشتم،اين لعنتي چي بود خوردی سالار چقدر دلم ميخواست مث شب اول باهم صحبت كنيم.اون شب تمام شد منم لباس مجلسي و كفشارو بهانه كردم زود رفتم تو حموم يه دل سير گريه كردم.فردا اون روز مامان سيما تماس گرفت حالا كه تا اينجا اومدين يه سر همگي بريم شمال...
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
يكى از ثقات نقل كرد كه چندى قبل از اين ، در كاشان مردى بود به نام آقا محمد على ، كه شغلش مباشر صنف عطار متوجه امور ديوانى بود. ايشان قدغن كرده بود كه ديگر به هيچ وجه اجناس عطارى خريد و فروش نشود، شخص سيد فقيرى به قدر يك من سريشم خريده و آن رابه شخص ديگرى فروخت . آن مرد ظالم مطلع شد در بازار به او برخورد كرد و دشنام بسيارى به او داد و چند سيلى به رويش زد و آن بيچاره رفت در حالى كه مى گفت : جدم سزاى تو را بدهد، وقتى آن ظالم اين جمله را شنيد برگشت و غلام خود را گفت : آن سيد را برگردانيد و چند پشت گردنى به او زده و گفت : حال برو و به جدت بگو: كتف مرا بيرون آورد. روز ديگر آن ظالم تب كرد و در شب كتف هاى او درد گرفت و روز دوم ورم شديد كرد، دوا به كتف هاى او ماليدند، روز چهارم جراحان تمام گوشت هاى كتف او را تراشيدند به طورى كه سرهاى كتف او نمايان شد و روز هفتم مرد ((با آل على (ع ) هر كه در افتاد ور افتاد))
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
آية الله دستغيب مى گويد: در اوقات مجاورت حقير در نجف اشرف در ماه محرم ، سنه 1358 از طرف حكومت عراق قمه زدن و سينه زدن و بيرون آمدن دسته جات منع شده بود، شب عاشورا براى اين كه در حرم مطهر و صحن شريف سينه زنى نشود از طرف حكومت ، اول شب درهاى حرم و رواق را قفل كردند و هم چنين درهاى صحن را و آخرين درى كه مشغول بستن آن شدند در قبله بود و يك لنگه آن را بسته بودند كه ناگاه جمعيت دسته دسته سينه زن هجوم آورده وارد صحن شده و رو به حرم آوردند درها را بسته ديدند در همان ايوان مشغول عزادارى و سينه زنى شدند. ناگاه عده اى شرطى با رييس آنها آمده و آن رييس با چكمه اى كه به پا داشت در ايوان آمده و بعضى را مى زد و امر مى كرد آنها را بگيرند، سينه زن ها بر او هجوم آوردند و او را بلند كرده و در صحن انداختند و سخت او را مجروح و ناتوان ساختند و چون ديدند ممكن است قواى دولتى تلافى كنند و بالاخره مزاحمشان شود، با كمال التجا و شكستگى خاطر همگى متوجه در بسته حرم شده و به سينه مى زدند و مى گفتند: ((يا على فك الباب )) ما عزادار فرزندت هستيم .
پس در يك لحظه ، تمام درهاى حرم و رواق و صحن گشوده گرديد و بعضى موثقين كه مشاهده كرده بودند براى حقير نقل كردند كه ميل هاى آهنين كه بين درها و ديوارها بود وسط آنها بريده شده بود.
و بالجمله سينه زنان وارد حرم مطهر مى شوند ساير نجفى ها كه با خبر مى شوند همه در صحن و حرم جمع مى شوند و شرطى ها پنهان مى گردند. موضوع را به بغداد گزارش مى دهند دستور داده مى شود كه مزاحم آنها نشويد. در آن سال در نجف و كربلا بيش از سال هاى گذشته اقامه عزا شد و اين معجزه ها باهره را شعرا در اشعار خود نقل نموده و منتشر ساختند.
از آن جمله يكى از فضلاى عرب اشعار يكى از ايشان را بر لوحى نوشته و به ديوار حرم مطهر چسبانده بود و بنده هم چند شعر آن را همان وقت يادداشت كردم بدين قرار:
من لم يقر بمعجزات المرتضى
صنو النبى (ص ) فليس بمسلم
متحت لنا الابواب راحة كفه
اكرم بتلك الراحتين و انعم
اذا قد ارادوا منع ارباب العزاء
بوقوع ما يجرى الدم بمحرم
فاذا الوصى براحيته ارحوا
او ماءففك الباب حفظا للدم
و چنان چه در شعر آخر اشاره شد، راستى اگر اين عنايت از طرف آن حضرت نشده بود، قتنه عظيمى بر پا مى شد و خون ها ريخته مى گرديد، صلوات الله و سلامه عليه .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام به حبیبه خانم عزیز و دوستان گروهی عزیز اون خانمی که میگه مشکلات زیادی تو زندگی دارم برم پیش دعا نویس یا نه عزیزم پیش دعا نویس رفتن کاملا اشتباهه مشکلات تو همه خونها هست ولی برای هر کسی فرق میکنه عزیزم تا میتونی سوره یاسین بخون دعای چهل کلید بخون تو خونه با صدای بلند انشالله مشکلت حل میشه التماس دعا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام طاعات وعباداتتون قبول خانمی که خونه ات پر مارمولک هست مارمولک از جای تاریک و نمناک خوشش میاد جاهای تاریک خونه را چند تا چسب موش بگیر بذار ما زیر زمبن خونه مون یه اتاق زیر پارکینگداره یه سال رفتمپایین دیدم چند تا مارمولک با چسب موش همه از بین رفتن هر دوساعت میرفتم میدیدم دوتا مارمولک گیر کردند دیگه همیشه تو اون اتاق یه جا چسب موش میذارم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
راجع به خانمی که فرمودن چهل ساله هستن و عمل لیزیک برای چشمشون جواب نمیده و عینکشون خیلی کلفت هست،من هم همسن و سال شما هستم و شماره ی چشم هام واقعا بالاست و عینکم قبلا خیلی کلفت و ناجور میشد.اما بعد از مدتی با راهنمایی عینک فروش از عدسی های فشرده ی خارجی استفاده کردم و سایز فریم عینکم رو هم کوچیک گرفتم.عینک کائوچویی هم نگیرید چون شیشه رو ضخیم نشون میده.من الان عینک فلزی نیم فریم میگیرم با عدسی فشرده ی خارجی و فریمی هم انتخاب میکنم که سایز شیشه هاش کوچیک باشن چون عدسی عینک هر چی کوچیکتر برش بخوره ظریف تر میشه و هر چی بزرگتر باشه دورش ضخیم و سفید میشه و ظاهر ناجوری پیدا میکنه.من با این تجربه ها الان عینک زیبایی دارم با اینکه شماره ی چشمهام ۹ و ۱۱ هست!التماس دعا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام به همگی بخصوص ادمین محترم
براخانمی که جاریشون پدرش فوت شده وارثش برادراش نمیدن. گلم به جاریتون بگید نیاز به وکیل نیست از طریق شورا انحصار وراثت بگیرید وکل اموال پدر مشخص میشه
بعد از طریق دفتر قضایی همه خواهر وبرادرا با نام ومحل سکونت وشماره تلفن ،تحریر ترکه یا تقسیم ارث میزنید وشکایت فرد خاصی نمیکنید ،میره دادگاه و یه سری مراحل قانونی داره خود قاضی کارشناسی می کنه وتقسیم میشه ،سهم دختر نصف سهم پسر ، خود دادگاه وکیل زیاد هست هر سوالی داشتی ازشون بپرس راهنمایت میکنن ،
حالا چه برادرا بخوان یا نخوان سهم شما جدا میشه ،وان شالله به حقتون میرسید ،یا علی مدد التماس دعا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
ببخشید درجواب خانومی بچه داری همسایه به شما دلبسته شده زن و بچه داره شما از دستش فرار میکنی و محل نمیدی من در اندازه ایی نیستم که بخام شمارو راهنمایی کنم فقط من موندم شماره حساب شمارو چجوری گیر اورده وپول واریز کرده 🤔 ان شالله که خدا مشکلتونو حل کنه
و در جواب معصومه خانم ۴۵ ساله در ارزوی زیارت حضرت معصومه س ان شالله که زودی قسمتون بشه تشریف بیارید قم زیارت من از طرف شما حتما زیارت میکنم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خانمی که چشمات ضعیفه وعمل لیزیک جواب نمیده سرمه اثمد استفاده کن
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
خانمی ک لیزیک جواب نمیده برا چشماش میتونه لنز بزاره، خواهرم ازبچگی عینکی بود پارسال دکتر لنز رو جایگزین عینک کرد،صبح ک از خواب بیدارمیشه میزاره ،شب موقع خواب برمیداره ،سختم نییس
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
چاقی صورت در خانه بدون بازگشت 😳🤯
تنها با مصرف جوانه گندم 😍😍
صورتت لاغر و شکسته شده ؟!🧐
میترسی تزریق ژل و چربی کنی یا پول
تزریق و نداری؟؟
تپلی_صورت😊
بدون_عوارض 💜
اگه میخوای صورتت زودتر تپل بشه بیا تو کانالم😍
https://eitaa.com/joinchat/2433090155Cc6c16e5897
ارسال عدد 1 به شماره
📱۰۹۰۲۴۰۸۵۶۷۹
@shahjoei👈👈آیدی
کانال فروش محصولات طب اسلامی 👇✅✅✅🌻🌻🌻
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
با نظارت خانم حبیبه🌸
#دعا_درمانی 🌱
رفع جن زدگی 🌸🍃
کسی که مورد آزار جن و پریزاد و
همزاد هست این طلسم را با خود
حمل کند.
« اعوذ باللّه الشیطان الرجیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
د ل د ل ص د ک ل م و ه د
لی اصد صد مکلمون و صلی اللّه علی
سیدنا محمد و آله و صحبه و سلم لا
حول و لا قوة الا باللّه العلی العظیم
برحمتک یا ارحم الراحمین»
برگشت محبوب🌸🍃
هرکس این دعا را شب جمعه ۱۲۰بار
بخواند، محبوب به سراغش می آید.
« بسم اللهّ الرحمن الرحیم من
ذلک باللّه من سدةٍ لک»
منابع: هزارویک ختم
عزیز شدن نزد مردم🌸🍃
ختم عجیب ادریسیه برای عزیز
شدن نزد مردم
از مرحوم شيخ بهايی نقل است
هر كس اين اذكار را بخواند دعای او
مستجاب می شود؛اگر كسی اين
اسماء را بخواند،هر قدر نزد مردم
بی ارزش و بی قدر باشد، محترم
و مكرم میگردد و خداي تعالی چندان
نعمت ظاهری و باطنی به او عنايت
فرمايد كه از حساب آن عاجر می ماند
« يا حميدِي الفِعالِ ذَالمَنِّ عَلي
جَميعِ خَلْقِهِ بِلُطْفِهِ»
منابع: چهل طلوع،
سيد حسين رضوی حائری ص 63- 64
نقل از مهج الدعوات سيد ابن طاووس