eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.8هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🍎 🔴 باید بدانیم که گوجه‌فرنگی، ، و اعضای خانواده‌ای از گیاهان به نام سولاناسه یا تاجریزی هستند که در دوره معاصر از آمریکای لاتین، به همه جهان و ازجمله ایران گسترش‌یافته‌اند. برگ‌ها، ساقه و میوۀ نرسیده (کال) این گیاهان، دارای میزان بالایی از ماده‌ای به نام است که آثار سمی بر بدن می‌گذارد. ⚠️ همچنین مصرف زیاد این میوه‌ها موجب افزایش سودای بدن و عوارض مختلفی چون غلظت خون، افسردگی، لک‌های پوستی، توده‌های مختلف، واریس، بواسیر و واریکوسل می‌شود که البته در همه اعضای این خانواده یکسان نیست و به فرد خورنده، اقلیم و شرایط آب‌وهوایی، روش مصرف و... هم بستگی دارد. 🍅 طبیعت گوجه فرنگی خام، سرد و تر است و باید به عوارض مصرف زیاده آن در تولید بلغم خام و ایجاد مشکلاتی به‌ویژه در معده توجه‌کرد. 💠 پس توصیه‌می‌کنم: ✅ مصرف میوه‌ها و گیاهانی که بومی اقلیم ما نیستند را کم و محدود به هوس و موارد لازم‌کنید. در اینجا، در کنار خانواده سولاناسه، کیوی، جینسینگ، میوه کاکتوس، قهوه، گانودرما، کامبوجا و... هم قابل‌ذکرند. ✅ تا جای ممکن در پخت‌وپز به‌جای گوجه‌فرنگی، از ، ، آلوها، ، ، ، و... بهره‌ببرید که همگی آثار مختلف درمانی نیز دارند. ✅ سالاد شیرازی، سالاد سنتی ما نیست و ربطی هم به شیراز ندارد! مصرف آن را بسیارمحدود کنید و با و همراه نمائید. ✅ در زمینه بیماری‌هایی چون دردهای مفصلی و کمردردهای التهابی (که معمولاً با درد و خشکی صبحگاهی همراه‌اند)، ، ، سندرم متابولیک، ، ، پولیپ‌های روده، ، ، لک‌های پوستی، و شبیه آنها، که عموماً ناشی از سوءمزاج سوداوی هستند، مصرف گیاهان خانواده سولاناسه را به حداقل برسانید. ✅ این میوه‌ها را ابداً خام و سبز مصرف‌نکنید و حتی بخش‌های سبزمانده را جداکنید. یادتان باشد که گوجه‌فرنگی رسیده، ندارد و به‌ویژه در انواع اصلاح نژادی مقدارش بسیارکم است. 🔅 همه گیاهان و خوردنی‌ها، خواص و مضراتی دارند. در مصرف آنها عاقل باشیم و از افراط و تفریط بپرهیزیم.   🎪🍓🌱˼ ♡ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 زهرا .آتيش روشن كرديم چاي درست كرديم ريختم تو استكانها تا اومدم ببرم براشون نن
🌸🍃 زهرا اشاره رو به علي گفت اينجا چه خبره چرا همه كپي همن...تفاوت من و علي و فاطمه فقط با روسري بود هميشه هم ما بلوز شلوار ميپوشيديم.همه زدن زير خنده كه نادر دست انداخت دور گردنش گفت زياد بهش فك نكن،ما خودمون يك عمره نتونستيم اينارو از هم سوا كنيم.سه قلو هستن زيراكسي زده خدا همه ميخنديدن...سالار با سردرگمي كه داشت سوار شدن و رفتن نميدونستم اين شباهت چه تاثيري ميتونست رو احساس سالار نسبت به من بذاره.ما هم رفتيم خونه خودمون. چيزي نگذشت كه آمنه و حميد اسباب كشي كردنو رفتن شهر.خوشحال بودم همه گريه ميكردن من تند تند كاراشو انجام ميدادم به اين فكر ميكردم كارمند بودن حميد شهر رفتنشون شايد باعث بشه ماهم بريم از اين روستا نجات پيدا كنيم.خونه آمنه خالي شد و چون تو همه اين سالها ما همگي فقط تو يه اتاق بوديم رفتيم به جاي آمنه...وسايلي كه سالها پيش بابا خريده بود و بسته بندي جمع كرده بوديم تو انبار ،به اجبار آورديمو چيديم.مامان ميگفت مال حروم بوده نميخوامشون.اما خونه خالي بود مجبور بوديم... خونه رو به كمك فاطمه و علي چيديم.مامان خيلي دلتنگ آمنه ميشد همش گريه ميكرد ميرفت چند روز ميموندو ميومد.منم درگيره مدرسه بودم تمام روزمو با ياد سالار شب ميكردم تو خيال خودم باهاش ازدواج ميكردمو كلي روياهاي شيرين.يه روز فاطمه رفته بود حمام منم داشتم تلوزيون ميديدم كه در زدن درو كه باز كردم ديدم سيما و نادر هستن هول شدم سلام كردم سيما با مهربوني بغلم كرد نادر گفت همينجا وايسيم تعارف نميكني بيايم تو،خنديد و اومدن تو حياط سيما سرتاسر خونه رو نگاه كرد تو دلم گفتم واي الان ميگه اينا بدبخت بيچاره هستن كه گفت چه خونه قشنگي چه حياط باصفايي خيلي خوشحال شدم سبك شدم ننه آقا و مامان كه داشتن قالي دار ميكردن با شلوغ كاري هاي نادر اومدن بيرون روبوسي كردن با سيما و از نادر گله كردن چرا بي خبر؟نادر گفت همينش خوشمزس همه خنديديم.يكم نشستن سيما رو كرد به مامان گفت با آمنه كه در ارتباطم كلي باهم تلفني حرف ميزنيم.فاطمه جان كجاست.مامان نگاه من كرد گفتم حمامه الان مياد.گرم صحبت بوديم كه فاطمه اومد سيما خيلي ذوق زده بغلش كردو بوسيد من رفتم كمك مامان تدارك ناهار ببينم علي و نادر شروع كردن شطرنج بازي كردن،فاطمه و سيما خيلي صميمي صحبت ميكردن.اومدم تو سالن فاطمه رو صدا كردم بياد زورم گرفته بود گرم گرفتن باهم كه سيما هم پشت سرش اومد،گفت اينقد تو اون چند روزي كه مهمون خونه آقاجون(عمو) بوديم با فاطمه و آمنه شب تا صبح گفتيم و خنديديم كه مدتها دلم براش تو خونه تنگ ميشد.مامان هم گفت بچه ها هميشه از خوبي شما تعريف ميكنن.حالم بد جور گرفته بود.ناهار خوردن و موقع رفتن كارت عروسي تهرانو هم دادن گفتن اونجا تدارك خونه ديديم حتما چند روز زودتر تشريف بيارين.دم در هم سيماو فاطمه از بغل هم بيرون نميومدن.موقعي كه رفتن من گفتم فاطمه يه كمكي كه خونه عمو بوديم به ما نميكردي همش تو اتاق چپيده بودي،مگه تو نبودي كه ميگفتي حيف نادر چه زني گرفته داداشش همش نگام ميكنه اذيتم ميكنه ؟نميدونم چرا اين حرفارو زدم كه يهو فاطمه گفت هووو چه يادتم هست.ول كرد رفت.همگي رفتيم خونه آمنه به اتفاق هم رفتيم بازار براي عروسي لباس بخريم .فاطمه گفت اينبار من نميخوام مث تو لباس بپوشم بدم مياد اونسري نديدي نادر ميگفت زيراكسي...ننه آقا هم گفت آره مادر به چشم مياين چشمتون ميزنن.خريد كرديمو اومديم چند روز بعد هم به اتفاق عمو اينا راهي تهران شديم.نادر اومد استقبالمون مارو برد تو يه خونه كه سه اتاق خواب شيك داشت با تخت خوابو ميز توالت كمد براي لباس هامون من و فاطمه و مامان رفتيم تو يه اتاق كه ضربه اي به در خورد.نادر بود كه فاطمه رو صدا كرد فاطمه رفت بيرون حس بدي داشتم نميدونستم حسادته كه سيما بيشتر به فاطمه توجه ميكنه يا به خاطر سالار بود.گفتم نادر چيكار فاطمه داشت.مامان گفت حتما سيما كاري داره،با بغض گفتم اونروزم سيما بيشتر فاطمه رو تحويل گرفت.مامان گفت خب تو همش ناخوش احوال بودي يا تو آشپزخونه كمك ميكردي فاطمه هم از خدا خواسته زير كار در ميرفت با سيما گرم تعريف ميشدن،راست ميگفت من همش درگير سالار شده بودم كاملا از جمع دور بودم اون چند روز عروسي روستا رو. .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام عزیزان کسی از شربت خون دکتر احسانیان استفاده کرده ؟ نتیجه گرفته ؟ چون برای خیلی از مشکلات سلامتی نوشتن جواب میده میخواستم ببینم راضی هستین ؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ منم تو کانالتون هستم خیلی عالیه من یه کمکی ازتون میخام خواهشن بهم بگین من خیلی خیلی به چیزای شیرین علاقه دارم میخام یه دمنوشی چیزی طب سنتی بهم بگین که بخورم ازاین درد سرنجات پیدا کنم وزنم زیاده همینجورمیره بالا همه منو مسخره میکن میگن خیلی کپولی چاقی بیریخت وقیافه شدی رو میزنن میگن منم خجالت میکشم دوستدارم لاغربشم آرزومه ولی به چیزای شیرین علاقه دارم لاغرنمیشم توگروه به دوستان خیلی چیزای خوب تب اسلامی معرفی میکنید استفاده میکنن راضین خواهشن بمن هم بگید کمکم کنید ماهم بهره ببریم و ازاین همه مسخره کردن و حرفها راحت بشیم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دکتر طب سنتی خوب توگرگان میخاستم؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به مدیر گروه حبیبه خانوم با کانال مفید وعالی شون نماز روزهاتون قبول درگاه حق باشه ی سوال دارم خدمت دوستان من از زرند هستم 43 سال دارم وزن 82 کیلو قد 158 اگر اشتباه نکنم خیلی شکمم بزرگ هس بهضی وقت ها کوچک میشه بعضی وقت ها کوچک خیلی بااین وضع ناراحتم اگر راهی هس کمکم کنین شکمم کوچک بشه ممنون از کانال خوبتون ممنونم از حبیبه خانوم بابت کانال مفید با ارزشتون ❤️ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانم وادمین عزیزاعضای گروه ممنون که جواب منو میدید تقریبا یه سال هست که پاشنه ی پام میسوزه اوایل وقتی که ایستاده بودم ولی الان در همه حال نشسته و دراز هم که باشم میسوزه چربی هم دادم گفتن چربی نداره دیگه دارم اذیت میشم لطف کنید اگه کسی تجربه ای داره بهم بگه شاید منم راحت شدم سپاس ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه ی دوستان عزیز،ببخشید خواستم ببینم کسی بجای استفاده از شیاف ماریانا عمل جراحی انجام نداده،اگر انجام دادین بیزحمت بگین نتیجه داره یا نه؟سخت هست یا نه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزان گروه من مشکل بزرگی دارم ۳فرزند دارم وشوهرم اعتیاد به شیشه وهروئین داره و رفیق میاره خانه سحرها که بلند میشیم میبینیم از اتاقش صدای صحبت کردن میاد وباز رفیق آورده،درطول روز هم رفیق میاره هر چه دعوامیکنیم انگار مخش تعطیله باز کار خودشو میکنه،سابقه ی زندان هم داره،یکسال،و دوسال تعلیق داره،اصلا سر کار نمیره،بنظر شما من دادخواست نفقه و طلاق بدم دادگاه به نفعم رای میده،یک عزیزی رشته ی حقوق در گروه بودن میشه راهنمایی کنید چکار کنم،خسته شدم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه ی اعضای کانال خیر دنیا و اخرت نصیبتون راستش ما یه خونه تو شهرخودمون داریم که بردارشوهرم داخلش ساکنه بعد سه سال پیش ماشینش به ما فروخت ۹۰تومن موند که به عنوان رهن برا خونه حساب کردیم بعد از اون سال تا حالا همون نود تومنه خودمونم تو یه شهر دیگه تو روستا مستاجریم با کرایه صد یا ۱۶۰۰که دوسه ماه دیگه باز زیادش میکنه واقعا موندیم چکار کنیم که برادر شوهرم خودش کرایه بهمون بده نمیخوایم از دستمون ناراحت بشه مادر شوهرمم پیشون هست اینجا واقعا خودمون نیاز داریم به کرایه حقوقمون خیلی ناچیزه و اینم بگم خونه رو پدر شوهرم برا شوهرم درست کرده(الان فوت شدن) برا یکی دیگه برادر شوهرمم باز خونه درست کرد و بچه کوچیکه همونکه خونه ماست خونه پدرشوهرم با حقوق و ماشینش رو صاحب شد و الان خونه پدر شوهرم رو کوبیده که از نو بسازه معلوم هم نیست کی بسازه (قیمت همون زمین پدر شوهرم بیشتر از خونه ماست) میخواستم از دوستان خواهش کنم ببینم دعایی ذکری چیزی هست بهم بگین که برادرشوهرم خودش ازمون بخواد که بهمون کرایه بده چون میدونیم از دستمون ناراحت میشن مخصوصا مادرشوهرم 😔 ببخشید طولانی شد ممنون از راهنماییتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت همه اعضاع خوب کانال دوستان یه مسئله ای برای من نزدیک به ۲سال هست پیش امده اونهم اینکه کارام به سختی و سنگینی پیش میره طوری که از انجامش منصرف میشم مثلا تصمیم گرفتیم خونه بسازیم واممون به مشکل خورد گرفتنش از طرفی بشدت کارهای ساخت به سختی پیش میره الان دو ماه هست فقط درگیر نقشه اش هستیم اصلا هم سخت نمیگیریم برای نقشه‌گودبرداری کردیم اما به سختی و از طرفی اطرافیانم نسبت بهم خیلی دلسرد شدن و از اطرافم رفتن و تنهای تنها شدم حتی خانوادم هم حوصلمون رو ندارن درصورتی که من ادمی هستم که به همه کمک میکنم اهل بی ادبی و دعوا هم نیستم بلحاظ مالی هم برکتی نداریم من بشدت دنبال یه سری اموزشها بودم طوری که دوستانم رو هم اوردم اینقدر پیش پای اموزش های من سنگ افتاد که الان دیگه از دوستام عقبم البته بگم دوستام هم از اطرافم رفتن نمیفهمم علت چیه مثلا اگر یه اشپزی بخوام بکنم بیش از چندین بار وسایل از سرجاهاشون پرت میشن که من هی باید خم شم وردارم طوری که گریم میگیره خواهشا بگید علت چیه و بهم راهکار بدید هیچی زندگیم سرجاش نیست 👇💜 @adminam1400
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ در كوفه تاجر سرشناسى به نام ((ابوجعفر)) تجارت مى كرد و خوش ‍ معامله بود، از خصوصيات او اين بود كه هر گاه شخصى از سادات علوى نزد او مى آمد و درخواست وام مى كرد، به او وام مى داد و به منشى خود مى گفت : ((اين مبلغ وام را در فلان دفتر، به حساب اميرمؤ منان على (ع ) بنويس ، كه از ما قرض گرفته است )). سالها اين روش را ادامه مى داد، تا اين كه تجارت و زندگى او دگرگون شد و سرمايه اش از دست رفت ، و تهى دست گرديد، او و براى تاءمين زندگى خود به هر كسى كه وام داده بود، مطابق نوشته دفتر محاسبات مى رفت ، اگر زنده بود وام خود را از او مى گرفت و اگر مرده بود، نام او را در دفتر، قلم مى كشيد، ولى آن دفترى كه وام ها را به حساب اميرمؤ منان على (ع ) نوشته بود، همان گونه باقى بود، زيرا نام وام گيرندگان (سادات علوى ) را ننوشته بود. در اين ميان ، همسرش به او زخم زبان مى زد، و او را سرزنش مى نمود كه چرا به هر كسى وام دادى و خود را بيچاره نمودى ؟! از طرفى بعضى از منافقان تيره دل بجاى اين كه از او دلجويى كنند، به او طعنه مى زدند، يكى از روزها كنار خانه خود نشسته بود، يكى از تيره بختان كور دل از آن جا رد شد و از روى طعنه و سرزنش به او گفت :((آن كس ‍ على (ع ) كه قرض دار تو بود و به سادات علوى به حساب او قرض دادى ، و اكنون كه درمانده شده اى ، آيا به تو توجهى كرد؟ آيا سراغى از تو گرفت ؟)). تاجر ورشكسته وقتى كه اين سرزنش ناجوانمردانه را از آن منافق سيه دل شنيد، فوق العاده رنجيده خاطر گرديد، چرا كه مى ديد او از اين فرصت سوء استفاده كرده و به ساحت مقدس على (ع ) دهن كجى مى كند. تاجر در حالى كه غمگين بود، خوابيد، در عالم خواب ديد پيامبر(ص ) همراه حسن و حسين (ع ) در راهى عبور مى كنند، پيامبر(ص ) از حسن و حسين (ع ) پرسيد:((پدر شما كجاست ؟)). همان دم اميرمؤ منان على (ع ) حاضر شد و گفت : ((اى رسول الله خدا همين جا هستم )). پيامبر(ص ) به على (ع ) فرمود: ((چرا حق اين تاجر را نمى دهى ؟)). على (ع ) گفت : هم اكنون حق او را آورده ام كه به او بپردازم . پيامبر(ص ) فرمود: بنابراين حقش را بده . امام على (ع ) كيسه اى پر از طلاى ناب به او داد و فرمود: ((اين كيسه را بگير، و هر گاه از اولاد من كسى براى درخواست وام نزد تو آمد، آنها را محروم نكن ، و از اين پس ، ديگر فقير نمى شوى )). تاجر كوفى ، بيدار شد، ناگاه ديد كيسه پر از دينارهاى طلا و در دستش ‍ مى باشد، همسرش را بيدار كرد و گفت : ((اى سست عقيده و ضعيف الايمان ، اين كيسه را بگير كه در آن هزار دينار (هزار اشرفى ) وجود دارد)). زن كه باور قبلى نداشت ، شوهرش گفت : ((از خدا بترس ، فقير و تهيدستى تو باعث نگردد كه مال كسى را بردارى ، و اگر با حيله و تزوير، مال كسى از تاجران را برداشته اى آن را به صاحبش رد كن ، و با فقر بساز و صبر كن كه خداوند بهترين رازق است و به صبر كنندگان كمك مى كند)). تاجر داستان خواب خود را براى همسرش نقل كرد: زن كه هنوز باور نمى كرد، به شوهر گفت : اگر راست مى گوئى وام هايى كه به حساب على (ع ) به سادات دادى و آنها را نوشته اى ، به من نشان بده تا مقدار آن وام ها را بدانم . تاجر، آن دفتر مخصوص را حاضر كرد، ولى وام هايى كه قبلا به حساب على (ع ) در آن نوشته شده بود، به طور كلى پاك شده بود، زيرا همه آن وام ها به قدرت الهى ، وصول شده بود كه به اندازه هزار دينار بود و تاجر از آن پس هيچ گونه طلب از على (ع ) نداشت . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام عزیزان کسی از شربت خون دکتر احسانیان استفاده کرده ؟ نتیجه گرفته ؟ چون برای خیل
❤️🍃 سلام به حبیبه خانم و گروه خوبمون ‌. طاعات و عبادات همه قبول و سال نو بر همه مبارک . جواب اون دوست عزیزمون که راجع به حروف ابجد سوال داشتن خواستم بگم بله دوست عزیز تاثیر نام و ارتعاش نام حقیقت داره و علم الاسماء از علوم دینی و از زمان پیامبر صلوات الله بوده وقتی پیامبر میفرمایند نام نیکو بر فرزندان خود بگذارید منظورشون همین بوده که این نام ارتعاش مثبت داشته باشه . شیخ بهایی دانشمند بزرگ ایرانی علم الاسماء را میدونستند و با حروف ابجد ارتعاش هر نام را به نسبت نام پدر و مادر مشخص میکردند الان هم خیلی زیاد هستند کسانی که به این علم آشنایی دارن و کمک میکنند. 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 باسلام به ادمین و گروه خوبمون . روی سخنم با دوست عزیزم (دختری از دیار کریمان) هست . امیدوارم خدا دامنتو سبز کنه و بزودی خبر بارداریتو بگی و خدا هرکسی آرزوی فرزند داره بحق محمد و آل محمد اولاد سالم و صالح بهش ببخشه و هرکسی هم داره خدا یه عمر هزار ساله سالم و صالح نگهداریش کنه و سرنوشت نیکو داشته باشن به حق محمد و آل محمد . آمین دختر دیار کریمان امیدت بخدا باشه. در زمان حضرت موسی ع زنی نزد ایشون میاد و میگه از خدا برای من طلب فرزند کن حضرت موسی از خداوند براش طلب فرزند میکنه و خداوند میفرماید در سرنوشت او فرزندی قرار ندادم زن پس از شنیدن این سخن از حضرت موسی درحال رفتن میگه خدا رحیم است . چندین بار به نزد حضرت موسی میاد و هر بار همین پاسخ را میشنوه و زن باز هم میگه خدا رحیم است . سال بعد زن در حالی که بچه ای در آغوش داشته نزد حضرت موسی میاد و میگه خداوند به او فرزندی بخشیده و خدارا شکر کرد . حضرت موسی از خداوند سوال کرد که مگر نفرمودی در سرنوشتش فرزندی قرار ندادم پس چطور ؟ خداوند فرمود هربار که او مرا رحیم خواند رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت . حالا عزیزم خدا رحیم است تو هم نا امید نشو . ویه تجربه که شنیدم خانمی با تلاشهای بسیار باردار نشده بود که با تدبیر طب سنتی اول وزنش را کم کرده بود و استفاده مداوم از شیر بادام الان به امید خدا بارداره . شیر بادام : روزی ۱۴ مغز بادام درختی را تو آبجوش بریز پوست قهوه ای نازکش را جدا کن و با یه لیوان آب سرد توی مخلوط کنی خوب مخلوط کن که رنگش سفید و بادامها نرم نرم شود و با توکل بخدای رحیم بخور . 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام زرده تخم مرغ وچایی برای سرفه صبح ناشتا میل کنیم یا بعد از صبحانه؟؟ ممنون از شما 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام بر همگی عباداتتون مقبول درگاه احدیت🌹🌹 در جواب مادر عزیزی که بچه ۲۲ ساله اش تو کماست عزیز دلم بسپارش به خدا انشالله که هرچه خیره خدا براش رقم میزنه توکل کن به درگاه احدیت... در اطرافیان ما یکی رو سراغ دارم که بعد از ۶ ماه که تو کما بود به هوش آمد انشاالله پسر گلت هم روزی چشماش رو باز میکنه نگران نباش خدا بزرگه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 باسلام روی این چربیها را با سوزن باز کنند و باکمی فشار میاد بیرون این غده ها از چربی و شکلاتها بوجود میاد چیز مهمی نیست 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام خانمی که گفتین وقتی دعوا خونتون زیاد میشه چهار گوشه قرآن می‌زنین به اب می‌خورید کاش کامل توضیح می‌دادین چهار گوشه جلد قرآن یا صفحات قرآن چطوری ؟؟ 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام خدمت اعضای محترم گروه دختری از دیارکریمان منم همشهری شماهستم خودم چندین سال پاکشومادارم وخیییییللللییی راضیم بنظرم پاکشومابگیرهم کیفیتش عالیه هم ظاهرش موفق باشی😊 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام،وقت بخیر در رابطه با سوال خانمی که دکتر گوارش،وکبد شیراز میخواستن دکتر فرداد اجتهادی واقعا کارشون بی نظیره،استاد دکترای دیگه گوارش هستن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید محمد حسین خرازی بسم رب الصدیقین خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام: - ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم كلامی‌ و دعایی جز این نباید داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.» - اگر در پیروزی‌ها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انكار خداست. - اگر برای خدا جنگ می‌كنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش كنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر كار برای خداست گفتنش برای چه؟ - در مشكلات است كه انسانها آزمایش می‌شوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم. - هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. - سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزی‌ها دارد. - همه ما مكلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارسایی‌ها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی می‌جنگیم نه به قصد پیروزی تنها. - مطبوعات ما جنگ را درشت می‌نویسد، درست نمی‌نویسد. - مسأله من تنها جنگ است و در همان جا هم مسأله من حل می‌شود. - همواره سعی‌مان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یك الگو در نظر داشته باشیم كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند. - من علاقمندم كه با بی‌آلایشی تمام، همیشه در میان بسیجی‌ها باشم و به درد دل آنها برسم. وصیتنامه اول: ... از مردم می‌خواهم كه پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می‌خواهم كه آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا می‌خواهم كه ادامه‌دهنده راه آنها باشم. آنهایی كه با بودنشان و زندگی‌شان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزب‌الهی می‌خواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید. وصیت نامه دوم : استغفرالله، خدایا امان از تاریكی و تنگی و فشار قبر و سوال نكیر و منكر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دل شكسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را می‌دانم و بس. و بر تو توكل دارم. خدایا تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی [ره] تو فرمانده كل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر مدام كافر را از سر مسلمین بكن. خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهكاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول كن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهره‌مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم ... می‌دانم در امر بیت المال امانتدار خوبی نبودم و ممكن است زیاده‌روی كرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم كنید و آمرزش بخواهید. و السلام حسین خرازی - 1/10/1365 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
کانال فروش محصولات طب اسلامی 👇✅✅✅🌻🌻🌻 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 با نظارت خانم حبیبه🌸
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام عزیزان کسی از شربت خون دکتر احسانیان استفاده کرده ؟ نتیجه گرفته ؟ چون برای خیل
❤️🍃 سلام وخداقوت. برا اون خانمی که گفتن ۴۴ سالشون ومیخوان دماغشون عمل کنن وشوهرش از قیافه خانمش راضی هست آخه چه لزومی داره شما که شوهرتون با همین قیافه دوستتون داره بخواین عمل کنید تازه فقط عمل کردن به کنار عواقب بعد از عمل مثل آبریزش مداوم،نفس کشیدن سخت من خواهرم ۲ سال هست عمل کرده میگه شب ها اصلا راحت نمیتونم بخوابم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام روزتان بخیر وشادی طاعاتتون قبول درگاه حق منو ببخشین وقتتون رو میگیرم با تشکر از شما بخاطر کانال خوبتان. یه خانمی تو کانال پیغام گذاشته بودن دکتر گوارش شهر شیراز میخواستن دکتری که می‌شناسم خوبه دکتر مهدی کریمی فوق تخصص گوارش وکبد آدرس خیابان ملاصدرا کوچه ۴ کلینیک پاستور البته تو گوگل سرچ کنن دکتر مهدی کریمی فوق تخصص گوارش شیراز آدرس کامل میتونن پیدا کنن ممنون ازشما ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام روزتون بخیر نماز و روزه هاتون قبول در مورد خانمی که گفته دختر شون ۱۱ سالش هست و ناخن می خوره عزیزم پسر من هم همینطور بود از دارو خانه لاک برای خوردن ناخن گرفتم و وقتی که به ناخن میزنی مثل برق ناخن هست ولی طعم تلخی و بدی داره و دیگه ناخن هاش رو نمی خوره.و حتی برای برادر زاده ام هم امتحان کردیم خوب شد شما هم تهیه کن قیمت زیادی نداره انشالله که نتیجه میگیری. التماس دعا ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام.وخسته نباشید به ادمین عزیز.خواهر عزیزم.....دختری از دیار کریمان......خواستم بگم که از ته دل براتون دعا کردم.که انشاالله خدا دامنتون روسبز کنه.وخبر بارداریتون رو داخل گروه بزارید.آمین🙏برای سلامتی وفرج آقا امام زمان صلوات.ازطرف ح.آ ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ درمان فوری زخم ،آفت و بوی بد دهان👇 پوست انار را... به صورت خشک یا قطعه قطعه کنیدوبا سه لیوان آب روی شعله کم بجوشانید تا یک لیوان از آب بماند آن را صاف کنید و ولرم به صورت دهان شویه مصرف کنید این دهانشویه بوی بد دهان را رفع کرده،زخم های دهان ودندان را بهبود بخشیده،آفت دهان وعفونت های لثه را بر طرف میکند سلام خدمت خانمی که دهانشان آفت زده ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام اون عزیزی که گفتن پسرشون سرفه می زنه خلط پشت حلق دارن شما برین طب سنتی حتما جواب می گیرین از غذاهای سرد دوری کنند در رابطه با سینوس‌ها هم بایکی دو دکتر دیگه مشورت کنید اگه اونها هم تشخیص دادن عمل کنید مگه می شه دکتر بگه در آینده ام اس می گیره این اصلا درست نیست این افرادی که ام اس دارند اول این مشکلات رو نداشتن هر روز صبح ناشتا یک قاشق مربا خوری بارهنگ بریزین در نصف لیوان آب جوش میل کند برا شفای همه بیماران صلوات ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام خانمی که فرموده بودن کتری خریدن بو می ده عزیزه چند دونه هل سبز که مخصوص چای هست بشکن مغزهاش رو بریز تو کتری وپر آبش کن بزاره بجوشه خوب می شه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 🔰 دردهاي پيش از 🔸بسیاری از خانمها مجموعه علائمی را در روزهای پیش از قاعدگی تجربه می کنند مانند درد شکم. درد کمر. تهوع . تغییرات خلقی و سردرد 🔹نکته جالب اینجاست که اغلب خانمها پذیرفته اند که پیش از قاعدگی بخشی از طبیعت بدن هست و باید هرماه منتظر عبورش بود ! در حالیکه اینطور نیست. با اصلاح مزاج رحم این علائم به شدت کاهش پیدا می کند و در مواردی کامل رفع می شود. 🔸یکی از شایعترین این علائم سردرد دوران قاعدگی است که در مواردی پیش از شروع خونریزی و در مواردی پس از گذر از روزهای اول خونریزی شروع می شود. دیده شده در اغلب بیماران با اصلاح مزاج مغز و رحم سردرد ها از هردو نوع بشدت کاهش پیدا می کند. آنچه مسلم است اینکه حملات سردرد مکرر باید حتما توسط همکاران محترم متخصص مغز و اعصاب بررسی و موارد پرریسک رد شود. 🔹در بعضی مزاجها مصرف دمنوش یا ، در برخی موارد مصرف زرده تخم مرغ و شیره انگور ، گاهی ترکیبات ...‌ کاملا بسته به مزاج عمومی شما و همچنین مزاج رحم و تخمدانها درمانهای سردرد پیش و پس از قاعدگی براتون انجام خواهد شد. ✔️شما می توانید با اصلاح مزاج ،سردرد دوران قاعدگی را کاهش بدهید و یا برای همیشه از آن رها شويد.   🎪🍓🌱˼ ♡› 🌹🌹درمانهای متنوع برای دفع سنگ کیسه صفرا منهای عمل جراحی ⭕️ورزش کردن ✍ورزش خطر سنگ کیسه صفرا و درد ناشی از آنها را کاهش می‌دهد؛ به گونه‌ای که می‌توانید به مدت ۳۰ دقیقه به پیاده روی سریع روی بیاورید یا یک ورزش متوسط را انجام دهید. ورزش به کاهش وزن یا حفظ وزن سالم کمک می‌کند، در نتیجه سطح کلسترول کاهش می‌یابد.   📚موقع دم کردن چای آب کتری را عوض کنید! 🔺آب مجدد جوشیده شده تبدیل به مواد خطرناکی می‌شود که سلامتی را تهدید می‌کند. 🔺نمک کلسیم از جمله ترکیباتی است که با این کار در آب انباشته شده و ایجاد سنگ کیسه صفرا می‌کند و در صورت مصرف بیش از حد این آب بروز سنگ‌های کلیوی را نیز به همراه خواهند داشت  📚✅ اگر یک لیوان آب را با کمی روغن زیتون مخلوط کرده و صبح ناشتا میل کنید. ✅سنگ کیسه صفرا دفع می شود ✅ بدن را قوی می کند ✅ سیاتیک و زانو درد تسکین می یابد. 📚دفع سنگ کیسه صفرا ✍️سرکه انگبین هر ۸ ساعت ✍️+۵واحد روغن زیتون بعلاوه ۲ واحد زردچوبه هر ۱۲ ساعت1ق م 📚☄️سنگ کیسه صفرا 🍊 آب پرتقال یک لیوان 🍾 روغن زیتون یک قاشق غذاخوری ✍ موارد فوق را با هم ترکیب کرده و میل نمایید. 📚🔘‍ 👍برای معالجه سنگ کیسه صفرا مقدار 30 الی 40 گرم برگ تازه گزنه را در یک لیتر آب جوشانده در مدت 48 ساعت بین غذا مصرف نمایند. ✍یا برگ خشک آن را یک قاشق مرباخوری در یک لیتر آب جوشانده یا دم کنند پیش از هر غذا یک فنجان میل کنند. ✍برگ گزنه باید در سایه خشک شده باشد 📚🔴عوارض درآوردن کیسه صفرا از بدن ✅درمان ساده سنگ کیسه صفرا👇 سرکه انگبین هر روز یک لیوان نخوردن آب یخ (به ویژه ناشتا) و آب بین غذا ┅┅❅❈❅┅┅ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 وجوب غسل‌های سه‌گانه برای میّت✅ پرسش :برای میّت چند غسل باید انجام شود؟ پاسخ :واجب است میت مسلمان را سه غسل بدهند: اوّل با آبى که با سدر مخلوط باشد، دوم با آبى که با کافور مخلوط است، سوم با آب تنها، ولى شهید و بعضى دیگر غسل ندارند. مقدار سدر و کافور مخلوط در آب✅ پرسش :آیا میزان و مقدار خاصی برای مخلوط کردن سدر و کافور در آب وجود دارد؟ پاسخ :مانعى ندارد سدر و کافور به‌اندازه‌ای باشد که آب را مضاف کند، ولى‏ باید به‌اندازه‏اى کم نباشد که بگویند سدر و کافور با آب مخلوط نشده است و درصورتی‌که مضاف شود بهتر این است میّت را اوّل با آن بشویند و بعد آب روى بدن او بریزند تا به‌صورت مطلق درآید. حکم مضاف شدن آب با سدر و کافور✅ پرسش :اگر مقدار سدر و کافوری که در آب مخلوط می‌کنند جهت غسل میت زیاد باشد و آب را مضاف کند، ازاین‌جهت که این آب، آب مضاف شده اشکالی دارد؟ پاسخ :مانعى ندارد سدر و کافور به‌اندازه‌ای باشد که آب را مضاف کند و البته در این صورت بهتر این است میّت را اوّل با آن بشویند و بعد آب روى بدن او بریزند تا به‌صورت مطلق درآید. هرگاه سدر و کافور به‌اندازه کافى موجود نباشد✅ پرسش :چنانچه برای غسل میّت، سدر و کافور به‌اندازه لازم پیدا نشود تکلیف چه می‌باشد؟ پاسخ :هرگاه سدر و کافور به‌اندازه لازم پیدا نشود، بنا بر احتیاط واجب باید همان مقدار که به آن دسترسى دارند در آب بریزند و اگر آن‌هم پیدا نشود به‌جاى آن با آب معمولى غسل دهند. چگونگی غسل دادن میّت مُحرِم✅ پرسش :با توجه به این‌که استعمال بوی خوش بر فرد مُحرِم حرام است، اگر کسی در حال احرام بمیرد استعمالِ کافور برای غسل او چه حکمی دارد؟ پاسخ :کسى که براى حج یا عمره احرام بسته است هرگاه پیش از تمام کردن طواف و قبل از حلال شدن بوى خوش بر او، از دنیا برود باید به‌جاى آب کافور او را با آب معمولى غسل دهند. شرایط کسی که میّت را غسل می‌دهد✅ پرسش :کسی که میت را غسل می‌دهد باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ پاسخ :کسى که میت را غسل مى‏دهد باید مسلمان و بالغ و عاقل باشد و مسائل لازم غسل را بداند و احتیاط مستحب آن است که شیعه دوازده‌امامی ‏باشد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 زهرا اشاره رو به علي گفت اينجا چه خبره چرا همه كپي همن...تفاوت من و علي و فاطم
🌸🍃 زهرا .با بي حوصلگي دراز كشيدم رو تخت به اين فك ميكردم كه سالار چرا نيومد استقبالمون حتما ميدونه ما اومديم كه يهو صداي سلام و احوال پرسي از بيرون شنيدم خوب كه توجه كردم ديدم سالار و نادر هستن.زود بلند شدم جلو آينه يه نگاهي به خودم انداختم موهامو شونه كردم لباس خوب پوشيدم رفتم بيرون.همين كه چشمم به سالار افتاد از هيجان زياد گريم گرفته بود دلم ميخواست برم بغلش كنم بوش كنم بگم خيلي دلم برات تنگ شده اما خيلي آروم سلام كردم سالار به احترامم بلند شد با خنده رو به نادر گفت ايشون كدوم قل از اون سه قل هستن؟نادر گفت زهراس،اينبار سالار نگاه عميق تري بهم انداخت منم با لبخند جوابشو دادم.رفتم تو آشپزخونه يكم آب خوردم سالار برگشت سمت من گفت ممكنه يه ليوان آبم به من بديد با خوشحالي گفتم چشم... ليوانو گرفت حس كردم الانه كه بخورم زمين.خودمو رسوندم به اتاق جلو آينه نگاهي به خودم انداختم صورتم داغ شده بود.دستمو گذاشتم رو قلبمو به صداي سالار كه از بيرون ميومد گوش دادم.فاطمه و سيما هم اومدن دوتا لباس خوشكل بلند براي منو فاطمه گرفته بود كه بشيم ساقدوش.لباسو پوشيديم اومديم بيرون سالار خيره نگامون ميكرد كه من با سر بهش اشاره كردم،سيما گفت عاليه فقط ميمونه مو و آرايش كه بايد سالار جان زحمت بكشه شمارو برسونه سالن.نادر مسخرش ميكرد ميگفت گرفتار دختر جماعت شدي كارت ساختس همه ميخنديديم.روز عروسي از صبح سالار اومد دنبالمون منو فاطمه رو ببره آرايشگاه.دم در ماشين سالار گفت خب كدوم فاطمه كدوم زهرا،تا من اومدم حرف بزنم فاطمه گفت من فاطمه...سالار هم خنديد رفت سوار بشه يكي زدم به فاطمه گفتم چته ذوقك ميكني؟مگه تو هموني نيستي ميگفتي اين پسره ديلاقه فلانه،گفت نميدونستم اينقد باحاله تازشم مگه چي گفتم.عصباني بودم سوار شديم همش حواسم به سالار بود با اخم ادا در مياورد كه من بخندم.براي اولين بار اصلاح كرديم و آرايش مليح موهامونو شنيون كرديم و كلا اولين عروسي بود ما لباس مجلسي ميپوشيديم.شب تو عروسي همه باهامون عكس ميگرفتن...وسط مهمونا چشمم افتاد به سالار... ديدم داره تو جمعيتو نگاه ميكنه دور و برمو نگاه كردم ديدم كسي حواسش به من نيست رفتم طرفش،چشمش كه به من افتاد سرمو تكون دادم رفت منم پشت سرش رفتم.راهرو انتهاي در ورودي ميشد پاركينگ با اون لباس و كفش پاشنه بلند واقعا برام سخت بود راه رفتن چندين بار ميخواستم بخورم زمين.از طرفي هيجان عشق بهم قدرتي داده بود كه رو پا بند نبودم.سالار ايستادو در ماشينو باز كرد منم سوار شدم.همه جا تاريك بود فقط صداي نفسهاي من به گوش هر دومون ميرسيد.سالار گفت كاش يه خالي،يه جاي تركشي چيزي وسط پيشونيت بود و خودش شروع كرد به خنديدن گفتم من تازه دارم ميرم تو پونزده سال تركش از كجا بيارم گفت اوه اوه يادم نبود خانوما اسم سن بياد وسط كسي جلودارشون نميشه.گفتم من بايد زود برم اگر مامانم بفهمه حسابمو ميرسه گفت نه مامانت فاطمه رو ببينه سرشو بچرخونه فاطمه رفته باشه اونور باز ببينتش فك ميكنه دوتاتون ور دلشين غش غش ميخنديد.عصبي شده بودم اون خطرو به جون خريده بودم كه بخواد شباهت منو فاطمه رو مسخره كنه بخنده.خنده هاش تمومي نداشت يهو گفتم نجسی خوردي؟ نيم رخ نگام كرد گفت اوهوم.هميشه شنيده بودم كسي كه نجسی ميخوره خطرناك ميشه چندين بارم مامان تو ملاقات هاش با بابا از آدمايي كه براي خوردن نجسی حتي آدم كشته بودن تعريف كرده بود.گفتم خب من ميرم پايين دستمو گرفت گفت نه كجا بري داريم حرف ميزنيم.گفتم ببين سالار تو حالت خوب نيست گفت بهتر از اين ن م ي ش ه ترس همه وجودمو گرفته دستم يخ كرده بود كز كرده بودم.كه اومد طرفم بوي دهنش براي من كه تا اونروز بوي نجسی نشنيده بودم تهوع آور بود آب دهنمو نميتونستم قورت بدم گفتم سالار بذار من برم حالت زار گرفته بودم اي خدا چه بدبختي گير كردم. .با هر بدبختي بود از ماشین پیاده شدم اونم پياده شد اومد سمتم میخاست منو برگردونه تا خواست دستمو بگیره كه زدم تو سينش پرتش كردم اونطرف و فرار كردم.با سالاري كه دوسش داشتم خيلي فرق كرده بود مستقيم رفتم تو دسشويي صورتم مث ميت شده بود يكم صبر كردم آروم بشم بعدم رفتم تو سالن.يه گوشه نشستم،ساكت،بغض داشتم،اين لعنتي چي بود خوردی سالار چقدر دلم ميخواست مث شب اول باهم صحبت كنيم.اون شب تمام شد منم لباس مجلسي و كفشارو بهانه كردم زود رفتم تو حموم يه دل سير گريه كردم.فردا اون روز مامان سيما تماس گرفت حالا كه تا اينجا اومدين يه سر همگي بريم شمال... .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽