eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
165.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 🔱برای دزدبرده وسارق 🔰سه عدد شمع بردارید روی هر کدام چهل و یک مرتبه ✨سوره والضحی ✨را بخوانید و هر سه شمع را یکباره روشن کنید. سارق دچار دلهره و اضطراب میشود باز‌میگردد. الله اعلم 🌿🌺🌿 ♦️گاهی اوقات افرادی از خدا بی خبر کل یک خانه و اعضای ان را سحر و جادو میکنند‌ علایم آن عبارتنداز🔻 🎗وجود نزاع و درگیری و اختلاف زیاد در بین اعضای خانواده 🎗وجود کسلی و بی حالی در بین اعضای آن خانه 🎗بی برکتی و کمی شدید رزق و روزی در آن خانه بطوریکه اگر هم مالی یا رزقی نصیب اعضای آن خانه شود خرج بیماری و دوا و دکتر میشود. 🎗وجود بیماری در آن خانه 🎗بی خوابی و دیدن کابوس 🎗شنیدن صداهای عجیب و غریب در آن خانه 🎗هنگامی که صدای اذان یا قرآن درآن منزل پخش شود کسانی که در آن منزل هستند احساس مور مور شدن در نوک انگشتان میکنند یا حس یخ زدگی میکنند 🎗اعضای آن خانه دچار بستگی در کارها میشوند 🎗ازدواج دختران آن خانه سر نمیگیرد هرکس به خواستگاری دختری در آن خانه می آید بعد از مدتی پشیمان میشود 🎗گم شدن اشیا دراین خانه ها معمولا بعضی اشیا که میدانیم کجا گذاشتیم گم میشوند و بعد از مدتی در جای دیگری پیدا میشود و ... 🌿🌺🌿 ♦️برای پایبندکردن زن وشوهربه زندگی دعای زیر را با مشک و زعفران نوشته در منزل آنان زیر یک شیء سنگین بگذار.🔻 🌹اللّهمّ حَرَّستُ و وَقیتُ و رَبطتُ فلانه بنت فلان حتی لا تخرج من مکانهاانّه علی رَجعِهِ لَقادِر فمالهُ من قُوّةٍ و لا ناصر جئنا بکم لفیفاً وَ قِفوهم انَّهم مسئولون فلانه بنت فلان حتّی لا تخرج من بیتها و صلی الله علی محمد و علی آله و صحبه و سلّم🌹 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🗓 🗓 ۳۰ تیر | سرطان ۱۴۰۳ 🗓 ۱۴ محرم ۱۴۴۶ 🗓 ۲۰ جولای 2024 ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🌹 متعلق است به: 🔸 گرامی اسلام مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🗞 مهم : 🔹امروز نداریم ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 📆 روزشمار: ▪️11 روز تا امام علیه السلام ▪️21 روز تا حضرت خاتون سلام الله ▪️36 روز تا ▪️44 روز تا حضرت و ع ▪️46 روز تا شهادت علیه السلام ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان" ❇️ این که مربوط به روز است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم می‌باشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند می شود و در این روز حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود. ❇️  (یا ) ۱۰۶۰ مرتبه بعد از نماز صبح موجب و شدن می‌شود. ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای روز مناسبی نیست‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ⛔️ امشب برای خوب نیست. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰 زمان : از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🔹امروز روز است. 🔹امروز برای شروع مناسب است.  🔹دید وبازدید با دوستان و خوب است. 🔹کسی که در این روز شود زود بهبود یابد. ┄┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄┄ 🔸کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود. 🔸قرض دادن و گرفتن پسندیده است.  🔸 و و و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔸 و و ، موجب سود است. ┄┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄┄ 🔹میانجیگیری برای ذات البین و رفع اختلافات و خوب است. 🔹در این روز، خوب است. 🔹کسی که در این روز شود، اهل خِرَد خواهدشد. اگر خدا بخواهد. 🔹رسیدگی به   و و بیچارگان خوب و است. 🔹 دادن خوب است. ┄┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄┄ 🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « نخـاع » است. 👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔸 در خواب این شب خیر و شری نیست. ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🔸مسیر رجال الغیب ،سمت جنوب میباشد. ❤بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید. چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب💥و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ ☜ ☜ اذان صبح 03:22 اذان ظهر 12:11 ☜ اذان مغرب 19:38 طلوع آفتاب 05:04 ☜ غروب آفتاب 19:18 نیمه شب 00:20 ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🌹   🌹 مرحوم نایینی می گوید : مجرب است مجرب است مجرب است و هیچ شکی در آن نیست 1000 مرتبه این را بدون فاصله در یک مجلس بگوید تا به حاجت خویش برسد: حَسْبِيَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ لَا حَوْلَ‏ وَ ل قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ : ‏منبع : گوهر شب چراغ ج 1 ص 153 هیچ شکی در آن نیست. ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۹:۴۴ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
روز بیست و دوم ✅ شهید مهدی نعمایی عالی❤️ ذکر صد صلوات 🌱 و زیارت عاشورا🌱 به نیت ظهور اقا امام زمان و شفای بیماران بخت گشایی و رفع گرفتاری 🤲 حتما انجام بدید ان شالله
ashoura-arzi0_0.mp3
4.1M
قرائت زیارت عاشورا ❤️ صوتی 🌱 با نوای حاج منصور ارضی 🌸🍃
تاریخ تولد : 1363/06/29 محل تولد : کرج – البرز تاریخ شهادت : 1395/11/23 محل شهادت : حماه – سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند محل مزار شهید : کرج – آستان مقدس امام زاده محمد (ع) روز چهارشنبه ۲۷ بهمن ماه ساعت ۹ سال 1395 پیکر پاک و مطهر شهید مدافع حرم مهدی نعمایی از ۴۵ متری گلشهر تا امامزاده محمد(ع) تشییع شد. شهید« مهدی نعمایی عالی» در بیست و نهم شهریور ماه ۱۳۶۳، در شهر کرج چشم به جهان گشود. خانواده وی اصالتا مازندرانی هستند. او فرزند پنجم خانواده می باشد که بعد از قبولی در کنکور وارد دانشکده افسری شد و در طول تحصیل جزء دانشجویان ممتاز دانشگاه امام حسین (ع) بود. وی مدرک لیسانس مدیریت نیروهای مخصوص، جوشکاری و برشکاری زیر آب تا عمق چهل متری ، مدرک تاکتیک و جودو را کسب کرده است و مسلط به زبان عربی بود. این شهید بزرگوار در بیست و سوم بهمن ماه ۱۳۹۵، مصادف با شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در مسیری به همراه همرزمانش در خودرو که به طرف منطقه می رفتند، توسط مین کنار جاده ( تله انفجاری) که دشمنان حرامی قرار داده بودند به درجه رفیع شهادت نایل شدند. ساحل عباسی روز تولدش درکنارش بودیم، اما نتوانسته بودم برای تولدش کادویی بخرم. به آقامهدی گفتم از سوریه برایت هدیه‌ای می‌گیرم، اما او گفت دیدن شما بهترین کادویی است که در روز تولدم گرفتم چهارده‌ماه از دوران عقد ما گذشت، تا اینکه ۲۱مهر۸۹ وارد زندگی مشترک شدیم. این زندگی با محبت و صداقت آغاز شد و خدا خواست که ما را در این زندگی با دادن دو فرزند به خوشبختی بیشتری برساند. ریحانه ۱۳ مرداد ۹۱ به دنیا آمد. قبل از تولد ریحانه قرار بود آقامهدی به سوریه برود، اما خداوند خواست کسی دیگر به‌جای آقامهدی به این مأموریت برود و برای تولد ریحانه، آقامهدی درکنارمان باشد. خواب شهادتش را دیده بودم بعضی اوقات خواب می‌دیدم که او شهید شده. بک‌بار خواب دیدم روی سنگ مزاری نشسته‌ام که اسم آقامهدی روی آن نوشته شده است. یک‌بار نیز نحوه شهادتش را در خواب دیدم. با خودم فکر می‌کردم شاید این خواب‌ها ازسوی خدای مهربان برای آماده‌کردن من برای همسر شهید شدن است، اما هرگز فکر نمی‌کردم که سال ۹۶ را بدون مهدی آغاز کنم. مهرانه دومین هدیه خدا به ما در مرداد۹۳ بود. وقتی خبر بارداری‌ام را تلفنی به آقامهدی دادم، از آن‌سوی خط می‌خندید و من از اینکه فاصله سنی بچه‌ها کم بود ناراحت بودم. با شنیدن خنده‌هایش کلافه شدم که چرا او به ناراحتی من می‌خندد، اما بعد از آنکه به منزل آمد، گفت باید خدا را شکر کنیم که به این سادگی به ما نعمت فرزنددار شدن را داده است. آقامهدی برای راحتی من در امر بزرگ کردن بچه‌ها، منزل را تغییر داد و مرا نزدیک خانواده‌ام برد تا سختی کمتری را متحمل شوم. در ایام گذشته، آقامهدی دایماً درحال مأموریت سوریه بود. اگر دوماه مأموریت بود و پنجاه یا چهل‌وپنج روز را در منزل پیش ما می‌ماند، آن دوماه به‌سختی می‌گذشت و این چهل‌وپنج روز به‌سرعت برق‌وباد. ۱۷مرداد ۹۵ما نیز عازم سوریه شدیم، البته شهریور سال قبل هم کنارش بودیم؛ یعنی روز تولدش درکنارش بودم، اما نتوانسته بودم برای تولدش کادویی بخرم. به آقامهدی گفتم از سوریه برایت هدیه‌ای می‌گیرم، اما او گفت دیدن شما بهترین کادویی است که در روز تولدم گرفتم. آخرین وصیت ۱۷ مرداد ۹۵ درحالی‌که به خانواده نگفتم برای مدت طولانی به سوریه می‌رویم، عازم این کشور شدیم و در یکی از شهرهای لاذقیه در یک آپارتمان شش‌واحدی که دو واحد آن اتباع ایرانی بودند، مستقر شدیم. آقامهدی گفت اینجا جای امنی است و از تروریست‌ها و منطقه جنگی فاصله دارد، بنابراین به اطمینان او آنجا زندگی کردیم، درحالی‌که شب اول از شدت نگرانی تا صبح نخوابیدم و صبح که آقامهدی از من تلفنی در این‌باره پرسید، برای اینکه ناراحت نشود به او نگفتم که ترسیده بودم. چندشب بعد آقامهدی پیش ما آمد و گفت شب اول برایتان صلوات فرستادم تا احساس آرامش کنید. محرم با بچه‌ها به ایران بازگشتیم، اما زمان بازگشت به‌دلیل انجام عملیات‌هایی ما را همراه خود نبرد، چراکه می‌گفت ممکن است در این سفر در تنهایی و دوری از من به شما سخت بگذرد. ۱۸ آذر رفت و ما نیز ۲۸ آذر برای آنکه شب یلدا کنار آقامهدی باشیم به سوریه رفتیم. هنوز یک‌دل سیر او را ندیده بودیم که ۲۳ بهمن‌ماه سال ۹۵، خبر شهادتش را که همیشه آرزو می‌کرد شنیدیم. ما بدون پیکر آقامهدی به ایران بازگشتیم تا بتوانیم طبق وصیت‌نامه آخرش جای دفنش را مشخص کنیم. علی‌رغم اینکه وصیت دیگری کرده بودند، اما به‌دلیل اینکه می‌دانستند مسیر دفن‌کردنشان در محلی که اولین‌بار وصیت کرده بودند، برای من و بچه‌ها سخت می‌شود، مجدداً وصیت کردند که مرا در امام‌زاده محمد کرج، بین شهدای دفاع مقدس به خاک بسپارید.
یک‌بار از او پرسیدم چرا کنار بچه‌های دفاع مقدس؟ و آقامهدی با آن لبخند بهشتی‌اش گفت من که در این دنیا دایم کنار مدافعان حرم بودم، دلم می‌خواهد آن دنیا درکنار شهدای دفاع مقدس باشم. متأسفانه در روزهای اولیه به ما گفتند امام‌زاده محمد جایی برای دفن شهید ندارد. برادر شهید می‌گفت که شبانه از او خواستم به خوابم بیاید و راهی به من نشان بدهد، مبادا شرمنده وصیتش شویم. برادر شهید گفت فردای آن‌شب تلفن زدند و گفتند یک‌جا برای دفن پیکر مطهر شهید مهدی نعمایی در امام‌زاده پیدا شده است. آن‌لحظه از اینکه وصیت آقامهدی به سرانجام رسیده بود، همه اشک ‌ریختیم و او را تا خانه ابدی‌اش کنار شهدای دفاع مقدس تشییع کردیم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 همسرم گرید کبد ۳دارند کسی هست از تجربیاتش تو گروه بگه که چکار کنم پایین بیاد متاسفان
پاسخ اعضا 🌸 ‌ خانمی که ازدواج کردی..و دودل هستی برای رفت و آمد..اگه رفت و آمد با خانواده ات..مشکلی تو زندگیت ایجاد نمیکنه.. بیان ولی اگه باعث زندگیت میشه خودت جلو رفت و آمد بگیر... خلاصه اونا از رو. نادونی یه رفتاری کردن شما ..از روی عقل جلو برو ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ در رابطه با خانمی که شوهرت به چشم پول به شما نگاه می‌کنه..اولا فعلا بچه دار نشو..یه مدت تلاش کن برای تغییر رفتار...باید بهش بفهمونی خرج و مخارج به عهده خودش هست...این هم بدون زندگی سختی های خودشو داره ..زندگی راحت به دست نمیاد...باید تلاش کنی و حد و مرز هم رعایت بشه...اول تلاش کن ..بازم تلاش کن ..در آخر اگر جواب نگرفتی .فکر طلاق بکن ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام خانم عزیزی ک عرض کردن میخان سزارین و بی حسی انجام بدن کی گفته ک سرسینه بسته ست و فشار میدن ؟من خودم دو تا زایمان کردم اولی بیهوشی و دومی بی حسی نگران نباش شما نشسته بی حس میشی بعد پرستارا کمکت میکنن دراز بکشی یه پرستارا تااخر زایمان بالا سرت وایستاده عزیزم شما بی حس هستی نمیتونی تکون بخوری اونم دکترا کارشونو بلدن هیچ نگران نباش درمورد شیردهی هم اگ نوک سینه ت خوبه ک شیردهی راحت داری اگ کوچیکه ک کمی بادست فشار میدن اونم اونقد درد نداری ک بخای نگران باشی عزیزم اصلا بفکر این چیزای جرئی نباش هبچ نگرانی نداره ماهای اخرته حرص الکی نرن به امید خدا زایمان راحت انجام میدی به زودی کوچولوتو بغل کنی ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام خدمت اون دوست عزیزی که گفتن همسرم با زنهای شوهردار دوست میشه و اصرار داره با اونها رفت و امد داشته باشیم. عزیزم تو وقتی میدونی شوهرت با یکی از این زنها رفیق شده. بشین مدرک جمع کن. از عکس گرفته و از چتهاشون هم عکس بگیر و بدون نام و نشان بفرس برای شوهراشون. بندازشون به جون هم. اتفاقا اسم شوهرتم مخفی نکنـ. بلکه شوهراشون بفهمن و یه کتک مفصل شوهرت بخوره تا از این کاراش دست برداره. ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام ادمین جان در جواب خانومی که گفتن بدن دخترشون سیاه شده اسمش ماکولاست عزیزم من دختر شما رو نمی‌شناسم ولی قطعا خودش پیش خانواده ی شوهر نقطه ضعف نشون داده که مسخرش میکنن وگرنه اونا چه میدونستن بدنش سیاهه؟ والا ماهم که بدنمون سیاه نیست لباس باز نمیپوشیم بهش بگو غصه نخوره اگه شوهرش با این قضیه مشکلی نداره چه اهمیتی داره که خانواده ی شوهرش چی میگن؟ بخاطر این چیزا خودشو اذیت نکنه ببریدش پیش طبیب حاذق طب سنتی تا درمانش کنه خواهشاً به هر کسی که شیش ماه دوره ی طب سنتی گذرونده نگید طبیب مطمئنم پیش یه طبیب خوب مثله حکیم خیر اندیش، استاد احسانیان، حکیم روازاده ببریدش کاملا خوب میشه در پناه حق باشید برای سلامتی امام زمان صلوات بنت الحسن❤️ ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام به همگی لطفابه اون خواهری که .میگن پدر ومادرشون بین یه برادر وخواهرا فرق گذاشتن عینک نخریدن خرج نکردن وووووالان میخوان بیان خونشون به نظرم هرچی باشه پدرو مادرن ببخشید هرچند نادان سعی کنید کم وبیش رابطه برقرار باشه وزیاد نه یه عذر وبهانه ای جور کنید که دروغم نباشه چون ناخواسته آه میکشن که اون آه ویرانگره تازه مگه آدم چن سال پدر مادر داره تا بعدآ افسوس نخورید عذاب وجدان نگیرید به هر حال خدا برای شما که جبران کرده شمام بخاطر خدا خوبی کن گل ناز من 😘😘😘 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام اون خواهر گلی که میگن ظرفارو شستم کسی سر سفره کمک نکرد رفتم بالا گریه کردم مگه مجبوری مهمون دعوت کنی خودتو عذاب بدی اینجور مسائل مام داریم رفت وآمد کم کن شمام سنگین تا کن توتنهاییتون با همسر صحبت کن قانعش کن شاید روش نشه به خانوادش چیزی بگه صرفه جویی کن یه ماشین ظرفشوییم بخر تا حسودا دق کنن😂😂 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام و عرض ادب خدمت ادمین همه اعضای کانال در مورد آخرین چهارشنبه ماه صفر پرسیده بودین امسال آخرین چهارشنبه برابر است با آخرین روز از ماه صفر یعنی 30 ام صفر ان شاالله همه دوستان حاجت روا بشن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام یه خانم نازنینی درد دل کرده بودن که عکس بی حجاب عروسش در معرض دید عمومه.. و هزار تاسف برای نظر خانمی که گفته بودن این نگرانی ریشه در حسادت مادر شوهر داره و تازه آیه هم بر رفع حسادت معرفی کرده بودن😳😳. خانم محترم این حرفا چیه می‌زنین حسادت کدوم بود هر زن مسلمان می‌دونه که عکس بی حجاب نباید دیوار پذیرایی زد اتفاقا هزار آفرین به این مادرشوهر دانا که دغدغه این جور مسائل رو داره. واقعا الان خیلیا گندشو درآوردن عکسای ناجور تو پروفایل و ..‌ میزارن خب واقعا گناه داره چرا باید یه زن عکس پرارایش و بی حجاب خودشو تو دید عموم بزارع خب که چی خیلی زیبایی مثلا😐 بعد میگن خیانت و گناه زیاد شده خارجیه چند ملیون فالور داره معروف و زیباهم هست یه ادا از این اداها رو در نمیاره آنوقت دختر فلانی از دونقوز آباد باهزار عمل و ژل و تزریق خودشو تو چشم مردم فرو می‌کنه آیا جز عرضه بدنت هنر دیگه ای نداری که بهش افتخار کنی 😐. هر چی هستی برا خودت. این مادر شوهر عزیز واقعا دست مریزاد که نهی از منکر کرده من خودم به پسرامم گفتم برای ازدواج هر کسیو با هر قیافه شهر سن ..میخوان انتخاب کنند فقط تو نسل من عروس بی حجاب نیارن وارد خونوادم کنن. من تحمل دیدن این دهن کجی به دین و اسلام و خون شهیدان رو ندارم ببینم. چو ن کسی که دستور خدا حجاب رو زمین گذاشته قطعا پای منافعش بیفته خیلی کارا و گناهان هم انجام میده پاروخون شهدا گذاشته. خانمها اینهمه برا امام حسین علیه السلام عزاداری میکنیم آیا فکر کردیم که هدف از قیامش چی بوده. امر به معروف و نهی از منکر بوده و فرموده من هدفم زنده کردن دین جدم رسول الله . مومنین الان دین خدا در خطره حجاب ظاهر و نماد اسلامه اسلام به خطر افتاده حجاب بره کنار هیچی از دین خدا باقی نمی‌مونه هرروز که بیرون میرین حالا نمی‌گم از دم به همه بی‌حجاب ها تذکر لسانی بدین نه ولی خودتونو ملزم کنید حداقل دونفر رو تذکر بدین رد شین. یه جمله بگین رد شین بگو خانم حجاب دستور خداست یا بگین خانم شالت افتاده .. هر چی هم گفتن اهمیت ندین در راه امام زمان شاید نهایت یه به تو چه بشنویم ولی همین که شیرینی گناه رو در کامشون تلخ میکنیم کافیه. خدا تو کارمون برکت میندازه. من بگم تو بگی اون بگه خود بی حجاب دیگه خسته میشه شاید به خودش بیاد که با این وضع حجابش جاش تو این جامعه پر متدین نیست چه فایده که مومنین برن نماز جماعت و... ولی در مقابل این گناهان ساکت بمونن در زمان حضرت علی وامام حسین هم همین بی تفاوتی مردم باعث اون فجایع شد... برای رهایی از این وضعیت افتضاح که دیگه با نیم تنه تو خیابون ها میچرخن وتعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات. لطفاً کسی امر به معروف شروع کرد پیام بده ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام خواهرم من در حال پخت نذری هستم براتون دعا میکنم ..ان شالله بحق امام حسین و حضرت ابوالفضل علیهمالسلام حاجت روا بشین...خواهرم تو رو بحق این شب عزیز کمکم کنین هر طور که میدونین..خواهش میکنم ..من ناامید نیستم ...برای پیسی برادرم چه راهی به نطرتون میرسه. خواهش میکنم دریغ نکنید برای حاجت دلتون دعا کردم برای تمام گروه التماس دعا دارم
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه  دیدن این آسمون دست ساز اونم توی شب خیلی دل انگیزه  اون شبی که با اجازتون
🌸🍃 عاطفه مکث کرد و گفت  ببینید عاطفه خانوم اگر نگران حرفهای تلخی هستید که از جانب اون خانوم شنیدید باید بگم از این بابت هیچ نباید غمگین نباشید چون من و شما مطمئنیم با نیتی خالص جدا از اتفاقات گذشته امشب داریم با هم صحبت می کنیم  نگاش کردم و گفتم  همیشه اینقدر ساده از اتفاقات تلخ زندگیتون گذر می کنین؟  سر تکون داد و گفت  مسلماً ساده نبوده  بعضی از آسیب‌هایی که این اتفاق به من زده جبران‌ناپذیره مثل همین حذف نشدنش از ذهن شما اما من از این اتفاقات درس گرفتم  من به شدت حضور خدا رو در زندگیم حس می کنم و از  رخ دادن خیلی از این اتفاقات خوشحالم  من خوشحالم که مسیر زندگیم با این اتفاق تغییر کرد و امشب اینجام  عمیق نگاهم کرد و گفت  میشه باورم کنید تا بتونم آنچه در قلبم هست رو بهتون ثابت کنم؟ فرصتی برای این اثبات بهم بدین حتی اگر دلتون با من نیست  نگاهمو ازش دزدیدم تا جوابی به این حرف ندم اما اون گفت  میتونم امشب رو به پای پذیرش این فرصت بزارم ؟ مجبور به دادن پاسخ بودم منتظر شنیدن جوابم بود که ناچار گفتم  بهتره برگردیم پیش بزرگترها  لبخندی زد و قبل بلند شدن گفت  ممنونم بابت این فرصت حالا که حرف هامو توی یه موقعیت مناسب بهتون گفتم بهتر میتونم آنچه در قلبم هست رو عملی کنم  دوباره خیره به پرده اتاقم گفت  بی نهایته  سرشو پایین انداخت و گفت  هم زیبایی این آسمون دست ساز هم احساس من نسبت به شما... اون شب با همه ترس و دلهره هاش گذشت  با همه خجالت و لبخندهاش  با همه خوب و بدش  صبح سال جدیدی که از ابتدای منو در افکاراتم غرق کرده بود وانگار قرار بود از همین ابتدا زندگیمو متحول کنه  حرف های سروش ذهنمو حسابی به خودش درگیر کرده بود  دلم میخواست میتونستم با نادیده گرفتن گذشته در موردش فکر کنم اما مغزم به من هشدار میداد هشدارهای واضحی که احساساتم رو سرکوب می کرد  تقه‌ای به در اتاقم خورد عزیز در رو باز کرد و گفت  میتونم بیام تو؟  به صورتم دست کشیدم و گفتم  بله عزیز چرا که نه  عزیز یک بشقاب باقلوا جلوم گذاشت و گفت  طبق رسم هر سال درست کردم میخواستم دیروز درست کنم که فرصت نشد  به باقلوا های تازه و خوش طعم عزیز چشم دوختم و گفتم  صدام می کردید بیام کمک  عزیز گفت  گذاشتم یکم با خودت خلوت کنی تا بلکه بتونی از بین دوراهی ذهنت یکی رو انتخاب کنی اما حالا که طول کشیده فهمیدم به کمک نیاز داری  عزیز نگاهم کرد و گفت  یادته روزی که حکم انتقال به روستا اومده بود؟  منه مادر در حد تجربه‌ام راهنماییت کردم تا بتونی راه درست رو انتخاب کنی الانم در حد تجربه ام بر حسب وظیفه مادریم میگم اگر دلت به ازدواج با سروش نیست به خودت سخت نگیر  به من به رقیه خانم به همسایگیمون فکر نکن این تصمیم سوا از رفتنت به روستاست اما اگر به سروش بله بگی تا آخر عمر باید پای خوب و بدش بمونی  عزیز گفت  پسر بدی نیست هم عقیده خودته خانواده دار و از خدا باخبره اما تو ببین دلت چی میگه  به همه خصوصیاتش عقلانی فکر کن اون وقت به دلت روجوع کن ببین میگه آره یا نه  اینطوری تصمیمت هرچی هم که باشه درست از آب در میاد  عزیز تا خاست بلند شه دستشو گرفتم و گفتم  عزیز میتونم باهاتون صحبت کنم ؟ عزیز با لبخند نگاهم کرد و گفت  راستش من هم می خوام باهات صحبت کنم اما گفتم شاید فرصت خوبی نباشه حالا تو بگو تا شاید من هم بتونم حرفامو بهت بگم همونطور که دست عزیز تو دستم بود گفتم  عزیز من توی زندگیم یه دارایی عظیم دارم اون هم وجود شماست  منه ته تغاری بچه ننه اول که رفتم روستا فقط قصدم برآورده کردن آرزوی شما و شنیدن و دیدن خوشحالیتون از بیان اون جمله بود  با بغض ادامه دادم  اما بودن بین اون آدم‌ها دنیامو بزرگتر کردو اونها جزیی از خانواده من شدن  به قول خودتون که همیشه میگین من توی بچگی از همه اسباب بازی هام به خوبی نگهداری می کردم خواستم خیلی خوب جوری که لایقشون باشه ازشون مراقبت کنم  خیلی زیاد نه فقط در حد توانم  سرمو پایین انداختم و گفتم  سال قبل وقتی اوایل آذر برگشتم روستا و دیدم این خانواده با داشتن نعمت هایی که به سختی و با تلاش آقا سروش به دست اومده چقدر خوشحال ان خیلی خوشحال شدم  با چشمهای پر از اشک به چشم های عزیز نگاه کردم و گفتم  عزیز من دختر شمام دختر یه سیده که هیچ چیز برام کم نذاشته اگر دیدین این چند روز با خودم سر جنگم چون از خودم و دلم انتظار نداشتم درگیر بشه  تا اشکام سر خوردن روی صورتم گفتم  عزیز من دچار یک سردرگمی غریبم  حالمو نمیفهمم خوب و بدمو نمیتونم تشخیص بدم اصلا نمیدونم دیشب باید اتفاق می افتاد یا نه قدرت تصمیم‌گیری ندارم   ...
💜🍃 سلام به همگی آیا برای پاک کردن تتو روی بدن راهی به جز لیزر سراغ دارید؟ خیلی مهمه دوستان اگه کسی میدونه دریغ نکنه لطفا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدا قوت توروخدا پیام منم بذارید گروه شاید منو راهنمایی کنند به خدا خسته شدم دیگه من آذرماه کوچ کردم یه خونه ای از وقتی اومدم رزق و روزی نداره چاه توالتش میزنه بیرون هر روز دیگه کل خونه زندگیم نجس شده به صاحب خونه میگیم پول پیش مارو بده بریم نمیده چندتا هم بنگاه گذاشتیم هرکس میاد مثل عروس بخت بسته اس پسند می‌کنه میره پشت سرش نگاه نمیکنه خونه هم برای من خیلی کوچیکه توروخدا پیام منو می‌بینید برام دعا کنید یه مستاجر بیاد من تا چهلم امام جابجا بشم هر ذکری بوده خواندم نمیشه ممنون از شما اجرتون با امام حسین🙏😔 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت شماخسته نباشی ...من مادرم سکته مغزی کرده الان نزدیک ۸ماهه خودمم دست تنهام خواهربرادرامم زندگی خودشونن فقط هفته ای دوبارخواهرام میان واسه حموم بردن مادرم ...توروخدابگین چیکارکنم مادرم راه بره همش سعی میکنم راه ببرشم میگه بامن کاری نداشته باشین بدنش دردمیکنه بزورچندقدم میبرم منم کمرم دردمیکنه اصلا همت نمیکنه کمیم فراموشی گرفته توروخدابگین چیکارکنم بدنش محکم بشه جون بگیره راه بره خداخیرتون بده منم دوستدارم ازدواج کنم فقط منتظرم مادرم خوب بشه🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من همیشه لرزدارم میرم دکتر چرک خشک سرماخوردگی میدن خوب میشم یک ماه دیگه بازم شروع میشه لرزام دمنوش اویشن وزنجبیل هم میخورم ولی خوب نمیشم نمیدونم چیکارکنم خواهشاکمکم کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم من مشکلم رو گفتم و دوستان زحمت کشیدن و ب نوعی راهنمایی کردن خیلی ممنونم وبازم منتظر میمونم و الان ی راهنمایی دیگ میخواستم ک در مورد پوست صورت و بدنه ک برا افتادگی پوست چ کرم و ابرسانی و ضد افتاب خوب و برای افتادگی پلک میخواستم راهنمایی بگیرم ازدوستان و اینکه قارچ پوستی ک روی بدنم میزنه و با شامپو و پماد کوتریمازول استفاده کردم ولی فایده ای نداره خواستم ببینم راه بهتری هست ک کامل رفع بشه واینکه من صورتم خیلی خوشگل بود ولی الان هر کی میبینه میگه چقدر تغیر کردی و این منو ناراحت میکنه میخوام ببینم دوستان چیزی برای جوانی صورت سراغ ندارن راهنماییم کنن ک دعاگو شون هستم دوست دارم پوستم مثل قبل کشیده و زیبا بنظر برسه خواهش میکنم هر راهی ک میدونین بهتره رو پشنهاد بدین البته خودم ماساژ و قرص کلاژن استفاده میکنم ولی انگار فایده ای نداره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه ی دوستان مجازی من یک خواهر و یک برادر دهرم که ایشوت برادرن ازدواج کرده سه سال از بجگی تا به حال خانواده ام هر کاری رو براش به نحو احسن انجام دادن تا اینکه برای ازدواحش یک خونه دوطبفه ساخت مدرم و سک طبقه بهترین جا به او داد و یک‌ماشین آزرا کادوی عروسیش شعل داداشم کارمتد بود و چون نمیتونست خارج برود و خانمش فقط حال و هوای خارج تو سرش بود از شغلش اومد بیرون یک سال بیکار و پدرم به اونا خرجی میده برای من هم و خواهرم کم نزاشتن ولی در مقایسه با برادن خیلی تفاوت داره با اینکه شوعرم خیلی احترام بهشون میزاره در کل بیشتر از پسرشون برلشون کار میکنه خودشونم میدونن (پدرو مادرم)ولی جدیدا داداشم اومده میگه من سرمایه میخوام و باید به من پول بدید تا شروع به کار کنم نمیدونم هر چی هست رو آروم آروم داره بالا میکشه و خانمش یادش میده اینو مطمعنم واقعا نمیدونیم تا کی من و خواهرم ساکت باشیم وقتی هم به مادرم میگیم بزار رو پا خودش باشه میگه چکار کنم پسر دو قست میبره در صورتی که میدونه ما دوتا خواهر دادرسش هسیم ولی از اونا خیلی میترسه از سما کمک میخوام چکار کنیم به پدرو مادرم چی بگیم که انقدر به این داره کمک میکنه 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽