eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.7هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۹۹🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052521.mp3
1.1M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۹۹🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام وقت بخیر در رابطه با خانمی ک گفتن مادرشون‌ خواب برادرشون و دیدن ک نصف صورتش با
❤️ سلام ادمین جان در مورد خانمی که گفتن در بچگی از مدرسه خوراکی برمیداشتن عزیزم اون زمون کلا پدر مادرها پول نمیدادن و همچین رفتارهایی رو خیلی از ماها انجام دادیم😂و کمتر کسی پیدا میشه بگه انجام ندادم به نظرم صدقه دادن و اگر در قید حیات نیستن قران خوندن و ...خیلی خوبه تازه به نظرم از دنیا رفته باشن و همچین خیراتهایی بفرستیم خوشحال هم میشن و میگن کاش بیشتر برمیداشت تا بیشتر خیرات بده 😁 اخه اون جوون قصیش فرق میکرد اونایی که تو بچگی انجام دادن از روی نادونی و ...فرق میکنه انشالله اونها هم میبخشن با صدقه و ...دادن ما ماها که با کوچکترین کارهایی که انجام دادیم و عذاب وجدان میگیریم نمیدونم چطور بعصیها حق الناسهای بزرگی تو گردونشه و عین خیالشون نیست خداوند هممون رو کمک کنه🙏 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در رابطه با اون خانومی که وقتی بچه بودن از مغازه ادامس و...برمیداشتن بنظرم بهترین کار اینه که اون مدیر رو پیدا کنید و حقیقت رو بگید اگر این براتون مقدور نیست با یه روحانی ای صحبت کنید و ازشون بپرسید که چیکار باید بکنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ خوب شما چرا مشکلتون بایه طلبه ویاتومحیط حوزه حل نمی‌کنید چون یه حق الناس اعضای گروه که نمیتونند دراین مورد بهتون فتوا بدهند ممکن بگن بنداز تو صندوق یابده به مستحب مهم اونایی که من گفتم برید مشورت کنید بهتر ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام عزیزم شما که میگید ازبوفه مدرسه خوراکی برمیداشتید ..میخوام بگم منم همین طور بودم .از سر شیطنت برمیداشتم .من پرسیدم .گفتم اگر امکان دارد جبران کنید .اگر نه از طرف شون صدقه بدین.موفق باشید.التماس دعا ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در پاسخ به شخصی که ۲۰، ۳۰هزار تومن به مدرسه بدهکار بودن. دوست من کار سختی نیست، معادل ارزش بیست سی تومن در گذشته الان تو میتونی رد مظالم بدی. یعنی به یک آدم نیازمند کمک کنی. اینجوری دیگه هیچ دینی گردن تو نیست. اگر هم سوالات بیشتری در زمینه های اعتقادی و مذهبی داری میتونی با شماره گویای ۰۹۶۴۰ تماس بگیر یا علی مدد ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در رابطه با فردی که بدون پرداخت پول چیبس و پفک برمی داشته: این سوالتون رو حتما باید زنگ بزنید دفتر مرجع تقلیدتون بپرسید و طبق حکم ایشون عمل کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ .سلام در رابطه با اون پیامی که گفتن یواشکی چیز میز از بوفه مدرسه کش میرفتن نمیدونم درسته یا نه اما من اینجوری شنیدم که صدقه بدید کافیه باز تحقیق کنید. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد سوال خانمی که گفتن از مدرسه شون چیپس و پفک برداشتن. چون دقیق نمیدونن باید به کی بدن بهتره به نیت همون کسایی که نمیدونن چند نفرن اون مبلغ پول رو به این زمان حساب کرده و به عنوان" رد مظالم" رد کنن وبه دست فقیر برسونن یا اگر سراغ ندارن به دفتر مرجع تقلیدشون تماس بگیرن راهنمایی شون میکنن که به چه حسابی واریز کنن و یا به دفتر امام جمعه شهرشون بدن و بگن به عنوان" رد مظالم "هست. به نیت اون افرادی که حق شون رو ضایع کردن صدقه بدن و صلوات بفرستن و استغفار کنند. خدا ارحم الراحیمینه .ان شالله از گناهان همه مون بگذره ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون خانومی که بدون اجازه از بوفه مدرسه خوراکی برمی‌داشتم باید بگم که عزیزم اگه در قید حیات باید تلاش کنین که پیداشون کنین و پولو به خودشون بپردازین اگر که نه باید به دنبال وارثشون بگردین و پولو به وارثانشون بپردازین اگه نتونستین وراثو پیدا کنین اونموقع هست که باید به جاش صدقه یا خیرات بدین و نثار روحشون کنید یا ازشون حلالیت بطلبین البته این تا اونجایی که من میدونم بهتره به رساله مرجع تقلیدتون مراجعه کنید البته شاید بهتر باشه با توجه به این ارتباطات گسترده فضای مجازی صفحه شخصیشونو پیدا کنین و حلالیت بطلبین به هرحال انسان ممکن الخطاست و علاوه بر این شما بچه بودین و الان از کرده گذشتتون پشیمونید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام وقت بخیر در جواب اون خانمی که گفتن از بوفه ی مدرسه خرید کردن و پولشو ندادن عزیزم تا مدیر و معاون در قید حیات هستم شما اصلا نمیتونی خیرات یا مثلا کارای دیگه ای بکنی حتما باید این پولو بهشون بدی. اگر هم در قید حیات نیستن هیچکدومشون حتما باید به خانواده هاشون بدی ولی فکر کنم اگر گشتی و خانوادشون رو یا حتی خودشونو پیدا نکردی دیگه ت تلاشت کردی باید این پولو بندازی صدقه باید تلاشتو بکنی واسه پیدا کردنشون اگر نشد ایندفعه بنداز صدقه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_هفتاد شقایق عقد کرد، و ده روز بعدش من عازم آلمان شدم.... دوست پدرم گفته بود اگه برم اونجا
بهم گفت من برام مهم نیست تو یبار ازدواج کردی، ولی خانوادم خیلی حساسند، لزومی نداره بفهمند، من میخوام موقعی که میایم خواستگاری این مسئله پنهان باشه.. بهم برخورد و گفتم مگه من خراب بودم که پنهانش کنم؟ خب یبار ازدواج کردم... ولی خیلی زبون باز بود، بلد بود آدمو چجوری راضی کنه، انقدر حرف زد که راضیم کرد گفت واقعا به کسی غیر از ما دوتا ربطی نداره که گذشته چی بوده و چی شده.. گفتم اگه وسطش بفهمن چی؟ تو پشتمی؟ قبول کرد و گفت مطمئن باش من پشتتم.. خلاصه اول به مامانم گفتم که با پسری تو اینستا آشنا شدم قراره بیاد خواستگاریم.. اولین جملش این بود.. سهیل که همینجا همشهریمون بود ما نشناختیمش نفهمیدیم چجور آدمیه، تو میخوای بری زن یه پسری بشی که نمیدونیم کیه؟ ننه باباش چیکارن؟ گفتم خب کم کم میشناسیم، من از شهر خودمون خیر ندیدم از کجا معلوم این پسر خوبی نباشه؟ مامانم خیلی دلش میخواست من ازدواج کنم، گفت یبار خودم پسره رو ببینم بعد به بابات میگم. یه روزم مامانمو امیر باهم قرار گذاشتن، حرف زدیم راه رفتیم، مامانم حسابی عاشقش شد، میگفت خیلی خوش سرو زبون و باتربیته.. و حالا نوبت بابام بود، بابام بعد از اینکه کار کویت رو رها کرده بود اینجا یه میوه فروشی بزرگ زده بود، شب بود که از سرکار برگشت، مامانم اول شروع کرد به حرف زدن در مورد دوستای من که تک تک شوهر کردن، بعد چایی آورد هی رفت اومد تا بابام فهمید گفت یه چیزی شده.. بگو چی شده؟ مامانم گفت یه پسره توی کلاس زبان آلمانی میومده اینجا، ستاره رو دیده، بعد شماره ستاره رو دیروز از آموزشگاه پیدا کرده زنگ زده گفته بزارید بیام خواستگاری..! بخاطر دروغاش از خنده بیهوش شده بودم، بابام گفت مگه تو شهر خودشون دختر نیست که پیله کرده به ستاره؟ مامانم گفت چرا ولی متانت ستاره رو دیده خوشش اومده دیگه. بابام اول هیچ جوره قانع نمیشد، ولی انقدر مامانم گفت و گفت و گفت، که یهو عصبی شد و گفت باشه باشه هرچی تو بگی اصلا بزار بخوابم دیگه.. این باشه از هزارتا نه بدتر بود ولی فقط برای از سر وا کردن مامانم بود، مامانم دوید تو اتاق گفت دیدی رضایت داد، به پسره بگو مامانش زنگ بزنه قرار بزاریم. گفتم مامان خودت خوب میدونی این باشه از صدتا فحش بدتر بود.. گفت تو کاریت نباشه، دیگه اوکیو داد، به من چه میخواست داد بزنه بگه نه! نه اینکه بگه باشه، بده زنگ بزنم بهش.. گفتم ساعتو نگاه کن.. یک شب شده، از هشت داری حرف میزنی.. خندمون گرفته بود، همون شب به امیر پیام دادم خانوادتو آماده کن، صبحم مامانم زنگ میزنه بهت، قرار خواستگاری رو برای هفته دیگه که سه روز تعطیل بود انداختن، گفتن شب نمیتونیم برگردیم آخر شب برای سه ظهر بود خواستگاریم، من از همون روز از صبح تا شب دنبال لباس میگشتم برای ملاقات با آدمایی که اولین باره میخوان منو ببینن، مدام به امیر زنگ میزدم ازش میپرسیدم چی بپوشم بهتره؟.. امیر اول گفت من و مامانم و بابام میایم، سه نفریم نمیخواد تدارک ببینید یا خیلی خودتونو اذیت کنید، بعد زنگ زد گفت خواهر و برادرم اینا هم میاند! انقدر گفت و گفت که قرار شد پونزده نفر بیاند خواستگاری..! دو روز مونده به خواستگاری، بابام فهمید و قشقرقی به پا کرد.. آخرین حربه مامانم اشک ریختن بود.. یه گوشه نشست و شروع کرد گریه کردن که ما یه روزی میمیریم و این دختر تنهای تنها باید زندگی کنه و... تا بالاخره تونست بابامو راضی کنه.... @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام من بیست و شش سال زندگی کردم سه تا بچه دارم دو دختر و یه پسر با همه بدی های شوهر
❤️ سلام درجواب خانمی که از شوهر اول طلاق گرفته بودن و شوهر دوم داشتن و نمیدونستن طلاق بگیرن یا نه به نظر من طلاق بگیر و خودت بچه هارو بزرگ کن با یه اخلاق بدون دلهره اینجوری بچه ها هم آرامش دارن و راحتر درسشون ادامه بدهندو خودتون آرامش دارید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون خانمی که ۲۵ سالشونه و یه پسر یه ساله دارن...ببین خانومی آدمای زیادی مثل شما بودن و هستن که بعد بیست الی سی سال به خاطر صبر و تحملشون پشیمون شدن.رفتار همسرت با بچتون چه جوریه؟اگه رفتارش خوبه به نظرم باید از خودت بگذری و به خاطر بچت تحمل کنی😔 در این صورت کمبودی براش پیش نمیاد...اگه هم رفتارش با بچه بده به نظرم صد در صد ازش جدا شو چون اگه جدا نشی دو تا تون(هم تو و هم پسرت) عذاب می کشین اما اگه جدا بشی حداقل تو کمتر عذاب میکشی این جوری خیلی بهتره.در ضمن اگه بمونی خیلی خوش به حال همسرت میشه😏یه زن رسمی داره تو خونه که بشوره و بپزه و بچه شو نگه داره اونوقت عشق و حالشم جدا؟مطمئن باش عاقبت افراد خیانتکار بخیر نمیشه. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در پاسخ به این خانوم بزرگوار، من خدای نکرده نمی خوام قضاوت کنم ولی چون خودشون در متن پیشنهاد دادن که خانم ها با شوهر اول بسازن، می خواستم بگم البته شرایط زندگی هر کس با دیگری خیلی خیلی تفاوت داره و نمیشه یکسان درمان و دارو تجویز کرد ولی خواهر گلم، اگر شوهر اولتون فرد خوبی بودن و فقط مشکل صیغه کردن یه خانوم دیگه بود، ای کاش باهاش می ساختین و می موندین، شوهر اول از راه نامشروع که خیانت نکرده بوده، از راه حلال خواسته سرپناه یه زن دیگه هم باشه، اگر زندگیتون خوب بود این مورد رو به نیت زکات خوشبختی تون باهاش کنار می اومدین و تنهایی و درماندگی اون خانوم که صیغه ی همسرتون شده بود رو هم در نظر می گرفتین و از خدا کمک می گرفتین و دوستانه کنار هم زندگی می گردین، به نظرتون این بهتر نبود تا شرایطی که الان باهاش مواجه هستین؟ من اصلا نمی خوام شعار بدم ولی گاهی برخی شرایط خودش آزمون هست که ما رشد کنیم به حسادتمون غلبه کنیم و یه تلنگر هست که ما بدونیم اصلا هدف از خلقت ما توی این دنیا چی بوده و قراره چطور به کمال دست پیدا کنیم؟، اگر واقعا شوهر دوم فرد نالایق و نامناسبی هست در شرایط آرام و با تمرکز کامل تصمیم بگیرید اگر هیچ راه دیگه ای نیست و بچه هاتون دارن آسیب می بینن، خوب فکر کنید، مشاوره بگیرید و با استعانت از خدا جدا بشید و اگر شوهر اولتون قابلیت های بهتری داشت و مشکلش فقط مشکلیه که عنوان کردین برگردین و با همین شرایط باهاش زندگی کنین، مطمئن باشید اگر دل به رضای پروردگار بدین مسیرهای گشایش پیش روتون نمایان میشه.... ان شإالله خدا بهترین ها رو براتون رقم بزنه، در پناه حق باشید. @azsargozashteha💚
❤️ سلام ممنون از کانال خوبتون 🌹🌹 من اهل اصفهانم من خانمی 31ساله با 3 فرزند مامانم به جای این که زندگی کردن را به من اموزش دهد فقط دنبال تهیه جهیزیه آنچنانی وتجملات بود . به خدا انقد اعتماد بنفس نداشتم که از این که کسی بیاد خونمون مهمونی انقد میترسیدم که حالت تهو وفشار پایین بهم دست میداد همسرم مرد بسسسسسیار شریفی بود وهست خیلی کمکم کردند به خدا بعد 19 سال تازه متوجه شدم چی میخام از زندگی. از مامانای مهربون خواهش میکنم به گل دختراتون درس اخلاق. درس زندگی. اعتماد بنفس و....... بدید . خیلی اذیت شدم خیییییلی. طایفه شوهرم اکثرشون خارج از کشور بودن به قول معروف رفت امدشون با اون بالا بالایی ها بوده وهست ومن نمدونستم چ جوری بر خورد کنم. هیچی بلد نبودم(. مامانم فقط دورهمی وچشم هم چشمی و....) ولی طایفه همسر تحصیلات عالیه وفقط وفقط اداب معاشرت در حد عالی. شعور بالا و درک متقابل. با فرهنگ و...و در اخر تجملات که پیششون ارزش چندانی نداشت .منم ی چیزایی میدونستم ولی ن انچه که باید.چون تو خانوادمون چیزای دیگه مهم بود. حالا تازه 2سال افتادم رو روال عادی زندگی دیگه میدونم باید کجا وچطور رفتار کنم و..... خلاصه من نمدونم چ کار نیکی انجام داده بودم که خداوند چنین همسری نصیبم کرد که مکملم باشه ولی اطرافم دخترانی با شرایط من بودن که زندگیشون نابود شد @azsargozashteha💚
❤️ میخوام در مورد بعضی از افرادی بگم که راحت در مورد زندگی دیگران قضاوت میکنند و نظر میدن. به راحتی حکم طلاق و جدایی و ......صادر میکنند. با یه درد دل ساده که ما از تمام زندگی طرف باخبر نمیشیم پس چرا اینقدر زود حکم صادر میکنیم. مثلاً در مورد هم پیامی که دوستمون در مورد پسر ناتنیشون گفتند چرا اینقدر احساسی و نسنجیده زود میگید که بچه رو به مادر اصلیش بده.از کجا معلوم که مادرش همون سال ازدواج کرده و شوهرش اون رو بدون بچه قبول کرده و الان با برگشت این بچه زندگیش خراب شده.یا اصلا در وضعیت دیگه ای نباشه. به هر حال این مادر عزیز هم زحمت زیادی کشیده و این پسر از یک‌سالگی پیشش بوده و قطعا مهر و محبت بینشون هست و این اذیت کردن مربوط به دوره نوجوانیه که هر بچه ای تو این سن ممکنه داشته باشه. اصلا از کجا معلوم بیشترین ضربه رو همین بچه نخوره چون توی سن خیلی حساسیت.باید حداقل به یه سنی برسه که خودش بتونه تصمیم بگیره نه الان که اوج بلوغ و غرورشه.قطعا آجر این مادر هم پیش خداوند محفوظه از دوستان عزیز میخوام که زود حکم به طلاق و جدایی ندن و احساسی برخورد نکنند. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹❤️❤️❤️ دوست عزیزی که این سوالو پرسیده بودن مطلبی رو اضافه کردن 👇👇❤️ با تشکر از دوستان که راهنمایی کردن در پاسخ کسانی که میگن بده به مادر بزرگش باید بگم که هردو فوت شدن و مادرش در بدترین نقطه شهر زندگی میکنن و بعداز طلاق از همسرم سه بار ازدواج کردن و از هر ازدواج یکی دوتا بچه دارن خانواده همسرم هم که الان پنج ساله بعد از فوت شوهرم حتی احوالی از بچه های برادرشان هم نپرسیدن😔 @azsargozashteha💚
❤️ سلام آدمین جان راستش من الان یه چیزی فهمیدم😭 توروخدا کمکم کنید نمی دونم چی کار کنم از فردامون میترسم خدا رو شکر حداقل خوبی این کانال اینه که هویتمون رو فاش نمی کنه پدرم فرد خیلی محترمیه ۴تا بچه داره و ۲تا نوه هممون هم مذهبی هستیم چند روزی میشد بابام از اینیستا زیاد میپرسید ازم منم جوابش دادم یه با تو واتساپ چتش رو با یه مرد دیدم که انشاالله خدا لعنتش کنه فیلم های خاک بر سری میفرستاد بعدشم که بابام چیزای خاصی نمی گفت منم چندتا فوش دادم و بلاکش کردم چقدر جهان خراب شده بابام اینیستا گرام رو نصب کرد زیاد چک میکردم آخه میترسیدم اون مرده بابام رو منحرف کنه و زندگیمون از هم بپاشه الان رفتم واتساپش دیدم همون مرده پیام داده تو اینیستا با دخترا چت کن‌و این حرف ها😢😢 رفتم اینیستا به کلی دختر و زن پیام داده بود و درخواست اشنایی کرده😭😭😭😭خدا لعنتش کنه فضای مجازی چه کارها که با آدم نمی کنه تورو قرآن کمکم کنید چند بار حذف کردم ولی باز نصب کرده خدا لعنتش کنه ایشالا بهم بگید چی کار کنم میترسم از فردامون از آبرو مون توروخدا😭😭😭😭 به کسی هم نمیتونم بگم غذا از گلوم پایین نمیره 😭😭😞😞بگید چی کار کنم چیزی هست تو گوشی که بشه کاری کرد دیگه برنامه نصب نشه؟؟ برادرم هست دلم میخواد به اون بگم ولی نمیدونم😢😢😢😞 از من بزرگ تره و مطمئن هستم خوب میدونه چی کار کنه ولی نمیشه سر دوراهیم ایدی ادمین 👇🌹 @habibam1399
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_هفتادو_یک بهم گفت من برام مهم نیست تو یبار ازدواج کردی، ولی خانوادم خیلی حساسند، لزومی نداره
همون موقع به مامانم گفتم قضیه اینکه حرفی از ازدواج قبلی من نزنه رو بگو دیگه دوباره مامانم آروم آروم با التماس بهش گفت بابام گفت میخواید مردمو گول بزنید.. خوشتون میاد یکی با خودتون با داداشای خودتون اینکارو بکنه؟ مامانمم حق به جانب گفت اگه داداشم بخوادش بعله چرا که نه..! بره بگیرتش فقط داداشم بدونه کافیه، الان امیرم میدونه که دختر ما چجوریه خانوادش مهم نیستن.. من ابدا خودمو جلو ننداختم، همیشه یه گوشه نشسته بودم ببینم چی میشه؟... بالاخره امیر اینا اومدن، یه کت شلوار شیری پوشیدم، شالمو یه طور خاص و خوشگلی بستم. از خانواده من فقط مادربزرگم بود که به اونم گفتیم حرفی از ازدواج قبلیم نزنه... در زدن و یکی یکی از پله ها اومدن بالا، نه یک نفر نه دو نفر هی سلام کردن و اومدن داخل، دقیقا پونزده نفر بودن که با خودمون بیست نفر میشدیم، یه تعدادیشون روی زمین نشستن، بچه هاشونم آورده بودن. سکوت بود، به خونه و زندگی و همه چیمون نگاه میکردن، مادرش زن کوتاه قد و تیز و بز و جوونی بود، پدرش مرد ساکتی بود و چیزی نمیگفت، بحث رو بابای من باز کرد و گفت شازده بگه چیا داره؟ گفت والا من کارمندم، حقوقم فلان قدره، بابامم قراره طبقه بالاشو بده... بابام پرید وسط حرفش و گفت نگفتم بابات چیا داره من با خودت کار دارم.. گفت دیگه اینکه همین... ظهرا که از اداره برمیگردم کار رو عار نمیدونم گاهی میرم کارگری هرجا باشه که بتونم زندگی بچرخونم امیر واقعا خوش سرزبون بود و بابامم حسابی خوشش اومد از اینکه امیر گفت کار باشه میکنم. حرف ها زده شد ولی پدر من با زندگی من توی اون شهر مخالف بود گفت دخترمون سختشه.. مادرش اومد حرفی بزنه امیر بهش نگاه کرد و بعد گفت من هرجا کار باشه میرم هیچ مشکلی ندارم، هر شهری شما دستور بدید زندگی کنم ولی دلمم نمیاد کار دولتیمو تو این وضع ول کنم.. بابام یکم فکر کرد و گفت درست میگی امیر گفت اگه شما آشنایی چیزی دارید توی این شهر که میتونه کارامو راست و ریست کنه من حرفی ندارم. پدرم که دید من واقعا از امیر خوشم میاد حرف دیگه ای نزد، سکوت کرد و راضی شد، خلاصه که توی شهر خودمون یه عقد محضری خیلی ساده کردیم، با مانتو رفتم سر سفره، قبلش امیر با عاقد حرف زده بود که شناسناممو کسی نبینه و روز قبل که کسی نبود شناسناممو تحویل دادم، و تقریبا هشت ماه بعد عروسیمون توی شهر امیر برگزار شد. توی این مدت سعی میکردم بیشتر من برم خونشون تا فامیل امیر بخوان بیان و همیشه جفتمون استرس اینو داشتیم که مادرش اینا گذشته منو بفهمن، گاهی کابوس میدیدم حتی چندبار میخواستم خودم برم بهشون بگم که من قبلا یبار ازدواج کردم و خودمو خلاص کنم، نمیتونستن که طلاقمو بدن سر این موضوع ولی شقایق نذاشت گفت مهم شوهرته که میدونه لزومی نداره ایل و تبارش بفهمن، اگه یه روزی فهمیدنم بنداز گردن امیر، بگو من میخواستم بگم پسرتون نذاشت. زندگی توی شهر جدید با آدمای جدید برام خیلی هیجان انگیز بود خصوصا که خانواده امیر خیلی شلوغ بودن، خواهرشوهرامم خدایی خانمای مهربونی بودن و هستن و بهم احترام میزارن، با اینکه پدرم اصرار داشت توی یه ساختمون زندگی نکنیم ولی واقعا نمیخواستم به امیر فشار بیارم که خونه دیگه ای رهن کنیم، طبقه بالای مادرشوهرم هستم و باهام خوب رفتار میشه و از زندگیم راضیم. خیلی دوست داریم بچه بیاریم، چند باری امتحان کردیم ولی نشده، تحت درمانم، از خدا میخوام همه کساییکه بچه دار نمیشن بشن و از صدقه سر اونا منم بچه دار شم. گاهی با مادر سهیل قایمکی حرف میزنم، بهش نگفتم ازدواج کردم نمیخوام دلش بشکنه، گفتم اومدم این شهر دانشگاه، گاهی ام بهش سر میزنم، مهسا هم هنوز مجرده و اطلاع دیگه ای از روابطش ندارم.. @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام آدمین جان راستش من الان یه چیزی فهمیدم😭 توروخدا کمکم کنید نمی دونم چی کار کنم ا
❤️ در پاسخ به ایشون باید بگم که: بهتره با برادرتون موضوع را درمیون بذارین... مادرتون درقید حیات اند؟! اگر زنده اند خداحفظ شون کنه... اگر فوت شدن خدابیامرزتشون، پس بهتره هرچه سریعتر برای پدرتون زن بگیرید، چون ممکنه به گناه بیفتن... و تا زمانی که خود پدرتون متوجه اشتباهشون نشن و برای ترک این گناه اقدامی انجام ندهد، تلاش های شما بی فایده است ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون خانوم که پدرشون اینستا با دخترا حرف زده عزیزم اینستارا دوباره پاک کن بعد بازارو پاک کن چون اگه پاک کنی از بازار دوباره میگیره بعد گوگلا نوفارت کن که از گوگل هم نگیره یعنی دوبار بزن رو گوگل نوفارت میشه یا هم این گوشی را ازش بگیرین یه گوشی ساده بهش بدین گوششیم یه جابزارین پیدا نکنه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام واسه خانومی که پدرشون اینستاگرام داشتن و میخواستن جلوشونو بگیرن عزیزم میتونی اینستاگرام رو با شماره پدرت راه اندازی کنی بعد خلاف قوانین اینستاگرام عمل کن تا ربات اینستاگرام اکانتت رو پاک کنه دیگه با اون شماره نمیتونی اکانت داشته باشی یا میتونی پسورد یا ایمیلی که باهاش اینستا رو راه اندازی کردی عوض کنی بعدم برنامه رو حذف کن که وقتی پدرت دوباره نصب کرد و اطلاعات رو وارد کرد اشتباه باشه و اگرم چیزی گفت بگو من یادم نیست و تمومش کن من پیشنهاد میکنم از برنامه خاصی استفاده نکنی چون میفهمه و لی این کارهای بالا خیلی درصدش کمه که بفهمه قوانین اینستاگرام هم بزن اینترنت برات میاره ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به اون خواهری که بخاطرباباش ناراحته که ازاینستااستفاده میکنه نگران نباش بابات بچه جوان که نیست مطمئن باش فریب نمیخوره فقط میخاد سرگرم باشه بعدمدتی خودش ولش میکنه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای قضیه پدر دختری ک انستا داره و.... به دخترشون پیشنهاد میکنم از یه اکانت نامشخص به انستاشون پیام بدی و بشون بگی که من شمارو میشناسم و توقع همچین کارایی رو از شما نداشتم و بشون بگه که هک شدن و چت هاشون و هر چی تو گوشیشونه رو دیده مواظب ابروش پیش مردم نیست مواظب ابروش پیش خدا باشه بعد اون اکانت رو حذف کنه و منتظر نتیجه باشه مطمانم نتیجه میده برای اطمینانشم عکس از چنتا از چتاش بگیر و برا خودش از اکانت نامشخص بفرس که مطمان بشه هک شده و بترسه و این کارارو دیگه نکنه ❤️🌹🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ⚘ در رابطه با اون خانمی که پدرشون توی اینستاگرام و واتساپ با دخترا و زن ها پیشنهاد دوستی میدن و خانواده ی مذهبی هستن . به نظر من به برادرتون بگید ولی اصلا به مادرتون نگید اگه برادرتون گفت که به مادرتون بدید میتونید بدید ولی حالا نه چون اوضاع خیلی بد تر میشه و دعوا راه میفته . ⚘⚘ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ خانمی که گفته پدرش.... خب اول به خود بابات بگو و اگه گفت فلان و بهمان بگو پس مجبورم به مامان و یا داداشم بگم و خلاصه به یه روشی قانعش کن ❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹❤️❤️ به اون فردی ک باباش اینستا نصب کرده بگو ک به نظر من به داداشش بگه چون اون بزرگتره در هر صورت و اینکه در هر صورت بهتر میتونن ک باهم حرف بزنن برادر بزرگتروپدرش ولی فقد به برادرش بگه و با کسی دیگه در میون نذاره ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام وقتتون بخیر درمورد عزیزی که گفته بودن پدرشون اینستا نصب میکنن میخواستم بگم من یه هکرم چیزای پشت صحنه همه پیامرسانارو میدونم بنظرم تو این شرایط بهتره واس پدرتون یه پیج خصوصی باز کنین و کلا بغیر از افرادی که اشنایی کامل باهاشون دارین کس دیگه ای رو تو پیجشون راه ندن در ضمن ایشون رو متقاعد کنین اگه افرادی که پیشنهاد فالو میدن جزء کسایی باشه که نمیشناسنش به هیچ عنوان باز نکنن ممکنه عواقب داشته باشه یه پیشنهاد دیگه اگه پدرتون به زبان لاتین مسلط نیس اینستاشو از قسمت seting لنگواچ رو انتخاب کنین و زبان اینستارو کلابهEngish تغییر بدین ویه پیشنهاد دیگه که بنظرم از همشون بهتره شما میتونین پیج پدرتونو در دستتون داشته باشین اگه گوشی دارین یه اینستا دانلود کنین بعد با رمز پیجی که پدرتون استفاده میکنن بزنین و از دور کنترلشون کنین اگه باز هم نشد ادمین لطف کنن پی ویمو بدن در خدمتتون هستم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹❤️❤️ سلام درباره اون خانومی که پدرشون با چند تا زن دیگه ارتباط دارن میخواستم بگم شما برنامه ی app lock رو نصب کنین بعد برنامه های اینستا و واتساپو حذف کنین برید داخل برنامه با اون کل جستجوگر های گوگل و کروم و قفل کنید تا نتونند دیگه بریزن ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹 سلام،عيدتون مبارک درباره اون دوستی که از خانواده مذهبی هستن و پدرشون به تحریک دوست بدی که دارن، تو اينستا و واتس آپ، با خانم و دختر دوست میشن و نگران ابروی پدرش و خانواده هستن،حتما با پدرتون صحبت کنید و بگید اون دوستشون دراصل داره به ریشش می خنده،بهش بگید که ميدونيد،اگه موفق نشدی،کاری کن گوشيش خراب شه،مجبور بشه گوشی نوکیا ساده بخره
❤️ سلام وقت بخیرممنون میشم پیام من رو هم در کنال بزارید راستش من یه دختر شونزده ساله ام با میزان به شدت زیادی احساسات که مطمئنم یه روز کار دستم میده اما در قبال اینهمه احساسی بودنم هیچ مهر و محبتی از اطرافیانم دریافت نمیکنم وقتی 5 سالم بود پدر و مادرم از هم جدا شدن و منهم به شدت وابسته به مادرم بودم هرجوری که بود بزرگ شدم نامادریم ادم خوبیه دوسال بعد از طلاق مادر پدرم اومد بالاسرمون و تا قبل از اون منو خواهرم تو خونه مامان بزرگم زندگی میکردیم از وقتی یادم میاد بابام معتاد بود و مادرم رو کتک میزد تا حدودن سه سال پیش که ترک کرد ما وعض مالیمون هم تا پارسال بخور ن م یر بود ولی خداروشکر از پارساله که به لطف عموم وعضمون خیلی بهتر شده اما من خیلی ناراحتم چون پدرم اصلا بلد نیست به من محبت کنه هم بخاطر شباهت زیادم به مادرم هم بخاطر مواد هایی که تا الان مصرف کرده مغزش معیوب شده حدود دوساله که مریضی قلبی گرفتم از بس عصبی میشمو حرص میخورم مامانم بنده خدا تا جایی که میتونه هوامو داره همش زنگ میزنه تا حال من خوب باشه همشم به من میگه بیاید با خودم زندگی کنید ولی من نمیتونم هم بخاطر درسم که نمونه دولتی درس میخونمو خودم راضی نیستم مادرم چنین پولی رو به مدرسه بده هم اینکه حرف بقیه و اینکه میگن پدر بالاسرش نیست معلوم نیست چیکار میکنه من یه دختر با کلی احساس وشوق و ذوق و همچنین زبون به شدت درازم ولی واقعا نمیتونم جلوی این ناراحتیا و توقع از پدرم بابت محبت رو بگبرم و میترسم همینم یه روز کار دست قلبم بده توروخدا راهنماییم کنید ایدی ادمین 👇🌹 @habibam1399