سلام ایام به کام❤️
#چالش_دوازدهم😍
خانم های شاغل بفرمایید شغلتون چیه ؟
آیا از شغلتون و کلا از کار کردن راضی هستید؟؟
برامون تعریف کنید😍
ادمین 👇🌹
@baharakjan
منتظریم ❤️
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @hezarrahenarafte}
••-••-••-••-••-••-••-••
سلام ایام به کام ❤️
کانال #داستانهای_واقعیمون😍👇
فقط داستان و روزی چهار تا پنج قسمت😋👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2188509274C9b8b76b961
لطفا همه عضو بشید بهترین داستاامون بدون سانسور اینجاس🙈👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ #پرسش سلام من یه مادرشوهرم که میخوام مشکلمو بخونید و نظرتون رو بگید دوستان عزی
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام در مورد مادر شوهری ک عروسش تازه زایمان کرده
منم مادر شوهرم خیلی خوبه و خیلی بهم محبت میکنه و حالمو میپرسه منم یه بچه کوچیک دارم
ولی مشکل اغلب مادر های امروزه اینکه یا شیرشون کمه یا ب خاطر ضعف بدنی اصلا حوصله ندارن و استرس دارن
کلی بگم ذهنشون همیشه درگیره
منم تا یکسالگی بچم ب مادر شوهرم زنگ نمیزدم ن اینکه نخوام هرروز میخواستم زنگ بزنم مشکلی پیش میومد و یادم میرفت ولی ایشون هر روز رنگ میزدن
ولی الان طوری شده ک گوشیمو میزارم یاد آوری کنه ک من هر روز زنگ بزنم
ولی الان ک خواهر شوهرم زایمان کرده بهم حق میده ک حواسم نبوده به تماس گرفتم با اینکه مشکلات خواهر شوهرم از ما خیلی کمتره ولی همیشه درگیره و ذهنش مشغوله
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
مامان من، هم همین توقعات رو از زن داداشم داشت وداره...اما خب گاهی وقتا عروس سنش کم هستش واز روی نادانی این محبتها رو نمیکنه.اما باورکنید از روی لجبازی نیست.فقط از روی بچگی هستش.باید بهشون فرصت بدهید تا ب بلوغ عقلی برسند...فکر نکنید خودم عروس یک خانواده هستم ک اینطور میگم ودارم از خودم دفاع میکنم....نه باور کنید من خودم مجرد هستم واین اتفاقات رو درمورد مامانم وعروسهاش دیدم...وبعد از چندسال باهم خوب شدند وهمه اینها رو درعلاقه وافر مامانم ب نوه هاش وبی تجربگی زن داداشیام میدونم...فقط شما مادرشوهرها باید صبوری کنید.از محبت خارها گل میشود وهیچی از غرور شما کم نمیشه مادرجان....
❤️❤️❤️❤️
سلام به همه
درخصوص مادرشوهر عزیزی که عروسشون تازه زایمان کرده عزیز جان چرا انقدر فکر های ناجور میکنی شما گلی مهربونی خداحفظت کنه من هم زمانی که زایمان کردم خیلی خیلی بچم وقتم رو میگرفت به قدری که اصلا وقت نمیکردم نه به کسی زنگ بزنم و...الان هم که بچم بزرگ شده همینم یادم میره یه وقتایی هم مادرشوهرم بهم تیکه مینداخت که هروقت به مامانت زنگ میزنی یه زنگ هم به من بزن راستش من اصلا به مادرم هم زنگ نمیزنم اوایل باور نمیکرد ولی الان 2ساله گوشی خونمون قطع شده ومیگفت اعصابت خورد نمیشه تلفنتون قطع هست میگم اصلا چون من اصلا باگوشی صحبت نمیکردم خداروشکر این که گوشیمون قطع شد خواست خدابود تا مطمئن بشه راست میگم 😊 تورو خدا ذهن خودتون رو بافکر های ناجور خراب نکنید شیطان از هرراهی وارد میشه تاماهارو نسبت به هم بدگمان کنه 😔 بعدهم من بعداز زایمان به قدری درد داشتم تا3ماه توشب از صدای ناله ی خودم از خواب بیدار میشدم ولی دردم رو به کسی نمیگفتم دوست نداشتم خیلی اخ وناله کنم شاید حالش مساعد نبوده بیاد بالا باشما حال واحوال بکنه
❤️❤️❤️❤️❤️
درحواب اون خانمی که میگن عروسشون کم محلی میکنه بعد از زایمان
منم خواهرم اینطوری بود بعد از زایمان عصبی و افسرده شده بود
جوری ک میرفتی داخل اتاق ک بچشو ببینی داد میزد ک میرین بیرون جوری ک ب مادر شوهرش کفته بود میشه از اینجا بری یا هنون برو گمشو😂🤦🏽♀
کلا اکثر کسایی که زایمان میکنن افسرگی بعد از زایمان میگیرن
اینو بعد ها فهمیدم
❤️❤️❤️❤️
سلام در جواب مادر شوهر مهربونی که از عروسش دلخوره میخواستم بگم ، منم وقتی زایمان کردم مادرشوهرم ده روز تمام کنارم بود و از من و بچه ام مراقبت کرد و همه کارا بر عهده ایشون بود از پذیرایی و تمیز کردن خونه تا شستن لباسها . بعد ده روز که رفتن خونه خودشون ، من اینقدر با بچه سرگرم بودم که اصلا به گوشیم سر نمیزدم که بخوام بهشون زنگ بزنم و ایشون خودشون تماس میگرفت ، برای ما جوونا بچه داری سخته و کل روزمون رو پر میکنه که خیلی چیزا رو یادمون میره یکی همین احوال گرفتن از بزرگترا ، مطمئن باشید که قصد بدی نداره ، فقط نگهداری بچه سرش رو گرم کرده .
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خدمت خانمی که عروسشون بهشون سرنزدن و زنگ نزدن خانم عزیز عروس شما الان دردهای بعد زایمان رو دارن میکشن و روحیاتشون خیلی حساسه خیلی از خانم ها بعد زایمان افسردگی بعد زایمان میگیرن شاید عروس شماهم زایمان سختی داشته و هنوز درد داره وحال روحیش خوب نیس که نمیتونه بهتون زنگ بزنه شما سعی کنید برید دیدنش فضای شادی ایجاد کنین تا روحیش عوض بشه و چیزی که دلش میخواد براش بخرین برین دیدنش نزارین حس کنه بخاطر بچش دوسش داشتین و حالا که زایمان کرده دیگه دوسش ندارین و بهش اهمیت نمیدین
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_چهل نمیخواستم کسی از این ماجرا باخبر بشه .. به اسد که نگران کنارم میومد گفتم به مادر میگی رف
#قسمت_چهلو_یک
اسد ابروش رو کمی بالا داد و گفت رضایت داده ، به شرط و شروطها...
+چه شرطی.. هر چی بخواد بهش میدم .. اصلا .. واسش یه خونه میخرم ..
اسد سرش رو آورد نزدیک گوشم و گفت پول نمیخواد.. میگه باید همین جا بنویسی امضا کنی که... دیگه اسمی از صنم نیاری.. میدونی که این حقش قانونیه ...
سرم رو عقب کشیدم و عصبی گفتم شرطش این بود تو پاشدی اومدی اینجا میگی رضایت گرفتم ؟
به سمت مامور رفتم و گفتم آقا منو برگردون .. این آزادی رو نمیخوام ..
اسد از پشت دستم رو کشید و گفت یوسف خر نشو .. باز تو تا ته و توهه یه چیزی رو ندونسته تصمیم گرفتی و عملی میکنی؟
عصبی تر گفتم دیگه تا تهش خوندم چی میخواد ، این تو بمونم بپوسم خیلی واسم بهتره تا اینکه بیام جلوی چشمم ... الله اکبر ..
نفسم رو پر حرص بیرون دادم ..
_چه اون تو باشی چه بیرون ، چه تو بخواهی چه نخواهی ، فعلا اون شوهر صنم.. صبر کن ببین چی میگم ..
سرم رو تکون دادم و منتظر به دهانش خیره شدم ..
_بهش گفتم باشه قبوله .. رفتم با صمد و صنم صحبت کردم .. صمد گفت درسته دل خوشی از یوسف ندارم ولی از این پیری هم حالم بهم میخوره و نمیزارم دیگه پاش رو بزاره اینجا .. صنم هم گفت خودم رو گم و گور میکنم شده خودم رو میکشم ولی حتی باهاش هم کلام نمیشم ..
کلافه گفتم خب .. همه ی این کارهارو هم کردیم طلاق نداد چی ؟
_الان دو قرون پولی که دادیم دستشه، شیر شده اینجوری هارت و پورت میکه .. حالش خوب نیست و نمیتونه کار کنه .. یکی و دو هفته دیگه که بی پول شد و زن و بچه اش کلافش کردند وقتشه که برم بهش پیشنهاد پول بدم از اون طرف هم صنم و صمد بهش رو نمیدن مجبور میشه قبول کنه .. بهت قول میدم .. الانم دیوونگی نکن بیا بنویس بزار از اینجا خلاص شیم ..
کمی فکر کردم .. چاره ای نداشتم و به نظرم حرفهاش منطقی میومد ..
قبول کردم و تعهد دادم که دیگه اطراف یعقوب نمیرم و مزاحمش نمیشم ..
از ژاندارمری بیرون اومدیم و من به خونه برگشتم ...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ #پرسش سلام من پارسال از طریق معرفی با همسرم اشنا شدم جلسه دوم از طرز فکر هم خوشمون
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام وقت بخیر لطف کنید پیام منو تو کانال بگذارید ،درجواب دوست عزیزی که نامزد کردن و نامزدشون نسبت بهشون بی میل و کم توجه اند و روزی دوسه بار تماس میگیرن،عزیزم منم یه همچنین مشکلی داشتم من از لحاظ ظاهری هیچ مشکلی نداشتم حتی زیبایی خاصی تو صورتم داشتم و دارم ولی متاسفانه نامزد منم میگفت من با خودم درگیرم و با خودم کنار نیومدن مثل شما روزی دوسه بار اونم در حد دو دقیقه زنگ میزد و حرف میزدیم منم مثل شما فقط سکوت کروم و خانواده هارو در جریان نذاشتم لطف کن تو این اشتباه و نکن حتما حتما خانواده ات رو در جریان بذار یا حتما به مشاوره مراجعه کن اون متوجه میشه مشکل همسرت چیه الان که عقد هست شرایط اینه اگر عروسی کنید چی میشه ،خواهرانه خواهش میکنم یا یک نفر مشورت و لطف کن تو این دوران رابطه محافظت شده داشته باش تا از علاقه همسرت مطمئن بشی شاید روزی نتونست با خودش کنار بیاد و این ازدواج خدایی نکرده بهم خورد. اگر از الان جلوی این مشکل و نگیری و مشکل همسرت و متوجه نشی و یا حل نکنی دودش تو چشم خودت میره ،همسرم میگفت شیطان بهم میگفت تو بهتر از این میتونست نصیبت بشه و سنی نداری خلاصه درگیر مکر و حیله شیطان بود ولی با کمک خدا و مشاوره و یه دوست عزیزی خداروشکر مشکل حل شد الان ما یه پسر داریم ولی من همچنان پشیمانم که چرا تو دوران عقد این ماجرا رو تموم نکردم چون هنوز اثرات کم توجهی و بی محلی های همسرم تو ذهنم هست و گاهی یاد گذشته میکنم و گریه میکنم.تو چنین اشتباهاتی نکن اول مطمئن شو مشکل همسرت چیه بعد به مشاوره برید وگر حل نشد خواهش میکنم خودت و درگیر نکن و همه چی بسپار به خدا و بهترین کار رو انجام بده. درمورد طلسم امکان داره باشه چون یکی از اساتید حوزه برامون ی همچنین موضوعی مثل شمارو تعریف کرده بودن حتی چند پله بالاتر و سخت تر از شرایط شما بالاخره هستن کسانیکه دشمنی کنن از روی بخل و حسادت طلسم کنن یا دعا بگیرن . شما توکل بخدا کن حرز امام جواد رو از جای معتبر هم برای خودت و هم همسرت بخر و حتما حتما نماز مخصوصش رو به اسم صاحب حرز بخون و همیشه همراهتان باشه (نمازش رو فکر کنم تو مفاتیح یا اینترنت سرچ کنی باشه)...امیدوارم کمکی کرده باشم
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
#پرسش
سلام من ۲۸ سالمه تو یه کارخونه کار میکنم کارخونه دولتی هستش من اونجا کار خدماتی میکنم مثلا دستشویی میشورم و جارو میکشم و از این جور چیزا
من یکساله نامزد کردم خانمم خیلی خوبه عاشقش هم هستم
من یک هفته پیش خانمم رو دیدم با مادرش رفتن جایی بهش فورا زنگ زدم گفتم کجا داری میری گفت فورا برمیگردم دارم میرم بیمارستان واسه ملاقات کسی.
نیم ساعت گذشت یکی از رفیقام زنگ زد گفت خانمت با مادرش از یه خونه ای که رمالی میکنه دارن میان بیرون
عصبانی شدم رفتم چاقو برداشتم به رفیقم زنگ زدم گفتم بیا جای اون فالگیر و نشون بده اولش ترسید گفتم باید بدونم چی نوشته
رفتم خونه رمال اول درو باز نکرد بعد اینکه سروصدا کردم باز کرد فالگیر خیلی بدی بود کلا کارش با شیاطین بود
بهش گفتم خانمم اینجا چیکار میکرد گفت مگه خانمته گفتم آره گفت اومد گفت جادوش کن تا از من طلاق بگیره
خیلی شوکه شدم گفت جادو نوشتم بخوای باطل میکنم گفتم بکن
از اونجا که برگشتم شب خانواده همسرم رو دعوت کردم خونمون گفتم من گناهی کردم در حقت که اینکارو کردی بهم گفت چه کاری
جریان رو تعریف کردم اصلا زبونشون بند اومده بود
مادرخانومم گفت میخوای راستشو بگم گفتم بگو
گفت تو که اونجا کار میکنی آبروی ما رفته گفت تو دستشویی میشوری ولی به ما نگفتی تو کار بی آبرویی داری باید دخترم ازت طلاق بگیره، اینا رو گفتن و رفتن
حالا ۳ روزه نشستم تو خونه فکر میکنم واقعا کار من بی آبرویی هستش
الان نمیدونم باید طلاق بگیریم یا قانعش کنم که من دارم واسه زندگی دونفرمون تلاش میکنم و نون حلال درمیارم
لطفا شما راجب این قضیه راهنماییم کنید.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
من یک مشکلی دارم و اون اینکه زود عصبانی میشم
هم همسایه ها اذیت هستن هم مادرم خیلی حرص و جوش همسایه ها رو میخوره
مادرم خیلی دکتر میرن و قرص میخورن و وضع خوبی ندارن(دعا کنید براشون)
برای همین وقتی از دست من عصبانی میشن ممکنه ضربه ببینن
من دوست ندارم مادرم رو از دست بدم
چطور عصبانیتم رو کنترل کنم؟ خیلی هم لحباز هستم!😔
چه پیشنهادی دارید؟ کمکم کنید لطفااااا😭
ایدی ادمین 👇🏻🌹
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
سلام ایام به کام❤️ #چالش_دوازدهم😍 خانم های شاغل بفرمایید شغلتون چیه ؟ آیا از شغلتون و کلا از کار
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام به همه بزرگواران،من یک افسر نیروی انتظامی هستم البته در آزمایشگاه موادمخدر کار میکنم وکاری با ارباب رجوع ندارم!از شغلم راضی هستم ولی به عنوان یک زن میخوام بگم اگر واقعا شرایط جوری بود که با کارکردن همسرم روزگارم میگذشت هرگز سرکار نمیرفتم وترجیح میدادم توی خونه بمونم وسر خودم رو با کارای هنری گرم کنم!متاسفانه زندگی آنقدر سخت شده وهزینه ها بالا رفته که با کارکردن مرد وحقوق اون واقعاسخته ونمیشه!تازه با وجود اینکه هردوتامون کار میکنیم بازم بعضی جاها کم میاریم واز خیلی چیزا توی زندگی میزنیم تا بتونیم یه زندگی معمولی ودرحد متوسط داشته باشیم. بهرحال کار کردن خانمها توی هرشغلی که باشن سخته وبعضی اوقات شاهد تبعیض بین زن ومرد توی محیط کار هستیم درصورتیکه خانمها هم به اندازه آقایون وشایدم گاهی بیشتر تلاش میکنن!من چهارپنج سال دیگه بازنشست میشم و از همین الان برای اون موقع هزار تا برنامه ریختم🌺🌸
برای همه عزیزان وسروران آرزوی سلامتی وموفقیت دارم وامیدوارم هرکسی هرحاجتی داره با توکل برخدا بهش برسه🙏التماس دعا از همه بزرگواران🙏🌹
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام ووقت بخیر
من فرهنگیم قبل از ازدواج هم بودم بعد ازدواج اینقدر همسرم کارشکنی واذیت میکرد وتو سرم میزد وتهدید میکرد که نمیذاره برم سرکار تا اینکه یه بار جدی رفتم برا استعفا فامیلش تو ادره پون کاره ای بود به همسرم خبرداده بود همسرم اومد که نمیخواد استعفا بدی و... منم جدی که نه استعفا میدم بگذریم نه برام پول خرج میکرد نه برا بچه هو هروقتم چیزی لازم بود یا خانواده ام مهمون میومدن همه خرجی خونه رو ازمن میگرفت بخاطر همین راضی نبودم اما ازطرفی میدونستم اگه کارنکنم لنگ میمونم بعدمدتی هم که خیانتهای مکررش رو شد و فهمیدم که هر چی که برا من وبچه هام خرج نمیکرد خرج صیغه هتی رنگ ووارنگش میشدخیلی از کار کردنم پشیمون شدم اما حالا که چندسال بعد بازنشیتگی دچارسرطان شدم وهمسرم ریالی خرجم نکرد وخودم پاداش بازنشستگی رو خرج درمانم کردم تازه فهمیدم که استقلال مالی زن چقدر برا روزهای پیری وبیماری وگرفتاری مهمه البته گفتم قبلا هم نه تو بیماری نه تو سلامتی خرج نمیگرد خونه ای که توش زندگی میکنیم من خریدم هزینه جهیزیه دخترمو خودم دادم سیسمونی دخترمو وخرج تحصیل دوتابچه هامو خودم دادم پاداش بازنشستگی روذاشته بودم برا ازدواج پسرم که خرج بیماری شد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
سلام به همه عزیزان گروه ومدیرگروه واقعاممنون ازکانال خوبتون هرروز مشکلات شماعزیزان میخونم ازراهنمایی هاتون استفاده میکنم. امامیخواستم ببین عزیزخیری هست تو منطقه خراسان شمالی خواهرمن چندسال بیماره درحدتوان دکتربردیم اما دیگه توانایی نداریم خواهرم دوتابچه داره سنش 24هست گفتم اگه کسی هست ادرس میدم برن تحقیق کنن کمکی ازشون براومدانجام بدن. بخدادارم دیونه میشم بخاطرخواهرم
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام وممنون ازکانال بسیارزیباتون.درموردمادرشوهرعزیزومهربون که درموردقبل وبعدزایمان عروسشون فرمودندکه بردم بیمارستان ...عرض کنم نه مادرجان شماخیلی هم خوب وخانم هستیدمحبت زیادبیماری میاره به نظرمن شمااصلاناراحت نباشیدعروستون لیاقت محبت کردندندارندازاین به بعدهم مثل خودش برخوردکنید.من خودم خداشاهده به خانواده شوهرم اینقدرمحبت کردم حتی خانواده مادرشوهرم اعتراض میکردندبه من میگفتندیه کم به خودت ارزش بده چرااینهمه محبت میکنی وضع مالی من وشوهرم متوسط هست ولی وضع اوناعالیه بااین حال خانواده شوهرم بانقشه جهزیه دوتاخواهرشوهرم وخرج ماهانه زندگی خودشون عروسی برادرشوهرم انداختن به گردن ماولی من هیچی نگفتم همه چیزخریدیم خداشاهده چندسال فقط بدهی دادیم ولی اونایه ذره به منوشوهرم احترام نذاشتن😔خدابعداز۱۲سال نازایی به مایه پسرتوپول وخوشگل هدیه دادمن۹ماه توتخت استراحت کردم دریغ ازیک زنگ خشک وخالی که بهمون تبریک بگن فقط تابلدبودنددعواوقهرمیکردندکه چرااین بچه دارشددیگه خرج مانمیکنن💔شوهرخواهرشوهرم بهشون گفته بودحالانوبت شماهست که جواب محبتش بدین نه اینکه باهاش دعواکنیدهیچ وقت نیومدندمامانم فوت کرده بودخیلی تنهابودم ولی شوهرم خیلی خیلی خیلی آقاست همیشه محبت میکردومیکنه همیشه بهم میگفت دوران بارداری که استراحت مطلق داشتم من هم مامانتم هم خواهرتم ....فقط دعاکن سالم بدنیابیادتاازاین زخم زبانهاراحت بشیم بعدازبدنیااومدن پسرم بعداز۱۰روزاومدبامن دعواکردورفت به روح مامانم من همیشه محبت میکنم احترام میزارم ولی جاریم اصلابهشون محبت نمیکنه ولی درعوض دربست نوکرجاریم هستن بخداازهرنظرمن ازجاریم وخواهرشوهرام ومادرشوهرم سرترهستم اینوهمه میگن ولی چه فایده😔💔حالاهم چندماه باماقهرکردن درسته همه به اوناتهمت میزنن چراجواب اونهمه محبت درعوضش درحقش بدی میکنی بخداخیلی دلم شکسته😭فقط واگذارشون کردم به غیرازشوهرم به دل شکسته حضرت زینب س💔
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_چهلو_یک اسد ابروش رو کمی بالا داد و گفت رضایت داده ، به شرط و شروطها... +چه شرطی.. هر چی بخو
#قسمت_چهلو_دو
مادر با اینکه اسد بهش گفته چند روزی خونه نمیام ولی خیلی نگران بود و با دیدن من شروع کرد به پرس و جو که دو شب کجا بودی ؟
حوصله ی جواب دادن نداشتم.. به آفت گفتم آب رو گرم کنه و رفتم حمام...
مادر تا پشت در حمام اومد و ازم سوال میکرد یک لحظه عصبی شدم و داد زدم دست از سرم بردار با همین کنجکاویات سر زندگیم این بلاها رو آوردی.. ولم کن من دیگه بچه نیستم هر وقت بخوام میرم و هر وقت بخوام میام ..
مادر کمی جا خورد و گفت تو هنوز دلت پیش صنمه واسه اون داری این کارها رو میکنی ..
عمه ملوکت قراره آخر هفته از لواسون بیاد چند روزی اینجا بمونه .. گفته یکی رو واست زیر نظر داره ..
اومد نزدیکتر و دستش رو کشید روی بازوم و گفت ایشالا میپسندیش و دوباره زندگی صاحب میشی ..
لبهام رو روی هم فشار دادم و خودم رو به سختی کنترل کردم تا دیگه حرفی نزنم ..
مادر مصرانه پرسید خودتم میخواهی دیگه ؟ آره مادر ...
فقط واسه این که دست از سرم بکشه گفتم باشه .. باشه .. الان ولم کن مادر ..
مادر لبخندی زد و رفت ..
بعد از حمام بخاطر بیخوابی های دو شب گذشته خیلی زود خوابم برد و وقتی چشم باز کردم هوا تاریک شده بود...
تو همون حال به سقف خیره شده بودم و فکر میکردم .. الان چند روزه حجره رو به امان خدا رها کردم منی که اینقدر به امور حجره حساس بودم و روی همه ی کارهاش نظارت داشتم ..
از طرفی هم دلم پیش صنم بود و دلم میخواست ببینمش ..
به حرف دلم گوش کردم و سریع بلند شدم و آماده شدم ..
مادر و آفت روی ایوون نشسته بودند .. مادر با دیدنم گفت بازم میری بیرون .. هیچی نخوردی که ..
آفت بلند شد و گفت همین الان شام میارم ..
پاشنه ی کفشم رو بالا کشیدم و گفتم آماده کن میرم و میام میخورم ...
چند بار در خونه ی صنم رو زدم . دلم لک زده بود که الان صداش رو بشنوم ولی چند لحظه بعد صمد در رو باز کرد و گفت بله... آقا یوسف چیکار دارید؟
از سردی رفتارش بهم برخورد ولی مجبور بودم چند وقتی تحمل کنم ..
دستم رو با لبخند جلو بردم و گفتم سلام آقا صمد خوبی..
صمد بی میل دستش رو جلو آورد و گفت الحمدلله... کار واجبی داری این وقت شب؟
من منی کردم و گفتم میخواستم دو کلمه با صنم حرف بزنم .. صداش میکنی .. همین جلوی در ..
صمد دستهاش رو روی سینه اش قفل کرد و گفت نخیر ... هر حرفی داری به من بگو ..
+دو کلام به خودش بگم بهتره..
صمد یه تای ابروش رو بالا داد و گفت خودت ماشالله اوستایی و میدونی که الان شرعا و عرفا صنم شوهر داره و حرف زدن تو باهاش مشکل داره ..
چی میگید شماها.. آهان حرامه.. مخصوصا زن شوهر دار یکی ببینه میگه زن هرزه...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••