eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
171.7هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🍏 🌸🍃 🔰علت زخم بستر 🖍علت زخم بستر ، ماندن مداوم در یک جا و عدم تحرک و در نتیجه عدم جریان خون در موضع است. 🖍زخم بستر بیش از آن که به دلیل مقابله پوست و بستر باشد، ناشی از مقابله استخوان و پوست است. زیرا هنگامی که بدون حرکت و برای مدتی طولانی بر روی یک نقطه از بدن می‌خوابید، منطقه‌ای که به استخوان نزدیک‌تر است قرمز و دردناک می‌شود، دلیل حساس شدن پوست، فشرده شدن آن در بین استخوان و بستر است. و همین مورد موجب زخم های دردناکی در نواحی استخوانی بدن بیماری که در حال بستر طولانی مدت است، می شود. ➕اگر بیمار، دچار ام_اس، فلج، غلظت_خون شدید ، کم_خونی بیحسی_موضعی ، گرفتگی_عروق و مانند آن است باید حتماً این مشکلات را برطرف کند . جلوگیری از زخم بستر : 🖍شستشوی روزانه پوست و خشک کردن آهسته 🖍اجتناب از صابون و مواد شیمیایی 🖍 استفاده از روغن زیتون، روغن نارگیل، روغن بادام شیرین بلافاصله پس از حمام یا شستشو 🖍استفاده از انگور ، انجیر ، زیتون، روغن زیتون ، سیرابی ، بادام در برنامه غذایی روزانه 🖍تغییر وضعیت حداقل دوباردر روز 🖍 در صورت امکان استفاده از تشک مواج 🖍اگر بیمار کنترل ادرار و مدفوع ندارد باید مانع از ریختن ادرار و مدفوع بر روی پوست شویم و پوست را خشک و تمیز نگه داریم. 🔰درمان زخم بستر 🖍ضماد داروی جامع امام رضا(ع)+عسل: 👇 توجه شود که میزان عسل باید ده برابر جامع باشد ✍🏻برای اینکه جامع با عسل راحت تر ترکیب شود می‌توانید به مقدار لازم از عسل را داخل شیشه بریزید و شیشه را درون آب جوش قرار دهید تا عسل، داغ و شل شود سپس جامع را داخل آن بیندازید و هم بزنید. ✍🏻اگر زخم چرک کرده باشد :👇👇 یک قاشق مرباخوری نمک دریا هم به این ترکیب اضافه کنید. این ضماد شب تا صبح بماند و صبح عوض کرده و مجددا تا ظهر یا عصر بماند. 🖍ضماد سیاهدانه + عسل: 👇 سیاهدانه را آسیاب و با عسل مخلوط کنید و روی زخم بمالید. ✍🏻اگر زخم چرک هم می‌کند: پودر پونه کوهی هم به اندازه‌ی سیاهدانه به آن اضافه کنید. این ترکیب هم از ظهر یا عصر تا شب قبل خواب بماند سپس با ترکیب جامع+عسل تعویض شود. ✍🏻اگر شدت زخم موجب خوردگی و از بین رفتن گوشت بدن هم شده باشد : باید در کنار دستورات فوق از سویق گندم و سنجد و غذای شیرگوشت نیز به طور مرتب استفاده کنید. درمان زخمها ❇️ درمان زخمی که تازه ایجاد شده است : مالیدن عسل روی موضع و یا پرکردن محل .زخم با ژل آلوئه ورا. وقتی از آلوئه ورا استفاده کردید نباید روی زخم را ببندید. ❇️ زخمهای دیابتی : مالیدن ترکیبی از ۵ واحد عسل + ۲ واحد روغن زیتون ✴️ درمان زخم بستر : مالیدن ترکیبی از ۲ واحد عسل + ۵ واحد روغن زیتون 👌خواندن دعا و رقیه: دست را بر موضع زخم بگذار و سه مرتبه بگو 📖« بِسْمِ اللَّهِ أَرْقِیکَ بِسْمِ اللَّهِ الْأَکْبَرِ مِنَ الْحَدِّ وَ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ الْمَلْبُودِ وَ النَّابِ الْأَسْمَرِ وَ الْعِرْقِ فَلَا یَنْعَرُ وَ الْعَیْنِ فَلَا تَسْهَرُ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 با کلی ناز و ادا اومد بچه رو دید .. کفت اصلا از کجا معلوم بچه منه ..گفتم تو منو
🌸🍃 دستی تو موهاش برد و گفت:پس همه چیز رو بهت گفته نه؟! چیکار میکردم ؟اینقد اویزونم شد که صیغش کردم گفت همین که چند ماه باهم باشیم کافیه ..عاشقم شده بود میدونم ..منم جوون بودم و قبول کردم  بعد اینکه مدت ص.یغه ش تموم شد گفت حامل.ه ام ..نمیدونستم چیکار کنم ..اگه به خانوادمم میگفتم طردم میکردن ..گفتم سقطش کن و هزینه دوخت بکارتت هم هر چقد باشه میدم …اما قبول نکرد ..گفت نیازی به این نیست که من باشم اون میخواد بچه رو نگه داره ..کله شق بود همیشه و این کار رو کرد  به مامانم گفتم عاشق یکی شدم که پرورشگاهیه ..قبول نکردن هر چی تلاش کردم گفتن نه ..دختر عموم رو انداختن جلو تا فراموش کنم ..البته به اونا نگفتم ص.یغه ش کردم و ازم حام.له س.. جرات گفتنش رو نداشتم  تو که خانوادم رو میشناسی… بعدش اون بی خیالم شد منم بی خیالش شدم  اون موقعی هم که با تو ازدواج کردم واقعا نبود ..رفته بود من فکر کردم واسه همیشه رفته اما دوباره سرو کله ش پیدا شد .. شد کابوس شبام ..شد دلیل بی خوابیم .. من اشتباه کردم قبول دارم باید بهت میگفتم اما میدونستم اگه بفهمی باهام ازدواج نمیکنی..الانم از وقتی که پیداش شد همه جوره هواش رو دارم .. دیگه باید چیکار کنم ؟!  اشکام پشت هم صورتم رو خیس میکرد .. گفتم :از وقتی فهمیدم و اومدم خونه فقط امیدم به این بود که بگی دروغه مضخرفه ..من شهامت اینکه مدرک ازش بخوام رو نداشتم چون دوست داشتم ته ذهنم فکر کنم پاپوش و دروغه ..اما نیست و این تنها دفعه ایه که بهم راست میگی و من دوست ندارم راست بشنوم الان میخوای چیکار کنی؟!هم من رو داشته باشی و هم اونو ؟به بچت فکر کردی تو این مدت چی کشیده؟! به اون دختر پرورشگاهی بیچاره که عاشقت شد و تو بهش نارو زدی؟!اما اینقدر زن بود اینقدر مادر بود که بچش رو نکشه .. سرم رو گرفتم و گفتم :چیزی که من نبودم  اومد کنارم و گفت:ببخشید نسترن ..جبران میکنم  با اخم نگاش کردم و کفتم :چیو جبران میکنی؟!چجوری راحت زندگی کنم وقتی اون بچه منتظر باباشه ؟پیتی بخاطر اینکه تو ترکشون کردی باید سرزنش بشنوه ..اصلا بهش فکر میکنی؟به دخترت ..هم خونت فکر میکنی؟! اشکاش سرازیر شد و گفت از وقتی که دیدمش خواب و خوراک ندارم ..همیشه چشماش جلو چشممه  نمیتونم فراموشش کنم ..اصلا نسی تو بگو چیکار کنم ؟من همون کار رو کنم ..هر چی تو بگی..هر چی بخوای.. نگاش کردم و با بغض گفتم :اسمش چیه؟! سرش رو پایین اورد و گفت :مهرسا  لبخند تلخی زدم و گفتم :اسم قشنگیه .. بلند شدم و رفتم با خودم خلوت کنم  اینقد فشار عصبی روم بود که عرق کرده بودم ..دلم برای خودم خیلی سوخته بود  وسط یه ماجرایی بودم که خودمم ازش بی خبر بودم .. تو اینه به خودم نگاه کردم  به اتفاقی که اصلا انتظارش رو نداشتم و برام اتفاق افتاده بود  نمیدونستم ادامه بدم یا نه  اصلا میتونم حسین رو ببخشم یا نه  اصلا میتونم نسبت به مهرسا بی تفاوت باشم یا نه .. از یه طرف خودم رو میشناسم من ادمی نیستم که بخوام عشقم رو تقسیم کنم و از طرفی هم نمیتونستم از زندگی ای که با عشق شروع کرده بودم دل بکنم  من اگه بمونم تکلیف مهرسا و مینا چی میشه ؟!چجوری نسبت بهشون سنگدل باشم ؟! تصمیم گیری برام سخت بود .. تنها رو بالکن نشسته بودم و اشک میریختم  چقد غریبه بودم اینجا ..چقد دوست داشتم که همه خواب باشه و همین اران از این کابوس بیدار شم  حسین اومد دم در بالکن وایساد و گفت:نسترن حرف بزنیم ؟! بدون اینکه نگاش کنم گفتم :حرفی مونده ؟! گفت:باید حرف بزنیم خواهش میکنم  گفتم خواهش میکنم حسین ..صحبت بعدیمون بمونه وقتی که مینا هم باشه .. اینو که گفتم حسین رفت .. نه تایید کرد و نه تکذیب .. انگار ساعت نمیگذشت .. نمیدونستم چی قراره بشه  ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌿 🔷آخرین باری که واقعاً با شریک زندگیتان صحبت کردید چه زمانی بوده؟ 🔸به جز پرسیدن این که برای ناهار یا شام چه می خواهد ؟ به گفته دکتر پل هاکمیر، "تنش ها و درگیری های روزمره وقتی برای هیچکس نمی گذارند، اکثراً زمانی که خواب هستیم در کنار همسرمان هستیم در حالی که داشتن رابطه جنسی با کیفیت نیازمند برقراری ارتباط عاطفی در زمان بیداری است." ✅اما راه حل چیست: هر شب قبل از بستن چشمانتان 30 دقیقه وقت برای صحبت کردن با شریک زندگیتان صرف کنید. همه لامپ ها را خاموش کرده و هیچ حرف، بحث یا پیشنهادی در مورد مسائل روزمره نزنید. درسته که علاقه زیادی به فرزندانتان دارید ولی مسائل آنها را هم از این زمان ارزشمند دور نگه دارید. فقط حرفهای عاشقانه بزنید تا هر دویتان سرشار از عشق شوید. درست مثل روزهای قبل از ازدواج. 🔷بهترین زمان برای به برای حل : 🔸لازم نیست حتما مشکل خاصی در رابطه وجود داشته باشد تا زوجین به مشاور و درمانگر مراجعه کنند هر رابطه ای هر قدر خوب و عالی باشد ، باز هم قابلیت بهتر شدن را دارد. زوج درمانگر با بررسی و تحلیل رابطه ،زوجین را به قابلیت هایی مجهز می کند تا لحظات بهتری را در زندگی تجربه کنند. 🔹اما در صورت بروز هر یک از مشکلات زیر تماس با زوج درمانگر ضروری است : ⚡️مکالمه بین زوجین به سختی انجام می شود. ⚡️مجادلات ادامه پیدا می کند. ⚡️صحبت کردن در باره مشکل باعث خشم بیشتر یا سردرگمی می شود. ⚡️مشکلات روحی مثل افسردگی یا مشکلات جسمی بروز کرده است. ⚡️خشونت در رابطه مشاهده می شود. ⚡️رابطه جنسی متوقف شده یا با مشکل مواجه شده است. ⚡️اعتماد در رابطه زوجین از بین رفته است. ⚡️فرزندان رفتارهای ناسازگارانه دارند که اکثرا ناشی از فضای ناامن و پر تنش خانواده است ❣ ببینید وقتی که زن و شوهر با هم ازدواج میکنند ، مسئولیت ها نصف نمیشه ! کارها ممکنه نصف بشه یا تقسیم بشه ولی مسئولیت مال هر دوی شماست ⭕️ این نکته مهمه صد درصد درصد مسئولیت شماست. مثل اینکه فرض بفرمایید از مدرسه برای بچه چهار ساله تون تلفن کنن که پسر چهارساله ات که قرار بوده ساعت سه برش دارن الان سه و نیم است داره گریه میکنه دم مدرسه. شما بگید که نوبت همسرم بود برش داره. میاد حتما . یا بهش بگید . زنگ بزنید به او ! 🍃شما اولین حرفتون این هست که بذارید من با پسرم صحبت کنم و دلداری و امیدواری که پسرم قربونت برم من دارم میام بعد میریم بستنی میخوریم . که او خوشحال و راحت بشه که من دارم میام و بعد هم التماس به اون آدم که خواهش ازتون میکنم که پهلوی پسرم باشید من دارم میام . هر کاری هم دارید میکنید میذارید زمین. 🍃شما نمیتونید درباره مسئولیت صحبت کنید . امروز نوبت من نبود .مگه ما نوبت داریم . تو زندگی زناشویی صد درصد مسئولیت مال شماست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام خدا خیرت بده که این گروه درست کردی همه دور هم جمع کردی کمکی بشه به همه عزیزان من یه مشکلی دارم چندین بار ازتون کمک خواستم خیلی خوب راهنمایی کردید این بار هم کمکم کنید من یکی از جاری هام خیلی رفت وآمد داریم دور همی مهمونی مشکلی با رفت وامد ندارم فقط نمیدونم چرا هر موقع من رفتم خونشون یا این میاد خونه من نمیدونم چرا حرفهای که نباید بهش بکم ناخداگاه اون موضوعی که نباید بهش بکم میکم مثل چند وقته پیش یه موضوعی در مورد دختر یه جاری دیکه پیش اومد من هی پیش خودم میکفتم این موضوع نیاید کسی بفهمه همین اینکه بعد از سه روز این اومد خونه من بدونه اینکه حتا موضوع بدونه یا ازم سوال کنه دهنم باز شدو اون موضوع بهش کفتم من فکر کردم فقط من اینجوری هستم از جاریی وسطی هم سوال کردم کفت منم همین جوری هستم هراتفاقی توی خونه یا موضوعی برامون پیش بیاد بدون اینکه این سوال کنه دهنم باز میشه وبهش همه چی میکم اما اون خودش هر موضوعی یا اتفاقی پیش بیاد اصلا در موردش پیش من صحبت نمیکنه من فقط پیش این جاریم اینجوری هستم تو خدا اکر ذکری یا چیزی میدونید بکید که این هر موقع اومد خونه من یا هم دیکه راه دیدیم در مورد زندگیم بهش چیزی نکم ببخشید زیاد شد 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خدمت دوستان عزیز خدمت اون دوستمون که شوهرشون جلو خانوادش به خانمش بی احترامی کرده و بعد از چند ماه هنوز دوستمون نتونسته فراموش کنه منم از دست چند نفر از اقوام شوهر ناراحت بودم و خیلی دل چرکین به خاطر این که من در حقشون بدی نکرده بودم ولی اونها جایی که نباید بد جور دلم را سوزاندن والبته شوهرم هم حق را به من میداد یکی از دوستانم بهم گفت برای این که فراموش کنی چند دقیقه قبل از نماز صبح پاشو و نماز شب بخون ودر قنوت نماز وقتی اللهم اغفر میگی اسمشون را ببر و براشون طلب مغفرت کن تا خودت آرام بشی اولش برام سخت بود برای کسانی که ازشون ناراحت بودم طلب مغفرت کنم ولی وقتی شروع کردم به گفتن خیلی آرام شدم شما هم همین کار را انجام بدین ان شاالله آرام میشین در واقع با این کار به خودتون کمک میکنید اونها که شاید اصلا فراموش کردن که با شما چه کار کردن اگه نمیتونی کامل ذکر قنوت را بگی هر چند تا که میتونی بگو مثلا به جای 40 تا اللهم اغفر 20 تاش را بگو به جای 70 استغفار 30 تاش را بگو به جای 300 العفو 100 تا بگو ولی واقعا روحت را آرام میکنه من بعضی وقتها پیامهای دوستان را که میخونم با خودم فکر میکنم ی زمانی اغنیا برده داشتن و برده داری میکردن الان دوره برده داری تمام شده ولی ظاهرا ی عده در خفا دارن برده داری میکنن گرچه من فکر میکنم دوره برده داری هم با برده هاشون این کارها را نمی کردن که ی سری الان میکنن چطور به خودشون اجازه میدن با مخلوق خدا این کارها را بکنن نمیترسن از قیامت و محضر خدا 😭😭😭😭 بخدا دلم کباب شد دیدم اون دوستمون نوشته پدرم ، مادرم را با کمر بند و سیم رادیو و شلنگ میزنه😭😭😭 تفت به همچین آدمهای رذلی خدا از سرشون نگذره من نمیدونم اینها که این طورن برای چی ازدواج میکنن و ی عده را بدبخت میکنن واقعا صبر خدا در مقابل این آدمها زیاده از وقتی این پیامها را خوندم اعصابم به هم ریخته خدا یا اصلاحش کنه یا ببرتشون ی جماعت از دستشون راحت بشن🙏🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ قهوه مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که «این دختر صبح که از خواب بلند می شه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته». اما خدا می دونه مصطفی تا وقتی که شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمی خورد همیشه برای من قهوه درست می کرد. می گفتم: «واسه چی این کارو می کنی؟ راضی به زحمتت نیستم». می گفت: «من به مادرت قول دادم که این کارها رو انجام بدم». همین عشق و محبت هاش رو می دیدم که احساس می کردم رنگ خدایی به زندگیمون داده. شهید مصطفی چمران افلاکیان، جلد4، صفحه7 مقام معظم رهبری خانواده ی خوب یعنی زن و شوهری که با هم مهربان باشند، با وفا و صمیمی باشند و به یکدیگر محبت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بکنند، مصالح همدیگر را گرامی و مهم بدارند، این در درجه اول است. مطلع عشق، صفحه 26 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 سید احمد بن سید هاشم بن سید حسن موسوی رشتی تاجر گفت: در سال 1280 هـ به قصد زیارت بیت الله الحرام از دار المرز رشت رفتم به تبریز و در خانه حاجی صفر علی تاجر تبریزی معروف منزل كردم چون قافله نبود، متحر ماندم تا آن كه حاجی جبار جلودار سدهی اصفهانی بار برداشت به جهت طَرابوزَن[2]، تنها از او مالی كرایه كردم و رفتم چون به منزل او رسیدیم، سه نفر دیگر به تحریص حاجی صفر علی به من ملحق شدند، یكی حاج ملا باقر تبریزی حجه فروش معروف علما و حاجی سید حسین تاجر تبریزی و حاجی علی نامی كه خدمت می‌كرد. پس به اتفاق روانه شدیم تا رسیدیم به ارزنه الروم[3] و از آن جا عازم طرابوزن شدیم، در یكی از منازل ما بین این دو شهر حاجی جبار جلودار به نزد ما آمد و گفت: این منزل كه در پیش داریم ترسناك است، قدری زود كوچ كنید كه به همراه قافله باشید چون در سایر منازل غالبا از عقب قافله به فاصله می‌رفتیم، پس ما هم تخمیناً دو ساعت و نیم یا سه ساعت به صبح مانده حركت كردیم، به قدر نیم یا سه ربع فرسخ از منزل خود دور شده بودیم كه هوا تاریك شد و برف باریدن گرفت، به طوری كه رفقا هر كدام سر خود را پوشانیده تند راندند، من نیز هر چه كردم كه با آنها بروم ممكن نشد تا آن كه آنها رفتند، من تنها ماندم پس از اسب پیاده شده در كنار راه نشستم و خیلی مضطرب بودم چون پول زیادی برای مخارج راه همراه داشتم بعد از تأمل و تفكر تصمیم گرفتم كه در همین موضع بمانم تا فجر طالع شود و به آن منزل كه از آن جا بیرون آمده‌ایم مراجعت كنم و از آن جا چند مستحفظ به همراه داشته به قافله ملحق شوم. در آن حال در مقابل خود باغی دیدم و در آن باغ باغبانی كه در دست بیلی داشت و بر درختان می‌زد كه برف از آنها بریزد، پس پیش آمد و به فاصله كمی ایستاد و فرمود: تو كیستی، عرض كردم: رفقا رفتند و من ماندم راه را گم كرده‌ام، به زبان فارسی فرمود: نافله بخوان تا راه را پیدا كنی، من مشغول نافله شدم، بعد از فراغ از تهجّد باز آمد و فرمود: نرفتی؟ گفتم: و الله راه را نمی‌دانم، فرمود: زیارت جامعه بخوان، من جامعه را حفظ نداشتم و تاكنون حفظ ندارم با آن كه مكرر به زیارت عتبارت مشرف شدم، پس از جای برخاستم و زیارت جامعه را تا آخر از حفظ خواندم، باز نمایان شد، فرمود: نرفتی؟ هستی؟! مرا بی‌اختیار گریه گرفت، گفتم هستم، راه را نمی‌دانم فرمود: زیارت عاشورا را بخوان و زیارت عاشورا را حفظ نداشتم و تاكنون ندارم، پس برخاستم و مشغول زیارت عاشورا شدم از حفظ، تا آن كه تمام لعن و سلام و دعای علقمه را خواندم، دیدم باز آمد و فرمود: نرفتی؟ هستی؟! گفتم: نه هستم تا صبح، فرمود: من حالا تو را به قافله می‌رسانم، پس رفت و بر الاغی سوار شد و بیل خود را بر دوش گرفت و فرمود: به ردیف من بر الاغ سوار شو، سوار شدم پس عنان اسب خود را كشیدم تمكین نكرد و حركت ننمود. فرمود: عنان اسب را به من بده، دادم، پس بیل را به دوش چپ گذاشت و عنان اسب را به دست راست گرفت و به راه افتاد، اسب در نهایت تمكین متابعت كرد پس دست خود را بر زانوی من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمی‌خوانید، نافله، نافله، نافله، سه مرتبه، باز فرمود: شما چرا عاشورا نمی‌خوانید، عاشورا، عاشورا، عاشورا، سه مرتبه، وبعد فرمود: شما چرا جامعه نمی‌خوانید، جامعه، جامعه، جامعه، و در وقت طی مسافرت دایره‌وار سیر می‌نمود یك دفعه برگشت و فرمود: آنها رفقای شما هستند، دیدم كه بر لب نهر آبی فرود آمده مشغول وضو به جهت نماز صبح بودند، پس من از الاغ پیاده آمده كه سوار اسب خود شوم، نتوانستم، پس آن جناب پیاده شد و بیل را در برف فرو كرد و مرا سوار كرد و سر اسب را به سمت رفقا برگردانید. من در آن حال به خیال افتادم كه این شخص كی بود كه به زبان فارسی حرف می‌زد و حال آن كه غالبا زبانی جز تركی و مذهبی جز عیسوی در آن حدود نبود و چگونه به این سرعت مرا به رفقای خود رساند، به عقب نظر كردم احدی را ندیدم و آثاری از او پیدا نكردم پس به رفقای خود ملحق شدم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 من ۱۴ سال ازدواج کردم همسرم کمی اخلاقش تند بود اما همون اوایل ازدواج بهم گفته بود که از آدم بی نماز بدم میاد گفته بود هیچ وقت نمازت تا جایی که میتونی قضا نکن حال ۳۷ سال سن داره اما دو سه سالی میشه که کلا عوض شد هر دعایی که بلد بودم خوندم نذر کردم اما هیچ اثری نکرد وقتی عصبانی هم که میشه غیر قابل تحمله چند دفعه تصمیم گرفتم که طلاق بگیرم اما به خاطر دو تا دخترم منصرف شدم چند روزی میشه که با کانال شما آشنا شدم لطفا اگه میتونید کمکم کنید چند هفته میشه که کارش رو ول کرده نشسته خونه که میخوام یه کار بهتر شروع کنم حرفهایی میزنه در مورد دین اسلام که نگو حتی دعای یس مغربی بهم گفتن بخون خیلی اثر داره اما جواب نداد خواهش میکنم کمکم کنید 🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر یه سوال داشتم می خواستم بدونم که برای بزرگ شدن سینه چی خوبه من عروسم۳۰ سالشه خیلی عذاب میکشه بابت این مشکل اگه کسی این مشکل رو داشته یا اگه دکتری که نتیجه گرفتین تو مشهد معرفی کنید ممنون از گروه خوبتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشین ممنون ازکانال خوبتون من 30سالمه 3تا بچه دارم از موقع بچه اولم که 6سال میگذره شوهرم جاشو جدا کرده کنار هم نمیخابیم غذا هم کمتر کنارهم شب رو روز باگوشیش بازی میکنه چت میکنه با دختر زن مردم اصلا بهم محبت نمیکنه توجه نداره در مواقع اظطراری فقط باهم حرف میرنیم خیلی بهش گفتم خودشم میدونه ولی نمیخاد عمل کنه حتی نامه هم نوشتم همه خاسته هامو گفتم ولی انگار نه انگار خانوادشم میدونن کاری نمیکنن میگن همه مردا اینطورین بخاطربچه هات بشین زندگیتو بکن خودش خسته میشه برمیگرده به زندگیش ولی تا کی،.؟ چیکارکنم خانواده هم اصلا ندارم پشتم باشن، چندبارم قهرکردم ولی ادم نشد درضم اعتیاد به قرص هم داره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر .دخترم ۱۶ سالشه رشته تجربی .باید به زور بهش بگم درس بخون اصلا حرفمو گوش نمیده خودش بعصی وقتا میگه درس بخونم آینده بشم کارمند ولی دل به درس نمیده همش تمام کارش شده گوشی ودوستان تورو خدا اگه راهی هست که حرف گوش کن بشه وبره سراغ درساش بهم بگین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام‌دوستان‌من‌قبلا‌فقط‌پاهام‌خواب‌میرفت‌ ولی‌تازگیا‌دستم‌خواب‌‌میره‌۱۰‌دقیقه‌نمیتونم‌بچمو روی‌پاهام‌نگه‌دارم‌به‌نظر‌شما‌خواب‌رفتگی‌دستو‌پا علتش‌چیه. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام. دکتر پوست و موی خوب در رشت اگه سراغ دارین لطفا بگین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من چند سالی میشه در ناحیه صورت وپیشانی ابرو خارش دارم هرچه دکتر رفتم دارو دادن ومصرف کردم خوب نشدم خواستم راهنمایی کنید ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با سلام من چند تا سوال داشتم ممنون میشم جواب بدین ۱برای آرتروز پا چکار کنم خیلی درد میکنه پا چپم است ۲ .دیسک کمر هم دارم ۲تا دیسک است خیلی درد میکنه ۳.یک نفر است که اصلا نماز نمیخونه وضو میگیره اما تا سمت سجاده میره میگه همش بیحوصله وکسل است بیشتر احساس خستگی میکنه ۴.خانم است حدودا۴۳ ساله هر وقت سرفه میکنه لباس زیرش خیس میشه فکر کنم افتادگی داره چی خوبه استفاده کنه حتی موقع خندیدن هم همین اتفاق میوفته ممنون میشم جواب بدین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشین من یه مادر ۵۰ ساله ام تقاضای کمک وهم فکری دارم توروخدا کمکم کنید پسرم ۲۸ سالشه ۸ ساله اعتیاد داره کمپ زیاد بردیم با این اوضاع بد اقتصادی خیلی خرج کردم دیگه صبرم لبریز شده خاستم ببینم آیا این تبلیغهایی که میزارن توی کانالها درمان اعتیادطب گیاهی بدون درد وخماری کسی بوده توی فامیل آشنا بااین داروها ترک مانده باشه تجربه ایا کسی داشته ممنون میشم اگر کمکم کنید 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c کانال مخصوص میباشد❌❌❌
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #ص❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۴۵۵🌼 @azsargozashteha💜
2731207.mp3
4.21M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #ص❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۴۵۵🌼 @azsargozashteha💜
🌱 چله بریدن زنان جهت رفع و چله بری زنان نوشته به خود اویزد «بسم الله الرّحمن الرّحیم لا اله الا الله الملکَ الحَقُ المبین قُل جاءالحق و ذَهَق الباطل انّ الباطِلَ کانَ ذهوقا وَ نُنَزّلُ من القران ما هُوَ شَفاءٌ وَ رَحمَة للمومنین برحمتک یا ارحم الراحمین شّرّ الربیعَ وَ هُوَ اللهُ العلیم وَ قُل جاءَ الشرّالربیعه باطِل وَ هُوَ السّمیع العلیم وَ قُل جاءَ الشرّالربیعه باطِل وَ هُوَ اللهُ العلیم وَ قُل جاءَ الشَرّ کُلِّ اشیاء باطل وَ هُوَ اللهُ العزیز الحمید یَوم یَنظَرون نضرَة النعیم» منابع: گوهر شب چراغ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
📅 🗓 ۱۹ آذر | قوس ۱۴۰۲ 🗓 ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۵ 🗓 10 دسامبر 2023 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️17 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️24 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️33 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️34 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ❌ ۲۰ آذر ساعت ۱۴:۴۰ از برج خارج میشود. ✅ برای و دادن روز خوبی است. ✅ برای و روز خوبی است‌‌‌‌. ⛔️ برای گرفتن روز خوبی نیست. ⛔️ برای و روز خوبی نیست‌‌‌‌. ✅ برای روز خوبی است‌. ⛔️ برای و روز خوبی نیست‌‌. ⛔️ امشب برای خوب نیست. ⛔️ برای رفتن روز خوبی نیست‌‌‌‌‌‌. 🔰 زمان : از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. 🔸امروز روز سختی است. 🔸شروع کارها متوسط است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود با سختی مواجه شود. 🔹کسی که امروز گم شود،پس از چند روز پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن اصلا خوب نیست. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹در خرید و فروش و تجارت،از بعد از ظهر انجام نشود. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود،دانا و سعادتمند خواهدشد. اگر خدا بخواهد. 🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « پستان » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹خواب در این شب دارای تعبیر است. 🔹مسیر رجال الغیب از میان غرب و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🔸 🔹 اذان صبح ۵:۳۲:۵۹ طلوع آفتاب ۷:۰۲:۳۶ 🔹 اذان ظهر ۱۱:۵۶:۵۲ غروب آفتاب ۱۶:۵۰:۵۹ 🔹 اذان مغرب ۱۷:۱۱:۱۰ نیمه شب شرعی ۲۳:۱۱:۵۹ 🌹 🌹 اگر حاجت و كار مهمي نزد شخصي داشتي و آرزوي برآورده شدن كار.مهم خود را داري و ميخواهي خداوند مهر شما را در دل آن كسي كه كار شما به دست اوست بياندازد و كار مهم شما را انجام دهد و حاجتت برآورده شود، شب جمعه دعاي ذيل را يكصد ويازده مرتبه قرائت كن و در اولين فرصت به دنبال حاجت خود برو كه به اذن خداوند جل جلاله برآورده است. آن دعا اين است: وَ ذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنينَ. ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۱:۰۴ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. 🗓 مخصوص روز است‌‌.
❤️🍃 🍃🌻 شهید محمود کاوه☀️🍃 ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا هدیه به روح بلند و جاودانه ی این شهید عزیز🌱 کسانی که در چله شرکت کردند لطفا تا شب انجام بدن 🙏 به امید حاجت روایی ان شالله🤲💜 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
زیارت-عاشورا-صوتی-–-کربلایی.mp3
2.68M
قرائت زیارت عاشورا❤️ صوتی 🌱 با نوای کربلایی 🌸🍃
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا ❤️🍃 #شهید_چهاردهم🍃🌻 شهید محمود کاوه☀️🍃 ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا هدیه به
🌸🍃 زندگینامه شهید محمود کاوه **تولد و کودکی سال ‌١٣۴٠ هجری شمسی در مشهد مقدس متولد شد. پدرش که از کسبه متعهد به شمار می‌آمد، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علما و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت. وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قائل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می‌برد و از این راه فرزندش را با مکتب اهل بیت (ع) و تعالیم انسان‌ساز اسلام آشنا می‌کرد. کاوه دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. از آنجا که خواست پدرش به هنگام تولد محمود، این بود که وی را در سلک صالحان و پیروان واقعی مکتب اسلام قرار دهد، با علاقه قلبی و مشورت پدر وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد. با شروع جریانات انقلاب، او که جوانی بانشاط، فعال و مذهبی بود با شرکت در محافل مساجد جوادالائمه(ع) و امام حسن مجتبی(ع) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز بود، از هدایتها و تعالیم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بهره‌های فراوانی برد و ره‌توشه‌های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش‌آموزان منتقل کرد. او در دبیرستان به عنوان محور مبارزه شناخته می‌شد. با علاقه وافر، به پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) می‌پرداخت و فعالانه در راهپیمایی‌ها و درگیری‌های زمان انقلاب شرکت داشت. نحوه شهادت محمود کاوه دهم شهریور ماه ‌١٣۶۵، روزی است که روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه‌الله الاعظم(عج) در عملیات کربلای ‌٢ بر بلندای قله ‌٢۵١٩ حاج عمران به پرواز درآمد، دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد جهاد را که شهات بود، دریافت کرد و به بارگاه عزالهی فراخوانده شد. ویژگی‌های درخشنده او در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسئولیت‌های مختلف درسی است بس بزرگ برای همه سربازان اسلام و پاسداران انقلاب اسلامی، تا با به کارگیری آنها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، نمونه‌هایی از لشکریان مخلص حضرت بقیةالله العظم(عج) باشند و خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزشهای متعالی آن، همواره مهیا و آماده سازند. حرکت فرمانده تیپ ‌١۵۵ شهدا به سوی شهادت طاقت و شدت دشواری که نیروهای عمل کننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزی را نیز دور از دسترس ببینند، تیپ ویژه ‌١۵۵ شهدا، به خصوص فرمانده آن ، مؤمنانه و شجاعانه در عرصه درگیری وارد شدند. شهید امیری مقدم، راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در این تیپ، در گزارش خودش از عملیات کربلای ‌٢، درباره حرکت نیروها برای ادامه عملیات و سرانجام آن، چنین روایت کرده است: «تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت کامل تیپ ویژه ‌١۵۵ شهدا در عملیات شب گذشته، موجب تردید در مسئولان، خصوصاً فرماندهان این تیپ شده بود. این تردید اگرچه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود کاوه) نیز وجود داشت ولی وی با توجه به حساسیت زمان و مصلحت کل عملیات، این تردید را بروز نمی‌داد و به همین دلیل تصمیم گرفت برای زدودن تردیدها و تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ،به همراه نیروهای عمل کننده در منطقه درگیری حاضر شود. وقتی که مسوولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند که وی را از این عمل باز دارند. فرمانده یکی از گردان‌ها (برادر صلاحی) برای منصرف کردن وی می‌گوید: «شما این کار را نکنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیری است، خدای نکرده طوری می‌شود. «فرماندهی در جواب می‌گوید: «خب، اگر این طور است، ما هم شهید می‌شویم. اگر کار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم.» به همان اندازه که خود وی در رفتن به خط درگیری مصمم بود، سایر مسوولان تیپ مخالف بودند. راوی تیپ ویژه‌١۵۵شهدا می‌گوید: «به هنگام اعزام گردان‌ها برای انجام ماموریت،ابتدا گردان امام حسین (ع)، سپس گردان امام سجاد (ع) در حالی که فرماندهی تیپ ( محمود کاوه ) پیشاپیش آنها قرار داشت، حرکت خود را برای تصرف ارتفاع ‌٢۵١٩ آغازکردند به هر ترتیب حدود ساعت یک بامداد که نیروهای پیاده پس از پیمودن مسافت فاصله خط خودی تا دشمن به زیر اهداف مورد نظر رسیدند تا با هماهنگی آتش خودی درگیری را شروع کنند در همین حین گلوله خمپاره کنار برادر کاوه به زمین اصابت کرد و او در جا شهید شد.» راوی‌ قرارگاه‌ حمزه‌ ـ(‌ع) (اسدالله‌ احمدی‌) به ‌ نقل‌ از فرمانده‌ لشکر ‌۵ نصر (محمدباقر قالیباف‌) نوشته ‌است‌: «در مراسم‌ تشییع‌ جنازه‌ شهید محمود کاوه‌، پدر وی‌ درخواست‌ حجت‌الاسلام‌ طبسی‌ تولیت‌ آستان‌ قدس‌رضوی‌ را مبنی ‌بر این ‌ که‌ پیکر شهید محمود کاوه‌ در حرم‌ مطهر حضرت‌ رضا(ع‌) و یا در یکی‌ از حجره‌های ‌ مخصوص‌ حرم‌ دفن‌ شود نپذیرفت‌ و گفت‌:«پسرم ‌ از ابتدا با بسیجی‌ها بوده‌ و بهتر است‌ در کنار آنها دفن‌ شود.»
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 من ۱۴ سال ازدواج کردم همسرم کمی اخلاقش تند بود اما همون اوایل ازدواج بهم گفته بود که
❤️🍃 درودووقت بخیر دررابطه باخانمی که زنداداششون ۷تاسقط جنین داشتن ونجف آباداصفهان هستن عزیزم دکتر،پروفسورمیرداماد،خمینی شهرخیابان پروفسورمیردادماد.دکترمیرداماد،حتمایه نسخه برن، ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام در جواب اون خاتمی که ازپدرشون گلایه داشتن که معتاد و بدهنه وبه ایشون و مادرشون فوش میده و خرجی نمیده و بفکز هیچی خواستم بگم غصه نخور خواهر فقط شما نیستی پدر منم دقیقا عین پدر شماست حتی صد برابر بدتر حالا پدر شما شاید خودش کارکنه خرج و هزینه عملشو بده ولی پدر من تو خونه نشسته عین لاکپشتی که سرشو تو لاکشس میبرع سرش تو گوشی دنبال مزخرفاته هزینه اینترنت و عملشم مادر بیچارم کار میکنه میده اخرسرم هرچی از دهنش در میاد بار منو مادرم میکنه از همچین ادم مزخرفی که به زمین و زمان رحم نمیکنه و فوشای ناموسی و بد میده ویه روانیه هیچ انتضاری نیست ماهم خسته شدیم از دستش اما سوال من از دوستان توی کانال اینه که حالا مابدرک چرا خدا به همچین ادمایی بخاطر خودشون رحم نمیکنه و میزاره با عذاب دا دن زن و بچه فو شو نازسزای بی دلیل با بدهنی کردن انقد بار خودشونو سنگین کنن خب همچین ادمایی نباشن که بیشتر به نفع خودشو من همیشه پیش خودم میگم حاضر تو جونی هفتاد بار هفتاد تیکه بشم ولی سر پیری مثل پدرم بخاطر مزخرفات به مقدساتم پشت نکنم و کسی و ازار ندم زندگی با این جور پدرا تا کی باید برای ما دخترا ادامه داشته باشه خدایا خستهایم من یکی دیگه از تحمل کردن خسته شدم دیگه مغزم نمیکشه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ دوستان عزیزی که مشکل پوست و مو دارن دکتر علی نیکزاد تو اینترنت سرچ کنید آدرس مطبش میاد ولی تلفنی نوبت نمیده باید از ساعت ۱۲ بری مطب اسم بنویسی و بشینی خیلی شلوغه ولی کارش بیسته ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ عزیزم‌برای‌پسر‍ی‌که‌بدنش‌جوش‌میزنه‌و‌مادرش‌نگران‌هست‌‌عزیزم‌خواهر‌من‌هم‌همینطور‌بود‌بدنش‌جوش‌میزد‌وخارش‌میکرد‌‌‌‌دکتر‌گفته‌بود‌پشه‌زده‌به‌نیش‌پشه‌حساس‌هست‌‌مادر‌‌عزیز‌نگران‌نباش‌‌‌‌‌اگر‌هم‌از‌نیش‌پشه‌نباشه‌‌‌حتما‌از‌گرمی‌هست‌شما‌به‌پسر‌گلت‌خنکی‌بده‌مثل‌شیر‌خشت‌صبح.ناشتا‌بهش‌بده‌انشالله‌‌که‌نگرانی‌شما‌برطرف‌بشه‌امین ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام‌عزیزان‌خانمی‌که‌ازسینه‌ش‌ماده‌سبز‌رنگ‌میاد‌چیز‌مهمی‌نیست‌‌دوست‌من‌همینطور‌بود‌‌دکتر‌زیاد‌رفت‌تمام‌دکترها‌گفته‌بودن‌چیز‌مهمی‌نیست‌اگه‌حامله‌بشی‌این‌ماده‌ازبین‌میره‌انشالله‌خداوند‌تمام‌مریضی‌هارو‌شفا‌بده‌امین ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام وقت بخیر برای خانمی که از نجف اباد اصفهان گفته بودن مشکل زنداداششون که بچه هاش سقط میشن.خواهر من هم این مشکل را داشت دکتر نعمتی(زنان) شهرکرد تشخیص دادکه خواهرم خود ایمنی شدید دارند دارو های خیلی خاص بهشون دادن بعد از 15 سال دخترش به دنیا امد الان 3 سالهشه .حتما یه ویزیت بیان پیش دکتر نعمتی ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام برای خانمی که بهشون گفتن نخاع همسرش آسیب دیده به نظر من چون نخاع خیلی حساس هست هرچه زودتر با یه پزشک حاذق مراجع کنید ودر طول این چند روز همسرتون اصلا کارسنگین انجام ندن وجسم سنگین برندارن سعی کنید براش گردن بند طبی ببندید که خیلی فشار به گردنش نیاد ونگران نباشید چون نظر دکترها باهم فرق میکنه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام برا خانمی که زن داداشش سقط زیاد داشته به نظر من از عطار قرص کمر بگیره دستور درست کردنش رو از عطاری بگیره واینکه وقتی سه ماهه اول بارداری هستن تحت نظر پزشک باید عمل سرکلاژ انجام بدن ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام خدمت همه عزیزان خانمی که زنداداشش بچه هاش سقط میشوند مکن است همزاد داشته باشد باید نزد دعانویس معروف ومشهور یعنی در هرمنطقای که هست مورد تایید مردم آنجا باشد برودودعای قرانی بگیرد که البته قبل از بارداری باید دعا بگیرد وهمچنین در ماههای مختلف بارداری ادامه پیدا میکند تا وقتی که نوزاد متولد شود ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ خانمی که مادرشون زخم بستر گرفته با پماد زینک چرب کنید واز تشک مواج استفاده کنید خواهر زاده ام سه سال تو بستره قبلا زخم گرفت با همین روش درمان کردن البته یه پماد دیگه هم دکتر تجویز کرده بود نمیدونم چی بود حالت ژل داشت الان هم تا یه جایی بدنش قرمز میشه با زینک چرب میکنن الهی دعای خیر صاحب الزمان شامل همه مریضان بشه و خوب بشن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 دستی تو موهاش برد و گفت:پس همه چیز رو بهت گفته نه؟! چیکار میکردم ؟اینقد اویزون
🌸🍃 بلند شدم و رفتم تو اتاق دنبال حسین و گفتم :بپوش بریم  گفت کجا  گفتم :خونه مینا پیش دخترت  حسین بدون هیچ حرف پس و پیشی قبول کرد و اماده شد و رفتیم سمت خونه مینا  تا اونجا یه کلمه حرف هم نزدیم .. حرفی برای گفتم نداشتیم  پیاده شدیم و رفتیم داخل ..تو حیاط حسین نگام کرد اما حرف نزد میشد فهمید منظورش رو دختر بچه به محض دیدن حسین اومد تو بغلش..بغضم گرفته بود .. رفتیم داخل .. مینا برامون چایی اورد  هممون سکوت کرده بودیم و فقط صدای مهرسا میومد که از خوشی سر از پا نمیشناخت از دیدن باباش.. بغضم ترکید و جلوشون زدم زیر گریه .. مینا برام اب اورد و گفت:نسترن جون توروخدا اینجوری گریه نکن ..من کاری به زندگی شما ندارم ..همین که یه کمک خرج باشه و گاهی بچه رو ببینه کافیه .. نگاش کردم و گفتم :پس خودت جی؟! با بغض سرش رو پایین اورد و گفت:هیچی..اون موقعی که تصمیم به نگه داشتن مهرسا کردم به همه چیز فکر کردم و این روزا رو میدیدم ..اینقد سختی کشیدم که برام مهم نباشه این فاصله  به حسین نگاه کردم و گفتم :نظر تو چیه ؟! حسین سرش پایین بود و حرف نمیزد  گفتم :شاید زود باشه برای تصمیم گیری..اما من هر جور فکر میکنم میبینم مهرسا نباید عین مینا بزرگ شه  نباید حسرت بخوره  من از زندگی حسین میرم و شما زندگیتون رو شروع کنید ..رسمی.. حسین با صدای بلند گفت:چی میکی نسترن ؟! بغضم رو صورت دادم و گفتم :حرف دلمه  مینا کفت:نه اون که باید بمونه تویی و اون که باید بره منم …اینجوری بهتره  گفتم :برای کی بهتره ؟برای من ؟تو؟حسین؟!پس آینده مهرسا چی،! حسین گفت:همه جوره پشتشم  لبخند تلخی زدم و کفتم :حضورت بهترین چیزیه که میتونی بهش بدی..تو خانواده داری حسین ..من اضافه ام . بلند شدم و کفتم :الانم میرم و شما باهم صحبت کنید .. حسین بلند شد و دنبالم اومد گفتم :میخوام تنها باشم خواهش میکنم چند روزی بدون اینکه حسین رو ببینم فک کردم ..به تموم روزای خوب و بدی که باهم میگذروندیم و نمیشه راحت از یه زندگی گذشت  ولی یه سری اتفاق ها هم فراموش نمیشن .. همه جوانب رو نگاه میکردم  من نمیتونم زندگیم رو با زن دیگه ای شریک شم و از طرفی هم دلش رو نداشت اون بچه بدون پدر بزرگ شه  من باید از حسین جدا میشدم  این بهترین کاری بود که نه غرور خودم خورد میکردم و نه یه بچه رو از زندگی نا امید .. گوشیم رو برداشتم و به حسین زنگ زدم .. با صدای گرفته جواب داد  گفتم باید ببینمت  به ادرسی که داد رفتم ..پر از دلهره بودم  پر از ترس و تنهایی .. انگار از تصمیم خودم مطمن نیودم  رفتم سر قرار تنها نبود  دختر کوچولوش هم همراهش بود  با لبخند به بچه نگاه کردم و گفتم :چرا تنها نیومدی؟! گفت:برده بودمش پارک ..تو که زنگ زدی از همونجا اومدم اینجا  اشکم ناخوداگاه سرازیر شد از اینکه اینقد بچش رو دوست داره  سرم رو پایین اوردم و گفتم :من تصمیمم رو گرفتم حسین .. تو زن و بچه داری..باید با اونا ادامه بدی..منم ادمی نیستم که بخوام رن دوم باشم ..من از زندگیت میرم بیرون  با بغض نگام کرد و گفت:خودت تنها تصمیم گرفتی؟! با اخم نگاش کردم و گفتم :اره ..همونجور که تو تنهایی این همه مدت بهم دروغ گفتی.. سرش رو پایین اورد و گفت:نمیتونم ازت بگذرم  پوزخند زدم و گفتم :از من میتونی بگذری اما تو مثل همیشه هم خر رو میخوای و هم خرما ..هم میخوای مینا و بچه ت رو داشته باشی و هم منو  ولی من دیگه نمیمونم .. سرش رو تکون داد و گفت:من قرار نیست با اون زندگی کنم ..فقط هواش رو نگه میدارم  خنده تلخی زدم و گفتم :این بچه چه گناهی کرده ؟!یه بابا نمیخواد که هر شب بیاد بغلش کنه ؟!به بابا نمیخواد ببرتش مدرسه ؟!یه بابا نمیخواد موهاش رو نوازش کنه و براش قصه بخونه ؟!یه بابا نمیخواد ؟! هیچی نگفت  چیزی نداشت که بگه حسین اشتباه کرده بود و باید تاوان اشتباهش رو میداد  باید حسین تاوان میداد نه این بچه ادامه دارد... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌿 🔴این تمرین مناسب افرادی است که از رابطه عاطفی خود شکایت دارند. یک قلم و کاغذ بردارید و پاسخ این سوالات را یادداشت کنید: *سوال اول: چند ویژگی منفی افرادی که شما را بزرگ کرده اند و در دوران کودکی روی اعصاب شما بود را نام ببرید. بطور مثال: مادرم مشغول کارهای خودش بود و توجه خاصی به من نداشت، پدرم پرتوقع و کنترلگر بود و مدام من را با دیگران مقایسه می کرد. *سوال دوم: حالا چند ویژگی مثبت آنها را فهرست کنید. بطور مثال : مادرم کارهای شخصی من را انجام می داد و اجازه نمی داد من دست به سیاه و سفید بزنم. پدرم به ندرت به خواسته های من نه می گفت و هرچه می خواستم برایم فراهم بود. *سوال سوم: در دوران کودکی مهمترین خواسته شما چه بود و از نظر عاطفی برایتان چه معنایی داشت؟ مثلا دوست داشتم پدرم به من افتخار کند. یا مهمترین خواسته من داشتن دوچرخه بود و معنایش برایم این بود که بین همسالانم محبوب می شدم . *سوال چهارم: وقتی بچه بودید و اوضاع مطابق خواسته تان پیش نمی رفت چه رفتاری نشان می دادید؟ بطور مثال قهر می کردم، لج می کردم یا در تنهایی خودم گریه می کردم. *حالا برگردیم به زمان حال .‌‌‌.. آیا شما جذب افرادی می شوید که ویژگی های منفی سوال یک را دارا هستند؟ مثلا با آدم های سرد و بی توجه وارد رابطه می شوم (شبیه مادرم). آیا ویژگی های مثبتی که در جواب سوال دوم نوشتید را وظیفه همسر یا نامزد خود می دانید؟ مثلا باید تمام خواسته های من را فراهم کند چون در خانه پدرم اینطور بود. آیا توقعات شما از همسر یا پارتنرتان در واقع تلاش شماست تا همان نیاز عاطفی ارضاء نشده کودکی خود را برآورده کنید؟ مثلا انتظار دارم از هیچکسی جلوی من تعریف نکند تا احساس کنم به من افتخار می کند. آیا هنوز هم وقتی اوضاع برخلاف میلتان پیش می رود شبیه دوران کودکیتان رفتار می کنید ؟ مثلا قهر می کنم یا به طرف مقابل بی محلی می کنم. بعضی زوجین با شکایت از بی توجهی، سردمهری و خودخواهی طرف مقابلشان به مشاور مراجعه می کنند. می توان درک کرد شما در چنین روابطی چقدر تحت فشار هستید و مستاصل می شوید اما اگر پاسختان به یک یا چندتا از سوالات بالا مثبت باشد نشان می دهد که انتخاب این فرد و روش هایی که شما برای حل مسائلتان با او در پیش گرفته اید چندان تحت تاثیر عقل و منطق شما نیست و فرآیندهای ناخودآگاه شما در این میان نقش قابل توجهی بازی می کنند که می تواند به مشکلات شما دامن زده و مانع برآورده شدن نیازهای عاطفی شما شوند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ شهادتت مبارک با چند تا از بچه های سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم. یه روز که حمید از منطقه اومد به شوخی گفتم: «دلم می خواد یه بار بیای و ببینی اینجا رو زدند و من هم کشته شدم. اون وقت برام بخونی، فاطمه جان شهادتت مبارک!» بعد شروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تکرار کردم. دیدم از حمید صدایی در نمیاد. نگاه کردم دیدم داره گریه می کنه، جا خوردم. گفتم: «تو خیلی بی انصافی هر روز می ری توی آتش و من هم چشم به راه تو. اون وقت طاقت اشک ریختن من رو نداری و نمی ذاری من گریه کنم حالا خودت نشستی و جلوی من داری گریه می کنی؟» سرش رو آورد بالا و گفت: «فاطمه جان به خدا قسم اگه تو نباشی من اصلاً از جبهه بر نمی گردم». شهید حمید باکری نیمه پنهان ماه، صفحه33 مقام معظم رهبری زن و شوهر هرچه بیشتر به هم محبت کنند زیادی نیست. آن جایی که محبت هرچه زیاد شود ایرادی ندارد، محبت زن و شوهر است. هرچه به هم محبت کنید خوب است و خود محبت هم اعتماد می آورد. مطلع عشق، صفحه 68 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍏 👌 راهنمای جامع این مطلب، كمك خوبی است تا را بهتر بشناسید تا بنام بروز كمبود مواد مغذی و ویتامین ها و ... شما را به سوی مصرف داروهای شیمیایی سوق ندهند. تمام نیازهای بدن بطور طبیعی وجود دارد و در "طب اسلامی" به مصرف آن ها توصیه شده است و جداسازی مصنوعی و شیمیایی مواد و تجویز آن، غیر از سودجویی و تحمیل عوارض مخوف آن، سودی ندارد. 1⃣ ( ) : 🔶لوبیا 🔶باقلا 🔶عدس 🔶میوه جات و سبزیجات 🔶نان سبوس گرفته نشده و غلات 🔶شکر سرخ نیشکر 🔶شیره انگور، انجیر، توت 2⃣ (مقام اول) : 🔶گوشت گوسفند و شتر 🔶گوشت خروس 🔶پنیر و گردو 🔶ماست و زنیان 🔶شیر محلی 🔶تخم مرغ 🔶نان غله سبوس دار 🔶باقلا 🔶عدس 🔶قارچ طبیعی 🔶لوبیا 3⃣ ( ) : 🔶چهار مغز 🔶دنبه گوسفند 🔶روغن زیتون 🔶شحم گاو 🔶روغن کنجد 🔶روغن زرد 4⃣ : : 🔶هویج زردک 🔶تره 🔶کرفس 🔶كلم 🔶کاسنی 🔶كدو 🔶آویشن 🔶طالبی، هندوانه، خربزه 🔶زردآلو 🔶تخم مرغ 🔶سیب : 🔶نان غله سبوس دار 🔶برنج 🔶میوه به 🔶روغن کنجد 🔶آجیل مغزدار 🔶سبزیجات 🔶لوبیا،باقلا،عدس، نخود 🔶تخم مرغ محلی 🔶ماست و زنیان ،شیر و عسل 🔶جگر 🔶ماهی با خرما 🔶گوشت قرمز گوسفند و شتر 🔶دارچین و زنجفیل : 🔶سبزی خرفه 🔶مرکبات بویژه لیموترش 🔶كلم 🔶میوه های گرمسیری 🔶رب آلو 🔶انجیر 🔶انگور 🔶فلفل 🔶میوه سدر 🔶سیب 🔶میوه به : 🔶نمک طبیعی 🔶سرکه طبیعی 🔶ماهی با عسل 🔶فرآورده های لبنی(كره،خامه و…) 🔶تخم مرغ 🔶برگ چغندر 🔶هسته سنجد 🔶مویز 🔶شنبلیله : 🔶سویق گندم 🔶گردو با پنیر 🔶زیتون 🔶روغن کنجد 🔶باقلا،نخود 🔶ماهی با خرما 🔶تخم مرغ : 🔶انار 🔶یونجه 🔶گل كلم 🔶كاهو، سبزیجات 🔶سویق گندم 🔶آلوچه برغانی 🔶فرآورده های لبنی 5⃣ : 🔶گوشت کبوتر 🔶بادام 🔶سویق گندم 🔶فرآورده های لبنی 🔶سویق سنجد 🔶برگ چغندر 🔶تلبینه 🔶حلوا 🔶حلیم 🔶انجیر 🔶زعفران : 🔶سویق جو 🔶كلم 🔶جو دوسر 🔶قارچ طبیعی 🔶نان گندم سبوس دار : 🔶سبزیجات بخصوص تره 🔶گوشت ها(به خصوص گوشت قرمز) 🔶ماهی با خرما 🔶عدس، باقلا 🔶كشمش، خرما : 🔶سبزیجات پربرگ سبز تیره 🔶دانه های مغزدار 🔶لوبیا 🔶نان سبوس دار : 🔶میوه ها بخصوص (موز، سیب، طالبی، هندوانه) 🔶فندق 🔶كاهو 🔶عدس و سویق عدس 🔶گوشت گوساله 🔶مرکبات 🔶سبزیجات تازه 🔶ماست و زنیان : 🔶میوه ها 🔶انواع سبزیجات : 🔶چوب مسواک اراک 🔶ماهی دریا با عسل 🔶سویق گندم و جو و برنج 🔶گردو و پنیر 🔶نمک دریا 🔶آب دریا 🔶آب چشمه 🔶نمک طبیعی : 🔶چهار مغز 🔶میگو 🔶نان غله سبوس دار 🔶سویق گندم : 🔶نمک طبیعی 🔶ماهی دریا 🔶لوبیا قرمز و سفید 🔶موز 🔶ماست 🔶تخم مرغ آب پز 🔶آلو خشک 🔶بوقلمون : 🔶ماهی 🔶چهارمغز 🔶روغن کنجد 🔶گوشت 🔶تخم مرغ 🔶فرآورده های  لبنی (B9) : 🔶شلغم 🔶لوبیا سبز 🔶سبزی تره 🔶نخود 🔶لوبیا 🔶سیر 🔶مرکبات ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 صفا و صمیمیت و همكاری صادقانه هشام ابن الحكم و عبداللّه بن یزید اباضی ، مورد اعجاب همه مردم كوفه شده بود. این دو نفر، ضرب المثل دو شریك خوب و دو همكار امین و صمیمی شده بودند. این دو به شركت یكدیگر، یك مغازه خرازی داشتند. جنس خرازی می آوردند و می فروختند. تا زنده بودند میان آنها اختلاف و مشاجره ای رخ نداد. چیزی كه موجب شد این موضوع زبانزد عموم مردم شود و بیشتر موجب اعجاب خاص و عام گردد، این بود كه این دو نفر، از لحاظ عقیده مذهبی در دو قطب كاملاً مخالف قرار داشتند؛ زیرا هشام از علماء و متكلمین سرشناس شیعه امامیه و یاران و اصحاب خاص امام جعفر صادق - علیه السلام - و معتقد به امامت اهل بیت بود. ولی عبداللّه بن یزید از علمای اباضیه بود. آنجا كه پای دفاع از عقیده و مذهب بود این دو نفر، در دو جبهه كاملاً مخالف قرار داشتند، ولی آنها توانسته بودند تعصب مذهبی را در سایر شئون زندگی دخالت ندهند و با كمال متانت كار شركت و تجارت و كسب و معامله را به پایان برسانند. عجیب تر اینكه بسیار اتفاق می افتاد كه شیعیان و شاگردان هشام به همان مغازه می آمدند و هشام اصول و مسائل تشیع را به آنها می آموخت. و عبداللّه از شنیدن سخنانی برخلاف عقیده مذهبی خود، ناراحتی نشان نمی داد. نیز، اباضیه می آمدند و در جلو چشم هشام تعلیمات مذهبی خودشان را كه غالبا علیه مذهب تشیع بود فرا می گرفتند و هشام ناراحتی نشان نمی داد. یك روز عبداللّه به هشام گفت : من و تو با یكدیگر دوست صمیمی و همكاریم. تو مرا خوب می شناسی. من میل دارم كه مرا به دامادی خودت بپذیری و دخترت فاطمه را به من تزویج كنی هشام در جواب عبداللّه فقط یك جمله گفت و آن اینكه :فاطمه مؤمنه است. عبداللّه با شنیدن این جواب سكوت كرد و دیگر سخنی از این موضوع به میان نیاورد. این حادثه نیز نتوانست در دوستی آنها خللی ایجاد كند. همكاری آنها باز هم ادامه یافت. تنها مرگ بود كه توانست بین این دو دوست جدایی بیندازد و آنها را از هم دور سازد. داستان راستان / استاد مطهري 🍃🍃🍃🍃 داستان مسلم مجاشعی است، كه به حقیقت، امامت امامان به حق را قبول داشت كه دوستی حقیقی همین است : در آغاز جنگ جمل، سپاه علی - علیه السلام - در برابر سپاه مخالفان، در بصره قرار گرفت، علی - علیه السلام - سعی می كرد، جنگ و خونریزی نشود، ولی دشمن درصدد آشوب و فتنه انگیزی بود. علی - علیه السلام - برای آخرین اتمام حجت، به یاران خود رو كرد و فرمود: آیا در میان شما یك نفر هست كه قرآن را بدست گیرد و در مقابل لشكر دشمن بایستد و سپاه دشمن را به قرآن دعوت كند. جوانی رشید بنام مسلم مجاشعی به جلو آمد و گفت : من حاضرم . علی - علیه السلام - فرمود: اگر این كار را انجام دهی، قرآن را بدست بگیری و بلند كنی، دستت را قطع می كنند، و اگر بدست دیگر بگیری، آن را نیز قطع می كنند. مسلم گفت : در عین حال حاضرم، علی - علیه السلام - قرآن را به او داد، او به جلو سپاه آمد و قرآن را بدست راست گرفت و فریادش بلند شد كه علی - علیه السلام - شما را به این قرآن دعوت می كند... هنوز سخنش تمام نشده بود، دست راستش را قطع كردند، او قرآن را بدست چپ گرفت، دست چپش را نیز قطع كردند، او قران را به سینه چسبانید و به كمك چانه آن را نگهداشت و پیام امام را به آنها رساند. گروهی از سپاه جمل به او حمله كرده و بدنش را قطعه قطعه نمودند، و او به این ترتیب به شهادت رسید و به سوی بهشت پرواز كرد. پس از این، حجّت تمام شد و عذری باقی نماند، آنگاه علی - علیه السلام - فرمان حمله را صادر كرد و سپاه جمل مفتضحانه شكست خوردند. این بود قصّه دوست حقیقی علی - علیه السلام - مسلم مجاشعی كه شهادت قهرمانانه اش، خط و جهت به دوستان حقیقی امام علی - علیه السلام - آموخت . داستانها و پندها, ج5/ مصطفي زماني وجداني ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 من ۱۴ سال ازدواج کردم همسرم کمی اخلاقش تند بود اما همون اوایل ازدواج بهم گفته بود که
💜🍃 برای اون خانمی که گفتن نوره زدن برا شوهرشون و جوش زدن،این جوشها یعنی سموم تخلیه میشه منم اوایل اینجور شدم تمام پشتم و کمرم جوش زد و بعدا خوب شد ولی برا درد کمر دخترشون نمیدونم طبیعیه یا نه تورو خدا به دوستان بگید برای مادر منم دعا کنن،رو تخت بیمارستان داره عذاب میکشه، نمیدونیم اصلا مشکلش چیه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ این کلامم با اون خانومهایی است که به طرف راه نشون میدن میگن اگه شوهرت بهت توجه نمیکنه خودت بخودت برس برو باشگاه برو فلان کلاس یا به اندامت برس اخه خانم عزیز اولا وقتی بندی خدا میگه شوهرم پول نوار بهداشتی بهم نمیده و ندارم از کجا بیاره پول شهریه باشگاه یا هر کلاس دیگه ای رو بده ثانیا تا اون جایی که من این طور مردها رو میشناسم به همسرشون اجازه ی جایی رفتن و آذاد گشتن نمیدن انگار اینطور زنها امدن که فقط بپای بچه هاشون بسوزن و بسازن باید کشید تا بتوان درک کرد الهی خدا هر چی مرد ظالم و بد دهن و بی محبت الهییییی همچنان محتاج خانومش بکن که بفهمه بخاطر کدوم گناهش درمانده شده ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام وخسته نباشید به تک تک اعضای کانال حقیقت 😍 دوستان من همه ی داستانها رو میخونم و برای مشکلاتم و دردام از راه کارهای خوبی که میدین استفاده میکنم و دعای همگیتان هستم شما هم برایم دعا کنید چون منم بسیار رنج و عذاب کشیدم تو زندگی یعنی از طرف شوهر همه جورشو کشیدم جوری که هر خواهری درد دلشو میخونم احساس میکنم درد خودمه ولی با توکل بخدا و متوسل شدن به اعمه و ذکرها و صبرپشت سر گذاشتم الان فقط مشکلم اینه که شوهرم بسیار بد بین به خانوادم شدن با اینکه از حق نگذریم خانواده ام هم عین خودم به این اقایی ما بسیارگذشت و مهربانی کردن ولی چون کلا از خانوادی خودش صربه های سختی خوردن حالا فکر میکنن خانوادی من هم میتونن بهش ضربه بزنن خلاصه بگم خیلی دیگه اذیت میشم چون دیگه واقعا صبرم تموم شده و این که تواین مدت بخاطر دوتا بچه های گلم هر چیزی رو تحمل کردم ولی خودم 40 سالمه بیناییم در حد یک خانم 60 ساله است شایدم بیشتر و قلبم گه گاهی درد میگیره و اعصابم هم خیلی ضعیف شده از دوستان التماس دعا دارم ودعا گوی همه مشکل دارها هستم عزیزان در مشکلات فقط از خدا یاری بخواهید و معجزه برای زندگی و در مورد خواهری که شوهرشون بهشون خیانت میکنن و جلوی بچه ها بی حرمتی میکنن عزیزم .اینطور مردها رو فقط خدا میتونه با اون سرعتی که میرن جلو و خانم خونش اونی که عمرو جونیشو پای بچه هاو خانه ی این اقا گداشته رو متوقف کرد پس پناه ببرید بخدا و ازش برای زندگیتون با ایمان راستی و قلبی بخوایید که معجزه کنه میدونم واقعا تحملش سخته ولی خواهرم این دنیا سرای فانیست تموم میشه شما با خدا باشید ولی در عذابید به ظلمهایی وه حصرت زینب (س)کشیدند فکر کنید حتما آرام میشوید هم مشکلتون به کمک خدا حل میشه و هم حتما ثوابی برایتان نوشته میشه در امان خدا و التماس دعا ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام برازخم بستراول بایدباسرم شستشوبشورن خشک که شدبااسپری پودرنقره اسپری کنند ی ۲۰دقیقه بمونه خشک بشه وپمادفنی توئین مدیفارم بزنن روزی دوباره ویاباپمادزخم بسترکانوین که سخت پیدامیشه ازگوگل سرج کنند وانلاین سفارش خیلی عالیه بدن البته روش اولم خیلی خوب،ومریض وسمت زخم نخوابونندبه پهلوبخوابه تانوروهوابهش بخوره،حمام میبرن لحظه آخرکه میارن آب نمک درست کنندبریزن کل پشت مریض وبیشترچون روند نقطه می‌خوابه اینجورمیشه من مادر۷ساله سکته کرده ازیک سمت وباهمین کارهاخداروشکرتاالان که خیلی خوب نزاشتیم زخم شدی بگیره سریع اقدام کردیم .انشاءلله شماهم جواب بگیری مادرم من درحدقرمزی اول وی ترک خوردن بوده شمادیرفهمیدین زخم بسترگول میزنه روش دیده نمیشه ولی سریع سوراخ میشه. ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام به حبیبه خانم لطفا این پیام رو بگذارید تا مشکل عزیز ی که در خصوص اب مرواريد پرسیدن ما خودمون تجربه داریم مادر با سن بالا اب مروارید داشت تو یک جلسه گفتن عسل در چشم زدن خوبه یکمی با انگشت به چشمش زد خیلی خیلی میسوزه وخیلی اب ریزش داشت اما وقتی دوباره دکتر رفت گفتن جراحی لازم نداره البته میگن کمی ابلیمو هم مدام زدن خوبه وکمتر از عسل اذیت میشین اما مدومت باید کرد اما عسل طبیعی رو مادر فقط یکبار زد انشالله نتیجه بگیرید الهم عجل لولیک الفرج ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ خانمی که جراح مغز و اعصاب کرج میخواستن دکتر علی اکبر حقیقی و دکتر کمانگر کارشون عالی هست کرج هفت تیر لاله ۳ کلینیک نور هستن و بیمارستان آرام هم عمل میکنن خانمی که کرج پزشک برای روماتیسم میخواستن دکتر علیشیری رییس ببمارستان آرام عالی هستن این پزشکان هم تعهد اخلاقی دارن هم کاری ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام وقت بخیر ببخشید یه راهنمایی از خواهر های گلم میخواستم من وقتی بچه شیر خوارم خودشو کثیف کرده میخوام تو حموم بشورم باید چند لیتر آب باز کنم بره تا آب گرم بشه راهکاری دارید که چی کار کنم این آب اسراف نشه در ضمن حیاط یا درخت ندارم آب رو اونجا استفاده کنم یه تراس کوچیک با چند تا گلدون دارم ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانم و تمام دوستان عزیزی ک در هر کجای این سرزمین هستند.انشالله ک همیشه تنتون سالم و دلتون شادباشه🤲❌❌❌❌❌ (ممنون میشم سوال منو اورژانسی بزارید) ۱-سوالی ک از دوستان دارم اینکه ۳۳سال سن دارم،خیلی فراموش کار هستم ی چیزی را ی جایی میزارم بعد دو روز مثلا دقیق یادم نیس کجا گذاشتم.خیلی وقته اینجوری ام اما الان ب تازگی خیییلی شدید تر شده.مثلا دارم برنج ابکش میکنم همسرم میگه برام چای بیار من تا برنج را دم میکنم یادم میره ک چای میخواس بابت این موضوع خیلی اذیت میشم و همین فراموشی باعث بحث و دعوا میشه ک ی چیزی را ک ی جایی میزارم بعد نمیدونم کجاس خوااااهش میکنم کمکم کنید🙏 ی چیز دیگه ک میخوام بگم اینکه من حدود شش ماهی میشه طرف چپ سرم از قسمت پشت درطول روزچندین بار یهودرد میگیره بعد ۵تا۱۰دقیقه خوب میشه. واینکه چشم چپم یکم حساس شده و گاهی میکوبه رفتم چشم پزشک گفت چشم چپت ضعیفه و عینک میخوای واسه همین چشمت میکوبه و طرف چپ سرت درد میگیره .********امروز طرف چپ سرم دوباره درد گرفت انگار تیر بکشه اینجوری شد و بعد طرف چپ سرم و چشم چپم و پیشونی چپم برا چندین ساعت درد گرفته بود ۲-درمورد پر شدن صورت و سفت شدن سینه راهکاری اساسی میخوام ک دوستان خودشون انجام داده باشن و حتما به نتیجه رسیده باشن.(ب جز عمل جراحی)******* ممنون میشم از دوستای گلم درمورد دوموضوع کمکم کنید🙏🙏🌺🌺(مامان رومینا) ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون از خوبان یک سوال داشتم من ۴۰ سالم چهار تا هم بچه دارم نیاز دارم که تو خونه کار بزنم مدتی دستام درد می کنه کزکز و خواب رفتگی داره دکتر رفتم گفت تاندمای دستت اسیب دیده باید کار نکنی ایا کسی درمان خونگی بلد لطفا راهنمایی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر هم گروهی های عزیز ان شاءالله همه حاجت روا ی سوال داشتم ی پسر یازده ساله دارم که التش خیلی کوچیکه و همیشه هم تو هست نمیدونم چطوری توضیح بدم ایا عادیه یا باید ببرمش دکتر ایا کسی چیزی میدونه به من بگه با کمال تشکر ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من نزدیک کمتر از یک ساله با مردی عقد کردم که بعد متوجه شدم خیلی دروغ میگه اهل نماز نیست مال مردمو برمیداره حتی از حساب خودم مقدار زیادی پول برداشته فکر میکنم چیزی مصرف می‌کنه خیلی مستأصل شدم دعای قرآنی یاسوره ای که باعث هدایت این جور آدما باشه دارین لطفاً راهنماییم کنین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر تو گروه اون مشکل من میزارید من زخم معده دارم وکبدم گرم وخشک وصفرابالاوسودا بالاست ومعدم غذای هضم سنگین نمیپزیره ضعیفه خودم لاغر شدن صفرا عمل کردم یه دستور غذایی دارویی عزیزان بگن بلغم وصفرا وسودا عارض شده ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان عزیزمن دوتامشکل دارم ممنون میشم راهنماییم کنیدخدابه همه گی خیرعطاکنه مشکل اول اینکه من الان هفته هشت بارداری هستم ودکترگفته قندخونت بالاهست من داخل بارداری دیابت میگیرم من دوست ندارم انسولین بزنم واقعابرام سخته ایاکسی بوده داخل بارداریش قندداشته باشه انسولین نزده باشه واایادارویی گیاهی هست که بخوادقندبیارپایین وبرای بارداری مشکلی نداشته باشه مشکل دومم اینه که من شبهاموقع خواب دست وپام به شدت دردمیگیره وحتمابایدیه چیزی مثل پتویابالشت زیرش باشه وگرنه نمی تونم بخوابم خودم میگم مثل اینه که خون بهشون نمی رسه کسی تجربه داره راهنماییم کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان من چندساله موی سرم و صورتم خیلی خیلی چرب میشه جوریه که انگارروغن ریختن توسرم خیلی زود به زودمیرم حمام مثلاالان باشوینده صورتموتمیزمیشورم دوساعت بعددوباره خیلی چرب میشه حتی عروسی جایی میرم نمیتونم کرم بزنم وقتی کرم میزنم چون صورتم چربه کرم کاملاتوصورتم خراب میشه سنوگرافی دادم گفتن کبدت چرب نیست بنظرتون مشگل ازچی میتونه باشه ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه دوستان عزیزم🥰 کسی توی مشهد فروشگاه یا مغازه‌ای که لباسهای سایز بزرگ وشیک داشته باشه وقیمت مناسب باشه سراغ داره اخه من هرجا میرم نمیتونم لباس دلبخواه پیدا کنم حتی برای توی خونه لطفا خواهران در زمینه‌ی پوشاک وکار و.....نظربدن شده کانال طب سنتی🤔😂 برای کار توی مشهد پرسیدم مثل تسبیح هیچ کس جواب نداد غیر از من یک نفر دیگه هم دنبال کار میگشت اگه سراغ دارین بگین لطفا ما دنبال کار هستیم دزد نیستیم بخدا🥺😩 تشکر میکنم از همه عزیزان که تجربه خودشون رو به اشتراک میزارن موفق و پیروز باشید🌹🌹 👇❤️ @adminam1400
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
🔴 🔴 اگر میخواهید فرزندتان عشق و علاقه ی شدیدی به شما پیدا کند و مطیع و حرف گوش کن شما باشد و گناه و بی نمازی را ترک کند❌ (هفت بار) این آیه را بر نمک بخوانید و به آن بدمید و سپس در غذا بریزید( غذا روی اجاق باشد). پس از اینکه مادر و فرزند از غذا تناول کنند، محبت و علاقه و مطیع بودن در فرزند نسبت به پدر و مادرش ایجاد میشود ان شالله👇🔮💓 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از ۲۴ساعت اثرشو میبینید روی فرزندتون😳👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 من ۱۴ سال ازدواج کردم همسرم کمی اخلاقش تند بود اما همون اوایل ازدواج بهم گفته بود که
💜🍃 سلام درپاسخ دوست عزیزی که اهل نجف آباد هستن و خانم برادرشون بچه هاش سقط میشن گلم بهتون تبریک میگم که خواهرشوهر خوبی هستی 🌺 برای درمان خانم برادرتان حتما نزد دکتر احمدی تشریف ببرید شاگرد دکتر افلاطونیان تو یزد بوده وبسیار حاذق هست فکر کنم مطبشون تو آمادگاه اصفهانه بعد هم خیلی از اتفاقات که توزندگی ما انسانها میفته حتما حتما حکمت داره خواهر خودم همین مشکل داشت اولی سالم دنبا اومد مرد دومی وسومی سقط شدن بعد رفت پیش همین دکتر بچه دار شده ولی تا ۵ سالگی مریض بود بیماریش صعب العلاج بود خداراشکر امام حسن مجتبی شفاء داد دومی دنیا اومد اونم اول تشنج می‌کرد سومی سالم بود خواهرم خودش بیماری اعصاب گرفت کلا خیلی برای بچه دار شدن اذیت شد حالا بقیه اتفاقاتی که برای خواهرم وبچه هاش افتاد بماند اینها را گفتم که دنبال دوا ودرمان باشید ولی به آنچه خدا هم مقدر کرده راضی باشید ما هیچ وقت حکمت کارهای خدارانمیدونیم 😒 شاید خیر وصلاح ما تو همینه که الان به خاطرش غصه میخوریم ختم دعای نادعلی هم بسیار مجرب هست لطفا برای سلامتی خواهر زاده ام دعاء کنید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام.بااجازه‌ی‌ادمین محترم.خانمی‌که‌سردرهای زیادهمراه‌باگرفتگی‌بینی‌دارن اسپندکه‌به‌صورت نخودباشه بشکن وهرروزدووعده هرباریک عددبخورفقط حواست باشه اصلااصلاجویده نشه که تولیدسم میکنه وتمام ترشحات میادبیرون.حداقل بایددوماه بخورین 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام ممنون از کانالتون در مورد خانمی که دخترشون دوازدهم تجربی هستن واسترس دارن حتما ببرن روانپزشک تاکید می‌کنم روان پزشک نه روانشناس انشاالله با ی قرص بی ضرر که قبل امتحان میخورن استرس شون از بین میره 🌹✨ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دوستان عزیزی که دنبال تپل کردن بچه هاتون هستید خوب بعد میزنی تو سرت که چطوری لاغرش کنم چرا چاقه 😱 آخه چرا اینقد به حرف این و اون زندگی میکنید بابا خدارا شکر کنید که بچه هاتون لاغرن هرچی بزرگتر بشن براحتی همه چی میتونن بخورن دوستاشون مسخره شون نمیکنند آرزوی خوردن یه دل سیر غذا به دلشون نمیمونه بعدها دنبال اسلیو معده و پیکر تراشی نمیرن . چرا شاکر نیستیم خدا مونده چطوری ما بنده ها را راضی کنه همش بهانه های بنی اسرائیلی والا بخدا. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام .وقت بخیر خانمی که گفتم مادرشون زخم بستر دارن منم مادر شوهرم زخم بستر داشت تنها چیزی که خوبش کرد روغن حیوانی بود که به زخمهاش میزدم یه گاز استریل روش میزاشتم و لباس نمیپوشوندم چند روزه خوب شد. امتحان کنید ان شاالله خوب میشه .التماس دعا یا علی مدد.🌹 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام،، برا شما ک زنداداشتون 7تاسقط داشتن،، دکتر مجد، تو اصفهان عالیه، بزن تو گوگل آدرسشو ببین 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام ب همگی،،، اون خانومی ک گفتن پسر 16ساله دارن وزود عصبانی میشن،،، ختم اعظم رو روزی 11مرتبه بخون صب بهش فوت کن،،، آیه 108سوره مؤمنون رو روزی 100 مرتبه بخون موقع عصبانیت،،، فوت کن بهش،،، وهمچنین شب ک خوابیده حالا یا بیداری ب آسمان نگاه کن وسوره‌ قل هو الله را تاآخر 3 مرتبه بخون، بالای سرش و سمت راست وچپ پسرتون بخونید،، زیاد هم صلوات بفرس،،، آرامش میگیره،، ببخشید زیاد شد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام،پیاما رو که میخونم،میبینم چقدر آدمای گرفتار زیادن،و با این گرفتاری ها دارن زندگی رو میگذرونن.به خدا ،زندگی که خدا به ما هدیه داده این نیست.همش غم و غصه و ناراحتی نیست.همه ی اینا میگذره،یه دوره هست،قرار نیست دائمی باشه.منم از این دوره های از پیش تعیین شده رو گذروندم ولی بحمدلله به سلامتی رد شد.چون مطمئن بودم،پروردگارم برام به بهترین نحو جمع میکنه.از کلمات منفی به هیچ وجه استفاده نکنید.با وضو به رختخواب برویدوچهار قل و ایت الکرسی رو بخونید.سعی کنید هر روز یس بخونید.معجزه میکنه.نماز اول وقت هم که گفتن نداره.خلاصه ی کلام بگم که باید رابطمون رو با خدا و امام زمان گرم و صمیمی کنیم،اون وقته که مشکلات برامون راحت و هموار میشه.و دیگه نمی تونه آزارمون بده.یادمون نره،هر روز به امام زمان سلام بدیم.شب موقع خواب،از مسایل روز به آقامون بگیم.ازش بخوایم زودتر بیاد به داد دنیا برسه.اون وقت آروم آروم میشیم جزء منتظران امام زمان.تو دوره ایی که آقامون فراموش شده،رتبه ی خیلی بالایی ،منتظرالمهدی بودن 😍😇 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام به حبیبه خانم عزیز وهمه دوستان مجازی که تواین کانال بی نظیرازحال هم باخبریم دوستی که گفتن برادرشون چشم زخم میخورن براشون حرزامام جواد(ع)بگیرین وهمچنین براشون ی گوسفندعقیقه کنید اسفندوزاج سفید به دورسرشون بگردونیدوصبح به صبح دودکنید معوذتین بخونید انشاالله چشم حسودوبدازشون برطرف میشه.. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 📣📣📣 خیلللللی مهم سلام... سوال کردن موقع درس خوندن افکارِ مختلف میاد سراغَم و تمرکزم رو از دَس میدَم چیکار کنم؟؟ پاسخ: اول یه راهکار بِدَم ؛تمرین های تمرکزی انجام بِدید ؛ به یه بَهونه ای رویِ یه چیزی تمرکز کنید( مث مقایسه ی تصاویر ) و یا بازی های فکری از تَبلِت و موبایل و کامپیوتر کمتر استفاده کنید چون تمرکز رو میگیره علت تمرکزِ پایین چیه؟ اگه دقت کرده باشین اکثر کسانی که تمرکزشون پایینه کسانی هستن که طبع شون گرم هس و حرارت شون بالاست... و انرژی بدن شون زیاده و اگه این انرژی تخلیه بشه ؛ حالا چه به وسیله ی بازی و فوتبال و دوچرخه سواری و ... که کمک بزرگی میکنه به تمرکز و حواس جَمعی .... و اگه این انرژی تویِ بَدَن بِمونه باعث میشه حرارتِ بدن بیاد بالا و حرارَت که اومَد بالا ؛ میرَسه به مغز و دورِ مغز تُند میزَنه و این تند زدنِ دورِ مَغز باعث عَدمِ تمرکز میشه که در چنین مواقعی باید فقط ؛ یا کاری کنید که انرژی تخلیه بشه با بازی و... وگرنه گرمایِ مغز باقی میمونه و باعث عدم تمرکز میشه و یا مقداری خُنَکی مِثِ خاکشیر و کاسنی بِدید بخورَن که البته گزینه ی اَوَلی بهتر جواب میده .... حالا جالبه بعضی از خانواده ها میان ریتالین( دارویِ بیش فعالی ) به خُوردِ این بچه ی نِگون بَخت میدَن😔 یعنی یه اشتباه بزرگ و فاجعه بار .... خب وقتی جلوی تخلیه ی انرژیِ بچه رو میگیری باعث میشه اون بچه مشکل عصبی شدید در آینده دچار بشه و یا مشکل عاطفی شدید دچار بشه چون حرارِت مغز وقتی بالا باشه مث این میمونه که شما یه ظرفی گذاشتی روی شعله ی آتیش و زیرِ اونو زیاد کردی و همینجور داره آبِ توی ظرف سَر میره و برا اینکه آب سَر نَره شعله رو کَم میکُنی ... اگه کسی که مشکل تمرکزی داره یک قاشق مرباخوری اِسفَرزه رو بکوبید و توی یک استکان آب حل و بِدید بخورَن هر روز تا ۲۱ روز عصرها کسانی که تمرکز و حواس جَمعی نَدارن کاکائو و قهوه و شکر سفید و تندی و چیزای خیلی گرم اصلا نخورَن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ گل های وحشی جمعه به جمعه با دوستاش می رفت کوه نوردی. یه بار نشد که دست خالی برگرده. همیشه برام گل های وحشیِ زیبا یا بوته های طلایی می آورد. معلوم بود که از میونِ صد تا شاخه و بوته به زحمت چیده شدند. بعد از شهادتش رفتم اتاق فرماندهی تا وسایلش رو ببینم و جمع کنم. دیدم گوشه اتاقش یه بوته خار طلایی گذاشته. تازه بود. جریانش رو پرسیدم، گفتند: «از ارتفاعات لولان عراق آورده بود. شک نداشتم که برای من آورده. شهید حسن آبشناسان نیمه پنهان ماه، جلد12، صفحه30 مقام معظم رهبری این محبتی را که خدا در دل شما قرار داده حفظ کنید واین رابطه ی انسانی، بر اساس محبت و رابطه ی عاطفی استوار است. یعنی زن و شوهر باید به هم محبت داشته باشند و همین محبت، هم زیستی آن‌ها را آسان خواهد کرد. مطلع عشق، صفحه 67 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 بلند شدم و رفتم تو اتاق دنبال حسین و گفتم :بپوش بریم  گفت کجا  گفتم :خونه مینا
🌸🍃 من پی همه چیز رو به تنم مالونده بودم  حرف مردم !سرزنش ..و همه چی  بلند شدم و گفتم :صبح باهم میریم برای طلاق توافقیمون درخواست میدیم.. منتظر جوابش نموندم و اومدم بیرون  با گریه اومدم بیرون  من تحقیر شده بودم .. رفتم خونه ..دیدم مادرشوهرم اونجاست  با دیدنش شوکه شدم و گفنم:سلام  اومد نزدیک و گفت:نسترن جان من ازت عذر میخوام دخترم ..باور کن خودمم نمیدونستم من تقصیری نداشتم ..بیا و خانومی کن و برگرد من همه چیز رو درست میکنم  نگاش کردم و با اخم گفتم :دقیقا چی رو میخواین درست کنید ؟!میخواین اون مادر و بچه رو حذف کنید ،!اونجوری هم من نظرم عوض نمیشه .. میگی مقصر نیستم اما هستی  اینقد سخت گیری کردین و خواستین عروستون رو خودتون انتخاب کنید که اون دختر بی پناه این همه بدبختی کشید چون پسر شما شهامتش رو نداشت بهتون بگه دختره چ خوب چ بد الان مادر بچمه .. مامان از اون طرف کن :نسترن مراقب حرف زدنت باش  نگاش کردم و گفتم :اتفاقا مراقبم مامان  من غرور و شخصینم خورد شده  اعتمادم از بین رفته  نمیتونم کنار شوهری بخوابم که بچه ش جای دیگه بهونه ش رو میگیره  میگی پیش هردوتون بمونه؟!من نمیتونم تقسیم کنم زندگیم رو با کسی.. به مادرشوهرم نگاه کردم و گفتم :حتی الانم به فکر هیچی نیستید فقط به فکر اینید که جواب مردم رو چی بدید..اون بچه نوه شماست ..بچه حسین ..جواب مردم بهونه و دلتنگی اون بچه رو توجیه میکنه؟!باعث میشه عین مادرش با بدبختی بزرگ نشه که وقتی بزرگ شد یکی اینجوری پرتش نکنه کنار؟! نه من دیگه به این زندگی ادامه نمیدم به خود حسین هم گفتم منتظر نموندم جوابش رو بشنوم و رفتم تو اتاقم  اون که رفت مامانم اومد قانعم کنه راضیم کنه اما نمیشدم  نگاش کردم و گفتم :مامان یه عمر من با طرز فکر شما زندگی کردم و الان دیگه نه ..دیگه با عقل خودم جلو میرم ..هر چی بشه رو خودم تقبل میکنم  اون شب برام سخت ترین شب بود  جدایی هر جور که باشه سخته  من حسین رو هنوزم دوست داشتم اما .. بیخیال ..بعضی چیزا طبق دل پیش نره بهتره ..عقل بیشتر میدونه چجوری درستش کنه..  من و حسین دوتایی رفتیم و دادخواست طلاق رو هم دادیم  مهریه هم توافق کردیم و یه مقداری رو گرفتم .. بعد اینکه از اونجا بیرون اومدیم انگار  هردو بغض داشتیم هردو حالمون بد بود اما میدونستیم که بهترین کار همینه  به حسین نگاه کردم و گفتم :برای دخترت پدر خوبی باش ..چیزی که برای بچه من نبودی .. سرش رو پایین اورد و گفت:حلالم میکنی؟! لبخند تلخی زدم و گفتم :بخشیدم  ازش دور شدم‌تا بغضم جلوی روش نترکه  ازش دور شدم تا بیشتر شکستنم رو نبینه  و حالا میدونستم اون بچه چقد خوشحاله  از اینکه باباش قراره همیشه پیشش باشه  نمیدونم چرا ولی از کار خودم راضی بودم ..فک کنم بزرگترین خدمت رو برای اون بچه کردم .. من هنوز جوون بودم و میتونستم زندگی تشکیل بدم ..اما الان فکر های دیگه ای دارم  من و حسین کاملا جدا شدیم ..خیلی زمان برد اما خب بلاخره کارامون انجام شد ..حسین رو واقعا بخشیده بودم و از خدا میخواستم این که ابروش رفته تاوان همه چیزش باشه و بیشتر تاوان نده ..بخاطر اون بچه هم که شده .. اما انگار خدا دوست داره گوش بنده های خطاکارش رو بکشه   زیر اب حسین رو زدن وحسین از کار بیکار شد ..و الان هیچ برتری ای نسبت به مینای بی پناه نداشت .. هیچ برتری ای..بعد کلی درگیری و بدبختی و از دست دادن همه چیزش..و مینا بردتش اونجایی که کار میکرد ..مینا توی پرورشگاه کار میکرد و برای حسین کار پیدا کرد..و حسین اونجا مشغول شد .. من با مینا در ارتباط بودم ..و دوست های خوبی برای هم شده بودیم .. رفتم دنبال علایقم ..اینبار ازاد موسیقی عشق بچگیم بود اما خانوادم و بعدش حسین اجازه نمیداد.. رفتم و تو کار خودم پیشرفت کردم و  و فقط این بین مربی موسیقیم ازم رسمأ خواستگاری کرد ... اسمش آرمان ..ویه زندگی ناموفق داشته.. کار خداعه دیگه ..خدا بعضی اوقات انقد پیچت میده تا برسه به اون چیزی که همه جوره  به نفعته شایدم این حس قشنگ بخاطر دعا های دختر مینا باشه .. بخاطر خنده هاش..بخاطر حال خوبش.. پایان ✅ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽