پیغام و وصیت لحظه آخر شهادت یک شهید از زبان مرحومه سرکار خانم محمودی (مادر شهید و یاور رزمندگان اسلام ) 🔴من فقط برای #حجاب زن ها آمدم ؛ برا ناموس آمدم ؛ برا مملکت آمدم... -فرزند روح الله #شهیدعلی... 🔻 قرارگاه عاشقی شهدا 🆔

🇮🇷🇵🇸 ✅ فرمانده نیروی هوافضای سپاه: اگر هر هفته یک رونمایی از شهرهای موشکی داشته باشیم تا دو سال دیگر هم تمام نمی‌شوند 🍃🌹🍃 #ایران_قوی #سردار_حاجی‌زاده قرارگاه عاشقی شهدا

سلام صبح بخیر شروع روز شما همرا خوشی وشادی باشید

سلام بر شهید سر جدا «شهید ابو القاسم ملاحسینی اردکانی » عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است.... این شهید عجیب دستش باز است و حاجت میدهد.... شهيد ابوالقاسم ملاحسینی اردکانی ۱ خرداد ۱۳۳۵، در شهرستان اردکان به دنیا آمد. پدرش علی مغازه لوازم خانگی داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند در و پنجره ساز بود. به عنوان بسیجی به جبهه رفت ۲۲ مهر ۱۳۶۲ با سمت تک تیر انداز در روستای نیریز سنندج هنگام در گیری با گروه های ضد انقلاب بر اثر شکنجه به شهادت رسید. مادر شهید از خوابش میگوید که ابوالقاسم را می بیند و دلداری اش میدهد و میگوید ما در سرم را که جدا کردند دردی نداشت کمتر از درد یک آمپول زدن بوده تولد: ۱۳۴۵٫۳٫۱ اردکان شهادت ۱۳۶۲٫۷٫۲۲ روستای نی ریز سنندج بر اثر شکن چه توسط گرو هک ضد انقلاب و اصابت گلوله به ناحیه سر مزار گلزار شهدای اردکان شادی روح همه شهدا انقلاب صلوات

شبی با شهدا بیاد شهید عباس حیدری با روایتگری برادر رزمنده و آزاده: حـــــاج حســـــن شــــرف الدینی✨ قرائت دعای ملکوتی کمیل: کربــــلایی مجتـبی کمــــالی🌱 📌پنجشنبه ۲ اسفند ماه ساعت ۷ شب 🕌 حرم شهدای گمنام ترک آباد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @khadem_alshohada_ardakan •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

📱#استوری | #ریلز 🥀 شهادت مرگ انسان های زیرک... 💠شهید سید مرتضی آوینی ☀️#قرارگاه عاشقی شهدا ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯

سرباز امام زمان عجل‌الله... امیر "صیاد شیرازی"؛ مسئولان لشکر را دعوت کرده بود قرارگاه؛ جشن نیمه شعبان جمعیّت را کنار زدم به صیاد برسم آن جلو مچم را گرفت و گفت: کجا؟ گفتم: یه عطره می‌خوام بدمش به صیاد گرفت و بو کرد... چشماشو بست و نفس عمیقی کشید: به به چه بویی داره! گذاشت تو جیبش..! گفتم: نمی ذارم ببری..! گفت: من به دردت می خورم! فردا که شهید بشم غصه می‌خوری‌ها! کوتاه نیامدم.... آخرِ مراسم رفت پیش صیاد گفت این عطر رو دوستم برای شما آورده ولی چون خیلی خوشبو بود نتوانستم ازش بگذرم... صیاد گرفت و بو کرد بعد دو دستی برگرداندش به حاج‌ رضا و با لبخند گفت: تقدیم به شما سرباز امام زمان(عج). شهید حاج‌ رضا شکری‌پور🌷 شادی روحش قرارگاه عاشقی شهدا ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯