«🍚📃»
-
-
بیـٰاوبِمـٰان..シ
بُـگذاررِفاقتمـٰانبو؎ڪھنِگۍبِـگیرد..!
-
-
«🍚📃»↫ #برادرانه‴
«🍚📃»↫ #پروف_پسرونه‴
«🍚📃»↫ #رفیقانه‴
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
•----------------«📓🔗»----------------•
-شھیدمجتبیعلمدار:
اگر خواستی زندگی کنی، باید
منتظر مرگ باشی! ولےاگر عاشق
شدی دواندوان سمتِ فداشدن
در راهِ معشوق میروے!
این خاصیتِ کسانۍست کھ
در فڪرِجاودانهشدن هستند!
•ـ----------------«🔗📓»----------------•
🔗⃟📓⸾⇜ #شهیدانه
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌸🍃• . • . •
تَقصیـࢪماستغِیبَتطُولانۍشُما 🥀
مـاࢪابِبَخشمُولاجانـَم シ ... ! 💔
" 💚 السلامعلیکیااباصالحالمهدی 🖐🏻 "
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#تلنگرانه
طرفداشتغیبتمیکرد.❗️
بهشگفت:شونههاتودیدے⁉️
گفت:مگهـ چیشده❓
گفت:یہڪولہبارےازگناهانِ
اونبندهھخداروشونههاےتوعه..!🙂
#بہخودمونبیایم!
-شهیدمحمدرضادهقانامیرے🌻
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
「🖤🖇•••」
.⭑
••
میگفتکه:
شهـٰادت؛
بہآسموݩرفتݩنیست . .
بہخودآمدݩاست!-💔✋
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🥀🍂🥀🍂🥀
🥀🍂🥀🍂
🥀🍂🥀
🥀🍂
🥀
♡﷽♡
رمان مگه آدم بدا عاشق نمیشن
#Part13
_گفتم نمیخوام گوش کنم
لیال:خانم شما یه لحظه اینجا باشید
دست منو کشید برد یه گوشه:ماریا همون
خالته که گفتی؟
سرمو به عالمت اره تکون دادم
لیال:چرا به حرفاش گوش نمیدی؟
_نیازی ندارم
لیال:البد حکمتی توشه عزیزم همین االن
خالتم بیاد سر بزنه
_وایی لیال وایی از دست تو چی داری
تو دختر ک نمیتونم بهت نه بگم
پرید باال لوپمو بوسید:بدو بریم پیش
خالت
برگشتیم پیش ماریا
_فقد بخاطر لیال
ماریا:مرسی دخترم
نشستیم کنار قبر
ماریا:اونوقتی که تورو آوردن در خونه
جانی هم خونه بود قبلش زنگ زده بودن
گفتن تورو میارن جانی قبول نمیکرد
تهدیدم کرد اگه بیارمت تو خونه بچه
هارو میبره منم نتونستم تورو قبول کنم
بچه هام بودن اگه میبردشون اذیتشون
میکرد اگه جانی میرفت من جایی رو
نداشتم برم بعد از دوسال که جانی مرد
دنبالت گشتم نبودی میتونی دختر خالت
بپرسی
_دیگه مهم نیست
ماریا:منو ببخش پسرم
_اگه منو پسرت میدونستی ولم نمیکردی
ماریا:ببخش منو ببخش
لیال دم گوشم گفت:زشته امیر بنده خدا
ببین حقم داشت
_تو طرف اونی یا من
لیال:امیر
_باشه باشه تسلیم
رو به ماریا گفتم:میبخشمت چون شاید
اگه تو منو ول نکرده بودی من ب
اینجاها نمیرسیدم این ستاره رو پیدا
نمیکردم
ماریا:زنته؟
لیال:ایشاهللا چند وقت دیگه عروسیمونه
ماریا سرشو انداخت پایین برگشتم سر
قبرو نگاه کردم
_خاله
با تعجب سرشو آورد باال
_شما هم دعوتین خانواده ی منین
یهو پرید بغلم بعلش کردم بوی مامانو
میداد سرشو بوسیدم
لیال با لبخند بهمون نگاه میکرد با اسرار
های ماریا رفتیم هتلی که بودن انگاری
اونا هم برگشتن ایران....
فصل نه
برگشتیم ایران ماریا هم باما برگشت فردا
باید میرفتیم بیمارستان امشب قرار بود با
خاله اینا بریم بیرون دوست داشتم
روزهای اخر شاد باشم
لیال:امیر تو خوب میشی خب؟باید خوب
بشی فهمیدی؟باید من اینجا تنهام امیر تو
که منو تنها نمیذاری نه؟ امیر قول بده
قول بده امیر من ک جز تو کسی رو
ندارم تو همه کس منی اگه تو بری من
هدفی ندارم تو این دنیا بخوام بمونم امیر
میمونی مگه نه؟امیر ترکم نمیکنی نه؟
همین جور داشت گریه میکرد اشکاشو
پاک کردم:هیسسسسس بس کن لیلی بس
کن پاشو ببینم نگاش کن تورو خدا زیر
چشماش سیاهه پاشو مردم دارن چپ
چپ نگام میکنن فک میکنن من چیزی به
تو گفتم پاشو ببینم پاشو
یدونه زد به بازوم:مسخره من دارم اذیت
میشم تو میخندی؟
بغلش کردم
لیال:زشته امیر زشته ولم کن
_دیگه حرف نمیزنی؟
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
@azshoghshahadat
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🥀
🥀🍂
🥀🍂🥀
🥀🍂🥀🍂
🥀🍂🥀🍂🥀
🥀🍂🥀🍂🥀
🥀🍂🥀🍂
🥀🍂🥀
🥀🍂
🥀
♡﷽♡
رمان مگه آدم بدا عاشق نمیشن
#Part14
لیال:باشه باشه
ولش کردم
ماریا:خاله جون چرا لیال گریه میکنه
_هیچی خاله یکم بی قراری میکنه
ماندانا)دختر ماریا(:راسی لیال جون
خانوادت کجان؟
لیال سرشو انداخت پایین لیال بچه
پرورشگاهی بود
_مانی جان لیال خانوادشو از دست داده
لیال سرشو آورد باال با لبخند بم نگاه کرد
ماناندانا:اخی عزیزم خدا رحمتشون کنه
لیال:ممنون
_راستی خاله مانی کجاس
خاله:اون داره درس میخونه کاناداس
_بزرگ شده حسابی پس
خاله:آره پسرم کپ خودت شده
مانی:بریم خونه دیگه من خسته شدم
لیال:حق با مانداناس دیر وقته
_خیله خب بریم
سوار ماشین شدیم خاله اینارو در
خونشون پیاده کردیم
_لیال شب میری یا میمونی
لیال:میمونم فردا صبح باهم بریم
رفتم سمت خونه
لیال:یه اهنگ بزار دیگه
_مگه محرم نیست .
لیال:عزیزم تمام شد اهنگ غمگین بزار
دستمو بردم سمت ضبط :اینم به افتخار
خانمم
Ayrılıgın beni bak öldürüyor
ببین جداییت داره منو میکشه
Bana nasıl kıydın bilemiyorum
چه طوری بهم دلت اومد نمیتونم بفهمم
Her baktığım yerde hatıram
saklı
با هر نگاهم به هر چی. خاطره ها جلوی
چشامو می گیرن
Senden başkasını istemiyorum
کس دیگه ای جز تو رو نمیخوام
Sana ben doyamadım
من ازت سیر نشدم
seni hiç unutamadım
اصآل نتونستم فراموشت کنم
artık dönmesen bile benkerim
seni canım
اگه برنگردی بازم منتظرت می مونم
جونم
Offf Offfffff Özledi
اوف اوف ... دلم تنگ شده
Offfff Offff Seni çok sevdim
اوف اوف ...تو رو خیلی دوستت داشتم
Seviyorum seni yar
یار دوستت دارم
Gözlerim Sana Ağlar
این چشمام برات گریه میکنن
Herşeye rağmen sevgilim
با وجود همه چی عزیزم
Seni Seven biri var
یکی هست که تو رو دوست داره
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
@azshoghshahadat
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🥀
🥀🍂
🥀🍂🥀
🥀🍂🥀🍂
🥀🍂🥀🍂🥀
«💚📗»↯
.
.
|ـدیوٰاانِہتَࢪیڹدِلـبَࢪایڹشَہـࢪطُبود؎
|ـاِ؎وٰا؎بِہحـٰالِدیوٰانِہپَسَندَم…!シ••
.
.•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
•|🌱🏴|•
❥︎
بالطفحسنبودهحسینیشدهعالم
اینرابههمهگفتهومبهمنگذارید...
❥︎
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
«🌒🌻»↯
.
.
حـٰـآلِمَـنبـٰآچـٰآدُرمِـشڪۍِ
خُـوشاَسـتシ..!
.
.•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
◜🚡📻◞-----------------------
ایـنسـووآنسـو؎ِجَھـٰانراڪِھبِگـردۍ
خـوشتَروزِیبـٰاتَروآقٰـاتَـرازایـنمَـرد،مَـن
آدَمنَـدیدم...!(:
◜🚡📻◞-----------------------
𖦸•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•