🌷ازشوقشھادٺ🌷
#ماجرای_حقیقی_معجزه_دعای_شهدا #قسمت۱۰ ولی............... بالاخره متوجه شدم که این عزیزان کاملا حق
#ماجرای_حقیقی_معجزه_دعای_شهدا
#قسمت۱۱
از در و دیوار شهر و انسانهایی که در خیابانها با خیال راحت و با آسایش و آرامش و بدون نگرانی در حال انجام امور روزمره ی زندگی خود بودند چیزی را نمیشد دید
جز ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی دلیر مردان بی ادعایی که حالا شاااید روزهای زیادی حتی فراموش کنیم اسمشان را یاد کنیم.🌷🌷🌷
میخواستم در خیابان فریاد بزنم که شاید مردم به خود بیان. برای مسائل بی اهمیتی چون جای پارک و ... با هم به بحث و جدال نپردازن و حرمت نگه دارن ولی ممکن نیست. قطعا مردم خواهند گفت این خانم ....😏
پس باید چه کنم؟
حقایقی برام روشن شده و پرده ای از روی چشمانم کنار رفته که دوست دارم همه را در این واقعیت شیرین شریک کنم ولی باید چه کنم؟😟
لحظات را بگونه ای سپری میکردم که تمام وجودم لبریز از یاد و نام شهدا بود❤ مدل ذکرهایم عوض شده بود و فقط بر زبانم جاری نبود با تمام اعضاء و جوارح و با تمام وجودم گفته میشد.
در حالیکه در پذیرایی نشسته بودم و کانال یک تلویزیون #کلیپ_یاد_امام و #شهدا پخش میشد و من حال و هوای غریبی داشتم
ناگهان تصویر هدیه ی شهید یاسینی و جعبه ی سفیدی که به من اهدا کردن جلوی چشمانم عبور کرد. یکدفعه جا خوردم. یاد سفارش لحظه ی آخر ایشون افتادم که فرموده بودن از این سوغاتی به سه نفری که نام بردن حتما بدم.
ولی کدام سوغاتی؟؟؟😳
من که چیزی در دست نداشتم😕
باید چه میکردم؟؟ ...
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌷ازشوقشھادٺ🌷
#ماجرای_حقیقی_معجزه_دعای_شهدا #قسمت۱۱ از در و دیوار شهر و انسانهایی که در خیابانها با خیال راحت و
#ماجرای_حقیقی_معجزه_دعای_شهدا
#قسمت۱۲
نزدیک ظهر بود که متوجه شدم بی اختیار گوشی تلفن در دستم است و پشت خط، اولین نفری که شهید یاسینی نام برده بودن الو الو میکرد و میگفت بفرمایید.
نمیدونستم چی باید بگم شروع کردم به احوالپرسی کردن و به گونه ای وانمود کردم که برای احوالپرسی با ایشان تماس گرفته ام.
احساس کردم صداش خیلی گرفته و ناراحت هستن. پرسیدم خوبید؟؟ چرا صداتون گرفته؟؟
گفت مگه شما اطلاع ندارید؟😳 پس برای چی زنگ زدید؟ 😕 فکر کردم زنگ زدی که ابراز همدردی کنی🧐
خیلی کنجکاو شده بودم پرسیدم مشکل چیه؟؟ قضیه ای پیش اومده؟
گفت ماشین مون رو چند روزه که دزدیدن. 😲 اینقدر حرص و جوش خوردیم که دیگه حالی برامون باقی نمونده.😮 این چه گرفتاری بود که برامون پیش اومد.
در حالیکه کاملا جا خورده بودم گفتم به کلانتری، پلیس اطلاع دادید؟؟؟
گفت جایی نیست که اطلاع نداده باشیم. ولی امروز دیگه آب پاکی رو ریختن روی دستمون و گفتن که دیگه منتظر ماشین تون نباشید اگر پیدا هم بشه فقط لاشه ی ماشین خواهد بود. تا الان قطعا اوراقش کردن.😢
ما هم با کلی وام و بدهی اون ماشین رو خریده بودیم.
هر نذری به ذهنم میرسید کردم و هر سوره و دعایی که بلد بودم یا دیگران گفتن خوندم ولی ............☹️
بدون اینکه فکر کرده باشم گفتم #چله_شهدا رو بگیرید و از #شهدا بخواهید که #براتون_دعا_کنن و ماشین تون بدون کوچکترین کم و کاستی به دستتون برسه.
گفت من که این همه نذر کردم اینم روش ولی بلد نیستم. چله ی شهدا چه جوریه؟؟ کامل براشون توضیح دادم...
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#تــݪݩـگـڔ ⚠️
🔹رفتݩد تا بمـاݩیم❗️
ایݩڪہ استاد پݩاهیاݩ گفتݩد:
شاید بزرگتریٖݩ اثرۍ ڪہ #شہیٖد براۍ ما دارد،ایݩ است که ما را بہ #فڪر وا مۍدارݩد❗️
فڪر•••
فڪر•••
فڪر•••
فڪر ایݩڪہ قرباݩۍ ڪردند #خودشاݩ را!
و #خدا قرباݩۍ ڪرد آݩہا را•••
ایݩ ڪہ شہیدۍ آݪبوم عڪس ـہاے خود را از بیݩ مےبرد که نڪند حاݪا #بعدشہادت،اسمش بر سر زباݩ ـہا بیفتد و دیده شود😔•••
و یا شہیدی پݪاڪش را پرت ڪݩد در ڪاناݪ #پرورش_ماہ!ڪہ در فڪرش تشییع با شڪوهی برای خودش متصور شد!
#شہوت_شهـادت_بخشڪاݩد•••
و #فرماݧدهاݩ شہیدے ڪہ حاضر شدݩد!
در جمع سربازاݩ سیݩہ خیز بروݧد•••
در پوتیݩ بسیجیہا آب بخورݩد•••
و •••
درس #قرباݩۍ_ڪردݩ_خود است!
براے خدا شدݧ آساݩ نیست!
چوݩ نباید #هواۍ قدرت داشتݩ، داشت•••
نباید #هواۍ دیده شدݩ داشت•••
و براۍ ما سخت است قرباݩۍ ڪردݩ
#هواے_ݩفس
چوݩ براۍ ما #ݪذت تقرب به خداوݩد
از ݪذت هاۍ ڪم ارزش دنیــا #ڪمتر است•••
حاݪا ما چہ ڪارها ڪہ ݩڪردیم
براۍ #دیده_شدݩ⁉️
و #شہدا از آݩ سو بہ ما بیچارگاݩ مےخندند😊!
و شاید اشڪ 😭مےریزݩد؛ڪہ در #خودماݩ ماندیم!و ݪباس #هواۍ_ݩفس را از تݩ در نیاوردیم•••
در #خود ماݩدیم•••
بہ قوݪ #حاج_حسیݩ_یڪتا:
و هݩوز گیر یہ قروݩ و دو زار #شہوت ایݩ دنیاییم ڪہ یڪی بیاد ݩگاهموݧ ڪݩہ•••
شہدا #شہوت_شهـادت مےخشکوندند!
ڪہ یوسف زهرا ݩگاشون ڪرد•••
جاݧ بہ هر حاݪ قرار است ڪہ #قــرباݩ بشود👌•••
پس چہ خوب است که قرباݩے #جانــاݩ بشود•••
#باݩو_چادرۍ
#تلنگرانه
#مواظب_باشیم
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🍃🌸
#تَـلَـنــگُــــر
🚇تو مترو یا اتوبوس نشستے روے صندلے ...👇
🧕👱🏻♂یه خانم یا آقایے میاد روبه روے شما مے ایسته، شما بلند میشے و جاتو میدے بهش😊
🌸از این ڪار میتونے اهدافِ مختلفے داشته باشے. حالا یا مبارزه با هوای_نفس 👊یا خدمت به خلقُالله☺️و خادمے عبادالله😉
🍀خانم یا آقایے ڪه جاتو دادے بهش
از این لطفِ شما احساس شرمندگے میڪنن.😔
شرمنده میشن وقتے میبینن شما ایستادے و اون جاے شما نشسته. خودشو به شما مدیون میدونه و هے تشڪر میڪنه 🥰
❌ #رفقا_حواسمون_هست? 🤨
خیییلے وقته #شهدا جاشونو دادن ڪه ما بشینیم😞
نههه . . .
راستے جاشونو ندادن ما بشینیم !!!‼
جونشونو دادن تا ما بایستیم 😔💐
🤔اونوقت ما چیڪار میڪنیم؟
مگه خدا نگفته
🌟«ولا تحسبن الذین قتلوا فے سبیل الله امواتا بل أَحْيَاءٌ»🌟
☝️یعنے: هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند مُرده مپندار بلكه زنده اند.🌍
#ببخشید_ای_شهید 😔
ڪه بجاے راهت
«من راحتے را انتخاب ڪردم»😣
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#اندکی_تأمل
🔴 #برا_خــــــدا_ناز_ڪن..
#شهدا گناه نمیکردن، ولی عوضش برا خدا ناز میکردن، خدا هم نازشون و میخرید!
◽️حاج احمد کریمی تیر خورد، رسیدن بالا سرش..
گفت: من دلم نمیخواد شهید بشم!
گفتن: یعنی چی نمیخوای شهید بشی؟!
برا خدا داری ناز میکنی؟؟؟
گفت: آره؛ من نمیخوام اینجوری شهید بشم، من میخوام مثل اربابم #امام_حسین ارباً اربا بشم... .
◽️حاج احمد حرکت کرد سمت آمبولانس، بیسیمچی هم حرکت کرد،
علی آزاد پناه هم حرکت کرد، سه تایی با هم. یک دفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون، دیدم حاج احمد ارباً اربا شده.
◽️همهی حاج احمد شد یه گونی پلاستیکی!
#حاج_حسین_یکتا
#روایتگر_جبهه_ها
「👤」🌄📎..؛
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
<♥️>
شهدایے زندگے ڪردن به؛↓
←پروفایل شهدایے
نیست...‼️
اینڪه همون شهیدے ڪه من
عڪسشو پروفایلم📲 گذاشتم↓
🕊| چے میگه مهمه..!
چے از من خواسته مهمه..!
راهش چے بوده مهمه..! 🤞🏻
چطورزندگےمیڪرده مهمه..!
باڪے رفیق بوده مهمه..!
دلش ڪجاگیربوده مهمه..!
چطورحرف میزده مهمه..!
چطورعبادت میڪرده مهمه..!|
#شهدا ✨
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
شهیدانــہ💔
هرآیھایکهبرای #شهید میخوانید
برابربایکختمقرآناست‼️
یکیازدوستان #شهیدمحسناسدی
نقل میکرد:
کهدرخوابمحسنرادیدمکهمیگفت:
هرآیهیقرآنیکهشمابرای #شهدا میخوانیددراینجاثوابیکختمقرآنرابهاو
میدهندونوریهمبرایخوانندهآیاتقرآن
فرستاده میشود.♥️✨
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
.
•
[🤍🌿]
#شهدا
دست بیمـاران گرفتـن.،
بر طبیبـان واجب اسـت.،
من زِ پـا افتـادهام.،
دستـمنمیگیــریطبیـب..؟! :)
#حاجی💔
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
.🌱.
هرکیآࢪزوداشتهباشه
خیلےخدمتکنه
#شهـــید میشه...!🕊
یهگوشهدلتپا👣بده،
شهدابغلتمیکنن...❤️
•
ـ مابهچشمدیدیمایناࢪو...
ـ ازاینشهــدامددبگیرید،🖐🏼
ـ مددگرفتناز#شهدا ࢪسمه...
•
دستبذاࢪࢪوخاکقبرشهیدبگو...
حُسینبهحقاینشهید،🥀
یهنگاهبهمابکن..💔
📪|• #حاجآقاپناهیان
🍃💐روز دختر که میشه
🍃🌸روز پدر که میشه
🍃🌺روز عقد که میشه
🍃🌷برای دخترهای #شهدا خیلی سخته
🍃🌻دخترای شهدا روزتان مبارک
#شهیدانه
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#شهدا رفتند تا ما و
نسل هایمان بمانیم
اما ما چه کردیم.. :)💔🥀؟!
#شهید_حسین_تقی_پور
#شهیدحسینتقیپور
#شهیدانه | #تلنگر
فڪرشم قشنگھ••>🙃♥️
-یھ جمع از #شهدا
و #حضرت_زهرا 'س'نشسٺند"🧡''
-بعد یھ شھیدۍاز ٺو ٺعریف ڪنھ
-یھ شہید دیگھ
بگھ خانوم جان مراقبش باشینا
اخھ رفیق شھداس اهلِ رعایٺِ😅
بگھ خانوم جان فلان جا ڪارش
گیرھ گرھ اش رو باز ڪند لطفا🙃🌸•>
#تلنگر
✍در مراسمی برای #شهدا ،
سردار سلیمانی رو کرد به خانوادهها و گفت:
از همه تقاضا دارم دو دقیقه سقف را نگاه کنند.
دو دقیقه همه سقف را نگاه کردند
و کم کم گردنها خسته شد.
همان زمان ،
سردار سلیمانی گفت:
خسته شدید؟
برخی از رزمندگان جانباز ما بیش از 30 سال است که به دلیل مجروحیت فقط میتوانند سقف را نگاه کنند ...💔
(راوی: همسر #شهید_هادی_کجباف)
🌷تـا ابـد مـدیـون شهـدا هستیـم🕊
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_زمان ❤️
#شهدا🌷
تو این کانال رفتن تا
تو هر کانالی نریم:)
❣شـهـدا را بـا ذکـر صـلواتـی یـاد کـنیـم
زِندگیاتونو وقفِ #امام_زمان کنین....
وقفِ جبهِه ی فرهنگی...
وقفِ ظهور...
وقتی زندگیاتون این شِکلی شه، مجبور میشین که گناه نکنین!
وَ وقتیَم که گناه هاتون کمُ کمتر شد؛ دریچه ای از حقایق بِه روتون باز میشه...!
اونوقته که میشین شبیهِ #شهدا...
#اول_شبیه_شین_بعد_شهید!
#تلنگر
⭕️ #راهیان_نور
ایام راه افتادن کاروان های راهیان نور است
🔻 بعد از یک سال تلاش و کار میرویم تا خستگی مان را کنار #شهدا در کنیم و سال جدیدمان را با حالی معنوی و شهدایی شروع کنیم.
چه قدر خوب است این کار .
🔻 همیشه مادرم میگفت: «سال جدیدت را هر جور شروع کنی تا آخر سال همان اتفاق برایت رقم میخورد.»
پس چه میشود آن سالی که با شهدا شروع شود !
احتمالا همه اش در #یاری_نظام_اسلامی و #اطاعت_امر_ولی و خدمت به مردم و... میگذرد.!
اما حیف؛ صد حیف که فراموش کاریم. آخر سال پیش هم شرکت کرده بودم و با شهدا عهد بسته بودم که تمام وقتم در مسیر آنها قدم بر میدارم به خوبی یادم هست که در هر یادمان وقت خداحافظی اینجور میگفتم که سال دیگر می آیم و با کارنامه ای از تلاش های یکساله دوباره زیارتتان میکنم.
🔻ولی حالا که نگاه میکنم دستم خالی است
اطاعت از ولی چه شد!
یاری نظام کجا رفت؟
افسوس که همه اش در دغدغه های بی ارزش و روز مرگی های تکراری از یاد رفت.
امسال باید تفاوت کند. باید یادم بماند که هیچ گاه جهاد تمام نمیشود. شهدایی بودن فقط برای شروع سال نیست بلکه در تمام و سال باید مانند شهدا بود باید یادم بماند که شهدایی بودن فقط در زیارت نیست بلکه در تبعیت از راه و هدف شهدا که همان اطلاعات از ولی است تمام میشود
🔻می روم و از خود شهدا برای پیمودن این راه کمک میگیرم، مصمم و جهادی
#راهیان_نور
#یاری_امام
#جهاد_ادامه_دارد
از اسارت دنیـا آزاد میشوی،
وقتی اسـیر نگاه #شهدا شوی🌱!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
دوست #شهیدصدرزاده:
مصطفی سه تا خصلت مهم داشت؛
یکی اینکه اصلا غیبت نمی کرد
دوم اینکه دست و دلباز بود
و سوم اینکه دو به هم زن نبود
«کتاب قرار بی قرار»
پ.ن: اگه هرکسی گفت دعا کن مرگم با شهادت باشه،بهش بگو تو اول این سه تا کار رو انجام بده،خدا خودش میدونه چیکار کنه..
#شهدا🕊
#مثل_مصطفی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
دوست #شهیدصدرزاده:
مصطفی سه تا خصلت مهم داشت؛
یکی اینکه اصلا غیبت نمی کرد
دوم اینکه دست و دلباز بود
و سوم اینکه دو به هم زن نبود
«کتاب قرار بی قرار»
پ.ن: اگه هرکسی گفت دعا کن مرگم با شهادت باشه،بهش بگو تو اول این سه تا کار رو انجام بده،خدا خودش میدونه چیکار کنه..
#شهدا🕊
#مثل_مصطفی
#شهید_مصطفی_صدرزاده