eitaa logo
🌷از‌شوق‌شھادٺ🌷
648 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
45 فایل
༻﷽༺ گفتم: دگࢪقݪبم‌شۅق‌شهادت‌نداࢪد! گفت:) مࢪاقب‌نگاهت‌باش♥️🕊 شرایطمون:↯ @iaabasal شَھـٰادت‌شوخۍٓ‌نیسٺ‌؛قَلبٺ‌رابو‌میکُند بو؎ِ‌دُنیـٰابِدهَد‌رھـٰایَٺ‌مۍ‌کُند:)!🥀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
‌اسیر‌شده‌بود⛓ + ‌مأمو‌رعراقے‌پرسید:اسمت‌چیه؟!😡 - عباس😊 + اهل‌کجایـے⁉️ - بندرعباس😁 + اسم پدرت‌چیه❓ - بهش‌میگن‌حاج‌عباس🌱 + کجا‌اسیر‌شدے؟! - دشت‌عباس!🦋 افسر‌عراقے‌ڪه‌ڪم‌ڪم‌فهمیده‌بود‌طرف‌ دستش‌انداخته‌و‌نمے‌خواهدحرف‌بزند🤦🏻‌محکم‌به‌سا‌ق‌‌پاۍ‌او‌زد‌و‌گفت: + دروغ‌مےگویـے!😡 او‌کہ‌خودرا‌به‌مظلومیت‌زده‌بودگفت:🥺 - نه‌به‌حضرت‌عباس(؏) !!😂😂😂 ✨⇉| •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
✨😂↫ اولین عملیاتے بود كه شركت می‌كردم.🪖 بس كه گفته بودند ممكن است موقع حركت به سوے مواضع دشمن، در دل شب عراقی‌ها بپرند تو ستون و سرتان را با سیم مخصوص از جا بكنند، دچار وَهم و ترس شده بودم..! ساكت و بے صدا در یك ستون طولانے كه مثل مار در دشتے می‌خزید جلو می‌رفتیم . جایے نشستیم ؛ یك موقع دیدم یك نفر كنار دستم نشسته و نفس نفس می‌زند . كم مانده بود از ترس سكته كنم. فهمیدم كه همان عراقے سرپران است . تا دست طرف رفت بالا معطل نكردم با قنداق سلاحم محكم كوبیدم توے پهلویش و فرار را بر قرار ترجیح دادم:)) لحظاتے بعد عملیات شروع شد . روز بعد در خط بودیم كه فرمانده گروهان مان گفت: «دیشب اتفاق عجیبے افتاده ، معلوم نیست كدام شیر پاك خورده‌اے به پهلوے فرمانده گردان كوبیده كه همان اول بسم الله دنده هایش خرد و روانه بیمارستان شده» از ترس صدایش را در نیاوردم كه آن شیر پاك خورده من هستم •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
📿 . رفیقم مۍگفت لب مرز یه داعشۍ رو دستیگیر کردیم . داعشۍ گفت تــا ساعت¹¹ من رو بکشید تـا نهار رو با رسول خدا و اصحابش بخورم! . اینام لـج کردن ساعـت‌² کشتنش ،گفتـن حالا برو ظرفاشون‌رو بشــور 😂🤞🏼! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•