🌙✨🌙
شب قدر است و من قدری ندارم،
چه سازم توشه قبری ندارم،
شب عفو است و محتاج دعایم،
ز عمق دل دعایی کن برایم،
اگر امشب به معشوقت رسیدی،
خدا را در میان اشکهایت دیدی،
کمی هم نزد او یادی زِ من کن،
کمی هم جای من او را صدا کن،
بگو یارب فلانی رو سیاه است،
دو دستش خالی و غرق گناه است،
بگو یارب تویی دریای جوشان،
در این شب رحمتت بر وی بنوشان
#التماس_دعا 🙏
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@Farhangi_tarbyati
❇️ اعمال مشترکه شبهای #قدر و اعمال شب ۲۱ ماه مبارک رمضان🌙
#التماس_دعا 🙏
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@Farhangi_tarbyati
لطفاً بخونیم 😔
خاطرات شهدا
يکي از مسئولين کاروان شهدا ميگفت:
⚰پيکر شهدا رو واسه تشييع ميبردن...
😳نزديک خرم آباد ديدم جلو يکي از تريلي ها شلوغ شده‼️
اومدم جلو ديدم...
🤔يه دختر 14،15 ساله جلو تريلي دراز کشيده، گفتم: چي شده❓
گفتن: هيچي اين دختره اسم باباشو رو اين تابوت ها ديده گفته تا بابامو نبينم نميذارم رد شيد
بهش گفتم :
صبر کن دو روز ديگه ميرسه تهران معراج شهدا، برميگردوننشون...
گفت: نه من حاليم نميشه، من به دنيا نيومده بودم بابام شهيد شده،بايد بابامو ببينم😭
⚰تابوت هارو گذاشتم زمين پرچمو باز کردم يه کفن کوچولو درآوردم🇮🇷
سه چهارتا تيکه استخوان دادم
هي ميماليد به چشماش، هي ميگفت بابا،بابا...😭
ديدم اين دختر داره جون ميده گفتم: ديگه بسه عزيزم بذار برسونيم😔
گفت: تورو خدا بذار يه خواهش بکنم؟
👤گفتم: بگو
گفت: حالا که ميخوايد ببريد به من بگيد استخوان دست بابام کدومه؟✋🏻
همه مات و مبهوت مونده بودن که ميخواد چيکار کنه اين دختر
اما...‼️
کاري کرد که زمين و زمانو به لرزه درآورد...😭
استخوان دست باباشو دادم دستش؛ تا گرفت گذاشت رو سرش و گفت:
🙏"آرزو داشتم يه روز بابام دست بکشه رو سرم..." 😭
✨ یازهرا (س) 🙏
تو رو خدا
یه جور زندگی کنیم
که فردای قیامت بتونیم جواب این جور چیزا رو بدیم💔
#التماس_دعا
#شهید_احمد_محمد_مشلب
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
#امام_زمان
@Farhangi_tarbyati
زیارت اربعین با ترجمه.pdf
حجم:
482.6K
🔻فایلpdf زیارت اربعین🔻
🔸همراه با ترجمه🔸
فایل کم حجم: 471kb 👌
#زیارت_اربعین
#التماس_دعا
@azzahra_farahan