🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۱
غروب ۶۵/۱۰/۱۲ پس از خواندن نماز مغرب و عشا، غلامپور با فرماندههان یگانهای قرارگاه تماس تلفنی داشت و از همه آنها کارها را پیگیری میکرد. برای حل مشکلات آنها نیز با محسن رضایی، رحیم صفوی، فروزنده و... تماس گرفت تا هرچهسریعتر امکانات مورد نیاز یگانها به دستشان برسد. در همین حین (ساعت ۲۰:۱۲) سفره شام پهن شد. ده عدد تخممرغ آبپز، هشت عدد سیبزمینی پخته، دو قالب کره و سه کاسه ماست، شام امشب بود که تدارک دیده شده بود. در حال خوردن شام بودیم که غلامپور طبق عادت هر شب رادیویش را روشن کرد. ابتدا رادیو بیبیسی و سپس خبرهای رادیو ایران. پس از شام محرابی داخل اتاق فرماندهی شد و اطلاعاتی از عملیات کربلای 4 ارائه داد. میگفت ماهر عبدالرشید بارها از دیدهبانها و مسئولین دکلهایش تشکر کرده است. برای هر دکل جاده کشیدهاند، کارهای مهندسی که آنها برای دکلهایشان کردهاند، ما در کل عملیات کربلای 4 انجام ندادهایم. میگفت، بهدلیل هشیاری دشمن اکثر زخمیها و مجروحین ما تیر خوردهاند و کمتر با ترکش مجروح شدهاند. ساعت حدود 22:45 را نشان میداد که خوابیدیم تا صبح زود به بازدید از منطقه بپردازیم. البته تا ساعت یک بامداد تقریباً هر پانزده دقیقه یکبار آقای غلامپور به تلفنهای فرماندهان یگانها و مسئولین قرارگاه پاسخ میداد و من هم برای ثبت این تماسها با استفاده از چراغ قوه، مطالب شنیده شده را در دفتر خود یادداشت میکردم.
صبح روز ۶۵/۱۰/۱۳ ساعت هفت، پس از خواندن نماز و خوردن چند لقمه نان و پنیر و چای، از قرارگاه بیرون آمدیم. در بین راه مسئول مهندسی قرارگاه حاج قاسم را دیدیم که همراه با آقایان مبلغ از مسئولین مهندسی سپاه، رضوی از مسئولین جهادسازندگی و عطار فرمانده لشکر مهندسی ۴۲ قدر کنار جاده اهواز ـ خرمشهر بودند.
حاج قاسم که عصبانی بهنظر میرسید نسبت به بستن جاده اهواز ـ خرمشهر اعتراض داشت و میگفت نمیدانم چهکسی جاده را بسته است؟ اصلاً نمیدانم چهکسی به اینها گفته بیایند؟
رضوی با لحنی تمسخرآمیز پاسخ داد:
کسی نگفته بیایند، کسی نگفته که نیایند، اینها هم آمدهاند و جاده را بستهاند.
هر کسی جاده را شکافته خوب هم کار کرده، جاده را مورب بریده که آب کنار جاده را تخلیه کند.
عطار: معلوم نیست این کارها را چه کسی انجام میدهد؟!
رضوی با خندهای که حکایت از انتقاد نسبت به مدیریت منطقه داشت: کار خداست. معلوم نیست کی چهکار میکند؟!
حرکت کردیم. داخل خودرو، غلامپور در ارتباط با زمان عملیات میگفت، نظر آقا محسن روز پنجشنبه ساعت یازده است، چون ماه ساعت یازده غروب میکند. در این صورت بچههای قاسم (لشکر 41 ثارالله) زمان کم میآورند، آنها برای رسیدن به خط دشمن در محور کانال ماهی به 3 تا 4 ساعت زمان نیاز دارند. خدا رحم کند.
آقای غلامپور پس از سرکشی به چند پروژه مهندسی (عقبهسازی، جادهسازی، پدهای توپخانه و...) به قرارگاه برگشتیم. پس از نماز و نهار و کمی استراحت، جلسه مهندسی تشکیل شد. جلسه با حضور مسئولین مهندسی سپاه، جهاد و برخی یگانهای مهندسی و نیز فرماندهان دو قرارگاه قدس و نجف آغاز شد تا حاضرین درباره اقدامات مهندسی و کارهای باقیمانده به بحث و تبادلنظر بپردازند و باتوجهبه حضور دو قرارگاه عملیاتی جدید در منطقه، تقسیم کار جدیدی در ارتباط با اقدامات مهندسی انجام شود. پس از قرائت چند آیه از قرآن، ابتدا برادر مبلغ درباره موضوع اصلی جلسه که پیشرفت فعالیتهای مهندسی در منطقه شلمچه و تقسیم کار میان سه قرارگاه عملیاتی و نیز برنامهریزی برای اقدامات مهندسی باتوجهبه زمان محدود باقیمانده تا آغاز عملیات بود، توضیحاتی داد و سپس حاضرین مطالبی را در ارتباط با این سه موضوع ارائه دادند. محور اصلی گفتوگوهای جلسه تناسب نداشتن اقدامات باقیمانده مهندسی و زمان تعیین شده برای عملیات آینده بود. دراینباره احمد غلامپور گفت:
از زمانی که فرماندهی قصد عملیات در منطقه شلمچه کرد، اوّلین مسئله آمادهسازی منطقه و اقدامات مهندسی بود که باید اجرا میشد. باتوجهبه اینکه قبلاً در منطقه کارهایی صورت گرفته بود، مسئله اصلی ما جادههای خط، عقبه یگانها و پدهای توپخانه بود. ابتدا ما به اتفاق آقای شمایلی کارهای زیر را برنامهریزی کردیم:
1. نیازهای مهندسی براساس اعلام نظر واحدها و یگانها و نیز وضعیت منطقه و عملیات تعیینشد.
2. کارهای باقیمانده مشخص و اولویتبندی شد.
3. برنامهریزی براساس اولویتهای صورت گرفت.
4. جهادهای استانی براساس برنامهها تقسیم شدند.
5. پیگیری برای اجرا شروع و نظارت بر کیفیت اجرا آغاز شد.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۲
از آن روز (۶۵/۱۰/۶) تاکنون که ۷ یا ۸ روز گذشته است پیشرفت کارها ضعیف بوده و بهدلیل حجم کارهای مورد نیاز انگار کاری صورت نگرفته است. برای مثال در حال حاضر، از کارهای توپخانه یکدهم آن هم انجام نشده است. آقای شمایلی میتواند گزارش پیشرفت کارها را بدهد.
شمایلی: الان مشکل اصلی ما تناقضهاست، یکی میگوید کار نشده، یکی میگوید کارشده، اگر ضعفی در کار است باید ایراد آن گرفته شود و سپس برطرف شود. الان ما چند کار اصلی در منطقه داریم:
۱. تکمیل کارهای جاده فجر (لشکرفجر) که محور اصلی ورود به منطقه دشمن است، یعنی یکی از عقبههای اصلی عملیات.
۲. اولویت بعدی پدها و جادههای توپخانه است.
۳. مسئله بعدی تکمیل و آمادهسازی بیمارستانهاست.
عزیز جعفری: تجربهای که ما داریم این است که ما یا نمیتوانیم برآورد دقیقی از کارها بدهیم و یا در ارائه زمانبندی اقدامات ناتوانیم. به ما قول میدهند که این کار در این تاریخ تمام میشود ولی متأسفانه ما میبینیم دو برابر زمان داده شده طول میکشد. من صحبتهای آقای فروزنده را به یاد دارم. میگفت فلان طرح آخر شهریور آماده است، بعد شد آخر مهرماه. الان هم که صحبت میشود، باید زمانبندی دقیق بدهید. شوخی نیست، عملیات است. در کربلای ۴ بهنظر من اگر ما میرفتیم. آنسوی اروندرود، بازهم مجبور بودیم برگردیم، چون توپخانه نداشتیم. الان هم که غافلگیری هیچ [نداریم]، حداقل زمانبندی را طوری بگویید که بدانیم آمادگی تا چه اندازه است.
غلامپور: فرماندهی به ما یک زمانی را داده و ما براساس کارهای باقیمانده میرویم و میگوییم اینها (مهندسی) نمیرسند. بعد فرماندهی با شما جلسه میگذارد و از شما حرفهای داغ و خوشبینانه میشنود و میگوید نه آماده میشود. همین بیمارستان را میگفتند یک هفته دیگر، ده روز یا پانزده روز دیگر آماده میشود. من به آقای فروزنده گفتم خدا وکیلی چه زمانی آماده میشود، گفت راست و حسینی سه ماه دیگر! با این برآوردها نمیشود رفت پای کار.
مبلغ: با طرح مباحث جزیی درباره هر یک از پروژهها و پیش کشیدن امکانات مورد نیاز هر پروژه از قبیل لودر، بولدوزر، کمپرسی و... ازسوی برادران جهاد، روند گفتوگوها شکل مناقشهآمیزی پیدا کرد. برادر شمایلی مسئول جهادسازندگی مستقر در قرارگاه کربلا دراینباره میگوید: شن در منطقه نیست که ما اولویت را بدهیم به جادههای خط، علت کندی، نبودن شن و ماشین است. باید بدانیم که تنها امکانات نیست که کار میکند. الان دشمن با توپ و خمپاره محورهای وصولی به خط را بسته، چون تعداد کمپرسیها زیاد شده است ودشمن دائم میکوبد. منطقه هم اینقدر وسعت ندارد که ما هزار تا کمپرسی را بیاوریم به منطقه. کمبود کمپرسی هم داریم.
فروزش: اگر شما (فرماندهان قرارگاهها) به این مشکلات توجه نکنید، تصمیماتتان غلط از آب درمیآید... ما اینجا کمبود کمپرسی داریم که آقای هاشمی هم نتوانست حل کند.
عزیز جعفری: بالاخره کمبود کمپرسی را میشود تأمین کرد یا خیر؟ ما میخواهیم تقسیم کار بکنیم، سازمان مشخص کنیم و برویم دنبال کار.
فروزش: یک قرارگاه و سه قرارگاه فرق نمیکند، اینجا یک کار مهندسی سنگین نیاز دارد.
عزیز جعفری: چرا میگویید سیصد کمپرسی؟! اینجا هزار دستگاه کمپرسی لازم است.
فروزش: خودشان گفتهاند هور اولویت دارد. الان در هور ششصد کمپرسی فعال است... کارهای عقبه باید زیر نظر یک فرماندهی باشد. اگر زیر نظر یگانها باشد، کار کُند و پراکندهکاری میشود.
عزیز جعفری: ما میخواهیم کار مهندسی هر قرارگاه زیر نظر همان قرارگاه باشد.
فروزش: اگر الان شما یگانهایتان را بیاورید در منطقه، کمپرسی و شن مورد نیاز آنها را تا هفتادودو ساعت نمیتوانید تأمین کنید.
عزیز جعفری: مثل اینکه هنوز برای شما جانیفتاده که اینجا (منطقه شلمچه) عملیات است. ما باید اینجا تا یک هفته دیگر عملیات سرنوشتساز انجام دهیم. میتوانید کمپرسیها را از هور بیاورید اینجا، آقا محسن هم گفته میتوانید.
شمایلی: ما نگفتیم که تا پایان هفته انجام میدهیم.
فروزش: ببینید، همان مشکلاتی که شما برای عملیات اینجا مطرح کردید یک رده پایینتر از شما هم دارند، منتها همه دارند با همه مشکلات میآیند پایکار.
عزیز جعفری: بله، اینجا باید کار در عرض پنج روز تمام شود، هر که هم نکرد باید بگذاریمش سینه دیوار، شوخی نیست، خون بچههای مردم است. الان هر قرارگاهی کارهای مهندسیاش را بگوید تا جهادها تقسیم شوند و برویم پای کار
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۳
بحثهای انجامگرفته در این جلسه نشان میداد که بهکارگیری توان موجود مهندسی در عرض یک هفته پاسخگوی کارهای باقیمانده نیست. اما همه مسئولین مصمم هستند تا اقدامات باقیمانده را در مدت تعیینشده به انجام برسانند. در چنین شرایطی که جلسه بهصورت نامنظم ادامه داشت، هر از چند گاهی یکی از مسئولین یا فرماندهان یگانها وارد اتاق فرماندهی میشد و ضمن بیان مشکلات خود، آخرین وضعیت منطقه و تصمیمات را جویا میشد. در همین هنگام که شرکتکنندگان در جلسه مشغول تقسیم جهادهای استانها در میان قرارگاهها بودند، قاسم سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله وارد شد و گفت:
با این شلوغی منطقه ما، عملیات را لو رفته حساب کنیم؟
غلامپور در پاسخ به این پرسش فرمانده لشکر۴۱ ثارالله، گفت:
برنامهریزی آقای محسن هم برهمین اساس است.
قاسم سلیمانی: ما چند تا کار داریم که باید برایمان انجام دهید، سوله میخواهیم، جهاد میخواهیم.
احمد غلامپور: درحد توانمان تأمین میکنیم.
اوضاع جلسه بسیار آشفته شده و همه با هم حرف میزنند، هیچکس حرف دیگری را گوش نمیدهد، هرگوشه اتاق فرماندهی، چند نفر جمعشده و باهم حرف میزنند. غلامپور در میان همهمه حاضرین به آقای مبلغ میگوید:
هر طور صلاح هست جهادها را تقسیم کنید، منتها باید کارهای ما انجام شود، ناسلامتی ما قرارگاه اصلی و بازکننده مسیر هستیم. باید اولویت اوّل، قرارگاه کربلا باشد تا راه را برای ورود دو قرارگاه دیگر هموار کند.
در این بین ناگهان برادر شوشتری قائممقام قرارگاه نجف که ساکت نشسته بود و به صحبتهای سایرین گوش میداد، با عصبانیت فریاد زد:
آقای مبلغ ما هم اینجا کار داریم، چرا با جوادالائمه (تیپ مهندسی) اینطور برخورد میکنید؟!
مثل اینکه تو سپاه هم فرهنگ داد و بیداد پیش میرود. ما ساکت نشستهایم، هیچکس حرف ما را گوش نمیکند.
مبلغ: شما هم که داد میکشی!!
شوشتری: بله! مجبورم داد بکشم، چون حرف گوش نمیکنید.
در این میان غلامپور از آنسوی جلسه به آقای مبلغ میگوید:
ببینید الان کار قرارگاه ما این است که برود داخل و بقیه قرارگاهها به دنبال ما بیایند، اینکه نمیشود، جهاد اراک را هم از ما گرفتهاید! الان بیمارستان هم راه نیفتاده، پد هلیکوپترها هم ساخته نشده است. من فردا به آقا محسن میگویم که اینجا هیچکار مهندسی انجام نمیشود. شما باید جهاد اراک و فارس را بدهید به ما.
شوشتری: جهاد اراک را که دادند به ما. ما هم بهشان کار دادهایم.
در همین لحظه مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا وارد اتاق شد و باخنده گفت:
آقای غلامپور، عراق از ما آمادهتر است. عملیات تکلیف هم لو رفته است، عراق از صبح دو هزار گلوله توپ بهسمت ما شلیک کرده است.
وی درحالیکه جمله آقای مبلغ خطاب به عزیز جعفری را گوش میکرد که میگفت، جهاد فارس را آزاد کنید تا بیاید جاده دژ مرزی را تکمیل کند، گفت: این جهادها را جابهجا نکنید، کلی مشکل بهوجود میآورد. الان دشمن هوشیار شده، جابهجایی خطرناک است. الان جادهها را ببینید، آمار تردد بالا رفته، ما جاده خط خودمان را میبندیم. کارهای عقب را تعطیل کنید، عراق فهمیده، در خط یک گردان نیرو آورده و سنگرهایش را محکم میکند. کارهای اضافی که انجام میشود، منطقه لو میرود.
محرابی اطلاعات قرارگاه کربلا، در تأیید حرفهای مرتضی قربانی گفت:
الان یازده آتشبار دشمن روی مهندسیهای ما آتش اجرا میکنند.
غلامپور که از حساسیت دشمن هراسناک است و مایل نیست حجم بالای ترددها سبب هشیاری دشمن شود، میگوید:
این جاده حسینیه را ببندید. حجم ترددها را کاهش دهید.
درحالیکه هیچگونه تصمیم مشخصی درباره وضعیت جهادهای مستقر در منطقه گرفته نشد، حساسیت فرماندهان نسبت به نکات مهم دیگر عملیات موجب کشیده شدن بحث به نیروهای بسیج شد. قاسم سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله که اصلیترین مشکل یگان خود را نیروهای بسیجی میداند، از یکسو معتقد است، بسیجیها مدت زیادی است که در جبهه هستند و باید به مرخصی بروند و ازسوی دیگر معتقد است که اگر بسیجیها به مرخصی بروند، امکان بازگشتشان ضعیف است. او دراینباره میگوید: اگر این بسیجیها بروند، نصف بیشترشان برنمیگردند.
غلامپور که این مسئله را بهانهای برای پوشاندن ابهام و تردید فرماندهان یگانها میداند در پاسخ فرمانده لشکر ثارالله میگوید: شما ابهام دارید.
مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در پاسخ به جمله معترضه غلامپور میگوید:
ما ابهام روی مأموریت نداریم، ابهام درباره نیروهاست. فرمانده گردانها بریدهاند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
ایتا: سروش: بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۴
قاسم سلیمانی علاوهبر مشکل نیروها دو مسئله دیگر را مطرح میکند که ابهامها و تردیدهای موجود را افزایش میدهد، وی میگوید:
ما به آقای هاشمی هم گفتیم، عملیات اینجا (شلمچه) دو چیز میخواهد، عقبه و غافلگیری.
وی درحالیکه معتقد است این دو مسئله حلنشده باقی مانده است از غلامپور میپرسد، بالأخره عملیات در چه تاریخی انجام میشود؟
غلامپور: آقا محسن به من گفته هفدهم عملیات است.
نبی رودکی فرمانده لشکر 19 فجر که تازه وارد اتاق شده بود، پس از سلام و احوالپرسی گفت:
زیر نور ماه نمیشود عمل کرد، دشمن قشنگ میبیند.
سلیمانی: ما بیستم میتوانیم عملیات انجام دهیم.
غلامپور: من به آقا محسن گفتم، قبول نکرد، آقای هاشمی هم قبول نکرد.
پس از اتمام صحبتهای فرمانده یگانها درباره مسائل مختلف عملیات، مجدداً مباحث به سمت فعالیتهای مهندسی کشیده شد، غلامپور آقای شمایلی و حاج قاسم را مسئول رسیدگی به فعالیتهای مهندسی کرد و مسئولین مهندسی نیز با اولویت قرارگاه کربلا، امکانات موجود را تقسیم کردند.
از دیگر مسائلی که غلامپور درباره آن بسیار حساس بود، توپخانهها بودند. از یکسو اقدامات مهندسی برای زدن جادهها و پدهای توپخانه هنوز پایان نیافته بود و ازسوی دیگر هیچیک از واحدهای توپخانه آمادگی انتقال توپهای خود را نداشتند. میرصفیان فرمانده گروه توپخانه پانزده خرداد در حضور مجدد خود در قرارگاه به آقای غلامپور دراینباره چنین میگوید:
الان یگانها همه جادهها را گرفتهاند و ما نمیتوانیم هیچ کجا توپ مستقر کنیم. شصت قبضه یگانها دارند و چهار گردان هم خودمان. برای مواضع توپخانه هم کار زیادی صورت نگرفته است. توپهای 120، 130 و کاتیوشا نیز هستند که هنوز جایابی نشدهاند. شما نقاطی را که آتش میخواهید مشخص کنید تا ما جای این توپها را مشخص کنیم.
غلامپور: شما باید حجم آتشتان در ابتدای شروع عملیات داخل پنجضلعی، نوک کانال ماهی و جادههای مواصلاتی دشمن مثل شلمچه باشد. کارخانه کاغذسازی در کنار بصره را نیز آتش مناسبی بریزید که مقر سپاه سوم عراق است. با آقای شمایلی هم برای جادههای توپخانه صحبت میکنم.
جلسات متفرقه آقای غلامپور تا نماز مغرب و عشا ادامه داشت. وی پس از نماز نیز چندین جلسه با فرماندهان یگانها مانند آقای میرحسینی فرمانده تیپ18 الغدیر، نبی رودکی فرمانده لشکر19 فجر و امین شریعتی فرمانده لشکر31 عاشورا داشت که بحث اصلی آنها مانور یگانهای خود بود، در این جلسات گاه و بیگاه برادران صیافزاده و محرابی نیز شرکت میکردند. بههرحال شب به انتهای خود نزدیک میشد که سفره غذا پهن شد. چند قوطی کنسرو ماهی با نان، شام مختصری بود که صرف شد. پس از شام نیز برادران صیافزاده، محرابی و حاجقاسم صحبتهایی درباره وضعیت منطقه و دشمن کردند که عمدتاً تکراری بود.
پس از بحثهای فراوان درباره مانور یگانها و توضیحاتی که توسط غلامپور ارائه شد. وی مشکلات قرارگاه را در موارد زیر خلاصه کرد و بیان داشت که اگر اینها حل نشود ما با مشکل روبهرو میشویم.
1. پل لولهای حل نشده است.
2. جادهها و پدهای توپخانه هنوز معلوم نیست.
3. علمای مهندسی دیروز اینجا بودند و نتوانستند مشکل شن و کمپرسی ما را حل کنند.
4. مسئله بهداری و بیمارستانها حل نشده است.
5. هنوز روی جزئیات مانور بحث نشده، چون زمین پیچیده است، مانور به بحث بیشتری نیاز دارد.
6. مشکل عقبه یگانها حل نشده است.
7. مهمات توپخانه و ادوات تأمین نشده است.
در این میان رحیم صفوی بحث را قطع کرد و گفت:
ما به یگانها ده روز پیش کلی مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند بعد بهشان میدهیم
غلامپور: یگانها مصرف کردهاند.
رحیم: نه بابا، کجا مصرف کردهاند؟! ده روز پیش مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند تا بعد.
جلسه با بیان مشکلات قرارگاه کربلا و وعده مسئولین نیروی زمینی مبنیبر تأمین نیازها و حل مشکلات پایان یافت.
پس از رفتن مسئولین نیروی زمینی از قرارگاه جلسات متعددی درزمینه طرحریزی آتش توپخانه، تأمین مشکلات یگانها و کارهای باقیمانده مهندسی برگزار شد. با نزدیک شدن اذان ظهر، حجتالاسلام محقق نماینده ولی فقیه در قرارگاه کربلا و همراهانش وارد قرارگاه تاکتیکی کربلا شدند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۵
نماز جماعت برپا شد و آقای محقق با آرامش و طمأنینه همیشگی خود به نماز ایستاد. پس از ادای نماز، سفره نهار در اتاق فرماندهی پهن شد و پس از چند روز خوردن کنسرو، تخممرغ و... خورش قیمه سر سفره چیده شد و حاضرین غذای دلچسبی خوردند. در بین غذا آقای غلامپور گزارشی از پیشرفت کارها به آقای محقق داد و ایشان هم با تکان دادن سر و تشویق برادران، برای حاضرین و رزمندگان دعا کردند.
ساعت چهار بعدازظهر مهمانها همه رفته بودند و سکوتی عمیق بر قرارگاه و اتاق فرماندهی حاکم شده بود. در میانه این سکوت، آقای بشردوست با چهرهای خندان و بشاش وارد شد و پس از سلام و
احوالپرسی گفت: بچهها (فرماندهان لشکرها) آمدند و با محسن درباره تأخیر در عملیات صحبت کردند و ایشان موافقت نکرد و گفت باید حتماً در روز تعیینشده عملیات انجام شود. آقا محسن سؤالی داشت، میگفت چطور میشود سرعت عملیات را ساعتهای اوّل عملیات و روز اوّل زیاد کرد؟
غلامپور در پاسخ به این سؤال چنین توضیح داد:
ما تا یک کیلومتری دشمن سریع میرویم ولی نیروها از این پس باید آهسته، آهسته و سینهخیز بروند. بعد مسئله موانع پیشروی آنهاست، اگر برای عبور از موانع از ساعت ۱۲:۰۰ سه ساعت وقت بگذاریم، لحظه درگیری میشود سه صبح. البته برای ساعت درگیری باید بیشتر صحبت کنیم، چون مسافت رسیدن یگانها به خط دشمن و موانع، یکی نیست. بعضی از یگانها یک ساعت و بعضی چهار ساعت وقت میخواهند.
پس از شکستن خط دشمن، سرعت عمل به دو عامل نیاز دارد، نخست آتش و دوم که مهمتر از اولی است، سرعت در انتقال نیروهاست. یعنی اگر امکانات (نفربر و زرهی) داشته باشیم و بتوانیم سریع نیروها و امکانات را انتقال دهیم، سرعتمان بالا میرود.
در این لحظه (ساعت ۱۷:۰۰) آقای اسدی از دیدار با فرمانده کل سپاه به قرارگاه برگشت و گزارش دیدارش را داد. وی گفت: رفتیم پیش آقا محسن، روم نشد حرف بزنم. وقتی محسن را دیدم، مثل پیرمردها خمیده شده و تلفن در دستش میلرزید، دلم نیومد حرف بزنم، آمدم بیرون و تلفنی باهاش تماس گرفتم و گفتم برادر محسن من خودم و بچههایم (نیروهای لشکر ۳۳) تا آخرین نفر آماده هستیم که بجنگیم.
با پخش صدای اذان در محوطه قرارگاه، همه آماده خواندن نماز شدیم. پس از ادای نماز جلسهای با یگانهای زرهی ۲۸ ذوالفقار و ۷۲ محرم گذاشته شد تا مانور این یگانها پس از شکستن خط مشخص شود. در این جلسه آقایان عربنژاد و شریعتی شرکت داشتند. پس از این جلسه برادران صیافزاده و محرابی آمدند و گزارشی از وضعیت یگانهای خودی و دشمن دادند گزارش آقای محرابی حاکی از افزایش هشیاری دشمن بود.
پس از این جلسه همراه با برادر غلامپور جهت شرکت در جلسه با فرمانده کل سپاه به قرارگاه خاتم رفتیم. بحث اصلی این جلسه طرح مانور قرارگاه و آمادهسازی منطقه بود. از آنجا که در تدبیر کلی عملیات، قرارگاه کربلا، قرارگاه خطشکن بود و نقش اصلی و تعیینکنندهای داشت، بیشتر بحثهای طرح مانور پیرامون این قرارگاه و یگانهایش دور میزد. غلامپور و تدبیر اصلی قرارگاه کربلا را براساس گرفتن سرپل در پنجضلعی و کانال ماهی و فراهم کردن زمینه برای عبور دو قرارگاه قدس و نجف میدانست. در ضمن او تأکید خاصی بر مانور دو یگان ۱۸ الغدیر و ۳۳ المهدی برای تأمین جناح راست عملیات و تأمین عقبه سایر یگانها داشت بر این اساس، طرح مانور قرارگاه کربلا در این جلسه به شکل زیر تعیین شد:
تیپ الغدیر و لشکر المهدی به ترتیب مأموریت شکستن خط بر روی سیلبندها و جادههای تازه تأسیس دشمن و تصرف پاسگاه بوبیان در جناح راست و تأمین عقبه سایر لشکرها را به عهده گرفتند.
لشکر۴۱ ثارالله مأموریت شکستن خط در محور کانال ماهی و گرفتن یک سرپل در غرب کانال ماهی را به عهده گرفت و لشکر ۲۵ کربلا در تقدم اوّل با عبور از لشکر۴۱ ثارالله و در صورت میسر نشدن، با عبور از لشکر۳۱ عاشورا در پنجضلعی، مسئولیت تأمین سرپل غرب کانال ماهی را در کنار لشکر ثارالله به عهده داشت. شکستن خط در محور پنجضلعی و پاکسازی و تصرف این منطقه، مأموریت دو لشکر۳۱ عاشورا و ۱۹ فجر شد و شکستن خط در محور جاده شلمچه و بازکردن عقبه اصلی عملیات به لشکر ۱۰ سیدالشهدا واگذار شد. البته بهدلیل استحکام خطوط پدافندی ارتش عراق درمحور جاده شلمچه به این یگان فرصت استفاده از موفقیت لشکرهای ۳۱ و ۱۹ نیز داده شد.
در تدبیر کلی عملیات نیز قرارگاههای قدس و نجف مأموریت داشتند با استفاده از موفقیت قرارگاه کربلا، از یک سمت به طرف نهر جاسم، الدوعیجی و کانال زوجی و از سمت دیگر به سمت رودخانه اروند توسعة وضعیت دهند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۶
محور دیگر گفتوگوهای ۶۵/۱۰/۱۴ که تا پاسی از شب به طول انجامید، فعالیتها و اقدامات مهندسی بود. اساس این فعالیتها احداث و ترمیم جادههای منطقه و عقبه یگانها و نیز پدهای توپخانه بود که بهکندی صورت میگرفت. بههرحال پس از پیگیری فرمانده کل سپاه در جلسه، روز عملیات طبق توافقی که با آقای هاشمی رفسنجانی فرمانده عالی جنگ صورت گرفته بود ۶۵/۱۰/۱۷ تعیین و به یگانها ابلاغ شد که برای این تاریخ آماده باشند.
در پایان جلسه و آخر شب یا بهتر بگویم بامداد روز ۶۵/۱۰/۱۵ همراه با غلامپور به اهواز آمدیم تا پس از استراحت به منطقه بازگردیم. صبح برای رفتن به منطقه ابتدا به پادگان گلف رفتیم و پس از خوردن صبحانهای مفصل که شامل حلیم و خامه محلی بود بهسمت شلمچه حرکت کردیم. نزدیک ظهر به قرارگاه رسیدیم و آقای دانایی جانشین قرارگاه گزارشی از فعالیتهای مهندسی ارایه داد و گفت: مشکلی که در حال حاضر داریم، جا دادن به تیپ الغدیر است که نیاز به هماهنگی با ارتش دارد، بچههای تیپ الغدیر همراه با تیپ ۴۸ فتح و نیروهای واحد ادوات، آقای کلاهکج رفتهاند در منطقه ارتش و با آنها درگیر شدهاند. اگر به ارتشیها بگوییم کارمان چیست، عملیات لو میرود.
پس از خواندن نماز و خوردن نهار مختصر مجدداً جلسات دنبالهدار غلامپور آغاز شد. ابتدا آقایان دانایی و صیافزاده آمدند و آقای غلامپور گزارشی از جلسه دیشب با فرماندهی کل سپاه را ارائه کرد. سپس آقای محرابی آمد و گزارشی از وضعیت دشمن داد. میگفت:
منطقه آنقدر شلوغ است که دشمن تمام تحرکات ما را میبیند. من دیشب از دکل با دوربین دید در شب محور الغدیر را نگاه کردم، حدود صد دستگاه کمپرسی پشت سرهم ایستاده بودند. مسئول اطلاعات تیپ الغدیر میگفت که نیروهای شناسایی ما وقتی که از خط دشمن برمیگردند گرا نمیگیرند و با نور چراغ ماشینهای خودمان جهت را پیدا میکنند و برمیگردند. اسرایی که در کربلای۴ در این محور گرفتهایم، میگویند خط دفاعیشان در محور لشکر ۱۹ فجر خیلی ضعیف است.
پس از رفتن آقای محرابی، آقای غلامپور مشغول خواندن برخی نامهها و ... شد تا نماز مغرب و عشا، نماز را که خواندیم تعدادی از برادران واحدهای مهندسی و جهاد آمدند و ضمن مرور فعالیتهای مهندسی گزارشی از پیشرفت کارها دادند که امیدوارکننده بود. شب پس از خوردن شام آقای غلامپور با تلفن برخی از کارها را پیگیری کرد و سپس خوابیدیم.
🔅 افزایش فعالیتها دور از چشمان دشمن
روز ۶۵/۱۰/۱۶ صبح پس از خواندن نماز به منطقه رفتیم و غلامپور از خطوط دفاعی لشکر ۱۹ فجر، لشکر ۴۱ ثارالله، تیپ ۱۸ الغدیر و لشکر ۳۱ عاشورا بازدید و با برخی از مسئولین این یگانها صحبت کرد. وضعیت منطقه بسیار امیدوارکننده بود.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #اصحاب_آخرزمان
📽 علی بن عیسی از ایوب بن یحیی از امام موسیبنجعفر (ع) روایت میکند که آن حضرت فرمودند :
... مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت میکند و قومی گرداگرد او جمع میشوند به صلابت پارههای فولاد ، تند بادها آنان را به لرزه در نمیآورد و از جنگ خسته نمیشوند و ترس به خود راه نمیدهند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام ، پیروزی از آن متقین است.
📚 « بحار الانوار، ج ۶۰ ، ص ۲۱۶ »
👆 فیلم مربوط به عملیات عاشورایی #کربلای_پنج است که دیماه ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی #شلمچه انجام گردید و گوشه ای از شجاعت و فداکاری رزمندگان اسلام را نشان می دهد که چگونه در مقابل حملات تانک های مدرن و پیشرفته دشمن بعثی سینه سپر کرده و مقاومت می کنند .
😞 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#انقلاب_اسلامی
#رزمندگان_اسلام
#شهید_مرتضی_آوینی
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۷
..طوفان شن و مه غلیظ تمام منطقه را فرا گرفته بود. فاصله صد متری به سختی قابل مشاهده بود، در این فرصت پیشآمده، یگانها بدون ترس از دیدهبانها و دکلهای دشمن، فعالیتهای خود را شدت بخشیدهاند. حجم سنگینی از دستگاههای مهندسی و کمپرسیها در حال کار و رفتوآمد بودند. شادی در چهره فرماندهان و مسئولین یگانها موج میزد. آنها طوفان شن و مه غلیظ را امداد الهی تعبیر میکردند. فرصتی که فرشتهها به امر خدا در اختیار آنها گذاشتهاند تا عقبماندگی را جبران کنند. با این وضع ازنظر آنها سرنوشت این عملیات چیزی جز موفقیت نخواهد بود.
نزدیک ظهر برای ادای نماز و خوردن نهار به قرارگاه بازگشتیم، سروصورت و لباسهایمان خاکی بود. پس از تکاندن لباسها، گرفتن وضو و شست و شوی سروصورت به نماز ایستادیم و پس از آن نیز نهار لوبیا پلو با ماست خوردیم. ساعت ۱۵:۰۰ آقایان حاج قاسم و شمایلی مسئولین مهندسی آمدند و درباره اقدامات مهندسی بحث کردند. پس از این جلسه با غلامپور به مقر لشکر ۲۵ کربلا رفتیم. مسئولین محورها و گردانهای لشکر نیز در جلسه حضور داشتند و هر یک جداگانه مانور واحد خود را توضیح دادند. پس از این توضیحات غلامپور احتمالات مختلف را در ارتباط با مانور لشکر ۲۵ کربلا توضیح داد و گفت شما باید آماده باشید در صورت موفق نبودن لشکر۴۱ ثارالله از پنجضلعی وارد منطقه شوید و کانال ماهیگیری را از پایین به طرف بالا بروید. در صورتی که هر دو محور با مشکل مواجه شدند باید به کمک آنها بروید و راه را باز کنید. لشکر شما باید روی احتمالات مختلف کار کند و آماده باشد. با پایان جلسه نماز جماعت مغرب و عشا را به امامت مسئول اطلاعات لشکر ۲۵ کربلا خواندیم و به سمت قرارگاه حرکت کردیم. در قرارگاه برادر "بندنشان" مسئول تعاون قرارگاه منتظر برادر غلامپور بود تا ضمن ارائه گزارش درباره آمار شهدا، مفقودین و اسرای عملیات کربلای۴، تدابیر اتخاذشده برای تخلیه شهدای عملیات شلمچه را توضیح دهد. پس از برگزاری این جلسه که با تذکراتی ازسوی غلامپور همراه بود، برادر اسدی فرمانده لشکر۳۳ المهدی وارد اتاق فرماندهی شد و درباره مانور لشکر و برخی مشکلات یگان خود گزارش داد. غلامپور نیز راهنمایی لازم را کرد و نامهای به برادر اسدی داد تا تعدادی قایق از تدارکات نیروی زمینی تحویل بگیرد.
پس از این جلسه برادران افشار و محتاج آمدند. آنها ازسوی فرمانده کل سپاه بهعنوان قرارگاه عبور در منطقه تعیین شده بودند. برادر محتاج ضمن توضیح مأموریت خود، از مشکلات عبور پرسید که غلامپور توضیحات کافی را ارائه داد.
محرابی اطلاعات قرارگاه کربلا فرد بعدی بود که گزارشش کمی تکاندهنده بود. او میگفت: دیشب دستگاه رازیت را چرخانیدیم طرف نیروهای خودمان، شدیداً علایم نشان میداد. ممکن نیست که دشمن این حجم ترددهای ما را نفهمیده باشد. البته یک امکان هم محتمل به نظر میرسد. دشمن در منطقه فاو اقدام به ایجاد معبر و پاکسازی میادین مین کرده است و ضمن تقویت نیروهای خود در این منطقه، آتش شدیدی را روی مواضع پدافندی نیروهای خود اجرا کرده است.
با اعلام این خبر، موجی از نگرانی در جلسه حاکم شد. غلامپور رو به آقای محتاج کرد و گفت، برادر محسن را در جریان قرار دهید. شاید پایین بودن حساسیت دشمن به تحرکات ما در این منطقه ناشی از تمرکز فرماندهان عراق روی فاو باشد. اگر آنها تصمیم گرفته باشند به فاو حمله کنند، طبیعی است که نسبت به سایر مناطق کمتوجه باشند. بههرحال این مطلب را به برادر محسن انتقال دهید. هرچند که ایشان در جریان این خبرها هستند.
پس از این توصیه برادر غلامپور، محرابی گزارش خود را چنین ادامه داد:
امشب توپخانههای دشمن نسبت به شبهای قبل آرام است، در خط اصلاً منور نزده است. این سکوت غیرعادی است و شاید نشانه این است که خودش کار مهندسی میکند. توجیه روی دکلهای دشمن زیاد بوده است. نیروی جدید و ورزیده آمده به منطقه، نیروهای جدید کلاه آهنی به سر دارند. سنگرهایشان را هم تقویت کردهاند و تعداد سنگرهایشان نیز زیاد شده است.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
ایتا: سروش: روبیکا بله:
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۸
غلامپور در ادامه بحث مسئولین قرارگاه عبور، درباره آمادگی برای انجام عملیات گفت:
چیزی که در ذهن من است و با بچهها (فرماندهان یگانها) هم که صحبت کردهام این ذهنیت تقویت شده است، این است که ما برای فردا شب (۶۵/۱۰/۱۷ تاریخ تعیینشده ازسوی آقای هاشمی) آماده نیستیم. احتمال ضعیف دارد فردا عملیات بشود. چون ما قایقهایمان را هنوز پای کار نیاوردهایم. فردا آقای هاشمی میآید و باید به ایشان بگوییم که ما کارمان را کردهایم، حالا این وضعیت ماست، هر چه خودتان میدانید. مرتضی میگفت، عملیات تکلیف است با رمز انالله و انا الیه راجعون.
با رفتن برادران قرارگاه عبور، شام مختصری که ترکیب چند کنسرو بود صرف شد، غلامپور بهصورت پیوسته به تلفنهای فرماندهان و مسئولان پاسخ میداد و آنها را در اجرای مأموریتهایشان راهنمایی میکرد. عدهای نیز از نرسیدن امکانات گله میکردند که به آنها نیز توضیحاتی میداد و همه را دعوت به صبر و آرامش میکرد.
ساعت یک بامداد ۶۵/۱۰/۱۷، برادر کاشانی وارد اتاق فرماندهی شد. او قبلاً در واحدهای مهندسی خدمت میکرد و اکنون در لشکر عاشورا بهعنوان جانشین لشکر فعال شده بود. وی پرسید، حالا واقعاً امشب (۶۵/۱۰/۱۷) عملیات انجام میشود؟! و حسن دانایی بدون درنگ و تأمل پاسخ داد، بله، الان روز را تعیین کردهاند، فردا ( ۶۵/۱۰/۱۸) عملیات است و حتماً هم انجام میشود. همه چیزتان را آماده کنید. خشایارها را آوردهاید؟
کاشانی درحالیکه چندان اطمینان به انجام عملیات در روز هجدهم نداشت، گفت که خشایارهایی که قرار بود بدهند، نه، ولی از خشایارهای خودمان هفت دستگاه آوردهایم. حدود ۴۰ تا ۵۰ قایق نیز در دهنه حوضچههای آب محورمان آماده کردهایم. کاشانی در ادامه بحثهای خود گفت، کلاً امین (فرمانده لشکر عاشورا) بچهها را نسبت به بیستم توجیه کرده است و اصلاً فکر نمیکرد هجدهم عملیات باشد. دانایی نیز در پاسخ گفت:
نه، هجدهم عملیات است، حتماً آماده باشید.
کاشانی: البته من که از قاطعیت خوشم میآید، معتقدم که اگر قاطعیت باشد یک سال دیگر جنگ تمام میشود. یا این طرفی (به سود ما) یا آن طرفی (به سود عراق). پس انشاءالله هجدهم عملیات است دیگر؟
دانایی: بله، حتماً هجدهم عملیات است. حالا مستقر شدهاید؟
کاشانی: بله، مستقر شدهایم و سنگر فرماندهی را راه انداختهایم.
دانایی: پس ارتباطتان را با ما برقرار کنید. [ارتباط تلفنی و بیسیمی].
کاشانی جانشین لشکر عاشورا با گفتن چشم و به سرکشیدن کلاهش اتاق فرماندهی و قرارگاه را ترک کرد. در داخل اتاق فرماندهی میان برادر غلامپور و برادر دانایی بحث درباره ساعت عملیات آغاز شد. صیافزاده که تازه وارد اتاق شده بود، بهترین زمان درگیری را سه یا چهار شب میدانست. اما دانایی میگفت که غروب ماه ساعت ۰۰:۳۰ بامداد است. اگر ساعت سه یا چهار شروع کنیم، مقدار زیادی از تاریکی را از دست میدهیم و با طلوع خورشید نیروهایمان زمینگیر میشوند. غلامپور هم دراینباره معتقد بود که اگر هوا ابری باشد، از سر شب حرکت میکنیم و ساعت ۲۴:۰۰ به دشمن میزنیم، اگر هوا ابری نبود، چون عمق آب کم است و در برخی مناطق نزدیک به دشمن غواصها مجبور هستند پیادهروی کنند و دشمن آنها را زیر نور ماه میبیند، باید دیرتر حرکت کنند. خدا رحم کند. بههرحال اگر هوا ابری شد ساعت ۲۴:۰۰ و اگر ابری نبود ساعت ۰۲:۳۰ به دشمن میزنیم. در این صورت موج دوم نیروها باید ساعت ۰۶:۰۰ به دشمن بزنند. در همین لحظه آقای رضایی مسئول مخابرات قرارگاه وارد اتاق شد. ساعت ۲ بامداد بود. غلامپور با دیدن او گفت، آقای رضایی ارتباطاتتان را برقرار کنید، وقت نیست. رضایی نیز در پاسخ گفت، هنوز جای بعضی از یگانها مشخص نیست، انشاءالله صبح زود میرویم و هماهنگ میکنیم. با گفتن این جمله، رضایی از اتاق خارج شد و برادر حیدرپور فرمانده تیپ ۴۸ فتح همزمان با رفتن او وارد اتاق شد و کنار آقای غلامپور که داشت برای خواب آماده میشد نشست.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۳۰
از میرحسینی که جدا شدیم، به سمت مقر لشکر ۲۵ کربلا رفتیم، مرتضی قربانی آنجا بود. او بهمحض دیدن آقای غلامپور به سمت ماشین آمد و با گرفتن در نگذاشت غلامپور از ماشین پیاده شود. درحالیکه سرش را از شیشه ماشین به داخل آورده بود، گفت: من هیچی آماده ندارم، من کارم عقب است و نمیتوانم برای روز بیستم آماده شوم. الان کار جهاد را ما خودمان داریم انجام میدهیم. غلامپور که از بیان تاریخ بیستم ازسوی قربانی متعجب بود، گفت: عملیات امشب نیست، فردا شب است. مرتضی قربانی باز حرف خود را تکرار کرد و گفت ما آماده نیستیم، ما بیستم آماده میشویم. قاسم هم آمد پیش شما که بگوید آماده نیست. او هم برای بیستم آماده است. غلامپور نیز با گفتن فردا شب عملیات است از او خداحافظی کرد. پس از جدا شدن از فرمانده لشکر ۲۵ کربلا، به سمت مقر لشکر ۳۳ المهدی رفتیم. اسدی آنجا بود. در داخل سنگر فرمانده لشکر تعدادی از برادران پاسدار مشغول راهاندازی بیسیمها و خطوط تلفن بودند، هر از چند گاهی گلوله توپی در صد متری سنگر فرود میآمد، اما همه بیتوجه به این گلولهها، مشغول کار خود بودند. اسدی فرمانده لشکر ۳۳ المهدی بلافاصله بحث درباره مانور عملیات را با طرح یک سؤال آغاز کرد و گفت:
از این سه جاده دشمن در جناح راست کدام مهمتر و قویتر است؟
غلامپور: این جاده وسط که رویش مقر دارد.
اسدی: آن وقت شما قویترین لشکرتان را گذاشتهاید اینجا؟!
غلامپور: ما توان گذاشتهایم.
اسدی: بحث من این است که مانور قرارگاه اشکال دارد. قرارگاه توانش را گذاشته طرف کانال ماهی و پنجضلعی، اینجا (جناح راحت) شده کشک و پشم. شما اینجا اصلاً توان مهمی نگذاشتهاید.
غلامپور: اینطور نیست. ما همه فکرمان را گذاشتهایم اینجا. آقا محسن روی مانور نظر داده و شما میگویید کشک؟! به نظر من شما تا دیشب باور نداشتید که عملیات میشود.
اسدی: بله باور نداشتیم که عملیات میشود.
غلامپور: من از اول هم فکر میکردم که شما نمیپذیرید، ولی شما رفتید پیش آقا محسن و گفتید، چشم، تکلیف است و میپذیریم.
اسدی: بله، فرماندهی را روی چشممان میگذاریم. الان شما به من و خلیل (جانشین لشکر ۳۳) بگویید، تا هر کجا گفتید، میرویم. اینجا جنگ سختی داریم. مانور را تغییر دهیم و...
درحالیکه روز و ساعت عملیات هر لحظه نزدیکتر میشود، هنوز فرمانده یگان عملکننده درباره طرح مانور انتقاد دارد و مایل است طرح تغییر کند. غلامپور نیز که هرگونه تغییر را آفت تدابیر عملیات میداند با تغییرات کلی مخالفت کرده و استدلال میکند که مانور ازنظر کلی مناسب و دقیق است، اما درباره جزئیات میتوان بحث بیشتری کرد. وی با پذیرش کار روی جزئیات مانور، این مسئولیت را به آقای دانایی سپرد و گفت، شما با آقای دانایی بروید روی جزئیات کار کنید. آقای میرحسینی را هم در بحث شرکت دهید.
پس از خارجشدن از سنگر فرماندهی لشکر المهدی، به سمت مقر لشکر عاشورا حرکت کردیم. در مقر تاکتیکی لشکر ۳۱ عاشورا علاوهبر امین شریعتی فرمانده لشکر، آقای محتاج از مسئولین قرارگاه عبور نیز حضور داشت. امین شریعتی درباره مانور، شناساییها و کارهای باقیماندهاش توضیح داد. بیشترین مشکل لشکر عاشورا فاصله زمانی حرکت نیروها از خط خودی به خطوط دفاعی دشمن بود که سه ساعت به طول انجامید و این سه ساعت باید در زیر نور ماه طی میشد. غلامپور درباره این مشکل به فرمانده لشکر عاشورا گفت:
آقای هاشمی امشب میآید و به ایشان میگوییم که اگر بخواهیم در تاریکی حرکت کنیم ساعت سه صبح با دشمن درگیر میشویم. ایشان باید تصمیم بگیرد.
با گفتن این جمله با امین شریعتی خداحافظی کردیم و به قصد دیدن فرمانده لشکر ۱۹ فجر به سمت مقر تاکتیکی این لشکر حرکت کردیم. در بین راه برادر رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه را دیدیم که توصیههایی در ارتباط با توپخانه کرد. پس از جدا شدن از ایشان به سمت دژ مرزی حرکت کردیم و پس از چند لحظه در بین راه نبیرودکی فرمانده لشکر ۱۹ فجر را دیدیم و سوارش کردیم. در داخل ماشین رودکی درباره مانور لشکر و مشکلاتش صحبت کرد. میگفت، با این وضع آماده نمیشویم، خیلی از کارهایمان مانده است، باید فرصت بیشتری به ما بدهید. غلامپور با آقای رودکی نیز درباره ساعت عملیات صحبت کرد تا به یک جمعبندی دقیق درارتباطبا ساعت عملیات برسد. غلامپور بر این نکته تأکید کرد که اگر یک شب عملیات را عقب بیندازیم، یک ساعت و نیم تاریکی را از دست میدهیم. با این استدلال به نظر میرسید تأخیر در روز عملیات، ضریب موفقیت عملیات را کاهش میدهد.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۳۱
پس از رساندن امین به مقر تاکتیکی لشکرش، به قرارگاه برگشتیم. بهمحض رسیدن به قرارگاه نماز خوانده و نهار خوردیم. سپس محرابی مسئول اطلاعات و آقای میرصفیان فرمانده توپخانه پانزده خرداد آمدند و درباره جزئیات کارهایشان توضیح دادند. مهندس عطار هم آمد و درباره آزمایش سطحه و خشایار در عمقهای مختلف آب توضیح داد. غلامپور در تماس با برادر محسن از وی خواست که غمخوار از مسئولان لجستیک را برای حل مشکلات یگانها به قرارگاه بفرستد.
قرارگاه کربلا، خصوصاً اتاق فرماندهی بسیار شلوغ شده است. آقای محتاج و افشار نیز قرارگاه عبور را به نام قرارگاه عاشورا در همین قرارگاه کربلا مستقر کردهاند. حسن دانایی کلیه فعالیتهای جناح راست را پیگیری میکند و آقای صیافزاده نیز فعالیتهای مهندسی در خط را دنبال میکند. آقای بشردوست با عدهای از برادران پاسدار نیز در یکی از اتاقهای قرارگاه کربلا مستقر شدهاند. همهمه عجیبی در قرارگاه به پاست.
در ساعت ۱۵:۲۰ بهسمت دژ مرزی و مقر لشکر۱۹ فجر حرکت کردیم. شمخانی بهاتفاق آقای غمخوار نیز آمدند. شمخانی بهمحض دیدن آقای غلامپور با شوخی به غمخوار گفت، بیا بشین پیش غلامپور که نلرزه. هنوز دقایقی از آمدن شمخانی نگذشته بود که سیفالله حیدرپور فرمانده تیپ ۴۸ فتح هم آمد. شمخانی رو به او کرد و گفت:
شما بروید جزیره مینو را خالی کنید و بیایید اینطرف (شلمچه) اول از همه هم ادواتت را بیاور.
غلامپور به حیدرپور: امشب از تاریکی استفاده کنید و تا صبح مستقر شوید. فرمانده گردانهایت را بیاور و توجیه کن. من به مرتضی (قربانی) گفتهام که تو لشکر احتمالاتی. اما به شما که میگویم، میخندی. مرتضی دلگرمیش از شما بیشتر است و آمده و مستقر شده. از تو انتظار نداریم اینطوری حرف بزنی (اشاره به حرفهای چند روز پیش حیدرپور که گفته بود من پایم را اینجا نمیگذارم.). گاهی میگویی زندگیم (عقبه تیپ) اهواز است، گاهی میگویی در جزیره مینو هستیم و... این بهانهها را نیار و بیا پای کار.
حیدرپور با بیان چشم و این جمله که ما در خدمت اسلام هستیم، دژ مرزی را ترک کرد. با رفتن او افراد مختلفی آمدند و هریک گزارشی از مأموریتهای خود ارائه کردند. آقای محرابی از وضعیت دشمن و سکوت چند شب گذشتهاش گفت. حاج قاسم از مشکلات نداشتن شن و باقیماندن کارهای جاده لشکر فجر که عقبه اصلی عملیات در بیستوچهار ساعت اول است سخن گفت. علی عساکره مشکلات ادوات و نداشتن مهمات را یادآوری کرد. غلامپور از ورود زودهنگام قرارگاه قدس و نجف گله داشت و میگفت، برادر عزیز (قرارگاه قدس) لشکر۸ و لشکر۱۴ و آقای ایزدی (قرارگاه نجف) لشکر۵ را فرستادهاند شناسایی و بچههای شناسایی این یگانها با نیروهای شناسایی لشکر۱۰ سیدالشهدا درگیر شدهاند. میرصفیان مسئول توپخانه پانزده خرداد گفت، توپها را آوردهایم ولی جا نداریم مستقرشان کنیم.
ساعت ۱۶:۲۵ روز ۶۵/۱۰/۱۷ جلسه فرماندهان یگانها با حضور آقایان شمخانی و غلامپور کنار دژ مرزی تشکیل شد. شمخانی گفت، برادرها کارهایشان را توضیح بدهند. بلافاصله مرتضی قربانی که در حضور فرماندهان رده بالا در بیان نظرات مثبت از دیگران پیشی میگیرد، گفت:
من چهار تانک مستقر کردهام در خط برای زدن خط دشمن و دو تا هم برای عبور گذاشتهام.
شمخانی: شما و قاسم (لشکرهای ۲۵ و ۴۱) باید ده تا تانک عبور دهید. امین و نبی (لشکرهای ۳۱ و ۱۹) هم ده تا و ده تا هم قرارگاه قدس عبور میدهد.
سلیمانی: پس تانکهای ما را مشخص کنید.
مرتضی قربانی: من یک دسته تانک میگذارم تحت امر قاسم و برایش عبور میدهم. سر شب بزنیم به عراق. ساعت ۱۱ بهترین وقت است.
شمخانی: اگر هوا ابری بود ساعت ۱۱ میزنیم به خط دشمن، اما اگر هوا صاف بود فردا به شما میگویم.
مرتضی قربانی: بدهید دست خدا! این حرفها را نزنید، هواشناسی یعنی چه؟ راستی به ما خشایار بدهید.
شمخانی: خشایار نداریم، معطل ما نباشید. خدا لعنت کند شاه را که بیشتر برای ما نخرید!!
غلامپور: امشب هم ارتباطتان را با ما برقرار کنید.
با پایان این جلسه که در فضای باز برگزار شد به قرارگاه تاکتیکی فرماندهی لشکر۳۱ عاشورا رفتیم.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🇮🇷
به#کانال_بنیاد4خردادبپیوندید
مارابهدیگرانمعرفیکنید:
ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
🔻 اتاق جنگ / کربلای پنج
┄┅═✼✿✵✦✵✿✼═┅┄
ساعت چهار بعدازظهر مهمانها همه رفته بودند و سکوتی عمیق بر قرارگاه و اتاق فرماندهی حاکم شده بود. در میانه این سکوت، آقای بشردوست با چهرهای خندان و بشاش وارد شد و پس از سلام و احوالپرسی گفت: بچهها (فرماندهان لشکرها) آمدند و با محسن درباره تأخیر در عملیات صحبت کردند و ایشان موافقت نکرد و گفت باید حتماً در روز تعیینشده عملیات انجام شود. آقا محسن سؤالی داشت، میگفت چطور میشود سرعت عملیات را ساعتهای اوّل عملیات و روز اوّل زیاد کرد؟
غلامپور در پاسخ به این سؤال چنین توضیح داد:
ما تا یک کیلومتری دشمن سریع میرویم ولی نیروها از این پس باید آهسته، آهسته و سینهخیز بروند. بعد مسئله موانع پیشروی آنهاست، اگر برای عبور از موانع از ساعت ۱۲:۰۰ سه ساعت وقت بگذاریم، لحظه درگیری میشود سه صبح. البته برای ساعت درگیری باید بیشتر صحبت کنیم، چون مسافت رسیدن یگانها به خط دشمن و موانع، یکی نیست. بعضی از یگانها یک ساعت و بعضی چهار ساعت وقت میخواهند.
پس از شکستن خط دشمن، سرعت عمل به دو عامل نیاز دارد، نخست آتش و دوم که مهمتر از اولی است، سرعت در انتقال نیروهاست. یعنی اگر امکانات (نفربر و زرهی) داشته باشیم و بتوانیم سریع نیروها و امکانات را انتقال دهیم، سرعتمان بالا میرود.
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#نکات_تاریخی_جنگ #کربلای_پنج
کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈عضو شوید
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂