📝داستان این حدیث از این قرار بود که "علی بن سوید سائی" که از اصحاب مورد اعتمادِ امام کاظم و امام رضا علیهما السلام بود، یک نامه ای به امام کاظم علیه السلام می نویسد؛ که در آن حال حضرت را میپرسد و همچنین سوال های زیادی در آن ذکر میکند.
❤️امام کاظم علیه السلام که در آن زمان در حبسِ بنی عباس ملعون بودند، چندین ماه جواب علی بن سوید را نمی دهند..
بعد از چند ماه جواب نامه اینگونه می آید (فقط بخشی از آن را می آوریم)
📜بسم الله الرحمن الرحیم .....
اما بعد،.. . .نامه ای برای من نوشتی و سوالاتی از من پرسیدی ، که من نسبت به آنها ناچار به تقیه کردن بودم..؛ {تا اینکه سلطه ی سلطان های جبّار بر من تمام شد و سلطه ی سلطان بزرگ بر فراق دنیای پست و ناپسند قرار گرفت} (کنایه از نزدیکی شهادتشان جانها به فدایشان) پس دیدم که باید جواب سوال هایت را بدهم از ترس اینکه ضُعَفای شیعه دچار حیرت و شک نشوند چون که این مسائل را نمی دانند...
🕯بعد در طی دو-سه صفحه حضرت جواب سوالات علی بن سوید را می دهند.
که مسائل مهمی در آن مطرح شده از جمله: نظر امام در مورد ابوبکر و عمر، نظر امام علیه السلام در مورد مستضعفین (این مورد ان شاء الله در آینده در توضیح مستضعفین خواهد آمد) ، در مورد حق شیعیان بر یکدیگر و ...
⬛️⬛️بعد در همین ایام، حضرت را شهید می کنند.
به همین دلیل (این که در جواب نامه، حضرت نوعی پیشگویی از زمان شهادتشان میاورند) در کتاب خرائج و جرائح این نامه را جزو معجرات امام کاظم علیه السلام ذکر می کند.
📚الخرائج و الجرائح / ج۱ / ص۳۲۵
#امام_کاظم #باب_الحوائج #موسی_بن_جعفر