🌼خاطره خانم عجمی همسر شهید محمود نریمانی از دیدار با حاج قاسم:
✍حاج قاسم تا مرا دید سلام و علیک گرمی کرد و آمد داخل. از بچه کوچکی که در آغوشم بود متوجه شد ازدواج مجدد هم کردم. گفت: چرا به من نگفتی ازدواج کردی و بچه دار شدید؟ باید وقتی زنگ زدیم میگفتی تا هدیه ازدواج و بچه ات را میآوردم. با پدر مادر شهید هم خیلی گرم سلام و علیک کردند. من و همسرم رفتیم داخل آشپزخانه وسایل پذیرایی را بیاوریم، اما سردار با جدیت از ما خواستند که چیزی نیاورید من فقط آمدم ببینمتان. ما هم یک سینی چای آوردیم و نشستیم. به من گفت: بنشین کنار پدر شهید.
چون برادرم هم بود از من پرسید همسرت کدام است؟ وقتی معرفی کردم، سردار سلیمانی با لبخند گفت: او را شهید کنی چه میکنی؟ گفتم: حاجی خدا بزرگ است. گفتند بچه را بیاور میخواهم ببوسم. سفت و محکم میبوسید و چند بار بعد با خنده گفت: من عادت دارم بچه هر چه کوچکتر باشد محکمتر میبوسمش.
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
4_6012841488688351894.mp3
25.55M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «شرح دعای ندبه» - جلسه ۹
🗓 ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت مع امام منصور
🎧 کیفیت 48kbps
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از نایت کویین
4_6030682649691950221.mp3
15.06M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «چجوری آدم موفقی بشیم؟» راز موفقیت
🗓 ۱۳ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت قاسم بن الحسن علیهالسلام
🎧 کیفیت 48kbps
🎊 @bluebloom_madehand 🎊
یوسف با حالت بغض گفت:
میدونی اون شهیدی که موقع شهادت تنش پارهپاره میشه یعنی خدا خیلی عاشقشه؟
یوسف
شاهرگش پاره شد..
دست چپش؛ پهلوی چپش..
وقتِ شهادتش یازهرایی گفت و رفت..
شهید یوسف فدایینژاد🌷
شهادت: ارتفاع جاسوسان
درگیری با گروهک تروریستی پژاک
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
من یڪ بار حاج قاسم را در هواپیمایـي ڪه از اهواز به تهران مےامد دیدم. یادم هست به پسرم گفتم ڪه حاج قاسم را در میان مسافران دیدم. 👀😃}•
پسرم در ابتدا باور نڪرد اما وقتےاز هواپیما پیاده شدیم ایشان را از نزدیڪ دیدیم و مشغول سلام و احوالپرسے شدیم. وقتی از فرودگاه بیرون آمدیم از ایشان پرسیدم ڪه ماشین دارند؟ و جواب دادند ڪه
با تاڪسے به خانه مےروند. 🚖😊}•
هرچقدر اصرار ڪردم ڪه همراه ما شوند قبول نڪردند و خیلی فرز و چابڪ سوار یڪ تاڪسے شدند و رفتند.
نڪته جالب این بود ڪه ایشان به عنوان یڪ فرمانده ارشد نظامے هیچ همراه یا محافظے نداشتند. 👌😉}•
او در ادامه گفت: یادم هست به شوخے به ایشان گفتم ڪه حاج قاسم اگر شما را به خانه برسانم برای دوران سربازے پسرم علیرضا خوب خواهد شد؟ و ایشان در جواب با خنده به من گفتند «خودت مےدانے اما اینطورےسربازےپسرت حومه ادلب مےافتد». 😂✔️}•
خاطره مهران رجبے در برنامه تلوزیونے رادیو فتح 🖤
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🌹🍂🍂🌹
✍ #برگی_از_خاطرات
یکبار از من پرسیده بود:
چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات می مانی؟
گفتم "از همون ابتدای زمانی که حقوقم رو میگیرم.منتظرم که موعد بعدی پرداخت برسه!!
اهی از حسرت کشید و گفت؛
(( اگر مردم این انتظاری که برای مال دنیا و دنیا میکشند ،کمی از آن رو بخاطر امام زمان(عج)میکشیدند ،ایشان تا حالا ظهور کرده بود،امام منتظر ندارد!!!!! ))
#شهید_محمود_رادمهر
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊