7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀️خوابی که مادربزرگ شهید جهاد مغنیه چند روز بعد از شهادت او دید.
#کلیپ
#شهید_جهاد_مغنیه
#مدافع_حرم
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀️نماهنگ زیبای جهاد با صدای حامد زمانی برای شهید جهاد مغنیه
#نماهنگ
#شهید_جهاد_مغنیه
#مدافع_حرم
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
*عاشقانهاے زیبا با رنگ و بوے شهادتـــــ*🌙
*شهید امین کریمی*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۳۰ / ۷ / ۱۳۹۴
محل تولد: مراغه/ساکن تهران
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرشهید← هر خواستگاری که میآمد به دلم نمینشست🥀تصمیم گرفتم چله زیارت عاشورا بردارم📿به نیت یک همسفر که ایمان و اعتقاداتش واقعی باشد نه در حرف و ظاهر🍁چله زیارت عاشورا که تمام شد چند روز بعد خواب دیدم، شهیدی بر روی سنگ مزار خود نشسته و لباس سبز پوشیده🍃یک تسبیح سبز به من داد و گفت: شما حاجت روا شدهاید📿من چهره شهید را ندیدم.🥀دقیقا یک هفته بعد از اتمام چله، مادر امین به خواستگاری من آمد💐 از خواستگاری تا جشن نامزدی من و امین فقط 14 روز طول کشید🎊 چون امین از همه نظر عالی بود و من هیچ مخالفتی نتوانستم بکنم🌙تاریخ عروسی و رفتن امین به سوریه یک روز شد🥀دلم راضی نبود🥀امین تمام زندگی ام بود💞 فقط به احترام امین که به عشقش برسد ساکت شدم🥀اما راضی نشدم که برود و خطری او را تهدید کند🥀یک شب خواب دیدم یک نفر نامهای برایم آورد📄که در آن نوشته بود: ✍🏻"جناب آقای امین کریمی فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است" 💛و پایین آن امضا شده بود💫اون شخص بهم گفت: این امضای خانم زینب سلام الله است.»🌙امین خیلی از شنیدن این خواب خوشحال شد🍃امینم به سوریه رفت و در نهایت در هجدهمین روز از دومین اعزامش🥀در شب تاسوعای حسینی🏴 به شهادت رسید🕊️🕋*
*شهید امین کریمی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*📱حڪایتے شنیدنے از شهید امین ڪریمے*
*بهعبادتےمهمانڪنید📿.tt*
*بهشفاعتےجبرانڪنند✨.tt*
*شهیدمدافعحرم🏴.tt*
*شهیدامینکریمی💛.tt*
🥀🕊 @aShoohada 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سمت تل زینبیه تکه زمین بزرگی بود با بنری روی سر در آن.
روی بنر نوشته بود موکب ستاد بازسازی عتبات عالیات.
در آن تکه زمین دو چادر خیلی بزرگ برپا کرده بودند شبیه سوله ها
و هر شب چند هزار نفر آنجا اسکان پیدا می کردند.
چند چادر کوچک تر و چند کانتینر هم بود در مجاورت همان چادرهای بزرگ.
هوا بسیار سرد بود و به هر نفر نهایتا یک پتو می رسید که جواب گوی آن سرما نبود.
دستشویی بیشتر از دویست متر با آنجا فاصله داشت و هر بار حداقل ۲۰ دقیقه معطلی در صف داشت.
گروه کوچک ما در یکی از کانتینرهای این موکب مستقر بود چرا که وسایل تصویربرداری مان زیاد بود و...
روز دوم حضورمان در کربلا بود که شهید حسین همدانی و خانواده اش برای اسکان آمدند آنجا.
باورم نمی شد فرمانده مهمی از نیروی قدس که آن زمان اشراف کاملی بر عراق داشت برای اسکان چنین جایی آمده باشد.
در شرایطی که در مجاورتمان هتلی بود در قرق...
آفتاب تازه طلوع کرده بود و من دوربین را برداشته بودم که بروم بیرون و تصویر بگیرم.
دیدم همدانی روی مقوایی نشسته و زیارت نامه ای می خواند.
از دور لنز را تله کردم و شروع کردم به تصویر گرفتن.
به محض اینکه متوجه شد، زیارت نامه را در جیب گذاشت و...
همدانی حتی یک لحظه هم نمی خواست به چشم بیاید و نگاهی را به خودش معطوف کند و سد راهی باشد برای نگاه هایی که باید سمت خدا باشند.
این فیلم مربوط است به یک روز قبل از اربعین ۹۳است
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊