🌹معلم انشاء، در موضوع جنگ بهتراست یا صلح؟" را بهمان داد.
از امین برای نوشتن کمک خواستم.
🌹خودت مطالعه کن هم کتاب "جنگ امام حسین" تو خونه س ، هم "صلح امام حسن".
هر کدام اقتضا که ما همه اقتدا میکنیم. هر راهی که امام مون نشون داد، همونجا میریم.
#شهیدامین_جوان_مصلح🕊🌹
شادی روح مطهرشان صلوات🌷
🥀🕊@baShoohada 🕊
🌱 از شاگردان خاص آیت الله بهاءالدینی بود؛ یک بار ایشان به جمع طلبه ها وارد شدند و فرمودند:
« بین شما یکی از سربازان #امام_زمان عجل الله است و به زودی از میان شما می رود.»
بعدها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت استادش،
🍃آیت الله بهاءالدینی بی اختیار گریه کردند و فرمودند: امام زمان عجل الله از من یک سرباز می خواستند من هم آقای افشار و معرفی کردم، اشک من اشک شوق است...
شهید #جلال_افشار
شادی روح جمیع شهدا صلوات 🌺
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بعد از شھادت علے خوابشرو دیدم⇩
بهم گفت:
« اگہ مےدونستم این دنیا بہخاطر
صلوات این همہ ثواب و پاداش میدن🎁،
حالا حالاها آرزوۍ شھادت نمےکردم!
مےموندم توۍدنیا و صلواټ
مےفرستادم.. ❣
💚قسمتی از #وصیت_نامه
خدا را شکر می کنیم که به ما لیاقت داد به سنگرهای اسلام بیائیم و نوکری امام زمان (عج) را بکنیم و خیلی خوشحالیم که توانسته ایم اصل ولایت را پیاده کنیم
و ما با خون خود این اصل را حفظ می کنیم و ما پشتیبان روحانیت و خط امام هستیم.
ای جوانان نکند در رختخواب بمیرید که حسین (ع) در میدان جنگ شهید شد؛
مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد
و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر(ع) در راه حسین و با هدف شهید شد.
🌻#شهیدعلیموحددوست🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مصطفی ردانی پور:
در همه گرفتاریهاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گرهها به دست ایشون باز میشه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند.
🌷شادی روح جمیع شهدا صلوات
#محرم
#امام_حسین
🥀🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ آقای پوتین
"رئیس جمهور روسیه"
چی گفته که آقای ولایتی ناراحت شد؟
🔺در انتشار این کلیپ کوتاه ، که بی شک صدقه ی جاریه استُ باقیه "اِن شاءالله" ،
کوتاهی نکنیم .
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
روزی سردار برای دیدن نوههای دو قلویش که تازه به دنیا آمده بودند به بیمارستان رفت. پرستاران از دیدن سردار خیلی خوشحال شدند، اما رویشان نمیشد جلو بروند. سردار خودش پیش پرستارها رفت و خیلی گرم با آنها سلام و احوالپرسی کرد. پرستارها که صمیمیت حاج قاسم را دیدند، خیلی زود یکییکی به سراغ ایشان رفتند.
بعد از سلام و احوالپرسی، دکترها و پرستارها دور سردار جمع شدند تا عکس یادگاری بگیرند. همه آماده بودند و با لبخند منتظر گرفتن عکس بودند. اما ناگهان سردار سرش را برگرداند و به نظافتچی که سالن را نظافت میکرد اشارهکرد. سردار او را صدا کرد و گفت: «شما هم در عکس یادگاری ما باشید.»
سردار سلیمانی هیچ وقت مغرور نشد. او قدرت، ثروت، سواد و زیبایی را نشانهی بهتر بودن آدمها نمی دانست و به همه احترام می گذاشت.
#قهرمان
#سردار_دلها
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊@baShoohada🕊
💛قسمتی از وصیت نامه
🔹هر کی برام چله #زیارت_عاشورا بگیره تموم تلاشمو میکنم حاجتشو بگیرم .
اگرم بصلاح نبود ، اون دنیا شفاعتش میکنم
✔شهید نوید صفری
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊@baShoohada🕊
💔
حکایت عجیب شهیدی که حر خراسان شد
محمدعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به مندلیطلا معروف بود
او اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکهای میکرد، تا اینکه دستگیر و به شلاق محکوم شد و جلوی مسجد روستا در برابر مردم، حدّ شلاقش زدند.
بعد از حد، پدرش گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی
مندلی به دوستش گفته بود:
حرف پدر، دلمو خیلی شکست. وقتی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به اباعبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم اما بسیج روستا و چند بسیج دیگر بهخاطر سابقه خرابم، ثبتنامم نکردند.
دوستش او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرد.
وی میگوید: "مندلیطلا هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من ۲۷روز دیگه شهید میشم و بدنم۲۰روز تو بیابون میمونه. وقتی بعد از۴۷ روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطهای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه.
دقیقا۴۷روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند
مردم روستا میگویند: با اینکه پیکر این شهید۲۰ روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم میگفتن تو عطرزدی؟
#شهید_محمدعلی_پورعلی
تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢
شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊
ماجرای این دو شهید هم نام کنار هم ، از این قرار است که سال 59 محمود مراد اسکندری در جنگ تحمیلی ایران و عراق شهید میشود و 8سال بعد برادر زاده اش که همنام عموی شهیدش است بدنیا می آید و سال 94 در سوریه شهید مدافع حرم می شود. شادی روح شهدای اسلام صلوات🌺
#شهیدان
#محمود_مراد_اسکندری
#شادی_روح_پاکشان_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
شهید نشد ، مُرد...!
همون که یه دقیقه هم
مثل شهدا زندگی نکرد
فقط حرفشو میزد..!
🌸🍃🌸🍃
اولین سال جنگ بود که چند تایی از بچه های گروه اندرزگو به سمت یکی از ارتفاعات شمال منطقه گیلان غرب رفته بودند. آن زمان پاسگاه مرزی دست نیروهای بعثی بود و با خیال راحت در جاده ها رفت و آمد می کردند. بچه ها به بالای تپه ای که مشرف به مرز بود، رسیدند. ابراهیم مثل همیشه کتاب دعایش را باز کرد و با نوای زیارت عاشورای او همه بچه ها دم گرفتند و صدای زمزمه شان در فضا پیچید.
بچه ها با نگاهی حسرت آلود به مناطق اشغالی نگاه می کردند، یکی از آنها رو به ابراهیم کرد و گفت: چطور این بعثی ها باید به راحتی آنجا تردد کنند و ما...
یعنی می شود یک روزی برسد که مردم ما هم از روی این جاده ها به خانه ها و شهرهای خودشان بروند. ابراهیم که این حرف ها را شنید، گفت: «این حرفا چیه که میزنی، یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا.»
آن مرز جایی نبود جز مرز خسروی و حالا سال ها از آن روزها گذشته بود که بعضی از باقی مانده بچه های آن روز به اتفاق هم به سمت کربلا حرکت می کردند که در پیاده روی اربعین شرکت کنند. یاد همان حرف های ابراهیم افتادند که می گفت: یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا.
#سلام_بر_ابراهیم
🥀🕊@baShoohada 🥀🕊