فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار پدر و دختر 😥🔷شهید مهدے جمشیدے 🔷
🥀🕊 @baShoohada 🕊
🌺 یک گلوله دو برادر بابلی را آسمانی کرد
✍️رزمنده بسیجی نادر بذری
رفتم و دیدم تویوتایی ایستاده است. غلام اوصیا از بچههای گردان به من گفت: نیا! برادر تو داخل تویوتا نیست. با حرفش بیشتر شک کردم و دیدم بالای تویوتا یک پتو روی جنازهای است. جنازه سمت چپی را کنار زدم. دیدم جعفر است که پهلوی راستش مورد اصابت قرار گرفته و به شهادت رسیده است. 🕊۱۰ دقیقه بالای سر شهیدم گریه کردم.هنوز بدنش گرم بود.😢
بوی خاصی میداد. جعفر ۲۶ ساله بود و دو تا بچه داشت. بعد از شهادتش یک فرزند دیگرش به دنیا آمد😔.
هنوز متوجه شهادت ناصر نشده بودم و به من نگفته بودند که او هم شهید شده است. هنوز بالای تویوتا بودم و عاشقانهترین و برادرانهترین حرفها را به جعفر میزدم که دیدم یک شهید دیگر هم زیر پتو و کنار پیکر جعفر است😞.
دلم یک طوری شد. گفتم صورت او را هم ببوسم. تا خواستم او را ببوسم دیدم ای دل غافل! چقدر شبیه برادرم ناصر است. همین لحظه بچهها که تمام حرکاتم را زیر نظر داشتند، زدند زیر گریه😭. فهمیدم چشمانم اشتباه ندیده و ناصر هم به شهادت رسیده است.🕊
برگشتم و به همرزمانم گفتم شما که گفته بودید فقط جعفر شهید شده، ناصر هم که شهید شده است. یکی از بچهها گفت: نادر جان! یک گلوله مینیکاتیوشا افتاد کنارشان و هر دو با هم به شهادت رسیدند.🌷
انگار گلوله افتاده بود وسطشان و با ترکشهای خمپاره هر دو برادرم شهید شده بودند. ناصر گردنش ترکش خورده بود. برادرم ناصر در روضههای حضرت زهرا(س) و علی اصغر(ع) خیلی گریه میکرد و عاقبت مثل علی اصغر(ع) شهید شد.🌸
🌹 شهیدان بزرگوار
جعفر بذری🌷
ناصر بذری🌷
🥀🕊 @baShoohada
ماجرای ماکت حاج قاسم در پشت میز دخترش
به نقل از ایرنا
🔰نرجس یک ماکت از چهره پدر را در اتاق محل کارش بر روی میز گذاشته و بر روی سر سردار یک چفیه انداخته است؛
وقتی وارد اتاق میشوی فکر می کنی کسی پشت میز نشسته است؛
از او در مورد این ماکت که آن را جلوی میزش گذاشته می پرسم؛
او با خنده میگوید:
وارد مسائل خصوصی می شوید؛
به گفته قرآن شهدا زنده و ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند؛
هر جا که هستم و هر کاری که انجام می دهم حضور ایشان را به صورت قلبی احساس می کنم؛
ماکت پدر در اتاقم به من احساس قوت قلب می دهد؛
و به من گوشزد می کند که در این مسئولیت حواسم باید جمع باشد؛
در خود نمیبینم پشت آن میز بنشینم؛
به همین دلیل هیچگاه پشت آن میز نمی نشینم. پدرم زندگی را زندگی می کرد؛
و از همه لحظات عمر خود بهره برد؛
ایشان معجون یا سیمرغی از شهداست که حیات شریف آنها را درک کرد؛
سیر تعالی بابا ۴۰ سال بود؛
از قاسم شروع و با رسیدن به حاج قاسم تمام شد.
🥀🕊@baShoohada 🕊
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برای رسیدن به #امام_زمان مواظب چشمهایت باش ...
🥀🕊@baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «راز پیروزیهای سردار سلیمانی»
🌹 استاد #پناهیان
🌷 در دریای طوفانزده، اهلبیت کشتی نجات هستن.
🌷 برای نجاتمون باید مضطر بشیم.
🥀🕊 @baShoohada 🕊
*خوابی که تعبیر شد و پیکری که بازنگشت*🥀🕊️
*شهید محمد امین کریمیان*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۷ / ۱۳۷۳
تاریخ شهادت: ۲۷ / ۳ / ۱۳۹۵
محل تولد: مازندران / بابلسر
محل شهادت: حلب / سوریه
🌹مادرش←محمدامین از يك دانشگاه در آلمان بورسيه شده بود، اما همه را رها كرد و براي جهاد به سوريه رفت🌷 *پلاک حضرت زهرا را همیشه به گردن داشت و میگفت دلم میخواد مثل مادرم زهرا(س) گمنام باشم*🌷 پسرم به همرزمانش گفته بود: *«خواب ديدم امشب عملياتي در پيش است و فرمانده و من شهيد ميشويم و جنازهمان را نميآورند.»*🕊️ بعد غسل شهادت ميگيرد و آماده شهادت میشود.🕊️بعد از شروع عمليات سربازان سوری در جناحين آنها بودند. از شدت آتش دشمن زمینگیر ميشوند🔥 *و فرماندهشان مجروح ميشود*🥀 محمد امین به سمت دشمن تیراندازی میکند *اما خودش هم در کنار فرمانده شهید میشود*🥀 و همه متوجه شدند که خوابش به زیبایی تعبیر شده🌷 *عکس پروفایلش عکس شهید امیر حاج امینی بود و خودش هم همانگونه شهید شد*🕊️ و با دو تیر یکی به زانو🥀و دیگری به پشتش🥀به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊️ تاکنون خبری از پیکرش نشده *و معلوم نیست تکفیری ها با پیکرش چه کردند*🥀🖤 *در نهایت او مثل حضرت زهرا(س) بی مزار ماند*🥀و به آرزوی دیرینه اش رسید🕊️🕋
*مفقودالاثر*
*طلبه شهید حاج محمد امین کریمیان*
*شادی روحش صلوات*
🥀🕊 @baShoohada 🕊