eitaa logo
رفاقت باشهدا
3.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
728 ویدیو
16 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😢ღـیدانه 🌱 یه روزۍ یه ترکه ، یه عربه ، یه قزوینیه ، یه آبادانیه ، یه اصفهانیه ، یه شمالیه ، یه شیرازیه، بوشهریه و ... مثل مرد جلوۍ دشمن ایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمون نکنه ...🥀 لره← شهید محمد بروجردی بود ترکه← شهید مهدی باکری عربه←شهید علی هاشمی قزوینیه← شهید عباس بابایی آبادانیه← شهید طاهری اصفهانیه← شهید ابراهیم همت شمالیه← شهید علی اکبر شیرودی شیرازیه← شهید عباس دوران بود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ شهید حسین بیدخ ولادت : 1342/06/01 شهادت : عملیات فتح المبین اسفند 1361 محل تولد : دزفول 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفاقت باشهدا
#قرار_عاشقی♥️ شهید حسین بیدخ ولادت : 1342/06/01 شهادت : عملیات فتح المبین اسفند 1361 محل تولد : دز
😍 اواخر اسفند 1341 چند دقیقه ای به اذان ظهر باقی مانده بود پدر شهید حسین بیدخ طبق عادت همیشگی اش وضو گرفت و به سمت مسجد حرکت کرد تا اذان را بگوید . اما آن روز زودتر از همیشه و سراسیمه به خانه برگشت و تعریف کرد : وقتی رسیدم مسجد کنج دیوار نشستم کم کم سرم سنگین شد توی حالتی بین خواب و بیداری بچه ای گذاشتن مقابل من و گفتن این پسر توه اسمش حسینه وقتی چشمامو باز کردم دیدم بچه ای در کار نیست تا زمانی که رسیدم خونه اون بچه جلوی چشمم بود حالا میخوام اگه عمرم به دنیا نبود و بچه مون پسر بود اسمشو بزارید حسین برگرفته از کتاب فروردین 61 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت باشهدا
#قرار_عاشقی♥️ شهید حسین بیدخ ولادت : 1342/06/01 شهادت : عملیات فتح المبین اسفند 1361 محل تولد : دز
💚 وقتی حسین به دنیا اومد پوسته ای شبیه پوسته ی سفید رنگ تخم مرغ دورش بود پدر ک کنجکاو شده بود فورا رفت پیش علمای شهر و از او سوال کرد علت این پوسته چیه !؟ چرا این بچه اینجوری به دنیا اومده 🤔😟 به پدر گفتند این خصلت اولیاست یکی از خصلت های چنین آدمایی اینه که در سنین جوانی از دنیا میرن در اصل این نشانه ی خوبی هست 🦋☝️🏻 راوی : خواهر شهید طوبی بیدخ برگرفته از کتاب فروردین 61 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفاقت باشهدا
#قرار_عاشقی♥️ شهید حسین بیدخ ولادت : 1342/06/01 شهادت : عملیات فتح المبین اسفند 1361 محل تولد : دز
💕 تابستان سال 1343 حسین سرخک شدیدی گرفت . آن زمان ها سرخک چیز عادی ای نبود و خیلی هارو از پا در آورده بود رنگ سرخک ها به سیاهی میزد و بدنش کبود شده بود در به دنبال دکتری می رفتیم تا او را درمان کند اما هر جا میبردیم بی فایده بود 😔 در یکی از روزهای سخت پدر از در وارد شد وقتی حال حسین و گریه مادر را دید حسین را به حیاط برد بچه را روی دستانش و رو به آسمان گرفت و می گفت یا حضرت عباس این بچه رو بهم برگردون کارش شده بود این گهواره را آرام تکان میداد و می گفت یا امام حسین حسینمو از تو میخوام تا اینکه یکی از آشنایان آدرس دکتری را داد و بعداز چند روز حال حسین رو به بهبودی رفت تا به طور کامل خوب شد راوی : خواهر شهید طوبی بیدخ برگرفته از کتاب فروردین 61 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت باشهدا
#قرار_عاشقی♥️ شهید حسین بیدخ ولادت : 1342/06/01 شهادت : عملیات فتح المبین اسفند 1361 محل تولد : دز
✨ دل سوزی حسین برای دوستانش خیلی زیاد بود همه رو دور خودش جمع می کرد و بهشان درس میداد منزل ما شده بود مدرسه ی دومشان . علاوه بر حضور مستمر دوستان حسین درب منزل زنگ خوری خانه هم تمامی نداشت به همه شان گفته بود که اگر در درسشان ضعف دارند کمکشان می کند پدر به او می گفت : برای کی خودتو اذیت می کنی ؟ حسین هم طبق معمول همیشه لبخندی میزد و سرش را پایین می انداخت تا حرف های پدر تمام شود بعد هم تا خنده را به لبان پدر نمی نشاند دست بردار نبود 🌸 راوی : خواهر شهید طوبی بیدخ برگرفته از کتاب فروردین 61 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت باشهدا
#قرار_عاشقی♥️ شهید حسین بیدخ ولادت : 1342/06/01 شهادت : عملیات فتح المبین اسفند 1361 محل تولد : دز
اول هفته بود اواسط آبان 1359 نزدیک غروب چادر سر کردم و راه افتادم سمت خانه ی پدر از دور دیدم جمعیت حدودا ده نفری نشسته اند در خانه نگران شدم نکند اتفاقی افتاده باشد قدم های تندتر کردم و خودم را به خانه رساندم حسین نشسته بود وسط حلقه ی دوستانش و برایشان مسائل درسی را توضیح میداد😇 چشم از حسین برداشتم و به دوستانش نگاه کردم و با تعجب پرسیدم خب چرا دم در نشوندیشون بفرمایید داخل خونه 😟 حسین جواب داد : بابا داره استراحت می کنه برای همین نشستیم دم در ک مزاحم استراحتش نشیم 🙂 🌸 راوی خواهر : شهید طوبی بیدخ برگرفته از کتاب فروردین 61 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا