#کلام_شهید🕊⚘
◽️سر دو راهے گناه وثواب به حُب شهادت فڪر ڪن... به نگاه امام زمانتـــــ فڪرڪن...ببین میتونے ازگناه بگذرے...؟!از گناه ڪه گذشتے از جونت هم میگذرے...
#شهیدمحمودرضابیضایے🕊🌷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
👈تصویر چپ: استانداری که درمراسم درختکاری حتی ترسید کفش هایش خاکی شود!
👉تصویر راست: شهیدمهدی باکری شهرداروقت ارومیه که سرتاپایش خاک است
اشتباه شده ایکاش زمین رامی بردین کنارمیز کارش😏
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
سالهاست عکسی از یک شهید را در صفحات مختلف اینترنتی، وبلاگها، سایتها و حتی بر دیوارهای شهرها میبینیم. عکس شهیدی که با لباس بارانی آبی خود و کلاهی که به گفته مادرش او برای فرزندش بافته است، از مظلومیت شهدایمان در دل صحراهای جنوب سخن میگوید.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هادی ثناییمقدم يازدهم تيرماه 1351 در شهرستان لنگرود بدنیا آمد. این نوجوان بسیجی روز 23 ديماه سال 1365 در منطقه عملیاتی «شلمچه» به شهادت رسيد اما پيكرش هيچگاه بازنگشت. همرزمان او از نحوه شهادتش بر اثر اصابت مستقیم تير میگویند يادآور ميشوند كه هادی به همراه تعداد زیادی از شهدا به کنار جاده انتقال داده شد. پارچه سفید به همراه چوبی در کنار او قرار داده شد تا آمبولانسها راحت او را پیدا کنند و به عقب برگردانند. آنها از آن محل دور شدند، آمبولانسها تعدادی از شهدا را به سمت پشت خط آورد ولی خبری از پيكر هادی نبود.
تا به امروز کسی نفهمیده است بر سر پيكر شهيد هادی ثناييمقدم چه آمده است؟. عدهای میگویند احتمال دارد گلوله خمپارهای به کنار پيكرش خورده و او را در زير خاک پنهان كرده و همین امر باعث شده است كه آمبولانسها او را پیدا نکنند.
سالها از این ماجرا گذشت و از هادی تنها یک مزار خالی در شهرمان باقی ماند. در یکی از روزها مادر شهید به زیارت مزار فرزندش به گلزار شهدا میرود و پس از دعا و فاتحه از جای خود بلند میشود. ظاهرا در گلزار شهدا، نمایشگاه عکسی از شهدای کشورمان برپا بوده است. مادر شهید ثناييمقدم به تصاویر شهدا نگاه میکند و به يك عكس خيره ميشود و ناگهان فریاد میزند این هادی منه.... این هادی منه.
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
4_5929350197787232319.mp3
45.28M
◼️مراسم دعا ندبه ۲۱ خرداد ماه ۱۴۰۰
◼️حجت الاسلام مافی نژاد/سخنرانی
◼️مجتمع فرهنگی مکتب الزهرا
🍃🦋🍃🦋🍃🦋
https://eitaa.com/joinchat/1130168404C9e93fa7632
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش موسی هست🥰✋
*آیهی شهادت*🕊️
*شهید موسی جمشیدیان*🌹
تاریخ تولد: ۲۸ / ۸ / ۱۳۶۲
تاریخ شهادت: ۱۴ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: نجف آباد / اصفهان
محل شهادت: سوریه
*🌹همرزم← قرار بود شهر «الحاضر» را تصرف کنند💥 تصمیم برآن شد که از دو محور پیشروی کنند🍃 موسی به همراه یکی از دوستانش به خانوادههایشان زنگ زدند📞 وقتی برگشتند، موسی به یکی از نیروهایش گفت: یه کمی به نظافت تانک برس🍂خودش با همان قمقمه کوچکی که داشت وضو گرفت💦 رو به قبله کنار تانک نشست🍂شروع کرد آرام آرام قرآن خواندن🌷چند دقیقهای از قرآن خواندنش نگذشته بود✨که بیسیمها یکی یکی به صدا درآمدند📞 «خودتون رو برسونید»📞 همرزم← هیچکس دوست نداشت این صحنه را ببیند🥀موسی به سجده رفته بود🥀 مجروحیت شدید🥀نصف سنگر پر از خون🥀🩸موشک کرنت اسرائیلی کار خودش را کرده بود 💥 عمر موسی به پایان رسید🕊️ قرآنش کنارش افتاده بود🥀همان قرآنی که همیشه به دست میگرفت و نیروها را از زیرش رد میکرد🍂حفظ قرآنش را هم با همین قرآن انجام داد🌷صفحه 72 قرآنش آیه* «وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ» *پر از خون شده بود🥀🩸هرگز گمان مبر که شهدا مرده اند🍂 بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند*🕊️🕋
*شهید موسی جمشیدیان*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*Zeynab:Roos..🖤💔*
#هدیه_شهدا_به_گروه_تفحص!
🌷روزی در منطقه حاج عمران دنبال شهدا میگشتیم. مطمئن بودیم پیکر چند تن از شهدای عزیزمان در همان نقطه جا مانده است، روزانه حدوداً ۸ الی ۹ ساعت با مشکل قطعی برق مواجه بودیم. هوا سرد بود، برف زمین را فرا گرفته بود، نفت هم نمیتوانستیم پیدا کنیم. از لحاظ گرمایشی دچار مشکل شدید بودیم به طوری که ۴۸ ساعت بدون نفت سرکردیم. هوا به شدت سرد و استخوانسوز بود، حتی بیل مکانیکی هم به زور در آن شرایط سخت و یخبندان قادر به کار بود!
🌷برادر گلمحمدی با بیل مکانیکی در حال کار بود، میخواستند جای بیل را عوض کنند بیل زمین را شکافت، در میان تعجب و ناباوری جمع، پیت پر نفت مربوط به دوران دفاع مقدس یعنی اوایل سال ۶۲ پیدا کردیم. شهدا نخواستند همرزمانشان در سرما اذیت شوند. این به جز نعمت شهدا، به جز صداقت شهدا، به جز راه حق شهدا که مایهی خیر و برکت است، چیز دیگری نیست.
راوی: جانباز «کریم فتاحی» یکی از اعضای گروه تفحص شهدا در مرزهای کردستان و عراق. ایشان با وجود اینکه سال ۷۰ در این راه یک پایش را تقدیم کرده است، اما همچنان در کوهها و دشتهای کردستان ایران و عراق به دنبال پیکر شهدا است.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🏻تا ساعاتی دیگر و با اعلام پیروزی رئیسی در انتخابات خواهیم شنید... 🇮🇷لطفاً در صورت پیروزی جبهه انقلاب این ویدئو را استوری و وضعیت خود قرار دهید✌🏻🇮🇷🇮🇷❤️
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش جواد هست🥰✋
*آرزوی شهادت، آرزوی حرم*🕊️
*شهید جواد کوهساری*🌹
تاریخ تولد: ۱۰ / ۱۱ / ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۲۶ / ۴ / ۱۳۹۳
محل تولد: مشهد
محل شهادت: عراق
*🌹مادرش← روز پانزدهم ماه رمضان🌙 با خواهرش رفته بودند کت و شلواری خریدند💐 خودش میگفت قول میدهم من روز عید فطر داماد میشوم💐 که 12 ساعت قبل از عید فطر داماد شد🍃و در جمعه آخر ماه رمضان به شهادت رسید🕊️که شنبهاش عید فطر بود🌙 جواد بسیار شوخطبع بود🍃و حتی به گفته همرزمانش به خاطر همین خلق خوش، فرماندهان عراقی خیلی دوستش داشتند🌷جواد همیشه یکتکه کلام داشت و آنهم این بود که دعا کنید شهید بشوم🕊️ و در ادامه، خودش نحوه شهادتش را هم مشخص میکرد🍂و میگفت که برم روی مین و شهید بشوم🍂 و هر زمان این آرزوی خود را به زبان میآورد میخندید و میرفت🍃 حتی در شب شهادت امیرالمؤمنین(ع)🥀پای دیگ نذری که در هیئت به پا شده بود🍲 از بچهها خواست تا برای شهادتش دعا کنند🍂عاقبت در «فلوجه»عراق، نزدیک حرم امام جواد(ع)💛 با ایثاری که از خود نشان داد🍃 به تله انفجاری برخورد کرد💥🥀و به آرزویش رسید🕊️ او موفق به زیارت امام حسین(ع) نشد🥀با اینکه آرزوی زیارت حضرت را داشت💛 اما پیکرش در حرم امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع)💚 تشییع شد و باز هم به آرزویش رسید*🕊️🕋
*شهید جواد کوهساری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*Zeynab:Roos..🖤💔*
│سیره شھید💚│
وقتـے آمدند برای تعیین مهریه، اول از رسـم و رسوم ما پرسـید واین که دوست دارم مهریه ام چه قدر باشد.🤔
گفـتم: خیلـے دوست دارم برم مکـہ🕋، یـک سکہ هم به نیت امام خمینی بگذاریم.😊
خنـدید وگفت: من هـم چهارده تا سکه به نیت چهارده معصوم می گذارم.😉💚
#شهید_ناصرکاظمے 🌸
،🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊