eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
647 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
مسئولیت شهید پلارک، فرمانده دسته بود. والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می‌دانست که او مجروح شده است. اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال می‌کرد، طفره می‌رفت و چیزی نمی‌گفت. یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت:" اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند." یکی یکی بچه‌ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود. 🌹🕊🌹🕊🌹🕊 ✨ @baShoohada
🟣 محضر شهید🍃🌹🍃 🌴جواد در سال ۱۳۶۴ در مشهد به دنیا آمد.👶 مثل همه کودکان به مدرسه رفت و به تحصیل علم همت گماشت، از ۱۷ سالگی عضو فعال بسیج بود. به ولایت علاقه بسیاری داشت، آنقدر گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب 😍بود که دو سه سالی می‌شد با دوستانش به مناطق جنگی، جمکران، و حرم امام خمینی(ره) می‌رفت.  گاهی به آسایشگاه جانبازان🧑‍🦽 امام خمینی(ره) در پارک ملت🏞 نیز سرمی‌زد؛ جانبازان را حمام🛁 می‌برد.  جواد خادم افتخاری امام رضا(ع) بود.😊 علاقه زیادی هم به گلزار شهدای طرقبه داشت و هر زمان که وقت داشت به زیارت مزار شهدا می رفت.  بعد از اخذ مدرک دیپلم و اتمام سربازی در پروژه قطار شهری 🚈مشهد استخدام شد. حسابدار بود و در رشته حقوق نیز مشغول تحصیل؛ البته قبل از آن مدرک کارشناسی حسابداری را گرفته بود.🌴  🕊🩸ـادت 🩸ـاست🕊 ◽️🩸◽️🩸◽️🩸◽️🩸◽️🩸◽️🩸◽️ 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️ :طاهره سادات حسینی کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید کتاب 📚 هم داریم 😊 با ما همراه باشید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️ :طاهره سادات حسینی کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید کتاب 📚 و جلسات دنباله دار سخنرانی های ناب هم واستون داریم 😊 با ما همراه باشید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️ :طاهره سادات حسینی کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید کتاب 📚 و جلسات دنباله دار سخنرانی های ناب هم واستون داریم 😊 با ما همراه باشید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️ :طاهره سادات حسینی کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید کتاب 📚 📢 سخنرانی های ناب ناب 📣👌 ، جذاب و شنیدنی🧚‍♀ با ما همراه باشید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
‍ ‍ دلنوشته دختر شهید برای تولد سجاد نازدانه شهید رجایی فر ❣🎉 سلام بابای شهیدم 🕊 بابایی شما تو آقا امیر سجادت نیستی . آقا امیر سجاد وقتی کلاه 🎉 تولدش رو سرش کردم رفت عکستو آوردو کنار خودش گذشت دستشو آورد جلو گفت آجیــی عکس بگیر . بابایی امیر سجاد خیلی دلتنگته😔 هرروز که بلند میشه از خواب میره اول عکستو میبوسه .🌞 بابا شب موقع خواب هم عکستو دوباره میبوسه میخوابه.✨😔 ... امیر سجاد مثل تو میره مثل تو میکنه. مثل تو . مثل تو میخونه . همه کار هاشو مثل شماانجام میده . بابا حتی میپوشه و به خودش افتخار میکنه که بابای 🕊 رو پوشیده و راه میره . بابا حتما میبینی وقتی که امیر سجادت میره و باز میکنه و میبینه تونیستی از مامان میپرسه مامان بابا ❓مامانم خیلی میشه من اینو خیلی خوب میفهمم. ولی مامانم این بابا ، بابا گفتن امیرسجاد را در دلش پنهان میکند .💛 من به صبوری مادرم مانند افتخار میکنم...✌️ بقول خودت 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️ :طاهره سادات حسینی کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید ❤️ عشق مجازی ❤️ 🧚‍♀عشق رنگین ❣عشق پایدار ❣ 🦋 پروانه ای در دام عنکبوت 🕷 📕📗📘رمان هایی که چشمان شما رو به روی حقایق جامعه باز میکنه کتاب 📚 📢 سخنرانی های ناب ناب 📣👌 ، جذاب و شنیدنی🧚‍♀ با ما همراه باشید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
مزار شهدا به مصاحبه‌ با رزمنده‌ها، که از تلویزیون سیاه‌و‌سفیدشان‌ نشان می‌داد، خیره شده بود. صدای آهنگران در گوشش طنین‌انداز شده بود. داشت نقشه می‌کشید. تصمیم گرفت راز دلش را به خواهرش، مريم بگويد؛ اما مریم نپذیرفت که او هم مثل دیگر برادرانش به جبهه برود. گفت: باید صبر کنی برادرامون بیان؛ بعد اگه بابا راضی شد، بری. بعدازظهر همان روز با هم رفتند مزار شهدا. قبرها را به خواهر نشان داد و گفت: تو اگه جای خواهر این شهدا بودی، دوست نداشتی دیگران برن و از خون برادرت پاسداری کنن؟! مریم بغضش گرفته بود، سکوت کرد و... 🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
حالی که زنده بود ارباً اربا شد همه رزمندگان درگیر مواجهه با دشمن بودند و مهمات تمام شده بود و فرستادن مهمات تقریباً ناممکن شده بود، زیرا هیچ ماشینی از تیررس دشمن در امان نبود؛ آنسان که فرماندهی از بچه‌ها درخواست یک داوطلب برای رساندن مهمات کرد. سید جلیل شجاعانه برخاست و این مأموریت را به عهده گرفت. ماشین را پر از مهمات کردند و او با هر زحمتی که بود، خود را به رزمندگان اسلام رساند و مهمات را تحویل داد. در راه برگشت وقتی که جنازه مطهر شهدا و مجروحان را بر زمین دید، در کناری ایستاد و شروع به جمع ‌و سوار کردن آنان در ماشین کرد. جنازه‌ای که به پشت افتاده بود توجهش را جلب کرد. او را برگرداند ناگهان با یکی از زنان گروهک منفور منافقین طرف شد که زنده بود. زن شرور سریع لباسش را درید و تن خود را نمایان ساخت. سید جلیل رویش را برگرداند و در یک آن، این زن منافق که تله منافقین شده بود و چند تن دیگر از منافقین کوردل به او حمله‌ور شدند و او را اسیر کردند. 🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️ :طاهره سادات حسینی کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید ❤️ عشق مجازی ❤️ 🧚‍♀عشق رنگین ❣عشق پایدار ❣ 🦋 پروانه ای در دام عنکبوت 🕷 📕📗📘رمان هایی که چشمان شما رو به روی حقایق جامعه باز میکنه کتاب 📚 📢 سخنرانی های ناب ناب 📣👌 ، جذاب و شنیدنی🧚‍♀ با ما همراه باشید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d