eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
660 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
برخی از خصوصیات : 🔸فوق العاده شوخ طبع و خوش خنده بود.😄 🔹خیییییییلی مهربون و دل رحم...☺️ 🔸دنبال حتی کوچکترین کار خیر...😇 🔹بااااا ادب🙂 🔸بیشتر از سنش مسایل پیرامونش رو متوجه میشد و درک بالایی داشت. 🔹خیلی امروزی بود😎. به تیپ و ظاهرش ، همونطور که باطن براش مهم بود ، خیلی اهمیت میداد. مثلا یه نمونه ش: عاشق موهاش بود😁 🔸نترررررس و شجاع 🔹برای رفاقت هرچقدر داشت خرج میکرد ، مالی و جانی! 🔸خانواده دوست و عزیزدردونه خونه😊 🔹خیلی انعطاف پذیر بود ، تقریبا با همه می جوشید. 🔸شدیدا ولایتی بود و مطیع رهبر 🔹هیاتی بود و هروله کردن تو روضه رو خیلی دوست داشت. و علاقه زیادی به هیات ریحانه النبی (س) و هیات رایه العباس (ع) پیدا کرده بود. 🔸با غیرت 🔹خیلی راستگو بود.😌 🔸اهل گردش و تفریح😉 🔹اصلاااا آدم آرومی نبود😅 🔸خیییییلی صبور بود. 🔹عااااشق شهید رسول خلیلی بود. 🔸امامزاده علی اکبر چیذر ، کهف الشهداء و مقبره الشهدای شهرک شهیدمحلاتی رو خیلی دوست داشت. 🔹اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود ، بدون اینکه تو ظاهر بخواد نشون بده 🔸عاشق عکاسی بود 📸 ، خودش می گفت: "آدم باید عکس بگیره یادگاری بمونه که اگر دو روز دیگه نبود ، دو تا عکس ازش باشه" 🔹تا حد زیادی از هیچکس چیزی به دل نمیگرفت ، بدی دیگران رو فراموش میکرد و در مقابل؛ خوبیاشون رو به خاطر میسپرد... 🔸وقتی یکی با رهبر یا سپاه مخالف بود ، اصلا سکوت نمیکرد ولی طوری با زبان و بیانش برخورد و بحث میکرد که طرف مقابل تاثیر منفی نگیره و خودش هم جبهه ی خیلی معترض نمیگرفت. 🔹خادم الشهدا بود... 🔸ترک محرمات و انجام واجبات... روی این موضوع با هیچکس شوخی نداشت. 🔸خیلی با معرفت بود ، هر جای زیارتی هم که میرفت پیام میداد و یاد میکرد. 🔹تا جایی که میشد حرفش رو میزد.خیلی رک بود و با کسی رودربایسی نداشت. 🔸به زندگی و زندگی کردن خیلی امیدوار بود و لذت بردن از زندگی رو دوست داشت ولی اصلا از یاد مرگ غافل نبود. 🔹عاشق و سینه سوخته ی حضرت زینب سلام الله علیها بود و برای ظهور آقا صاحب الزمان (عج) رو انتخاب کرد ، تا حرف!... و آخر هم زیر پرچم بی بی موند و شد یکی از علمداران ظهور... . 🔺برگرفته از نکته ها و خاطرات بیان شده از دوستان شهید .
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین🌺🍃 خستگی ناپذیر دو کوهه مسئول پشتیبانی بود و کارش سخت و پرتحرک بود. از هشت صبح تا هشت شب خادمی بود و از نه شب تا یازده شب هم بازدید از گردان تخریب بود که باید با زائران خواهر همراهی می کردیم و پای ثابت این کار، او و یکی از دوستان بودند. تازه ساعت دوازده شب تا چهار صبح کنار رادیو دوکوهه باید پست می دادیم. هیچ وقت نمی نالید و با عشق و علاقه کار می کرد.خلوص نیت در عملش بود و خستگی نداشت.همیشه برای انجام کارها داوطلب بود. بنیه قوی و بدن سالمی داشت که او را سر حال نگه می داشت تا وظیفه خادمی اش را به نحو مطلوبی انجام دهد. راوی:دوست شهید
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
💠شوخ طبعی_شیک پوشی💠 🌹روایت خواهرشهید محمدرضادهقان🌹 🔸شب اول قبر با خانواده و دوستان محمد نیمه شب بر سر مزارش در امامزاده علی اکبر چیذر جمع شده بودیم، هر کدام از ما یا دوستانش که خاطره ای از محمد تعریف می کردیم، به خنده ختم می شد. انگار نه انگار شب اول قبر محمد است. چون تمام خاطراتش در آن شیطنت و بگو و بخند داشت. محمد یک بچه فوق العاده فعال، پرنشاط، جسور و شجاع بود در عین حال خیلی احساساتی و دلسوز بود و در عین حال خیلی مقید بود. 🔸میگفت آدم باید شیک و مجلسی حزب الهی باشد. اگر می خواهد حزب الهی باشد، خوشگل حزب الهی باشد که وقتی بقیه می بینند، کیف کنند. هم مرامت را ببینند هم ظاهرت را ببینند. اصرار داشت در زندگی لذت ببرد یعنی هم به خوشی هایش می رسید پارک جمشیدیه می رفت، شیان می رفت، خلاصه از لذت های زندگی اش کم نمی گذاشت. 🔹 با اینکه شاد بود و لذت می برد اما حدود خودش را هم رعایت می کرد.🔹 🌹 🌹
💠شوخ طبعی_شیک پوشی💠 🌹روایت خواهرشهید محمدرضادهقان🌹 🔸شب اول قبر با خانواده و دوستان محمد نیمه شب بر سر مزارش در امامزاده علی اکبر چیذر جمع شده بودیم، هر کدام از ما یا دوستانش که خاطره ای از محمد تعریف می کردیم، به خنده ختم می شد. انگار نه انگار شب اول قبر محمد است. چون تمام خاطراتش در آن شیطنت و بگو و بخند داشت. محمد یک بچه فوق العاده فعال، پرنشاط، جسور و شجاع بود در عین حال خیلی احساساتی و دلسوز بود و در عین حال خیلی مقید بود. 🔸میگفت آدم باید شیک و مجلسی حزب الهی باشد. اگر می خواهد حزب الهی باشد، خوشگل حزب الهی باشد که وقتی بقیه می بینند، کیف کنند. هم مرامت را ببینند هم ظاهرت را ببینند. اصرار داشت در زندگی لذت ببرد یعنی هم به خوشی هایش می رسید پارک جمشیدیه می رفت، شیان می رفت، خلاصه از لذت های زندگی اش کم نمی گذاشت. 🔹 با اینکه شاد بود و لذت می برد اما حدود خودش را هم رعایت می کرد.🔹 🌹 🌹 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
برخی از خصوصیات : 🔸فوق العاده شوخ طبع و خوش خنده بود.😄 🔹خیییییییلی مهربون و دل رحم...☺️ 🔸دنبال حتی کوچکترین کار خیر...😇 🔹بااااا ادب🙂 🔸بیشتر از سنش مسایل پیرامونش رو متوجه میشد و درک بالایی داشت. 🔹خیلی امروزی بود😎. به تیپ و ظاهرش ، همونطور که باطن براش مهم بود ، خیلی اهمیت میداد. مثلا یه نمونه ش: عاشق موهاش بود😁 🔸نترررررس و شجاع 🔹برای رفاقت هرچقدر داشت خرج میکرد ، مالی و جانی! 🔸خانواده دوست و عزیزدردونه خونه😊 🔹خیلی انعطاف پذیر بود ، تقریبا با همه می جوشید. 🔸شدیدا ولایتی بود و مطیع رهبر 🔹هیاتی بود و هروله کردن تو روضه رو خیلی دوست داشت. و علاقه زیادی به هیات ریحانه النبی (س) و هیات رایه العباس (ع) پیدا کرده بود. 🔸با غیرت 🔹خیلی راستگو بود.😌 🔸اهل گردش و تفریح😉 🔹اصلاااا آدم آرومی نبود😅 🔸خیییییلی صبور بود. 🔹عااااشق شهید رسول خلیلی بود. 🔸امامزاده علی اکبر چیذر ، کهف الشهداء و مقبره الشهدای شهرک شهیدمحلاتی رو خیلی دوست داشت. 🔹اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود ، بدون اینکه تو ظاهر بخواد نشون بده 🔸عاشق عکاسی بود 📸 ، خودش می گفت: "آدم باید عکس بگیره یادگاری بمونه که اگر دو روز دیگه نبود ، دو تا عکس ازش باشه" 🔹تا حد زیادی از هیچکس چیزی به دل نمیگرفت ، بدی دیگران رو فراموش میکرد و در مقابل؛ خوبیاشون رو به خاطر میسپرد... 🔸وقتی یکی با رهبر یا سپاه مخالف بود ، اصلا سکوت نمیکرد ولی طوری با زبان و بیانش برخورد و بحث میکرد که طرف مقابل تاثیر منفی نگیره و خودش هم جبهه ی خیلی معترض نمیگرفت. 🔹خادم الشهدا بود... 🔸ترک محرمات و انجام واجبات... روی این موضوع با هیچکس شوخی نداشت. 🔸خیلی با معرفت بود ، هر جای زیارتی هم که میرفت پیام میداد و یاد میکرد. 🔹تا جایی که میشد حرفش رو میزد.خیلی رک بود و با کسی رودربایسی نداشت. 🔸به زندگی و زندگی کردن خیلی امیدوار بود و لذت بردن از زندگی رو دوست داشت ولی اصلا از یاد مرگ غافل نبود. 🔹عاشق و سینه سوخته ی حضرت زینب سلام الله علیها بود و برای ظهور آقا صاحب الزمان (عج) رو انتخاب کرد ، تا حرف!... و آخر هم زیر پرچم بی بی موند و شد یکی از علمداران ظهور... . 🔺برگرفته از نکته ها و خاطرات بیان شده از دوستان شهید . 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
، تکه کلامی داشت که می‌گفت: یه چادری از حضرت زهرا (س) به خانم ها ارث رسیده و داشتن این حجاب و حفظ کردن اون لیاقت میخواد..✨ و حجاب دری‌ست به سوی بهشت همان حجابی که تقوا را افزون میکند 🤍🌱 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 📡 👇 🥀🕊 @baShoohada 🥀🦋
یکی از فرمانده ها میگفت: شهید امین ڪریمي ڪه به شهادت رسید، خبر شهادتشو تو هیئت به بچه‌ها دادیم... میگفت: بعد از خبر شهادت امین بچه‌ها همه بی‌تاب شده بودن و ... محمّد هم حتما اونجا دیگه نمیتونه طاقت بیاره... امین ڪریمی شب تاسوعا شهید شد و محمدرضا دهقان آخرین شب محرّم در عملیات محرم... هردو شهید هم یڪ‌جا دفن شدند... امامزاده علی‌اڪبر چیذر چه زیباست داستان های شهدا... خدایا کمک کن مارا ڪه ادامه دهیم راه و آرمان شهدایمان را... 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
📩‌ اگر دلتان گرفت، یاد کنید... قطعا" شما از مصیبت بی بی ام المصائب کوچکتر است...😔 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
همیشه می گفت و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده، می گفت من صدای هل من ناصر امام حسین(ع) را الان می شنوم. حرف های می گفت که ما را مجاب می کرد. محمدرضا می گفت چون فرمودند ما به سوریه کمک می کنیم و هیچ نیاوردند که چطور کمک می‌کنیم، من به عنوان حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم. می‌گفت شما فکر کن (عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم؛ امام زمان(عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان سرباز و که ایشان را خوشحال کند؟ 🥀🕊 @baShoohada 🕊