#معبر_ملكوتى
🌷به شهيد غلامعلى سعيدى فر گفتم: آقا غلام اين دفعه رفتنى هستى. نگاهى كرد و گفت: خدا از دهانت بشنود. گفتم: پس در اين صورت قول بده شب اول شهادتت به خوابم بيايى. با آن لبخند هميشگى گفت: نه، شب اول كه سرم شلوغ است، شب دوم مى آيم.
🌷پس از آن، زمانى كه عمليات بيت المقدس ٢ انجام شده بود، من به دليل مجروحيت در بيمارستان بسترى بودم. آن روز كه راديو اعلام كرد عمليات بيت المقدس ٢ انجام شده، شبش غلام را در خواب ديدم كه با تن مجروح و بادپيچى شده وارد بيمارستان شد، جلو آمد و به من گفت: بلند شو برويم. گفتم: من مجروحم و نمى توانم. گفت: مى توانى، بلند شو.
🌷برخواستم و پشت سرش حركت كردم. در معبرى ملكوتى! ايشان از جلو و من از عقب مى رفتيم. انتهاى آن معبر با يك پرده جدا شده بود، شهيد عزيزمان از آن پرده گذشت و من همچنان اين سو ماندم....
🌹خاطره اى به ياد شهيد معزز غلامعلى سعيدى فر
راوى: رزمنده دلاور حسن كارگر
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊@baShoohada 🕊