﷽
←📸 #تصویر_سردار
←تصویری از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید حسین پورجعفری در جوار حرم امام حسن عسکری(ع)در سامرا
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
#شهید جهانگیر نیک نژاد فرزند محمد کاظم 7 مرداد 47 در کهن آباد به دنیا آمد
🌹خاطره از شهید:🌹
دوباره میخواست برود جبهه. یکی از اقوام از او پرسید:
ـ جهانگیر! واقعاً میخوای برگردی جبهه؟
ـ با اجازه تون!
ـ آخه هنوز سرت کاملاً خوب نشده.
ـ اشکالی نداره، همین طوری هم میتونم بجنگم.
ـ اگه تو نری دیگران هستن.
ـ منم باید برم، مگه خونم از خون اون پیرمردهای هشتاد ساله رنگینتره؟
سیده رقیه موسیکیا(خاله شهید)
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
* #محافظ_سردار_سلیمانی*
* #شهیدے_که_سوخت*🖤🥀😔😭
*شهید هادی طارمی*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۵۸
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸
محل تولد: زنجان / دفن تهران
محل شهادت: بغداد
🌹مادرش میگوید هادی عادت داشت که من را هر وقت میدید دست یا پای مرا میبوسید و به ما خیلی احترام میگذاشت *جگرم سوخت ولی خداروشکر که عاقبت بخیر شد..*🖤
او حدود ۱۶ سال در لباس سبز سپاه به خدمت مشغول بود سالها در تیم حفاظتی شهید سپهبد قاسم سلیمانی حضور داشت.
*هادی برادر شهید بود* یکی از برادرش *شهید جواد طارمی* در عملیات خیبر بعد از ۱۵ سال پیکرش به وطن بازگشت🕊
هادی دارای دو دختر ۴ ساله و ۹ ساله به نامهای *محیا* و *هانیه* است دخترانی که دلتنگ پدر هستند
در وصف دختران شهید :
*اینکه تکهتکه و پاره تن است*🖤
*پیکرش همچون شقایق گشته بود*🖤
*مادرم میگفت عاشق گشته بود*💙
*بس که دلتنگ توام از سر شب تاحالا*
*آنقدر بوسه به تصویر تو دارم که نگو*
*تو کجایی پدرم ؟؟؟*🥀🖤😔
روز ۱۳ دی ماه ۹۸ در حمله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد در کنار سردار بزرگ ایران پر کشید
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
* #محافظ_سردار_سلیمانی*
* #تازه_دامادی_که_سوخت*🖤🥀😔😭
*شهید وحید زمانی نیا*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۷۱
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸
محل تولد: تهران/ بزرگ شده ی شهر ری
محل شهادت: بغداد
محل دفن :شهر ری حرم حضرت عبدالعظیم (ع)
*🌹 نوعروسش آرام آرام اشک میریزد.*🖤 مادر شهید میگوید: ۲ماه پیش مراسم عقد پسرم را برگزار کردیم و آرزو داشتم پسرم را در لباس دامادی ببینم اما......فقط بخاطر نو عروسم که ۲ ماه از عقدشان میگذشت ناراحتم🖤🥀
چهار سال در سوریه به عنوان مدافع حرم حضور داشت تا اینکه *توسط شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان همراه و محافظ انتخاب شد*💙
او در سال 1394 در سوریه حضور داشت و به دست نیروهای تکفیری شیمیایی شده بود.
*در کفن پوشیده تن، دامادِ نور*🖤🌷
*تا رَوَد در حجلۀِ سبزِ حُضور*🖤🌷
روز ۱۳ دی ماه ۹۸ در حمله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد با ۲۷ سال سن در کنار سردار بزرگ ایران و اسلام پر کشید🕊🕋
*شهید وحید زمانی نیا*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
:
#حاج قاسم!
اسوه معرفت و رفاقت..!
برایمان از دوستان شهیدت بگو ..❥
از حسین بادپا..
محمد جمالی..،
احمد کاظمی.
راستے از " #حسینپسرغلامحسین " چه خبر؟↓
میدانی چهلمین روز تدفینت، مصادف است با سالگرد رفیق عارفت؟!..
آرے ! یوسف الهـے را میگویم ..
همان "حسین اقا"ے شما..؛ "عارف" شما!
°•|همان کسے کہ در روز شهادتش، سیل بـے امان اشک هایت، مجال سخن گفتن نمیداد..
°•|همان کسے کہ وصیت کردی بعد از یڪ عمر مجاهدت #مخلصانہ ،در جوار او آرام بگیرے..
°•|همان حسینے ڪہ بدن سوختہ و شیمیایـے شده اش، قلب #دریایـےات را بہ درد آورده بود تااینڪہ خود نیز با بدنے سوخته و #اربــــــاََ اربــــــا بہ او پیوستے!
..مگر او ڪہ بود کہ کنار او خُفتن را بہ دیگر دوستانت ترجیح دادے؟
بنگر ارادت قلبــ♥️ـےات بہ #حسین_یوسف_الهـے ، چگونہ همگان را حیرت زده کرده است..!!
بگو برایمان حاج قاسم،،
از آن عارف مسلڪِ بزرگ برایمان بگو..
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
رفاقت با شهدا
رمان #عارفانه ❣ #قسمت_هفتم ادامه قسمت قبل #تحول❤️ ✍یہ روز با رفقاے محل رفتہ بودیم دماوند. یکےاز ب
رمان #عارفانه
💫شهید احمد علی نیری💫
#قسمت_هشتم
🌷روش زندگی
راوی: جمعی از دوستان شهید
☘احمد اقا در سنین نوجوانی الگوی کاملی از اخلاق و رفتار اسلامی شد.
یکی از ویژگی های خاص ایشان احترام فوق العاده به پدر و مادرش بود. به طوری که هربار مادرش وارد اتاق می شد حتما به احترام مادر از جا بلند می شد.
این احترام تا جایی ادامه داشت که یک بار دیدم احمد اقا به مسجد آمده و ناراحت است!
با تعجب از علت ناراحتی او پرسیدم. گفت: هربار که مادرم وارد اتاق می شد جلوی پایش بلند می شدم. تا اینکه امروز مادرم به من اعتراض کرد که چرا این کار را می کنی؟ من از این همه احترام گذاشتن تو اذیت می شوم و...
**
احمد به صله رحم بسیار اهمیت می داد. وقتی دفتر خاطرات او را ورق می زنیم با زندگی یک انسان عادی مواجه می شویم، مثلا در جایی آورده:
« امروز به خانه عمه رفتم و مشغول صحبت شدم. بعد به خانه آمدم و رفتم نان خریدم و بعد کمی استراحت کردم. مسجد رفتم و آمدم مشغول مطالعه شدم»
✨احمد آقا ادب را از استاد خود آیت الله حق شناس، فرا گرفته بود.
همیشه در سلام کردن پیشقدم بود حتی مقابل بچه های کوچک.
هیچ گاه ندیدیم که احمد در کوچه و خیابان چیزی بخورد. می ترسید کسی که مشکل مالی دارد ببیند و ناراحت شود.
او هرچه پول تو جیبی از پدرش می گرفت یا کار کرده بود را خرج دیگران بخصوص کسانی که می دانست مشکل مالی دارند می کرد.
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶ادامـــــه دارد...↩️
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada