eitaa logo
رفاقت باشهدا
3.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
729 ویدیو
16 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ زیباترین نوعِ شهادت نصیب این رزمنده شد وقتی ترکش به قلبش خورد ، بلند گفت: یا مهدی(عج) ‌... سرش رو بلند کردم که بذارم روی پام ، اما گفت: ول کن سرم رو ، بذار آقا سرم رو بغل کنه... هنوز لبخند به لب داشت که پر کشید... چه رفتنی؟ سر به دامنِ مولا ... با لبخند... 📌نام شهید در منبع ذکر نشده 📚منبع: سالنامه سرداران عشق 1388 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
༻﷽༺ وجودتان را با عشق سرشته بودند و سرنوشت تان را با ◽️نام: علیرضا موحد دانش ◽️تاریخ تولد : ۲۷/شهریور/۱۳۳۷ ◽️محل تولد : تهــران ◽️محل دفن:تهران‌قطعه۲۴بهشت‌زهرا ✍پدرومادرو همسر عزیزم‌مراقبت کنید‌ آنان که پیــرو خط‌سرخ امام خمینی نیستندوبه‌ولایت‌اواعـتقاد ندارندبرمن نگریند و برجــنازه‌من‌ حاضرنشوند ✍درزنده‌بودنمان‌که‌نتوانستیم‌درشان اثــری‌ بگذاریــم‌ شایــد در مـرگمان فرجی‌باشـد وبروجدان‌بی‌انـصافشان اثرگذارد 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت باشهدا
༻﷽༺ وجودتان را با عشق سرشته بودند و سرنوشت تان را با #شهـــادتــ ◽️نام: علیرضا موحد دانش ◽️تا
🥀 فرمانده اے با دست قطع شده؛ از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهے تیپ ۱۰ سیدالشهدا در عملیات والفجر ۲ با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با سیم ارتباطے آن‌ها با عقبه‌شان قطع ڪرد. و در نهایت در ۲۸ سالگے به رسید! 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
سردار حاج قاسم صادقی در گفت‌وگویش با اشاره به شهادت  در روز می‌گوید: ایشان ظهر عاشورا در حال آبرسانی به بچه‌ها بود که گلوله مستقیم توپ به او خورد و تکه‌تکه‌ شد. ما تکه تکه بدن ایشان را جمع کردیم، روی برانکارد گذاشتیم و پشت سرش ظهر عاشورا را خواندیم. جالب اینجاست یکی از بچه‌هایی که از ما عکس گرفت، می‌گفت بعداً که تعداد نمازگزاران را شمردم 72 نفر بودند. بعد از اینکه محمد یزدانی شهید شد و ما پشت سرش خواندیم. در روزهای بعد دیدیم تعدادی از نیروهای دشمن خودشان را تسلیم ما کردند. وقتی دلیل کارشان را پرسیدیم که چرا به ایران پناهنده شده‌اید، گفتند ما تا قبل از ظهر عاشورا شما را کافر و مجوس می‌دانستیم ولی با دیدن این صحنه که ایستادید و بعد از رفیق‌تان نماز ظهرتان را خواندید، فهمیدیم شما هستید. 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
‍ با دست روی شانه‌ی من زد و بی‌مقدمه گفت: آقای ناصری! حیفه تا زمانی که هست ما شهید نشیم! حیفه! کاری بکن که بشی! گفتم: حسن آقا، چه باید کرد؟ گفت: دو تا داره، "یکی و دیگری و !" اگه این دو تا رو خوب انجام بدیم، شهید می شیم! بهت بگما! بعد از جنگ معلوم نیست ما چی می شه و عاقبت مون به کجا ختم می شه! بهترین عاقبتی که می‌تونیم به دست بیاریم، اینه که شهید بشیم! در شرایط ، همه چیز سعادته! بعد از رفتن او، نزد سردار مفقودالاثر رفتم و به او گفتم: حسن چنین حرف‌هایی می‌زد! چهره‌اش انگار پ خاصی داشت! به نظرم به همین زودی‌ها شهید می‌شه! علی هاشمی گفت: افرادی مثل حسن باید شهید بشن! اینها دارن و مزد لیاقت خودشونو می‎‌گیرن! همانطور هم شد و چند روز بعد، قبل از عملیات مقدماتی، خبر شهادت او به دستمان رسید. 📚 من اینجا نمی مانم 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
🍀شفاعت نامه رفتم تا خبر شهادت شهیدی 🌷را به خانواده اش بدهم . عده ای از بچه ها می گفتند : - پدرش طاقت ندارد !😢 و عده ای دیگر می گفتند : - مادرش حالش خوب نیست !😔 به هر سختی بود خبر را گفتیم . گریه امانم نمی داد و هر طوری بود رو به آنها گفتم : جنگ است و این همه را به همراه دارد . باید توان محکمی را بدست بیاوریم . ما تازه اول راه هستیم و تا مقصد هزاران هزار منزل فاصله است . مادر شهید وقتی حرفهایم را شنید در جواب به من گفت : - امروز حس می کنم در محضر خدا رو سفید هستم . امیدوارم پسرم نزد ع در حق من شهادت بدهد . پدر شهید آرام از پشت عینک همسرش را می پایید و مدام می گفت : - امام به سلامت باشد ...🍀🌷🍀 🔮آیینه های خاک روزشمار جنگ سرلشکر شهید احمد سوداگر تدوین :محمد بهداروند 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊 @baShoohada 🕊
🍁 بعد از عملیات بود. روز بود و تازه از صبحگاه برگشته بودیم که بچه‌ها دوره‌ام کردند که برویم سیزده بدر! هر چه گفتم: چه سیزده بدری؟ این حرفها چیه؟ ول کنید بابا! که اصرار و کردند که الا و بالله باید برویم. از تدارکات گرفتیم و رفتیم لب . جای باصفایی پیدا کردیم. بچه‌ها تاب درست کردند و آخر سر، ما را هم که قیافه گرفته بودیم که مثلا مسئول دسته‌ایم به وسوسه انداختند. موقعی به خودم آمدم که دیدم تاب می‌خورم و می‌خندم. ناهار را میان گل و چمن، لا به‌لای دار و درختها فرستادیم به خندق بلا. بچه‌ها به شوخی گره می‌زدند و می‌کشیدند. کلی خندیدیم و عصر برگشتیم اردوگاه یک هفته نشد که تو عملیات خیلی از آنان به رسیدند 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊 @baShoohada 🕊
‍ ‍ 🌹یک شب قبل از شهادتش، در قرارگاه کربلا سخنرانی داشت. گفت که فردا سالروز جنگ « بدر» است و از مقام و منزلت این جنگ یاد کرد، شهدایی که در رکاب پیامبر به رسیدند. بعد دعا کرد و گفت: خوشا بحال رزمندگانی که فردا در جبهه های جنگ به می رسند، خداوند ان شاالله ما را شامل این لطف خود بگرداند. روزبعد خداوند دعایش را مستجاب کرد و درظهرجمعه، هفدهم ماه مبارک رمضان و سالروز جنگ بدر( 17 رمضان سال 64) در جبهۀ جنوب به شهادت رسید. روحانی شهید حجت الاسلام والمسلمین 🌷🌷 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت باشهدا
🇮🇷بسم رب الشهداء🇮🇷 🔵#معرفی_شهید_جواد_کوهساری 🍃🌹🍃 #شهید _مدافع _حرم🍃🌷🍃 🔸نام :جواد 🔹نام خانوادگی
🔴 🥀🥀🥀 🌴خیلی دوست داشت در زمره ی مدافعان حرم به جنگ تکفیری ها👹 برود. اما والدینش راضی نبودند. 😔یک سال طول کشید تا آن ها را راضی کند. خانواده اش دوست داشتند او ازدواج کند،🎊 اما جواد گفت: من این جا باشم و وهابیت 👺که دشمن اسلام است بخواهد به حرم اربابم اباعبدالله الحسین(ع) بی حرمتی کند.  اولین بار که به عراق🇮🇶 سفر کرد بعد از رسیدن به نجف به زیارت امام علی(ع) رفت ولی موفق نشد 😭حرم و بارگاه اباعبدالله(ع) را زیارت نماید. 😔با این که همیشه آرزو 😍داشت زایر کربلا باشد برای انجام ماموریت به فلوجه رفت و در بیست و ششم تیر ماه سال 1393 در سن 29 سالگی در اطراف فلوجه بر اثر برخورد با تله انفجاری تکه تکه شد😭 و جان به جان آفرین تسلیم کرد. 💔 پیکرش را پس از تشییع در کربلا به ایران انتقال دادند.🌴 🕊🩸ـادت 🩸ـاست🕊 ◽️🩸◽️🩸◽️🩸◽️🩸◽️🩸◽️🩸◽️ 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷 ▫️فرزندش را ندید و رفت 🌴با وجود تلاش هایی که داشت موفق شد با فاطمیون به سوریه برود و این اولین و آخرین بار اعزامش به سوریه بود. 💐بچه‌ها را خیلی دوست داشتند هر وقت منزل ما بود بچه‌ها را روی سر و کولش می‌گذاشت. سال قبل از شهادتشان ازدواج کرد و حتی اولین فرزندش را هم ندید و رفت. 🌹شهید جعفری ۲۵ ساله بود و فرزندش دو ماه دیگر به دنیا می‌آمد. اما ندای حق را لبیک گفته و همراه با سه همرزم دیگرش ۲۳ رمضان در حلب به شهادت رسیدند.. ✍ به نقل از: همسر برادر شهید 💐: ۱۳۷۰/۲/۲۰ 🕊: ۱۳۹۶/۳/۲۸ 🌹 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
🌹شهید مصطفی صدر زاده🌹 💠خاطره ی مادر شهید💠 🍂" توسن پانزده سالگی بود برای کمک به مسجد جمعه شبها میرفت بهشت زهرا، توسن نوجوانی وغرور ! وقتی بهش میگفتم مامان اذیت نمی شی بری پول جمع کنی، میگفت مامان خیلی لذت داره برا خدا گدایی کردن ... مصطفي ازهمان نوجوانی درحال خودسازی بود و خیلی زجرکشید و اجرش رو دید ... امیدوارم اون دنیا دست ماروهم بگیره ان شاالله." بهشت را به بها میدند ، نه به بهانه ... شهادت را اما... قیمتی دارد بالاتر از بهشت! برای اینکه خدا خود بشود بهای خون تو، چقدر آماده ای؟🍂 محفل انس ورفاقت باشهدا
🌺 📢 الگوبرداری_از_شهید پای درد دلش که مینشینی ، حرف دلش و نهی از و جذب حداکثری بود، یعنی همان حرف های رهبرش همان که بعد از نماز های اول وقتش او را دعا میکرد و غصه تنهایی اش را میخورد. علیرضا در هرزمان دنبال شناخت بود و انجام آن به نحو احسن ، به قول خودش مثل سلمان فارسی! یک روز ، یک روز روشنگری و مبارزه برعلیه غبار ۸۸ یک روز امداد رسانی به بیماران در اورژانس و امروز هم دفاع از حریم آل الله و فریاد رسی از مظلوم. در سپاه محمد (ص) آموزش میبیند، اما حضرت زهرا (سلام الله) او را برای سپاه خویش تربیت کرده است ❤️سپاه فاطمیون ❤️ و مزاری فاطمی که نشانی از مزارش نیست.... کساني که گفتند: «پروردگار ما الله است»، سپس استقامت کردند، نه ترسي براي آنان است و نه اندوهگين مي‌شوند.(احقاف /13) ۱۳۶۵ ۲۳فروردین۹۵ 🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada