eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
668 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌ دوستان مهمون امروزمون داداش باقر هست🥰✋ *شهیدی که داعشی‌ها او را اسیر کردند*🥀 *شهید سید باقر موسوی*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۵۲ تاریخ شهادت: ۱۳۹۳ محل تولد: افغانستان محل شهادت: سوریه *🌹همسرش← دو ماه سوریه بود🍂 یک روز آقا باقر تماس گرفت📞 ولی تماسش قطع شد🥀خبر نداشتم که اسیر شده🥀آن زمان شرایط بدی داشتم. نمی‌دانستم کجاست🥀 آمدم قم فهمیدم کسی چیزی نمی‌داند🥀۱۵ روز بعد به مشهد رفتم. مادر و برادرانم مشهد بودند🍂 بعد از یک سال انتظار گفتند همسرت شهید شده🕊️ ولی پیکرش مفقود است🥀سید باقر و دوستانش با هم محاصره می‌شوند🥀همسرم به دوستانش می‌گوید شما برگردید عقب من یک جوری سر دشمن را گرم می‌کنم🍃 که همه‌مان اسیر نشویم🍂 به تنهایی می‌ماند و همرزمانش هر مهماتی را که داشتند پیشش می‌گذارند🍂 بعد زخمی‌ها را به عقب برمی‌گردانند🍂همسرم تنها در سنگر با داعشی‌ها می‌جنگد💥 تا دوستانش به عقب بروند🌷 همانجا هم اسیر می‌شود🥀و بعد از شکنجه‌های زیاد🥀به شهادت می‌رسد🕊️ راوی← او دو ماه اسیر بود🥀سه روز شکنجه شدید روحی و جسمی شده بود🥀 کلاً پوست تنش را کنده بودند🥀 داعش او را از سقف با پا آویزان کرده🥀و اعضای بدنش را بریده بودند🥀 بعد سرش را می‌برند🥀 و زنده زنده پوستش را می‌کنند🥀🖤 استخوان سوخته‌اش را🥀بعد از سه سال به وطن آوردند.*🕊️🕋 *شهید سید باقر موسوی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *Zeynab:Roos..🖤💔*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️برای چند ثانیه به تو فکر می‌کنم.. ★زنـدگــی‌ام گلسـ🌺ـتان مــی‌شــود ❣️بعضی‌ها عجیب هستند. با یک می‌آیند و می‌نشـینند تــه تـه دلت‌💗 خوب خوب گوش میکنند ★اصــلا انــگـار آمــده‌انـد کـه مایه دلگرمیت باشـند😍 حـ💥ـتی اگر ❣️رد پایـشان👣 روی دلت میماند تا تمام عمر عشـ💖ـق میورزند بعضی‌ها عجیب یادشـان که می‌افتی روحت😇 جانـی دوبــاره مـی‌گــیــرد ★یـادشان که می‌افتی لـبخنـد🙂 به لبـانت مینشیند‌. ❣️بعضـی‌ها عجیـب و عجیب‌تر آنکه دیگر نمیروند❌ حتی وقتی که از کنارت رفته‌اند ●⇜لبـخندشان ●⇜تصـویرشان ●⇜صـدایـشان ●⇜ همه را پیشت امانت میگذارند بعــضی‌ها 🌺 ( از عاشقان شهید هادی بود ) 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊@baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹رویای صادقه . ماجرای خواندنی ازدواج فرزند و فرزند 👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفاقت با شهدا
🌹رویای صادقه . ماجرای خواندنی ازدواج فرزند #شهید_ناصر_احمدپور و فرزند #شهید_محسن_بهرامی 👇👇👇👇👇
. رویای صادقه‌ای که سبب خیر شد . 🌷🌷🌷 بهرام احمدپور فرزند یکی از سرداران شهیدی است که بعد از ۸ ماه پیکر مطهرش بدون آنکه تغییری در چهره اش ایجاد شود، شناسایی می شود. خاطرات ایشان را که در دیدار با سردار باقرزاده، بیان نموده است، تقدیم می کنیم: بنده بهرام احمدپور فرزند هستم. ۲ سال پیش بنده به خواستگاری دختر سرداری رفتم و ایشان به این دلیل که پدر ندارم و پدرم شهید شده است، جواب رد دادند و این موضوع خیلی برایم سنگین تمام شد و اگر ایراد دیگری می گرفت برایم قابل قبول بود. همه خواستگاری هایی هم که رفته بودم در شمال تهران بود و چون پدرم معاون وزیر بازرگانی بود در زمان وزارت آقای جعفری، دوست داشتم با خانواده ای در این سطح وصلت صورت گیرد. بعد ما به منزل برگشتیم و بدون این که موضوع را برای کسی تعریف کنم رفتم در اتاق و با عکس پدرم شروع کردم به نجوا کردن. در همان لحظات اشکی جاری شد و بنده رفتم به خواب. در رؤیای صادقه، حضرت امام(ره) را دیدم، ایشان با حالتی ناراحت آمدند و خطاب به بنده گفتند که شما باعث شدید پسرم ناراحت شود. گفتم بنده کاری نکرده ام. فرمودند شما باعث شدید پسر من « پدرم در کنار امام (ره) ایستاده بود»، از دست شما ناراحت شده است. پدرم خندید و امام به من گفت که شما چه می خواهید؟ گفتم که واقعیتّش ما یک همسر خوب می خواهیم. ایشان گفتند من تک تک شما را دعا می کنم، کسانی که رفتند به خاطر خدا رفتند و ما کسی نبودیم و ... . بعد امام خطاب به گفتند که آقا محسن بیا و بنده هم اصلاً ایشان را نمی شناختم، بعد شهید بهرامی آمدند و (مذاکره ای بین آنها صورت گرفت) امام هم خندید و رفت. خطاب به بنده فرمودند که شما می روید شهر ری، ضلع جنوبی حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)، ۲۳ خانه بیشتر در آنجا نیست، درب وسطی را می زنید، رنگ درب را هم گفت، آنجا منزل ماست و از دختر بنده خواستگاری کنید. من از خواب بلند شدم و موضوع را به مادرم گفتم و او در ابتدا باور نکرد. به هر حال ایشان را متقاعد کردیم و رفتیم ضلع جنوبی حرم و درب را زدیم (حتی پلاک هم نداشت) همسر شهید آمد درب را باز کرد و مادرم را در آغوش گرفت. مادرم اخمی به من کرد و گفت: ای کلک به من دروغ گفتی؟ گفتم نه مادر ...(کنایه از اینکه این دیدار از قبل هماهنگ شده بود) بعد فهمیدیم همان شب شهید بهرامی به خواب همسرشان رفته و گفته این پسری که فردا می‌آید من فرستادم یه وقت جواب رد ندید.🌷 . 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب قطره‌ای به وسعت دریا اولین رمان پیرامون زندگی حاج قاسم سلیمانی | فروشگاه کتاب قم نویسنده:طاهره سادات حسینی 👇👇👇👇👇 http://ketabeqom.com/bookinfo/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%20%D9%82%D8%B7%D8%B1%D9%87%20%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D9%87%20%D9%88%D8%B3%D8%B9%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7/66867
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
خواهشا کسانی که میگن من رای نمیدم حتما بخونن ❗❗ شاید صحنه غم انگیز شلاق خوردن زن سوری جلوی چشم همسرش توسط داعش یا بریدن سر پدر و مادر جلوی چشم دختر ۴ ساله یا تجاوز به دختران ۹،۱۰،و... را دیده باشید وقتی حاکمیت در کشوری از بین برود؛ اولین چیزی که از بین میرود است و به دنبال آن، چنین حیواناتی بر جان و مال و ناموس مردم مسلّط میشوند حمله داعش به سوریه، درست زمانی آغاز شد که دشمنان آنها احساس کردند مردم سوریه با نظام حاکم، همراه نیستند آوارگی مردم سوریه،حاصل ده سال جنگ و خونریزی بود که با یک اعتراض ساده آغاز شد اما همین چند روز قبل، مشارکت ۸۰ درصدی مردم سوریه در انتخابات، همه را شوکه کرد مردم سوریه هزینه های زیادی را متحمّل شدند تا فهمیدند که امنیت گاهی با دادن سر حاصل می شود وگاهی با دادن رای 📌انتخابات جای قهر کردن و احساساتی عمل کردن نیست 🌺 من از امنیتم دفاع میکنم؛ گاه با جهاد و گاه با رأی دادن 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا