eitaa logo
در جمع شهیدان
228 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
12 فایل
امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست. (مقام معظم رهبری) کانال ولایی ما 👈 @zohoore_ghaem ارتباط با خادم 👈 @mohebolmahdi   
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدای آب‌های نیلگون خلیج همیشه فارس همسر شهید : " سال ۱۳۶۴ من و مسعود با هم ازدواج کردیم و به خاطر کار مسعود به شهر بوشهر رفتیم. او در نیروی دریایی درس می خواند. وقتی که لیسانس گرفت در بوشهر به منطقه دوم دریایی رفتیم. در آنجا حدود ۲ سال زندگی کردیم، او مرتباً به ماموریت می‌رفت. مسئولین گفته بودند که هر کس برادرش شهید شده است می تواند اصلاً به جنگ دریایی نرود ولی او در مورد این که برادر شهید است چیزی نگفته بود". 🔹در درگیری آمریکا با ناوشکن‌های ایرانی، در ابتدا ناو شهید مسعود انشایی موشک می‌خورد و مسعود و دوستش به پایین کشتی رفته تا بی سیم را بیاورند در به روی آنها قفل می‌شود، دوستش که زخمی شده داد می‌زند و کمک می‌خواهد و مسعود هر کاری می‌کند در باز نمی‌شود ناگهان یک موشک به طرف آنها می‌آید و آن دو نفر به درجه رفیع شهادت می‌رسند.
🔸سجایای اخلاقی و عملی 🔹شهید حسین دره‌گی، صبور، مهربان، همیشه خندان و دلسوز بود و از انجام هیچ کاری برای کمک به دیگران دریغ نداشت. وی محب و دوستدار اهل بیت(ع) بود و در جلسه‌های مذهبی روستای زادگاهش شرکت می‌کرد، از ذکر و دعا نیز غافل نبود و در جلسات دعای شب‌های دوشنبه و دعاهای توسل و کمیل حضور پیدا می‌کرد. 🔹حسین دره‌گی اوقات بیکاری خود را با مطالعه کتب مذهبی و انقلابی می‌گذراند. وی به خطاطی نیز علاقه‌مند بو و در شعر و مداحی هم فعالیت می‌کرد و اولین پرچم هیئت هم بر دوش او بود. 🔹این شهید والا مقام در دوران مبارزه با رژیم پهلوی، افتخار حضور در راهپیمایی‌ها و اعتراضات ۱۷ شهریور و ۲۲ بهمن را همراه خویش داشت. وی با اخذ دیپلم در سال ۱۳۶۱، برای خدمت مقدس سربازی و حفاظت از کیان و دستاوردهای انقلاب اسلامی، گرمای طاقت فرسای سیستان و بلوچستان و سرمای کشنده کوهستان‌های غرب را به جان خرید.
♦️فرمانده‌ای که از دریا به آسمان عروج کرد 🔹شهید نصرالله عزیزی با توجه به تمام مشکلاتی که در راه تحصیل و دور از خانواده بودن داشت با معدل ۱۹ دیپلم ریاضی خود را گرفت و برای ادامه تحصیل می‌خواست در کنکور دانشگاه شرکت کند که به علت بسته بودن دانشگاه در این راه موفق نگردید. وی پس از پایان خدمت سربازی بر خلاف دیگر دوستانش به دانشگاه عالی علوم دریایی نوشهر راه یافت و بعد از ۶ سال زحمت شبانه روزی در رشته مهندسی مکانیک فارغ التحصیل شد. 🔹نصرالله برای طی دوران آموزشی خود مدتی از این دوران را در هندوستان، بنگلادش، پاکستان و کلمبو جهت کسب تجربه و آگاهی با موفقیت گذراند و درجه ناوبان دومی را از مقام ریاست جمهوری دریافت کرد و خدمت رسمی خود را در ناو سهند که در خلیج فارس حاضر بود، شروع کرد. او نسبت به علم آموزی بسیار علاقه‌مند بود و در نخستین روز‌های حضور در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با قدرت ذهن خود به اختراعات و ابداعات نوآورانه در حوزه موتور ناوشکن‌ها دست زد. 🇮🇷 @🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید ================================== دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @Ghesehaye_Shohada @zohoore_ghaem
📷وصال جانانه در ماه مبارک رمضان 🔹شهید سید احمد دستگردی در مسابقات قرآن آموزشگاه، رتبه اول را کسب کرد. وی دو سال آموزش نظامی را در مشهد گذراند و پله های ترقی را در آموزش نظامی طی کرد و به درجه گروهبان دومی نایل شد؛ سپس برای ادامه خدمت به مرز گزیک اعزام گردید؛ جنگ که شروع شد برای دفاع از مرزهای کشور به کردستان شتافت. 🔹سید احمد دستگردی بعد از گذشت مدتی، مجدداً برای مبارزه با سوداگران مرگ به همان مرز گزیک در نوار شرقی کشور منتقل شد، ولی آرزوی شهادت در دل سید احمد همچنان شعله ور بود. 🔹ماه رمضان آغاز شد و او بی قرارتر از همیشه، هر سحر ساعتی به راز و نیاز با خدا می پرداخت. هنوز چهار روز از ماه پربرکت رمضان نگذشته بود که مأموریت گشت بسیار سخت و حساسی را بر عهده شهید دستگردی گذاشتند و با دل و جان پذیرفت. احمد یک سال بود که با دختر عمویش ازدواج کرده بود (در سال ۱۳۶۴) و منتظر عنایت فرزندی از طرف خدا بود، اما او یک لحظه هم دو دل نشد، تردید نکرد و برای دفاع از وطن از جان خود نیز دریغ نورزید. مأموریت آغاز گردید.
📷شهید سید احمد رحیمی از علمداران تسخیر لانه جاسوسی بود 🔹شهید دکتر سید احمد رحیمی مبارز دوران انقلاب بود به‌طوری که ساواک دنبال او بود و در تسخیر لانه جاسوسی نیز در کنار دانشجویان پیرو خط امام، خانه عنکبوتی آمریکای جنایتکار را تسخیر کردند. 🔹احمد در کنار فعالیت‌های سیاسی برای دانشجویان کلاس‌هایی با محوریت دین و اخلاق برگزار می‌کرد و در همان زمان دانشجویی، با دختری از بستگانش پیمان مقدس ازدواج بست که ثمره این پیوند یعنی دختری به نام «سمیه» به زندگی آنان رنگی دیگر بخشد و کانون زندگیش را گرم‌تر از قبل کرد.
🔸زندگی‌نامه شهید سید علیرضا رحیمی 🔹شهید سید علیرضا رحیمی در انجمن اسلامی دانش آموزان فعالانه حضور داشت و برای خدمت به اسلام و مسلمین به عضویت سپاه پاسداران درآمد و با تأثیری که از برادر بزرگترش، سردار بزرگ اسلام سیداحمد رحیمی گرفته بود تمام وقتش را در دفاع از انقلاب اسلامی ایران صرف کرد. 🔹این شهید والامقام شب و روز چون شیری غرنده در خدمت جبهه و جنگ بود و آنگاه که با معبود خود به راز و نیاز می‌پرداخت، دیگر خود را نمی‌شناخت. 🔹روحیه‌ی صمیمی و با نشاط سید علیرضا به دیگر رزمندگان روحیه می‌داد و نیروی آنها را دوچندان می‌کرد. 🔹او عاشق و دلباخته­‌ی اهل بیت علیهم السلام بود و این امر در برگزاری جلسات سوگواری که به مناسبتهای مختلف برگزار می‌گردید به وضوح دیده می‌شد. 🔹سید علیرضا هربار با قلبی مطمئن در عملیات شرکت می‌نمود و لحظه شماری می‌کرد تا به فیض عظمای شهادت نایل گردد. وی علاقه شدیدی به امام خمینی (ره) داشت و امام الگویی عملی برای اعتقاداتش بود. 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید ================================== دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @Ghesehaye_Shohada @zohoore_ghaem
📷قهرمان و شکارچی تانک 🔹شهید سیدرحیم رضوی همزمان با اوج شکوفایی بهار انقلاب اسلامی، در مراسم اعلام انزجار از رژیم منحوس پهلوی و استقبال از شکل‌گیری حکومت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) شرکت فعالانه داشت. 🔹سید رحیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۶۱ - ۶۲ به خدمت مقدس سربازی رفت و دوره‌های آموزش نظامی را در شهرستان تربت حیدریه گذراند و در منطقه اهواز و دیگر مناطق جنگی، تحت لوای نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران، به دفاع از میهن پرداخت. 🔹این شهید والامقام حین خدمت وظیفه از ناحیه پا مجروح شد. پس از اتمام خدمت سربازی، چند صباحی را در کمیته انقلاب اسلامی و سپس در ستاد بسیج اقتصادی اداره بازرگانی شهرستان خاش انجام وظیفه نمود؛ به دلایل شخصی و دوری از وطن، انصراف خود را اعلام کرد و به بیرجند بازگشت.
♦️جوانی که در آتش نبرد و در دل‌ها جاودانه شد 🔹کامران با اینکه در رشته پزشکی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بود، هیچ‌گاه از هدف اصلی خود که خدمت به مردم و جهاد در راه خدا بود غافل نشد. او با وجود آینده‌ای روشن در عرصه پزشکی، تمام توجه و انرژی‌اش را به جبهه و دفاع از کشور و آرمان‌های انقلاب اسلامی معطوف کرد. 🔹شهید طوافی در عملیات رمضان، با وجود مجروحیت جزئی، با اراده‌ای محکم به همرزمانش: " تا آخرین نفس، باید ایستاد. اینجا نه تنها برای کشور، بلکه برای دین و آیین‌مان جنگ می‌کنیم." در میان آتش و خون، او نه تنها خود در خط مقدم حضور داشت، بلکه همیشه نگران همرزمانش بود و با کلامی آرام و دلسوزانه به آن‌ها دلگرمی می‌داد. 🇮🇷 @sangareshohadababol
شهید مدافع حرمی که نماز شبش هرگز ترک نشد 🔹همسر شهید حسین آقادادی می‌گوید: " همسرم از ۱۵ سالگی با تاکید پدر مرحومش، نماز شب می‌خواند و به یاد ندارم نماز شبش ترک شده باشد. تاکید بسیار به نماز جماعت و نماز اول وقت داشت و اگر از سرکار به خانه می‌آمد و در بین راه اذان می‌شد، به سرعت به نزدیک‌ترین مسجد می‌رفت و نماز اول وقتش را می‌خواند. 🔹در ادامه بیان می‌کند: " حسین آقا زیارت عاشورای بعد از نماز صبحش را هیچ گاه فراموش نمی‌کرد و به خاطر می‌آورم که اگر فرصت کمی برای قرائت زیارت عاشورا داشت، در مسیر رفتن به سرکار، زیارت عاشورای امام حسین(ع)، دعای عهد و زیارت امام زمان (عج) را می‌خواند. همسرم تاکید می‌کرد که باید هر صبح تجدید میثاقمان با امام زمان (عج) را انجام دهیم. "
🔸شهید مهربانی‌ها؛ پدری با دستان خالی و قلبی پر از نور 🔹شهید رمضانعلی یعقوبی جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس بود. در سال ۱۳۶۴، حین آموزش نیروهای اعزامی به جبهه در منطقه گلمکان، حادثه‌ای تلخ رقم خورد. او که در حال آموزش پرتاب دینامیت بود، برای جلوگیری از آسیب به دیگران، خودش داوطلب شد تا فتیله دینامیت را ببُرد؛ اما همان لحظه، دینامیت منفجر شد. قطع دست راست، نابینایی چشم راست، آسیب‌دیدگی گوش و موج‌گرفتگی شدید، همه تنها در یک لحظه. 🔹در ۳۵ سال رنج بی‌صدا بود؛ هیچ‌گاه از دردهایش نگفت. 🔹فرزندش روایت می‌کند: «در ساخت پادگانی در برزش‌آباد، با آن وضعیت جسمی، ساعت ۶ صبح می‌رفت و ۱۰ شب برمی‌گشت. همیشه مرتب و اتو‌کشیده بود. می‌گفت: شلوارم را طوری اتو کنید که با خطش بشود خربزه قاچ کرد! و بعد با مادرم از ته دل می‌خندیدند...» 🔹شهید یعقوبی نماد مردی بود که دست نداشت، اما دل داشت؛ چشمی نداشت، اما نگاهش به دنیا روشن بود.
♦️«آخرین پرواز محمد؛ دلی به وسعت آسمان، جان‌فشانی در دل خاک دشمن» 🔹روز ۱۸ مهر ۱۳۵۹، مأموریتی سرنوشت‌ساز به او سپرده شد؛ انهدام تأسیسات دشمن بعثی در عملیاتی برون‌مرزی. خلبان محمد حاجی مأموریت خود را با موفقیت انجام داد، اما در مسیر بازگشت، متوجه تعقیب یک جنگنده میگ دشمن شد. 🔹با شجاعت تصمیم گرفت تا با آن درگیر شود و به سه خلبان همراهش دستور داد به مسیر خود به سمت ایران ادامه دهند. این آخرین پیامی بود که از او مخابره شد. اندکی بعد، هواپیمایش مورد اصابت موشک ضد هوایی قرار گرفت و محمد حاجی در دل خاک دشمن ناپدید شد. 🇮🇷 @🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید ================================== دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @Ghesehaye_Shohada @zohoore_ghaem