قسمت بیست و چهارم 👩🏻‍💻خب مشغول خوندن نمازهای ملکوتی بودیم و تعریف ستم هایی که به قشر مادران و خواهران و هر چادر به سری میشه سر این نمازها😵‍💫🤣 شروع نماز بعدی... من🧕🏻: الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم جوجه کوچکه:مامان، مامان ،سوسک 🪳،سوسک رئیس ارشد💂🏻‍♀:کجاست؟ الآن می گیرمش،😎یه دمپایی سریع برام بیارید. معاون رئیس :دمپایی نیست، الان یچیز خوب میارم🤓 -بیا انبردست آوردم😈 🧕🏻:سبحان الله😳، سبحان الله😤، سبحان الله😬 دلسوز خونه👩🏻‍🎓: مامان میگه نکنید. مسئول ثبت تصاویر تاریخی: بیاید ازش فیلم بگیریم😍... سخن گوی هیت آشوب: اینو که دارید تو فیلم می بینید، ما گرفتیم، با انبردست بَرش داشتیم تا دفعه دیگه اشتباه نکنه بیاد خونه ما. دوست داره حیوانات منزل: بده مرغ من بخورش😌. مرغ ها، سوسک دوست دارن😋... 🧕🏻: السلام علیکم ورحمة الله🤢😤 👦🏼بندازیدش بیرون نماز مامان تمام شد. -مامان ما نبودیم اون اول انبردست آورد. -من نبودم خودش گفت. -مامان بیا اصلا فیلمو ببین، تا ببینی تقصیر کی بوده. 🧕🏻در خواست ویدئو چک هم میدید؟ و من در جست و جوی پاکت تهوع... چند دقیقه بعد از اینکه دل و روده مبارکم به سکون رسید🤢 هرکسی کار داره بگه میخوام زیارت عاشورامو بخونما🥺 -نه مامان دعاتو بخون، بخون دیگه گوش میدیم، فقط تمام شد نخودچی بهمون میدی؟ 🧕🏻خدایا صبر منو زیاد کن، میدم😬، بله میدم😏 بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا ابا عبدالله... إنی سلمٌ لمن سا لِمکم و حَربٌ لِمَن حاربکم... 👨🏻‍🎓مامان من دیگه خیلی گشنمه شما دعاتو بخون من غذا میریزم. 🧕🏻استغفرالله، صبر کن خودم اومدم. 👧🏼منم می خوام 👦🏼مامان برای منم بریز. 🧕🏻دیگه کسی نمی خواد؟ 🧑🏻‍🎓چرا من دوباره می خوام. 🧕🏻ماشاءالله زرنگ شدی، کی فرصت کردی بخوری! 🧑🏻‍🎓رُبش کم بود، نمک هم نداشت. 👧🏼داداش، بخاطر همین دوباره می خوای؟ 🧑🏻‍🎓آره، تازه خوردم بازم می خوام. مجبورم دیگه میمونه اسراف میشه. 🧕🏻پُرس های بعدی و داری می خوری فکرهاتو بکن اگه بازم کم وکسری داشت بگو مادر؛ تعارف نکن. با اجازتون من میرم بقیه ی دعامو بخونم. اللهم لَکَ الحمدُ حمد الشاکرین... آخخخخ😵‍💫🥴 معصومه :داداشی نشستی رو کمر مامان. برو جلوتر منم بیام بشینم. زینب :مامان چی شدی؟ 🧕🏻بیا این بچه‌ها رو از روی کمرم بردار... 👩🏻‍🎓این مامانه ها، بابا نیست ک میره سجده میشینید رو کمرش... 👧🏼مامان گفته مامان ها خیلی قوی هستن، من میخوام بشینم. 🧕🏻معصومه برو از کمرم پایین، مامان قوی ولی با هرکی باید بازی خودشو بکنی. خدایا منکه روم نمیشه اینیکی خوندم و هدیه بدم به آقا. خودتون یجور مرتبش کنید منظم بشه، فرشته ها بتونن برسونن به آقا😁 -مامان بیا، زود بیابدو... 🧕🏻چی شده مگه؟ ترسوندیم 👩🏻‍🎓بیا خودت ببین 🧕🏻دوباره کی داره آب بازی میکنه؟ 👩🏻‍🎓هیچکس 🧕🏻کی کبریت روشن کرده؟ 👩🏻‍🎓هیچکی 🧕🏻دوباره کنترل شکسته؟ 👩🏻‍🎓نه 🧕🏻یا حضرت عباس (ع) بگو من طاقتشو دارم. 👩🏻‍🎓حالا بیا، الان تموم میشه. آبجی معصومه داره حرف زدن یاد داداشی میده... 🧕🏻وای خدا نکشت... قلبم افتاد تو دمپاییم زودتر بگو خب🤦🏻‍♀ 👩🏻‍🎓مثل اون قسمت از دفترتون که خوندم من حرف زدن یاد داداش حیدر می دادم.... #داستان_هزار_و_یک_شب #داستان_یک_روز_با_فرشته_ها @ba_fereshteha

«وارثان نصر» اجتماع بزرگ مردم وفادار تهران در روز تشییع شهید سید حسن نصرالله دبیر کل فقید حزب‌الله لبنان زمان: یکشنبه ۵ اسفندماه، بعد از نماز مغرب و عشاء مکان: مصلای امام خمینی(ره) #انا_علی_العهد @ba_fereshteha

دقت کردین کم پیدام چون خیلی شلوغم این روزها از اجتماع امروز غافل نشیم

«انا علی العهد»🌱

دوستای جدید خیلی خوش اومدین🥰 تو کانال خواهری به همتون شلوار گل گلی رسیده دیگه ، اگه نه این چندتا رو از خواهری براتون قرض گرفتم 😌بپوشید تا داستان شب رو بزارم

اگه هنوز نمیدونید #داستان_هزار_و_یک_شب چیه! چندقسمتش اینجاست👇🏻 قسمت اول قسمت دوم قسمت سوم قسمت چهارم

قسمت بیست و پنجم گزیده ای از دفتر خاطرات آقا حیدر:ماما،ماما آب زینب خانوم:مامان نگو، بگو مامان جون. آب نگو، بگو آب پاچ (پارچ) می خوام. داداشی لواشک خابا (فافا) انقده خوشمزه است، بگو می خوام. 👩🏻‍💻اینها گزیده ای از تدریس استاد زبان هستند سر کلاس ادبیات فارسی؛ که هرروز به صورت فشرده برای شاگردش کلاس میگذاشت. کلاس زبان و ادبیات مادری، کلاس آموزش پرت کردن وسایل به اقسا نقاط منزل.🤦🏻‍♀ مردم کلی بلیط شهربازی می دهند تا بولینگ بازی کنند،این استادوشاگرد بدون صرف بلیط، پرتغال به دستشویی پرتاب کرده بودند.😳🤢 اون هم نه یکی، دوتا، سه کیلو پرتغال تامسون بر چسب دار باغهای شمال.🥺 👩🏻‍🎓مامان داشتم دفترو میخوندم دیدم گوشی زنگ می زنه. 🧕🏻کیه؟ 👩🏻‍🎓مامان زهرا کوچولو. 🧕🏻بده من دستت درد نکنه. @ba_fereshteha

قسمت بیست و ششم 🧕🏻سلام عزیزم، چطوری؟ 👱🏻‍♀سلام. الحمدالله،شما خوبی. 🧕🏻خداروشکر، کوچولو ها چطورن؟ دیشب زنگ زدم مامان گفت داری بچه شیر میدی، مزاحمت نشدم. الان بهتری، بیمارستان چطورگذشت؟ 👱🏻‍♀الحمدالله، مامان گفت، لطف کردی، اتفاقا بخاطر همین بیمارستان زنگ زدم. 👧🏼مامان با کی حرف میزنی؟ 🧕🏻هیس، مامان زهرا کوچولو 👧🏼میدی منم حرف بزنم؟ 🧕🏻صبرکن، صحبتم تموم بشه. -ببخشید، داشتی میگفتی... الان مرخص شدی؟ 👱🏻‍♀صبح امروز مرخص که نه، آزاد شدیم، بس بهمون چرت وپرت گفتند، دیگه داشت گریه ام میگرفت. 🧕🏻واسه چی؟ 🧐 👱🏻‍♀همین حرفهای همیشگی شون، 🧕🏻آهان ، همون منوی همیشگی 😁 👱🏻‍♀آره دیگه همون انشایی که اکثر شون حفظند...چه خبره، دوتا داشتید، این یکی و می خواستید چیکار؟ حالا ایندفعه انشاشون آپدیت کرده بودن ، دو جمله بهش اضافه شده بود که شوهرت اگه دوسِت داشت، حاضر نمی شد اینهمه اذیت بشی، خانوم به این قشنگی، انقدر بچه آدم حرص میده که پیرت می کنن، حیفه جوونیت که بزاری برای بزرگ کردن اینزبون نفهما.. 🧕🏻عزیزم یه نفس عمیق بکش، بچه هم شیر میدی، انقدر حرص نخور. 👱🏻‍♀آخه نمیدونی چقدر بهم متلک گفتن، وای تو چکار می کردی، چجوری تحمل کردی بگی زایمان پنجمته؟ 🧕🏻بله متأسفانه بیمارستان رفتن، اعصاب فولادین می خواد. به جای اینکه قدردان امثال من وشما باشن ک میریم بیمارستان وگرنه این همه دکتر وپرستار زنان بیکار میشدن،😌 میموندن تو خونه باید، نیم کیلو گل گاو زبان هم باخودمون ببریم.😬 مثل بعضی از خودشون خوبه که سن ننه آقای خدابیامرز ما دارن میشن هنوز ازدواج نکردن، که بخوان به بچه فکر کنن.🤪 حالا از شوخی گذشته مگه کساییکه بچه ندارن هیچ وقت پیر نمیشن؟ هیچ حرصی تو زندگیشون نمی خورن؟ اونهاییکه عمرشون میزارن سگ و گربه نگهداری می کنن، اذیت نمیشن؟ هزینه نمیکنن! اتفاقا برعکس خیلی از کسانی که تو جوانی اینطور فکر می کنن و لیاقت مادری و از خودشون سلب می کنن یا به یک بچه بسنده می کنن خیلی زودتر از اونهاییکه چندتا بچه دارن افسرده وپیر میشن.😕 انگار یجورایی وارد دوران بازنشستگی شدن.😟 👱🏻‍♀آره واقعا بچه هرچقدرم دردسر داشته باشه و وقت صرفش کنی هرچقدر هم شلوغ کاری داشته باشه ولی روح شادی وزندگی میپاشه تو خونه.🥰 🧕🏻همین الآن مادرها و مادربزرگ های ما چقدر از دیدن نوه هاشون با نشاط میشن و روحیه می گیرن😃، بابای خودمن هروقت مادرم بی حوصله است زنگ می زنه میگه بچه‌ها رو بیار یکم سر به سر مامانت بزارن،شاد بشه 😁 بلاخره زندگی تو دنیا که بدون سختی نیست. لقد خلقنا الانسان فی کبد ولی چه کبدی از این زیباتر که عمرتو، جونیتو، زیبایی تو بزاری برای پرورش دادن اشرف مخلوقات خداوند.🥰 برای کسانی که بشن یاور وسرباز عزیز فاطمه (س). روزی هم که ما نباشیم ونامی ازمون نمونه، اون ها هستن و یادمون زنده نگه می دارن. -یه گروهی با خانوم های فامیل و دوست ها داریم فرصت کردی بیا یسر بزن، اون هاهم خاطرات وحرفهاشون یاشیرین کاری بچه‌ها رو می زارن، هم آدم احساس میکنه مثل خودش زیادهستن هم باتجربه ی بقیه آشنا میشه. 👱🏻‍♀اتفاقا عضو هستم. چندوقته مشغول بودم سرنزدم. 🧕🏻الان هر وسیله ای ک می گیریم از تلفن همراه گرفته تا اسباب بازی بچه‌ها کنارش دفترچه راهنما یا توضیحات داره که همه ساخته همین بشر ضعیف هستن. چطور ممکنه خدایی به این دانایی که با این ظرافت جهان خلق کرده، ما آدم هارو آفریده، نعوذ بالله خبر نداشته چی برای این مخلوقش مفیده یا مضر؟ اگه این بارداری و زایمان و شیر دهی، تحمل سختی های بچه انقدر طاقت فرسا ومضر بود، خدااین همه تاکیدبه فرزند آوری نمی کرد. مگه میشه چیزی اختراع بشه، بعدش مخترع اون وسیله طریقه ی بد استفاده کردن وخراب کردنش رو آموزش بده؟ الآن خیلی وقته تو کل دنیا به این نتیجه رسیده ک بارداری وزایمان نه تنها برای یخانوم ضرر نداره بلکه اگه واقعا یه خانوم میخواد بدن سالمی داشته باشه و از اکسیر جوانی استفاده کنه چاره اش فرزند آوری زیاده. منتها به ما ک میرسه به هزارتادلیل واهی برعکسشو میگن 😏و تو مخ ملت ما میکنن، برای خودشون هزارتا طرح تشویقی و کمکی میزارن. @ba_fereshteha

عجب😂

دوستان خوب اینجوری اند که تو هر زمان و مکانی مخصوصا تو بهشت فراموشت نمیکنند🥰

ابراز همدردی مادرها نسبت به مجازی شدن دوباره مدارس🥺 بیا بَگَل آبجی... درود به روح سیاست های این دولت @ba_fereshteha