اگر بچه ای بزرگ تر از سنش رفتار میکند مثل یه باغی هست که زودتر از موعد شکوفه داده..
باغبان خوشحال نمیشه بلکه ناراحت میشه چون اگه یه بارون بزنه شکوفه ها از بین رفته
و
خدا میدونه چقدر معصومیت و لطافت کودکانه در این رفتارها از بین میرود...
اگر فرزندشما بزرگ تر از سنش رفتار میکند، زیاد آفرین و باریک الله نگید❗
فرزند شما سالهای زیادی بزرگ هست و بزرگسالانه رفتار میکند اکنون تشویقشان کنید از کودکی خود لذت ببرند
🏴 وقتی میگوییم دختر، ریحانه است
و بوی بهشت میدهد به این دلیل
است که اهل بیت (علیه السلام)
🌀به طور عملی این موضوع را به ما
نشان داده اند که چگونه باید به
دختران احترام گذاشت.
🚩 امام حسین (علیه السلام) ادب
و احترام، برای همه فرزندانشان
قائل بودند؛
🔰 در رابطه با سبک تربیت فرزندان
به شیوه امام حسین (علیه السلام)
در واقعه کربلا می توان بیان کرد:
1⃣ شبها، حضرت رقیه (سلام الله علیها)
به خیمه اباعبدالله الحسین (علیه السلام)
آمده،
🔆سجاده پدر را پهن و جای نماز
خواندن ایشان را آماده میکردند،
و با وجود سن کم، پدرشان را
مورد محبت قرار میدادند.
2⃣در وداعهای آخر حضرت (علیه السلام)،
موقعی که حضرت سکینه (سلام الله علیها)
پدر بزرگوار خود را صدا کردند،
💠 اباعبدالله الحسین (علیه السلام)
▫️با وجود حضور در معرکه جنگ،
▪️شهادت اصحاب،
▫️اینکه دشمن در حال هلهله کردن بودند
▪️و شرایط سخت میدان نبرد،
♦️برگشتند؛ از اسب پیاده شده و مقابل
دخترشان قرار گرفتند تا با حضرت سکینه
(سلام الله علیها) چهره به چهره شوند؛
🔹به طوری که روی زانوهای خود نشسته
و با دخترشان گفتگو کردند.
👌در حقیقت، این مکتب تربیتی است
که حتماً باید برای پدرها الگو باشد.
📝«استاد تراشیون»
#پیام_شما ۱۷
#تجربه_مخاطبین
#فرزند_برکت ۱
سلام خدمت همه ی عزیزان
الهی همیشه دلتون شاد و لبتون خندون باشه به حق صاحب این زمان.
من صاحب سه فرزند هستم با فاصله سنی تقریبا زیاد و اگر برگردم به گذشته اصلا این کارو نمیکنم .من تقریبا 2 دوسال بعد از ازدواجم بود که باردار شدم و همون موقع بود که یه مشکل مالی بسیار بزرگی برامون پیش اومد در حدی که آواره شدیم و از شهری که در آن ساکن بودیم مجبور شدیم به شهری که خانواده ام اونجا بودن بریم منم باردار و کارم شده بود گریه و نمیدونم اگر من توی اون موقعیت باردار نبودم چه بر سر زندگیم میومد روزای خییلی سختی رو پشت سر گذاشتم و با تمام مشکلاتی که هنوز تمام نشده بود و اوضاع بدتر شده بود بچه ام به دنیا اومد ولی فقط و فقط توی اون اوضاع دلخوشی من شد این بچه و این که دیگه توی شهر غربت نبودم پیش خانواده ام بودم و همین طور گذشت و ما باز مجبور شدیم کوچ کنیم از این طرف به اون طرف و بدون این که گشایشی بشه تا8 سال ادامه داشت دیگه این بچه شده بود 8 ساله و همش فکر من این بود که چون توی بارداریم زجر کشیدم تا حل نشه دیگه حامله نشم یک ترس عجیبی افتاده بود به جونم و بی خبر از این که کارم و فکرم اشتباه بودو دارم هم به خودم هم به این بچه ظلم میکنم و خییلی سخت بودو سخت گذشت و این بچه شده بود همه ی زندگیم خیییلی وابسته شده بودم بهش و جدای از این که برای این بچه هم سخت بود تنها بود هم بازی میخواست تا این که تصمیم گرفتیم اقدام کنیم برای بچه به خدا قسم به خدا قسم فقط تصمیم گرفتیم هنوز اقدامی نکرده بودیم این مشکل به طور معجزه آسایی حل شد به لطف خدا و من هم باردار شدم سر بچه ی دومم و هنوز که هنوز میگم خدایا ببخشید ببخشید من جلوی نعمتی که قرار بود بیاد و گره از مشکلمون حل کنه گرفته بودم و فکر بیخود میکردم و ظلم کردم در حق خودم و این بچه 😭 و تقریبا بعد از5 سال سومی رو باردار شدم و خییلی سخت گذشت بهم چون دیگه بلاخره سنم رفته بود بالاتر اون شور و شادابی قبل نبود و همش میگفتم باید الان حداقل 4 تا بچه داشتم هنوز حسرت میخورم که چه قدر اشتباه کردم حالا بخوام از برکتی که بچه با خودش میاره بگم که بچه ی سومم که اومد که دیگه الحمدلله خییلی زندگیم بهتر شد از همه لحاظ بخدا همین که به دنیا اومد بازم به طور شگفت انگیزی ماشین دار شدیم درسته با وام و قسط و قرض .وو اینا بود ولی باورم نمیشددیگه ما بخوایم با این اوضاع ماشین بخریم به لطف خدا ی مهربون که هر چی بگیم از لطف و کرم و مهربونیش کم گفتیم . و هیچ دعایی بهتر از عاقبت بخیری نیست .
اللهم عجل لولیک الفرج
https://eitaa.com/joinchat/2140275155C5efce19099