#روزمرگی
این جوجه ها رو مامانشون یه گوشه براشون خونه درست کرده بود...
یهو افتادن🥺
بچهها چقدر نگرانشون شدن که وای اینها پرواز بلد نیستن، گربه میخورشون مامانشون نیست، رفتن برشون داشتن گذاشتن جای دیگه
چنددقیقه بعد پرواز کردن رفتن😂
@ba_fereshteha
یکی از لحظات سخت مادری اونجاست که بچت اینجوری قایم شده و تو باید تظاهر کنی که نمیبینیش.
پ.ن: عکسو خودم نگرفتم در یکی از کانالهای طنز بود😊
@ba_fereshteha
#کتاب
خانم جان
خانم عفت شجاع
همسر محترم شهید صیاد شیرازی...
امروز که باخبر شدم عمر تلاش و نبرد باعزت شما درین جهان محدود به سر رسید و رها شدید از دار مسئولیت و غم دنیا،
چقدر دلم برایتان تنگ شد...
من شما را فقط یک بار دیدم.. اردیبهشت ۱۳۷۸، در منزلتان. آن روزها چند هفته از فاجعه ترور همسر عزیزتان شهید صیاد شیرازی میگذشت. ما هم مثل همه ایرانیان خبر تلخ را از تلویزیون دیده و شنیده بودیم.
ایام سختی بود برای ما. مدام بین تبریز و تهران در سفر بودیم بخاطر درمانهای ناباروری که به دلیل مسائل جانبازی قطع نخاعی، درگیر ۹۹ درصد این جانبازان عزیز است. دست بر قضا، کلینیک کوثر در محدوده زندگی شما در فرمانیه قرار داشت و هنگام گذشتن با تاکسی ، تصاویر، پرچمها و بنرهای تسلیت را دیده بودم.
یک روز که باید باز هم ساعات طولانی در کلینیک منتظر میماندیم، با همسرم تصمیم گرفتیم این ساعات را بیاییم سمت خانه شما. پیاده راه افتادیم. من جوان و کم تجربه بودم در هل دادن و کنترل ویلچر اما جسارتم و شاید درست بگویم شوق و توکلم زیاد بود و راهی شدیم... راهی طولانی طی کردیم، اول از پیاده رو راه افتادیم اما زود فهمیدیم مناسب ما آدمهای ویلچری نیست و گویی ما پیاده محسوب نمیشویم! پیچیدیم به خیابان که مشکلات خودش را داشت!
راه طولانی بود اما ما عشق دیدار داشتیم و در حالی که نمیدانستیم اصلا امکان دارد بتوانیم شما را ببینیم یا نه، به سمت نشانی عکس شهیدتان رهسپردیم. حتی اگر به در بسته میخوردیم، به هر حال مشهد شهید علی صیاد شیرازی را میديديم... 😔😭
وقتی رسیدیم دم ظهر بود و کوچه خلوت. راننده تاکسی به ما گفته بود مردمگروه گروه میآیند به دیدارتان.
ما وقتی رسیدیم یکی دو نفر جلوی خانه دیدیم که یکی پسرتان آقا مهدی بود؛ شاهد ماجرای ترور و شهادت پدر.
وقتی متوجه ما شدند اکرام کردند. معلوم شد تازه یک گروه رفتهاند. شاید وقت استراحتتان بود، اما آنها اصیلزاده بودند و حرمت یک جانباز ویلچری را نگه داشتند. خودشان وقتی گروه کوچک دونفرهی ما را دیدند، کمک کردند. ویلچر را از پلهها پایین بردند که محل حسینیه بود و به من گفتند بروم بالا پیش خانمها.
من خجالتزده بودم. اولین بار بود منزل یک فرمانده شهید میرفتم که هنوز چهلمش نشده بود. من پیش از آن ، همیشه، فقط به خاطرهها رسیده بودم😔
وقتی شما را دیدم، در چهره خسته و غمزدهتان و در آغوش گشودهتان، محبتی دیدم که ناگهان مثل یک بچه که دلش میخواهد یکی بهانههایش را گوش کند، زبان باز کردم... گفتم که تازه با یک جانباز نخاعی ازدواج کردهام و گفتم که چرا آواره تهران شدهایم و ....
من مثل دخترتان بودم انگار.
مثل خواهرتان
اصلا مثل جوانی خودتان در ابتدای راهی دشوار...
و شما... چقدررر به من محبت کردید.
چقدر زود صمیمی شدید. وقتی دیدید از مشکلات مسیر جانبازی در سختی و شاید در هراسم، از زندگی خودتان گفتید. از بچه معلول جسمی و ذهنیتان که همراه همسر شهیدتان چقدر عمرتان را به پایش ریختید و سکوت کردید و صبوری... .
از صبر و توکل همسر شهیدتان گفتید و اینکه آدمهای بزرگ، چطور با این سختیها ساخته میشوند...
آخ! خانم شجاع
همسر نازنین شهید صیاد شیرازی!
فقط خدا میداند چقدر در آن دیدار نیمساعته به من عشق و جرات بخشیدید.
افسوس که آن دیدار اول، ملاقات آخرمان هم بود. نمیدانم وقت کردید و محرمی یافتید تا حرفهای نهان و خاطراتتان را کامل بگویید تا در تاریخ بماند یا نه؟
اما من انشاءالله در یک روز زیبای ابدی، وقتی شما را ببینم، از قلب من خواهید خواند چقدر اثرتان بر زندگی من، پایدار و ماندگار بود!
خدا قوت.
چقدر صبر میخواست ایستادن بر فراق مردی که در زمان حیاتش هم شهید بود و پر کردن جای او برای فرزندی که فرشتهای معصوم بود و محل آزمونی دشوار...
خدا از شما راضی باشد استاد من.
وصال حق، وصال دلدار، مبارکتان🤍
همسر شهید صیاد شیرازی
به روایت معصومه سپهری
https://eitaa.com/lashkarekhoban
#بچه_های_نسل_جدید
قدیما چقدر مادرها تلاش میکردند چشم و گوش بچهها باز نشه.🤐
الان تو ذهن همه مثل هاش اومد.
اما بچههای این چندسال اخیر از لحظه ی تولد با چشم و گوش گشوده به دنیا میان🤦♀️
قدیما نوزادها واقعا نوزاد بودن، تا یکی دوروز بعد از تولد که کلا بیهوش بودن، مادر و مادربزرگ و نن جون بزرگها کلی تدبیر میکردند تا چنددقیقه بهوش بیاد بلکه قندش نیفته بره تو کما😇
الان از لحظه تولد جفت چشمها باز، حرکات همه رو زیر نظر دارن😎
قبلاً بچهها سه، چهار ماهگی تازه متوجه میشدن یچیزی بنام دست و پا تو بدنشون تعبیه شده، که کاراییه بادبزن و دندونی و پستونک هم داره، الان از دوماهگی انقدر دست وپاشون تکون میدن که کم مونده پرواز کنند😆
پرواز نکنند قطعا نفر اول المپیک شنا و سینه خیز میشن...
تازه یکسالگی دندون درمیاوردن، الانه از سه ماهگی مُچشونو به قصد دندونی انقدر میکشن رو لثه که به چهارماه نرسیده از دندون هاش به عنوان سلاح دفاعی استفاده میکنند🥸
میخواستی بهشون غذا بدی باید کلی وقت میذاشتی از لعاب برنج شروع میکردی اندک اندک تا هنر کنه برسه به سوپ کودک، الان بچه هنوز آب نگفته،میگه یه لیوان موهیتو خنک بهم بدین😋😜
خلاصه که خیلی بچههای الان چشم و گوششون باز شده😁😂🤪
@ba_fereshteha
049 002 286 980521 نقش شکر در میزان وسع.mp3
17.5M
جلسه پنجم #تفسیر_وسع
استاد عباسی ولدی
منتظر بازخورد شما در رابطه با صوت ها هستیم🪴
@ba_fereshteha
از سلسله عکس های گوشی مامان ها🧕...
در فصل گرما و به خصوص در نوزادان 👶🏻که توانایی مکیدن مناسب ندارند یا شیر مادر اوایل تولد کافی نیست ، ممکنه در پوشک لکه های نارنجی 🟠 دیده بشه.
اینا چین؟🧐 کریستال های اورات هستن و نشانه کم آبی...
حتما با دیدن این ها در پوشک به کودک بیش از قبل شیر بدید🤱🏻🍼👩🏻🍼 و اگر سن بالاتر هست آب و مایعات🚰 بیشتر بدید.
اگر با این حال برطرف نشد به پزشک🧑🏻⚕مراجعه کنید .
@Mamanpezeshk
#کودک #نوزاد #کریستال #اورات
آخ آخ حاج آقا مجتهدی تهرانی داشت حدیث میخوندند درباره ی عقوبت بی نمازی🥺
خدا رحمتشون کنه چه کلام شیرینی داشتند
میگفتند🌿:
حدیث میفرماید : شخص بی نماز مالش حرومه
سلام کردن بهش حرومه
اگه خونه اش رفتی، آب نخور
اگه گوسفند قربانی کرد، گوشتش حرومه
کنارش نخواب، که ممکن بخاطر بی نمازی عقوبت بشه و چون کنارشی دامن تو رو هم بگیره
اگه مُرد، براش نماز نخونید، اگه خوندن تو نمازش شرکت نکنید
اگه سه روز بی نماز بود تو قبرستان مسلمان ها خاکش نکنید
آخرش خیلی جالب بود، حاج آقا میگفتند: خدا فرمود میخواد قوم لوط رو عذاب کنم
چهل هزار نفر از بدها، شصت هزار نفر از خوبان
گفتند خدایا چرا از خوب ها؟😳
اونها که نماز خون بودن، حتی نماز شب میخوندن!
خدا فرمود : چون فرد بی نماز رو تکریم میکردن🤦♀️
باهاش سفرمیرفتن
مهمانی میرفتن
تفریح و گردش. خلاصه بجای امر به معروف و نهی از منکر حسابی باهاش گرم گرفته بودن...🤨
چه اوضاعیه واقعا برای امثال من😭...
@ba_fereshteha
دقت کردید بچه ها خیلی زیاد چیز کشف میکنن😂
یکیش👇🏻
🧕🏻: چرا تلویزیونو روشن میکنی ،گوشی میگیری دستت تلویزیون نگاه نمیکنی؟
👨🏻🎓نه مامان جون شما درک نمیکنید من دارم دوتا کار باهم میکنم خود معلممون میگه دو تا کار هم زمان باهم برا مغز خوبه
_ 🩴 😑خدایااا
@ba_fereshteha
#پیام_شما
سلام و روزبخیر
شما برای تعطیلات و اوقات فراغت فرزاندان گلتون چه برنامه ای دارین؟ کلاس ثبتنام کردن؟
سلام و نور🌿
انشاءالله که خدا بخواد باید بسپاریمشون به مسجد و کلاس های بسیج. با توجه به شناختی که از مسئولانش داریم.
یکی دوتا هم خودشون کلاس مجازی پسندیدند.
اما عمده ی وقتشون تا کنار هم باشند با تو سرو کله هم زدن میگذره🥴
این هم میدونم که هرچی درد و مرض و اذیته از بیکاری بچهها سرشون میاد
شما چه میکنید با تعطیلات؟
@ba_fereshteha
۲۰ گیگ اینترنت داخلی همراه اول رایگان هدیهء انتخابات
با شماره گیری:
*100*673#
@ba_fereshteha
1_1462213676.mp3
13.75M
جلسه ششم #تفسیر_وسع
استاد عباسی ولدی
خداوکیلی این صوت هارو قبلاً شنیدین؟
یا الان تو کانال گوش میدید!
نظری ندارین🤨
مگه میشه😳
@ba_fereshteha