فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اگر بر تو بِبَندد همه رَه ها و گُذَرها
رِهِ پنهان بِنمایَد، که کَس آن راه نَدانَد
.
#مولانا
.
❤️
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اگر بر تو بِبَندد همه رَه ها و گُذَرها
رِهِ پنهان بِنمایَد، که کَس آن راه نَدانَد
.
#مولانا
.
❤️
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
#تلنگر
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#تلنگر
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
📝#حکایت
روزی ارباب لقمان
خربزه ای در دست وارد منزلش شد
و لقمان را صدا کرد و خربزه را قسمت قسمت کرد
اولی را به او داد
لقمان چنان با لذت و ولع خورد که اربابش
دومی و سومی و بعدی و بعدی را نیز به او داد.
نوبت به آخرین قسمت که شد
ارباب آنرا خودش بدهان گذاشت
که ناگهان از فرط تلخی زیاد آنرا از دهانش بیرون انداخت
و رو بلقمان با تعجب گفت:
تو چگونه خربزه ای به این تلخی را با این شیرینی خوردی
و لب فرو بسته ، هیچ نگفتی؟!
گفت:
من از دست نعمت بخش تو
خورده ام چندانکه از شرمم دو تو
شرمم آمد که یکی تلخ از کفت
من ننوشم ای تو صاحب معرفت
چون همه اجزام از انعام تو
رسته اند از بند دانه و دام تو
گر ز یک تلخی کنم فریاد و داد
خاک صد ره بر سر اجزام باد
#مثنوی_معنوی #مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#مولانا
💠چون تو با بد، بد کنی
پس فرق چیست؟
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
چه برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی…
نه من آنم كه برنجم ،
نه تو آنی كه برانی..
نه من آنم كه ز فیض نگهت چشم بپوشم ،
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی...
كس به غیر از تو نخواهم ،
چه بخواهی چه نخواهی...
باز كن در كه جز این خانه مرا نیست پناهی ...
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
عاااالیه این شعر مولانا👌
آیا می دانید حضرت مولانا بزرگترین دانشمند و صاحب خرد و بزرگترین شاعر و فیلسوفی بوده است که تا کنون جهان به خود دیده و ببینید در ۸۰۰ سال پیش چه نگاه زیبایی به مقوله ی دین داشته است:
اﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﻯ یک ﭘﺴﺮ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﭘﺪﺭ ؟
ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﯿﭻ ﻛﺎﺭ
ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺩﯾن ها ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ
ﭼﻮﻧﻜﻪ آوردیم ﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪ
اﺧﺘﻼﻑ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﯾﺪ ...
ﻛﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺪ
ﺟﻨﮕﻬﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ ...
ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ
ﺑارﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﻦ ،،،
ﻧﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﻧﻪ ﺟﻬﻮﺩ
"ﺳﺮ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﻋﻘﻞ ﻣﻰ ﺁﺭﻡ ﻓﺮﻭﺩ
ﻋﻘﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻛﻪ عیش دیگران
ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﻰ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ !
ﺩﯾﻦ ﻭﻟﻰ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ
ﮔﺮ ﺑﺮﯾﺰﻯ ﺍﺟﺮ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ !!!
ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ ﺁﺩﻣﻨﺪ
ﺩﯾﻦ ﭼﺮﺍ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻣﻬﺪﻭﺭ ﺍﻟﺪﻡ ﺍﻧﺪ؟
ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻛﯿﺶ
ﺗﺎ ﻧﺮﯾﺰﻡ ﺧﻮﻥ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ ،،،
ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ "ﺧﺮﺩ"
ﭘﯿﺮﻭﻯ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺖ ﺑﺮﺩ ...
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ
ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻛﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺍین
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
شب باش : در پوشیدن خطای دیگران
زمین باش : در فروتنی
خورشیدباش : در مهر و دوستی
کوه باش : در هنگام خشم و غضب
رودباش : در سخاوت و یاری به دیگران
دریاباش : در کنار آمدن با دیگران
خودت باش : همانگونه که می نمایی...
: ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ:
ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ نیستید، ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ.
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!..
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی .
همیشه شکست با کوزه است.
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
چه برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی…
نه من آنم كه برنجم ،
نه تو آنی كه برانی..
نه من آنم كه ز فیض نگهت چشم بپوشم ،
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی...
كس به غیر از تو نخواهم ،
چه بخواهی چه نخواهی...
باز كن در كه جز این خانه مرا نیست پناهی ...
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم ☘☘
#مولانا
💚
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
.
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم ☘☘
#مولانا
💚@sooyemalakout
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💧از بامداد روی تـو دیدن
🌱حیات ماسـت
💧امـروز روی خوب تـو
🌱یا رب چـه دلرباسـت
💧امـروز در جمال تـو
🌱خود لطف دیگرسـت
💧امـروز هـر چـه
🌱عاشق شیدا کند سزاست
#مولانا
💧صبحتـون بـه بلنـدای
🌱حـس ناب مـهر پـرور عـشـق♡
#تلنگر
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#تلنگر
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#تلنگر
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#تلنگر
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
📝#حکایت
روزی ارباب لقمان
خربزه ای در دست وارد منزلش شد
و لقمان را صدا کرد و خربزه را قسمت قسمت کرد
اولی را به او داد
لقمان چنان با لذت و ولع خورد که اربابش
دومی و سومی و بعدی و بعدی را نیز به او داد.
نوبت به آخرین قسمت که شد
ارباب آنرا خودش بدهان گذاشت
که ناگهان از فرط تلخی زیاد آنرا از دهانش بیرون انداخت
و رو بلقمان با تعجب گفت:
تو چگونه خربزه ای به این تلخی را با این شیرینی خوردی
و لب فرو بسته ، هیچ نگفتی؟!
گفت:
من از دست نعمت بخش تو
خورده ام چندانکه از شرمم دو تو
شرمم آمد که یکی تلخ از کفت
من ننوشم ای تو صاحب معرفت
چون همه اجزام از انعام تو
رسته اند از بند دانه و دام تو
گر ز یک تلخی کنم فریاد و داد
خاک صد ره بر سر اجزام باد
#مثنوی_معنوی #مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#مولانا
💠چون تو با بد، بد کنی
پس فرق چیست؟
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
📝#حکایت
روزی ارباب لقمان
خربزه ای در دست وارد منزلش شد
و لقمان را صدا کرد و خربزه را قسمت قسمت کرد
اولی را به او داد
لقمان چنان با لذت و ولع خورد که اربابش
دومی و سومی و بعدی و بعدی را نیز به او داد.
نوبت به آخرین قسمت که شد
ارباب آنرا خودش بدهان گذاشت
که ناگهان از فرط تلخی زیاد آنرا از دهانش بیرون انداخت
و رو بلقمان با تعجب گفت:
تو چگونه خربزه ای به این تلخی را با این شیرینی خوردی
و لب فرو بسته ، هیچ نگفتی؟!
گفت:
من از دست نعمت بخش تو
خورده ام چندانکه از شرمم دو تو
شرمم آمد که یکی تلخ از کفت
من ننوشم ای تو صاحب معرفت
چون همه اجزام از انعام تو
رسته اند از بند دانه و دام تو
گر ز یک تلخی کنم فریاد و داد
خاک صد ره بر سر اجزام باد
#مثنوی_معنوی #مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
چه برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی…
نه من آنم كه برنجم ،
نه تو آنی كه برانی..
نه من آنم كه ز فیض نگهت چشم بپوشم ،
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی...
كس به غیر از تو نخواهم ،
چه بخواهی چه نخواهی...
باز كن در كه جز این خانه مرا نیست پناهی ...
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#مولانا
💠چون تو با بد، بد کنی
پس فرق چیست؟
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
چه برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی…
نه من آنم كه برنجم ،
نه تو آنی كه برانی..
نه من آنم كه ز فیض نگهت چشم بپوشم ،
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی...
كس به غیر از تو نخواهم ،
چه بخواهی چه نخواهی...
باز كن در كه جز این خانه مرا نیست پناهی ...
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم ☘☘
#مولانا
💚
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
💎داستان کوتاه💎
گویند که...
روزی از روزها، حضرت سلیمان نبی در سرای خویش نشسته بود که مردی سراسیمه از در درآمد. سلام کرد و بر دامن حضرت سلیمان چنگ انداخت که به دادم برس. حضرت سلیمان با تعجب به چهره آن مرد نگریست و دید که روی آن مرد از پریشان حالی زرد شده و از شدت ترس می لرزد.
حضرت سلیمان از او پرسید تو کیستی؟ چه بر سر تو آمده است که چنین ترسان و لرزانی؟
مرد به گریه در آمد و گفت که در راه بودم، عزرائیل را دیدم و او نگاهی از غضب به من انداخت و من از ترس چون باد گریختم و به نزد تو آمدم تا از تو یاری بطلبم. از تو خواهشی دارم که به باد فرمان دهی تا مرا به هندوستان ببرد!
حضرت سلیمان لحظه ای به فکر فرو رفت و فرمود: می پذیرم، به باد می گویم که تو را در چشم به هم زدنی به هندوستان برساند.
آن روز گذشت و دیگر روز سلیمان نبی حضرت عزرائیل را دید و به او گفت: این چه کاری است که با بندگان خدا می کنی، چرا به آنها با خشم و غضب می نگری؟ دیروز مرد بیچاره ای را ترسانده ای و رویش زرد شده بود و می لرزید. به نزد من آمده و کمک می طلبید.
عزرائیل گفت: دانستم که کدام مرد را می گویی. آری من دیروز او را در راه دیدم ولی از روی خشم و غضب به او نگاه نکردم، بلکه از روی تعجب او را نگریستم.
عزرائیل ادامه داد: تعجب من در این بود که از خداوند برای من فرمان رسیده بود تا که جان آن مرد را در هندوستان بگیرم. در حالی که او را اینجا می دیدم...
برگرفته از مثنوی معنوی
#مولانا
💎💎
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨