#شهید_احسان_قدبیگي، جوانی از دیار اراک، در ۱۱ اسفند ۱۳۷۱ در یکی از محلههای کمبرخوردار این شهر به دنیا آمد. او دوران نوجوانیاش را با کار در کارگاه تراشکاری پدرش سپری کرد و همزمان به تحصیل در دبیرستان علامه حلی(سمپاد)اراک پرداخت. در سال ۱۳۹۱، با رتبه ۱۰۱ در کنکور سراسری، در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد.
پس از فارغالتحصیلی، احسان به عنوان یکی از نخبگان جوان، فعالیت خود را در صنعت دفاعی کشور آغاز کرد. او در یکی از واحدهای تحقیقاتی وزارت دفاع در منطقه پارچین مشغول به کار شد. سرانجام، در چهارم خرداد ۱۴۰۱، در حادثهای در این واحد تحقیقاتی، به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید والامقام، پس از تشییع در زادگاهش، در خاک اراک به آرامش ابدی سپرده شد.
یکی از دوستان و همکلاسی های #شهید_احسان_قدبیگی درباره او میگوید:احسان همیشه با قاطعیت میگفت:در این آب و خاک می مانم و به کشورم خدمت میکنم . او انسانی خوش برخورد و با مرام بود و له راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کرد.
احسان کمتر از یک سال بود که ازدواج کرده بود و رفتنش غم بزرگی بردوش خانواده گذاشت.
مادرش نیز در مراسم تشییع پیکر فرزندش اظهار داشت: فرزندم عاشق خدمت به مردم بود و برای خدمت کارمند وزارت دفاع شد. او با تمام وجود تلاش کرد تا آنکه به شهادت رسید
نمیتوانست نبیند، نمیتوانست برود...
#شهید_احسان_قدبیگی، همان نخبۀ آرام و نجیب بود که میتوانست در هوای فرنگ نفس بکشد، اما ترجیح داد در هوای غیرت بمیرد.
او هم میتوانست مثل خیلیها، خاک وطن را زیر پا بگذارد و برود...
اما ماند! گفت: «میمانم و به کشورم خدمت میکنم.»
و ماند، تا خونش گواه باشد بر غیرتی که نَه در شعار، که در انتخاب خود را نشان داد.
در روزگاری که نخبگان، رفتن را افتخار میدانند، احسان راه ماندن را انتخاب کرد...
تا به همه بگوید: "بیمعرفتی، شاخص نبوغ نیست..."
و حالا، او شهیدیست که با رفتنش، ماندگارترین نمرۀ تاریخ را گرفت...
✍رفیق شهیدم