eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
991 ویدیو
13 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت ششم:«پیمان برادری» 🔻روزی پیامبر پیمان اخوت و برادری میان مسلمین برقرار کرد این کار در ایجاد وحدت و صفا و صمیمیت بین مسلمانان تاثیر شگرفی گذاشت. هنگامی که ایشان میان اصحاب خویش پیمان برادری برقرار کردند به آن حضرت عرض کردم : «ای رسول خدا در میان همه اصحاب خویش برادری ایجاد کردی ولی مرا تنها گذاشتی! ایشان فرمودند تو را برای برادری با خودم انتخاب کرده ام تو در دنیا و آخرت برادر من هستی و جایگاه تو نزد من همانند جایگاه هارون نزد موسی است». ✳️ سند افتخار 🔻ده سندافتخار از رسول خدا به یادگار دارم، که هر یک از آنها نزد من محبوب تر است از هر آنچه خورشید بر آن می تابد. رسول خدا به من فرمودند: 1. ای علی تو در دنیا و آخرت برادر من هستی. 2. روز قیامت در پیشگاه خداوند جبار، تو نزدیکترین خلایق به من هستی. 3. منزل تو در بهشت مقابل منزل من است؛ چونان که منزل دوستان خدا روبه روی هم است. 4. تو وارث من هستی. 5. پس از من تو وصی من در ادای وعده ها و انجام کار هایم خواهی بود. 6. در غیاب من تو حافظ و سرپرست خانواده من هستی. 7. تو امام و پیشوای امت من هستی. 8. تو برپادارنده عدالت در میان امت من هستی. 9. تو دوست من هستی و دوست من دوست خداست. 10. دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خداست. ۱. الامالی شیخ مفید مجلس ۲۲ حدیث ۴ ۲. الخصال جلد ۲ صفحه ۴۲۹ ۳. الأمالی شیخ طوسی صفحه ۱۹۴ ۴. بشارة المصطفی صفحه ۲۱۶ 📘 منبع : کتاب علی از زبان علی ↩️ ادامه دارد...
🌹 شرح 🔴 قسمت نهم 🔻امیرالمومنین علی علیه السلام در بخش چهارم از حکمت ۴ نهج البلاغه میفرمایند: «ورع سپر است». در نهج البلاغه ی شریف و غریب ده نکته پیرامون ورع بیان شده است که تلاش می کنیم به صورت یک هندسه ی منظم و نظام مند ارائه گردد. 🔷 1. تعریف ورع: ورع یعنی دوری کردن از منطقه ای که احتمال به حرام افتادن در آن وجود دارد. 🔹1.1 نسبت ورع با تقوا: نسبت ورع با تقوا را می شود دو جور بیان کرد: ورع مرتبه ی عالی تقوا است، چون تقوا یعنی "گناه نکردن و واجبات را انجام دادن" اما ورع یعنی "حتی نزدیک به گناه نشدن و جایی که شبهه ی حرام هم هست دوری کردن". از طرفی هم می شود گفت " تقوا یک چیز است و ورع چیز دیگری است، چون تقوا ترک کردن خود حرام است اما ورع ترک کردن چیزی است که شبهه ی حرام دارد." 🔻در نهج البلاغه در حکمت ۱۱۳ آمده است:«وَ لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ » «هیچ ورعی مانند توقف هنگام شبهه ناک بودن امری نیست». 🔺 با این نگاه که ورع را از تقوا متفاوت بدانیم میشود ورع را یکی از شعبه های زهد دانست. 🔻حضرت امیر علیه السلام در خطبه ی ۸۱ می فرمایند : «ای مردم زهد ورزیدن عبارت است از 1. کوتاه کردن آرزوها 2. شکرگزاری کردن هنگامی که نعمتی به شما می‌رسد 3. ورع ورزیدن هنگام حرام ها». بنابراین با این نگاه می شود ورع را شعبه ای از زهد نامید. 🔹1.2 نسبت ورع با سایر ارزش‌های بنیادین اخلاقی : می‌دانیم که ارزش های اخلاقی ، هم ارزش و هم رتبه نیستند و برخی از آنها ارزش های بنیادینی هستند که با آمدنشان دین به کمال می رسد و با رفتنشان انسان کاملاً بی دین می شود؛ مثلاً درباره حیا در روایات داریم "لا دینَ لمَنْ لا حیاءَ لَه" ؛ کسی که حیا ندارد دین ندارد. با این نگاه ورع با ارزش‌های بنیادین اخلاقی نسبت هایی دارد که در نهج‌البلاغه چند موردش بیان شده است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
09.شرح حکمت 4,قسمت نهم.mp3
2.92M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ورع 1⃣ 🔺تعریف ورع و نسبت آن با تقوا 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
حکمت ۱۹۱ تا ۱۹۹(1).mp3
3.76M
🔈نهج البلاغه گویا سهم مطالعاتی روزانه 🌹از حکمت ۱۹۱ تا ۱۹۹🌹 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═
شرح کلی و ساختاری حکمتهای ۱۹۱_۱۹۹.mp3
2M
🔈 شرح کلی و ساختاری حکمتهای ۱۹۱ تا ۱۹۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح « با علی تا مهدی » ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم امروز مطالعه نهج البلاغه از حکمت ۱۹۱ تا ۱۹۹ ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 همانا انسان در دنيا تخته نشان تيرهای مرگ است، ثروتی كه دستخوش تاراج مصيبتهاست، با هر جرعه نوشيدنی، اندوهی گلوگیر و در هر لقمه ای استخوان شکسته ای قرار دارد، و بنده نعمتی به دست نياورد جز آن كه نعمتی از دست بدهد، و روزی به عمرش افزوده نمی گردد جز با كم شدن روزی ديگر، پس ما ياران مرگيم، و جانهای ما هدف نابودی ها، پس چگونه به ماندن جاودانه اميدوار باشيم؟در حالی كه گذشت شب و روز بنایی را بالا نبرده ،جز آن كه آن را ويران كرده، و به اطراف پراكند! 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 ای فرزند آدم! آنچه را كه بيش از نياز خود فراهم كنی ، برای ديگران اندوخته ای. 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 دلهارا روی آوردن و پشت كردنی است، پس دلها را آنگاه به كار واداريد كه خواهشی دارند و روی آوردنی، زيرا اگر دل را به اجبار به كاری واداری كور می گردد. 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 چون خشم گيرم، كی آن را فرونشانم؟ در آن زمان كه قدرت انتقام ندارم؟ كه به من بگويند، (اگر صبر كنی بهتر است.) يا آنگاه كه قدرت انتقام دارم؟ كه به من بگويند: (اگر عفو كنی خوب است.) 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 (در سر راه از كنار مزبله ای عبور می كرد) و درود خدا بر او فرمود: اين همان است كه بخيلان به آن بخل می ورزند. (و در روايت ديگري نقل شد كه) اين چيزی است كه ديروز بر سر آن رقابت می كرديد! 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 مالی كه نابودی آن تو را پند می دهد، از دست نرفته است. 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 اين دلها همانند تن ها خسته می شوند، برای نشاط آن به سخنان تازه حكيمانه روی بياوريد. 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 (وقتی شنيد كه خوارج می گويند، حكومت فقط از آن خداست)فرمود: سخن حقی است كه از آن اراده باطل دارند. 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 💠 (در تعريف جمع اوباش، فرمود) آنان چون گرد هم آيند پيروز شوند، و چون پراكنده شوند سود دهند (از امام پرسيدند چون اوباش گرد هم آيند زيان رسانند را دانستيم، اما چه سودی در پراكندگی آنان است فرمود:) صاحبان كسب و كار، و پيشه وران به كارهای خود باز می گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند، بنا به ساختن ساختمان، و بافنده به كارگاه بافندگی، و نانوا به نانوایی روی می آورد. 📒 ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتم: «خطبه عقد من و فاطمه و یک ماه انتظار» 🔻خطبه عقد در مراسمی علنی در مسجد توسط من (حضرت علی علیه السلام) خوانده شد. خطبه ای که ابتدایش با حمد و ثنای الهی نسبت به پرودگار و صلوات بر پیامبر شروع شد و با تعیین مهریه حضرت زهرا به مبلغ چهارصد درهم و دینار در حضور شاهدان ادامه یافت. در پایان نیز رسول خدا سخنان مرا تأیید کردند و اصحاب به پیامبر تبریک گفتند. 🔻یک ماه گذشت و من هر روز به حضور رسول خدا می رسیدم و نماز جماعت را با آن حضرت می خواندم بدون اینکه درباره فاطمه سخنی با ایشان مطرح کنم. تا اینکه به پیشنهاد همسران پیامبر علاقه من به برگزاری ازدواج به پیامبر مطرح شد. ام ایمن به حضرت عرض کرد: ای رسول خدا اگر خدیجه زنده بود، چشمانش با ازدواج فاطمه روشن می شد. اکنون علی دوست دارد فاطمه را به خانه خود ببرد و زندگی شان را آغاز کنند. شما هم چشم فاطمه را به دیدار همسرش علی روشن کنید. 🔻...رسول خدا به ام سلمه و بانوان دیگر عرض کردند اتاقی (اتاق ام سلمه) را برای آنها آماده کنند و فاطمه را برای رفتن به خانه بخت آماده کنند و مقدمات عروسی را فراهم سازند. ✳️ خرید جهیزیه و اثاث منزل رسول خدا به من فرمودند: اکنون تو نیز برخیز و زره خود را بفروش. من زره خود را فروختم و پول آن را در مقابل پیامبر قرار دادم. ایشان از من نپرسیدند که پول ها چه مقدار است و من نیز چیزی نگفتم. ایشان بخشی از پول را برای خرید عطر برای فاطمه به بلال دادند و بخشی دیگر را به ابوبکر دادند و فرمودند برای فاطمه لباس مناسب و اثاث منزل تهیه کن، که عبارت بود از 16 قلم شامل یک لباس و روسری برای فاطمه و لوازم ضروری آغاز زندگی. 🔻 هنگامی که خرید لوازم انجام شد، اصحاب اثاث را به منزل رسول خدا آوردند. حضرت با دیدن لوازم در حالی که آنها را جا به جا می کردند، فرمودند: خدا این ها را برای اهل بیت من مبارک قرار دهد. 🔻... بخدا سوگند، در طول زندگی مشترک من با فاطمه، تا هنگامی که از دنیا رحلت کرد، وی را هیچگاه ناراحت و عصبانی نکردم و او را به کاری برخلاف میلش وادار نساختم. او نیز در این مدت، مرا ناراحت وعصبانی نکرد و در هیچ کاری برخلاف خواست من گامی برنداشت! 🌹 روابط ما آنچنان صمیمی بود که هرگاه محزون و اندوهگین می شدم، فقط تماشای چهره فاطمه می توانست اندوه از قلبم بزداید و با نگاه به رخسار فاطمه بود که غم ها را از یاد می بردم! ۱. کشف الغمه جلد 1 صفحه 363 📘 کتاب علی از زبان علی ↩️ ادامه دارد....
🌹شرح 🔴 قسمت یازدهم 🔷2. جایگاه ورع: 🔻سرفصل دیگری که پیرامون ورع در نهج البلاغه بیان شده جایگاه بسیار موکد ورع است که این سرفصل را می توانیم در دو بخش بررسی کنیم اول ورع عموم مردم و دوم ورع کارگزاران نظام اسلامی. 🔹2.1 ورع عموم مردم: درباره ورع عموم مردم دو نکته در نهج البلاغه آمده است که بسیار جالب است: • اول اینکه حضرت ورع را یکی از پنج موضوع بسیار مهمی می‌دانند که باید دائم بدان تاکید کرد. لذا خود مولا در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه با عبارات تاکیدی جالبی اینگونه می‌فرمایند: " العمل العمل" کار کنید، کار برای آخرت "ثم النهایه ثم النهایه" برای عاقبت امرتان فکر کنید "الستقامه الستقامه" در راه حق پافشاری کنید پایداری کنید "ثم الصبر الصبر" بر دشواری ها تلخی های مسیر حق صبور باشید صبور باشید "والورع الورع" از حرام دوری گزینید ورع داشته باشید». • نکته ی دوم پیرامون ورع عمومی این است که حضرت یکی از شعبه‌های فساد جامعه را فساد اهل کسب و کار می دانند. لذا حضرت امیر علیه السلام در خطبه ۱۲۹ در شکایت از فساد فراگیر جامعه می‌فرمایند: ( "این المتورعون فی مکاسبهم" کجا رفتند کاسب هایی که در کسب و کارشان رعایت ورع می کردند و از شبهه ی حرام هم پرهیز می‌کردند.) 🔹 2.2 ورع کارگزاران: ورع در بخش کارگزاران هم دو نکته خیلی جالب دارد: 🔸اولاً امیرالمومنین علیه السلام در بند ۲ از نامه ۵۳ به جناب مالک اشتر شهید می نویسند: ("وَ الْصَقْ بِاَهْلِ الْوَ رَع وَ الصِّدْقِ" به کسانی که اهل ورع و صداقت هستند بچسب "ثمَّ رُضْهُمْ اَنْ لايُطْرُوكَ" یک جوری با آنها برخورد کن که آنها تو را تملق نگویند، چاپلوسی تو را نکند. "و لايُبَجِّحُوكَ بِباطِل لَمْ تَفْعَلْهُ " و تو را در مورد کاری که اصلاً انجام نداده ای نستایند یعنی صدق داشته باشند . "فَاِنَّ كَثْرَةَ الاِْطْراءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ" چرا؟! به خاطر اینکه زیادی تعریف و تمجید و چاپلوسی از مدیر اورا به غرور می کشاند. "وَتُدْنى مِنَ الْعِزَّةِ." او را نزدیک به خود فریبی می‌کند.) یعنی برو با کسانی همنشین شو که اولا چاپلوسی تو را نمی کنند ثانیا حتی ایراد تو را خیلی صادقانه می گویند چون با حقیقت کار دارند، نه با خوشایند حاکم . 🔸نکته دوم این است که امیرالمومنین انتظار دارند کارگزاران نظام چون نماینده و نمایشگر حاکم جامعه اسلامی هستند خیلی اهل ورع باشند و ورع کارگزاران را نوعی کمک کردن به حاکم می دانند. در نامه ی ۴۵ خطاب به عثمان بن حنیف که خودش فرماندار بصره از طرف مولا علی علیه السلام است و سر سفره سرمایه‌داری در بصره نشسته؛ او را خطاب و عتاب می‌کنند و می‌فرمایند: «تو چگونه ادعا می کنی که نماینده علی هستی در حالی که امام تو هرگز به دو لباس فرسوده اش لباسی اضافه نکرد و بیش از دو قرص نان به غذایی دست نبرد» بعد می فرمایند: « البته تو نمی توانی و شماها نمی توانید مثل علی اینقدر زاهدانه زندگی کنید "وَلكِنْ اَعينُونى بِوَرَع وَ اجْتِهاد و عِفَّة وَ سَداد" حداقل اگر نمی‌توانید مثل علی باشید که نمی توانید، من را کمک کنید با ورع و تلاش زیاد و عفت و استواری در مسیر حق». 🔻بنابراین کارگزاران نظام نمی توانند به هیچ بهانه‌ای تجملاتی و اشرافی زندگی کنند، چون اینها نماینده رهبر جامعه هستند و مردم خواهی نخواهی آنها را نماینده ی حاکم جامعه می‌دانند. لذا از باب "کونوا لنا زینا ولا تکونوا علینا شینا" که امام صادق علیه السلام طبق نقل فرمود: «یک جوری زندگی کنید که باعث زینت و افتخار ما باشید نه باعث سرافکندگی و خجالت ما» مصداق این قصه در مورد کارگزاران نظام این است که در جامعه‌ای که اینقدر مشکلات اقتصادی و معیشتی هست آنها هم باید مثل رهبر عزیز انقلاب در نهایت ورع زندگی کنند تا جامعه ناامید نشود. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع