eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜سه بند شور جدید به مناسبت سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی: بند اول: ای الگوی ایثار و شهادت با تو معنی می گیره رشادت اینگونه خالص دنیا نمیاد مثل تو سرداری تا قیامت با خون خود غوغا کردی راه عشق و پیدا کردی بین آتیش و خاکستر دشمن هاتو رسوا کردی علت این که جاودانی بی ریایی تو بندگی بود «لا اَری الموت الا سعادة» خط و مشی ات تو زندگی بود بند دوم: چشمامون از داغ تو می باره تنگه دل ها واست بی قراره رو پیشونیت تا صبح قیامت سربند یا حیدر کراره مثل ما نیست دنیای تو عالم گیره غوغای تو تو شاگرد عباسی و قصه داره دستای تو علت این که جاودانی بی ریایی تو بندگی بود «لا اَری الموت الا سعادة» خط و مشی ات تو زندگی بود بند سوم: مثل کوهی یک تنه ایستادی پای مکتب زینب جون دادی وقتی که آتیش بالت رو سوزوند یاد روضه ی مادر افتادی توی آتیش رفتی اما شیدایی رو کردی معنا انگشترت ، وقتی می سوخت زنده شد یاد عاشورا علت این که جاودانی بی ریایی تو بندگی بود «لا اَری الموت الا سعادة» خط و مشی ات تو زندگی بود شعروسبک:
4_5935988490649995668.mp3
2.13M
بند اول ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5935988490649995669.mp3
1.66M
ـبند دومـــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5935988490649995670.mp3
1.73M
بندسوم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم عمري گذشت و خدمت مادر نداشتم يك روز هم ، تقرب كوثر نداشتم مادر بخوانَمَش ولي اصلاً شباهتي با مادر شهيدة پرپر نداشتم او بارها به سوي من آمد خميده قد تا حال يك قدم به سويش بر نداشتم مادر بيا به جان حسينت مرا ببخش ايكاش من شبيه حسين سر نداشتم محشر كه هيچ ، كار تو صد جا شفاعت است با آنكه من هواي تو مادر نداشتم تو رشتة ولاي علي داده اي بمن با اينكه من لياقت حيدر نداشتم والله اگر كه فاطمه دستم نمي گرفت كاري به كار آل پيمبر نداشتم مادر اگر به دست ولي اَم نمي سپرد هرگز چنين اطاعت رهبر نداشتم اين دل ، سراي مادر و باباي زينب است بي زينبش كه اين همه دلبر نداشتم از كوچه بر دلم ، حسنش سوز مي دهد ورنه به سينه اين همه محشر نداشتم من بي حسين كشته ی زهرا نمي شدم بي كربلا غلامي حيدر نداشتم من كشته ، مردة حسنينِ پيمبرم ورنه چنين حيات مطهر نداشتم
خون جگر داد زد غریبی من را زهر بهانه ست کوچه کشت حسن را وای از آن مسجد و مرور بلایا بر سر منبر مغیره بود خدایا سبِّ علی میکنند و فکر بهشتند نامه بیعت به عمرو عاص نوشتند کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره ی بغض مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار‌ کنم من خاطره ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال میکنی از من تا به کنون دیده ای کتک بخورد زن؟! پیش روی مادری که نور کهن داشت یک نفر آمد جلو که دست بزن داشت غصه همین بس بوَد که شانه به شانه دست به دیوار آمدیم به خانه دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد بشکند آن دست که به مادر من خورد داغ زدند عاقبت دل پر او را با لگد انداختند چادر او را آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش یک پسر هفت ساله بود کنارش کشت مرا آه سینه سوز حسینم روز کسی نیست مثل روز حسینم گرچه جگر بین طشت و حال خراب است کی سر من درمیان بزم شراب است گرچه به تابوت تیر اینهمه خورده پیرهنم را کسی بزور نبرده آی ابالفضل پیش زینبمان باش دختر حیدر کجا اراذل و اوباش؟! کاش که شمشیر بر تنم بنشیند خواهر من را کسی اسیر نبیند شاعر:
بسم‌ الله الرحمن الرحیم در میان خلق با او بوده هم‌سر فاطمه از ازل ساقی علی بوده ست، کوثر فاطمه نام زهرا می درخشد در میان اهل بیت سیزده معصوم ما دُرّند، گوهر فاطمه چون کلام حق که با "هُم فاطِمَه" آغاز شد در میان پنج تن هم بوده محور فاطمه در بهای آفرینش از نبی و از علی با حدیث قدسی "لولاک" شد سر فاطمه هردو یک روحند اما در دوتن، با این حساب فاطمه شد حیدر کرّار و حیدر فاطمه سیب در معراج با دست پیمبر شد دو نیم نیم آن شد ذوالفقار و نیم دیگر فاطمه مرتضی با ذوالفقار انگار جولان می دهد خطبه خوانی می‌کند تا روی منبر فاطمه هر خطیبی که دم از فضل و دم از ایثار زد انتهای منبر او ختم شد بر فاطمه هرکسی در روضه های بچه هایش کار کرد پاسخش را می دهد چندین برابر فاطمه بر قلوب شیعیان مهر شفاعت می زند می تکاند چادرش را روز محشر فاطمه
بسم‌ الله الرحمن الرحیم آبروی اولیا و انبیا از فاطمه مرگ یعنی زندگانی جدا از فاطمه آی زاهد فاطمی باشی بهشتی می شوی جنت الاعلای حق دارد صفا از فاطمه اشهد ان علیا حجت الله ِ اذان تا قیامت در جهان مانده به جا از فاطمه کور و بینا هست یکسان در مرام عفتش هست ممنون تا ابد شرم و حیا از فاطمه زندگانی چیست غیر از درد حیدر داشتن درد می خواهیم ما جای دوا از فاطمه ای سقیفه ! عرصه سیمرغ دین جای تو نیست نیست فانی هر که می گیرد بقا از فاطمه بعد بابا قد سی سال این سه ماهه پیر شد آه که دیگر نمانده جز صدا از فاطمه یک مدینه از صدای گریه اش دارد گله خسته هستند این در و همسایه ها از فاطمه درد پهلو شب به شب پهلو در این ساحل نگیر شرم کن از مرتضی ،از بچه ها ،از فاطمه از مغیره یا که قنفذ انتظاری کس نداشت میخ در می خواست چه، دیگر خدا از فاطمه.... کرد کارش را غلاف و تیغ مانده منتظر تا بگیرد باز جان در کربلا از فاطمه
بسم ‌الله الرحمن الرحیم سلام معنی والشمس، شرح الرحمن سلام وصف تو یس و کوثر و انسان سلام جلوه ای از نور چادرت خورشید تمام معنی شب های قدر در قرآن به ذات پاک شما سجده می کند کعبه بهشت با نخی از چادرت شود رضوان خدا نهاده به دریای مرتضی صدفی میان آن، دو گهر، مثل لولو و مرجان دعای نور تو قرن هاست در تاریخ رسیده است به ما با روایت سلمان در آن زمانه که فتنه به جامعه افتد محبت تو و اولاد تو شود فرقان زمان فتح برای علی مشخص بود دعای خیر تو بوده همیشه پشتیبان اگر که گوشه نگاهی فقط بیندازی بهشت بر سر خوان تو می شود مهمان به من بگوی که با این مقام و منزلتت چرا مزار تو گشته ز دیده ها پنهان گمان کنم که خدا در بهشت خود دارد برایتان حرمی با چهارده ایوان سیاه پوش غم و غصه ات شده کعبه جماعتی ز ملک در عزات مرثیه خوان اگرچه بوی تو را حس نکرده نابینا اگرچه سایه ات از هر غریبه مانده نهان ولی برای دفاع از امام و رهبر خویش همیشه حاضر و با اقتدار در میدان سلاح رزم تو خطبه است در مبارزه ات که می کند پی هر جمله در جهان توفان چه خطبه ایست که سرتاسرش خدا جاریست چه خطبه ای؟ که تمامش پر است از برهان: هلا! چه شد که پس از مصطفی رها کردید هر آنچه گردن خود داشتید از آن پیمان میان خطبه ی تو مرتضی به سلمان گفت: بگو به فاطمه از جانب علی فرمان: مباد در وسط خطبه ات کنی نفرین که عرش از غم آه تو می شود لرزان بگو به فاطمه برخیز و سمت خانه برو امید نیست به این مردمان بی ایمان فدای بازوی غمدیده ات که با آن درد درست کرده برای تمام عالم نان اگرچه خسته ای از زخم نامسلمانی ولی بخاطر حیدر در این مدینه بمان هنوز از غم احمد سه ماه رفته، بگو... علی چگونه بسازد دوباره با هجران؟؟؟ بیا دوباره به روی علی بخند کمی که غصه ها برود، دردها شود درمان بمان که آب کنار حسین بگذاری بدون تو به خداوند می شود عطشان :: دوباره خانه مولا حسینیه شده و علی و فاطمه از داغ کربلا گریان امان از آن دم آخر که در ته گودال حسین و نیزه و شمشیر و تیر و سنگ و سنان صدای فاطمه از عرش می رسید به گوش که پیرمرد رسید و کلوخ در دامان حسین تشنه لب و ش م ر روی سینه نشست برید حنجر و هرگز به او نداد امان...
بسم ‌الله الرحمن الرحیم دل سایه نشین علم حیدر و زهراست محتاج عطا و کرم حیدر و زهراست آن یک پدر خاک و دگر مادر آب است آب و گل ما از نعم حیدر و زهراست بین الحرمین ست نجف تا به مدینه آنجا که حرم تا حرم حیدر و زهراست لبریز پر و بال ملائک ز نزول است آنجا که غبار قدم حیدر و زهراست لطفی که به دنیا متجلی ست ، قیامت معلوم شود لطف کم حیدر و زهراست از روز ازل تا به ابد حضرت جبریل با خیل ملائک حشم حیدر و زهراست با یک نگه فضه او سنگ شود زر این گوشه مقام خدم حیدر و زهراست گر زنده کند مرده ، مسیحا به دم خویش صاحب نفس از سوز و دم حیدر و زهراست صد شکر که در بین تمامی اراضی این خاک سرای عجم حیدر و زهراست خواهی اگر از عرش خدا پرده بیفتد راهش به خدا یک قسم حیدر و زهراست داغ حسن و داغ حسین و غم زینب عمریست که در سینه غم حیدر و زهراست بر شعر و کلامم نبود اجر و بهایی تا روح الامین‌ محتشم حیدر و زهراست یک روز میاید به دل شهر عزیزی آنکس که به دستش علم حیدر و زهراست
📌شور پایانی و روضه ای فاطمیه: ۹۹ بند اول: دوباره چرا فاطمه بسترت لاله گونه بهار علی رنگ فصل خزونه واویلا چه سخته قنوت نمازت با دست شکسته چرا اشک غم روی گونت نشسته واویلا چقد گریه کرده براتو خانومم خانومم ببین لحظه ای مجتباتو خانومم خانومم یه دنیا به روی سر من آواره همین که می بندی چشاتو خانومم خانومم بند دوم: بمیرم نشد آخرش محسنت رو ببینی تموم سپاهم حالا رو زمینی واویلا با کینه صفا رو از این خونه ی ما گرفتن همه سرپناه علی را گرفتن واویلا نکن آرزو رفتنت رو خانومم خانومم تو بار سفر بستنت رو خانومم خانومم چجوری منِ بی رمق دست تنها با گریه تو خاکا بزارم تنت رو خانومم خانومم بند سوم: شب و روز خودم اضطرابت رو دیدم به عینه همه فکر و ذکرت برای حسینه واویلا با گریه میگی درد دل هاتو با یک نشونه نزارید حسین و که تشنه بمونه واویلا قرار من و تو تو گودال واویلا واویلا تن بی سرو جاروجنجال واویلا واویلا بمیرم که روزی حسینت لب تشنه لب تشنه جلو زینبت میره از حال واویلا واویلا