eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
72 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . بند اول: حال و هوای کوفه دلگیره دست یتیما کاسه ی شیره دارن دعا / بر روی لب کاشکی علی شفا بگیره اما طبیب/ میگه برید اخه علی داره میمیره مظلوم علی مظلوم علی مظلوم علی مظلوم علی جان بند دوم: سی ساله که زخم زبون خورده سی ساله پیش تو کوچه ها مرده مرگ علی/اونوقتی بود که با طناب دستاشو بستن پیش چشاش/ هم سینه هم پهلوی زهرارو شکستن بند سوم: وقت وداع او شده امشب دلواپسه خیلی برا زینب ای دخترم / گریه نکن گریه ت بمونه واسه گودال وقتی میشه / جسم حسین زیر سم مرکب لگدمال مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان
t...bare laha....mp3
1.94M
حضرت علی اشعار اجرا شده توسط حاج محمدرضا طاهری @majmaozakerine بارالها این چه سریست    نیمه شب بی نشانه مرتضی هم رفتنی شد    مثل زهرا مخفیانه مجتبی محزون  وگریان   حال عباسش پریشان دخترش زینب گرفته   مجلس شام غریبان واعلیا  واعلیا….. ‌ ‌ عابراین کوچه هارا         عاقبت هم کوفه نشناخت اینهمه با خار چشم و     استخوان درگلو ساخت چاه کوفه شد پناهش      سجده گاهش  قتلگاهش اولین مظلوم عالم      مهربانی شد گناهش واعلیا  واعلیا….. ‌ اینکه تنها میگذارد          بین کوفه دخترش را رهسپارست  تاببیند          محسنش را همسرش را می رود ابرو شکسته         دیدن پهلوشکسته می رود دیدار روی   بانوی بازو شکسته واعلیا  واعلیا…..
⚜زمینه ی حماسی جدید حضرت علی ع ویژه ی شب های قدر: بند اول: حبل المتین حیدر عرشی نشین حیدر توی دل هر شیعه ای شور آفرین حیدر علی آخرین امید نا امیدا علی تکیه گاه ما همه تو دنیا علی ورد هر زبونی علی زینت اذونی علی صاحب منبر سلونی جانم یا علی مولا بند دوم: شوق نجف دارم من که گرفتارم دلتنگم و در انتظار وقت دیدارم میگم این سخن رو از دلم صریح برا مستی بسه تاک رو ضریح نجف مرکز جنونه نجف مثل خونمونه بازم این دلم میگیره بهونه جانم یا علی مولا بند سوم: میدون به تسخیرش فریاد تکبیرش دشمن رو حیرون کرده تو رزم نفس گیرش یه تنه یه لشکره برای خاتم میدره صفوف دشمنا رو از هم علی معنای شجاعت علی اوج استقامت علی تو نبرد میکنه قیامت جانم یا علی مولا
دنیای علی شد رنگ خزون توو بستره با فرقه پُره خون بی تابه حسن بی تابه حسین شد کاسه ی خون چشم حسنین از زمونه روز خوش ندید دیگه وقت رفتنش رسید داغ کهنه ای توو سینه شه داغی که نفس هاشو برید خدا نگذره غرورش میون کوچه شکست خدا نگذره لگد زد به در یه نامرد پست خدا نگذره رد چکمه روی چادر نشست خدا نگذره وای علی غریبه) میسوزه توو تب داره غم و درد دنیا به علی هیچ رحمی نکرد سی ساله با غم مانوسه علی اون کوچه شده کابوسه علی قنفذ و مغیره کُشتنش فاتح حُنین و زدنش آخه دردشو به کی بگه شد شکسته بازوی زنش خدا نگذره دل حیدر و سوزوندن مُدام خدا نگذره نکردن بهش کمی احترام خدا نگذره با خنده می‌دادنش هی سلام خدا نگذره وای علی غریبه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را الهی این برادرها همیشه محضرش باشند کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را
یک جهان داغ غریبی به دلم ریخته است قامت حیدر کرار بهم ریخته است داغ یک عمر غریبی قد او تا کرده ضربه ی تیغ دگر کار خودش را کرده ای که سی سال غم و خاطره مهمانت بود استخوان در گلو و خار به چشمانت بود ناله ات را به جز از چاه نفهمید کسی جز مغیره به تو یک لحظه نخندید کسی گرچه صبر من و صبر حسنت بسیار است خنده ی قاتل تو داغ تر از مسمار است """" پسرانت همه دور و بر تو مدهوشند چشم بر چشم تو دارند و سراپا گوشند خوب در گوش حسینت دم و نجوا داری صحبت از کرببلا و غم فردا داری """"""""" پسرم داغ عطش کرببلا می بینی داغ هفتاد و دو سردار خدا می بینی در دل معرکه ی سرخ تن اکبر را اربأ اربا وسط دشت رها می بینی تیر بی شرم سه شعبه،گلوی ناز علی خنده ی حرمله در اوج بلا می بینی کمرت می شکند از غم عباس،حسین دست و مشک و علمش را که جدا می بینی اخرین لحظه تو مجروح درون گودال نیزه و سنگ و سنان چوب و عصا می بینی ناگهان سینه ی بی تاب که سنگین گردید شمر با خنجر کُندش...همه را می بینی