صدا ۰۰۲-۱۳۸.m4a
1.1M
#سرود عید فطر 🍃
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
وداع با ماه مبارک رمضان-عید فطر
چه زود از دست ما ماه خدا رفت
مه تسبیح و تهلیل و دعا رفت
مه احیا مه شب زنده داری
مه روزه مه صدق و صفا رفت
مهی که بود از فیض و سعادت
نفس، تسبیح و خواب آن عبادت
مه یا نور و یا قدوس و یارب
شبش از روز و روزش بهتر از شب
خوشا آن روزه داران را که دانم
محبت بود در دل، ذکر، بر لب
به خلوتگاه شب اختر فشاندند
کمیل و افتتاح و ندبه خواندند
سحر بود و مناجات و دعایش
دعاهای لطیف و دلربایش
خوش آنکو داشت خلوت با خداوند
دریغ از لحظه های با صفایش
کجا رفتند شب های منیرش
چه شد بوحمزه و جوشن کبیرش
چه شب هایی که دل یاد خدا بود
دعا بود و دعا بود و دعا بود
به گوش جان صدای آشنا بود
خوشا آنان که از نو جان گرفتند
دل شب انس با قرآن گرفتند
چه ماهی ماه حی ذو المنن بود
چه ماهی ذکر حق نقل دهن بود
چه ماهی ماه غفران ماه رحمت
چه ماهی ماه میلاد حسن بود
چه ماهی دل ز ایمان منجلی بود
علی بود و علی بود و علی بود
مه احیا مه مولا علی بود
علی شمع دل و دل با علی بود
تو گویی با علی بودیم تا صبح
چه می گویم نفس ها یا علی بود
چه شد آوای یارب الکریمش
دعای یا علیُّ یا عظیمش
وفا و عشق و ایمان بود این ماه
مگو، شیرین تر از جان بود این ماه
بهشت سبز انس عبد و معبود
بهار ختم قرآن بود این ماه
فروغ روح از بدرش گرفتیم
شرف از لیله القدرش گرفتیم
الا ای دوستان عید صیام است
چه بنشستید این عید قیام است
طلوع صبحدم را این روایت
هلال ماه نور این پیام است
خوشا حال تمام روزه داران
که حسرت شد نصیب روزه خواران
ره صدق و صفا پویید امشب
جمال یار را جویید امشب
وضو گیرید با عطر بهشتی
به مهدی تهنیت گویید امشب
خوش آن عیدی که با دلدار باشیم
همه با هم کنار یار باشیم
اگر چه عید فیض و عید نور است
اگر چه عید شوق و عید شور است
اگر چه عید مجد است و سعادت
تمام عیدها روز ظهور است
بدون یار، گل خار است خار است
گل نرگس اگر آید بهار است
الا ای شمع بزم آشنایی
ندارد بی تو چشمم روشنایی
دلم خون شد دلم خون از جدایی
گلم، باغم، بهارم کی می آیی
الهی عیدِ بی تو باز گردد
بیا تا عید ما آغاز گردد
تو شمع و قلب ما پروانه ی توست
ندیده عالمی دیوانه ی توست
ندای یا لثارات الحسینت
لوای کربلا بر شانه ی توست
ظهورت عید خلق عالمین است
نه تنها عید ما، عید حسین است
همین است و همین است و همین است
که دیدار تو عید مسلمین است
عزیز دل به آمین تو سوگند
دعای «میثم» دل خسته این است
که فردا جزو یاران تو باشد
دلش باغ و بهاران تو باشد
غلامرضاسازگار
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#وداع_با_ماه_رمضان
من بندگی نکردم، تا بنده ام بخوانی
تو کی بدین کرامت، از خود مرا برانی
بار گنه به دوشم، لا تقنطوا به گوشم
عفوت نمی گذارد، در دوزخم کشانی
این نامه ی سیاهم، این اشک صبحگاهم
من حال خویش گفتم، تو کار خویش دانی
تو برتری که سوزی، در آتش جحیمم
من کمترم که گویم، از آتشم رهانی
مولای من ، من از تو، غیر از تو را نخواهم
تو نیز رحمتی کن، کز من مرا ستانی
پا در دو سوی گورم، دردا که از تو دورم
شاید تو از کرامت، خود را به من رسانی
عفو از کرامت توست، قهر از عدالت توست
هم عفو از تو آید، هم قهر می توانی
از بس کریم هستی، با من قرار بستی
من اشک خود فشانم، تو خشم خود نشانی
در عین رو سیاهی، خواهم از تو الهی
هم من تو را بخوانم، هم تو مرا بخوانی
میثم به در گه حق، باشد دو ارمغانت
شعری که می سرایی، اشکی که می فشانی
استاد حاج غلامرضا سازگار
من و این نَفسِ گرفتار الهی العفو
تویی و این دل بیمار الهی العفو
عوضم کن عوضم کن عوضم کن اینبار
خستهام زینهمه تکرار الهی العفو
روبروی حرم و چشم به گنبد دارم
سرم و شانهی دیوار الهی العفو
نکند بگذرد این ماه و نبخشی ما را
بُگذر ای حضرت غفار الهی العفو
دلِ ما را بتکان تاکه بریزد جز تو...
آه از غلفت غمبار الهی العفو
چند شب مانده از این سُفره ، الهی ارحم
چند شب مانده به دیدار الهی العفو
نکند آدمِ قبل از رمضان باز شوم
باز نااهل و گنهکار الهی العفو
نگذاری بروم ، رو بزنم بر غیرت
آه از خاری اصرار الهی العفو
به همان حامی تنهای علی در کوچه
به همان مادر تبدار الهی العفو
به همان دست که از شال علی کنده نشد
مگر از ضربهی بسیار الهی العفو
به همان چادر خاکیِ در آتش مانده
در میان در و دیوار الهی العفو
به نفَسهای حسن ، آه حسن داد حسن
آی لعنت به تو مسمار الهی العفو
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۲/۰۹)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#رمضان
#وداع
#روضه
خداحافظ ای ماه خوب صیام
خداحافظ ای رحمت مستدام
خداحافظ ای سفره های سحر
نماز و دعا و قعود و قیام
رسیدیم از این فیض تا عید فطر
از آن حسن مطلع به حسن ختام
چه ماهی که با لطف حق شد شروع
چه ماهی که با لطف حق شد تمام
چه شب های اُنسی چه حال خوشی
که پُر میشد از عطر رحمت مشام
چه محروم باشم چه مرحوم، باز
به لطف خدا چشم دارم مدام
اگر عقده داری چو من در گلو
اگر از گناهان شدی تلخ کام
به دربار حق رو کن و زیر لب
ببر نام زهرا "علیها سلام"
بگو مهر او هست در سینه ام
به اولاد زهرا غلامم، غلام
اگر شاهدی از تو درخواست شد
برای ملائک بگو این کلام
دو چشمم عزادار آن تشنه ای است
که بر زخم او نیزه شد التیام
عقب مانده های حُنین و اُحد
گرفتند از آن بی کفن انتقام
تنش پایمال سم اسب شد
عیالش روان شد به بازار شام
فدای رقیه که در راه حق
فدا شد برای بقاء قیام
#سید_روح_الله_مؤید
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
شده شوال ومه روزه تمام است تمام
عید فطرست و دگر روزه حرام است حرام
بعد یکماه که بودیم به طاعت مشغول
مرحبا از طرف عرش پیام است پیام
گل اخلاص و عبادت چه شکوفا شده است
عطر خوشبوی خدایی به مشام است مشام
رب ما بنده نوازی بکند در این روز
عید مقبولی ما، عیش مدام است مدام
همگی دور هم آییم وبه شادی گذرد
موسم عشرت ودیدار وسلام است سلام
طی شده ماه صیام ومه نو سرزده است
جلوه گر برهمگان عید صیام است صیام
برگ اعمال سپید است برای مومن
روز پاداش خدا بهر عوام است عوام
عید فطرست و بود فطریه دادن مرسوم
عید را زیور و هم حسن ختام است ختام
درنمازی که شود صبح همین عید بپا
ذکر تکبیر درآن جان کلام است کلام
شعر :اسماعیل تقوایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اول شوال آمد آفرین بر روزه داران
آمده وقت درو بر بندگان وکشتکاران
طی شده شبهای قرآن ودعا وعشقبازی
آمده صبح سعادت بر همه شب زنده داران
عید آمد عید آمد، عید مقبولی روزه
روشنی چشمهای جمله ی چشم انتظاران
روز افطار آمده بر مؤمنان روزه حرامست
حق دهد پاداش ویژه بر تمام حق گزاران
روزه پایان آمده هنگامه ی فطر سعید است
جام جان پر کن زاین شرب طهور خوشگواران
می شود بر پا نماز عید وجمع مومنین است
بشنوی تکبیرها را از یمین واز یساران
موسم دیدار یارانست و وقت شادمانی
عیدتان بادا مبارک ای تمام حق مداران
شعر :اسماعیل تقوایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
قسم به عشق, جدایی ز آشنا سخت است
جدایی از سحر و محفل دعا سخت است
برای دیده شب زنده دار خود گریم
قسم به اشک سحر, دوری از بکا سخت است
صفای هر دل عاشق, مرو مرو رمضان
دوباره رویت دلهای بی صفا سخت است
بیا مرو که شیاطین دوباره می آیند
بدون جلوه تو انس با خدا سخت است
دوباره وقت اذان غفلت عارضم گردد
غم جدایی از ذکر ربنا سخت است
پرستوی دل ما را ز بام خود مپران
که ترک سفره شاهانه بر گدا سخت است
بعید نیست به زودی فرارسد مرگم
امان که این سفر آخرت دلا سخت است
قیامتی است قیامت که روز وانفساست
اگر نظر ننماید امام رضا(ع) سخت است
مرا به ساحل دیدار دلبرم برسان
شکسته کشتی و دریایی از بلا سخت است
بگو به خیمه نشینان جبهه ای شهدا
مدافعان حرم دوری از شما سخت است
هنوز مرغ دل خسته ام مهیا نیست
هنوز پر زدنم سوی کربلا سخت است
خدا کند به دلم مهر نوکری بزنند
خدا کند شهدا, سوی دلبرم ببرند
سید محمد میرهاشمی
#شعر_مناجات_با_خدا #شعر_وداع_با_ماه_رمضان #مناجات_امام_رضا_علیه_السلام
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
لا به لای اشکهایم
لا به لای اشکهایم از خدا میخواستم
من از این احیا فقط یک کربلا میخواستم
چهارده معصوم را دادم قسم جان حسین
من حسین از تک تک آل عبا میخواستم
گریه کردم با کتاب الله ، آل الله را
یک زیارت در همان حال بکا میخواستم
گفتهام «العفو» اما محض غفلت از حسین
بخششی از شاه در حین دعا میخواستم
بالحسین بالحسین بالحسین بالحسین
من خدایم را هم از خون خدا میخواستم
اربعین دور است اما فطر نزدیک ست ؛ پس
عیدیِ این عید را از اشک ها میخواستم
گرچهعیدینیستبعداز روضهی شاهغریب
لاجرم در عیدها هم من عزا میخواستم
من برای ثانیه_ثانیه ، عمرم از خدا
روزی گریه برای سرجدا میخواستم
بعد مرگم هم بروی سنگ قبرم حک کنید
از کفن آزرده بودم ، بوریا میخواستم
علیرضا وفایی خیال
#عید_فطر
#شعر_مناجات_با_خدا #شعر_مناجات_شبهای_قدر #علیرضا_وفایی_(خیال)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بندگی
سفره را جمع نکن آمده ام پشت درم
من همان بی سروسامان شده خون جگرم
با تو مانوس شدم خوب رفیقی هستی
چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم
دست مردم همه پر! دست من اما خالی ست
کاسه ام را به کجا غیر همین در ببرم؟
بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یارب
نکند باز بیوفتد به گناهان نظرم
شب آخر نکند قهر کنی میمیرم
وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم
علی آمد برکت داد به این بندگی ام
علی آمد اثری داد به اشک بصرم
هیچکس مثل علی پشت من زار نماند
جزعلی نیست کسی پشت و پناهم سپرم
مزد این سی شبه یک کرببلایم ببرید
چندوقتی است که من منتظر این سفرم
رمضان رفت ولی فکر محرم هستم!
میخورد باز به این روضه رضوان گذرم..
بیشتر از همه مادر پی اولادش هست
لطف زهرا نرسد سود ندارم! ضررم
شب جانسوز وداع است بخوانم ز وداع
تشنه ای رفته به خیمه وسط اهل حرم
خواهری ناله ای وای برادر دارد
دختری ناله ای وای خدایا پدرم!
زینب آمد به سخن بی تو چه باید بکنم؟
پیش من باش که دربین هزاران نفرم
سید پوریا هاشمی
#اشعار_عید_فطر #سید_پوریا_هاشمی #شعر_مناجات_ابوحمزه #شعر_مناجات_شب_عید_فطر #شعر_وداع_با_ماه_رمضان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#وداع و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرم
گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره
زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره
چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی
سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی
خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود
به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود
سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش
کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش
فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود
میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود
گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟
بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟
اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی
دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی
اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد
دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی