eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از N.b
زمزمه ی اهل سماء یا حسین ای زاده ی خیر النساء یا حسین فدایت ای کشته ی غرق به خون تویی مُرَمِّل بِدِماء یا حسین ای یوسف بی پیرهن یا حسین فتاده در دشت و دمن یا حسین ای کفن تو بوریا و حصیر تویی شهید بی کفن یا حسین ( یا مظلوم ، یا مظلوم ۲ حسین حسین ، یا مظلوم ) ۲ وداع تو عجب غریبانه شد خواهر تو آمد و پروانه شد آب روان شده به پشت سرت گریه ی یک دختر دردانه شد وداع تو داغ دل ما همه ست تا به ابد به قلب ما زمزمه ست خواندن روضه ی وداعت حسین سفارش مادر تو فاطمه ست ( یا مظلوم ، یا مظلوم ۲ حسین حسین ، یا مظلوم ) ۲ فدایت ای غریب دور از وطن که بر تنت نمانده یک پیرهن اهل دهات کربلا آمدند که بر تن تو بوریا شد کفن خنجر کُند آمده بر حنجرت که از قفا جدا شد از تن سرت بوسه زده نعل ستور از ستم به جای جای پیکر اطهرت ( یا مظلوم ، یا مظلوم ۲ حسین حسین ، یا مظلوم ) ۲ ۱۵ به سبک زیر 👇👇 کانالی پرازسبک وشعرنوحه جدید ✧✾═════✾🔶✾════
هدایت شده از 
از شوال تا محرم آقا بیا که، شد شام آخر، وقت وداع ِ،مولا رسیده اشک غریبی، از دیده های، غم بار اهل ِ، خیمه چکیده دیگه شده حسین ، بدون لشکر و رایت لبریز غصه هاست،زینب هلالی قامت امون ازحمله و، آتیش خیمه و غارت العجل الامان بحق شهید عطشان... یا العجل الامان بحق غربت زینب...‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 داری می بینی ،با درد عالم پوشیده جدّت، یه کهنه پیرهن وقت وداعش،زینب پریشون اومد کنارش ، در پیش دشمن همه دیدندحسین،گرفته سرش رو بالا عمه بوسه زده ، به روی حنجر مولا بوسه ای که زد از ،وصیت اُمّش زهرا العجل الامان بحق شهید عریان... یا العجل الامان بحق حسین عطشان... 🌸🌸🌸🌸🌸 آقا بیا که،در بین اعدا ، با حال خسته، جدّت اسیره از هرطرف سنگ و تیر ونیزه زینب روی تل، داره می میره می بینه شمر پست،گذاشته پاروی سینه سینه ای که نبی ، بوسیده ازخون رنگینه زینت دوش او ، حالا بی سر شد از کینه العجل الامان بحق شهید عریان.... یا العجل الامان بحق حسین عطشان..... 🌸🌸🌸🌸🌸 می دونم آقا ، ابر بهاری، جاری روگونه ت، اشکای خونه صبح و مَسا از،غمهای زینب ، می باری با قدّی که کمونه آقا دیگه بیا، غم شیعه شد طولانی از دیده های ما،تابه کی مولا پنهانی با ظهورت آقا ، به غم عالم پایانی العجل الامان بحق شهید عریان یا العجل الامان بحق حسین عطشان یا العجل الامان بحق غربت ارباب.... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
۳ ۱۴۴۰ بند ۱ وقت وداعی جانگداز است ۲ وقت نماز عشق و هم راز و نیاز است ۲ ای دلبر وجانان زینب - قدری آرام قدری آرام حالا که بردی جان زینب - قدری آرام قدری آرام بند ۲ یک کوه غم دارم به سینه ۲ از کربلا تا خاطراتی از مدینه ۲ بعد تو من دیگر غریبم - ای حبیبم ای حبیبم هر چه بلا گردد نصیبم - ای حبیبم ای حبیبم بند ۳ آلاله ها پژمرده هستند ۲ از فکر هجرانْ یاس ها افسرده هستند ۲ با من بمان یک لحظه دیگر - یابن زهرا یابن زهرا تا که بگویم امر مادر - یابن زهرا یابن زهرا بند ۴ بگذار رویت را ببوسم ۲ او گفته تا زیر گلویت را ببوسم ۲ پیراهن کهنه به تن کن - مهلاً ای وای مهلاً ای وای رحمی به حال و روز من کن - مهلاً ای وای مهلاً ای وای ۵۰۱ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══ 🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
هدایت شده از 
(ع) و 〰〰〰〰〰〰 شده ماه غم خون خدا بیا یابن الحسن در این عزا الا ای منجی و / امید عالمین به پا کن پرچم / لَثاراتِ الحسین حسین مظلوم حسین جان 3 حسین 〰〰〰〰〰〰 شده وقت وداع آخرت وصیت کرده بر من مادرت نگشته تا به خون / شناور پیکرت بده رخصت که من / ببوسم حنجرت حسین سالار زینب 3 حسین 〰〰〰〰〰〰 تماشا میکنی از نیزه ها علمدار غمت هستم اخا به دست بسته ام / به روی ناقه ها پرستاری کنم / یتیمان تو را حسین سالار زینب 3 حسین کانالی پرازسبک،نوحه جدیدبراهمه مناسبتهای مذهبی،باماهمراه باشید. ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
۱۵۱ زمزمه ی اهل سماء یا حسین ای زاده ی خیر النساء یا حسین فدایت ای کشته ی غرق به خون تویی مُرَمِّل بِدِماء یا حسین ای یوسف بی پیرهن یا حسین فتاده در دشت و دمن یا حسین ای کفن تو بوریا و حصیر تویی شهید بی کفن یا حسین ( یا مظلوم ، یا مظلوم ۲ حسین حسین ، یا مظلوم ) ۲ وداع تو عجب غریبانه شد خواهر تو آمد و پروانه شد آب روان شده به پشت سرت گریه ی یک دختر دردانه شد وداع تو داغ دل ما همه ست تا به ابد به قلب ما زمزمه ست خواندن روضه ی وداعت حسین سفارش مادر تو فاطمه ست ( یا مظلوم ، یا مظلوم ۲ حسین حسین ، یا مظلوم ) ۲ فدایت ای غریب دور از وطن که بر تنت نمانده یک پیرهن اهل دهات کربلا آمدند که بر تن تو بوریا شد کفن خنجر کُند آمده بر حنجرت که از قفا جدا شد از تن سرت بوسه زده نعل ستور از ستم به جای جای پیکر اطهرت ( یا مظلوم ، یا مظلوم ۲ حسین حسین ، یا مظلوم ) ۲
از شوال تامحرم شب وداع آخره حسینو خوب نگاه کن باز منو روبه راه کن قلبتو تکیه گاه گن آماده شو،تو ای خواهر دیگه برا اسارت برای عصر ِغارت برای هر جسارت زینب زینب امون ز کوفه و شام زینب زینب طناب وسنگ ودشنام زینب زینب دیگه نشی تو آرام مظلوم،عطشان،حسین غریب مادر.... یا ای وای،ای وای،وای ازغم غریبی 🌸🌸🌸🌸🌸 قولی بده به من خواهر وقتی میرم به میدون نشی یه دف توگریون به پا نکن تو بارون برا وصیّت مادر وقتی سوی عدویم بیا با ناله سویم بوسه بزن گلویم زینب زینب منم غریب مادر زینب زینب شده نگاه آخر زینب زینب گریه نکن توخواهر مظلوم،عطشان،حسین غریب مادر.... یا هیهات،هیهات،وای ازغم غریبی... یا زینب زینب،خواهر خدا نگهدار.... 🌸🌸🌸🌸🌸 به روی تل چه خواهی دید نفس ِ آخرینم افتاده رو زمینم چکمه به روی سینه م در مقتلم میشه محشر کار عدو بُریدن کار تو هی دویدن سری به نیزه دیدن زینب زینب از بغض ده حرامی زینب زینب به پیکر امامی زینب زینب نشسته نعل شامی مظلوم،عطشان،حسین غریب مادر.... یا هیهات،هیهات،وای ازغم غریبی.... یا زینب، زینب،خواهر خدا نگهدار.... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار:
بوی جدایی می رسد از گریه هایم بر درد هجرانت حسین جان مبتلایم در این دو ماهی که عزادار تو بودم آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟ با این گناهان بزرگ و بی شمارم لایق نبودم تا کنی آقا صدایم امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی از مجلس روضه نکردی تو جدایم رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده آن گریه هایی که بُوَد آب بقایم یادش به خیر در اوّلین روز مُحرّم سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه حس می نمودم زائر عرش خدایم یادش به خیر با هر سلام و عرض حاجت رنگ حسینی می گرفت حال و هوایم وقتی به تن کردم لباس مشکیم را گفتم دگر وقف شهید نینوایم پیراهن احرام حج کربلا را حالا چگونه از تنم بیرون نمایم؟ دل کندن از روضه برای من چه سخت است مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم هر ساله مُزد نوکریم را حسین جان می گیرم از دست علی موسی الرّضایم آقا به حقّ مادر پهلو شکسته امضا نما امشب برات کربلایم مهدی فردوسی
علی اکبر لطیفیان   دارد تمام می شود آقا عزای تو کم گریه کرده ایم محرم برای تو   دارد چه زود سفره تو جمع می شود تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو   شبهای آخر است گدا را حلال کن این هم بساطِ نوکر ِ بی دست و پای تو   ما را ببخش گریه ی سیری نکرده ایم چشمانِ خشکِ ما خجل از این عزای تو   هر روز روز تو همه جا محضر شما یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو   میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو   کی دست خالی از در این خانه رفته است دست پر است تا به قیامت گدای تو   تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو   گریه کن تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو   تازه به شام می رسد از راه قافله تازه رسیده نوبت تشت طلای تو
– جواد پرچمی   از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده  روزم به شام قربت و غم تیره تر شده   آزرده گشت خاطرت از کرده های من  آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده   تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده   از شام هجر یار بسی توشه می برد  آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده   بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده   رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی  حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده   بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده   یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است  یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده   باید که بعد از این به غم مادرت گریست  فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده   از شعله های پشتِ در خانه ی علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده   آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند
اشعار خاحافظی بامحرم وصفر – مهدی نظری اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان
خداحافظ ای ماه خوب صیام خداحافظ ای رحمت مستدام خداحافظ ای سفره های سحر نماز و دعا و قعود و قیام رسیدیم از این فیض تا عید فطر از آن حسن مطلع به حسن ختام چه ماهی که با لطف حق شد شروع چه ماهی که با لطف حق شد تمام چه شب های اُنسی چه حال خوشی که پُر میشد از عطر رحمت مشام چه محروم باشم چه مرحوم، باز به لطف خدا چشم دارم مدام اگر عقده داری چو من در گلو اگر از گناهان شدی تلخ کام به دربار حق رو کن و زیر لب ببر نام زهرا "علیها سلام" بگو مهر او هست در سینه ام به اولاد زهرا غلامم، غلام اگر شاهدی از تو درخواست شد برای ملائک بگو این کلام دو چشمم عزادار آن تشنه ای است که بر زخم او نیزه شد التیام عقب مانده های حُنین و اُحد گرفتند از آن بی کفن انتقام تنش پایمال سم اسب شد عیالش روان شد به بازار شام فدای رقیه که در راه حق فدا شد برای بقاء قیام
و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرم گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟ بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟ اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
✅شور وداع با ماه صفر 🔻محمد علی بیابانی 1⃣بند اول رسم روزگار اینه، بار فراق سنگینه امسالم نفهمیدم، با تو بودن چه شیرینه یعنی باز چشای من، ماه عزات و می‌بینه کم سینه زدم برات، کم گریه کردم از غمت امسالم نشد آقا، بمیرم توی محرمت چجوری وداع کنم، با پیرن سیاه ماتمت تو که یه عمری سایه‌ت رو سرم بوده امسال اگه سال آخرم بوده وقت مردنم کاشکی بگی آقا این بیچاره عمری نوکرم بوده این آخرین خواهش نوکره سال دیگه من و یادت نره آقام آقام آقام آقام حسین 2⃣بند دوم من که اربعین امسال، بیچارگیم و می‌دیدم هر شب آقا تو رویا، تو موکبات می‌خوابیدم موندم و دلیل این، جاموندنم رو فهمیدم می‌دونم آقا بدم، به همه به جز تو رو زدم پیر شدم نفهمیدم، دلم و به هر کسی ندم اما تو رهام نکن، حالا که پشیمون اومدم بذا همیشه زیر پرچمت باشم هر روز آقا گریون غمت باشم جان مادرت برام یه کاری کن هر سال اربعین تو حرمت باشم اربعینا دلم کبوتره سال دیگه من و یادت نره علیه السلام
و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرم گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟ بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟ اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرم گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟ بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟ اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد @babollharam