eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
----------------- --------------- تو در شجاعت محشری میر سپاه و لشگری شیر رسول خدا و مدافع پیغمبری تویی ابوطالب خصال وقت شجاعت بی مثال دشمن فراری از تو شد حریف نداری در قتال ای یل با وفا...یاور مصطفی تو بر سپاه نبی علمداری دلاوری چون حیدر کراری ــــــــــــــــــــــ حامی دین خدایی همقدم مرتضایی شبیه اربابم حسین تو سیدالشهدایی منم ز عشق تو سرشار ز دشمنان تو بیزار ذکر شب وروزم شده لعنت به هند جگر خوار ای یل با وفا... یاور مصطفی تو بر سپاه نبی علمداری دلاوری چون حیدر کراری ــــــــــــــــــ سائل بیت الکریمم نوکر او از قدیمم سینه زن روضه های حضرت عبدالعظیمم حریم او به چه زیباس گنبد و صحنش دلرباس کسی که میشه زایرش انگار که زایر کربلاس شور و حالم عجیب..مستم از بوی سیب پر زده دل تا حریم بیت الله ذکر لبم یا حسین ثارالله ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: مرتضی کربلایی •
🏴 شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام 🏴 ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند مثل حیدر(ع)درمیان کوچه هایش می کشند نامسلمانان به فکر سنّ وسالش نیستند پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند بی مروّت ها سوار مرکب ودنبال خود (پیرمرد)ی را(پیاده)،(بی عصا)یش می کشند با(طناب)و(دست بسته)،(سیلی) و آتش به در(ب) لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور درمیان کوچه زیر دست وپایش می کشند روضه هارا در خیالش هی مجسم می کنند از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند ((زینت دوش نبی))*افتاده (بی سر بر زمین) وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند شاه غیرت روی خاک افتاده وبی غیرتان نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند کاروان عصمت وتوحید را،(نامحرمان) کربلا تا کوفه وشام بلایش می کشند اشک دختر بچه ای یک شهر را بر هم زده با سر باباش جان را از صدایش می کشند در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند ✨ "مجتبی خرسندی 🌙
4_5764945734528929827.mp3
1.21M
شب دلای عاشقه - مصیبته شقایقه غریب امام صادقه - امون ازاین غریبی یه پیرمرد موسفید - قدش توو کوچه ها خمید رنگ ازرخ ماهش پرید - امون ازاین غریبی دوباره هق هق میکنم - آخه دارم دق میکنم دوباره یاد روضه ی - امام صادق میکنم از زیر پای آقا - سجاده رو کشیدن اهل خونش توو آتیش - باترس و لرز دویدن غریب امام صادق جونم رسیده رولبام - داره میلرزه دست وپام به راه تو مونده چشام - وای مادرم یازهرا مثه تو قامت خمیدم - طعم آتیش و چشیدم خاکیه موی سفیدم - وای مادرم یازهرا منو کشیدن روخاکا - پای برهنه ناکسا مثله علی غریبونه - منو میبردن بی عبا مثه تو دیگه مادر - کسی نزد توو پهلووم تیغ غلاف دشمن - نخورد دیگه رو بازووم غریب امام صادق درسته بی تاب وتبم - پیاده پشت مرکبم ولی به یاد زینبم - با ناله ی حسین جان میخونم از کرب وبلا - آتیش توی خیمه ها ازکوفه و شام بلا - با ناله ی حسین جان اگه که طعنه شنیدم - پای برهنه دویدم ولی دیگه به روی نی - سر بریده ندیدم ای وای ازاون اسیری - محله ی یهودی زینب بادست بسته - تنش پراز کبودی حسین حسین حسین جان ابوذر رییس میرزایی (بهار)
⚜سه بند زمینه ی جدید حضرت : بند اول: ای یاورِ پیمبر میرِ سپاه و لشکر از هر یلی تو سرتر یاحمزه یاحمزه گذشتی از جان و کسی ندیده مثلت بخدا رسیده از رسول به تو مقام «سیدالشهدا» بند دوم: مصداق استقامت آماده ی رقابت ای معنی شجاعت یاحمزه یاحمزه معرکه لرزان می شد وقتی میگفتی تکبیر نوشته تاریخ میزدی «تو با دو دستت شمشیر» بند سوم: سردار یکه تازی پیروز و سرفرازی هر لحظه چاره سازی یاحمزه یاحمزه با تو و حیدر لحظه ای پشت نبی خالی نشد شده مَثَل قدرت تو توو «غزوه ی بدر و اُحُد»
4 - Vahed - Hajmahdirasuli - 990322 - Sarallahzanjan.mp3
23.82M
| از احد آید ندا... با مداحی: حاج مهدی رسولی سالروزشهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) پنجشنبه ۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۹ هیئت‌ثاراللّه‌(رهروان‌امام‌وشهدا) @majmaozakerine
از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه شهر پیغمر شده ماتمسرا واحَمْزَتاه هم برادر، هم عمو، هم تکیه گاهش کشته شد خون شد از غم قلب ختم‌الانبیا واحَمْزَتاه قطعه قطعه پاره پاره اربا اربا چاک چاک پیکرش افتاده روی خاکها واحَمْزَتاه دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم نیزه زد بر پهلوی او بی هوا واحَمْزَتاه تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش بر رویش انداخت پیغمبر عبا واحَمْزَتاه خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت شد احد از ناله هایش کربلا واحَمْزَتاه ...... فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش در کنار قبر او میزد صدا واحَمْزَتاه تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند پیش چشم شوهرم در کوچه ها واحَمْزَتاه تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند تو نبودی سوختم در شعله ها واحَمْزَتاه کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب بین دشمن از دو دست مرتضی واحَمْزَتاه در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا روی تل میزد صدا واجعفرا واحَمْزَتاه نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر  ناله میزد واعلیا وااَخا واحَمْزَتاه کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو یا که زینب را برد در خیمه ها واحَمْزَتاه